آمدن سعید جلیلی به میدان انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ قطعی شده است. جلیلی در دورانی که شدیدترین تحریمها علیه جمهوری اسلامی وضع شد، معتمد علی خامنهای و مسئول تیم مذاکرهکننده هستهای بود؛ کسی که با دولت سایهاش چوب لای چرخ دولت حسن روحانی گذاشت و از دولت ابراهیم رئیسی هم سهم گرفت.
عنوان پایاننامه دوره کارشناسی ارشد جلیلی که سال ۱۳۶۹ از آن دفاع کرد «سیاست خارجی پیامبر» بود. استاد مشاور جلیلی در همین پایاننامه حمید بهرامی احمدی بود که اعتبارنامهاش در مجلس پنجم شورای اسلامی به دلیل «عضويت در سازمان مجاهدين خلق» و «ارتباط با دستاندرکاران کودتای نوژه» رد شد.
در مقطع دکتری هم عنوان رساله جلیلی «بیان اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» بود که استاد راهنمای آن احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد و پدر زن ابراهیم رئیسی بود و استاد مشاورش حسین بشیریه؛ کسی که پیش از دوم خرداد روی اندیشههای جناح موسوم به اصلاحطلب تاثیر بسیاری داشت.
سعید جلیلی که چندروز پیش در مراسم افتتاحیه مجلس خبرگان به محمود احمدی نژاد بی اعتنایی کرد، در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد مسئول تیم مذاکره کننده هستهای بود
با این مقدمه تا حدی میتوان با جریان فکری سعید جلیلی، نامزد ۵۹ ساله انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری ۱۴۰۳ آشنا شد.
روز یکشنبه ششم خرداد اعلام شد که جلیلی در انتخابات شرکت خواهد کرد و به نظر نمیرسد شورای نگهبان بخواهد نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی و عضو منصوب رهبر جمهوری اسلامی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را رد صلاحیت کند.
سعید جلیلی دیروز
جلیلی سال ۱۳۶۵ وقتی ۲۱ ساله بود در جریان جنگ هشتساله ایران و عراق پای راستش را از دست داد. به همین علت هم طرفدارانش به او لقب شهید زنده میدهند.
او سه سال بعد از مجروح شدن در جنگ و در سال ۱۳۶۸، وارد وزارت امور خارجه شد. سال ۱۳۷۰ به سمت رییس اداره بازرسی وزارت امور خارجه رسید. در دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی معاونت اداره آمریکای وزارت امور خارجه را به عهده داشت.
روزنامه اعتماد در بهمنماه ۱۴۰۱ نفوذ نیروهای جلیلی در دولت رئیسی را اینطور توصیف کرد
او از سال ۱۳۸۰ وارد تشکیلات بیت رهبری شد و به سمت مدیریت بررسیهای جاری دفتر علی خامنهای منصوب شد. از سال ۱۳۸۴، همزمان با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدینژاد دوباره به وزارت امور خارجه برگشت اما این بار به عنوان معاون اروپا و آمریکای وزارتخانه.
پس از دوره کوتاه دو ساله دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، از مهر ماه ۱۳۸۶ تا شهریور سال ۱۳۹۲، جلیلی به مدت پنج سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.
علاوه بر این هشتم تیر ۱۳۸۷، علی خامنهای سعید جلیلی را به عنوان نماینده خودش در شورای عالی امنیت ملی، عالیترین شورای امنیتی جمهوری اسلامی منصوب کرد.
در همین دوران ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، او مسئول مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی بود. این دورانی بود که شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی وضع شد. در این دوره معاون جلیلی، علی باقریکنی بود که در حال حاضر جانشین حسین امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه شده است.
سعید جلیلی در انتخابات سال ۱۳۹۲ نامزد جریان پایداری در انتخابات ریاست جمهوری بود
سعید جلیلی دهه ۹۰
سال ۱۳۹۲ جلیلی نامزد ریاست جمهوری شد. در انتخاباتی که بلافاصله پس از پایان دوران محمود احمدینژاد برگزار شد، او به عنوان یکی از اعضای دولت سابق شناخته میشد.
در جریان مناظرهها، حتی چهره آرامی مثل علیاکبر ولایتی هم به شدت به جلیلی و شیوه و نتیجه مذاکرات او حمله کرد. جلیلی در آن انتخابات، به عنوان نامزد جریان پایداری تنها کمی بیش از ۱۱ درصد آراء را کسب کرد.
پس از آن شکست سخت، جلیلی به پشت صحنه رفت، جایی که دولت سایه خودش را تشکیل داد. جلیلی هرگز دولت سایهای که تشکیل داده بود را تکذیب نکرد بلکه تصاویری از جلسات آن هم به دفعات منتشر شده است.
برآیند این جلسات این دولت سایه گاهی در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی دیده میشد. امیرحسین ثابتی که حالا وارد مجلس شده و در گذشته مجری شبکه تلویزیونی افق بود، یکی از حضار ثابت جلسات جلیلی بود.
جلیلی در دوران رئیسی
سال ۱۴۰۰ جلیلی دوباره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، اما به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید. این کنارکشیدن سهمی هم داشت، روزنامه اعتماد زمستان سال ۱۴۰۱، در گزارشی مفصل به نقش نیروهای جلیلی در دولت رئیسی پرداخت.
یکی از مهمترین نیروهای سعید جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی علی باقریکنی بود. تا همین سال گذشته که دولت رئیسی به دنبال احیای برجام بود، جلیلی سخنرانی میکرد و تجویز برجام را تکرار تجربه تلخ مینامید.
البته بعد از این موضعگیریها باقریکنی، معاون سابقش در شورای عالی امنیت ملی گفته بود: «کسانی که با پوشش دفاع از ارزشها تلاش میکنند تا مذاکره را ماهیتا ضد ارزش جلوه دهند، عملا میخواهند دست نظام برای تامین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»
روزنامه ایندین اکسپرس روز یکشنبه ششم خرداد در گزارشی به ماجرای فرار شش ماهیگیر هندی از ایران به دلیل شرایط دشوار کاری و پرداخت نشدن حقوق وعده داده شده به آنان پرداخت.
بر اساس این گزارش، شش ماهیگیر از ایالت تامیل نادو در جنوب هند که بین ۲۲ تا ۳۸ سال سن داشتند، پس از دریافت پیشنهاد کار از ایران در سال ۲۰۲۳ راهی این کشور شدند.
یکی از دوستان این شش ماهیگیر گفته بود آنها قرار است در ایران با یک «کارفرمای قابل اعتماد» کار کنند.
سه تن از این افراد در ژانویه ۲۰۲۳ به ایران رسیدند و سه تن دیگر در سپتامبر همان سال به هموطنان خود ملحق شدند.
آنها پس از رسیدن به ایران برای کار به بندر چیرویه در استان هرمزگان فرستاده شدند تا فعالیت خود را بر روی یک کشتی به مالکیت فردی عربتبار به نام «سید جعفره» آغاز کنند.
شش ماهیگیر هندی (سمت راست تصویر) پس از فرار از ایران و بازگشت به کشورشان
اما اوضاع در ایران مطابق انتظار آنان پیش نرفت.
یکی از این ماهیگیران در مصاحبه با ایندین اکسپرس به شرایط دشوار کاری در ایران اشاره کرد و گفت آنها مجبور بودند ۱۰ روز در دریا و سپس ۱۰ روز در خشکی کار کنند و در زمان کار در دریا، تنها دو ساعت در شبانهروز میتوانستند بخوابند.
هرچند به آنان وعده حقوق ماهانه بین ۳۰ هزار تا ۴۰ هزار روپیه (بین ۳۶۰ تا ۴۸۰ دلار آمریکا) داده شده بود اما اکثر اوقات آنها ۱۰ هزار رویپه در ماه (معادل ۱۲۰ دلار آمریکا) دریافت میکردند.
به گفته او، به تدریج کارفرما از پرداخت حقوق به آنان سرباز زد و هنگامی که ماهیگیران گفتند بدون حقوق حاضر به کار در دریا نیستند، جیره غذایی آنها را نیز قطع کرد.
همزمان، کارفرما پاسپورت این شش نفر را گرفته بود و آنها عملا در ایران گرفتار شده بودند.
این افراد نهایتا تصمیم گرفتند روز سوم اردیبهشت سوار بر یک کشتی با موتور ۳۵۰ سیسی چینی، از بندر چیرویه فرار کنند و در این راه خطرات بیشماری را به جان بخرند.
این شش نفر طی دو هفته از آبهای قطر، تنگه هرمز و عمان عبور کردند و در تاریخ ۱۷ اردیبهشت به آبهای هند رسیدند اما مسیر گریز آنها با سختیها و چالشهای فراوانی همراه بود.
پس از ورود به آبهای قطر، ماهیگیران هندی از گارد ساحلی این کشور خواستند شرایط را برای رفتن آنان به سفارت هند در دوحه فراهم کند اما گارد ساحلی در پاسخ گفت آنها پیش از هر اقدامی، به دلیل ورود غیرقانونی به قطر شش ماه بازداشت خواهند شد و بنابراین بهتر است به ایران بازگردند.
ماهیگیران هندی با رد این پیشنهاد، راهی تنگه هرمز و عمان شدند و این در حالی بود که به شدت از نظر جیره غذایی در مضیقه بودند و تنها یک وعده در روز غذا میخوردند.
وقوع دو طوفان در نزدیکی عمان از دیگر مخاطراتی بود که این افراد با آن مواجه شدند.
یک کشتی گارد ساحلی آمریکا روز هشتم اردیبهشت با کشتی این ماهیگیران در آبهای عمان تماس رادیویی برقرار کرد.
یکی از ماهیگیران گفت هنگامی که آنان کوشیدند ماجرای فرار خود را برای گارد ساحلی آمریکا در منطقه شرح دهند، آنها «صبورانه» گوش فرا دادند.
ماهیگیران از گارد ساحلی ایالات متحده خواستند آنها را بازداشت کند و تحویل سفارت هند دهد اما این درخواست با واکنشی از سوی طرف آمریکایی همراه نشد.
نهایتا پس از مدتی چهار افسر آمریکایی – دو مرد و دو زن – خود را با یک قایق به کشتی ماهیگیران هندی رساندند و پس از بازرسی کشتی، به آنان بستههای پزشکی، غذا، آب آشامیدنی و عینک آفتابی دادند.
ماهیگیران هندی نهایتا توانستد با عبور از عمان خود را به آبهای هند برسانند و گارد ساحلی این کشور پس از انتقال آنها به بندر کوچی، کشتی و تلفنهای همراه این افراد را مصادره کرد.
سفر پرمخاطره این ماهیگیران پس از دو هفته ماجراجویی در دریا به پایان رسید و آنها موفق به ملاقات با خانوادههای خود شدند.
آرش نجفی، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران نسبت به روند رو به رشد مهاجرت نیروی کار صنعت نفت و «خسارت غیرقابل جبران» این پدیده برای کشور هشدار داد.
نجفی روز یکشنبه ششم خرداد در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت: «یک کارگر فنی و نیروی ماهر در کشور حداقل تا سن ۲۵ سالگی تحصیل میکند و پنج تا ۱۰ سال هم حرفهایگری کرده و تجربهاندوزی میکند تا نیروی ماهر باشد؛ یعنی به ازای فرار مغز و نیروی ماهر ۳۵ سال عمر را از دست میدهیم.»
او افزود برای جایگزین کردن نیروی ماهر در صنعت نفت باید ۱۵ سال هزینه شود.
در سالهای اخیر وخامت اوضاع اقتصادی و تشدید اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از ایرانیان را به سوی مهاجرت سوق داده است.
سمیه گلپور، رییس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران در دیماه ۱۴۰۲ نسبت به افزایش میزان مهاجرت کارگران مهارتی از ایران به کشورهای منطقه از جمله ترکیه، عراق و عمان هشدار داد.
نجفی در ادامه مصاحبه خود گفت اگر اقدامی جدی برای کاهش روند مهاجرت نیروی کار صنعت نفت صورت نگیرد، ایران در حوزه نیروی انسانی با «مشکل جدی» روبهرو خواهد شد.
عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی افزود: «متاسفانه به سادگی نیروهای ماهر و متخصص را از دست میدهیم. تمام تجارب و سعی و خطا در داخل کشور ما انجام میشود، تمام دستاوردها و ماحصل در دیگر کشورها ارائه میشود و این بزرگترین باخت اقتصادی یک کشور است.»
پیشتر و در آبانماه سال گذشته، رصدخانه مهاجرت ایران با اشاره به افزایش شدید درخواستهای ایرانیان برای کار، تحصیل یا پناهندگی در خارج از کشور اعلام کرد ایران در حال گذراندن مرحله «مهاجرت دستهجمعی کنترلنشده» است.
نجفی همچنین به افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی در سالیان اخیر پرداخت و تاکید کرد نمیتوان از نیروی کار صنعت نفت انتظار داشت «در برابر وسوسه حقوق بالا در کشورهای دیگر مهاجرت نکند».
او اضافه کرد: «وقتی معیشت و ارزاق [در ایران] را مقایسه میکنیم، با شهری مثل دبی یکی است، یعنی هزینههای دو کشور یکسان و درآمدها بسیار متفاوت و یکچهارم امارات است و همین باعث میشود از پرستار تا تکنسین فنی و متخصص به کشورهای حاشیه خلیج فارس و همسایه جذب شوند.»
کارگران و کارکنان صنعت نفت و پتروشیمی ایران بارها در ماههای گذشته در اعتراض به شرایط کاری خود دست به تجمع زدهاند.
در فروردینماه سال جاری فاطمه موسوی ویایه، جامعهشناس و پژوهشگر مسایل اجتماعی از رشد ۱۴۰ درصدی آمار مهاجرت جوانان متخصص در یک سال اخیر خبر داد.
موسوی هشدار داد بسیاری به دلیل ناامیدی از «تغییر و اصلاح دولت» به «استراتژی خروج» متوسل میشوند: «آنها که مهاجرت میکنند، از تغییر شرایط جامعه ناامید شدهاند و به همین دلیل کشور را ترک میکنند.»
شاهزاده رضا پهلوی با انتشار پیامی در شبکه ایکس با اشاره به حمله حامیان حکومت ایران به تجمع مخالفان جمهوری اسلامی در لندن، از دولت انگلستان و همه دولتهای غربی خواست از شهروندان «صلحجو و قانونمدار» خود در برابر «خشونت وابستگان رژیم تروریستی جمهوری اسلامی» محافظت کنند.
چند نفر از حامیان جمهوری اسلامی روز جمعه چهارم خرداد، با خشونت به تجمع مخالفان ایرانی که در حال اعتراض به برگزاری مراسم یادبود ابراهیم رئیسی در لندن بودند، حمله کردند.
پلیس متروپولیتن لندن در بیانیهای که به ایراناینترنشنال فرستاد، اعلام کرد چهار نفر در این حمله زخمی شدند.
بر اساس این بیانیه، یک مظنون نیز در رابطه با حمله به معترضان ایرانی در لندن بازداشت شده است.
شاهزاده رضا پهلوی در ادامه پیام خود هشدار داد: «آنچه روز جمعه در لندن رخ داد، دیگر نباید تکرار شود.»
طی دو روز گذشته، تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی حمله حامیان جمهوری اسلامی به تجمع معترضان در لندن را محکوم کردند و از جامعه جهانی خواستند با اتخاذ تدابیر لازم از وقوع مجدد چنین حوادثی جلوگیری کنند.
مسیح علینژاد، روزنامهنگار و فعال سیاسی در واکنش به این رویداد در ایکس نوشت: «زمانی بریتانیا به نظم و قانونش شهره بود. اکنون اراذل و اوباش جمهوری اسلامی به شهروندان بیگناه حمله میکنند و مسئولان [بریتانیا] هیچ اقدامی انجام نمیدهند ... زمان آن رسیده است که دولت [بریتانیا] علیه این اراذل و اوباش اقدام کند.»
در واکنش به این حمله، مخالفان حکومت ایران روز شنبه پنجم خرداد با تجمع مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لندن شعارهایی از جمله «مرگ بر خامنهای، لعنت بر رئیسی» سر دادند.
معترضان همچنین بادکنکی به شکل بالگرد به نشانه سقوط بالگرد رئیسی در دست داشتند.
در پی این تجمع اعتراضی، مراسم شمعافروزی برای ابراهیم رئیسی که قرار بود مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لندن برگزار شود، لغو شد.
رئیسی و هیات همراهش روز ۳۰ اردیبهشت در سانحه سقوط بالگرد در آذربایجان شرقی جان خود را از دست دادند
شاهزاده رضا پهلوی با اشاره به تجمع روز شنبه در برابر سفارت جمهوری اسلامی خطاب به «ایرانیان میهنپرست در لندن» نوشت: «تصاویر تجمع موفقیتآمیز شما در برابر سفارت جمهوری اسلامی در اعتراض به خشونت وحشیانه عوامل رژیم را دیدم. گرد هم آمدن شما در این فرصت کوتاه برای دفاع از هموطنانمان شایسته قدردانی است.»
نازنین بنیادی، بازیگر و فعال حقوق بشر هم در واکنش به حمله عوامل جمهوری اسلامی به تجمع معترضان در لندن، بر ضرورت قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی تاکید کرد.
گزارشهای مختلف از افزایش اختلالات شبکه در یک هفته گذشته و دشوارتر شدن دسترسی کاربران به اینترنت در ایران خبر میدهند.
جمهوری اسلامی از روز ۳۰ اردیبهشت همزمان با سانحه سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و مرگ او و همراهانش محدودیتهای دسترسی به اینترنت را تشدید کرده است.
بررسی وضعیت شبکه اینترنت ایران که از طرف شرکت خدمات ابری کلودفلر رصد میشود، نشان میدهد مسئولان وزارت ارتباطات پس از رسمی شدن خبر این حادثه، از ساعت ۱۹:۱۰ دقیقه ۳۰ اردیبهشت دسترسی به آیپی نسخه ۶ را در کشور بهشکل کمسابقهای محدود کردند.
این در حالی است که در روالی مسبوق به سابقه تاکنون هیچ واکنشی از سوی مقامات جمهوری اسلامی نسبت به این موضوع ابراز نشده است.
برخی راهکارهای فنی عبور از فیلترینگ در ایران برای اتصال آزاد به اینترنت از آیپی نسخه ۶ استفاده میکنند. روزنامه شرق در گفتوگو با یک کارشناس اینترنت در این رابطه نوشت اختلال در دسترسی به آیپی نسخه ۶ موجب شده تا کل ارتباط ایران به خارج از کشور قطع شود.
هرچند طبق آمار کلودفلر اختلالات مربوط به این موضوع از روز گذشته برطرف شدهاند، دسترسی به اینترنت کماکان با محدودیتهای گستردهای مواجه است.
صبح روز یکشنبه ششم خرداد نریمان غریب، کارشناس امنیت سایبری، وضعیت فعلی اینترنت در ایران را مشابه با دورههای تظاهرات گذشته در کشور توصیف کرد و گفت این وضعیت از تاریخ ۴ خرداد شدیدتر شده است.
همزمان سایت خبری تابناک نیز با انتقاد از محدودیتهای اخیر نوشت اینترنت ایران در یک هفته گذشته «تقریبا داخلی» شده است.
تازهترینآمارشرکت «اسپیدتست» نشان میدهد اینترنت موبایل ایران در ماه آوریل نسبت به ماه پیش از آن با کاهش سرعت مواجه بوده است. این در حالی است که عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات پیش از این بارها با چشمپوشی بر همه شواهد فنی موجود، ایجاد اختلال عمدی در شبکه ارتباطی کشور را ردکردهاست.
انتشار عمومی یک سند محرمانه از دستور کار شورای عالی فضای مجازی نشان میدهد مسئولان این نهاد با ایجاد کارگروه جدیدی متشکل نمایندگان نهادهای امنیتی و سیاسی کشور به دنبال ایجاد اختلالات بیشتر در دسترسی به پلتفرمهای فیلتر شده مانند اینستاگرام هستند.
آروین قهرمانی (ناتانل)، شهروند یهودی زندانی در کرمانشاه، در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارد. ایراناینترنشنال به سندی دست یافته که نشان میدهد او به اتهام قتل یک فرد مسلمان به اعدام محکوم شده و دادگاه از شهادت دادن یکی از دوستان مقتول و یک نیروی بسیجی برای صدور حکم استناد کرده است.
قهرمانی متولد سال ۱۳۸۰ و از یهودیان اهل کرمانشاه است که در حال حاضر در زندان دیزلآباد بهسر میبرد و نزدیکانش بابت اجرای حکم اعدام قریبالوقوع او ابراز نگرانی کردهاند.
سایت حقوق بشری هرانا روز چهارم خرداد در گزارشی از رد درخواست اعاده دادرسی قهرمانی در دیوان عالی کشور خبر داد و نوشت که پذیرفته نشدن این درخواست به وکلای سابق این جوان یهودی ابلاغ شده است.
به نوشته هرانا، وکیلمدافع جدید قهرمانی به همراه برخی از چهرههای هنری و مردمی، آخرین راه نجات این زندانی از مجازات اعدام را اخذ رضایت اولیایدم مقتول میدانند و در این رابطه به تلاشهای خود ادامه میدهند.
طبق اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، اولیایدم این پرونده، ایمان شکری، هدیه نظری و فاطمه زارعی، پدر، مادر و همسر امیر شکری، فرد مقتول هستند که از ابتدای مراحل دادرسی با حضور در نزد بازپرس پرونده تقاضای اعدام (قصاص نفس) قهرمانی را کرده بودند.
سازمان حقوق بشر ایران هم روز چهارم خرداد در گزارشی با بیان اینکه درخواست اعاده دادرسی قهرمانی در دیوان عالی کشور رد شده، به نقل از نزدیکان این شهروند یهودی نوشت که در پرونده او بهطور عامدانه مواردی نادیده گرفته شده و کمک آروین به فرد مضروب برای انتقال به بیمارستان و تلاش برای نجات جان او در دادنامه قید نشده است.
نشریه نیویورکپست هم روز ۲۹ اردیبهشت در گزارشی با اشاره به خطر اجرای حکم اعدام قهرمانی نوشت پرونده او باعث ایجاد شوک در جامعه یهودیان ایرانی در داخل و خارج از کشور شده است.
بازداشت و صدور حکم اعدام
آروین قهرمانی روز ۲۱ آبان ۱۴۰۱ به اتهام قتل در جریان یک نزاع در کرمانشاه بازداشت و پنج ماه بعد در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ از سوی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان کرمانشاه به اعدام محکوم شد.
شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان کرمانشاه در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲، قهرمانی را به اتهام «قتل عمدی» امیر شکری به یک مرتبه اعدام محکوم و اعلام کرد که اجرای این حکم منوط به استیذان (اجازه) علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، خواهد بود.
دادگاه، قهرمانی را علاوه بر اعدام، بابت اتهام «مباشرت در ایراد جراحات عمدی غیرمنتهی به فوت امیر شکری» به پرداخت پنج فقره دیه در حق اولیایدم محکوم کرد.
پس از صدور این حکم، میثم رضایی، وکیل مدافع قهرمانی درخواست فرجامخواهی خود را ثبت میکند و شعبه ۴۸ دیوان عالی کشور در تاریخ ۲۱ تیرماه ۱۴۰۲ با حضور محمدعلی قاصدی، به عنوان مستشار، حمدالله سلیمانی ساردو، به عنوان عضو معاون تشکیل جلسه میدهد.
در متن دادنامه صادر شده از سوی دیوان عالی کشور با اشاره به اینکه وکیل قهرمانی در زمان قانونی اقدام به فرجامخواهی کرده، آمده وکیل او اعلام کرده اقدام موکلش در قالب «دفاع مشروع» بوده و دادگاه به دفاعیات در دادگاه و صدور راى توجه نکرده است.
بر اساس دادنامه صادر شده، وکیل قهرمانی در توضیح این رخداد با اشاره به اینکه موکلش با سلاح سرد مورد هجوم مقتول قرار گرفته و چارهای جز دفاع و مقابله نداشته و قصد کشتن مقتول را نداشته و از سلاحهای موجود هم در جهت دفاع استفاده کرده و صرفا بنای ترساندن مقتول را داشته، درخواست نقض رای کرده و پرونده به شعبه ۴۸ دیوان عالی کشور ارجاع شده بود.
طبق سند رسیده به ایراناینترنشنال، هیات شعبه ۴۸ دیوان عالی کشور پس از خوانش گزارش محمدعلی قاصدی، به عنوان مستشار و بر اساس اوراق پرونده و نظریه کتبی محمدتقی معرفت حریری، دادیار دیوان عالی کشور، با بیان اینکه «رفتار متهم به هیچ عنوان از مصادیق دفاع مشروع محسوب نمیشود و حکم صادره فاقد ایراد و اشکال شرعی و قانونی است»، فرجامخواهی را رد و رای فرجامخواسته را ابرام (تایید) کرده است.
درحالیکه قهرمانی از شهروندان یهودی ایرانی است، در دادنامه صادر شده از سوی دیوان عالی کشور به عنوان فردی مسلمان و شیعه معرفی شده است.
ابهامات و تناقضات دادنامه
نگاهی به روند صدور حکم اعدام برای این شهروند یهودی نشان میدهد که رسیدگی به این پرونده از سوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، نسبت به پروندههای مشابه با سرعت بسیار بالایی انجام گرفته است.
بر این اساس، فاصله زمان بازداشت تا زمان صدور حکم اعدام تنها پنج ماه بوده و فاصله زمان صدور حکم اعدام تا زمان رد درخواست فرجامخواهی کمتر از سه ماه بوده است.
طبق بررسیهای صورت گرفته، اظهارات قهرمانی و وکیلان او در مراحل دادرسی در نظر گرفته نشده و به سرعت و یکی پس از دیگری در دادگاه کیفری کرمانشاه و دیوان عالی کشور رد شده است.
طبق اطلاعات منتشر شده در دادنامه صادره از سوی دادگاه کیفری کرمانشاه، بازداشت قهرمانی با شهادت دادن محمدرضا (رضا) سلیمی، به عنوان شاهد اصلی و امیرمحمد خلقی، به عنوان شاهد دوم، صورت گرفته و در دادگاه نیز از حضور این افراد به عنوان شاهدان وقوع قتل یاد شده است.
در متن دادنامه آمده که سلیمی از نیروهای بسیجی و خلقی از دوستان نزدیک مقتول است.
قهرمانی در اظهارات خود در جلسه دادگاه گفته قصد «دفاع مشروع» از خود را داشته و تقاضای صدور حکم برائت کرد و وکیل او هم با تشریح رفتار قهرمانی و شکری، بر انطباق رفتار موکل خود با مصادیق دفاع مشروع تاکید کرده است.
سلیمی و خلقی به عنوان شاهدان وقوع قتل در دادگاه گفتهاند با چشمان خود دیدهاند که قهرمانی، شکری را بر روی زمین خوابانده و با چاقو ضربهای به ناحیه گردن او وارد کرده است.
قهرمانی نیز در اظهاراتش در دادگاه با بیان اینکه در شب وقوع قتل در خیابان از همان ابتدا شکری به او حمله کرده، گفت: «او از پشت دست روی شانههای من گذاشت و گفت پیدایت کردم من هم به او گفتم برای چه این حرف را میزنی تو پول مرا خوردهای و ۱۵ میلیون تومان مرا بالا کشیدهای الان هم بدهکار تو شدم که گفت آمار دقیق تو را دارم و میدانم کجا میروی و کجا میآیی که من به او گفتم بیا برویم داخل باشگاه تا مشکلات خود را حل کنیم که وی قبول نکرد و گفت من پولی به تو نمیدهم دیگر دنبال من نگرد.»
او ادامه داد: «شکری خانواده مرا تهدید کرد که اگر دنبال من بیایی تو را و خانوادهات را میکشم و حتی گفت میتوانم تو را همین الان بکشم و به داخل آبشوران بیاندازم که من گفتم که قانونی هست و تو نمیتوانی اینگونه با من صحبت کنی که ایشان با من درگیر شد و برای من چاقو کشید و من بلافاصله چاقو را از وی گرفتم و گذاشتم زیر گردنش که آن مرحوم مرا گرفت و داد زد و از دوستش کمک خواست و دوستش با چاقو به سمت من حمله کرد و من هم با چاقو به زیر گردن او زدم و او به زمین افتاد و من خواستم فرار کنم که دستگير شدم.»
قاضی صادرکننده این حکم در بخش دیگری از دادنامه صادر شده با بیان اینکه «اگر چاقو متعلق به مقتول بوده باشد باز هم توجیهی برای استفاده از این سلاح سرد وجود نداشته»، نوشته: «پس از گرفتن چاقو از دست مقتول ضرورتی برای استفاده از آن وجود نداشته و متهم خود فردی ورزشکار و رزمیکار بوده و برای دفاع از خود میتوانست از فنون ورزشی استفاده و در مقام رفع درگیری برآید نه اینکه با وارد آوردن ضربات متعدد موجبات قتل را فراهم آورد.»
قوانین تبعیضآمیز
برابر نبودن شهروندان در مقابل قانون از جمله مواردی است که سازمانهای مدافع حقوق بشر همواره از آن بهعنوان مانعی در مسیر دادرسی عادلانه در ایران یاد میکنند.
سایت هرانا روز ۲۸ اردیبهشت در گزارشی با اشاره به افزایش نگرانیها درباره احتمال اعدام قهرمانی، نوشته بود که تعلق او به جامعه غیرمسلمان در عین مسلمان بودن مقتول، نجات این شهروند را به دلیل وجود قوانین تبعیضآمیز سختتر کرده است.
هرانا به نگرانیهای فعالان حقوق بشر که باور دارند احکام قصاص و تفاوتهایی که در اجرای قوانین بین مسلمانان و غیر مسلمانان وجود دارد، نشانگر تبعیض سیستماتیک علیه اقلیتهای مذهبی در ایران است هم اشاره کرد و نوشت: «قوانین قصاص در ایران بر اساس ایدئولوژی دینی تنظیم شده و در بسیاری از موارد به نفع شهروند مسلمان تبعیضآمیز است.»
بر اساس قوانین ایران اگر یک فرد غیرمسلمان، فرد مسلمانی را به قتل برساند، اعدام (قصاص نفس) خواهد شد و در صورتی یک فرد مسلمان فردی غیرمسلمان به قتل برساند، اعدام (قصاص) نمیشود.
همایون سامهیح، رییس انجمن کلیمیان ایران، در اردیبهشتماه گفته بود تقاضاهای ملاقاتش با خانواده مقتول و محمدحسن رحیمیان، امامجمعه جدید کرمانشاه، رد شدهاند.
سونیا، مادر آروین قهرمانی، هم در یک فایل صوتی که همان زمان در شبکههای اجتماعی منتشر شد، از مردم خواست به او کمک کنند تا فرزند ۲۳ سالهاش نجات پیدا کند و بار دیگر به خانه بازگردد.
سازمان عفو بینالملل روز ۱۶ فروردین امسال در یک گزارش تحقیقی با عنوان «نگذارید ما را بکشند» از اعدام ۸۵۳ نفر در ایران در سال ۲۰۲۳ خبر داد و آن را در هشت سال گذشته بیسابقه دانست.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در گزارش آبان ۱۴۰۲ خود به مجمع عمومی این سازمان درباره نقض حقوق بشر در ایران، نسبت به سرعت و رشد نگرانکننده اجرای احکام اعدام هشدار داده بود.
هشداری که به نظر میرسد دستکم تاکنون تاثیری در اراده جمهوریاسلامی برای اعدامها نگذاشته و اعدامها به شکل روزانه در ایران ادامه دارد.