اتحادیه عرب پیامدهای تصمیم اسرائیل برای به رسمیت شناختن سومالیلند را بررسی میکند
رییسجمهوری سومالیلند در حال گفتوگوی تلفنی با نتانیاهو
شورای اتحادیه عرب هفتم دی نشستی اضطراری را در قاهره، مقر دبیرخانه کل، برای بررسی «خطرات» به رسمیت شناختن سومالیلند بهعنوان یک دولت مستقل از سوی اسرائیل برگزار میکند.
این نشست در پاسخ به درخواست نماینده دائم سومالی در اتحادیه عرب و در چارچوب اقدام مشترک کشورهای عربی برای مقابله با تصمیم بیسابقه اسرائیل برگزار خواهد شد.
دولت سومالی اقدام اسرائیل را «تعرضی آشکار» به حاکمیت و تمامیت ارضی خود دانسته و نسبت به پیامدهای آن بر ثبات منطقه شاخ آفریقا و دریای سرخ هشدار داده است.
به گزارش شبکه العربیه، قرار است در این نشست راههای واکنش به این اقدام بررسی شود؛ از جمله هماهنگی با سازمانهای منطقهای و بینالمللی و تاکید بر موضع ثابت جهان عرب در حمایت از وحدت سومالی و تمامیت ارضی آن و رد هرگونه «اقدامات یکجانبهای» که میتواند «ثبات منطقهای را تضعیف کند».
داوود اویس جامع، وزیر اطلاعرسانی سومالی، در گفتوگو با شبکه العربیه تاکید کرد اقدام اسرائیل «تعرضی آشکار» به حاکمیت جمهوری فدرال سومالی است و «خطری برای منطقه و صلح و امنیت بینالمللی» به شمار میرود.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پنجم دی اعلام کرد این کشور بهطور رسمی «جمهوری سومالیلند» را بهعنوان کشوری مستقل و دارای حاکمیت به رسمیت شناخته و با عبدالرحمن محمد عبدالله، رییسجمهوری سومالیلند، در این زمینه یک بیانیه مشترک امضا کرده است.
جامع اعلامیه اسرائیل را «حملهای عامدانه به حاکمیت سومالی» دانست و تاکید کرد اجازه تاسیس هیچ پایگاه نظامی خارجی که «کشور را به درگیری بکشاند»، نخواهد داد.
او در عین حال از موضع آمریکا مبنی بر خودداری از پیروی از اسرائیل در این زمینه استقبال کرد و افزود موضع واشینگتن «عادلانه و بازتابدهنده واقعیتهای میدانی» است.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، پیشتر در پاسخ به پرسشی درباره پیشنهاد رییسجمهوری سومالیلند برای پیوستن به پیمان ابراهیم و ارائه زمین به ایالات متحده برای ساخت یک پایگاه نظامی در ساحل دریای سرخ اعلام کرد این موضوع را مورد بررسی قرار خواهد داد.
•
•
ترامپ گفت آمریکا هنوز آمادگی به رسمیت شناختن سومالیلند را ندارد، اما «من چیزهای زیادی را بررسی میکنم و همیشه تصمیمهای بزرگی میگیرم که در نهایت هم درست از آب درمیآیند.»
در بیانیه مشترک نتانیاهو و عبدالله آمده بود به رسمیت شناختن سومالیلند در راستای «روح توافقهای ابراهیم» انجام شده؛ پیمانی که به ابتکار ترامپ در دوره نخست حضور او در کاخ سفید شکل گرفت.
واکنشها به تصمیم اسرائیل
گروه الشباب، وابسته به القاعده در سومالی، اعلام کرد با هرگونه تلاش اسرائیل برای استفاده از بخشهایی از سومالیلند مقابله خواهد کرد.
تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در اطلاعیهای اعلام کرد بهطور کامل از وحدت، حاکمیت و تمامیت ارضی سومالی حمایت میکند و هرگونه به رسمیت شناختن کشور مستقل سومالیلند از سوی اسرائیل را مردود میداند.
این نهاد اقدام اسرائیل را «تلاشی مذبوحانه» برای انتقال آوارگان فلسطینی به سومالی دانست.
پیشتر رسانههای اسرائیلی گزارش داده بودند سومالیلند ممکن است در آینده پذیرای پناهجویان فلسطینی از نوار غزه شود.
وزارت خارجه مصر نیز در بیانیهای با «شدیدترین عبارات» تصمیم اسرائیل را محکوم کرد و آن را «نقض آشکار اصول حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل» دانست که به «بیثباتی» در منطقه شاخ آفریقا دامن میزند.
سومالیلند منطقهای در شمال شاخ آفریقا است که در سال ۱۹۹۱ پس از فروپاشی دولت مرکزی سومالی بهطور یکجانبه اعلام استقلال کرد.
با این حال، سومالیلند تاکنون از سوی جامعه بینالمللی بهعنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته نشده و از نظر حقوق بینالملل همچنان بخشی از سومالی محسوب میشود.
این منطقه از نظر سیاسی ساختاری نسبتا باثبات دارد. سومالیلند دارای دولت محلی، پارلمان، نیروهای امنیتی، نظام انتخاباتی و پول ملی (شیلینگ سومالیلند) است و در مقایسه با بسیاری از مناطق سومالی، سطح بالاتری از امنیت و ثبات را تجربه کرده است.
پایتخت سومالیلند شهر هرگيسا است و بندر بربره در ساحل دریای سرخ یکی از مهمترین داراییهای راهبردی آن به شمار میرود.
با وجود ثبات نسبی داخلی، سومالیلند با چالشهایی جدی مانند محدودیت در دسترسی به نظام مالی جهانی، فقر، بیکاری و مناقشههای ارضی روبهرو است.
سال ۲۰۲۵ را میتوان نقطه تثبیت هوش مصنوعی در نظم جهانی دانست؛ سالی که این فناوری از جایگاه یک ابزار پیشرفته عبور کرد و به بخشی از زیرساختهای اصلی اقتصاد، امنیت، آموزش و حکمرانی تبدیل شد.
هوش مصنوعی در این سال دیگر فقط در اختیار شرکتهای بزرگ نبود، بلکه به ابزار روزمره میلیونها کاربر در سراسر جهان بدل شد؛ تحولی که همزمان فرصتهای بیسابقه و نگرانیهای عمیقی را به همراه آورد.
انتخاب مجله تایم برای «شخصیت سال ۲۰۲۵» که بهجای انتخاب یک فرد، «معماران هوش مصنوعی» را معرفی کرد، نشانهای از این تغییر بنیادین بود.
این انتخاب بازتابدهنده انتقال تدریجی کانون قدرت از افراد و نهادهای سنتی به فناوریهایی است که به نظر میرسد بهتدریج تصمیمسازی، تولید محتوا و حتی شکلدهی به افکار عمومی را بر عهده میگیرند.
هوش مصنوعی؛ موتور نامرئی اقتصاد دیجیتال
در سال ۲۰۲۵، هوش مصنوعی بهطور گسترده در نرمافزارهای اداری، پلتفرمهای ارتباطی و ابزارهای تخصصی ادغام شد.
گزارشهای شرکتهای مشاورهای نشان میدهد بخش قابل توجهی از محتوای بازاریابی دیجیتال، از متن و تصویر گرفته تا تبلیغات آنلاین، با کمک ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی تولید یا ویرایش شده است.
طبق برآورد شرکت مشاورهای و بازاریابی «مککینزی»، این فناوری میتواند سالانه تا ۴.۴ تریلیون دلار به بهرهوری اقتصاد جهانی اضافه کند.
بخش عمده این ارزش افزوده در حوزههایی مانند بازاریابی، فروش، خدمات مالی و تولید محتوا حاصل خواهد شد.
بر این اساس، بهرهوری بخش بازاریابی بهتنهایی میتواند بهواسطه هوش مصنوعی مولد بین ۵ تا ۱۵ درصد، معادل تقریبی ۴۶۳ میلیارد دلار در سال، افزایش یابد.
نمونههای عملی نیز این روند را تایید کردند؛ شرکتهایی مانند «مایکلز استورز» که از هوش مصنوعی مولد برای شخصیسازی ارتباط با مشتریان بهره گرفتند، افزایش چشمگیر نرخ تعامل و بازده اقتصادی را تجربه کردند.
در همین سال، مدلهای چندوجهی مانند نسخه پیشرفته «چت جیپیتی» و «جمنای» که توان پردازش همزمان متن، تصویر، ویدیو و دادههای پیچیده را دارند، به مرحله بهرهبرداری گسترده رسیدند.
این مدلها به زیرساختی نامرئی اما حیاتی برای اقتصاد دیجیتال تبدیل شدهاند؛ زیرساختی که بدون جلب توجه عمومی، بخش بزرگی از تصمیمها و جریانهای اطلاعاتی را هدایت میکند.
اعتماد؛ شرط گسترش هوش مصنوعی
دادههای ۲۰۲۵ نشان داد پذیرش هوش مصنوعی همزمان با رشد استفاده از آن افزایش یافته، اما میزان اعتماد کاربران در حوزههای گوناگون همچنان ناهمگون است.
بیشترین سطح اعتماد به هوش مصنوعی در حوزه سلامت ثبت شد و بیش از نیمی از پاسخدهندگان اعلام کردند به این کاربرد اعتماد دارند، در حالی که در هوش مصنوعی مولد و سامانههای منابع انسانی، سهم قابل توجهی از کاربران همچنان مردد یا بیاعتماد هستند.
این نکته در گزارش جهانی کیاِمپیجی نیز بهعنوان یکی از عوامل تعیینکننده آینده این فناوری مطرح شد.
آموزش در عصر هوش مصنوعی
یکی از ملموسترین آثار هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ در نظامهای آموزشی نمایان شد.
با در دسترس بودن پاسخهای فوری و دقیق، ارزش «دانستن پاسخ» کاهش یافت و تمرکز آموزش به سمت «پرسیدن سوال درست» و توان تحلیل میل پیدا کرد.
مدارس و دانشگاهها ناچار شدند معیارهای ارزیابی را بازتعریف کنند و مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، ترکیب اطلاعات و حل مساله را در اولویت قرار دهند.
هوش مصنوعی امکان یادگیری شخصیسازیشده و دسترسی گستردهتر به منابع آموزشی را فراهم کرد، اما همزمان نگرانیهایی درباره وابستگی بیش از حد به ابزارها و کاهش مهارت تفکر عمیق به وجود آمد.
تجربه ۲۰۲۵ نشان داد آموزش در عصر هوش مصنوعی بیش از هر زمان دیگری به تعادل میان استفاده از فناوری و پرورش توان ذهنی نیاز دارد.
برخلاف پیشبینیهای سالهای قبل، هوش مصنوعی در ۲۰۲۵ به حذف گسترده مشاغل منجر نشد، بلکه ماهیت بسیاری از آنها را تغییر داد.
وظایف تکراری و زمانبر بیش از همه در معرض خودکارسازی قرار گرفتند و نیروی انسانی به سمت نقشهای تحلیلی، خلاقانه و تصمیمساز سوق داده شد.
کارکنانی که توانستند کار با ابزارهای هوش مصنوعی را بیاموزند، موقعیت بهتری در بازار کار پیدا کردند.
در مقابل، مشاغلی که بر وظایف تکراری و مهارتهای پایه متکی بودند، بیشتر در معرض فشار قرار گرفتند و شکاف مهارتی به یکی از چالشهای جدی این سال تبدیل شد، روندی که نابرابری میان گروههای مختلف نیروی کار را تشدید کرد.
در حوزه بهداشت و درمان، هوش مصنوعی بهعنوان ابزار «نظر مکمل» در تشخیص پزشکی و پیشبینی ریسک بیماریها مانند پیشبینی خطر نابینایی به کار گرفته شد.
در حوزه امور مالی، سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی در تشخیص تقلب، تحلیل ریسک و بهینهسازی معاملات نقش پررنگی ایفا کردند و هزینهها را کاهش دادند.
صنعت تولید محتوا نیز بخش قابل توجهی از متون، تصاویر و داراییهای تبلیغاتی را با کمک این فناوری تولید یا ویرایش کرد؛ تحولی که هم تولید را تسهیل کرد و هم پرسشهایی جدی درباره اصالت محتوا و مالکیت معنوی به وجود آورد.
در کنار کاربردهای مثبت، سال ۲۰۲۵ شاهد افزایش سوءاستفاده از هوش مصنوعی در حوزه امنیت دیجیتال بود.
نقض حریم خصوصی، سوءاستفاده از دادهها و تولید محتوای فریبنده به چالشهای جدی برای دولتها و پلتفرمها تبدیل شد.
ظهور «دستیارهای هوشمند»، سامانههایی که بدون نظارت مستقیم انسان تصمیمگیری میکنند، نگرانیها درباره امنیت و «توهمات هوش مصنوعی» را افزایش داد.
بر اساس گزارش سالانه تهدیدات دیجیتال شرکت مایکروسافت، تنها در ماه ژوئیه ۲۰۲۵ بیش از ۲۰۰ مورد فعالیت مرتبط با محتوای جعلی مبتنی بر هوش مصنوعی شناسایی شد.
این رقم بیش از ۲ برابر سال قبل و حدود ۱۰ برابر بیشتر از سال ۲۰۲۳ است.
یکی دیگر از تحولات ۲۰۲۵، تغییر تدریجی ماهیت رودرروییهای نظامی بود. در کنار جنگهای سنتی، بخش مهمی از تقابلها به حوزههای سایبری، اطلاعاتی و شناختی منتقل شد.
دولتها و بازیگران غیردولتی از هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای میدانی، پیشبینی سناریوهای نظامی و اجرای عملیات روانی استفاده کردند.
در اروپا، شرکت فرانسوی «کماند ایآی» با اتکا به دادههای شبیهسازیشده توانست ظرف چند دقیقه مسیرهای احتمالی پیشروی ارتش روسیه در حمله ۲۰۲۲ به اوکراین را پیشبینی کند.
در اوکراین نیز همکاری با شرکتهایی مثل پالانتیر به ساخت سامانههای پیشرفته «تصمیمسازی» انجامید.
این بازار همچنان تحت نفوذ شرکتهای آمریکایی است و پالانتیر سال گذشته برای نخستین بار بیش از یک میلیارد دلار قرارداد با دولت آمریکا امضا کرد و ارزش سهامش از ۲۰۲۰ تاکنون ۱۷۰۰ درصد رشد کرده است.
گزارشهای امنیتی در این سال نشان داد دولتها از هوش مصنوعی برای نفوذ به زیرساختهای دیجیتال، جمعآوری اطلاعات تاکتیکی، تولید و انتشار اطلاعات نادرست و تضعیف اعتماد عمومی در جوامع هدف استفاده کردند.
در ایران، تجربه هوش مصنوعی چهرهای دوگانه داشت. از یک سو، کاربران ایرانی از این فناوری برای ترجمه، آموزش آنلاین، تولید محتوا و حتی کسب درآمد استفاده کردند.
از سوی دیگر، نگرانی درباره استفاده حاکمیتی از هوش مصنوعی برای نظارت و کنترل دیجیتال، بیاعتمادی عمیقی در جامعه ایجاد کرد.
هوش مصنوعی و جنگ سایبری جمهوری اسلامی
بر اساس گزارش مایکروسافت، جمهوری اسلامی در کنار روسیه، چین و کره شمالی، از هوش مصنوعی برای ارتقای توان سایبری خود استفاده میکند.
این گزارش تاکید دارد که ایران از این فناوری برای خودکارسازی حملات، تولید محتوای جعلی، جعل هویت دیجیتال و عملیات نفوذ بهره برده است.
مایکروسافت هشدار داد این فناوری به هکرهای وابسته به جمهوری اسلامی اجازه داد ایمیلهای فیشینگ ساده را به پیامهایی حرفهای و متقاعدکننده تبدیل کنند و عملیات نفوذ را پنهانتر و دقیقتر کنند.
هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ نه ناجی مطلق بود و نه تهدیدی آخرالزمانی. این فناوری بیش از هر چیز نقش «تقویتکننده» را ایفا کرد؛ ابزاری که توان انسانها، سازمانها و دولتها را افزایش داد و همزمان ریسکها و مسئولیتهای تازهای به همراه آورد.
نتیجه استفاده از هوش مصنوعی برای افراد، سازمانها و حتی دولتها بیش از هر چیز به نحوه استفاده بستگی داشت.
با ورود به سال ۲۰۲۶، پرسش اصلی دیگر این نیست که هوش مصنوعی چه خواهد کرد، بلکه باید بدانیم جوامع چگونه با آن زندگی خواهند کرد. آینده به کسانی تعلق دارد که این فناوری را نه جایگزین فکر، بلکه ابزار تفکر بدانند.
ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین، پیش از دیدار با دونالد ترامپ، همتای آمریکایی خود، اعلام کرد آینده هرگونه توافق صلح و سازش احتمالی، به تضمینهای امنیتی مشخص و قابل اتکای ایالات متحده بستگی دارد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، زلنسکی در حالی که عازم آمریکا شده است، شنبه ششم دی گفت هنوز روشن نیست واشینگتن تا چه اندازه حاضر به ارائه این تضمینها باشد.
او تاکید کرد: «در شرایط فعلی امنیتی، برگزاری همهپرسی [در ارتباط با طرح صلح] ممکن نیست و کییف به تضمینهای امنیتی قوی نیاز دارد.»
زلنسکی ادامه داد درخواست ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، برای مشارکت اوکراینیهای ساکن روسیه در رایگیری، انتخابات را «بیاعتبار» میکند.
زلنسکی با تاکید بر «خطوط قرمز» اوکراین گفت مطمئن است امکان دستیابی به سازش وجود دارد.
او اضافه کرد: «ما برای مقابله با موج جدید حملات موشکی و پهپادی روسیه، به موشکهای پدافند هوایی بیشتری نیاز داریم.»
رییسجمهوری اوکراین قرار است پیش از ورود به آمریکا، در کانادا با مارک کارنی، نخستوزیر این کشور، دیدار کند.
همزمان مقامهای اوکراینی اعلام کردند در پی حملات هوایی شامگاه جمعه روسیه به کییف، دستکم یک نفر کشته و ۱۹ نفر زخمی شدند و جریان انتقال برق و گرمایش در بخشهایی از پایتخت اوکراین قطع شد.
ترامپ: زلنسکی چیزی در اختیار ندارد
رییسجمهوری آمریکا پنجم دی با لحنی صریح اعلام کرد زلنسکی بدون تایید او «هیچ چیز در اختیار ندارد» و «باید دید چه چیزی با خودش میآورد».
ترامپ در عین حال ابراز اطمینان کرد دیدار پیش رو میتواند «سازنده» باشد.
زلنسکی پیشتر در گفتوگو با اکسیوس گفته بود امیدوار است بتواند ترامپ را از پیشنهاد آمریکا درباره خروج کامل نیروهای اوکراینی از دونباس منصرف کند.
او همچنین گفت اگر نتواند واشینگتن را به اتخاذ موضعی «قوی» در برابر واگذاری سرزمین متقاعد کند، آمادگی دارد طرح صلح ۲۰ مادهای به رهبری آمریکا را به همهپرسی بگذارد؛ مشروط بر آنکه روسیه با آتشبس ۶۰ روزه موافقت کند.
ترامپ و زلنسکی قرار است هفتم دی در فلوریدا با یکدیگر دیدار کنند.
به گفته مقامهای دو طرف، محور اصلی این گفتوگوها، مساله سرزمین و آینده مناطق مورد مناقشه، بهویژه دونباس خواهد بود؛ موضوعی که به مهمترین مانع در مسیر پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین تبدیل شده است.
بر اساس اعلام کییف، این دیدار قرار است در اقامتگاه مارالاگو در پامبیچ فلوریدا برگزار شود؛ جایی که ترامپ بخشی از ملاقاتهای سیاسی خود را انجام میدهد.
زلنسکی چهارم دی نیز با استیو ویتکاف، نماینده ویژه ایالات متحده و جرد کوشنر، داماد ترامپ، گفتوگو کرد.
در همین حال، طرح صلح ۲۰ مادهای که زلنسکی از آن بهعنوان چارچوب اصلی پایان جنگ یاد میکند، بر ارائه تضمینهای امنیتی به اوکراین برای جلوگیری از حملات احتمالی روسیه در آینده تمرکز دارد.
مقامهای اوکراینی اعلام کردند در پی حملات هوایی روسیه به کییف، دستکم یک نفر کشته و ۱۹ تن دیگر زخمی شدند. این حملات همچنین به قطع برق و گرمایش در بخشهایی از پایتخت اوکراین انجامید.
خبرگزاری رویترز شنبه ششم دی به نقل از ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین، نوشت روسیه در این حملات از حدود ۵۰۰ پهپاد و ۴۰ موشک استفاده کرد.
بر اساس این گزارش، آژیرهای خطر در کییف به صدا درآمدند و چندین ساختمان مسکونی در هفت منطقه پایتخت آسیب دیدند.
یک کانال تلگرامی نظامی نیز خبر داد در جریان این حملات، از موشکهای کروز و بالستیک استفاده شد.
شرکت دولتی «اوکراینرگو» اعلام کرد تاسیسات انرژی در کییف و مناطق اطراف هدف قرار گرفتند و برق بیش از ۳۲۰ هزار خانوار در استان کییف قطع شده است.
وزارت خارجه اوکراین نیز گفت حدود یکسوم کییف بدون گرمایش مانده است.
این حملات در حالی انجام شد که قرار است زلنسکی و دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، هفتم دی در فلوریدا درباره پایان جنگ، خطوط کنترل سرزمینی و تضمینهای امنیتی گفتوگو کنند.
زلنسکی حملات اخیر را واکنش مسکو به تلاشهای واشینگتن برای پیشبرد مذاکرات صلح دانست و خواستار افزایش فشار آمریکا و اروپا بر روسیه شد.
او گفت عملیات امداد و نجات همچنان ادامه دارد و احتمال بالا رفتن شمار قربانیان میرود.
روسیه تاکنون واکنشی رسمی به این حملات نشان نداده است.
مسکو پیشتر اعلام کرد حملات خود را در چارچوب «اهداف نظامی» و در پاسخ به آنچه حمایت غرب از کییف میخواند، انجام میدهد.
کرملین همچنین اوکراین و متحدان اروپاییاش را متهم کرده که میکوشند طرح پیشنهادی آمریکا را برای توقف جنگ «تخریب» کنند.
آژانس خدمات ناوبری هوایی لهستان نیز در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد فرودگاههای ژشوف و لوبلین در جنوب شرق لهستان، پس از آنکه نیروهای مسلح این کشور در واکنش به حملات روسیه به اوکراین جنگندهها را به پرواز درآوردند، بهطور موقت تعطیل شدند.
در سالی که گذشت، در حالیکه اکثر تحلیلگران نگران تاثیر هوش مصنوعی، سرنوشت تورم و رکود پیش رو بودند، دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، از ایدهای رونمایی کرد که هیچکس انتظارش را نداشت؛ طرحی برای در هم کوبیدن نظم لیبرال حاکم بر دنیا و بازسازی رابطه اقتصاد ایالات متحده با جهان.
بزرگترین داستان اقتصادی سال ۲۰۲۵ نه هوش مصنوعی بود، نه تورم، رکود، یا فدرال رزرو، بلکه تلاش دولت آمریکا بود برای بر هم زدن نظم لیبرال حاکم بر دنیا و جایگزین کردن آن با نظمی نوین به محوریت و اولویت ایالات متحده.
این نظم نوین بر این باور بنا شد که کشورهایی مثل چین، سالها از فواید نظم لیبرال بهرهمند و ثروتمند شده و بازار ایالات متحده را قبضه کردهاند اما متقابلا بازار داخلی خود را به روی صنایع و محصولات آمریکایی نگشودهاند.
در همین حال، کسری رو به رشد تراز تجاری آمریکا در این مدل، نشانه ضعف و زوال اقتصاد ایالات متحده و وابستگی آن به سایر کشورها تعبیر میشد.
این کسری تجاری از نظر ترامپ به معنای از دست دادن شغل برای بازار کار آمریکا، سرریز رایگان فناوریهای پیشرفته آمریکایی برای خدمت به تقویت و توسعه اقتصادهای در حال رشدی چون چین و نهایتا تحلیل رفتن قدرت ملی ایالات متحده بود.
با توجه به جایگاه یگانه اقتصاد آمریکا در معادلات جهانی، ابزار مورد علاقه رییسجمهوری جدید، استفاده از تعرفه بود.
تعرفهها نه تنها برای محافظت از صنایع داخلی، بلکه برای بازگرداندن توازن به روابط تجاری و کاهش و تنظیم کسری تجاری با سایر کشورها بود و به تعبیر ترامپ، برای بازگرداندن عظمت به ایالات متحده.
پیام نظم نوین این بود که اگر تراز تجاری کشوری با ایالات متحده غیرمتعادل باشد - یعنی صادراتش به آمریکا به مراتب بیشتر از وارداتش از آمریکا باشد - لازم است بین تعرفههای سنگین، یا باز کردن بازارهایش برای محصولات و صنایع آمریکایی، یکی را انتخاب کند.
این سیاست، با دو چالش اساسی مواجه بود. اول اینکه از دیدگاه اقتصاد کلاسیک، ابزار انتخاب شده یعنی تعرفه با نظریه مزیت نسبی در تعارض بود. اقتصاد کلاسیک معتقد است که هیچ فضیلتی در خودکفایی نیست؛ حتی برای اقتصاد عظیم و متنوع آمریکا. هر کشوری باید روی تولید کالاهایی تمرکز داشته باشد که در آن به صورت نسبی مزیت دارد.
علاوه بر این، مطالعات نشان میدهد که تعرفهها در بلندمدت به جای افزایش اشتغال، باعث کاهش رقابت و نوآوری شده، قیمتها را برای مصرفکننده افزایش داده و در نهایت به ضرر اقتصاد داخلی و جهانی تمام میشود.
چالش دوم این بود که نظم لیبرال، مبتنی بر مشارکت و ایجاد نفع متقابل شکل گرفته بود، اما بنیان نظم جدید ایجاد محدودیت و فشار، و جریمه شرکای اقتصادی بود. این رویکرد، در مواردی مانند چین و اتحادیه اروپا، منجر به مقاومت و حتی جنگ تجاری شد و افزایش قیمت برای مصرفکننده و تضعیف روابط اقتصادی را در پی داشت و نتوانست کسری تجاری آمریکا را به طور پایدار کاهش داده و تراز کند.
در عین حال، کشورهایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی، از این فرصت برای گسترش همکاریهای اقتصادی استفاده کردند تا موقعیت خود را در اقتصاد آمریکا تقویت کرده و سرمایه و فناوری آمریکایی را در کلانپروژههای آتی خود شریک کنند.
فرصت فراهم شده برای تهران که از دست رفت
اجرای سیاست جدید با مذاکرات آمریکا و ایران همزمان شد، اما مقامات جمهوری اسلامی با بیتفاوتی از کنار فرصت به وجود آمده گذشتند و حتی پس از اجبار به مذاکره مستقیم، حاضر نشدند راجع به مسائل اقتصادی گفتوگو کنند.
و به این ترتیب، فرصتی تاریخی برای اقتصاد منزوی ایران، به سرعت از دست رفت.
ریشه این امتناع را نباید تنها در بیاعتمادی سیاسی یا ناشیگری دیپلماتیک جستوجو کرد؛ بلکه باید آن را در لایههای عمیقتر اقتصاد سیاسی ایران دید.
واقعیت این است که در ایران گروههای قدرتمندی شکل گرفتهاند که حیات و مماتشان به بازاری بسته، انحصاری و تحریفشده با تحریمها گره خورده است.
صنعت خودروی ایران روشنترین تصویر این وضعیت را به دست میدهد: وقتی واردات محدود باشد، تولیدکننده انحصاری میتواند کالای بیکیفیت را به قیمتی گزاف بفروشد و زیستبومِ مجوزها، سهمیهها و واسطهگریها به منبعی برای توزیع رانت و ثروت بدل میشود.
باز شدن درهای تجارت، حتی به صورت جزیی، به معنای مرگ این رانتهاست.
این منطق به صنایع سنگین و انرژی نیز قابل تعمیم است. زیرساختهای نفت و گاز ایران تشنه سرمایه و فناوری است، اما ورود سرمایهگذار خارجی یعنی شفافیت، رقابت واقعی و کاهش قدرت مانور «خودیهایی» که از کمیابی نفع میبرند.
در سیستمی که بر مبنای «دسترسی کنترلشده» بنا شده، سرمایهگذاری خارجی صرفا پول نیست، بلکه یک تهدید امنیتی برای ذینفعان وضع موجود است.
شاید مهمترین درس از بزرگترین داستان اقتصادی سال ۲۰۲۵ همین تفاوت رویکرد کشورهای مختلف به نظم نوین جهانی باشد. فرصتی که عربستان سعودی با جشنی پرشکوه به استقبالش رفت، ابتدا به ایران پیشنهاد شد اما جمهوری اسلامی حتی حاضر نشد دربارهاش گفتوگو کند.
ممکن است عدهای ایستادگی پکن مقابل آمریکا را پاسخ مناسبتری بدانند اما فراموش نباید کرد که چین اواخر دهه ۷۰ میلادی، در موقعیتی دشوار - از جهاتی قابل مقایسه با ایران امروز - انعطاف به خرج داد.
چین در آن زمان، اقتصاد کمونیستی را کنار گذاشت، پای میز مذاکره نشست، با نظم نوین همراه شد و ملزومات آن را فراهم کرد، از تله فقر گریخت، ۴۰ سال از موهبات نظم لیبرال بهره برد و به یک قدرت جهانی بدل شد و امروز به موقعیتی رسیده که شاید بتواند به آمریکا نه بگوید.
موفقیت یا شکست این نظم نوین در سالهای آتی مشخص خواهد شد اما تا جایی که به خاورمیانه مربوط است، برندگان و بازندگان آن مشخص شدهاند.
خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی، از گروه اصلی جداییطلبان جنوب یمن، موسوم به «شورای انتقالی جنوب»، خواست به تلاشهای میانجیگرانه ریاض و ابوظبی پاسخ دهند و از تشدید درگیریها خودداری کنند.
وزیر دفاع عربستان سعودی شنبه ششم دی در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس بار دیگر خواستار عقبنشینی نیروهای شورای انتقالی جنوب از اردوگاهها در استانهای حضرموت و المهره در یمن شد.
همزمان، ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در یمن شنبه اعلام کرد هرگونه اقدام نظامی از سوی این گروه اصلی جداییطلبان جنوب یمن در استان حضرموت که تلاشها را برای کاهش تنش تضعیف کند، برای حفاظت از غیرنظامیان، با پاسخ روبهرو خواهد شد.
بیانیه ترکی المالکی، سخنگوی این ائتلاف که از سوی خبرگزاری دولتی عربستان سعودی منتشر شد، پس از آن صادر شد که رشاد العلیمی، رییس شورای ریاستجمهوری یمن، از این ائتلاف درخواست تدابیر فوری کرد.
العلیمی خواستار اتخاذ تدابیر فوری برای حفاظت از غیرنظامیان در حضرموت در برابر «تخلفاتی که از سوی گروههای مسلح وابسته به شورای انتقالی جنوب انجام میشود»، شده بود.
گروه اصلی جداییطلبان جنوب یمن جمعه درخواست قبلی عربستان سعودی را برای عقبنشینی نیروهایش از مناطقی که اوایل ماه دسامبر تصرف کرده، رد و اعلام کرد به تامین امنیت استانهای حضرموت و المهره ادامه خواهد داد.
این گروه در بیانیهای در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد عملیات نظامیاش در این دو استان «با هدف مقابله با تهدیدات امنیتی» انجام میشود؛ از جمله «قطع مسیرهای تامین تدارکاتی» حوثیهای تحت حمایت جمهوری اسلامی که کنترل شمال کشور را در دست دارند.
یمن که همسایه عربستان سعودی است و در حاشیه دریای سرخ واقع شده، تا سال ۱۹۹۰ به دو کشور شمالی و جنوبی تقسیم شده بود.
بیرون راندن دولت قانونی یمن از عدن
شورای انتقالی جنوب که از حمایت امارات متحده عربی برخوردار است، طی هفتههای اخیر دولت مورد حمایت ریاض و به رسمیت شناخته شده از سوی جامعه بینالمللی را از مقر خود در عدن بیرون راند و مدعی کنترل گسترده بر سراسر جنوب یمن شد.
خبرگزاری رویترز ۱۷ آذر به نقل از شورای انتقالی جنوب یمن نوشت مقامهای ارشد دولت مورد تایید جامعه جهانی، عدن را ترک کردند.
دولت رسمی یمن از سال ۲۰۱۴ و پس از سقوط صنعا به دست حوثیها، عدن را بهعنوان پایتخت موقت برگزیده بود.
وزیر دفاع عربستان سعودی در پیام خود خواست تا اختلافات از راه اجماع حلوفصل شود.
او نوشت: «زمان آن رسیده است که شورای انتقالی جنوب به تلاشهای میانجیگرانه عربستان سعودی و امارات متحده عربی با پایان دادن به تشدید تنشها، عقبنشینی نیروها از اردوگاهها در دو استان (حضرموت و المهره) و تحویل مسالمتآمیز آنها به مقامات محلی، پاسخ دهد.»
خالد بن سلمان تاکید کرد: «مسئله جنوب در هرگونه راهحل سیاسی جامع همچنان مطرح خواهد بود و باید از طریق اجماع، پایبندی به تعهدات و اعتمادسازی میان همه یمنیها حلوفصل شود، نه از طریق ماجراجوییهایی که تنها به دشمنِ همگان خدمت میکند.»
او روشن نکرد که منظورش از «دشمن همگان» چه افراد یا گروههایی هستند.