خودروسازان، خودروهای فرسوده، کیفیت سوخت؛ عامل آلودگی هوا چیست؟
مقامهای دولتی میگویند ۶۰ درصد آلودگی هوا در ایران که سالانه ۲۵ هزار نفر را میکشد ناشی از حمل و نقل موتوری است. از میان اجرا نشدن قانون هوای پاک، نقش خودروسازان، عدم اسقاط خودروهای فرسوده یا «بنزین پتروشیمی»، کدام یک میتواند عامل اصلی آلودگی هوا باشد؟
شهرهای مختلف در ایران از جمله تهران، بار دیگر درگیر آلودگی هوا شدهاند. طبق آمارها، پایتخت از سال ۱۳۹۵ تاکنون، تنها ۱۵ درصد روزهای سال آلوده نبوده است و مردم تقریبا هر هفته شش روز در هوای آلوده تنفس کردهاند.
تعداد مرگ و میر سالانه منتسب به آلودگی هوا در کل کشور ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر و در تهران سالانه هفت هزار نفر اعلام شده است.
خسارت مالی سالانه آلودگی هوا در ایران ۱۲ میلیارد دلار، برابر ۵۹۷ هزار میلیارد تومان، برآورد میشود.
جمهوری اسلامی که این روزها درگیر انواع کمبودها در اکثر حوزههاست و آنها را «ناترازی» مینامد، با یک ابربحران هم روبهروست: بحران محیط زیست که آلودگی هوا تنها بخشی از آن است.
اکثر شهرهای بزرگ در نیمه نخست هر سال درگیر ریزگرد هستند و در نیمه دوم سال، همزمان با سرد شدن هوا، درگیر «وارونگی دما» میشوند.
در این پدیده، برخلاف حالت طبیعی، با افزایش ارتفاع، دما نیز زیاد و در این شرایط درجه حرارت پایین جو کمتر از طبقه فوقانی میشود. وارونگی دما معمولا باعث ماندن آلودگی هوا در ارتفاع نزدیک زمین میشود.
در حالی که تصویب و اجرای سریع قانون موسوم به «عفاف و حجاب» از ابتدای امسال در دستور کار سه قوه قرار گرفته است، قانون هوای پاک که سال ۱۳۹۶ تصویب شد، پس از گذشت حدود هفت سال، به حاشیه رفته است.
طبق قانون هوای پاک،۱۷۴ تکلیف به عهده ۲۳ دستگاه کشور گذاشته شده است اما تنها ۴۰ درصد تکالیف این قانون اجرا شده است.
نقش حمل و نقل عمومی فرسوده و خودروسازان
علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ۱۹ آذر ۱۴۰۳ تصریح کرد ۶۰ درصد آلودگی هوای کشور مربوط به سامانه حمل و نقل موتوری است.
به گفته رئیسی، ۱۱ میلیون از ۱۲ میلیون موتور سیکلت و دو و نیم میلیون از ۱۴ میلیون خودروی موجود در کشور فرسوده هستند.
خودروهای غیرفرسوده کشور، عموما تولیدات دو خودروساز اصلی یعنی ایرانخودرو و سایپا هستند. دو خودروساز انحصاری بازار ایران که به گفته روحالله لک علیآبادی، نماینده دورود در مجلس شورای اسلامی، «نه جان مردم برایشان ارزش دارد نه محیط زیست و نه آلودگی هوا».
در دهه ۸۰ خورشیدی، قانونی موسوم به «قانون اسقاط» در کشور اجرا شد که با تعیین سن فرسودگی خودرو، خودروسازان را ملزم به تعویض خودروهای فرسوده میکرد. این قانون در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی عملا به فراموشی سپرده شد.
اگرچه این روزها مقامات و برخی رسانهها همزمان با زمزمه افزایش قیمت سوخت، سهم خودروها در آلودگی هوا را میشمارند اما به نظر نمیرسد ابربحران محیط زیست در ایران یک سر به عهده حمل و نقل باشد.
در سالهای شیوع کرونا که حمل و نقل به دلیل محدودیتهای تردد، به طرز بیسابقهای در شهرها کاهش یافته بود، باز هم آلودگی هوا وجود داشت. سمت دیگر این بحران، نیروگاهها و صنایع هستند.
نفتایی به نام بنزین
روزنامه اصلاحطلب سازندگی، چاپ تهران، در شماره ۲۰ آذر ۱۴۰۳ خود به نقش تحریمها و «سیاست پایین نگه داشتن قیمت بنزین» به عنوان عوامل آلودگی هوای تهران پرداخت.
مشابه همین روایت در برخی رسانههای حامی دولت به چشم میخورد.
رسانههای داخلی اما اشاره چندانی به کیفیت بنزین توزیع شده در جایگاهها ندارند.
اردیبهشت ۱۴۰۳، پیش از مرگ ابراهیم رئیسی، دولت سرمایهگذاری سه میلیارد دلاری برای تولید نوعی نفتا موسوم به «بنزین پتروشیمی» انجام داد. محصولی که قیمت آن بسیار کمتر از بنزین واقعی و البته، آلودگی آن هم بسیار بیشتر از بنزین واقعی است.
از سهم نفتا در شبکه توزیع سوخت کشور هیچ آماری در دست نیست.
در پی تداوم بحران آلودگی هوا در ایران، مدارس و دانشگاهها در تعدادی از شهرهای کشور تعطیل یا غیرحضوری شدند. این تعطیلی فردا، پنجشنبه ۲۲ آذر نیز ادامه خواهد داشت.
میرمحمد غراوی، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران، اعلام کرد به علت تداوم آلودگی هوا، کلاس درس همه مقاطع تحصیلی، دانشگاهها، ادارات، دستگاههای اجرایی ملی، استانی، نهادهای عمومی و غیردولتی استان تهران به غیر از دماوند و فیروزکوه در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ۲۱ و ۲۲ آذر تعطیل است.
همزمان مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان گفت مدارس کلانشهر اصفهان و برخی شهرستانهای استان به دلیل «تداوم پایداری جو و وارونگی دما» در تمامی مقاطع تحصیلی غیرحضوری شد.
در استان مرکزی، بهروز ایراننژاد، رییس اورژانس پیشبیمارستانی و حوادث دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی، چهارشنبه گفت که ۹۰۰ نفر بیمار قلبی و تنفسی به علت آلودگی هوا از اول آبان تا ۲۰ آذر، به مراکز درمانی اراک مراجعه کردند.
به علت آلودگی هوا، مدارس ابتدایی شهرهای اراک، ساوه و شازند، چهارشنبه به دلیل انباشت آلایندههای جوی تعطیل شد.
داوود میرشکار، دبیر کارگروه اضطراری آلودگی هوای استان خوزستان، شامگاه سهشنبه ۲۰ آذر گفت تمامی مقاطع تحصیلی پیشدبستانی، ابتدایی و دوره متوسطه اول و دوم شهرستانهای اهواز، حمیدیه، باوی، کارون، رامهرمز، ماهشهر، هندیجان، اندیمشک، دزفول، شوشتر، شوش، کرخه، هویزه، دشت آزادگان، شادگان، آبادان، خرمشهر و بهبهان در نوبتهای صبح و عصر چهارشنبه به صورت غیرحضوری برگزار میشود.
صدیقه ترابی، معاون سازمان محیط زیست، درباره بررسی روزهای آلوده در همه کلانشهرهای ایران طی سه سال گذشته، اعلام کرد: «اهواز، اصفهان، تهران، مشهد، کرج و اراک به ترتیب آلودترین شهرهای ایران هستند.»
او گفت که در سه سال گذشته، حدود ۵۵ درصد از کل روزهای اهواز آلوده بوده است: «رتبه اول آلودگی هوا برای اهواز است که با دو دسته متفاوت از آلایندههای طبیعی مثل گرد و غبار و آلایندههای ناشی از فعالیت انسانی مثل صنایع و نیروگاه و ... درگیر است. اهواز با آلودگی ناشی از سوزاندن فلرها، مازوت و آلودگیهای نفتی و سوزاندن پسماندها مواجه است و به همین دلیل بدترین وضعیت را از نظر آلودگی هوا دارد.»
بنا به گفته ترابی، آلودگی شهرهای اصفهان، تهران، مشهد، کرج و اراک ناشی از منابع و فعالیتهای انسانی است که تعدادی از این منابع، ساکن هستند؛ مثل فعالیت صنایع، نیروگاهها و پتروشیمیها و منابع متحرک مثل خودروها و ناوگان حملونقل که باعث آلودگی میشوند.
با وجود گزارشها درباره ارتباط جمهوری اسلامی با مخالفان حاکم بر دمشق، علی خامنهای وعده بازپسگیری سوریه را داد و با اشاره تلویحی به نقش ترکیه، سقوط بشار اسد را «محصول یک نقشه مشترک» آمریکایی و اسرائیلی خواند. او تهدید کرد که در این شرایط، «خالی کردن دل مردم» جرم است.
رهبر جمهوری اسلامی گفت که برخی در خارج از کشور و با رسانههای فارسیزبان «دل مردم را خالی میکنند» که «جور دیگری باید با آنها برخورد کرد» اما در داخل کسی نباید این کار را بکند و باید با آن برخورد شود.
بر خلاف روال معمول سالهای اخیر، سخنرانی خامنهای به طور زنده از صداوسیما پخش نشد. روابط عمومی این سازمان، دلیل این موضوع را تصمیم دفتر او ذکر کرد.
خامنهای گفت: «مناطق تصرفشده سوریه به وسیله جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد. شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد و آمریکا هم به وسیله جبهه مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.»
این سخنان در حالی بیان شد که رسانهها از ارتباط جمهوری اسلامی با مخالفان حاکم بر دمشق خبر دادهاند.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز بدون اشاره مستقیم به سقوط حکومت اسد، بر ادامه روابط دو کشور «بر اساس علایق و منافع مشترک و عمل به تعهدات حقوقی بینالمللی» تاکید کرده است.
خامنهای بدون ذکر نام گروههای مخالف حاکم بر سوریه گفت: «البته این مهاجمینی که گفتم هر کدام یک غرضی دارند. اهدافشان با هم متفاوت است؛ بعضیها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمیناند.»
او افزود که آمریکا به دنبال «محکم کردن جای پای خود» است اما: «این اتفاق نخواهد افتاد.»
خامنهای پیش از این نیز بارها در مناسبتهای مختلف، وعده اخراج آمریکا را از منطقه داده است.
خامنهای: خالی کردن دل مردم جرم است
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی چهارشنبه ۲۱ آذر خود گفت: «دستگاه اطلاعاتی ما از چند ماه قبل گزارشهای هشداردهندهای را به مسئولان سوریه منتقل کرده بود. من البته نمیدانم این گزارشها به دست مقامات بالا رسیده بود یا نه، همان وسطها گم و گور شده بود.»
در روزهای گذشته رسانههای حکومتی نیز رویکردی مشابه خامنهای داشتند و شبیه همین سخنان را مطرح کردند.
برخی رسانهها در ایران پیش از این ضمن بازنشر سخنان خامنهای تلاش کردهاند کدهایی ارائه دهند و بگویند او هشدارهای لازم را درباره اقدامات احتمالی برای سرنگونی اسد، به او داده بود اما در سخنان منتشر شده، نشانی از این موضوع دیده نمیشود.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنان امروز خود با اشاره به جنگ ایران و عراق گفت که حکومت ایران با «حوادث تلخ» مواجه شده اما: «در این حوادث جمهوری اسلامی یک لحظه دچار انفعال نشده است.»
خامنهای اضافه کرد: «عدهای همتشان این است که دل مردم را خالی کنند و طوری وقایع را تصویر میکنند که مردم را بترسانند. این جرم است.»
او در ادامه گفت: «برخی در خارج از کشور و با رسانههای فارسیزبان این کار را میکنند که جور دیگری باید با آنها برخورد کرد اما در داخل کسی نباید این کار را بکند و اگر کسی در تحلیل یا بیان خود به گونهای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و باید با آن برخورد شود.»
در روزهای گذشته برخی مقامات سابق جمهوری اسلامی از بینتیجه بودن هزینهکرد دهها میلیارد دلار، هفت هزار و ۳۰۸ کشته و مجروح و هزاران نفر بازمانده مستمریبگیر بر اثر دخالت ایران در سوریه و حمایت از اسد انتقاد کردند.
در سالهای گذشته برخی فعالان سیاسی به دلیل انتقاد از دخالت جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه به زندان محکوم شدهاند.
بسیاری از مقامات غربی از جمله مایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سقوط اسد را بیانگر ضعیف شدن روسیه و ایران به عنوان حامیان او دانستند.
با این حال خامنهای گفت: «آن تحلیلگرِ نادانِ بیخبر از معنای مقاومت که خیال میکند مقاومت ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد؛ من عرض میکنم به حول و قوه الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی و مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.»
رهبر جمهوری اسلامی پس از مرگ حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزبالله لبنان نیز از اعضای این گروه خواسته بود «ناامید» نشوند.
با فروپاشی رژیم اسد، حکومت ایران بار دیگر شاهد ضربهای به نفوذ منطقهای خود بود زیرا حکومت پیشین سوریه نقشی محوری در ارتباط تهران و حزبالله ایفا میکرد و در انتقال تسلیحات و مهمات به این گروه دست داشت.
حمله تلویحی خامنهای به ترکیه
رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه همچنین گفت که «نباید تردید کرد آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک» از آمریکا و اسرائیل است.
او گفت که در زمینه «قرائنی داریم» اما به این قرائن یا شواهد دیگر اشاره نکرد.
خامنهای با اشاره تلویحی به ترکیه افزود «یک دولت همسایه سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا میکند ولی عامل اصلی توطئهگر و نقشهکش اصلی و اتاق فرمان اصلی»، در آمریکا و اسرائیل است.
در روزهای گذشته برخی مقامات جمهوری اسلامی علیه ترکیه سخن گفتهاند.
امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس، در حساب ایکس خود نوشت: «دیر یا زود، ترکیه هزینههای بزرگی بابت خیانت به جبهه مقاومت و منافع ملی ایران خواهد داد.»
خبرگزاری رویترز به نقل از منابعی گزارش داده بود مخالفان اسد اوایل امسال طرح خود را برای سرنگونی او به ترکیه ارائه کردند و این کشور آن را تایید کرد.
همزمان گروههای مورد حمایت آنکارا از تصرف شهر منبج در درگیری با کُردهای مورد حمایت آمریکا خبر دادند.
گرچه مقامهای ترکیه بهطور رسمی دخالت در سقوط حکومت بشار اسد در سوریه را تکذیب کردهاند اما منافع پرشمار سیاسی و اقتصادی آنکارا در تحولات اخیر سوریه، نشان از اثرگذاری دولت رجب طیب اردوغان در رخدادهای اخیر دارد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی چهارشنبه ۲۱ آذر خود درباره تحولات سوریه تصریح کرد بر اساس قرائنی که دارد، «یک دولت همسایه سوریه» نقش آشکاری در تحولات سوریه ایفا کرده و میکند.
اشاره تلویحی او به ترکیه بود.
از زمان آغاز حملات گروه «تحریر شام»، بسیاری از رسانهها و تحلیلگران تاکید کردند حملات به حکومت حزب بعث سوریه، «با پشتیبانی و چراغ سبز ترکیه» آغاز شده است.
بر اساس گزارشی از خبرگزاری رویترز، درگیری نظامی اسرائیل در لبنان علیه گروه حزبالله باعث شد جمهوری اسلامی به عنوان حامی رژیم اسد به شدت درگیر باشد و روسیه نیز حواسش از سوریه پرت شود. از سوی دیگر به دنبال شکست تلاش رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه، برای تعامل با دولت سوریه، مخالفان اسد طرح خود را برای ساقط کردن او به آنکارا ارائه دادند و تاکید کردند: «نیازی نیست شما کاری انجام دهید. فقط مداخله نکنید.»
اگرچه مقامات ترکیه از جمله هاکان فیدان، وزیر امور خارجه این کشور که پیشتر برای مدت حدود هفت سال ریاست دستگاه امنیتی ترکیه را بر عهده داشت، تاکید کردهاند آنکارا در این سقوط نقشی نداشته، منافع سیاسی و اقتصادی ترکیه در سقوط حکومت سوریه به تردیدها درباره این سخنان دامن میزند.
فیدان پس از سقوط دولت اسد و به دنبال برگزاری نشست بررسی تحولات سوریه در دوحه گفت: «آنکارا از رویکرد سازنده روسیه و ایران در قبال بحران سوریه قدردانی میکند. سوریه نباید هیچ یک از همسایگان خود را تهدید کند.»
چند روز پیش از این اظهارات و در آخرین ساعات حکومت اسد، اردوغان گفت که امیدوار است در مسیر حرکت مخالفان سوری به سوی دمشق مشکلی پیش نیاید.
رسانهها دو دلیل سیاسی برای حمایت و پشتیبانی ترکیه از سقوط حکومت اسد در سوریه مطرح کردهاند: نخست آن که اردوغان به دلیل امتناع اسد از همکاری، به سمت گزینههای غیردیپلماتیک مایل شد.
دیگر این که اردوغان در تلاش است پیش از آغاز به کار رسمی دونالد ترامپ، رییسجمهوری منتخب ایالات متحده در بهمن ماه ۱۴۰۳، ابزاری برای چانهزنی در دست داشته باشد تا او از کُردهای سوریه که ترکیه آنها را «خطراتی بالقوه برای خود» میداند، حمایت نکند.
یگانهای «مدافع خلق کرد سوریه» که در شمال این کشور، در مجاورت مرزهای جنوبی ترکیه حضور دارند، از سوی آنکارا وابسته به گروه «پکک» (حزب کارگران کردستان) معرفی میشوند.
پکک از سوی ترکیه به عنوان گروه تروریستی شناخته میشود.
از سوی دیگر، آمارهای متفاوتی از تعداد پناهجویان سوری در ترکیه اعلام میشود.
بر اساس این آمارها، برآورد میشود بین دو تا هفت میلیون آواره سوری در ترکیه حضور داشته باشند.
اسفند ۱۴۰۲، امید اوزداغ، رهبر حزب ظفر، با بیان این که پنج میلیون سوری ثبتنام شده و دو میلیون سوری قاچاق در ترکیه زندگی میکنند، نرخ تولد سوریها را نسبت به ترکها بالاتر دانست و آن را «خطری برای آینده ترکیه» ارزیابی کرد.
علاوه بر این، جمعیت پناهجویان سوری در ترکیه، بر بازار و اقتصاد این کشور نیز تاثیراتی داشته است.
بازگشت سوریها به کشورشان برای دولت ترکیه که از سوی مخالفان تندرو به «مماشات با پناهجویان» متهم است، دستاورد مثبتی محسوب میشود.
از دیگر سو، ترکیه در صورت دسترسی به سرزمینهای شمال سوریه، میتواند از نظر اقتصادی زمینه اتصال آسیای مرکزی به شرق مدیترانه را فراهم کند.
تبدیل مرغداری به زندانی با جمعیت متراکم ، نبود تهویه و آب آشامیدنی سالم و بالا زدن مداوم فاضلاب در زندان، شیوع انواع بیماریها، وفور حشرات و حیوانات موذی و شرایط سخت کودکان و مادران زندانی آنها، بخشی از گزارشی است که سازمان حقوق بشر ایران درباره زندان قرچک ورامین منتشر کرده است.
این گزارش که با عنوان «زندان قرچک؛ جهنمی برای زنان و کودکان» به مناسبت روز جهانی حقوق بشر منتشر شده، این زندان را یکی از «تاریکترین نمادهای نقض سیستماتیک حقوق بشر در جمهوری اسلامی» توصیف کرده است.
تبدیل مرغداری به زندان
سازمان حقوق بشر ایران تهیه این گزارش را مدیون زنان کنشگر و زندانی سیاسی دانسته است که مدتی از حبس خود را در زندان قرچک گذراندهاند.
براساس این گزارش، بندهای این زندان در واقع درون سولههایی ایجاد شدهاند که قرار بود طیور را در خود جای دهند، اما اکنون سالهاست که بدون رعایت هرگونه استانداردی به محل نگهداری زنان زندانی، از جمله زندانیان سیاسی، تبدیل شده است.
بر اساس این گزارش، زندان قرچک ورامین نهتنها استانداردهای جهانی را زیر پا میگذارد، بلکه ابتداییترین اصول کرامت انسانی را نیز نادیده میگیرد.
به گفته سازمان حقوق بشر ایران، زنان در زندان قرچک در فضایی بسیار کوچک، بدون تهویه و نور کافی نگهداری میشوند و آب نوشیدنی ناسالم، کیفیت پایین غذا، نبود خدمات بهداشتی و درمانی مناسب و رفتارهای تحقیرآمیز و جنسیتزده، بخشی از رنج روزمره زندانیان است.
این مکان در ابتدا از مرغداری به مرکز ترک اعتیاد مردان تغییر کاربری داد، اما پس از آنکه مسئولان تصمیم گرفتند آن را به زندان زنان تبدیل کنند، تغییر خاصی در ساختمان آن ایجاد نکردند، بهطوری که بندها پنجره ندارند و زمانی که درهای آهنی هواخوریها بسته شوند، تنها چیزی که دیده میشود، دیوار است.
به گفته کسانی که حبس در محیط «مملو از خشونت» قرچک را تجربه کردهاند، بسیاری از زندانیان به دلیل تراکم جمعیت بسیار بالا و کمبود امکانات اولیه، حتی از جای خواب محروماند و «کفخواب» محسوب میشوند.
در اغلب ماههای سال به طور متوسط بین ۱۵۰۰ تا دو هزار زن در این زندان در حبس هستند. هر کدام از سالنهای زندان قرچک گنجایش کمتر از صد نفر را دارد، اما معمولا بیش از ۱۵۰ نفر در آنها زندگی میکنند که در برخی شرایط این جمعیت به ۶۰۰ نفر هم رسیده است به طوری که زندانیان در کف زندان هم جای خواب نداشتند.
طبق این گزارش، وضعیت نابسامان بهداشتی، کمبود امکانات و اقدامات تنبیهی سرسختانه، زندان قرچک ورامین را به «تبعیدگاه بسیاری از زندانیان سیاسی و مدنی زن» تبدیل کرده است.
زندان قرچک آزمونی برای جامعه جهانی
محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، درباره این گزارش گفت: «زندان قرچک نمادی از انکار آشکار انسانیت و کرامت بشر است. ادامه فعالیت چنین مکانهایی که لکه ننگی بر وجدان جهانی است. امروز، بیش از هر زمان دیگری، باید از جامعه جهانی بخواهیم که در برابر این نقض گسترده حقوق بشر سکوت نکنند.»
امیریمقدم با تاکید بر لزوم اقدام جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری برای پایان دادن به فعالیت این زندان گفت: «زندان قرچک نباید صرفا یک موضوع داخلی تلقی شود؛ بلکه آزمونی برای جامعه جهانی است که آیا میتواند برای دفاع از کرامت انسانی و حقوق بشر بهصورت متحد عمل کند یا خیر. بستهشدن این زندان نهتنها گامی ضروری برای احقاق حقوق زندانیان، بلکه نمادی از پایبندی جهانی به عدالت و انسانیت خواهد بود.»
سازمان حقوق بشر ایران با هشدار درباره اینکه وجود چنین مکانهایی، بهویژه در قرن بیست و یکم، یادآور این است که عدالت و کرامت انسانی همچنان در بسیاری از نقاط جهان قربانی میشوند، بر لزوم بستهشدن فوری زندان قرچک و انتقال تمامی زندانیان به مکانهایی با حداقل استانداردهای بینالمللی تاکید کرد.
حشرات و حیوانات موذی، آب ناسالم و معضل فاضلاب
زندانیان در این گزارش از وفور حشرات و حیوانات موذی، از جمله سوسک موش، سمندر، مارمولک، آبدزدک و حتی رتیل سمی در محل زندگی خود خبر دادهاند.
به گفته زندانیان، آب زندان قابل نوشیدن نیست و درصورتیکه جوشانده و تصفیه نشود، باعث بیماریهای مختلف گوارشی و کلیوی میشود. زندانیان سیاسی که مدتی به این زندان تبعید شده بودند، میگویند این آب حتی برای استحمام نیز قابل استفاده نیست.
یکی از زندانیان سیاسی که در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت و در این زندان نگهداری شده بود، گفت در اثر استحمام با آب پر از املاح زندان قرچک، دچار اگزمای پوستی شد و پس از آزادی درمان او حدود یک سال طول کشید.
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل که به همراه با عالیه مطلبزاده، روزنامهنگار و فعال مدنی، در تیر ۱۴۰۱ به این زندان تبعید شدند، در نامهای مشترک نوشته بودند: «شرایطی که سختی و بدی هوای سوزناک و جهنمی آن، آلوده و غیرقابل شرب و حتی غیر قابل استحمام بودن آب، ساختمان سولهمانند، بدون نور طبیعی و جریان هوا، فاضلاب و تاسیسات فرسوده و زیرساختهای نامناسب جهت زندگی انسان تنها بخشی از رنج فزاینده و پایان ناپذیر تحمیلشده بر جان تکتک زنان این زندان است.»
طبق این گزارش، زندان قرچک سیستم تصفیه آب ندارد و زنانی که بسیاری از آنها هیچ قدرت مالی ندارند نیاز به آب آشامیدنی سالم داشته باشند، ناچارند هر بطری آب معدنی را به قیمت بالا از فروشگاه زندان خریداری کنند.
در عین حالت، آب لولهکشی کمکیفیت موجود نیز در فصل گرما به طور مداوم قطع میشود.
از سوی دیگر، مسئولان زندان به دلیل قطعی مکرر آب، کولرهای آبی داخل بندها و سالنها را خاموش میکنند و وجود گرمای غیرقابل تحمل در داخل بندها، در بسیاری از موارد به افزایش تنشهای روانی میان زندانیان و بروز درگیریهای شدیدمیان همبندیان منجر میشود.
طبق گزارش سازمان حقوق بشر ایران، هر سالن زندان قرچک با حضور میانگین ۱۵۰ زندانی، حداکثر سه یا چهار دستشویی دارد که سیستم مناسب دفع فاضلاب انسانی را ندارند.
مژگان کشاورز، فعال حقوق زنان که مدتی در قرچک محبوس بود، به سازمان حقوق بشر ایران گفت: «گاهی فاضلاب زندان قرچک از کف محوطه هواخوری بالا میزند و به تدریج تمام کف هواخوری بندها را میپوشاند؛ بهطوری که زنان امکان رفتن به هواخوری را نمییابند. فضای زندان را بوی تعفن پر میکند و به طور خاص شبها حال زندانیان از بوی بد، خراب میشود.»
او افزود: «جاریشدن فاضلاب در کف سالنها موجب هجوم حشرات شده و بوی مسموم نیز مشکلات تنفسی برای زندانیان محبوس در این بندها ایجاد کرده است.»
طبق این گزارش بالا زدن فاضلاب زندان در شرایطی رخ میدهد که باجههای تلفن زندانیان در هواخوری قرار دارد و زندانیان مجبور میشوند برای استفاده از تلفن از میان فاضلاب عبور کنند.
مژگان اینانلو، کارگردان، نویسنده و مستندساز که در پی حمایت از خیزش «زن، زندگی، آزادی»، بازداشت و برای مدتی در قرچک زندانی بود، میگوید که در زمان بازداشت او در زندان، در یک سالن ۳۰ نفره ۱۷۵ نفر گنجانده شده بودند و برای این افراد تنها دو توالت سالم وجود داشت.
او گفت این سالن چهار دوش حمام داشت که فشار آب آنها آنقدر کم بود که اگر شیر توالت باز میشد، آب دوش قطع میشد.
طبق این گزارش، مساله سرویسهای بهداشتی تنها مربوط به زندانیان نیست، بلکه ملاقاتکنندگانی هم که از راههای میآیند به سرویس بهداشتی دسترسی ندارند.
نبود دسترسی به خدمات بهداشت و درمان مناسب
طبق این گزارش، با وجود تعداد بالای بیماران در زندان، امکان ویزیت بیماران از سوی پزشک بسیار محدود است و معمولا از هر بند حداکثر پنج نفر ویزیت میشوند. چشمپزشک و دندانپزشک به ندرت به زندان مراجعه میکند و خدمات دندانپزشکی، به جز کشیدن دندان، باید با هزینه شخصی بیمار انجام شود.
این گزارش افزود آزمایشگاه بهداری زندان نیز نمیتواند اکثر آزمایشها را انجام بدهد و در صورتی که اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان صورت گیرد، هزینه آن بر عهده فرد زندانی است.
به گفته یکی از زندانیان سیاسی، حتی در چند مورد که زندانیان مشغول به کار در آشپزخانه با آب جوش به شدت سوختند، مسئولان زندان از انتقال آنها به بیمارستان خودداری کردند و پس از تجویز مسکن و پماد سوختگی، آنها را به بند بازگرداندند.
در عین حال، مسئولان با وجودی که در تجویز و ارائه داروهای مورد نیاز زندانیان به شدت سختگیری میکنند، اما تجویز و تحویل قرصهای خوابآور و مسکن در زندان بسیار رایج است و از این کار به عنوان روشی برای ساکت کردن زندانیان استفاده میشود.
در همین حال، در مواردی که بیماریهای خطرناک شایع میشود، مسئولان زندان جلوی اطلاعرسانی در این مورد را میگیرند.
مژگان اینانلو به سازمان حقوق بشر اسران گفت زمانی که شپش موی سر در بند او شایع شده بود، «وکیل بند گفت هرکی تلفن کنه و بگه شپش افتاده به بند، تلفنش را قطع میکنیم و خودش را میاندازیم انفرادی.»
طبق این گزارش، نوار بهداشتی برای زنان در زندان کالایی پولی است و حتی زندانیان زنی که از خانواده طرد شده و پولی در اختیار ندارد، باید از فروشگاه زندان نوار بهداشتی خریداری کنند.
کیفیت بد غذا
مژگان اینانلو، میگوید: «اغراق نمیکنم، آنقدر کیفیت غذا کم و هولناک بود، وقتی قابلمه غذا را میآوردند، اولین حرف وکیل بند این بود که من چطور این غذا [ی اندک] را بین این همه آدم تقسیم کنم؟»
یک زندانی سیاسی دیگر، که نامش در این گزارش فاش نشده، گفت زندانیان اجازه استفاده از اجاق را نداشتند و برخی از زندانیان با هزینه خود از بیرون زندان پلوپز خریدند تا بتوانند برنج، سیبزمینی یا تخممرغ آبپز کنند، اما مسئولان زندان بعد از مدتی به دلیل نامعلوم تمام این پلوپزها را جمع کردند و بردند.
او گفت: «معلوم شد بردند به واحد اداری و خودشان استفاده میکنند.»
نبود تفکیک جرایم
در این زندان اصل تفکیک مجرمان نیز رعایت نمیشود و در حال حاضر بیشتر زندانیان سیاسی به بند هفت و کنار زندانیان خطرناک منتقل شدهاند.
از سوی دیگر، معتادان و زندانیانی که مبتلا به بیماریهای واگیردار، از جمله ایدز و هپاتیت بی هستند، از سایر زندانیان تفکیک نشدهاند. برخی از آنها گاهی با تهدید سایر زندانیان به مبتلاکردن آنها از طریق سوزن آلوده به خون، از زندانیان دیگر باجگیری میکنند.
کودکان و مادران زندانی
این گزارش با اشاره به حضور کودکان با مادرانشان در شرایط غیربهداشتی و خطرناک زندان، به مشکلات گسترده مادران در زمینه مدارک هویتی و سرپرستی این کودکان اشاره کرد و گفت بسیاری از مادران از ترس اینکه فرزندشان به بهزیستی تحویل داده شود در اضطراب شدیدی به سر میبرند و سرنوشت این کودکان که برخی از آنها در زندان به دنیا میآیند، عمدتا با ابهام همراه است.
تاکید بر لزوم تعطیلی زندان قرچک و پیگرد قضایی مسئولان
سازمان حقوق بشر ایران در پایان گزارش خود با ارائه توصیههایی، بر لزوم تعطیلی فوری این زندان تاکید کرد و گفت تمامی زندانیان در این مرکز باید به مکانهایی با استانداردهای انسانی و بینالمللی منتقل شوند.
این سازمان با تاکید بر لزوم تضمین حقوق زنان و کودکان زندانی و پایان تبعید زندانیان سیاسی به این مرکز، خواستار بازدید منظم تیمهای حقوق بشری مستقل از این محل و ارائه گزارشهای شفاف از سوی آنها شد.
این گزارش تاکید کرد مسئولان زندان قرچک و مقامهای مرتبط با این زندان باید در برابر نقض حقوق بشر پاسخگو شوند و تحت پیگرد قضایی قرار گیرند.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به بیانیه مشترک آلمان، فرانسه و بریتانیا درباره افزایش فعالیتهای هستهای تهران، گفت که تصمیم اخیر برای فعالسازی شمار بیشتری از سانتریفیوژهای پیشرفته، در چارچوب حقوق مصرح اعضای معاهده منع اشاعه تسلیحات هستهای (انپیتی) است.
اسماعیل بقائی سهشنبه ۲۰ آذر، ساعاتی پس از انتشار بیانیه سه کشور اروپایی، موارد مطرحشده در این بیانیه را رد کرد و گفت: «اقدامات ایران با اطلاعرسانی مقتضی و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام گرفته است. مایه تاسف است که سه کشور اروپایی بدون توجه به دستاوردهای سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی به تهران که میتوانست مبنایی برای تقویت همکاری در آینده باشد، بر رویکرد غیرسازنده خود اصرار ورزیده و اقدام به تصویب قطعنامه علیه ایران کردند.»
بقایی همچنین با اشاره به نشست اخیر معاونان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و سه کشور اروپایی افزود: «جمهوری اسلامی همچنان به تعامل سازنده مبتنی بر احترام متقابل باور دارد، اما به هرگونه رفتار تقابلی و غیرقانونی در چارچوب حقوق قانونی خود و به نحو مقتضی پاسخ میدهد.»
او گفت: «آنچه باعث وضعیت کنونی در مورد اجرای برجام شده است، نه فعالیتهای صلحآمیز هستهای و گامهای جبرانی ایران، بلکه خروج یکجانبه یک عضو و قصور سه عضو اروپایی از اجرای تعهدات خود است.»
سه کشور اروپایی: اقدامات جمهوری اسلامی بهشدت نگرانکننده است
پیشتر در روز سهشنبه ۲۰ آذر، آلمان، بریتانیا و فرانسه اعلام کردند نسبت به افزایش ظرفیت غنیسازی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی «به شدت نگران» هستند و از تهران میخواهند که اقدامات در این زمینه را متوقف کند.
فرانسه، بریتانیا و آلمان، آخرین اقدامات ایران را با هدف افزایش قابل توجه میزان تولید اورانیوم غنیشده به ۶۰ درصد در مرکز غنیسازی زیرزمینی فردو محکوم کردند.
رافائل گروسی، رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جمعه ۱۶ آذر به خبرگزاری رویترز گفت که ایران ظرفیت تولید اورانیوم بسیار غنیشده خود را به شدت افزایش میدهد و به آستانه لازم برای ساخت بمب اتمی نزدیک میشود.
او تخمین زد مقدار اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد که ایران اکنون دارد، اگر تا ۹۰ درصد خالص شود، برای تولید چهار بمب اتمی کافی است.
در بیانیه مشترک جدید سه کشور اروپایی آمده است: «ما همچنین بسیار نگران هستیم از این که ایران تواناییهای غنیسازی خود را افزایش داده و تعداد سانتریفیوژهای مورد استفاده را بیشتر کرده است.»
این کشورها که از امضاکنندگان توافق هستهای با جمهوری اسلامی موسوم به برجام هستند، تاکید کردند که اقدامات تهران این توافق را از بین برده و ذخایر اورانیوم بسیار غنیشده ایران دیگر «هیچ توجیه مدنی معتبری» ندارد.
در بیانیه دولتهای لندن، پاریس و برلین آمده است: «ما از ایران میخواهیم که این اقدامات را لغو کند و فورا به تشدید تنشهای هستهای خود پایان دهد.»
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تازگی خبر داد که جمهوری اسلامی قبل از این ماهانه حدود پنج تا هفت کیلوگرم اورانیوم با غنای تا ۶۰ درصد تولید میکرد اما اکنون این میزان بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
گروسی در پاسخ به این پرسش که میزان تولید ماهانه اورانیوم با غنای تا ۶۰ درصد ایران چقدر بیشتر از پنج تا هفت کیلوگرم میشود، به خبرگزاری رویترز گفت: «شاید هفت یا هشت برابر، یا حتی بیشتر.»
غنی کردن اورانیوم در سطح ۶۰ درصد از نظر فنی بسیار نزدیک به غنی کردن اورانیوم در سطح ۹۰ درصد است که برای تولید بمب اتمی مورد نیاز است.
آبان ماه امسال، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران سفر کرد و در حالی که خبرهایی درباره حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی مطرح بود، در نشست خبری مشترک با محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران گفت: «حمله به تاسیسات اتمی غیرقانونی است و نباید انجام شود.»
بر اساس آخرین گزارش محرمانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جمهوری اسلامی به آژانس اطلاع داده قصد دارد سانتریفیوژهای بیشتری برای غنیسازی اورانیوم در تاسیسات هستهای فردو و نطنز نصب کند.
شورای حکام آژانس اول آذر به پیشنهاد بریتانیا، فرانسه و آلمان، قطعنامهای علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی به تصویب رساند که خشم مقامهای حکومت ایران را برانگیخت.
این قطعنامه بر لزوم همکاری فوری تهران با آژانس تاکید دارد و در آن از گروسی خواسته شده است گزارشی جامع از روند برنامه هستهای حکومت ایران تهیه کند.
برنامه هستهای تهران از آن زمان شتاب گرفته و هر چند حکومت ایران تمایل به دستیابی به بمب اتمی را انکار میکند اما اخیرا و پس از حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی، تهدید کرده که ممکن است دکترین هستهای خود را تغییر دهد.
گیدون سعار، وزیر امور خارجه اسرائیل، پنجشنبه ۱۵ آذر دستیابی احتمالی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای را «وحشتناک» خواند و گفت این احتمالا آخرین فرصت جامعه جهانی برای جلوگیری از وقوع چنین رویدادی است.
از زمان روی کار آمدن پزشکیان به عنوان رییسجمهوری نزدیک به اصلاحطلبان، تهران تمایل خود را برای از سرگیری مذاکرات به منظور احیای توافق هستهای ابراز کرده است.