انتقاد شهروندان از تشدید آلودگی هوا: نفس کشیدن در ایران به چالشی روزمره تبدیل شده است
آلودگی هوا در شهر تبریز
پیامهای رسیده به ایراناینترنشنال درباره تداوم آلودگی شدید هوا در دهها شهر ایران، تصویری روشن از عمق درماندگی عمومی و احساس «بیپناهی» در برابر بحران ترسیم میکند؛ وضعیتی که بسیاری از شهروندان آن را نه یک رخداد طبیعی، بلکه پیامد ساختاری سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی میدانند.
با تعطیلیهای سریالی مدارس، دانشگاهها و ادارات، شکایتها و هشدارهای مردمی درباره تاثیر مستقیم آلودگی هوا بر سلامت، اقتصاد، روان و زندگی روزانه رو به افزایش است.
از این رو، ایراناینترنشنال از مخاطبان خود خواست از تاثیر آلودگی هوا بر زندگی روزانه خود بگویند.
سرفه و سوزش چشم مشکل فراگیر ایرانیان شده
یکی از مخاطبان ایراناینترنشنال در پاسخ گفت: «همه خانواده در حال سرفه کردن هستند. بیماری پشت بیماری میآید... اینجا هوا نیست، حقوق کفاف نمیدهد و فقر امان مردم را بریده است.»
مخاطبی دیگر خود را جانباز شیمیایی و ساکن کرج معرفی کرد و افزود بهندرت از خانه خارج میشود، اما روزی برای انجام کار اداری بهمدت سه ساعت بیرون بود، یک شبانهروز کامل بهخاطر وضعیت هوا، دچار خوابآلودگی شد.
آمیتیس رمضانی، رییس انجمن متخصصان عفونی کشور، یکشنبه دوم آذر در مصاحبه با روزنامه شرق گفت آلودگی هوا میتواند عامل بروز بیماریهای تنفسی همچون برونشیت مزمن و آسم شود.
مخاطبی از تهران در پیام خود نوشت: «الان چند روز است خودم، همسر و کودکانم خیلی سرگیجه و نفستنگی داریم... آلودگی دارد جان تکتکمان را میگیرد.»
پیام دیگری نیز از مشکل چشمی ناشی از آلودگی هوا خبر داد: «چشمهایم خیلی میسوزد؛ طوری است که نمیتوانم بازش کنم.»
پیامهای دریافتی نشان میدهد آلودگی هوا نهتنها سلامت جسمی که روان و رفتار اجتماعی مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
یکی از شهروندان نوشت: «خلقوخوی مردم بهشدت عصبی، درهم و گرفته و رفتارها غیرنرمال شده. همین باعث کمکاری، درگیری و ناقص بودن تمام کارها شده است.»
مخاطب دیگری نوشت: «حالمان بد است. همه داریم از افسردگی میمیریم.»
وضعیت قرمز در شماری از شهرهای ایران
کیفیت هوای شماری از شهرهای ایران مانند اصفهان، قزوین و تهران دوم آذر در وضعیت قرمز و خطرناک برای همه افراد جامعه قرار گرفت.
اداره کل حفاظت محیطزیست آذربایجان غربی دوم آذر اعلام کرد هوای پنج شهر ارومیه، مهاباد، شاهیندژ، خوی و پیرانشهر برای چهارمین روز متوالی آلوده است.
مدارس و دانشگاههای اهواز، کارون، باوی، حمیدیه، هویزه، دشت آزادگان و شوشتر در استان خوزستان نیز بهدلیل آلودگی شدید هوا غیرحضوری شدند.
در استان آذربایجان شرقی بهدلیل آلودگی هوا، مدارس، دانشگاهها و ادارات شهرهای تبریز، اسکو، آذرشهر، عجبشیر، بناب و شبستر تعطیل هستند.
در استان مرکزی مدارس همه مقاطع در شهرهای اراک، ساوه، شازند و چند روستای اطراف بهصورت غیرحضوری برگزار شدند.
در استان البرز هم مهدهای کودک و مراکز پیشدبستانی تعطیل بودند.
پیشتر حسن عباسنژاد، دبیر کارگروه کاهش آلودگی هوای استان تهران، اعلام کرده بود با وجود وضعیت قرمز آلودگی و توصیه کارشناسان به تعطیلی پایتخت در تاریخ دوم آذر، تصمیم نهایی در پی مخالفت شدید وزارت آموزش و پرورش با تعطیلی مدارس اتخاذ نشد.
با این حال، خبرگزاری فارس گزارش داد مدارس ابتدایی استان تهران به استثنای فیروزکوه، چهارم و پنجم آذر تعطیل خواهند بود.
در برخی دیگر از استانها هم از همین حالا تصمیماتی برای تعطیلی در روزهای آینده گرفته شده است.
آموزش و پرورش خراسان رضوی اعلام کرد مدارس کل این استان سهشنبه چهارم آذر بهدلیل تداوم آلودگی هوا و کنترل انتقال بیماریهای تنفسی تعطیل خواهند بود.
همچنین بنا بر اعلام اداره کل مدیریت بحران استانداری اصفهان، همه مقاطع و دانشگاههای اصفهان و چند شهرستان چهارم و پنجم آذر بهصورت غیرحضوری و مهدکودکها و مراکز ورزشی تعطیل خواهند بود.
یکی از مخاطبان ایراناینترنشنال درباره تاثیر آلودگی هوا بر زندگی روزمره نوشت: «تعطیلی ادارات، مدارس، دانشگاهها و ارگانها، انجام ندادن امور اداری مردم و ایجاد هزینههای سنگین برای ما، دمار از روزگار مردم درآورده.»
او اضافه کرد: «اگر در ایران با جمهوری اسلامی یک روز عادی را تجربه کنیم، برای ما غیرعادی است.»
نفس کشیدن سخت شده است
پیامها نشان میدهد آلودگی شدید نهتنها تهران و کلانشهرها، بلکه شهرهای کوچک و حتی روستاها را نیز درگیر کرده است.
یک مخاطب از استان زنجان نوشت: «صبح زود، قبل از اینکه خیابانهای شهر کوچک ما از خودرو پر شود، وقتی از منزل خارج میشوی، بوی بسیار آزاردهندهای بر گلوی انسان فشار میآورد.»
از گیلان نیز روایت یکی از شهروندان چنین بود: «امروز شهرستان تالش به حدی آلوده بود که اصلا دید نداشتیم.»
بسیاری از مخاطبان در پیامهای خود بر یک نکته مشترک تاکید کردند: سختی تنفس.
عباراتی مانند «دیگر نفس کشیدن سخت شده»، «واقعا نفس کشیدن مشکل است» و «آلودگی خطرناک و غیرقابل تحمل شده» بارها در پیامها آمده است.
شهروندی از تهران گفت: «شدت آلودگی به قدری بالاست که بدون ماسک نمیشود از منزل خارج شد. حتی کوههای شمال تهران قابل دیدن نیستند. بهمحض خروج، متوجه نشستن آلایندهها روی سینه و گلویمان میشویم و مدام سرفه میکنیم. شرایط واقعا اسفبار است.»
یک مخاطب نیز در پیام خود نوشت: «آلودگی تهران به حدی شدید است که هر وقت از خانه بیرون میروم و برمیگردم، سردرد و سوزش چشم و گلو دارم و حتی حالت تهوع پیدا میکنم. لعنت به هرچه دیکتاتور و مسئول ناکارآمد است.»
رسانههای ایران گزارش دادند شاخص آلودگی هوای تهران از مرز هشدار گذشته، شهر در دود ناپدید شده و سایت کنترل کیفیت هوا دیگر میزان آلودگی را نشان نمیدهد.
در سالهای گذشته نیز همزمان با افزایش آلودگی هوا در تهران، مقامهای جمهوری اسلامی برخی فعالیتها، بهویژه فعالیت مراکز آموزشی، را تعطیل اعلام کرده بودند.
یک مخاطب نوشت: «من امروز در خیابان ولیعصر تهران بودم. خودم و دوستانم احساس میکردیم مزه دهانمان تلخ شده است.»
افزایش بیماریهای تنفسی، آلرژی، خستگی مفرط و مشکلات جسمی در پیامهای شهروندان بهطور مکرر دیده میشود.
یک مخاطب نوشت: «آسم نداشتم، آلرژی نداشتم، اما الان همه بیماریهای تنفسی را دارم.»
مخاطب دیگری گفت: «دچار خستگی مفرط بهخاطر سطح اکسیژن پایین هستم.»
مریم حدادزاده شوشتری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اخیرا هشدار داد شیوع آسم در خوزستان دو برابر بیشتر از میانگین کشوری است.
به گفته او، در شرایط آلودگی هوا، همه گروهها و حتی کودکان در خطر ابتلا به بیماری انسداد مزمن ریوی هستند.
شهروندی در همین زمینه برای ایراناینترنشنال نوشت: «هرکسی را میبینی، میگوید مریض است یا آشنایش سرطان دارد. این معنی امنیت در جمهوری اسلامی است.»
برخی پیامها بهطور مستقیم سیاستهای جمهوری اسلامی را عامل اصلی بحران دانستهاند.
در پیامی آمده است: «آلودگی هوا در بیشتر موارد زندگی ملت ایران را فلج کرده؛ آنهم با انواع بیماریها. عامل ۹۰ درصد از بیماریهایی که گسترش پیدا کرده، سیاستهای جمهوری اسلامی است. مانند خشک شدن رودخانهها و دریاچهها، از بین رفتن آبهای زیرزمینی، آتشسوزیها و نابودی جنگلها.»
یک مخاطب نیز وضعیت را چنین توصیف کرد: «اینجا اصلا مفهومی به نام زندگی وجود ندارد. اینجا تنها بردگی و مردگی است.»
برج میلاد در دود و آلودگی گم شده است
احساس خشم، ناامیدی و سقوط کیفیت زندگی
فراتر از مسائل سلامتی، بخش قابل توجهی از پیامها حامل احساس عمیق خشم، ناامیدی و فرسودگی است.
عباراتی چون «ما به مرگ دستهجمعی محکوم شدهایم» و «مرد و زن و بچه بهخاطر آلودگی هوا بیمار میشوند و میمیرند» در پیامهای مخاطبان، میزان فشار روانی و بیپناهی مردم را نشان میدهد.
در پیام مخاطبی آمده است: «نه هوا داریم، نه آب داریم، نه خاک داریم، نه زندگی داریم، نه آزادی.»
شهروندان میگویند زندگی روزانه برای بسیاری از مردم به مرحلهای رسیده که بهمحض خروج از خانه با سردرد، سوزش چشم، تنگی نفس، خستگی مفرط و تلخی دهان مواجه میشوند.
بر اساس پیامهای رسیده از سراسر ایران، آلودگی هوا از یک «مساله محیط زیستی» فراتر رفته و به یک بحران عمیق اجتماعی، اقتصادی و روانی تبدیل شده است.
اکنون مردم در شرایطی زندگی میکنند که برای ابتداییترین نیاز انسانی یعنی «نفس کشیدن» باید مبارزه کنند؛ وضعیتی که بسیاری آن را نشانهای از شکست ساختاری مدیریت در جمهوری اسلامی میدانند.