تیکتاک حسابهای کارزار وابسته به جمهوری اسلامی را حذف کرد

شبکه اجتماعی تیکتاک با انتشار گزارشی اعلام کرد در ماه فوریه امسال دهها حساب وابسته به جمهوری اسلامی ایران را که با هدف نفوذ در دو کشور بریتانیا و آمریکا ساخته شده بودند، حذف کرد.

شبکه اجتماعی تیکتاک با انتشار گزارشی اعلام کرد در ماه فوریه امسال دهها حساب وابسته به جمهوری اسلامی ایران را که با هدف نفوذ در دو کشور بریتانیا و آمریکا ساخته شده بودند، حذف کرد.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، عملیات نفوذ جمهوری اسلامی از طریق این کارزار پیش از اکتبر سال ۲۰۲۳ آغاز شده بود.
حسابهای مربوطه در این بازه با انتشار محتوای مختلف درباره سیاست داخلی بریتانیا به دنبال جذب مخاطب و تاثیرگذاری بر اذهان آنان بودند.
گزارش تیکتاک نشان میدهد حسابهای تحت کنترل حکومت ایران در این شبکه اجتماعی همزمان با آغاز جنگ حماس و اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، روایات مورد نظر مقامهای تهران را درباره این واقعه منتشر میکردند.
این حسابها با نشر محتوای انتقادی درباره سیاستهای ایالات متحده و اسرائیل، تلاش داشتند افکار عمومی شهروندان آمریکا را تحت تاثیرخود قرار دهند.
تیکتاک میگوید حسابهای وابسته به این کارزار پیش از انتشار مطالب سیاسی، ویدیوهای مرتبط با سفر و گردشگری منتشر میکردند تا از این طریق به جذب هر چه بیشتر دنبالکننده بپردازند.
گزارش منتشر شده نشان میدهد در مجموع ۶۵ حساب ساخته شده از سوی عوامل جمهوری اسلامی که ۱۱۶ هزار و ۶۱۲ دنبال کننده داشتند، به وسیله تیکتاک شناسایی و از این پلتفرم حذف شدند.
این اولین بار است که تیکتاک گزارشی عمومی درباره عملیات نفوذ دولتها در این شبکه اجتماعی منتشر میکند.
گزارش این شرکت نشان میدهد علاوه بر ایران، کشورهای دیگری نظیر روسیه، اوکراین، چین، عراق و ونزوئلا نیز کارزارهایی را با اهداف سیاسی گوناگون در این شبکه به اجرا درآوردهاند.
تیکتاک در مجموع سه هزار حساب کاربری متعلق به ۱۵ عملیات نفوذ مختلف را بین ماههای ژانویه تا آوریل ۲۰۲۴ شناسایی و حذف کرده است.
جمهوری اسلامی پیش از این نیز بارها از طریق ساخت حسابهای مختلف در شبکههای اجتماعی، کارزارهای سیاسی گوناگونی را با هدف تاثیرگذاری بر شهروندان کشورهای غربی اجرا کرده است.
وظیفه اصلی اغلب این کارزارها نشر اخبار جعلی یا نادرست در راستای خط فکری و سیاسی حکومت جمهوری اسلامی بوده است.
گوگل در اسفند ۱۴۰۱ از حذف ۴۰ کانال مرتبط با جمهوری اسلامی در شبکه اجتماعی یوتیوب خبر داده بود.
این کانالها که به زبانهای فارسی، انگلیسی، هندی و اردو فعالیت داشتند، در حمایت از سیاستهای حاکمیت و انتقاد از معترضان در ایران تولید محتوا میکردند.
اردیبهشت ۱۴۰۲ نیز شرکت متا به عنوان مالک فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ، از حذف ۴۰ حساب، هشت صفحه و یک گروه وابسته به جمهوری اسلامی از پلتفرمهای خود خبر داد.
این حسابها به طور عمده اسرائیل، فرانسه و بحرین را هدف قرار داده بودند.

با وجود انتقادها از پیامهای تسلیت مقامهای برخی کشورها برای مرگ ابراهیم رئیسی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد میخواهد روز ۱۰ خرداد مجلس یادبودی برای او برگزار کند. شیرین عبادی، حقوقدان و برنده نوبل صلح از سازمان ملل خواست این جلسه را لغو کند و نهادهای زیردست خود را به مسخره نگیرد.
بر اساس جدول اعلام شده برنامه جلسات مجمع عمومی سازمان ملل، قرار است در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی این سازمان، مجلس یادبودی برای رئیسی در روز ۱۰ خرداد برگزار شود.
عبادی در اینستاگرام خود به این خبر واکنش نشان داد و در مطلبی با عنوان «برگزاری یادبود برای قصاب تهران در سازمان ملل متحد؟!» نوشت برگزاری این مراسم در حالی است که هیات حقیقتیاب سازمان ملل اخیرا خشونتهای اعمال شده به دست جمهوری اسلامی را در سطح «جنایت علیه بشریت» برشمرده و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل سالهاست در مورد نقض گسترده حقوق بشر در ایران اطلاعرسانی میکند.
این حقوقدان از رئیسی به عنوان «جنایتکار علیه بشریت» نام برد و نوشت که ادعای احتمالی سازمان ملل متحد مبنی بر برگزاری این مراسم بر اساس پروتکل، نادرست است.
عبادی با بیان اینکه یکی از پروتکلها، برگزاری مراسم یادبود برای عالیترین مقام هر کشور است تاکید کرد که رئیسی، عالیترین مقام سیاسی در ایران نیست.
او در ادامه نوشت: «علی خامنهای عالیترین مقام سیاسی و نظامی در جمهوری اسلامی است. هر وقت ایشان مردند، سازمان ملل متحد میتواند به برگزاری مراسم یادبود چهارگانه همراه با صدام حسین، معمر قذافی و هیتلر برای ایشان اقدام کند.»
ارسال پیامهای تسلیت از سوی رهبران برخی کشورهای غربی به مناسبت کشته شدن رئیسی و امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت او، از همان ابتدا با واکنشهایی منفی و انتقادهایی تند مواجه شد.
روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد برای مرگ رئیسی و همراهانش در ایران یک دقیقه سکوت اعلام شد و پرچم سازمان ملل در مقر آن واقع در نیویورک، نیمهافراشته شد.
گیلاد اردان، سفیر اسرائیل در سازمان ملل متحد، این رخداد را منزجرکننده خواند و گفت: «اقدام بعدی چیست؟ یک دقیقه سکوت برای هیتلر اختصاص خواهند داد؟»
تد کروز، سناتور جمهوریخواه آمریکا هم در اعتراض به پیام تسلیت دولت جو بایدن برای مرگ رئیسی و نیمهافراشته شدن پرچم سازمان ملل در نیویورک، در جریان نشستی در کنگره به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا اعتراض شدیدی کرد و گفت این نیمهافراشته کردن پرچم شرمآور است.
عبادی در بخش دیگری از واکنش خود به تصمیم سازمان ملل برای برگزاری مراسم یادبود رئیسی نوشت: «پرونده جمهوری اسلامی بسیار سیاهتر و ننگینتر از آن است که بتوان از آن در جایی که ردی از عدل و انصاف و وجدان وجود داشته باشد، برای مسئولانش یادبود و بزرگداشت برپا کرد.»
این برنده جایزه نوبل صلح در پایان از دبیرکل و رییس مجمع عمومی سازمان ملل خواست ابراهیم رئیسی را آنطور که مردم ایران پس از مرگش «جلاد ایران» و «قصاب تهران» خطاب کردند به رسمیت بشناسند و نهادها و کمیتههای زیر دست خود از جمله کمیته حقیقتیاب را به مسخره نگیرند.
پیش از این و به دنبال انتشار خبر سقوط بالگرد حامل رئیسی و کشته شدن او، بسیاری از ایرانیان در داخل و خارج از کشور از این اتفاق ابراز خوشحالی کردند و آن را پیامد سرکوبهای شدید در دوران مسئولیتهای او در چهار دهه اخیر دانستند.
نگاهی به عملکرد رئیسی نشان میدهد او از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی تا لحظه مرگش در ارتفاعات شمال غرب ایران، به شیوههای گوناگون حقوق مردم را نقض کرده و بهعنوان یکی از مهمترین ناقضان حقوق بشر در ایران شناخته میشود.
«آیتالله اعدام»، «آیتالله قتلعام»، «قصاب تهران» «جلاد ۶۷»، «قاضی مرگ» و «عضو هیات مرگ»، برخی از القابی هستند که مردم به خاطر عملکرد رئیسی به او دادهاند.

ارتش اسرائیل روز جمعه چهارم خرداد خبر داد در یک عملیات مشترک با شینبت، سازمان امنیت داخلی این کشور، اجساد سه تن از شهروندان ربوده شده از سوی حماس در حمله هفتم اکتبر را یافته است.
بر اساس این گزارش، اجساد اوریون هرناندز ۳۰ ساله، خنان ایبلونکا ۴۲ ساله و میشل نیسنبائوم ۵۹ ساله از سوی ارتش اسرائیل پیدا شده و از غزه به اسرائیل بازگردانده شده است.
به نظر میرسد این افراد در حمله ۱۵ مهر سال گذشته حماس به اسرائیل به قتل رسیدند و اجسادشان از سوی این گروه ربوده و از گذرگاه میفلسیم به غزه منتقل شد.
ارتش اسرائیل گفت این سه نفر همراه با چهار قربانی دیگر که هفته گذشته اجسادشان از یک تونل در منطقه جبالیا کشف شد، در جریان حمله حماس از محل جشنواره موسیقی به منطقه میفلسیم فرار کرده بودند که در همانجا کشته شدند.
اوریون هرناندز که به تازگی جسدش پیدا شده ملیتی مکزیکی-فرانسوی دارد و دوستپسر شانی لوک، زن جوان آلمانی-اسرائیلی است که جسدش هفته گذشته پیدا شد.
انتشار ویدیویی از بدن نیمه برهنه لوک پشت وانت نیروهای حماس در نخستین روزهای پس از حمله به اسرائیل، واکنشهای گستردهای از سوی کاربران و رسانهها به دنبال داشت.
امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه گفت «با اندوه فراوان» خبر درگذشت یکی از شهروندان کشورش را شنیده است.
او در ایکس نوشت: «فرانسه همچنان و بیش از هر زمان دیگری به آزادی تمامی گروگانها متعهد است.»
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل روز جمعه در پیامی با تسلیت مرگ این سه گروگان گفت از شنیدن این خبر عمیقا اندوهگین است.
نتانیاهو گفت: «ما وظیفه ملی و اخلاقی داریم که هر کاری میتوانیم برای بازگرداندن گروگانهایمان شامل زندهها و متوفیان، انجام دهیم و این کاری است که میکنیم.»
همزمان، دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل در پی انتشار تصاویر بازجویی از گروگانگیر شهروندی اسرائیلی به نام متان زنگاوکر، از خانوادهاش به خاطر «از پیش اطلاع ندادن» در این زمینه عذرخواهی کرد.
ارتش اسرائیل روز پنجشنبه دو ویدیوی بازجویی منتشر کرد که نشان میداد مردی ۴۷ ساله از نیروهای امنیتی عضو حماس به نام جمال حسین احمدیاری و پسر ۱۸ سالهاش عبدالله به قتل، آدمربایی و تجاوز جنسی به گروگانها در جریان حمله هفت اکتبر اعتراف میکنند.
این ویدیوها ابتدا از سوی دیلیمیل منتشر و سپس از سوی ارتش اسرائیل به شکلی غیررسمی بازنشر شدند.
این دو نفر در ویدیوها، اقداماتشان را در هنگام حمله به غیرنظامیان در جشنواره موسیقی جنوب اسرائیل توصیف کردند و از ماتان زنگاوکر، یکی از گروگانهای اسرائیلی نام بردند.

در جریان حمله هفت اکتبر حماس حدود هزار و ۲۰۰ فرد عمدتا غیرنظامی کشته و ۲۵۲ نفر ربوده شدند.
در ماههای پس از آن، ارتش اسرائیل ویدیوهای مشابهی را منتشر کرد که در آنها اعضای حماس و جهاد اسلامی فلسطین به قتل و تجاوز به زنان اسرائیلی و گروگانها اعتراف کردهاند.
روز چهارشنبه دوم خرداد فیلمی از خشونت افراد حماس علیه زنان در حمله هفتم اکتبر به اسرائیل منتشر شد که بازتاب و واکنشهای گستردهای به دنبال داشت.
این ویدیوی سه دقیقهای شامل تصاویری از دستگیری پنج سرباز زن اسرائیلی به دست نیروهای حماس در یک پایگاه نظامی در جنوب اسرائیل است. این زنان با صورتهای خونی و دستهای بسته روی زمین نشستهاند.
انجمن گروگانها و خانوادههای مفقودان اسرائیل در بیانیهای اعلام کرد این تصاویر برگرفته از ویدیویی دو ساعته متعلق به نیروهای حماس است که نشاندهنده «رفتار خشونتبار و تحقیرآمیز» با سربازان زن اسرائیلی است.
در پایان این ویدیوی کوتاه، زنان سرباز با خشونت به یک جیپ نظامی منتقل میشوند.
اواخر فروردین امسال اتحادیه اروپا گردانهای عزالدین قسام و قدس، شاخههای نظامی حماس و جهاد اسلامی را به دلیل خشونت جنسی در حمله هفتم اکتبر به اسرائیل در فهرست تحریمهای مرتبط به این موضوع قرار داد.
پیشتر و در اواسط اسفند سال گذشته گروهی از کارشناسان سازمان ملل گزارش دادند که دلایل منطقی برای باور خشونت جنسی نیروهای حماس در حمله هفت اکتبر به اسرائیل وجود دارد.
بر اساس این گزارش، نیروهای حماس مرتکب اقداماتی از جمله تجاوز جنسی فردی و گروهی و بریدن آلت زنان شدند.

کاظم فرجاللهی، فعال کارگری، با اشاره به ناکارآمدی شورای عالی کار که «شورایی حکومتی» است گفت عملکرد این شورا در دهههای گذشته در بهبود وضعیت مزدبگیران موثر نبوده و باعث فقیرترسازی کارگران شده است. یک فعال صنفی بازنشستگان کارگری نیز از پرداخت مبالغ سنگین برای درمان انتقاد کرد.
فرجاللهی روز جمعه چهارم خرداد در گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا عملکرد شورای عالی کار را غیرقابل قبول توصیف کرد و گفت که قدرت خرید یکسال مزد یک کارگر حداقل بگیر در سال ۱۳۶۰ معادل ۹/۵ سکه طلا بود که پس از فراز و فرودها در طول بیش از دو دهه، در سال ۱۳۸۳ به حدود ۱۴/۸ سکه طلا رسید، در سال ۱۳۹۳ به حدود هفت سکه کاهش یافت و امروز به ۲/۴ سکه نزول پیدا کرده است.
این فعال کارگری، سرکوب دستمزد غیرحداقل بگیران را از دیگر نتایج تصمیمات مزدی شورای عالی کار دانست و گفت این شورا بدون در نظر گرفتن عدد یا درصد افزایش حداقل مزدِ هر سال، از اسفند سال ۱۳۵۸ تا امروز همواره یک شیوه آرام و خزنده اما بسیار موثر در سرکوب بیشتر مزد کارگرانی داشته و تلاش کرده است تا جایی که امکان دارد، این گروه از کارگران به حداقلبگیری نزدیک شوند.
نمایندگان دولت و کارفرمایان در شورای عالی کار، روز ۲۹ اسفند گذشته بر افزایش ۳۵ درصدی حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ توافق کردند و حداقل دستمزد کارگران برای یک خانوار چهار نفره، ۱۲ میلیون و ۱۰۷ هزار تومان تعیین شد.
این در حالی است که مجید رحمتی، رییس کمیته مزد کانون هماهنگی شوراهای کار استان تهران، روز ۲۰ اسفند در گفتوگو با ایلنا نرخ سبد معیشت با کالری سه هزار، برای یک خانوار چهار نفره در تهران را ۳۲ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان اعلام کرد و گفت این نرخ را برای سطح کشور ۲۶ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان محاسبه کردهاند.
نتایج بررسیها میان میزان دستمزد تعیینشده از سوی شواری عالی کار برای کارگران در سال ۱۴۰۳ و نرخ سبد معیشت اعلامشده از سوی رییس کمیته مزد کانون شوراهای کار استان تهران برای یک خانوار ۴ نفره، از شکاف ۱۵ میلیون تومانی دستمزد و هزینههای زندگی خبر میدهد.
فرجاللهی در گفتوگوی چهارم خرداد خود با ایلنا با یادآوری بخشنامههای حقوق از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۴۰۳ گفت: «کارگران باتجربه و متخصص همیشه با یک شیب منفی و ملایم به سمت حداقل بگیران نزدیک شدهاند و نتیجه این سیاست مزدی چیزی جز تقسیم و گسترش فقر در میان کارگران نیست.»
این فعال کارگری در ادامه با نقد سیاستهای دولتها در دورههای مختلف گفت وزرای کار در جایگاه رییس شورای عالی کار در توجیه رفتار جانبدارانه خود مبنی بر پیشگیری از افزایش واقعی مزد و تامین نیروی کار ارزان برای سرمایهدارانِ داخلی و خارجی، دست به ابداع استدلالات نادرست و بیمبنا زدهاند.
در سالهای گذشته برخی فعالان کارگری، حکومت را متهم کردند که با اعمال تغییرات در اقلام اساسی و مقدار مصرف آن، تلاش کرده است نرخ سبد معیشت کارگران را پایین بیاورد.
طی این سالها کارگران سراسر ایران بارها در اعتراض به وضعیت معیشتی و حقوقی خود تجمع کردهاند اما مطالبات آنان هنوز محقق نشده است.
انتقاد بازنشستگان از هزینههای بالای درمان
خبرگزاری ایلنا روز جمعه در گزارشی از نارضایتی بازنشستگان از هزینههای بالای درمان در کشور خبر داد.
فریدون نیکوفرد، فعال صنفی بازنشستگان کارگری شوش، با بیان اینکه ماده ۵۴ قانون تامین اجتماعی بر ارائه خدمات درمانی رایگان به بیمهشدگان تاکید دارد، گفت: «یکی از خواستههای اصلی بازنشستگان اجرای این ماده است و باید صفر تا ۱۰۰ خدمات درمانی بازنشستگان رایگان ارائه شود و نیازی به بیمه تکمیلی نباشد.»
او تاکید کرد که اگر تامین اجتماعی مدعی عمل به قانون است باید ماده ۵۴ قانون تامین اجتماعی را بیکم و کاست اجرا کند.
نیکوفرد با بیان اینکه مشخص نیست ۳۰ سال هزینهپردازی برای درمان کجا صرف میشود، گفت که نه تنها خدمات درمانی بازنشستگان پولی است بلکه در زمینه مراکز ملکی تامین اجتماعی نیز کمبود وجود دارد.
این فعال صنفی با اشاره به وجود تنها یک درمانگاه تامین اجتماعی در شهرستان شوش، گفت: «مدتهاست درخواست کردهایم این درمانگاه را به پلیکلینیک تبدیل کنند اما هیچ پاسخی به درخواستمان ندادهاند.»

شورای بازنشستگان ایران روز ۲۱ اردیبهشت امسال در بیانیهای کانونهای بازنشستگی را «تشکلهای زرد و بیخاصیت» در اختیار حاکمیت نامید و اعلام کرد که تنها راه برآورده شدن مطالبات بازنشستگان خیابان است.
بررسی اخبار اعتراضات بازنشستگان در سال ۱۴۰۲ نشان میدهد در سال گذشته روی هم رفته حدود ۵۶۰ تجمع اعتراضی از سوی بازنشستگان در ۸۱ روز از سال ۱۴۰۲ در سراسر کشور شکل گرفته است.
۱۵۰ مورد از این تجمعات در آبان و آذر سال گذشته رخ داده و بیشترین اعتراضات از سوی بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی انجام شده است.

سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی، رییس دولت سیزدهم جمهوری اسلامی و چهره محوری در اردوگاه اصولگرایان تندرو، آشفتگی سیاسی در پی داشته است. با مرگ رئیسی، جریان محافظهکار حاکم با چالش بزرگی در انتخاب جانشین مناسب برای او در مقام رییسجمهوری و حتی انتخاب رهبر بعدی مواجه است.
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، انتخابات ریاست جمهوری جدید باید ظرف ۵۰ روز از زمان فوت رییسجمهوری مستقر، برگزار شود.
نامزدهای ریاست جمهوری از ۱۰ تا ۱۴ خرداد مجاز به ثبتنام هستند و صلاحیت آنها از سوی شورای نگهبان بررسی خواهد شد.
نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که برای دههها، رهبران جمهوری اسلامی میتوانستند به مشارکت بالای رایدهندگان در انتخابات خود به عنوان مدرکی بر مشروعیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی اشاره کنند اما از آنجا که مشارکت رایدهندگان در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته است، انتخاباتی که اکنون حاکمیت پس از مرگ رئیسی مجبور به برگزاری آن است، تشکیلات سیاسی را با چالش بزرگی روبهرو خواهد کرد.
این نشریه نوشت که اکنون علی خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی، دو انتخاب پیش روی خود دارد: «یکی انتخابات آزاد و رقابتی که میتواند به پیروزی نیروهای میانهرو و اصلاحطلب منجر شود که این گزینه مغایر با خواست رهبری است. دیگری محدود کردن گزینههای نامزدی به چهرههای وفادار به نظام که موجب کاهش بیشتر مشارکت مردمی و [ادامه] زیر سوال رفتن مشروعیت حکومت خواهد شد.»
میزان مشارکت رایدهندگان ایرانی در سالهای اخیر روندی نزولی داشته است. در انتخابات اخیر مجلس، میزان مشارکت به کمتر از ۴۱ درصد رسید. حتی در تهران، پایتخت کشور، تنها هشت درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند که این ارقام پایین، نشاندهنده بیگانگی روزافزون مردم با حکومت است.
صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده چتم هاوس، به نیویورک تایمز گفت: «این فاصله و جدایی بین دولت و جامعه، مشکل بزرگی برای رژیم است. آنها میخواهند وحدت محافظهکاران را حفظ کنند اما پر کردن جای خالی رئیسی دشوار خواهدبود.»
رئیسی، روحانی سرسختی بود که سابقه درخشانی در سرکوب مخالفان داشت. اکنون و پس از مرگ ناگهانی او، اردوگاه محافظهکاران باید برای پر کردن این خلاء، تصمیم سختی بگیرد.
چه کسی رییسجمهوری بعدی خواهد شد؟

محمد مخبر
با اعلام مرگ رئیسی، محمد مخبر، معاون اول او، بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی و با تایید خامنهای، به عنوان سرپرست ریاست جمهوری برگزیده شد.
خبرگزاری رویترز نوشت که مخبر بخشی از تیم مقامات ایرانی بود که در ماه اکتبر ۲۰۲۳ از مسکو بازدید و توافق کردند موشکهای زمین به زمین و پهپادهای بیشتری را برای ارتش روسیه فراهم کنند.
مخبر، ۶۸ ساله، در گذشته مدیریت «ستاد اجرایی فرمان امام» را بر عهده داشت که زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است.
رسانههای دولتی گزارش دادهاند که مخبر به عنوان رییسجمهوری موقت، قبلا هم در غیاب رئیسی تماسهایی با مقامات و دولتهای خارجی داشته است.
در سال ۱۳۸۹، اتحادیه اروپا مخبر را در فهرستی از افراد و نهادهایی گنجاند که به اتهام دخالت در «فعالیتهای موشکی یا هستهای» تحریم شدهاند.
اتحادیه اروپا دو سال بعد او را از این لیست حذف کرد.

محمدباقر قالیباف
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس کنونی و یکی از نامزدهای همیشگی ریاست جمهوری در ایران، احتمالا این بار هم برای حضور در این انتخابات تلاش خواهد کرد.
قالیباف ۶۲ ساله، از سال ۱۳۹۹ رییس مجلس شورای اسلامی و از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ شهردار تهران بوده است.
او از سال ۱۳۷۹ رییس پلیس تهران و از سال ۱۳۷۶ فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران بوده است.
در صورت شرکت در انتخابات زودهنگام امسال، این چهارمین حضور قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود.
آرش عزیزی، استاد دانشگاه کلمسون در کارولینای جنوبی به نیویورک تایمز گفت عملکرد قالیباف در مجلس در سالهای اخیر ضعیف بوده و مجلس کمک چندانی به حل بحران اقتصادی در ایران نکرده است.
از طرفی، گرچه قالیباف خود را حامی فقرای ایران میخواند، در سالهای گذشته گزارشهایی منتشر شدند که رانتخواری و فساد اقتصادی خانواده او فاش کردند؛ از جمله اینکه با وجود تاکید خامنهای بر ضرورت حمایت از تولیدات داخلی، خانواده او برای خرید سیسمونی به ترکیه رفتهاند.

سعید جلیلی
سعید جلیلی، عضو سابق سپاه پاسداران و از تندروهای نزدیک به خامنهای نیز گزینه دیگری برای ریاست جمهوری بعدی است.
جلیلی از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۲ به عنوان مذاکرهکننده ارشد هستهای در مذاکرات هستهای ایران و غرب حضور داشت.
او در انتخابات پیشین ریاست جمهوری، تنها چند روز مانده به روز رایگیری از حضور در انتخابات کنار کشید تا از رئیسی، کاندیدای تندرو و منتخب آن دوره حمایت کند.
جلیلی در حال حاضر یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
کاندیداتوری او دورنمایی از آزادسازی فضای سیاسی و گشایش به سمت غرب را نمیدهد.

محمدجواد ظریف
جواد ظریف ۶۴ ساله، از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۴۰۰ وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در دولت حسن روحانی بود. نام او در هفتههای اخیر پس از حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برای ارائه آخرین کتاب خود با عنوان «پایاب شکیبایی» مطرح شد.
ظریف تحریمهای آمریکا را در مورد قطعات هوانوردی، عامل سقوط بالگردی دانست که به کشته شدن رئیسی منجر شد.
او از چهرههای جریان موسوم به اعتدالگراست که جناح حاکم در انتخابات سال ۱۴۰۰ آنان را از قدرت کنار زدند.

علی لاریجانی
رییس سابق مجلس شورای اسلامی که از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۹ این سمت را بر عهده داشت، احتمالا ماه آینده برای دومین بار برای کسب جایگاه ریاست جمهوری تلاش خواهد کرد.
او پیش از این به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان صدا و سیما نیز فعالیت کرده است.
با وجود این کاندیداهای بالقوه، کارشناسان معتقدند در نهایت، خامنهای همچون گذشته همه نامزدهای معتدل و اصلاحطلب را حذف میکند اما چنین رویکردی به قیمت تشدید بیگانگی مردم با نظام و کاهش بیشتر مشارکت در انتخابات تمام خواهد شد.
نامزدهایی که از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت شوند، مسیری را که رهبر جمهوری اسلامی میخواهد حکومت در آن پیش برود، نشان خواهد داد. اگر تنها چهرههای وفادار تندرو تایید صلاحیت شوند، به معنای گرایش بیشتر نظام به سوی اقتدارگرایی و دور شدن از ریشههای جمهوریخواهانه خواهد بود.
در هر حال مرگ رئیسی و انتخابات پیش رو، یکی از سختترین چالشهای سیاسی را در چند دهه اخیر پیش روی حکومت جمهوری اسلامی قرار داده است. نحوه مدیریت این بحران، میتواند سرنوشت آینده رژیم را رقم بزند.
در چنین شرایطی، برگزاری انتخاباتی آزاد میتواند برای حکومت خطر بزرگی محسوب شود اما ادامه همین روند نیز به معنای جدا شدن بیشتر مردم از حکومت و تضعیف جدیتر مشروعیت حاکمیت خواهد بود.
محمدعلی شعبانی، تحلیلگر سیاسی، معتقد است رهبر جمهوری اسلامی میتواند از این فرصت برای گشایش فضای سیاسی کشور استفاده کند اما: «آنچه در چند سال گذشته رخ داده، نشان میدهد او این مسیر را انتخاب نخواهد کرد.»
مرگ ناگهانی رئیسی، بحرانی سیاسی را در راس هرم قدرت ایران رقم زده است.
در حالی که گزینههای محتمل همچون قالیباف و جلیلی پیش روی خامنهای قرار دارند، ناظران هشدار میدهند درگیریهای درون اردوگاه محافظهکاران برای تصاحب قدرت اجتنابناپذیر است.
انتخابات پیش رو نه تنها سرنوشت دولت آینده بلکه حتی آینده کلیت نظام جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و نحوه عبور از این گردنه خطرناک، میزان بقا و ماندگاری این حکومت ۴۶ ساله را مشخص خواهدکرد.

دولت استرالیا روز جمعه چهارم خرداد، گروه انصارالله یمن موسوم به حوثیها را در فهرست سازمانهای تروریستی خود قرار داد. حوثیها از جمله گروههای نظامی تحت حمایت جمهوری اسلامی هستند که از آنها از جمله با عنوان نیروهای نیابتی یاد میشود.
دادستان کل استرالیا با انتشار بیانیهای، تاکید کرد حملات خشونتآمیز انصارالله یمن در خلیج عدن و مناطق اطرافش باعث کشتار غیرنظامیان، گروگانگیری و اختلال شدید در حقوق و آزادیهای دریانوردی در آبهای اطراف شبهجزیره عربستان شده و امنیت دریایی و رفاه جهانی را تضعیف کرده است.
یک روز پیش از این بیانیه و در روز سوم خرداد، سازمان دریانوردی بریتانیا از وقوع حادثه برای یک کشتی در نزدیکی جنوب بندر حدیده یمن واقع در حاشیه دریای سرخ خبر داد.
اواخر مهر سال گذشته و حدود دو هفته پس از حمله حماس به اسرائیل در روز هفتم اکتبر، حوثیهای یمن مجموعه حملاتی را به کشتیرانی بینالمللی در دریای سرخ آغاز کردند. حملاتی که حوثیها ادعا میکنند مرتبط با کشتیهای اسرائیلی و در حمایت از فلسطینیهاست.
از روز ۲۷ مهر سال گذشته تا کنون و طی بیش از هفت ماه، دهها کشتی تجاری کشورهای مختلف هدف حمله قرار گرفتهاند.
تصمیم دولت استرالیا برای تروریستی خواند انصارالله یمن به دنبال توصیههای آژانسهای امنیتی این کشور مبنی بر این است که حوثیها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در تهیه، برنامهریزی، کمک یا ترویج «حملات تروریستی» مشارکت دارند.
بر اساس ماده ۱۰۲ قانون جزای استرالیا، عضویت در یک سازمان تروریستی، همراهی با اعضایش، شرکت در آن، آموزش آنان یا حمایت از آنها جرم است و مجازات این جرایم تا ۲۵ سال حبس خواهد بود.
با اضافه شدن حوثیها، تعداد سازمانهای تروریستی فهرست شده در قانون کیفری استرالیا به ۳۰ مورد میرسد.
آمریکا نیز ۲۷ دی سال ۱۴۰۲ حوثیها را به فهرست سازمانهای تروریستی خود بازگرداند.
گروه حوثیهای یمن که پیشتر در دولت دونالد ترامپ در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا قرار گرفته بود، در فوریه ۲۰۲۱ با تصمیم دولت جو بایدن از این فهرست خارج شد.
اتحادیه عرب به تازگی حملات حوثیها به کشتیها در دریای سرخ و خلیج عدن را شدیدا محکوم کرد.
دولت استرالیا در بیانیه خود در بخش مربوط به تامین مالی نوشت اگرچه جمهوری اسلامی بارها تسلیح جنبش حوثیها را رد کرده است اما شواهد قابل توجه نشان میدهند از آنان در قالب لجستیک، اطلاعات، تسلیحات و تامین مالی به شکل مستقیم حمایت میکند.
گزارش سازمان ملل در ژوییه ۲۰۱۸ نشان میداد شبهنظامیان حوثی خود را به موشکهای بالستیک و پهپادهایی مسلح کردهاند که «ویژگیهای مشابه» با سلاحهای ساخت جمهوری اسلامی دارند.
در جریان هفت ماه حمله به کشتیرانی در دریای سرخ، تعدادی از شناورهای جمهوری اسلامی نیز توقیف شدند که حامل سلاح و مهماتی به مقصد حوثیها بودند.
پیش از آن و در اواخر دی ماه ۱۴۰۱، نیروی دریایی فرانسه از رهگیری یک کشتی جمهوری اسلامی حامل هزاران تفنگ، مسلسل و موشک ضد تانک در خلیج عمان خبر داد.
یک ماه بعد، کشتی دیگر جمهوری اسلامی که عازم یمن بود، این بار از سوی انگلیسیها توقیف و در بازرسیها مشخص شد در حال حمل سلاحهای سبک، اجزای موشک بالستیک و سلاحهای ضد تانک برای حوثیهاست.
در بیانیه تحریم حوثیها از سوی دولت استرالیا به فعالیتهایی از این گروه که مصداق «تروریستی» است و ارتباطش با «سازمانهای تروریستی دیگر» مانند حزبالله و حماس اشاره شده است.
شبهنظامیان حوثی وابسته به جمهوری اسلامی که در سالهای اخیر کنترل اکثر مناطق پرجمعیت یمن را در یک جنگ داخلی به دست گرفتهاند، چندین ماه است تردد کشتیهای تجاری در این آبراه مهم جهان را مختل کردهاند.
حملات حوثیها در دریای سرخ، شرکتهای کشتیرانی را مجبور به تغییر مسیر کشتیهای خود به راههای طولانیتر و گرانتر کرده است.
بریتانیا و آمریکا در ماههای اخیر حملههایی را برای مقابله با حملات حوثیها علیه کشتیرانی تجاری در این منطقه انجام دادهاند.
جمهوری اسلامی بارها ادعا کرده که از حوثیها حمایت تسلیحاتی نمیکند.
امیر سعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد، روز سهشنبه ۲۹ بهمن سال گذشته در نامهای به شورای امنیت اعلام کرد حکومت ایران در انتقال سلاح به حوثیهای یمن دست ندارد.
عبدالملک بدرالدین حوثی، رهبر گروه انصارالله یمن، روز سوم خرداد در مراسم تشییع و تدفین ابراهیم رئیسی در مشهد، ایران را تنها کشوری خواند که «در برابر دولت یمن موضع رسمی گرفته» و با حوثیها اعلام همبستگی کرده است.
حوثی گفت: «بعضی از رهبران کشورهای عربی به خاطر ترس از آمریکا موضع رسمی ندارند و با لحنی نرم صحبت میکنند اما رئیسی اینطور نبود و مواضع رسمی جمهوری اسلامی را با شجاعت بیان میکرد.»
دولت یمن میگوید حوثیها مسئول کشاندن کشور به عرصه جنگاند و منافع مردم یمن را برای اجرای دستورات جمهوری اسلامی هزینه میکنند.






