موسوی افزود بسیاری به دلیل ناامیدی از «تغییر و اصلاح دولت» به «استراتژی خروج» متوسل میشوند: «آنها که مهاجرت میکنند، از تغییر شرایط جامعه ناامید شدهاند و به همین دلیل کشور را ترک میکنند.»
پیش از این و در شهریور ماه سال گذشته، سعید معیدفر، رییس انجمن جامعهشناسی هشدار داد ایران در آستانه یک «موج بسیار شدید مهاجرت» قرار دارد.
او گفت یک «ناامیدی وحشتناک»، جامعه و به ویژه جوانان و نخبگان را فراگرفته است.
بر اساس نتایج جدیدترین نظرسنجی موسسه استاسیس، حدود ۷۶ درصد از مردم ایران معتقدند که جوانان در ایران برای خودشان آینده موفقیتآمیزی نمیبینند و این رقم در میان کسانی که در گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ قرار دارند ۸۲ درصد است.
بر اساس نظرسنجی موسسه استاسیس مستقر در واشینگتن، ۶۸ درصد ایرانیها و ۷۷ درصد از پاسخدهندگان در گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ سال، با این عبارت موافقاند که جوانان ایرانی ترجیح میدهند به جای کشورشان، مهاجرت کنند و در خارج از ایران زندگی کنند.
شرکت تحلیل دادههای استاسیس مستقر در شهر واشینگتن دی.سی آمریکا است.
روزنامه دنیای اقتصاد روز ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ با استناد به نتایج یک پژوهش نوشت نرخ بازگشت ایرانیان به کشور مبدا، پس از گذشت پنج سال از مهاجرت، ۱۶ درصد و به صورت قابل توجهی پایین است.
این روزنامه از رشد اقتصادی و امید به بهبود شرایط در آینده به عنوان عوامل موثر در بازگشت مهاجران نام برد و افزود که تحریمها و تیره شدن چشمانداز اقتصادی در ایران، افزایش نرخ مهاجرت و کاهش میل به بازگشت مهاجران به کشور را در پی داشته است.
موسوی در ادامه مصاحبه خود با خبرآنلاین به افزایش آمار خودکشی و اعتیاد پرداخت و این پدیدهها را نمونههایی از تمایل جامعه به «استراتژی خروج» معرفی کرد.
او تاکید کرد: «استراتژی خروج تنها به مهاجرت اشاره ندارد؛ خودکشی نیز نوعی خروج است. البته فردی که خودکشی میکند، دلیل کار خود را اعتراض سیاسی نمیداند. او به شدت ناامید است و دیگر تحمل ادامه زندگی را ندارد.»
(به توصیه کارشناسان اگر با کسی یا کسانی روبهرو میشوید که از جملهها و عبارتهایی نشاندهنده افسردگی یا تمایل به پایان زندگی استفاده میکنند، از آنان بخواهید با پزشک معتمد، نهادهایی که در این زمینه فعالیت میکنند یا فردی مورد اعتماد، درباره نگرانیهایشان صحبت کنند. اگر به خودکشی فکر میکنید، در ایران با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ تماس بگیرید.)
این جامعهشناس گفت: «حاکمیت سیاسی فراتر از رویههای قانونی به جریمه زنان بدون روسری یا توقیف خودروها و پلمب کسبوکارها ادامه میدهد؛ نبردی فرساینده که امکانات محدود حاکمیت در نیروی انتظامی را مصرف میکند و به نارضایتی اجتماعی دامن میزند و باعث شده حتی بخشی از قشر مذهبی و چادری نیز به مخالفان حجاب اجباری بپیوندند.»