واکنش جهانی به وضعیت آرمیتا گراوند و بستری بودنش تحت تدابیر شدید امنیتی
بیهوش شدن آرمیتا گراوند در مترو، بستری بودن او تحت تدابیر شدید امنیتی و انتشار گزارشها مبنی بر اینکه آرمیتا از سوی حجاببانان مورد ضربوشتم قرار گرفته، با واکنش گسترده داخلی و جهانی همراه شده و بسیاری از مقامها و کنشگران جمهوری اسلامی را مسئول وضعیت این نوجوان دانستند.
پیلی افزود: «ما همچنان در کنار مردم شجاع ایران میایستیم و برای پاسخگو کردن رژیم [ایران] در قبال خشونتهایش با جهان همکاری میکنیم.»
سناتور كلر چندلر، ریيس كميته مراجع امور خارجى، دفاع و تجارت مجلس سناى استراليا، با بازنشر خبر ايراناينترنشنال درباره وضعیت آرمیتا گراوند، در حساب ايكس خود نوشت: «برخی گزارشهای بسیار نگرانکننده از تهران»
در حالی که آرمیتا گراوند تحت تدابیر شدید امنیتی در بخش آیسییوی بیمارستان فجر نیروی هوایی تهران در کما به سر میبرد، بسیاری از کاربران فضای مجازی با اشاره به پیشینه جمهوری اسلامی در ضرب و شتم زنان و معترضان، خودداری حکومت از انتشار ویدیوی داخل واگن مترو، ایجاد فضای امنیتی و جلوگیری از اطلاعرسانی و بازداشت خبرنگاری که قصد تحقیق در این مورد را داشت، حکومت را مسئول وضعیت این نوجوان دانستند.
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد که شهروندان در واکنش به وضعیت بحرانی آرمیتا گراوند، در حمایت از او در مکانهای عمومی شعارنویسی میکنند.
حامد اسماعیلیون از چهرههای سرشناس مخالف جمهوری اسلامی، با اشاره به وضعیت آرمیتا گراوند در شبکههای اجتماعی نوشت که «سابقه جنایات جمهوری اسلامی به ما یادآوری میکند با تردید به وقایع بنگریم و مطمئن باشیم مشغول تحریف حقیقت و خاک پاشیدن بر جنایت تازه خود هستند.»
نازنین بنیادی در پستی در اینستاگرام با اشاره به اینکه آرمیتا گراوند به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری به کما رفته، گفت: «در حالی که جهان در حال مذاکره با رژیم ظالم ایران و مشروعیت بخشیدن و تریبون دادن به آن است، تاریخ دارد تکرار میشود.»
غزل رنجکش، از آسیبدیدگان چشمی در خیزش انقلابی، در واکنش به در کما رفتن آرمیتا گراوند در اینستاگرام نوشت: وقتی درسی را یاد نگیریم و آن را فراموش کنیم، تاریخ آن را تکرار میکند.
کمیته حمایت از خبرنگاران با ابراز نگرانی درباره وضعیت آرمیتا گراوند، آن را یادآور «سرنوشت تلخ مهسا امینی» خواند و نوشت: «از مقامهای جمهوری اسلامی میخواهیم با بازداشت و آزار خبرنگارانی که به پوشش این حادثه مهم میپردازند، ماشین شرور سانسور خود را دوباره راهاندازی نکنند.»
مجله فرانسوی «لو پوئن» در گزارشی درباره آرمیتا گراوند، ضمن اشاره به عجله رسانههای ایران در تکذیب درگیری در مترو، نوشت: «بازداشت روزنامهنگار در بیمارستان نشانگر حساسیت فوقالعاده این موضوع است.» این مجله افزود: «مقامها برای جلوگیری از اعتراضات در صورت مرگ او در حالت آمادهباش هستند.»
سازمان حقوقبشری ههنگاو اعلام کرد در پی رسانهای شدن خبر به کما رفتن آرمیتا گراوند، «هیچیک از حجاببانهای شیفت روز حادثه» در محل کار حضور نیافتهاند.
با این حال، روزنامه همشهری، ارگان مطبوعاتی شهرداری تهران، با اشاره به وضعیت آرمیتا گراوند در متروی تهران نوشت: «ماموران مترو در بحث تذکرات حجاب هیچگونه دخالتی ندارند و مسئولیت آن برعهده ماموران انتظامی است.» این در حالی است که پیشتر خبرهایی درباره حضور «حجاببان» در مترو منتشر شده بود.
ههنگاو همچنین گزارش داد نیروهای حراست آموزش و پرورش همراه ماموران امنیتی به هنرستان آرمیتا گراوند رفته و دانشآموزان و دوستان او را تهدید کردهاند هیچ اطلاعرسانی نکنند. ماموران امنیتی به دانشآموزان گفتهاند در صورت اطلاعرسانی شدیدا با آنها برخورد خواهد شد.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، آرمیتا گراوند در بخش آیسییوی بیمارستان فجر نیروی هوایی تهران در حالت کما قرار دارد و پدر و مادرش تنها چند بار از پشت شیشه او را دیدهاند.
یک منبع نزدیک به خانواده گراوند به ایراناینترنشنال گفت در همان روز ۹ مهر که آرمیتا به بیمارستان منتقل شده است، پدر و مادرش دستکم سه ساعت به یک نهاد امنیتی منتقل و تحت فشار و تهدید قرار گرفتند.
همچنین دو دوست همراه آرمیتا گراوند در مترو، دستکم پنج ساعت در بازداشت بودهاند و هم اکنون نیز برای سکوت درباره علت اصلی آسیب وارد شده به آرمیتا و تکرار روایت حکومت مقابل دوربین تحت فشار هستند.
بهمن گراوند، پدر آرمیتا، کارگر ساختمانی است و یک دختر بزرگتر دارد. خواهر بزرگتر هنوز اجازه دیدار با آرمیتا در بیمارستان را پیدا نکرده است.
همچنین روز چهارشنبه علاوهبر ممانعت از ملاقات تعدادی از نزدیکان خانواده گراوند، جلوی بعضی مراجعان بیماران دیگر را هم گرفتهاند.
آرمیتا گراوند در حالی همچنان تحت تدابیر امنیتی در بیمارستان نظامی فجر تهران بستری است که طی دو روز گذشته بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی درباره وضعیت این دختر ۱۶ ساله ابراز نگرانی کردند.
وزیر امور خارجه آلمان نیز جدال او را با مرگ به دلیل بیرون بودن موهایش، «غیرقابل تحمل» دانست.
روز یکشنبه نهم مهر گزارشهایی منتشر شدند مبنی بر اینکه یک دختر دانشآموز به دلیل بر سر نداشتن مقنعه در ایستگاه متروی شهدای تهران هدف آزار نیروهای موسوم به «حجاببان» قرار گرفته و طی درگیری به وجود آمده، ماموری او را هل داده است که باعث شده سرش به میله آهنی واگن برخورد کند و بیهوش شود.
آرمیتا اندکی بعد با حضور ماموران اورژانس به بیمارستان نظامی فجر، متعلق به نیروی هوایی ارتش در تهران منتقل شد که فاصله چندانی با ایستگاه متروی شهدا ندارد.
خبرهای مربوط به بیهوشی او بر اثر ضرب و جرح از سوی ماموران، از روز دوشنبه در شبکههای اجتماعی منتشر شد. همان روز مریم لطفی، خبرنگار روزنامه شرق در حالی که مشغول مصاحبه با مادر آرمیتا در بیمارستان بود برای ساعاتی بازداشت و سپس آزاد شد.
با شدت گرفتن واکنشها در شبکههای اجتماعی به اتفاقی که برای این دختر نوجوان رخ داده، تدابیر امنیتی در بیمارستان محل بستری او نیز تشدید شده است. با اینحال شامگاه سهشنبه عکسی منتسب به او از بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان فجر منتشر شد.
در پی این اتفاق، سازمان حقوق بشری ههنگاو گزارش داد ماموران امنیتی گوشیهای همراه تمامی اعضای خانواده گراوند را به دلیل «ظن ارسال هر گونه تصویر» ضبط کردهاند.
برخی گزارشها نیز حاکی از آن است که روز سهشنبه ملاقاتهای بخش آیسییو در طبقه اول بیمارستان فجر لغو شده و این بخش در محاصره کامل نیروهای امنیتی است.
به کما رفتن آرمیتا گراوند واکنشهایی را در سطح جهانی به همراه داشته است.
سازمان حقوق بشر ایران خواستار تحقیقات بینالمللی درباره آسیبهای وارد شده به این دختر نوجوان شد.
بر اساس اطلاعیه این سازمان، از آنجا که جمهوری اسلامی سابقهای طولانی در پنهانکاری جنایت مامورانش دارد، آغاز تحقیقات مستقل بینالمللی درباره این ماجرا ضروری است.
این سازمان حقوق بشری مستقر در نروژ همچنین از جامعه جهانی خواست تا جمهوری اسلامی را برای پذیرش هیات حقیقتیاب سازمان ملل تحت فشار بگذارد.
آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «زن جوانی در ایران دوباره برای زنده ماندن میجنگد؛ فقط به این دلیل که در مترو موهایش بیرون بود. این غیرقابل تحمل است.»
او همچنین به گرفتن مصاحبه اجباری از پدر و مادر آرمیتا اشاره کرد و گفت آنها نباید جلوی دوربین حرف بزنند بلکه «حقشان این است که بر بالین دخترشان باشند».
هانا نویمن، نماینده پارلمان اروپا هم با اشاره به در کما بودن آرمیتا گراوند برای حجاب نوشت: «روزنامهنگار دیگری به خاطر گزارش این موضوع تهدید شد. یکی دیگر از اعضای خانواده به دلیل صحبت کردن زندانی شده است. چقدر دیگر زمان نیاز است تا جوزپ بورل در سیاست اتحادیه اروپا درباره ایران تجدیدنظر کند؟»
حساب کاربری ایکس «دیدهبان سازمان ملل» نیز با انتشار عکسی از آرمیتا گراوند یادآوری کرد جمهوری اسلامی قرار است دوم نوامبر امسال ریاست شورای حقوق بشر سازمان ملل را بر عهده بگیرد و در ادامه از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل پرسید: «چرا؟»
فرزاد صیفیکاران، خبرنگار و عضو تحریریه «زمانه مدیا» هم با انتشار یک نقاشی کشیده شده به وسیله آرمیتا گراوند، درباره او نوشت که آرمیتا «تکواندوکار حرفهای و دان ۳» است: «عاشق نقاشی است و از دو سال پیش بهصورت جدی نقاشی را شروع کرده. او اصالتا اهل کوهدشت در استان لرستان است، خانوادهاش اوایل دهه ۸۰ به کرمانشاه مهاجرت کردند و سپس به تهران. پدر و مادرش از ایل گراوند و فامیل هستند.»
نقاشی کشیده شده به وسیله آرمیتا گراوند
از سوی دیگر از روز ۱۱ مهر تاکنون، کاربران بسیاری در شبکههای اجتماعی نام «آرمیتا گراوند» را تکرار کرده و هشتگ آن را با حدود ۳۰۰ هزار پست (تا لحظه تنظیم این گزارش) به ترند اول شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) تبدیل کردند.
تعداد زیادی از این پستها آرزوی بهبودی و بیداری برای آرمیتا و تکرار نشدن فاجعه دیگری مانند مهسا ژینا امینی هستند.
برخی نیز تصاویر جدید منتسب به آرمیتا روی تخت بیمارستان و در حالت بیهوشی را با عکسهای مهسا ژینا امینی در کما مقایسه و به هم تشبیه کردهاند.
کاربری در همین زمینه نوشت: «تا جمهوری اسلامی سقوط نکند این شکنجه و کشتار و ظلم تمام نمیشود. تا حکومت آخوندی سقوط نکند، ایران، رنگ آزادی و شکوفایی اقتصادی و سیاسی را نمیبیند ... تا آخوند کفن نشود/ این وطن وطن نشود.»
شاهزاده رضا پهلوی نیز در پستی در شبکه اجتماعی ایکس، به کما رفتن آرمیتا را تاییدی دگرباره بر این مساله دانست که با وجود «این رژیم ضدایرانی، جان فرزندان ایران هر روز و هر لحظه در خطر است».
او در ادامه به روندی که حکومت در «دروغپراکنی و پنهانکاری» مانند ماجرای مهسا ژینا امینی در پیش گرفته اشاره و تاکید کرد که مانند یک سال پیش، اکنون نیز نباید به جمهوری اسلامی اجازه «لاپوشانی خشونت و جنایت» را داد.
در همین راستا برخی کاربران نیز به مصاحبه اجباری مادر و پدر آرمیتا با خبرگزاری جمهوری اسلامی و پخش فیلمهای تقطیعشده از لحظه بیهوشی او در ایستگاه مترو اشاره کردند و آن را تاییدی بر «عمدی بودن» اتفاقی دانستند که برای آرمیتا رخ داده است.
روز سهشنبه ۱۱ مهر خبرگزاری ایرنا ویدیویی از صحبتهای مادر و پدر این دانشآموز منتشر کرد که گفتند «حادثه پیش آمده "یک اتفاق" بوده» است.
مادر این نوجوان در بخشی از این مصاحبه با بغض و لکنت زبان گفت: «فکر کنم افتاده ... فکر کنم گفتند فشارش افتاده، خورده زمین، سرش به لبه مترو خورده و دوستانش او را بیرون آوردند ....»
این خبرگزاری روز دوشنبه هم ویدیویی کوتاه منتشر کرد که در آن دختری بیهوش از داخل واگن بیرون کشیده میشود اما تصویری از ورود او به مترو، وارد شدنش به داخل واگن و لحظه بیهوش شدنش منتشر نشده است که این مساله با توجه به وجود دوربین در نقاط مختلف ایستگاه مترو از جمله درون واگنها، پرسشبرانگیز است.
ایرنا به نقل از مسعود درستی، مدیر عامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران مدعی شد که آرمیتا ساعت هفت صبح روز یکشنبه به دلیل «افت فشار» بیهوش شده است.
درستی روز چهارشنبه ۱۲ مهر هم به رسانهها گفت «بر حسب وظیفه سازمانی» به عیادت آرمیتا در بیمارستان رفته و «این فرد در بیمارستان تحت فرآیند درمانی قرار دارد».
او روز گذشته «درگیری عوامل مترو» با این نوجوان را «شایعه» خواند و مدعی شد «فیلمهای مداربسته مترو این ادعا را رد میکنند».
اما کاربری با اشاره به پخش ویدیوهای تقطیع شده از آرمیتا، آن را با حمله به شاهچراغ شیراز مقایسه کرد و نوشت: «در آن حادثه حکومت برای تکمیل پروپاگاندا، دو ساعت بعد از حادثه، تصاویر دوربینهای مداربسته را از زوایای مختلف پخش کرد اما چرا حالا تصاویر داخل واگن، ورودی مترو و جایی که ماموران حجاببان مستقر هستند پخش نمیکند؟»
اشاره او و دیگر کاربران به استقرار ۴۰۰ نیروی یگان حفاظت شهرداری تهران در مترو با عنوان حجاببان است.
اواسط مرداد نشریه اینترنتی فراز خبر داد که این نیروها با حقوق ۱۲ میلیون تومان در ماه قرار است برای تحمیل حجاب اجباری به زنان تذکر داده، از ورود آنها جلوگیری کرده و آنها را به نیروی انتظامی تحویل دهند.
در هفتههای اخیر به موازات برنامه حکومت برای اجرای لایحه «حجاب و عفاف»، گزارشهای متعددی از شدت یافتن برخورد با زنان بدون حجاب اجباری در متروی تهران منتشر شده است.
سنتکام، ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا، اعلام کرد که حدود یک میلیون و صدهزار گلوله را که نیروی دریایی این کشور از سپاه پاسدارن توقیف کرده بود، به نیروهای مسلح اوکراین منتقل کرده است.
به گفته سنتکام، نیروی دریایی آمریکا این گلولهها را در ۱۸ آذر ۱۴۰۱ از یک کشتی بدون پرچم توقیف کرده بود و سپاه در نقض قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت درباره یمن، در حال انتقال این گلولهها به حوثیهای این کشور بود.
بیانیه سنتکام خاطرنشان کرد وزارت دادگستری آمریکا در ۲۹ تیر ماه سال جاری حکم توقیف این گلولهها را صادر کرد.
سنتکام در بیانیه خود تاکید کرد که آمریکا از طریق همه راههای قانونی ممکن، با همکاری متحدان و شرکای خود با انتقال سلاحهای مرگبار ایران به کشورهای منطقه جلوگیری خواهد کرد.
در بیانیه سنتکام آمده است: «حمایت ایران از گروههای مسلح امنیت منطقهای و بینالمللی و نیروهای نظامی، دیپلماتها و شهروندان آمریکا و شرکایش را در منطقه تهدید میکند. برای ایجاد آگاهی و مقابله با فعالیتهای بیثباتکننده ایران، به همه تلاشهای ممکن ادامه خواهیم داد.»
گلولههای توقیف شده سپاه در حالی به اوکراین ارائه میشوند، که جمهوری اسلامی در ماههای اخیر به دلیل حمایت پهپادی از روسیه در جنگ اوکراین با انتقادهای جهانی گستردهای روبرو بوده و به همین دلیل با چندین دور تحریم بینالمللی مواجه شده است.
وزارت دادگستری آمریکا در تیر ماه سال جاری از اقدام قضایی برای مصادره تسلیحات ارسالی سپاه برای یمن که نیروی دریایی ایالاتمتحده از سال ۲۰۲۱ آنها را در آبهای منطقهای توقیف کرده، خبر داد. به گفته نیروی دریایی آمریکا، این سلاحها ساخت ایران، چین و روسیه بودهاند.
نیروی دریایی آمریکا این سلاحها را در چهار نوبت، دوبار در سال ۲۰۲۱ و دوبار در ۲۰۲۳، از کشتیهای کوچک بدون پرچم در آبهای محلی توقیف کرده است.
اقدام دولت آمریکا در مصادره این تسلیحات، بخشی از تحقیقات گستردهتر ایالاتمتحده درباره شبکه قاچاق سلاحهای ایران است.
طبق اعلام وزارت دادگستری آمریکا، شبکه قاچاق سلاحهای ایران در قاچاق سیستمهای تسلیحاتی متعارف پیشرفته و قطعات آنها فعالیت میکند و این کار از طریق نهادهای تحریم شده ایران که مستقیما از حوثیهای یمن و سایر فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی در منطقه حمایت میکنند، انجام میشود.
محاسبههای مستقل و غیردولتی در ایران نشان میدهند کمترین رقم سبد معیشت در استانهای مختلف کشور به ماهانه ۲۲ میلیون تومان رسیده است. این در حالی است که حداقل دستمزد با ۹ میلیون تومان، از نصف هزینه سبد معیشت هم دو میلیون تومان کمتر است.
خبرگزاری ایلنا در گزارشی با اشاره به این مبلغ، یادآور شد که حداقل دستمزد در شرایط فعلی، کمتر از ۴۱ درصد از هزینه سبد معیشتی را پوشش میدهد.
این خبرگزاری با اشاره به محاسبات و برآوردهای فرامرز توفیقی، فعال کارگری نوشت: «در تهران حداقل هزینهها برای یک خانوار سه یا چهار نفره با احتساب کرایه خانه به ۳۰ میلیون تومان میرسد.»
به گفته این فعال کارگری، یک خانواده کارگر تهرانی و مستاجر باید ۳۰ میلیون تومان حقوق داشته باشد که بتواند تا پایان ماه دوام بیاورد.
بر اساس گفتههای توفیقی، حداقل دستمزد در تهران از یکسوم خط فقر هم پایینتر است.
این وضعیت در حالی است که نمایندگان کارگران در شورای عالی کار از خرداد امسال درخواست رسمی خود را برای برگزاری جلسه این شورای عالی و ترمیم حداقل دستمزد ارائه کردهاند؛ هر چند که با بیاعتنایی وزیر کار، تاکنون چنین جلسهای با این دستور کار برگزار نشده است.
علی خدایی، عضو کارگری شورای عالی کار به ایلنا گفت انتظار نمایندگان کارگری عضو شورا این بود که پیش از اینها، نشست درخواستی کارگران برای ترمیم دستمزد برگزار شود اما این خواسته تا امروز برآورده نشده است.
علیحسین رعیتی فرد، معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در واکنش به اصرار نمایندگان کارگری برای برگزاری جلسهای با موضوع ترمیم دستمزد کارگران گفت برای رسیدن به تصمیم جدید، شرکای اجتماعی حتما باید به جمعبندی برسند.
او ادامه داد: «صرفا یکی از شرکا نمیتواند تقاضا بدهد و بخواهد دستمزد اضافه شود.»
به گفته معاون وزیر کار، حدود ۵۰ درصد از مشاغل ایران در کارگاههای خرد و زیر ۱۰ نفر و هزینههای دستمزدهای آنان نیز ۴۰ تا ۵۰ درصد است.
او هشدار داد: «اگر قرار باشد دستمزد افزایش یابد، کارفرماها مجبور به تعدیل میشوند. ما باید هم کارفرما و هم کارگر را ببینیم و توازن را رعایت کنیم.»
این مقام وزارت کار با اشاره به اینکه «در شرایط سخت اقتصادی هستیم» گفت باید «با کمک هم» این شرایط مدیریت شود.
همزمان روزنامه اعتماد نیز در گزارشی به تورم مزمن و بالا در اقتصاد ایران اشاره کرد و نوشت که روند رشد حداقل دستمزد کمتر از افزایش سبد هزینه خانوار بوده و این باعث شده است دستمزد کارگری فقط حدود ۶۰ درصد از هزینههای خانوارهای کارگری را پوشش دهد.
به نوشته این روزنامه، تداوم این وضعیت در اقتصاد ایران موجب شکلگیری پدیدهای به نام «شاغلان فقیر» شده است.
همزمان داود منظور، رییس سازمان برنامه و بودجه در پاسخ به پرسشی درباره افزایش حقوق کارکنان دولت در نیمه دوم امسال گفت معمولا تصمیمگیری درباره حقوق اول هر سال انجام میشود چون منابع مشخصا در بودجه سالانه پیشبینی شده است.
به گفته او آنچه در بودجه امسال برای پرداخت حقوق و دستمزد وجود دارد، در همان ابتدای سال برایش تصمیمگیری شده است.
این سخنان معاون ابراهیم رئیسی به معنای آن است که افزایش حقوقی در مورد کارکنان دولت و مستمریبگیران در کار نیست.
وزارت امور خارجه آلمان به اقدام جمهوری اسلامی در پرتاب ماهواره نور-۳ با پرتابگری که از فنآوری سیستمهای موشک بالیستیک دوربرد استفاده میکند واکنش نشان داد و اعلام کرد فعالیتهای موشکی تهران تهدیدی برای امنیت بینالمللی است.
وزارت امور خارجه آلمان روز چهارشنبه ۱۲ مهر اعلام کرد جمهوری اسلامی بدون توجه به محدودیتهای بینالمللی این ماهواره را پرتاب کرده است.
بنا بر گزارش رسانههای داخل ایران، ماهواره نور-۳ ، متعلق به سپاه پاسداران، روز پنجم مهر ماه به فضا پرتاب شد و با موفقیت در مدار زمین قرار گرفت.
وزارت امور خارجه بریتانیا نیز در بیانیهای اقدام جمهوری اسلامی در پرتاب ماهواره نور-۳ را نشانه بیاحترامی تهران به محدودیتهای بینالمللی دانست.
در این بیانیه آمده است جمهوری اسلامی بدون توجه به درخواستهای مکرر شورای امنیت سازمان ملل متحد برای توقف برنامه موشکهای بالیستیک خود، دست به پرتاب این ماهواره زد.
امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران روز پنجم مهر با اشاره به پرتاب ماهواره نور-۳ گفت: «در آینده نه چندان دور منظومهای از ماهوارهها را در مدار خواهیم داشت.»
او افزود ماهواره نور-۳ هم دوربین دارد و هم به جمعآوری سیگنال مشغول خواهد بود.
متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، هفتم مهر ماه با ابراز نگرانی از اقدام سپاه در پرتاب ماهواره نور-۳ گفت که برنامه پرتاب ماهواره ایران زمینه را برای توسعه سیستمهای موشکی دوربردتر ایجاد میکند.
او گفت برنامه موشکی ایران تهدیدی علیه امنیت جهانی است و آمریکا با ابزارهای مختلف با آن مقابله میکند.
دی ماه سال گذشته، روزنامه هاآرتص به نقل از منابع امنیتی اسرائیل از برنامه جمهوری اسلامی برای توسعه فنآوری موشکهای ماهوارهبر با برد چهار هزار کیلومتر و استفاده از آنها برای حمل کلاهک اتمی خبر داد.
بر اساس این گزارش، منابع امنیتی در اسرائیل تخمین میزنند جمهوری اسلامی از برنامه فضایی خود برای توسعه فنآوریهایی استفاده میکند که بعدا امکان تولید موشکهای بالیستیک با برد چهار هزار کیلومتر و با قابلیت حمل کلاهک اتمی به این کشور بدهد.
حجت بداغی، شاعر و نویسنده، برای اجرای حکم زندان و تفهیم مجازاتهای تکمیلی به واحد اجرای احکام دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
بداغی با انتشار تصویر احضاریه خود در اینستاگرام، شعری از حافظ را به این مضمون نوشت: «ما آزمودهایم در این شهر بختِ خویش/ بیرون کشید باید از این ورطه رختِ خویش ...»
احضاریه بداغی در تاریخ ۱۰ مهر صادر و به او اعلام شده است باید ظرف پنج روز برای «تحمل مجازات حبس و تفهیم مجازاتهای تکمیلی» به دادسرای فرهنگ و رسانه تهران مراجعه کند.
سال ۱۳۹۹ پروندهای به دلیل نوشتههای اینستاگرامی حجت بداغی با اتهام «تبلیغ علیه نظام» برای او باز شد. او در این پرونده به حکم ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به شش ماه حبس تعزیری و تهیه یک جزوه بهعنوان مجازات تکمیلی محکوم شد.
این شاعر به رای دادگاه بدوی اعتراض نکرد و با این حال، حکم او بعدا به چهار ماه و نیم زندان کاهش پیدا کرد.
در ماههای گذشته فشار نهادهای امنیتی بر تمامی اقشار از جمله شاعران، نویسندگان و فعالان فرهنگی و هنری افزایش یافته است.
روز دوشنبه دهم مهر نیز جزییاتی جدید از پرونده سپیده رشنو، نویسنده و فعال مدنی مخالف حجاب اجباری منتشر شد.
در حالی که قوه قصاییه اعلام کرد او «در دادگاه حاضر نشده و حکم هفته آینده صادر میشود»، ایراناینترنشنال به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد مسوولان دادگاه به دلیل تن ندادن رشنو به حجاب اجباری، از ورودش به دادگاه ممانعت کردهاند.
رشنو تابستان سال گذشته به دلیل نداشتن حجاب اجباری در اتوبوس، هدف حمله یک زن «آمر به معروف» قرار گرفت و به همین دلیل بازداشت و وادار به اعتراف اجباری شد.
او در روزهای گذشته با انتشار تصویری از خود مقابل مجتمع قضایی، اعلام کرده بود بدون حجاب اجباری به دادگاه میرود.
سپیده رشنو در مقابل ساختمان دادگاه
زهرا شفیعی دهاقانی، نویسنده و کارگردان بازداشتشده نیز به تازگی در تماسی از زندان اوین درباره دستگیری خشونتبارش در خیابان انقلاب تهران توضیح داد.
به گفته شفیعی دهاقانی، بازداشت او در روز ۲۵ شهریور «آدمربایی و همراه با ضربوشتم و فحاشی بوده است».
از سوی دیگر همچنان شماری از فعالان عرصه فرهنگ و هنر مانند مهدی اعتمادسعید، هنرمند تئاتر و تسهیلگر مهارتهای فردی و همسرش نرگس سرداری، به ترتیب از ۱۹ خرداد و ۲۵ مرداد به دلایلی نامعلوم بازداشت شده و در زندان هستند.
این زوج کودکی سه ساله به نام «افرا» دارند که از زمان بازداشت پدر و سپس مادرش، نزد مادربزرگش نگهداری میشود.
نامهای از توماج صالحی، رپر زندانی، در حساب اینستاگرامش منتشر شده که در آن رزا اعتماد انصاری، یکی از وکیلان خود را عزل کرده است. این خواننده معترض از زندان دستگرد اصفهان به شرح شکنجه شدنها و بازجوییهای طولانی خود پرداخته و اعلام کرده است «حتی یک روز اسارت» هم حق او نیست.
رزا اعتماد انصاری و امیر رئیسیان، دو وکیل مدافع توماج صالحی هستند که به گفته او از ۱۰ ماه پیش وکالتش را پذرفتند؛ با علم به قرار گرفتن در «مرکز توجه ارگانهای اطلاعاتی و ارتش سایبری» و سیبل شدن در پروندهسازیها و سناریوسازیهایی که حیثیت آنان را هدف قرار میدهند.
صالحی در این نامه که در تاریخ ۱۱ مهر منتشر شده است، به دلیل «از خود گذشتگی» این دو وکیل دادگستری از آنها تشکر کرده و در ادامه نوشته است عزل یکی از آنان «منشا شخصی» ندارد و تنها به دلیل «اختلاف نظر در برخورد رسانهای» است.
به نظر میرسد برخورد رسانهای مورد نظر مربوط به مصاحبه اخیر رزا اعتماد انصاری با روزنامه شرق در روز هشتم مهر باشد که در آن وضعیت سلامت این خواننده رپ زندانی را «پایدار» خوانده و گفته بود طبق نظر «متخصص ارتوپدی» عمل جراحی پای او «اورژانسی نیست» و اقدامات اداری و قضایی برای این عمل جریان دارد.
پیش از این اما گزارشهایی درباره عدم رسیدگی درمانی به صالحی و مشکل حاد دندانهایش منتشر شده بود.
این وکیل دادگستری همچنین گفت که موکلش بهطور مستمر با خانواده در تماس است و ملاقات هفتگی دارد.
اعتماد انصاری مدعی شد که با دستور رییس دادگاه و پیگیری مقامهای زندان، در فاصله برگزاری جلسات اول و دوم دادگاه، دندان توماج صالحی از سوی متخصص دندانپزشکی ویزیت و عصبکشی شده است.
یک روز بعد از این مصاحبه، توماج صالحی در تماسی تلفنی از زندان گفت که بعد از شش ماه اعلام درد دندانش به مسوولان زندان و «هفتهها بیخوابی و تب و لرز از درد»، در نهایت دندانش را با «سیم ماسک و نمک همراه با درد بیاندازه» عصبکشی کرده است و تنها سه روز پس از این ماجرا، مسوولان پزشکی برای پر کردن آن دندان مراجعه کردهاند.
این زندانی محبوس در زندان دستگرد اصفهان در نامه جدید خود نیز تاکید کرد: «زندان اگر بر فرض محال تمام خدمات یک هتلِ هفت ستاره را هم فراهم کند باز هم زندان است و من فکر نمیکنم حقم حتی یک روز اسارت باشد.»
صالحی در این نامه همچنین شرحی از حدود یک سال بازداشت خود منتشر کرد و گفت در دوران بازجوییهای «۱۲ ساعته» در سلولهایی نگهداری میشده که چراغ آنها بهصورت شبانهروزی روشن بوده است.
او در این بازجوییها به گفته خودش هر بار به صدور حکم «اعدام» تهدید و سپس به سلول انفرادی «هشت متریاش» بازگردانده میشده است.
صالحی در این نامه خطاب به وکیلهای خود گفت: «مطمئنم که با تمام توان خود جنگیدید.»
او با این حال اضافه کرد: «خط قرمز من هوادارانی هستند که فریب تهمتهای ارتش سایبری حکومت را نخوردند.»
این هنرمند همسو با خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی همچنین با اشاره به تلاشهای حکومت برای سرکوب تاکید کرد: «به مرگ گرفتند اما به تب راضی نخواهیم شد.»
حکم این رپر زندانی مبنی بر شش سال و سه ماه حبس به اتهام «افساد فی الارض»، اواسط تیر امسال اعلام شد.
توماج صالحی در حالی آبان سال گذشته و در میانه خیزش انقلابی بازداشت شد که با پیامهایش در شبکههای اجتماعی از اعتراضات مردمی حمایت قاطع کرد.
این خواننده معترض پیشتر و در شهریور ۱۴۰۰ نیز بعد از خواندن آهنگ «سوراخ موش بخر» در اصفهان بازداشت و بعد از مدتی آزاد شده بود.
او در آثار خود به موضوعاتی چون فساد در جمهوری اسلامی، اعتصابات کارگری، اعدام و زندانی کردن مخالفان جمهوری اسلامی پرداخته است.
علاوه بر توماج صالحی، مهدی یراحی، خواننده و آهنگساز معترض نیز از ششم شهریور بازداشت و به «تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و ساخت و انتشار فیلمهایی خلاف عفت عمومی» متهم شده است.
نخستین جلسه دادگاه او قرار است روز ۲۴ مهر در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شود.
سامان یاسین، دیگر رپر زندانی در جریان خیزش انقلابی نیز با گذشت یک سال از بازداشت موقت همچنان در شرایطی بلاتکلیف در زندان قزلحصار کرج است.
او مرداد امسال در نامهای از زندان گفت که ماموران برای گرفتن اعتراف اجباری، او را تحت شکنجه جسمی، روانی و دارویی قرار داده و در این مدت اعدام مصنوعی، اقامت در سردخانه و شکستگی بینی را تجربه کرده است.