کرملین بار دیگر برقراری صلح را منوط به خروج ارتش اوکراین از دونباس دانست
سرباز اوکراینی در خط مقدم نبرد با روسیه، منطقه دونتسک، ۲۵ آذر
کرملین اعلام کرد در صورتی که اوکراین خواهان صلح است، باید نیروهای خود را از بخشهایی از دونباس که همچنان تحت کنترل این کشور قرار دارد، خارج کند. همزمان، ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین، گفت در دیدار با همتای آمریکایی خود خواستار دریافت تضمینهای امنیتی ۵۰ ساله شده است.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، دوشنبه هشتم دی گفت پس از گفتوگوی اخیر ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ، روسای جمهور روسیه و آمریکا، تماس دیگری بین آنها برای آیندهای نزدیک برنامهریزی شده است.
پوتین و ترامپ هفتم دی پیش از دیدار رییسجمهوری آمریکا با زلنسکی در میامی، بهصورت تلفنی گفتوگو کردند.
ترامپ این مکالمه تلفنی را «سازنده و مثبت» خواند و گفت به باور او، مذاکرات برای پایان دادن به جنگ اوکراین به «مراحل نهایی» رسیده است.
پسکوف در ادامه اعلام کرد برقراری تماس میان پوتین و زلنسکی در دستور کار قرار ندارد.
او از اظهارنظر درباره طرح ایجاد منطقه آزاد اقتصادی در دونباس یا آینده نیروگاه هستهای زاپوریژیا که تحت کنترل روسیه است، خودداری کرد و ادامه داد کرملین چنین بحثهایی را در حال حاضر «نامناسب» میداند.
سخنگوی کرملین با تاکید بر مواضع پیشین مسکو گفت اوکراین باید نیروهایش را از دونباس خارج کند، در غیر این صورت، با از دست دادن بخشهای بیشتری از خاک خود روبهرو خواهد شد.
روسیه در حال حاضر یکپنجم خاک اوکراین را در کنترل دارد؛ از جمله کریمه که در سال ۲۰۱۴ آن را تصرف کرد، حدود ۹۰ درصد از دونباس، ۷۵ درصد از مناطق زاپوریژیا و خرسون و بخشهای کوچکی از مناطق خارکیف، سومی، میکولایف و دنیپروپتروفسک.
روسیه دونباس، زاپوریژیا و خرسون را بخشی از خاک خود میداند، هرچند اکثر کشورهای جهان این مناطق را متعلق به اوکراین میشمارند.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، گزارشهای منتشر شده درباره خروج دیپلماتهای حکومت ایران از ونزوئلا همزمان با تحولات امنیتی اخیر و احتمال حمله آمریکا به این کشور را رد کرد.
بقایی دوشنبه هشتم دی در نشستی خبری گفت: «سفیر و کارکنان سفارت جمهوری اسلامی ایران در ونزوئلا با جدیت مشغول انجام وظایف خود هستند و سفارت ما بسیار فعال است. صحبتهایی که در خصوص خروج سفارت ایران یا کارکنان آن مطرح میشود، صرفا بخشی از جنگ روانی است.»
او گزارشها درباره خروج یکی از پیمانکاران ایرانی از پروژه ساخت متروی کاراکاس را «خبر کهنه» خواند.
بقایی همچنین اقدامات آمریکا علیه ونزوئلا را «در تناقض با معیارها و موازین بینالمللی» توصیف کرد و آن را تلاشی در راستای «استعمار جدید» دانست؛ اقدامی که به گفته او، پیامدهایی «بسیار گسترده و دامنهدار» برای مناسبات بینالمللی به همراه دارد.
دولت ترامپ ماههاست حملات مرگباری علیه قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر در سواحل ونزوئلا و همچنین سواحل اقیانوس آرام انجام میدهد و حتی تهدید کرده که این حملات میتواند به خاک ونزوئلا نیز کشیده شود.
کاخ سفید سوم دی به نیروهای نظامی ایالات متحده دستور داد دستکم طی دو ماه آینده تمرکز خود را «تقریبا بهطور انحصاری» بر اجرای «قرنطینه» نفتی علیه ونزوئلا بگذارند.
واکنش بقایی به گزارشها درباره سربازگیری روسیه از ایران
بقایی در ادامه نشست خبری به گزارشها درباره سربازگیری روسیه از ایران پرداخت و اعلام کرد سفارت جمهوری اسلامی در مسکو در حال پیگیری این موضوع است.
او با اشاره به وضعیت آرش دربندی، عکاس ۳۴ ساله اهل اهواز که به گزارش یک رسانه اوکراینی، برای روسیه جنگید و در اوکراین به اسارت درآمد، گفت وزارت خارجه تاکنون از این موضوع بیاطلاع بوده و اخبار آن را در فضای مجازی دیده است.
بقایی افزود: «اگر مشخص شود که حقی از هموطنان ما ضایع شده یا آنها دچار مشکل شدهاند، وظیفه ماست که پیگیری کنیم.»
۱۸ آذر، پایگاه خبری رویداد۲۴ تصویر شبنامهای را منتشر کرد که به منظور سربازگیری در نزدیکی سفارت روسیه در تهران پخش شده بود.
جمهوری اسلامی که از متحدان نزدیک مسکو محسوب میشود، پهپادهای انتحاری شاهد را برای استفاده روسیه در جنگ اوکراین در اختیار این کشور قرار داده است.
خبرگزاری رویترز اسفند ۱۴۰۲ گزارش داد جمهوری اسلامی همچنین صدها موشک بالستیک زمین به زمین را به روسیه داده است.
بقایی در این نشست خبری ارسال موشک برای روسیه را رد کرد و گفت روابط تهران و مسکو یک «رابطه دیرپا، مبتنی بر منافع متقابل و احترام متقابل» است و شامل حوزههای دفاعی نیز میشود.
او افزود: «این رابطه به هیچ عنوان علیه هیچ کشور ثالثی نیست.»
حمایت نظامی حکومت ایران از کرملین با واکنشهای گستردهای در غرب روبهرو شده و بهویژه نارضایتی شدید کشورهای اروپایی را در پی داشته است.
سخنگوی وزارت خارجه در بخش دیگری از نشست خبری گفت اروپا در موضوع پرونده هستهای ایران، خود را به «ابزاری برای آمریکا» تبدیل کرده است.
بقایی بار دیگر اعتراض کرد که چرا رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در جریان جنگ ۱۲ روزه را محکوم نکردهاند.
در روزهای اخیر، گمانهزنیها درباره احتمال حمله مجدد اسرائیل و ایالات متحده به ایران بالا گرفته است.
هفتم آذر، ایراناینترنشنال به نقل از منابع آگاه گزارش داد واشینگتن آغاز مجدد مذاکرات با تهران را منوط به برچیدن کامل برنامه هستهای، انحلال گروههای نیابتی و محدود شدن برنامه موشکی جمهوری اسلامی کرده است.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، هشتم دی گفت دیپلماسی حکومت ایران بر مبنای «مقاومت» شکل گرفته و در همین مسیر به حرکت خود ادامه میدهد.
او تاکید کرد تهران به «حمایت اخلاقی، سیاسی و قانونی» خود از «گفتمان مقاومت» ادامه خواهد داد.
«محور مقاومت» عنوانی است که مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی برای گروههای مسلح مورد حمایت تهران در منطقه، نظیر حماس، جهاد اسلامی، حزبالله، حشد شعبی و حوثیهای یمن، استفاده میکنند.
ارتش چین از برگزاری یک رزمایش نظامی گسترده زمینی، دریایی، هوایی و موشکی در اطراف تایوان خبر داد. تایوان در واکنش، ویدیویی از سلاحهای آمریکایی خود منتشر و اعلام کرد برای مقابله با هر خطر احتمالی و «دفاع از دموکراسی» آماده است.
وزارت امور خارجه چین دوشنبه هشتم دی با اشاره به برگزاری رزمایشها در اطراف تایوان اعلام کرد هر تلاشی برای جلوگیری از «وحدت مجدد» چین محکوم به شکست است.
ساعاتی پیش نیز شی یی، سخنگوی فرماندهی منطقه شرقی ارتش چین، این رزمایشها را «هشداری جدی به نیروهای جداییطلب موسوم به استقلال تایوان و نیروهای مداخلهگر خارجی» توصیف کرد.
ارتش چین پیشتر اعلام کرده بود یگانهای نیروهای زمینی، دریایی، هوایی و موشکی رزمایش «ماموریت عادلانه ۲۰۲۵» را سهشنبه ۹ دی با تمرینهای «تیراندازی واقعی» آغاز خواهند کرد.
با این حال، استفاده از تسلیحات واقعی در رزمایش بامداد هشتم دی انجام گرفت.
فرماندهی منطقه شرقی ارتش چین اعلام کرد نیروهای خود را در شمال و جنوبغرب تنگه تایوان متمرکز کرده و اقدام به شلیک مهمات جنگی و اجرای حملات شبیهسازیشده علیه اهداف زمینی و دریایی کرده است.
این رزمایشها در طول هشتم دی ادامه خواهد داشت و شامل تمرینهایی برای محاصره بنادر اصلی جزیره است.
پنج منطقه یادشده پیرامون تایوان به مدت ۱۰ ساعت از شروع رزمایش مشمول محدودیتهای دریایی و هوایی خواهند بود.
ارتش چین همچنین یک پوستر تبلیغاتی با عنوان «سپرهای عدالت: درهمشکستن توهم» منتشر کرد که در آن دو سپر طلایی با نشان ارتش آزادیبخش خلق چین و دیوار بزرگ چین دیده میشود.
در کنار آنها تصویر سه فروند هواپیمای نظامی و دو کشتی جنگی نیز به چشم میخورد.
پس از بازدید نانسی پلوسی، رییس وقت مجلس نمایندگان ایالات متحده، از تایوان در سال ۲۰۲۲، چین چندین رزمایش نظامی گسترده پیرامون این جزیره برگزار کرده و مانور کنونی ششمین دور از این رزمایشها خواهد بود.
در حالی که ارتش آزادیبخش خلق چین در جریان رزمایشهای گذشته تمرینهایی برای محاصره بنادر اطراف تایوان انجام داده بود، این نخستین بار است که بهطور علنی اعلام میکند رزمایشهای پیرامون این جزیره با هدف «بازدارندگی» از مداخله نظامی خارجی طراحی شدهاند.
تایوان در واکنش تسلیحات آمریکایی خود را به نمایش گذاشت
دولت تایوان این رزمایشها را محکوم کرد. وزارت دفاع تایوان ویدیویی را در فیسبوک منتشر کرد که در آن مجموعهای از تسلیحات، از جمله سامانههای موشکی هیمارس ساخت آمریکا، به نمایش گذاشته شده بود.
هیمارس یک سامانه توپخانهای با تحرک بالا و بردی در حدود ۳۰۰ کیلومتر است که در صورت بروز درگیری، میتواند اهداف ساحلی در استان جنوبی فوجیان چین، در آن سوی تنگه تایوان، را هدف قرار دهد.
ایالات متحده بهتازگی از فروش بیش از ۱۱ میلیارد دلار تسلیحات به تایوان خبر داده است. این بسته تسلیحاتی، بزرگترین خرید سلاح در تاریخ تایوان به شمار میآید.
این اقدام، اعتراض شدید وزارت دفاع چین و هشدار ارتش این کشور به اتخاذ «اقدامات قاطعانه» را به دنبال داشت.
چند روز پیش از این معامله، تایوان از افزودن بودجه ۴۰ میلیارد دلاری برای سیستم دفاعی خود خبر داد و رییسجمهوری تایوان در یادداشتی اعلام کرد که این بودجه برای تامین مالی خریدهای مهم تسلیحاتی از آمریکا و افزایش توانمندیهای نامتقارن ارتش تایوان صرف خواهد شد.
گارد ساحلی تایوان اعلام کرد در واکنش به فعالیتهای گارد ساحلی چین در نزدیکی آبهای این جزیره، کشتیهای بزرگ اعزام کرده و همزمان با ارتش تایوان برای به حداقل رساندن تاثیر این رزمایشها بر مسیرهای کشتیرانی و مناطق صیادی همکاری میکند.
به گفته وزارت دفاع تایوان، طی ۲۴ ساعت گذشته، دو فروند هواپیمای نظامی چین و ۱۱ فروند کشتی در اطراف این جزیره فعالیت داشتهاند و نیروهای مسلح تایوان در حالت آمادهباش بالا قرار دارند.
این وزارتخانه در بیانیهای گفت: «تمامی اعضای نیروهای مسلح ما در بالاترین سطح هوشیاری و آمادگی کامل باقی خواهند ماند و با اقدامهای عملی از ارزشهای دموکراسی و آزادی دفاع خواهند کرد.»
در هفتههای گذشته لحن پکن درباره ادعاهای ارضیاش نسبت به تایوان تشدید شده است. از سوی دیگر، تایوان به مرکز مجادلههای لفظی پکن و توکیو بدل شده است.
سانائه تاکایچی، نخستوزیر ژاپن، ۱۶ آبان گفت که سناریوهایی محتمل مانند محاصره دریایی تایوان از سوی چین وجود دارند که در صورت تحقق «تهدید موجودیت ژاپن» به شمار میروند و به ژاپن اجازه میدهد حق دفاع از خود را فعال کند.
از آن زمان تاکنون روابط این دو کشور به پایینترین سطح خود در سالهای اخیر رسیده است.
خبرگزاری رویترز یکم دی براساس پیشنویس گزارشی از پنتاگون اعلام کرد که چین برنامه دارد تا پایان سال ۲۰۲۷ بتواند جنگی را بر سر تایوان آغاز کند و در آن پیروز شود.
چین که تایوانِ دارای حکومت دموکراتیک را بخشی از قلمرو خود میداند، هرگز استفاده از زور برای «یکپارچهسازی مجدد» با این جزیره را منتفی ندانسته است.
علاوه بر این، به گزارش رویترز پکن در حال پالایش گزینههای نظامی خود برای تصرف تایوان از طریق «زور عریان» است و یکی از گزینهها احتمالا حملاتی در فاصله ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ مایل دریایی (حدود ۲۸۰۰ تا ۳۷۰۰ کیلومتر دریایی) از چین را شامل میشود.
چین جزیره تایوان را که تنها ۱۱۰ کیلومتر از ژاپن فاصله دارد، بخشی از قلمرو خود میداند. در سوی دیگر، تایوان ادعاهای حاکمیتی پکن را رد میکند و میگوید آینده این جزیره را تنها مردم آن تعیین میکنند.
رییسجمهوری چین چهارم آذر در یک تماس تلفنی با دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، «بازگشت تایوان به چین» را «بخشی از چشمانداز پکن برای نظم جهانی» خواند.
پیش از آن چو جونگتای، نخستوزیر تایوان، بر استقلال تایوان و برخورداری آن از حاکمیت تاکید کرده و گفته بود واضح است که «بازگشت به چین» برای «۲۳ میلیون شهروند تایوانی هیچ معنایی ندارد.»
آمریکا در سال ۲۰۲۵ پیشنهاد فروش بیش از ۱۰۱ میلیارد دلار تسلیحات به حدود ۴۰ کشور را مطرح کرد. یکی از این کشورها اسرائیل است که با خرید مهمات دقیقی که در جنگ ۱۲ روزه با جمهوری اسلامی مصرف کرده بود، زرادخانه مهمات خود را دوباره پر کرده است.
بررسی ۱۱۲ اطلاعیه رسمی آژانس همکاری امنیت دفاعی آمریکا (DSCA) در سال ۲۰۲۵ از سوی ایراناینترنشنال نشان میدهد بخش عمده خریدهای اسرائیل در این سال مربوط به تجدید مهماتی است که در جنگ ۱۲ روزه مصرف شده بود.
وبسایت این نهاد پیشنهادهای فروش تسلیحات به ارزش بیش از ۱۰ میلیون دلار را که مورد تایید وزارت امور خارجه ایالات متحده قرار گرفته و نیازمند اطلاعرسانی و تایید کنگره است، منتشر میکند.
اسرائیل و تجدید زرادخانه پس از جنگ ۱۲ روزه
در مجموع، اسرائیل در سال ۲۰۲۵ بیش از ۱۱ میلیارد دلار پیشنهاد خرید انواع مهمات از آمریکا داشته است.
در سال ۲۰۲۳، همزمان با اوج جنگ اسرائیل و حماس پس از حملات ۷ اکتبر، خرید تسلیحات اسرائیل از آمریکا یک میلیارد و ۱۶۶ میلیون دلار بود. بر این اساس، بیش از ۱۱ میلیارد دلار خرید تسلیحات اسرائیل از آمریکا در سال ۲۰۲۵ کمسابقه به نظر میرسد.
از سوی دیگر، تسلیحات خریداریشده بهطور مستقیم با مهماتی که در جنگ ۱۲ روزه از آنها استفاده شد، مرتبط است.
بهمن ۱۴۰۳، دو پیشنهاد فروش تسلیحات به اسرائیل منتشر شد؛ یکی مربوط به ۳ هزار فروند موشک هوا به زمین AGM-114 هلفایر با ارزش تقریبی ۶۶۰ میلیون دلار است. پیمانکار این پیشنهاد شرکت لاکهید مارتین است.
پیشنهاد دیگر در همان مقطع مربوط به فروش بمب، بدنه بمب و کیتهای هدایت JDAM است. این کیتها با نصب روی بمبهای عمومی که از جنگندهها شلیک میشوند، آنها را هدایتپذیر میکنند.
ارزش این پیشنهاد که شامل نزدیک به ۳۸ هزار قلم میشود، حدود ۶ میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار برآورد شده است.
اسفند ۱۴۰۳، سه پیشنهاد دیگر منتشر شد. در یک مورد، دولت اسرائیل درخواست خرید ۳۵ هزار و ۵۲۹ بدنه بمبهای عمومی MK 84 یا BLU-117، یا ترکیبی از هر دو، و ۴ هزار سرجنگی نفوذگر I-2000 را داد.
در آن زمان برآورد شده بود تحویل این سفارش از اوایل سال ۲۰۲۶ میلادی آغاز شود.
بر اساس این اطلاعیه، وزیر خارجه آمریکا تشخیص داده که وضعیت اضطراری وجود دارد و فروش فوری این اقلام و خدمات دفاعی به اسرائیل در راستای منافع امنیت ملی ایالات متحده ضروری است.
به این ترتیب، الزامات بازبینی کنگره ذیل قانون کنترل صادرات تسلیحات، با اصلاحات بعدی، نادیده گرفته شده است.
پیشنهاد بعدی فروش تسلیحات به اسرائیل در اسفندماه مربوط به بولدوزرهای زرهی کاترپیلار D9R و D9T است، که به نظر میرسد بیشتر مربوط به درگیریهای اسرائیل در غزه باشد.
فروردین ۱۴۰۴ نیز پیشنهادی دیگر برای فروش موتورهای خودروهای زرهی Eitan ارائه شد، که این مورد نیز ظاهرا مربوط به غزه است.
آخرین پیشنهاد فروش تسلیحات به اسرائیل در سال ۲۰۲۵ مربوط به اطلاعیهای است که در تیرماه ۱۴۰۴، یک هفته پس از آتشبس جنگ ۱۲ روزه، منتشر شد.
بر اساس این اطلاعیه، دولت اسرائیل پیشنهاد خرید ۳۸۴۵ کیت هدایت مهمات حمله مستقیم JDAM برای بدنه بمب BLU-109 و ۳۲۸۰ کیت هدایت JDAM برای بدنه بمب MK 82 را داد. هزینه کل این قرارداد ۵۱۰ میلیون دلار است.
پایگاه خبری تایمز اسرائیل در آن زمان نوشت اسرائیل در پی تجدید ذخایر مهمات خود پس از جنگ با جمهوری اسلامی است.
بهطور معمول، کنگره مدت محدودی برای مسدود کردن پیشنهادهای وزارت امور خارجه در قراردادهای تسلیحاتی دارد. از تیرماه تاکنون خبری مبنی بر مخالفت کنگره با این قرارداد منتشر نشده است.
خریدهای اسرائیل همان مواردی است که در جنگ ۱۲ روزه مصرف شد
فرزین ندیمی، پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی موسسه واشینگتن، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت خریدهای اسرائیل از ایالات متحده شامل بمبها و کیتهای هدایتی است که در جنگ ۱۲ روزه مورد استفاده قرار گرفت.
ندیمی تاکید کرد: «تحویل گرفتن این مهمات به اسرائیل کمک میکند زرادخانه تهاجمی خود را دوباره تجدید کند.»
او افزود عمدتا دو گروه بمب و کیتهای هدایت در فهرست خرید اسرائیل وجود دارد: بمبهای نفوذگر I-2000 و BLU-109 که در واقع یکی هستند، با بدنه فولادی ضخیم و فیوز انفجاری در انتها که برای نابود کردن هدفهای مستحکم کاربرد دارد.
مورد دیگر بمب معمولی سری MK با وزن ۲۵۰ تا ۱۰۰۰ کیلوگرم است که بدنه ترکششونده دارند و برای انهدام هدفهای نهچندان مستحکم روی زمین کاربرد دارند.
روی هر دو نوع بمب کیت هدایت دقیق ماهوارهای نصب میشود.
تصویر آمادهسازی یک جنگنده اسرائیلی در جریان جنگ ۱۲ روزه
پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی موسسه واشینگتن در ادامه گفت در عملیات هدف قرار دادن حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزبالله لبنان، از این مهمات نفوذگر استفاده شده بود.
ماده منفجره این مهمات قدرت انفجاری به مراتب بیشتری از تیانتی دارد. از این تسلیحات میتوان برای نفوذ به بتن تا عمق ۲.۵ متر و خاک تا عمق ۶ متر استفاده کرد.
بمبهای BLU-117 نیز برای اهداف عمومی کاربرد دارند.
به گفته ندیمی، نوع و تعداد دقیق مهمات مصرفشده توسط اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه مشخص نیست، اما همین خریدها میتواند برآوردی از آن ارائه دهد.
او بار دیگر تاکید کرد این خریدها میتواند نشاندهنده تجدید زرادخانه اسرائیل برای عملیات آتی باشد.
فروش تسلیحات آمریکا به کشورهای منطقه
علاوه بر اسرائیل، کشورهای دیگر در منطقه خاورمیانه نیز خرید تسلیحات از ایالات متحده را افزایش دادند.
عربستان سعودی در پی خرید حدود ۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار انواع تسلیحات از آمریکا بوده است. اژدرهای سبک، راکتهای دقیق، موشکهای میانبرد و آموزش و لجستیک هلیکوپتر، اصلیترین موارد خریدهای ریاض را تشکیل دادند.
کویت با پیشنهاد خرید ۲ میلیارد و ۱۵۰ میلیون دلار در رتبه بعدی قرار دارد. این کشور بهدنبال ساخت تاسیسات نظامی و ارتقا سیستم دفاعی پاتریوت و تانکهای آبرامز بوده است. تمرکز این کشور بر دفاع موشکی و زیرساختهای نظامی است.
قطر با خرید یک میلیارد و ۹۶۰ میلیون دلار پهپادهای MQ-9B با مهمات به نظر میرسد بهدنبال تقویت نظارت هوایی و قابلیت ضربه دقیق است.
نزدیک به یک و نیم میلیارد دلار خرید امارات متحده عربی نیز بیشتر در جهت تقویت توان حمل و نقل سنگین هوایی است.
بحرین هم نزدیک به یک میلیارد دلار سامانه راکتی HIMARS و تجهیزات مربوط به F-16 از آمریکا خریداری کرده است.
دانمارک و شرق آسیا در صدر
اطلاعیههای DSCA در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد دانمارک در صدر کشورهای خریدار تسلیحات آمریکایی قرار داشته است.
این کشور در سال ۲۰۲۵ پیشنهاد خرید حدود ۱۳.۵ میلیارد دلار انواع مهمات از آمریکا را داشت. نزدیکی جغرافیایی به جبهههای جنگ اوکراین و روسیه یکی از دلایل اصلی این خریدها محسوب میشود.
پس از دانمارک، تایوان با ۱۱.۵ میلیارد دلار بیشترین پیشنهاد خرید اسلحه از آمریکا را داشته است.
تایوان در سال ۲۰۲۵ یکی از بزرگترین بستههای تسلیحاتی خود از آمریکا را دریافت کرده که بیشتر بر افزایش قابلیت ضربه دقیق زمینی، دفاع ساحلی و جنگ نامتقارن متمرکز است.
در رتبه بعدی اسرائیل قرار دارد. فیلیپین، دیگر کشور شرق آسیا، در رتبه چهارم خریداران تسلیحات آمریکایی در سال ۲۰۲۵ است. مجموع خرید این کشور حدود ۵.۷ میلیارد دلار است.
سپس مصر با حدود ۵.۶ میلیارد و ژاپن با حدود ۵ میلیارد دلار، بیشترین خرید تسلیحات از آمریکا در سال ۲۰۲۵ را داشتند.
خرید کشورهای شرق آسیا میتواند نشانهای از نگرانی آنها نسبت به تشدید تنشهای آمریکا و چین باشد.
سال ۲۰۲۵ شاهد موجی از جنگهای گسترده، درگیریهای کوتاهمدت و آتشبسهای شکننده بود؛ از جنگ ۱۲ روزه گرفته تا تداوم مناقشه اوکراین، غزه و سودان، همگی بر معادلات جهانی سایه انداختند. اما با توجه به تنشهای قدیمی، جهان در سال ۲۰۲۶ باید منتظر وقوع چه جنگهایی باشد؟
هوشنگ حسنیاری، تحلیلگر مسائل نظامی و استراتژیک و فرزین ندیمی، پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی در موسسه واشینگتن، در گفتوگو با ایراناینترنشنال به بررسی تنشهای تاریخی میان کشورها و گروههای سیاسی مختلف در جهان و پیشبینی وقوع موجی از درگیریهای محدود پرداختند.
در سال ۲۰۲۵، جنگهای اوکراین، غزه و سودان وارد سومین یا چهارمین سال خود شدند، بیآنکه تلاشهای دیپلماتیک برای پایان دادن آنها به نتیجهای ملموس برسد.
این سال با وقوع یک جنگ کوتاه اما نگرانکننده میان دو قدرت هستهای هند و پاکستان در ماه مه، و گسترش چشمگیر بحران فراگیر خاورمیانه بهویژه با جنگ ۱۲ روزه همراه بود.
پیامدهای این درگیریها بیش از هر چیز در تلفات انسانی، رنج و ویرانی نمود یافته است؛ صدها هزار نفر در دهه ۲۰۲۰ مستقیما در جنگها جان باختهاند و میلیونها نفر دیگر زخمی، آواره، یتیم، گرسنه، قربانی سوءاستفاده یا دچار آسیبهای روانی شدهاند.
سطح تخریبها نیز در برخی مناطق به حدی است که بازسازی کامل آنها شاید هرگز ممکن نباشد.
در چنین فضایی، بسیاری از کشورها به افزایش سرمایهگذاری و ظرفیتهای نظامی خود روی آوردهاند. اثرات این جنگها همچنین میتواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای در سراسر جهان به دنبال داشته باشد.
حسنیاری به ایراناینترنشنال گفت مهمترین درگیری سال ۲۰۲۶ در غرب آسیا و منطقه خاورمیانه، میان جمهوری اسلامی و اسرائیل خواهد بود.
او شکلگیری «مرحله دوم جنگ» پس از جنگ ۱۲ روزه را قطعی خواند و گفت این نبرد، سرنوشتساز خواهد بود.
ندیمی نیز در مصاحبه با ایراناینترنشنال، از جنگ ۱۲ روزه با عنوان نخستین «جنگ آتشهای دوربرد» در دوران مدرن یاد کرد و افزود در دوره معاصر، سابقه نداشته دو کشور بدون مرز مشترک و بدون ورود نیروهای زمینی، تا این حد شدید و حتی برای مدتی کوتاه درگیر شوند.
از این منظر، این جنگ به گفته او، یک نقطه عطف به شمار میرفت که آخرین مورد از این نوع هم نخواهد بود.
این پژوهشگر تحلیل کرد بسیاری از اهدافی که اسرائیل در نظر داشت، بهطور کامل محقق نشدند و کاملا مشخص است که این جنگ به دلایلی زودتر از زمان مورد انتظار به پایان رسید؛ بنابراین وقوع یک جنگ دیگر کاملا محتمل است.
جمهوری اسلامی و اسرائیل پیشتر در سال ۲۰۲۴ وارد چرخهای از حملات متقابل و هدفمند شده بودند که اگرچه محدودتر از دیگر عملیاتهای اسرائیل بود، اما به تضعیف پدافند هوایی تهران و حذف چهرههای کلیدی در حوزه نفوذ منطقهای آن انجامید.
اسرائیل بامداد ۲۳ خرداد (۱۳ ژوئن) موجی غافلگیرکننده از حملات هوایی با پشتیبانی عوامل داخلی را علیه ایران آغاز کرد که به کشته شدن چندین مقام نظامی و سیاسی و تعدادی از عوامل ارشد هستهای جمهوری اسلامی انجامید.
حمله هوایی اسرائیل به تهران در جنگ ۱۲ روزه
اسرائیل هدف خود را جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای اعلام کرد؛ حملهای که همزمان با لغو مذاکرات برنامهریزیشده ایران و آمریکا صورت گرفت.
به گفته ندیمی، مساله هستهای جمهوری اسلامی موضوعی تمامشده نیست و تهران در حال تلاش برای بازسازی توان موشکی، سپس پدافندی و در مرحله بعد، احیای برنامه هستهای و غنیسازی است.
برنامه موشکی جمهوری اسلامی به سطحی رسیده که اسرائیل را بهطور جدی نگران کرده است و به اعتقاد ندیمی، اسرائیل برای همراه ساختن آمریکا با خود در این زمینه تلاش خواهد کرد.
پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی موسسه واشینگتن تاکید کرد در سناریوی درگیری دوباره، نقش آمریکا احتمالا پررنگتر و به شکل درگیری مستقیمتر خواهد بود؛ بهویژه در صورت دخالت جمهوری اسلامی در خلیج فارس و اختلال در مبادلات سوخت جهانی که میتواند به افزایش قیمت نفت منجر شود.
به اعتقاد ندیمی، جنگ دوربرد، به این شکل، برنده یا بازنده قطعی ندارد و معمولا دو طرف به نقطهای از تعادل میرسند که با توقف درگیری تا مرحله بعدی موافقت میکنند، مگر آنکه صلح سیاسی با فشار یک طرف سوم تحمیل شود که در حال حاضر نشانهای از آن به چشم نمیخورد.
او تاکید کرد تا زمانی که نظام سیاسی-مذهبی جمهوری اسلامی دچار لطمهای جدی نشود، اسرائیل به نتیجه مطلوب خود نخواهد رسید.
در این شرایط احتمال آنکه جنگ شدت یابد و سطح تنش آنقدر بالا برود که حتی نوعی درگیری زمینی نیز ضروری تلقی شود، دور از ذهن نیست.
خاورمیانه از سال ۲۰۲۳ شاهد موجی از درگیریهای بههمپیوسته میان اسرائیل و بازیگران مختلف منطقهای بوده است.
حسنیاری پیشبینی کرد در نوار غزه، حماس مقاومت خود را برای جلوگیری از خلع سلاح ادامه دهد، اما افزود در نهایت تنها وضعیتی که میتواند اسرائیل را خرسند کند، نابودی توان نظامی و سیاسی و جایگاه تصمیمساز حماس در غزه و از بین رفتن کامل خطر وقوع «هفتم اکتبرهای دیگر» است.
به گفته این تحلیلگر مسائل نظامی و استراتژیک، طرح صلح مدنظر دونالد ترامپ و استقرار نیروی چندملیتی در غزه با موانعی مواجه شده و موفقیت طرح تدریجی خواهد بود. تنشها در کرانه باختری نیز همیشه وجود داشته، اما درگیریها در این منطقه جدیتر از همیشه شروع شده است.
مرحله نخست آتشبس میان اسرائیل و حماس بر اساس طرح صلح ۲۰ مادهای ترامپ، اواسط مهر پس از جنگی ۲۰ ماهه اجرایی شد اما هنوز خبری از گامهای بعدی آن نیست.
در لبنان نیز با وجود آتشبس شکنندهای که در نوامبر ۲۰۲۴ (آذر ۱۴۰۳) منعقد شد، حملات هوایی اسرائیل همچنان ادامه یافته که منجر به مرگ دستکم ۳۴۰ نفر شده است.
توافق آتشبس بر توقف درگیریها، عقبنشینی حزبالله به شمال رود لیتانی و در نهایت خلع سلاح این گروه در سراسر لبنان، و همچنین خروج ارتش اسرائیل از مواضعی تاکید دارد که در جریان جنگ اخیر به آنها پیشروی کرده بود.
با این حال، اسرائیل همچنان پنج موضع راهبردی را در داخل خاک لبنان حفظ کرده است. حزبالله نیز از خلع سلاح خودداری میکند.
ویرانیها در غزه
حسنیاری در مورد سرنوشت این توافق و احتمال وقوع جنگی دیگر به دو گزینه محتمل اشاره کرد؛ نخست آنکه بیروت در نهایت تحت فشار آمریکا و فرانسه و با همکاری عربستان سعودی و امارات متحده عربی میتواند در نهایت کار سخت خلع سلاح حزبالله را انجام دهد.
او افزود اما اگر دولت لبنان موفق به این کار نشود، اسرائیل جنگی گستردهتر را علیه حزبالله آغاز خواهد کرد.
سوریه با مداخله کشورهایی مانند ترکیه و اسرائیل و همچنین نقش جمهوری اسلامی، روسیه و آمریکا در تحولات آن، از دیگر کانونهای بحران در منطقه طی یک سال اخیر بوده است.
سرنگونی حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ (آذر ۱۴۰۳) موازنههای منطقهای را دگرگون کرد و همزمان با گسترش حضور نظامی اسرائیل فراتر از بلندیهای جولان و حملات هوایی به زیرساختهای نظامی همراه شد.
با وجود ادامه حملات در ۲۰۲۵، دولت جدید سوریه به رهبری احمد الشرع نشانههایی از تمایل به توافق صلح نشان داده است.
حسنیاری به ایراناینترنشنال گفت ممکن است در سال ۲۰۲۶ سطح تنش بین ترکیه و اسرائیل بالا بگیرد؛ هرچند که به احتمال بسیار زیاد به جنگ کشیده نمیشود، اما قطعا تنشهای زیادی به وجود میآید که میتوانند بر کشورهای همجوار مانند سوریه اثر بگذارند.
به گفته او، جمهوری اسلامی به احتمال زیاد بازیگر مهمی در عرصه سوریه نخواهد بود، اما همچنان به حرکات ایذایی خود برای مسلح کردن و تامین مالی بعضی گروههای نیابتیاش در منطقه ادامه خواهد داد؛ البته اگر بتواند از مسائلی که با آن روبهروست، جان سالم به در ببرد.
در یمن نیز حملات موشکی حوثیها به اسرائیل و کشتیرانی در دریای سرخ با واکنش نظامی آمریکا و بریتانیا مواجه شد.
این تنشها پس از چند آتشبس متوالی، تا تابستان ۲۰۲۵ کاهش نسبی یافت.
حسنیاری از جدیتر شدن احتمال حل درگیریهای داخلی یمن میان حوثیها و دولت قانونی این کشور خبر داد؛ به شرط آنکه عربستان سعودی و امارات متحده عربی با هم کنار بیایند و به هدف واحد سرنگونی حوثیها فکر کنند.
در صورت رسیدن به این راهحل، به گفته این تحلیلگر، «دردسر اسرائیلیها» هم از بین میرود.
اما اگر روند کنونی در مورد حوثیها ادامه یابد، آمریکا و اسرائیل هر از گاهی آن را هدف قرار میدهند و این منطقه و تهدیدهایش تبدیل به زخمی باز میشود.
سوریه
جنوب تا شرق آسیا: هند، پاکستان، تایلند، کامبوج، چین، تایوان
تنشها میان شماری از کشورهای جنوب، شرق و جنوبشرق آسیا قدیمی و ریشهدار است و گاهی مانند سال ۲۰۲۵، به رویارویی نظامی مستقیم نیز منجر میشود.
در ماه مه (اواخر اردیبهشت) هند و پاکستان وارد یک درگیری چهار روزه شدند که یکی از نگرانکنندهترین تحولات امنیتی سال به شمار میرود.
روابط این دو کشور از زمان تقسیم شبهقاره در سال ۱۹۴۷ عمدتا خصمانه بوده و بارها، بهویژه بر سر منطقه مورد مناقشه کشمیر، به درگیریهای کوتاهمدت انجامیده است.
هر دو کشور دارای سلاح هستهای هستند و وقوع جنگی تمامعیار میان آنها میتواند پیامدهایی ویرانگر با بازتابهای جهانی داشته باشد.
حسنیاری با اشاره به ریشه تاریخی این منازعات پیشبینی کرد دو طرف بار دیگر در آیندهای نزدیک و شاید سال ۲۰۲۶، بر سر منطقه کشمیر برخوردهای کوتاهمدت و محدودشان را ادامه دهند، زیرا سیاست نظامی و سیاسی روشنی برای پایان درگیریها وجود ندارد.
به گفته او، اینکه هر دو کشور توان اتمی دارند باعث شده درگیریهای نظامی را آنقدری ادامه ندهند که به مرحله افزایش احتمال شکست کشور ضعیفتر و احتمال استفاده از سلاح هستهای برسد.
این تحلیلگر مسائل نظامی و استراتژیک افزود به همین دلیل، درگیریهای مرزی به همین شکل قابل مدیریت ادامه پیدا خواهد کرد و به جنگی تمامعیار و سرنوشتساز منتهی نخواهد شد.
جرقه بحران دو طرف ۲۲ آوریل (دوم اردیبهشت) زده شد؛ زمانی که یک حمله در کشمیر تحت کنترل هند به کشته شدن ۲۶ غیرنظامی، عمدتا گردشگران هندو، انجامید.
هند هفتم مه (۱۷ اردیبهشت) با متهم کردن پاکستان به حمایت از این حمله، موجی از حملات را علیه اهداف نظامی و شبهنظامی در خاک پاکستان آغاز کرد؛ اتهامی که اسلامآباد آن را رد کرد و با حملات متقابل پاسخ داد.
در جریان چهار روز درگیری، حملات موشکی، پهپادی و درگیریهای زمینی محدود، نزدیک به ۳۰ کشته در هند و بیش از ۵۰ کشته در پاکستان بر جا گذاشت که حدود سهچهارم آنان غیرنظامی بودند.
دهلینو و اسلامآباد ۲۰ اردیبهشت با میانجیگری واشینگتن به درگیری مستقیم پایان دادند. این آتشبس با وجود نقضهای محدود، بهطور کلی پایدار ماند و روابط مرزی تا حد زیادی به وضعیت پیش از درگیری بازگشت.
درگیریها در جنوبشرق آسیا نیز در آخرین روزهای سال با تحولاتی جدید همراه بود.
تایلند و کامبوج ۲۷ دسامبر (ششم دی) پس از هفتهها درگیری شدید مرزی، با برقراری دومین آتشبس در ماههای اخیر به جنگ پایان دادند.
این درگیری ۲۰ روزه دستکم ۱۰۱ کشته برجای گذاشت و بیش از نیم میلیون نفر را در هر دو سوی مرز آواره کرد.
درگیریها اوایل دسامبر (۱۶ آذر) و پس از فروپاشی آتشبسی از سر گرفته شد که پیشتر ششم مرداد با میانجیگری ترامپ و انور ابراهیم، نخستوزیر مالزی، برای توقف دور قبلی نبردها برقرار شده بود.
تایلند و کامبوج بیش از یک قرن است که بر سر حاکمیت در بخشهایی از مرز زمینی ۸۱۷ کیلومتری خود که بهطور کامل تعیین حدود نشده، اختلاف دارند؛ اختلافی که گهگاه به درگیریها و زدوخوردهای مسلحانه انجامیده است.
با وجود این ریشههای تاریخی، حسنیاری گفت بعید به نظر میرسد این درگیریها در سال آینده میلادی از تنشهای مرزی فراتر برود و به جنگ کامل منجر شود.
اما احتمال وقوع جنگ در تایوان و حمله چین به آن، در روزهای پایانی سال ۲۰۲۵ جدیتر از همیشه مطرح شد.
امضای توافق آتشبس میان تایلند و کامبوج با میانجیگری ترامپ
وزارت جنگ آمریکا اواخر دسامبر گزارش سالانه خود درباره توانمندیهای نظامی چین را منتشر کرد و هشدار داد پکن ممکن است ظرف یک سال، یا اندکی بیش از آن، به توانایی حمله نظامی به تایوان دست یابد.
بر اساس این گزارش، ارتش چین در حال بازآرایی نیروهای خود است تا گزینههای نظامی قابل اتکایی در اختیار شی جینپینگ، رییسجمهوری این کشور، قرار دهد و امکان دستیابی به «یک پیروزی راهبردی قاطع» علیه تایوان را تا سال ۲۰۲۷ فراهم کند.
ندیمی در گفتوگو با ایراناینترنشنال، خطر درگیری در تایوان را بسیار بالا ارزیابی کرد و گفت آمریکا دیگر تعهد پیشین را نسبت به تایوان ندارد.
به گفته پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی موسسه واشینگتن، در نهایت چین به تایوان حمله خواهد کرد؛ چرا که افزایش آمادگی نظامی پکن نشان از بالا بردن توان نظامی کاربردی برای پس گرفتن تایوان دارد.
اما درگیریها بین چین و ژاپن یا چین و فیلیپین، به گفته حسنیاری، در حد تنش باقی خواهند ماند؛ اگر هم جرقهای از رویارویی نظامی شکل بگیرد، در همان سطح باقی میماند، فروکش میکند و بعد از مدتی دوباره سر برمیآورد.
ردپای چین همچنین در جنگ داخلی میانمار که از کودتای نظامی سال ۲۰۲۱ آغاز شد، دیده میشود.
این جنگ تاکنون به کشته شدن بیش از ۸۰ هزار نفر، آوارگی داخلی بیش از سه میلیون نفر و فرار حدود یک میلیون نفر از کشور انجامیده است.
میانمار با جمعیتی حدود ۵۵ میلیون نفر، یکی از فقیرترین کشورهای آسیاست و از زمان استقلال در سال ۱۹۴۸ تقریبا همواره با شورشها و درگیریهای داخلی روبهرو بوده است.
جنگ کنونی پراکندهترین درگیری جهان محسوب میشود و دستکم ۱۶۰۰ گروه قومی و سیاسی را درگیر کرده است.
ارتش میانمار، موسوم به تاتماداو، پس از یک دهه روند دموکراتیک با کودتا قدرت را در دست گرفت؛ اقدامی که به اعتراضات گسترده و تشدید خشونتها منجر شد.
در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، کنترل تاتماداو به حدود یکپنجم خاک کشور کاهش یافت، هرچند تا میانه ۲۰۲۵ همچنان بزرگترین شهرها و بنادر اصلی را در اختیار دارد.
نفوذ چین، بهویژه در مناطق مرزی میانمار، افزایش یافته و گمان میرود پکن برای جلوگیری از بیثباتی بیشتر از ارتش حمایت میکند.
آمریکا اواخر دسامبر درباره احتمال حمله چین به تایوان هشدار داد
روسیه-اوکراین و احتمال گسترش درگیریها به اروپا
جنگ روسیه و اوکراین پس از تهاجم تمامعیار مسکو در فوریه ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) بزرگترین درگیری اروپا از زمان جنگ جهانی دوم است.
آمار تلفات این جنگ حدود چهار ساله قطعی نیست، اما منابع غربی از حدود ۳۵۰ هزار کشته سخن میگویند.
پیامد انسانی جنگ گسترده است: بیش از پنج میلیون اوکراینی پناهندهاند و میلیونها نفر نیز در داخل آواره شدهاند.
فرزین ندیمی به ایراناینترنشنال گفت اروپا از زمان آغاز این جنگ، احساس تهدید زیادی از سوی مسکو میکند و در صورت پایان نبرد نیز به نظر نمیرسد این احساس به این زودیها برطرف شود.
به گفته این پژوهشگر، اگر روسیه از بحران اوکراین جان سالم به در ببرد - که به اعتقاد او خواهد برد - ظرف چهار یا پنج سال آینده نگاهش را به سمت کالینینگراد و بالتیک (استونی، لتونی و لیتوانی) معطوف خواهد کرد.
کالینینگراد یک برونبوم راهبردی روسیه در قلب اروپاست که میان لهستان و لیتوانی و در ساحل دریای بالتیک قرار دارد و به مسکو امکان میدهد بدون اتصال زمینی، حضور نظامی مستقیم در اروپا داشته باشد.
در مقابل، کشورهای بالتیک که هم عضو ناتو و هم اتحادیه اروپا هستند، از آسیبپذیرترین نقاط شرقی اروپا در برابر فشار روسیه به شمار میروند.
ندیمی تاکید کرد این تهدیدها باعث میشود کشورهای عضو ناتو همچنان بودجه نظامی و سطح آمادگی خود را بالا ببرند و حفظ کنند.
روسیه در میانه سال ۲۰۲۵ حدود ۲۰ درصد از سرزمینهای اوکراین را در کنترل دارد.
با وجود تلاش ترامپ تا آخرین روزهای سال، نشانهای از توافق پایدار میان دو طرف دیده نمیشود.
حسنیاری در همین زمینه به ایراناینترنشنال گفت احتمال دارد روسیه قلمروهایی را که از اوکراین گرفته، نگه دارد و تحت فشار احتمالی آمریکا، به همین موارد راضی شود.
او پیشبینی کرد اوکراین و روسیه به احتمال زیاد در ۲۰۲۶ به توافق صلح برسند، اما هشدار داد در غیر این صورت، احتمال گسترش جنگ به کشورهای همسایه اوکراین مانند لهستان وجود دارد.
روابط روسیه و اکثر کشورهای عضو ناتو پس از آغاز جنگ اوکراین به سردی گراییده است.
در ماههای اخیر، گزارشهای متعددی از ورود پهپادهای ناشناس منتسب به روسیه، به حریم هوایی کشورهای عضو ناتو مانند آلمان، بلژیک، دانمارک، نروژ، استونی و لهستان گزارش شده است.
جنگ روسیه و اوکراین به چهارمین سال خود نزدیک شده است
ونزوئلا-آمریکا
در آمریکای جنوبی، تنشها میان آمریکا و ونزوئلا شدت گرفته است.
دولت ترامپ ماههاست حملات مرگباری علیه قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر در سواحل ونزوئلا و همچنین سواحل اقیانوس آرام آمریکای لاتین انجام میدهد و حتی تهدید کرده است که این حملات میتواند به خاک ونزوئلا نیز کشیده شود.
ندیمی گفت به احتمال زیاد، این وضعیت به سطح جنگ برسد؛ هرچند که دولت آمریکا و بهطور مشخص ترامپ سعی میکنند موضوع برکناری دولت نیکلاس مادورو را بدون وقوع جنگ فیصله دهند.
او تاکید کرد آمریکا به چیزی کمتر از کنار رفتن دولت مادورو راضی نخواهد شد، اما ممکن است این هدف، به روش مسالمتآمیز رخ دهد، یا مادورو به روشی ترور شود، کودتایی رخ دهد یا خودش ۲۰۰ میلیون دلار پیشنهادیاش را بگیرد و کنار برود.
این پژوهشگر امور دفاعی و امنیتی پیشبینی نتیجه رویارویی نظامی مستقیم میان دو طرف را سخت توصیف کرد.
ارزیابیها حاکی از مقاومت حکومت ونزوئلا در صورت وقوع چنین جنگی است، اما به گفته ندیمی، باوجود وفاداری ظاهری ارتش ونزوئلا به دولت، عناصری در ردههای میانی و پایین ارتش هستند که بهشدت با مادورو مخالفند و در صورت پیشامد عدم پایداری در دولت با حمله مستقیم آمریکا، میتوانند دست به کودتا بزنند.
به گفته ندیمی، آمریکا میکوشد سرنگونی دولت مادورو با کمترین هزینه اتفاق بیفتد، بنابراین حتی اگر کار به درگیری نظامی بکشد، جنگی طولانی رخ نخواهد داد؛ بلکه کوتاهمدت و شدید خواهد بود.
تحلیلگران حمله نظامی آمریکا به ونزوئلا برای سرنگونی مادورو را محتمل میدانند
آفریقا: کنگو، نیجر، نیجریه، جنگ داخلی سودان و مداخله کشورهای خارجی
در قاره آفریقا نیز سال ۲۰۲۵ با تنشها، درگیریها و خشونت و جنگ همراه بود.
جنگ داخلی سودان در آوریل وارد سومین سال خود شد و اکنون بزرگترین بحران انسانی جهان از نظر تعداد مطلق به شمار میآید.
آمار رسمی از شمار کشتهشدگان وجود ندارد، اما برآوردهای اواخر ۲۰۲۴ از جان باختن دستکم ۱۵۰ هزار غیرنظامی حکایت داشت؛ رقمی که تا میانه ۲۰۲۵ بهطور قطع افزایش یافته است.
بیش از ۹ میلیون نفر در داخل سودان آواره شدهاند و حدود سه میلیون نفر به کشورهای همسایه گریختهاند. از جمعیت حدود ۵۰ میلیونی کشور، نزدیک به دو سوم به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند که ۱۶ میلیون نفر از آنان کودکاند.
حسنیاری درباره سرنوشت احتمالی این درگیریها گفت وضعیت سودان ادامه خواهد یافت.
به اعتقاد او، دو طرف آنقدر به کشتار یکدیگر ادامه میدهند تا یک طرف غالب یا خسته شود؛ همچنین ممکن است به آتشبس بسیار شکننده تن دهند.
اما مساله آن زمانی حل میشود که دو نیروی نظامی بهطور کامل در هم ادغام شوند و ژنرالهایی که رهبرانشان هستند، قدرت را با هم تقسیم کنند؛ در واقع مسیری را ادامه دهند که به گفته حسنیاری، کشورهای آفریقای بعد از استعمارزدایی به آن تن دادند.
این جنگ آوریل ۲۰۲۳ با جدایی نیروهای پشتیبانی سریع از ارتش سودان آغاز شد و سومین جنگ داخلی کشور از زمان استقلال به شمار میآید.
موارد نقض گسترده حقوق بشر، بهویژه در دارفور، باعث شده چندین نهاد بینالمللی اقدامات نیروهای پشتیبانی سریع را در حد نسلکشی ارزیابی کنند.
از میانه ۲۰۲۵، این نیروها کنترل بخش عمده منطقه دارفور را در اختیار دارند، در حالی که ارتش سودان بیشتر مناطق دیگر، از جمله خارطوم، را پس گرفته است.
دولت سودان درباره ابعاد گسترده خشونت جنسی در جنگ این کشور هشدار داده است
با وجود آنکه این یک جنگ داخلی است، اما بُعد بینالمللی قابل توجهی دارد؛ بهگونهای که لیبی، کنیا و امارات متحده عربی از نیروهای پشتیبانی سریع حمایت میکنند؛ مصر، ترکیه و عربستان سعودی هم حامی ارتش سودان هستند.
شواهدی نیز وجود دارد که نشان میدهد هر دو طرف در مقاطع مختلف از حمایت روسیه، جمهوری اسلامی و چین برخوردار شدهاند.
آمریکا اوایل آذر اعلام کرد طرفین جنگ در سودان بهطور رسمی پیشنهاد آتشبس را قبول نکردهاند.
علاوه بر سودان، در سال ۲۰۲۵، درگیریها در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو بهطور چشمگیری تشدید شد؛ منطقهای که دهههاست با شورشهای مسلحانه و بیثباتی مزمن روبهروست.
تنها در ژانویه و فوریه ۲۰۲۵ بیش از هفت هزار نفر در نتیجه مستقیم خشونتها کشته شدند، اما اختلال در کمکرسانی، خدمات درمانی و تامین غذا نشان میدهد شمار واقعی قربانیان کنگو بسیار بیشتر است.
گروههای مسلح به ارتکاب جنایتهای جنگی، خشونت گسترده جنسی، اعدامهای فراقضایی و غارت متهم شدهاند و نیروهای دولتی نیز از این اتهامها مصون نبودهاند.
مرحله کنونی بحران با شورش سال ۲۰۲۲ گروه ام۲۳ آغاز شد؛ گروهی که بزرگترین عضو «ائتلاف رود کنگو» است و شواهدی از حمایت رواندا از آن وجود دارد.
روسایجمهوری کنگو و رواندا در ماه مارس خواستار آتشبس شدند و پس از ماهها مذاکره، در ژوئن توافقهای صلح و تجاری با میانجیگری ایالات متحده میان دو کشور حاصل شد.
در غرب آفریقا، شورشهای اسلامگرایانه در نیجر، مالی و بورکینافاسو تشدید شده و گروههایی مانند جماعت نصرتالاسلام و المسلمین و شاخههای وابسته به داعش فعالاند؛ بهگونهای که حدود ۱۴ درصد جمعیت مالی در معرض درگیری قرار دارند.
هر سه کشور طی پنج سال گذشته شاهد کودتاهای نظامی بودهاند و به بخشی از «کمربند کودتا» در منطقه ساحل تبدیل شدهاند.
در کامرون، درگیری با جداییطلبان انگلیسیزبان به آوارگی بیش از ۷۰۰ هزار نفر انجامیده است.
در جنوب و شرق آفریقا، شاخهای از داعش از سال ۲۰۱۷ در شمالشرق موزامبیک میجنگد و این کشور پس از انتخابات مناقشهبرانگیز اکتبر ۲۰۲۴ وارد بحران سیاسی شد.
در سومالی نیز گروه الشباب همچنان فعال است و این کشور در بالاترین رده شاخص دولتهای شکننده قرار دارد.
در شمال نیجریه بوکوحرام، شاخههای داعش و گروههای راهزن فعالاند و ناتوانی ارتش و تاکتیکهای خشن آن، اوضاع را وخیمتر کرده است.
ترامپ در آخرین روزهای سال ۲۵ گفت به دستور مستقیم او و در پاسخ به کشتار گسترده مسیحیان، ارتش آمریکا حملهای «قدرتمند و مرگبار» علیه نیروهای داعش در شمالغرب نیجریه انجام داده است.
ندیمی با اشاره به این تحولات در سراسر جهان هشدار داد ۲۰۲۶ از هر جهت، سال درگیریهای نظامی خواهد بود.
روزنامه واشینگتنپست بر اساس تحلیل تصاویر ماهوارهای گزارش داد که چین در حال بازسازی سریع شبکهای از تاسیساتی مخفی است که برای تولید اجزای کلاهکهای هستهای به کار میرود و همزمان عملیات گسترش زرادخانه هستهای را سریعتر از هر کشور دیگری پیش میبرد.
این روزنامه یکشنبه هفتم دی در گزارشی تفصیلی بر پایه نقل قولهایی از کارشناسان و ارزیابی اسناد رسمی نوشت که این تغییرات، تلاشهای پکن برای افزایش توان واکنش سریع در برابر هرگونه حمله را تشدید کرده و سطح مخاطره رویارویی هستهای بهطور چشمگیری افزایش داده است.
واشینگتنپست درباره جزئیات توسعه تاسیسات مخفی مورد اشاره نوشت: «این ساختوسازها شامل ارتقاهای عمده در تاسیساتی است که گمان میرود وظیفه طراحی و تولید «پیت»های پلوتونیومی را بر عهده دارند که هستههای مرکزی کلاهک هستهای به شمار میروند. گسترش کارخانههایی که مواد منفجره قوی مورد استفاده برای آغاز واکنش هستهای را تولید میکنند نیز بخش دیگری از ساختوسازهاست.»
در بخشی از این گزارش آمده است: «تحلیلگران میگویند بعید است چین در آینده قابل پیشبینی بتواند با زرادخانه هستهای آمریکا که حدود ۳۷۰۰ کلاهک برآورد میشود، برابری کند. اما به گفته آنان، تغییرات گستردهای که پکن تقریبا در تمام بخشهای برنامه تسلیحات هستهای خود اعمال کرده، نشان میدهد با وجود ادعای مقامهای چین در رد هرگونه تنش نظامی، ارتش چین در حال آماده شدن برای یک رقابت تسلیحاتی تمامعیار است.»
تصاویر ماهوارهای و تحلیلهای کارشناسی شرکت «شبکه هستهای باز» (ONN) مستقر در وین و «مرکز پژوهش، آموزش و اطلاعات در حوزه راستیآزمایی» (VERTIC) مستقر در لندن که بهطور اختصاصی در اختیار روزنامه واشینگتنپست قرار گرفته، نشان میدهد پکن فعالیت در سایتهای کلیدی مرتبط با تولید کلاهکهای هستهای را بهشدت افزایش داده است.
رنی بابیارْز، مدیر طرح مشترک این دو موسسه در تحلیل سایتهای کلیدی چین را بر عهده داشته میگوید: «سطح تغییراتی که از حدود سال ۲۰۱۹ تاکنون شاهد آن هستیم، احتمالا گستردهتر از هر چیزی است که تا به حال دیدهایم.»
پیتهای پلوتونیومی چه هستند؟
به گزارش واشینگتنپست کلاهکهای هستهای که گمان میرود در چین در حال ساخت هستند، هستهای از مواد شکافپذیر -بهطور معمول پلوتونیوم با درجه تسلیحاتی- هستند که «پیت» نام دارد و مواد منفجره بسیار قوی آن را احاطه میکند.
هنگام انفجار، این مواد منفجره با فشرده کردن هسته شکافپذیر، زنجیرهای از واکنشها را آغاز میکنند که آزادسازی انرژی عظیمی را در قالب انفجار هستهای به دنبال دارد.
احتمالا چین در حال تولید پیتها و اجزای مواد منفجره قوی در چندین تاسیسات مجزاست که از حدود سال ۲۰۲۰ همزمان با سایتهای آزمایشی و میدانهای سیلوی موشکی گسترش یافتهاند.
بر اساس تحلیل بابیارز، تاسیسات منطقهای کوهستانی از استان سیچوان چین که قرار است برای تولید پیتهای مواد شکافپذیر استفاده شود، طی پنج سال گذشته دستخوش تغییرات گستردهای شدهاند.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد حصارهای امنیتی جدید بیش از دو برابر مساحت حفاظتشده این سایت را افزایش دادهاند و همزمان گسترش و ساختوساز در دستکم ۱۰ نقطه، از جمله در نزدیکی تاسیسات اصلی که گمان میرود پیتها در آن تولید میشوند، انجام شده است.
هفته گذشته خبرگزاری رویترز بر اساس پیشنویس گزارشی از پنتاگون درباره افزایش جاهطلبیهای نظامی پکن گزارش داد که چین احتمالا بیش از ۱۰۰ موشک بالستیک قارهپیما را در سه سیلوی موشکی جدید خود مستقر کرده است، به گفتوگوهای کنترل تسلیحات هم تمایلی ندارد.
رویترز همچنین نوشت که چین زرادخانه تسلیحاتی خود را سریعتر از هر قدرت هستهایِ دیگری گسترش داده و نوسازی میکند و میدانهای سیلویی مورد اشاره تازهترین مورد از مجموعهای از سایتهای سیلویی احداث شده به دست چین است.
گسترش سریع تاسیسات تولید تسلیحات در چین در حالی ادامه دارد که طبق گزارش اخیر پنتاگون تولید کلاهکهای هستهای آمریکا از سال ۲۰۲۴ کندتر شده و مجموع آن در محدودهای کمتر از ۶۰۰ عدد قرار دارد، هرچند انتظار میرود تا پایان دهه از هزار عدد فراتر رود.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، بهتازگی هنگام صحبت درباره برنامهها برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای گفت چین میتواند ظرف پنج سال به توان هستهای ایالات متحده برسد.
سفارت چین در واشینگتن در واکنش به گزارش درز یافته از پنتاگون، اعلام کرد که این کشور «راهبرد هستهای دفاعیاش را حفظ کرده، نیروهای هستهای خود را در حداقل سطح لازم برای امنیت ملی نگه داشته و به تعهد خود مبنی بر توقف آزمایشهای هستهای پایبند است.»
چین در ماههای گذشته بارها بر پایبندی به «راهبرد هستهای دفاع از خود» و دنبال کردن سیاست «عدم استفاده نخست» تاکید کرده است.
ترامپ در نیمه پاییز اعلام کرد که ایالات متحده باید آزمایشهای هستهای خود را از سر بگیرد اما هنوز روشن نیست این اقدام چهطور انجام خواهد شد.
جو بایدن، رییسجمهوری پیشین ایالات متحده، و ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش کوشیدند چین و روسیه را وارد مذاکراتی برای جایگزینی پیمان «نیواستارت» با یک معاهده سهجانبه کنترل تسلیحات هستهای راهبردی کنند.
پیمان «نیو استارت»، توافقی که سال ۲۰۱۰ میان ایالات متحده و روسیه امضا شد، سقف استقرار کلاهکهای هستهای راهبردی دو کشور را به ۱۵۵۰ کلاهک و شمار سامانههای پرتاب را به ۷۰۰ واحد محدود میکند.
این پیمان آخرین چارچوب رسمیِ باقیمانده برای کنترل تسلیحات هستهای میان دو قدرت هستهای بزرگ است و اواخر فوریه ۲۰۲۶ منقضی میشود. انقضای آن میتواند خطر رقابت تسلیحاتی جدید را افزایش دهد.
زلنسکی: سرنوشت دونباس و نیروگاه زاپوریژیا در طرح ترامپ حل نشده
رییسجمهوری اوکراین هشتم دی گفت مساله کنترل بر منطقه شرقی دونباس و نیروگاه هستهای زاپوریژیا که تحت اشغال روسیه است، پس از دیدارش با ترامپ همچنان در قالب طرح صلح ۲۰ بندی حلنشده باقی مانده است.
زلنسکی افزود مذاکرات درباره ایجاد منطقه آزاد اقتصادی در دونباس ادامه دارد، اما این گفتوگوها باید با مشارکت مردم اوکراین انجام شود.
به گفته او، بسته رفاه و بازسازی پیشبینیشده برای اوکراین پس از جنگ، شامل یک توافق تجارت آزاد با ایالات متحده است.
او پیشتر هم گفته بود طرح صلح ۲۰ مادهای که پس از هفتهها مذاکره با آمریکا شکل گرفته، حدود ۹۰ درصد نهایی شده اما دو موضوع «بسیار پیچیده» دونباس و زاپوریژیا همچنان باقی است.
روسیه خواهان عقبنشینی کامل نیروهای اوکراینی از این مناطق است، در حالی که کییف توقف درگیریها در خطوط فعلی نبرد را ترجیح میدهد.
همزمان با این تحولات، رمیل گالییف، رییس نیروگاه هستهای زاپوریژیا، گفت اگر جنگ در آیندهای نزدیک پایان یابد، این تاسیسات میتواند تا اواسط سال ۲۰۲۷ تولید برق را از سر بگیرد.
زاپوریژیا که بزرگترین نیروگاه هستهای اروپا به شمار میرود، از مارس ۲۰۲۲ و همزمان با پیشروی نیروهای روسیه در بخشهای وسیعی از جنوبشرق اوکراین، تحت کنترل روسیه قرار دارد.
زاپوریژیا در حال حاضر برق تولید نمیکند و برای خنک نگهداشتن مواد هستهای و جلوگیری از ذوب شدن آنها، به برق خارجی متکی است.
روسیه و اوکراین بهطور منظم یکدیگر را به گلولهباران این نیروگاه متهم میکنند؛ اقدامی که خطر بروز یک فاجعه هستهای را در پی دارد.
درخواست زلنسکی از ترامپ برای تضمین ۵۰ ساله
زلنسکی در ادامه گفت پیشنویس چارچوب صلح شامل تضمینهای امنیتی آمریکا برای اوکراین بهمدت ۱۵ سال بوده است.
او افزود از ترامپ درخواست تضمینهایی تا ۵۰ سال کرده است: «واقعا میخواهم این تضمینها طولانیتر باشد. به ترامپ گفتم مایلیم امکان ۳۰ یا ۴۰ یا ۵۰ سال را بررسی کنیم.»
به گفته زلنسکی، ترامپ به او وعده داد این پیشنهاد را مورد بررسی قرار دهد.
زلنسکی همچنین تاکید کرد طرح صلح پیشنهادی باید در اوکراین به همهپرسی گذاشته شود که برای چنین مسالهای، دستکم به ۶۰ روز آتشبس نیاز خواهد بود.