آمریکا بازداشت اعضای خانواده خسرو علیکردی را محکوم کرد

وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد «بازداشت خودسرانه اعضای خانواده خسرو علیکردی -- جواد، مجتبی، احمد، ایرج و بهروز علیکردی؛ احمد و مختار کلمیشی -- را بهشدت محکوم میکند.»

وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد «بازداشت خودسرانه اعضای خانواده خسرو علیکردی -- جواد، مجتبی، احمد، ایرج و بهروز علیکردی؛ احمد و مختار کلمیشی -- را بهشدت محکوم میکند.»
صفحه فارسی وزارت خارجه آمریکا بازداشت عزاداران در مراسم یادبود علیکردی و اعضای خانواده او از سوی جمهوری اسلامی را «غیرقابل قبول» توصیف کرد و نوشت: «این بخشی از الگوی گستردهتری در ایران است، جایی که خانوادهها و دوستان حتی حق عزاداری برای عزیزان خود را بدون ترس از آزار و انتقام ندارند.»
در این بیانیه آمده: «چنین ارعابی تنها بیعدالتی و درد را عمیقتر میکند. میراث خسرو علیکردی بهعنوان وکیل شجاع حقوق بشر پابرجاست، و خواست عمومی برای حقیقت و عدالت نیز همچنان ادامه دارد.»

لیندزی فورمن، زن بریتانیایی که حدود یک سال است همراه همسرش، کریگ فورمندر ایران زندانی است، در پیامی صوتی خطاب به پسرش شعری به مناسبت کریسمس درباره رنج دوری از خانواده خواند.
او در بخشی از این شعر میگوید: «اندوه در حفره دلهای ما خانه کرده است، کسی غایب است و خانوادهای از هم گسسته.»
فورمن در بخش دیگری میگوید: «با صلح و حسن نیت تنها یک حرکت فاصله است، وقتی واژهها خاموش میشوند، فقط دعا میکنیم.»
جو بنت، پسر لیندزی فورمن، یکشنبه ۳۰ آذر در گفتوگو با ساندی مورنینگ گفت آنان پس از بازداشت در دیماه گذشته در استان کرمان، اکنون در شرایطی «وخیم» درزندان اوین نگهداری میشوند و با کمبود شدید غذا، شرایط بهداشتی نامناسب و ازدحام روبهرو هستند.

سازمان حقوقبشری ههنگاو در گزارشی با هشدار درباره افزایش آمار زنکشی در ایران، نوشت طی سال جاری ۲۰۳ مورد زنکشی در کشور ثبت شد.
در این گزارش آمده است: «به علت قوانین ضدزن جمهوری اسلامی ایران و همینطور مناسبات مردسالارانه و ناموسی در جامعه ایرانی، بخش قابل توجهی از زنکشیها در رده آمار پنهان قرار دارند.»
بر اساس گزارشی دیگر از هرانا، در سال ۱۴۰۳ نیز در حوزه حقوق زنان، دستکم ۱۵۸ مورد قتل زنان، ۱۶ هزار و ۵۶۷ مورد خشونت خانگی و ۳۰ هزار و ۶۴۲ مورد برخورد با عنوان «بدحجابی» برای زنان ثبت شد.
با وجود افزایش موارد زنکشی در ایران، لایحه تامین امنیت زنان که نزدیک به ۱۴ سال پیش تنظیم شد، از دولت و قوه قضاییه گذشت اما هنوز در راهروهای مجلس معطل مانده است.
مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، چهارم مهرماه در گزارشی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، با اشاره به موارد گسترده زنکشی در ایران گفت که نبود قانون جامع علیه خشونت خانگی و جرمانگاری نشدن «تجاوز زناشویی»، زمینه را برای خشونت بیشتر علیه زنان فراهم کرده است.

مقامات حزبالله لبنان در مذاکرات اخیر با فرماندهان نیروی قدس سپاه، خواستار افزایش کمک مالی جمهوری اسلامی تا حدود دو میلیارد دلار در سال شدهاند. با این حال، تهران تنها با پرداخت نزدیک به یک میلیارد دلار به اصلیترین گروه نیابتی خود موافقت کرده است.
روی کایس، خبرنگار امور جهان عرب در شبکه اسرائیلی کان دوشنبه اول دی در گزارشی نوشت: «کمک تهران که اگرچه بهطور منظم پرداخت میشود، از نظر رهبران حزبالله برای بازسازی توان نظامی این گروه کافی نیست.»
به گفته او، جمهوری اسلامی طی یک سال گذشته صدها میلیون دلار به حزبالله لبنان منتقل کرده تا این گروه بتواند پس از جنگ خود را بازسازی کند.
آمریکا ۲۱ آبان با اعلام این که جمهوری اسلامی با وجود تحریمها حدود یک میلیارد دلار به حزبالله لبنان ارسال کرد، از مقامات لبنانی خواست خلع سلاح حزبالله و قطع جریان مالی از تهران را در اولویت قرار دهند.
روزنامه الشرق الاوسط ۱۴ شهریور گزارش داد جمهوری اسلامی اوایل شهریورماه از یک مقام بلندپایه عراقی خواسته بود برای انتقال محمولههای مالی از خاک سوریه به حزبالله لبنان، تسهیلاتی در یک گذرگاه در غرب عراق فراهم آورد اما این درخواست مورد پذیرش قرار نگرفت.
جمهوری اسلامی بزرگترین حامی مالی و تسلیحاتی حزبالله به شمار میرود و پس از وارد آمدن ضربات سنگین اسرائیل به این گروه و برقراری آتشبس میان لبنان و اسرائیل در آذر ۱۴۰۳، کوشیده است با ارسال کمکهای مالی، توان نظامی و پایگاه اجتماعی حزبالله را احیا و تقویت کند.
خرید سلاح از قبایل سوری
بر اساس این گزارش، نیروهای حزبالله همچنان حقوق ماهانه خود را، که در مقایسه با استانداردهای لبنان «بالا» محسوب میشود، بدون وقفه دریافت میکنند و تنها تفاوت این جاست که حزبالله برای تامین تسلیحات، به خرید سلاح از قبایل سوری متوسل شده و نه دولت سوریه.
به گفته کایس، بسیاری از یگانهای حزبالله از نظر حقوق و نیروی انسانی در سطح جذب نیرو و یا آموزش، دچار کمبود نشدهاند.
این گزارش تاکید میکند: «دلیل اصلی نارضایتی حزبالله، هزینه بسیار سنگین بازسازی انبارهای تسلیحاتی است.»
اسرائیل در جریان جنگ، خسارت گستردهای به زرادخانهای وارد کرده که طی دو دهه انباشته شده بود و جایگزینی این حجم از تسلیحات، نیازمند منابع مالی بسیار بیشتری است؛ موضوعی که حتی با ادامه حمایت مالی تهران، همچنان بهعنوان یک چالش جدی برای حزبالله باقی مانده است.

جمعی از بازنشستگان شرکت مخابرات ایران در استانهای مختلف کشور تجمع اعتراضی برگزار کردند. گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران نیز برای دومین روز در اعتراض به مصوبه لغو اسکان برخی دانشجویان تجمع کردند.
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد بازنشستگان شرکت مخابرات ایران دوشنبه اول دیماه با برگزاری تجمعاتی نسبت به بیتوجهی به مطالبات معیشتی و حقوقی خود اعتراض کردند.
حاضران در این تجمعات، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت معیشت، انتقال پوشش بیمه به تامین اجتماعی، بهبود خدمات درمانی، پرداخت کامل مطالبات و مزایا و بازنگری در همسانسازی حقوق شدند.
این تجمعات در استانهایی از جمله آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اصفهان، تهران، خراسان رضوی، خوزستان، فارس، کردستان، کرمانشاه، لرستان، مازندران، همدان و هرمزگان، شکل گرفت.
حاضران در اعتراض به رسیدگی نشدن به مطالباتشان، به سیاستهای «ستاد اجرایی فرمان امام»، «بنیاد تعاون سپاه پاسداران» و «شرکت اعتماد مبین» که سهامداران عمده شرکت مخابرات هستند، اعتراض کردند.
آنها در این تجمعات شعارهایی چون « بلهقربانگو نمیخواهیم، وزیر ترسو نمیخواهیم»، «شرکت شده صدپاره، بخور بخور در کاره»، «مخابرات رها شده، در حق ما جفا شده» و «یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»، سردادند.
کارکنان و بازنشستگان مخابرات در سالهای اخیر بارها در اعتراض به تاخیر در پرداخت حقوق و کمکهزینههای رفاهی و مشکلات بیمه و خدمات درمانی، با خواست بازنگری در همسانسازی، در نقاط مختلف ایران تجمع کرده و خواستار رسیدگی به مطالباتشان شدهاند.
آنها در سالهای گذشته بیش از ۱۰۰ تجمع در اعتراض به وضعیت خود، بهصورت سراسری در استانهای مختلف برگزار کردهاند.
دانشجویان دانشگاه تهران نیز دوشنبه اول دیماه در اعتراض به مصوبه لغو اسکان برخی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و احضار دانشجویان به کمیتههای انضباطی تجمع کردند.
دانشجویان معترض در این تجمع شعارهایی از جمله «مدیر بیلیاقت، استعفا استعفا»، «دانشجو تعلیق بشه، دانشگاه تعطیل میشه» و «نه پادگان نه زندان، دانشگاه دانشگاه»، سردادند.
شماری از دانشجویان نیز با سردادن شعارهایی از جمله «دانشگاه سنگر آزادی است» و «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»، خواستار توقف برخوردهای انضباطی شدند و اعلام کردند که اعتراضات تا دستیابی به نتیجه ادامه خواهد داشت.
سازمان خدمات دانشجویی با صدور اطلاعیهای، این تجمع را «فاقد مجوز و وجاهت قانونی» خواند و اعلام کرد فراخوان مذکور «توسط گروههای معاند نظام پشتیبانی میشود».
شرکتکنندگان در بیانیه پایانی این تجمع تاکید کردند: «ما خواستار تحقق فوری و بیقید و شرط مطالباتمان هستیم؛ به هیچ کلام کلی یا کمتر از این رضایت نخواهیم داد.»
دانشجویان دانشگاه تهران ۲۹ آذر نیز در اعتراض به حذف خدمات رفاهی و آنچه «پولیسازی دانشگاه» خواندند، تجمع کردند و شعارهایی چون «دانشجو داد بزن، حقتو فریاد بزن»، سردادند.
در سالهای اخیر، دانشجویان، بازنشستگان، کارگران و مستمریبگیران بارها در شهرهای مختلف ایران تجمع و راهپیمایی اعتراضی برگزار کردهاند؛ اعتراضهایی که با تشدید فشارهای معیشتی، روندی رو به افزایش داشته و طبق گزارش هرانا، تنها در سال ۱۴۰۳، دستکم سه هزار و ۷۰۲ تجمع و اعتصاب در بخشهای مختلف کشور شکل گرفته است.

عارف عارفکیا، از ماندگارترین و تاثیرگذارترین چهرههای موسیقی پاپ ایران است. هنرمندی که صدایش با خاطره جمعی چند نسل پیوند خورده و آثارش بخشی از تاریخ فرهنگی ایرانیان محسوب میشود.
او از سالهای پیش از انقلاب ۵۷ تا دهههای بعد، حضوری پررنگ در حافظه موسیقایی جامعه داشته و نامش با ترانههایی گره خورده که فراتر از زمان، معنا یافتهاند.
نگاهی به دوران پیش از انقلاب
عارف در گفتوگویی مفصل با ایراناینترنشنال، با نگاهی تحلیلی به گذشته بازمیگردد و بر این نکته تاکید میکند که فضای نسبتا باز فرهنگی پیش از انقلاب ۵۷ و بستری که برای فعالیت هنری وجود داشت، نقش مهمی در رشد و شکوفایی نسل هنرمندانی چون او ایفا کرد.
به گفته او، آن دوره امکان تجربه، آموزش و ارتباط با مخاطب را فراهم میکرد و به هنرمندان اجازه میداد مسیر حرفهای خود را به تدریج و بر پایه خلاقیت طی کنند.
انقلاب ۵۷ و آغاز گسست
عارف در بخش دیگری از این گفتوگو از مسیر پر فراز و نشیب زندگی حرفهای و شخصی خود سخن میگوید؛ مسیری که با موفقیتهای چشمگیر آغاز شد اما پس از وقوع انقلاب ۵۷ وارد مرحلهای پیچیده و پرخطر شد.
او تاکید میکند که پس از انقلاب و اعمال محدودیتها و ممنوعیتهای گسترده بر موسیقی، فضای ایران برایش ناامن شد؛ شرایطی که در نهایت او را ناگزیر به ترک کشور و آغاز زندگی در تبعید کرد.
زندگی، بیماری و تداوم هنر
بخش قابل توجهی از این گفتوگو به وضعیت جسمانی و مبارزه عارف با بیماری سرطان اختصاص دارد.
او با لحنی آرام اما صادقانه، از تاثیر بیماری بر زندگی روزمره، نگاهش به آینده و رابطهاش با هنر سخن میگوید؛ روایتی انسانی که فراتر از مرزهای موسیقی، به مسئله تابآوری، پذیرش و امید میپردازد.
او تاکید میکند که موسیقی همچنان برایش منبع انرژی و پیوند با مخاطبانش باقی مانده است.
امید به نسل جوان و آینده ایران
عارف در بخش پایانی این گفتوگو، با نگاهی امیدوارانه به آینده، از آرزوی دیرینهاش برای آزادی ایران سخن میگوید.
او تاکید میکند که امید اصلیاش به نسل جوان است؛ نسلی که به باور او با شور، آگاهی و عدالتخواهی خود میتواند مسیر تغییر را هموار کند و ایران را از وضعیت کنونی و سلطه جمهوری اسلامی رهایی بخشد.
عارف این امید را نه یک آرزو، بلکه بخشی از ایمان خود به آینده ایران توصیف میکند.





