علی خامنهای در دیدار با جمعی از مداحان در روز ۱۳ بهمنماه به صورت تلویحی انتخابات را رفراندوم مشروعیت نظام جمهوری اسلامی دانست و گفت: «هر کس با انتخابات مخالفت کند، با جمهوری اسلامی مخالفت کرده، با اسلام مخالفت کرده».
او در این دیدار تلاش برای بایکوت انتخابات را حرکتی «خصمانه» توصیف و اضافه کرد که ملت ایران «پای جمهوری اسلامی ایستاده است».
نتایج نهایی اعلام شده از سوی وزارت کشور جمهوری اسلامی (با فرض درستی نتایج اعلامی که در مورد صداقت آن از سوی کارشناسان مستقل شبهههای جدی وجود دارد) نشان میدهد که حداکثر میزان حضور نزدیک به ۴۰ درصد واجدین شرایط رای بوده که پایینترین میزان مشارکت در ادوار انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
این سومین انتخابات متوالی جمهوری اسلامی است که میزان مشارکت در آن به ۵۰ درصد نمیرسد اما در دو انتخابات گذشته (۱۳۹۸ مجلس شورای اسلامی و ۱۴۰۰ ریاست جمهوری) آمار پایین مشارکت با توجیه و بهانهسازیهای نظام همراه بود.
خامنهای دو روز پس از انتخابات دوم اسفند ۱۳۹۸ بدون اشاره به مشارکت ۴۲ درصدی در انتخابات گفته بود: «این تبلیغات منفی از چند ماه قبل آغاز و با نزدیکشدن به انتخابات بیشتر شد و در دو روز آخر نیز بهبهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند.»
فراموشکاری تاریخی خامنهای در نگاه به میزان مشارکت اجازه تحلیل مشارکت نکردن مردم را به او نداده است. جایی که در نماز جمعه با اشاره به انتخابات در کشورهای غربی گفته بود: «ننگ است که در انتخابات ریاست جمهوری، ۳۵٪ یا ۴۰٪ حائزان شرایط شرکت کنند. پیداست که مردم به نظام سیاسىِ خود نه اعتماد دارند، نه اعتنا میکنند و نه امید دارند.»
البته نگاهی به میزان مشارکت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ادوار گذشته نشان میدهد دستکم از سال ۱۹۹۶ میلادی میانگین حضور در انتخابات ۵۹ درصد است. این رقم در دور پیش انتخابات و رقابت میان بایدن و ترامپ به ۶۶ درصد نیز رسیده بود که بالاترین میزان مشارکت در ادوار گذشته بود.
سونامی آراء باطله
در ادوار گذشته انتخابات جمهوری اسلامی، میزان آراء باطله و سفید به یک چالش عمده برای مهندسی انتخابات تبدیل شده است.
در سالهای دور به کنایه گفته میشد که گوگوش و داریوش در برخی حوزههای رایگیری بالاترین رای را داشتهاند اما هیچوقت در این مورد آمار دقیقی منتشر نمیشد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی ۱۳۹۸ در برخی از حوزههای رایگیری میزان آراء باطله به ۱۹٪ هم رسیده بود با این حال اطلاعات دقیقی از برخی حوزهها منتشر نشدند. همین امر و نگرانی از بروز یک روند جدید در مهندسی انتخاباتی جمهوری اسلامی موجب شد که مقامهای جمهوری اسلامی بار دیگر پای فتوا و اسلام را به میان آورند تا شاید بخش مذهبی جامعه که مخالف جمهوری اسلامی است را به شکلی به رای سفید ندادن ترغیب کند.
در این میان علی خامنهای صراحتا فتوا داد که «اگر رای سفید دادن موجب تضعیف نظام اسلامی باشد، حرام است». اما این راهکار به کار نیامد و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حتی آراء باطله به شکل رقیب اصلی با ابراهیم رئیسی وارد انتخابات شد و میزان آراء باطله از نفر دوم انتخابات مهندسی شده بیشتر بود.
در انتخابات ۱۴۰۲ رای سفید و باطله بار دیگر بخشی از مهندسی انتخابات را به هم ریخت و با اینکه میزان مشارکت کل را بالا برد اما نشان داد اجبار در رای با واکنش منفی بخشی از جامعه مواجه میشود. دستکم در شهر تهران میزان آراء باطله به نزدیک ۲۷۰ هزار رای رسید. برای فهم بهتر اهمیت این عدد میتوان به آراء نامزدهای تایید شده شورای نگهبان در این شهر نگاه کرد. نفر چهاردهم لیست شهر تهران که به مجلس راه یافته ۳۰۰ هزار رای دارد و مابقی به دور دوم رفتهاند.
نگاهی به شهرها و شهرستانهای دیگر نشان میدهد در چندین حوزه مانند شیراز و زرقان، رای باطله در رده پنجم است، در حوزه اورامانات، آراء باطله جایگاه دوم است و در حوزه شهریار فاصله آراء باطله با راه یافته به مجلس شورای اسلامی تنها ۲ هزار رای است.
کاهش معنادار آراء نامزدهای تایید شده شورای نگهبان
در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در استان مازندران با توجه به اینکه برای چهار کرسی، تنها پنج نامزد تایید شده بودند در واقع سه نفر از این جمع به صورت قطع با مهندسی انتخاباتی شورای نگهبان از پیش انتخاب شده بودند. با این وجود شرکت کنندگان در انتخابات این حوزه حاضر نشدند صادق لاریجانی، رییس منصوب خامنهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام را راهی خبرگان رهبری کنند.
حالا همین آمار در خراسان جنوبی و مجلس خبرگان رهبری با حضور ابراهیم رئیسی هم قابل توجه است. رسانههای نزدیک به جریان جبهه پایداری پیش از انتخابات نسبت به عدم رای بالا برای ابراهیم رئیسی هشدار داده بودند که این هشدارها به واقعیت بدل شد. رئیسی از ۶۰۸ هزار واجد رای در این استان توانست ۲۷۵ هزار رای به خود اختصاص دهد، با اینکه رسانههای حکومتی روی میزان رای ماخوذه رئیسی مانور داده و آنرا رکوردی جدید عنوان کردند اما نسبت به دور پیش انتخابات مجلس خبرگان رهبری دستکم رای رئیسی ۵۰ هزار رای کمتر است.
صراط نیوز از رسانههای نزدیک به جریان پایداری صراحتا نوشته بود: «اگر میزان شرکت کنندگان از آمار سال ۱۴۰۰ یعنی ۴۲۲ هزار نفر پایینتر بیاید، معنای سیاسی خاص خود را خواهد داشت که به نفع رئیسی نخواهد بود. فارغ از آن، اگر میزان آرای رئیسی از ۸۶ درصد کمتر شود قطعا به معنای نارضایتی مردم از عملکرد شخص او بوده است.»
در حوزههای کوچک هم نگاه آماری نشاندهنده کاهش محسوس میزان رای راهیافتگان به مجلس شورای اسلامی است. برای نمونه میتوان به حوزه محلات و دلیجان اشاره کرد که از مجموع ۲۱ هزار رای، محمد جلالی تنها با ۵ هزار رای راهی مجلس شورای اسلامی شده است. این عدد در دور پیش انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک به ۱۰ هزار نفر بود.
بررسیهای ایراناینترنشنال نشان میدهد پس از شکست حکومت در برابر کارزار تحریم گسترده، ستاد انتخابات و شورای نگهبان فرایند رایگیری و اعلام آراء را مصادره و مدیریت کردهاند.
پیش از این، ایراناینترنشنال در گزارشهایی جداگانه جزییات دستکاری و مهندسی فرایند انتخابات از جمله با بهخدمت گرفتن رسانهها و احزاب و همچنین ساخت عدد و آمار را بررسی کرده بود.
با اتمام رایگیری که خود با اقدامات غیرمعمول صورت گرفته، مقامهای جمهوری اسلامی فرایند شمارش و اعلام آراء را هم به شکل غیرشفاف و متناقض اجرا کردند. در این فضا، با افزایش ابهامات و سوالات درباره این فرایند، رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران نیز در هشداری به رسانهها گفته «انتخابات را پایان یافته تلقی کنند».
با این حال، نتایج همین روند مهندسیشده و غیرشفاف ابعاد قابل توجهی دارد که حاکی از تشکیل مجالسی فرمایشی با اشخاصی است که با کف تعداد آراء به کرسیهای آن تکیه خواهند زد.
آمار تجمیعی ناقص و متناقض
شمارش و اعلام آراء، آخرین مرحله برگزاری انتخابات مهندسیشده بود که انتظار میرفت دستکم با تکنولوژیهای جدید و نیروی انسانی به کار رفته در آن، کمی سریع و دقیقتر باشد، اما اینطور نبود.
از زمان پایان رایگیری در نیمهشب جمعه یازدهم اسفندماه و پس از چندبار تمدید غیرقابل توجیه علیرغم خلوتی صندوقها، این رسانههای وابسته به سپاه پاسداران بودند که به جای نهادهای رسمی درصد مشارکت و تعداد کل آراء را اعلام کردند.
با بررسی ادوار قبلی انتخابات و در نظر داشتن دخالت و اعمال اراده نهادهای نظامی، میتوان پی برد که این امر برای نخستینبار نیست که رخ میدهد.
بنا بر اعلام رسمی مقامهای دولت،از این دوره از انتخابات، فرایند رایگیری با استفاده از شبکه اینترنت ملی و کامپیوتر برگزار شده است. در این فرایند، شماره ملی رایدهندگان با سامانه کامپیوتری برای «صحتسنجی هویت» آنان استفاده شد. این به آن معنی است که به محض پایان رایگیری، مقامهای ستاد انتخابات قادر بودهاند با مراجعه به آمار ثبتشده کل آرای ماخوذه و آمار تفکیکی استانهارا اعلام کنند، اما چنین کاری نکردند.
مقامهای ستاد انتخابات در سطوح کشوری و استانی، دست به انتشار قطرهای و غیرشفاف آراء زدهاند و نخستین جدول آمار مشارکت استانی، پس از دو روز و آن هم به صورت ناقص روی خروجی خبرگزاریهای حکومتی قرار گرفته است.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، نخستین نهاد وابسته به حکومت بود که خبر از مشارکت ۲۵ میلیونی شهروندان داد و میزان کل آرای ماخوذه را حدود ۴۲ درصد گزارش کرد.
با گذشت زمان، آماری که خبرگزاری ایرنا، رسانه رسمی دولت جمهوری اسلامی اعلام کرد به حدود ۴۱ درصد تغییر کرد.
در سومین روز پس از اتمام رایگیری، هنوز مقامهای ستاد انتخابات کشور و استانها آمار کامل و دقیقی از آراء ماخوذه و نامزدها اعلام نکردند و این امر عملا به روز سوم یعنی دوشنبه موکول شد.
رسانهها و مقامهای حکومت از ابتدای فرایند رایگیری و تا پس از برگزاری انتخابات، به جای تمرکز بر دقت و شفافیت در برگزاری و اعلام آمار، بیشتر انرژی خود را صرف اعلام «پیروزی» خود و «شکست» حامیان تحریم انتخابات کردند.
سخنگوی شورای نگهبان در روز انتخابات گفت میزان مشارکت «بهتر» از دوره قبل بوده است. همزمان با او رییس ستاد انتخابات کشور هم مدعی حضور «باشکوهتر» مردم در انتخابات شده بود.
اعلام این آمار نادرست به نوعی مهندسی فضای انتخابات در روز رایگیری و فریب افکار عمومی بوده است. با این حال حتی پس از انتخابات و مشخص شدن آمار پایین مشارکت هم وزارت کشور از پذیرش شکست انتخاباتی طفره میرود. احمد وحیدی، وزیر کشور این انتخابات را با وجود درصد آرای کمتر «پرشکوهتر» از دوره قبل خواند.
اعتراض با آرای باطله
در حالیکه از یک سو، کمترین آمار مشارکت در تاریخ انتخابات جمهوری اسلامی در این دوره رقم خورده، شواهد حاکی از آن است که حتی در میان کسانی که شرکت کردهاند، بخش قابل توجهی آراء باطله دادهاند.
هیچ یک از مقامهای ستاد انتخابات رسما تا روز دوشنبه میزان آرای باطله را که میتواند نشان از اقدام اعتراضی شهروندان باشد، به صورت دقیق و شفاف اعلام نکردند. اعلام کلی این آمار در روز دوشنبه صورت گرفت.
احمد وحیدی، وزیر کشور، میزان آرای باطله در انتخابات مجلس شورای اسلامی را بیش از ۸ درصد خواند و گفت که میزان کل مشارکت ۲۵ میلیون نفر و ۴۱ درصد بوده است. با این آمار، کل آرای باطله بیش از دو میلیون عدد است.
در جدولی که رسانه رسمی دولت از جزییات آمار منتشر کرده و به روز رسانی میشود، خبری از تعداد کل آرا و آرای باطله نیست و تنها نام نامزدها و عدد رای برخی از آنها ثبت شده است.
با این حال، گزارشهای رسمی حاکی است که میزان آراء باطله در برخی حوزههای انتخابیه از جمله یزد در مقام دوم قرار گرفته است.
در تهران نیز با پایان شمارش آرا، رسانههای وابسته به حکومت، از راهیابی تنها ۱۴ نفر به مجلس از مجموع ۳۰ کرسی خبر دادند و ۱۶ کرسیباقیمانده این حوزه، در دور دوم تعیین تکلیف خواهد شد.
طبق قانون انتخابات، هر نامزد برای راهیابی مستقیم در مرحله اول به بیش از ۲۰ درصد آرای صحیح در حوزه انتخابیه خود نیاز دارد.
بر اساس آمار نهایی حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر حدود ۲۴ درصد از کل ۷.۷ میلیون نفر واجد شرایط در انتخابات شرکت کردهاند که معادل حدود ۱.۸۶ میلیون رای است.
با محاسبه همین اعداد گزارششده از سوی رسانه دولتی و معاون استاندار تهران، میتوان مشاهده کرد که نیمی از نامزدها باید به دور دوم بروند.
حدود ۱۵ درصد آراء در حوزه انتخابیه پایتخت، یعنی معادل ۲۹۶ هزار رای، با محاسبه آمار رسمی باطله بوده است. به این ترتیب آرای باطله در جایگاه ۱۶ قرار گرفته و از غالب راهیافتگان به دور دوم انتخابات تعداد بیشتری دارد.
جمعیتی که زیاد شد؛ اما کمکی نکرد
به رغم تاکیدحکومت بر روی آمار کل شرکتکنندگان در انتخابات، از ریز اعداد مشارکتکنندگان سخنی به میان نمیآید تا شکست بزرگ لاپوشانی شود. این در شرایطی است که تعداد واجدان شرایط در طول سالهای اخیر بالا رفته است.
در دوره یازدهم انتخابات مجلس، بنا بر اعلام ستاد انتخابات در دولت روحانی بیش از ۵۷.۹ میلیون نفر واجد شرایط بودند که این میزان در دوره فعلی به بیش از ۶۱.۱ میلیون نفر رسیده است؛ یعنی حدود ۳.۲ میلیون نفر افزایش تعداد شهروندانی که میتوانستند در روز جمعه رای بدهند.
بااین حال، نتایج رسمی در این دو دوره نشان میدهد عدد شرکت کنندگان از ۲۴.۵ میلیون فقط به حدود ۲۵ میلیون رسیده است.
راهیافتگانی که نماینده نیستند
حتی با فرض سلامت انتخابات، میزان آراء بسیاری از راهیافتگان به مجلس کمتر از یک دهم کل واجدان شرایط در حوزه انتخابیه است.
در تهران، اثرگذاری تحریم انتخابات باعث شد محمود نبویان، نفر نخست تنها ۵۹۷ هزار یعنی کمتر از هشت درصد آراء را داشته باشد.
در حوزه تبریز، آذرشهر و اسکو به عنوان بزرگترین حوزه انتخابیه کشور پس از تهران، بر اساس آمار رسمی نفر نخست فقط حدود ۱۰۰ هزار رای دارد که حتی قادر به نمایندگی یک دهم مردم واجد شرایط رای در حوزه انتخابیه خود نیست.
در مرکز استان فارس، وضعیت آرای راهیافتگان بدتر است. دو نفری که در دور اول به مجلس راه مییابند از مجموع جمعیت ۱.۳ میلیون نفری واجدان شرایط حوزه انتخابیه شیراز و زرقان به ترتیب حدود پنج و چهار درصد را کسب کردهاند.
در حوزه قزوین، آبیک و البرز هم دو فرد با زیر هشت درصد آرای کل واجدان شرایط در مرحله اول به کرسیهای مجلس دست یافتهاند.
در حوزه رشت و خمام سه فردی که در جایگاه نخست به مجلس راه یافتهاند هر سه کمتر از ۷ درصد آرا را ثبت کردهاند.
از سویی چند نامزد نیز با کسب آراء ۱۰ هزار و کمتر، به مجلس راه یافتهاند. محمد جلالی در محلات با حدود پنج هزار رای و نصف نفر نخست دوره قبل و الهام آزاد در نائین با حدود شش هزار رای و دو هزار رای کمتر از دوره قبل از جمله آنان هستند.
نتیجه چنین نسبت آرایی، تشکیل مجلسی است که میتوان به اعضای آن عنوان «کمدرصدیها» را اطلاق کرد.
خبرگانی با کف مشروعیت برای انتخاب رهبر
نتایج انتخابات خبرگان رهبری نیز حاکی از آن است که شهروندان اقبال قابل توجهی به این نهاد نشان ندادهاند.
در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی مکررا این مجلس را نشانه «منتخب» بودن جایگاه رهبری در حکومت میخوانند، آمار انتخابات آن نشان میدهد میزان آرای اختصاص یافته به راهیافتگان بسیار پایینتر از آن است که بتوانند نماینده مردم نام بگیرند.
به عنوان مثال، روحانیونی که از استان خوزستان به این مجلس راه یافتهاند آرایی بین هشت تا ۱۵ درصد واجدان شرایط را داشته و راهیافتگان اصفهان آراء هشت تا ۱۶ درصد واجدین را دارند.
در استان خراسان رضوی، به عنوان مرکز مذهبی حکومتی، نامزدی با حدود ۱۲ درصد آرای واجدان شرایط به این مجلس راه یافته و احمد علمالهدی که از او به دلیل تحمیل ارادهاش در سیاست و فرهنگ منطقه به کنایه به عنوان والی «سرزمینی مستقل خراسان» نام برده میشود، تنها رای حدود ۱۶ درصد واجدان شرایط را همراه خود داشته است.
احمد خاتمی، عضو هیات رییسه کنونی مجلس خبرگان و از چهرههای سرسخت حامی حکومت، در استان کرمان تنها رای حدود یکپنجم واجدان شرایط را به دست آورده است.
با این پشتوانه رای بسیار پایین،این مجلس در حالی به مرحله احتمالی تعیین رهبر جمهوری اسلامی نزدیک میشود که علاوه بر فقدان مشروعیت به زبان آراء، اخیرا نیز اعضای متعددی از آن اساسا منکر نقش نظارتیاش بر رهبر شدهاند.
دستکاریهایی که جواب نداد
رقم بسیار پایین مشارکت در رایگیری در حالی اتفاق میافتد که مقامهای حکومت در راستای مهندسی انتخابات حتی دست به توزیع امتیازاتی میان اقشار از جمله سربازان و دانشآموزان زدند.
آمار نهایی نشان میدهد مهندسی هم نتوانست عدد ملموسی را به آمار رایدهندگان اضافه کند و نهایتا باز هم حکومت شکست بزرگ انتخاباتی را در برابر مخالفان متحمل شد.
افزایش مشکلات اقتصادی در ایران، تجمعهای اعتراضی در شهرهای مختلف را ادامهدار کرده است.روز دوشنبه ۱۴ اسفند جمعی از پرستاران در شیراز و کرمانشاه و بازنشستگان مخابرات در شهرهای تهران، خرمآباد، اهواز، اصفهان، سنندج، کرمانشاه، تبریز، ارومیه، رشت، اردبیل و بندرعباس تجمع کردند.
بر اساس اطلاعات و ویدیوهای رسیده به ایران اینترنشنال، روز دوشنبه بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف کشور، به روال هر دوشنبه، در اعتراض به اجرا نشدن آییننامه استخدامی و رفاهی ۱۳۸۹ و پایمال شدن حقوق خود تجمع اعتراضی برگزار کردند.
این تجمعات مقابل ساختمانهای شرکت مخابرات در شهرهای مختلف کشور از جمله تهران، خرمآباد، اهواز، اصفهان، سنندج، کرمانشاه، تبریز، ارومیه، رشت، مریوان، اردبیل و بندرعباس شکل گرفت.
بازنشستگان معترض در این تجمع شعارهایی از جمله «بازنشسته داد بزن، حقتو فریاد بزن»، «معیشت، خواروبار، بهروز باید گردد»، «یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»، «اجرای آییننامه، حق مسلم ماست»، «شرکت پردرآمد چه بر سر تو آمد»، «مخابرات ایران قانون نمیپذیرد»، «سهامدار عمده، حق ماها را خورده»، «تا حق خود نگیریم از پا نمینشینیم» و «شرکت شده صد پاره، بخور بخور تو کاره» سر دادند.
در تهران، بازنشستگان معترض مخابرات، پس از تجمع در خیابان سردار جنگل راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند و شعارهایی ازجمله «با نگاه پشتم و شیشه، مشکلی حل نمیشه»، «شرکت پردرآمد، چه بر سر تو آمد» و «سلطانی بیسواد، شرکتو دادی به باد» سر دادند.
مجید سلطانی در آذرماه ۱۳۹۹ به عنوان مدیر عامل مخابرات ایران منصوب شد.
کارکنان و بازنشستگان مخابرات در سالهای گذشته بارها در اعتراض به تاخیر در پرداخت مطالبات و کمک هزینههای رفاهی و مشکلات بیمه تکمیلی در مراکز استانهای ایران تجمع کرده بودند.
با وجود وعدههای جمهوری اسلامی، وضعیت معیشتی بازنشستگان در ایران هر روز وخیمتر میشود.
تجمع پرستاران و کادر درمان
روز دوشنبه ۱۴ اسفند ماه، جمعی از پرستاران و کادر درمان در شهرهای شیراز و کرمانشاه در اعتراض به رسیدگی نشدن به خواستههای خود دست به تجمع اعتراضی زدند.
تجمعکنندگان دلایل اعتراض خود را «وضعیت شغلی و دستمزدی، پایین بودن تعرفهها، اضافهکار اجباری پرستاری و وعدههای توخالی مسئولان» عنوان کردهاند.
پرسنل و کادر درمان شاغل در مراکز درمانی شیراز مقابل ساختمان دانشگاه علوم پزشکی این شهر خواستار رسیدگی به مطالبات شغلی و معیشتی خود شدند.
همزمان، روزنامه اعتماد در شماره روز دوشنبه خود از ادامهدار بودن اعتراض پرستاران خبر داد و نوشت که دولت به تازگی به جای اصلاح مشکلات و توجه به خواستههای پرستاران معترض، به توبیخ و تنبیه معترضان متوسل شده است.
اشاره این روزنامه صحبتهای محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار است که روز ۲۸ دیماه گفته بود: «هیات تخلفات برخی از دانشگاهها، برای پرستارانی که در اعتراضات صنفی شرکت کردهاند، احکامی مثل ۶ ماه انفصال خدمت صادر کردهاند.»
پرستار یکی از بیمارستانهای شهر تهران در گفتوگو با اعتماد خبر داد که معترضان از ساعت ۸ تا ۱۰ صبح دوشنبه دست از کار کشیدند و خواستار پاسخگویی مسئولان بیمارستان نسبت به اضافهکار اجباری و همچنین خلف وعده دولت بابت پرداخت کارانه متناسب و وظایف موضوع قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری شدند.
این پرستار به اعتماد گفته که طی سه ماه اخیر پنج نفر از پرستاران این بیمارستان به دلیل پاسخگو نبودن مسئولان، ترک کار کرده و استعفا کردهاند و سه نفر دیگر درخواست استعفای خود را نوشتهاند اما هنوز به مسئولان بیمارستان تحویل ندادهاند.
در گزارشی دیگر، محمدتقی جهانپور، رییس کل سازمان نظام پرستاری، روز دوشنبه ۱۴ اسفند با بیان اینکه «بسته ماندگاری پرستاران در حال تدوین است»، گفت: «بر اساس آماری که سازمان نظام پرستاری دارد، سالانه بیش از ۲۷۰۰ پرستار مهاجرت میکنند که زنگ خطری جدی برای نظام سلامت است.»
جهانپور روز پنجم اسفند امسال گفته بود که از ابتدای سال تا پایان آذر، ۲۱۶ پرستار به دلیل سختی کار و پایین بودن میزان دریافتیشان، ترک خدمت کردهاند.
پیش از آن در آذرماه امسال، محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار در آماری رسمی اعلام کرده بود که بیش از ۹۰ درصد پرستاران از کارشان ناراضی هستند و آن کمتر از ۱۰ درصد هم شامل پرستارانی است که کار بالینی انجام نمیدهند.
اوایل تیر امسال خبرگزاری ایلنا در گزارشی به اضافه کار اجباری پرستاران پرداخت و بر این مساله تاکید کرد که به دلیل کمبود نیرو، پرستاری که شیفت کاری خود را کامل کرده اغلب مجبور است یک شیفت اضافی دیگر نیز سر کار بماند، اما مبلغ هر ساعت اضافهکاری برای او ۱۶ تا ۲۰ هزار تومان است.
بحران کمبود پرستار در ایران به ویژه از زمان شیوع ویروس کرونا وخیمتر شد و پرستاران بارها در اعتراض به وضعیت شغلی خود در شهرهای مختلف تجمع اعتراضی برگزار کردند.
تشکلهای صنفی در سالهای گذشته بارها به کمبود دستکم ۱۰۰ هزار پرستار در بیمارستانهای ایران اشاره کردهاند.
نبود رسیدگی به مطالبات صنفی و معیشتی کارگران و برگزاری تجمعهای اعتراضی در شرایطی است که برخی رسانهها و تحلیلگران از حرکت صنایع مادر مانند فولاد و پتروشیمی به سمت رکود خبر میدهند.
کاهش نرخ سرمایهگذاری، توقف پروژههای سرمایهگذاری در حوزههای فولاد و پتروشیمی و ریزش کمسابقه و پیاپی شاخص بورس و «دوپینگهای مکرر» از منابع ملی صندوق توسعه ملی، از جمله نشانههای رکود مورد اشاره ناظران است.
محمد اکبری، معاون راهداری سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای سیستان وبلوچستان روز دوشنبه ۱۴ اسفند از مسدود شدن راه دسترسی به ۱۷۸ روستا در جنوب این استان بر اثر سیل خبر داد. به گفته او، امکان بازگشایی مسیرهای منتهی به این مناطق تا زمان فروکش کردن سیلاب وجود ندارد.
اکبری افزود جریان سیلاب در برخی مناطق جنوب سیستان وبلوچستان متوقف و امکان تردد مجدد در این مناطق با خاکریزی مجدد فراهم شده است.
این مقام مسئول تاکید کرد: «برنامهریزی شده تا ۱۰ روز، تمام نواحی که دچار آببردگی شده، ترمیم و تردد برقرار شود.»
او خسارت سیلاب به راهها و مسیرهای مواصلاتی را در جنوب سیستان وبلوچستان، حدود هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان برآورد و اعلام کرد حدود دو هزار کیلومتر راه در جریان سیلاب این منطقه آسیب دید.
به گفته اکبری، حدود ۱۰۰ میلیارد تومان نیز به روستاهای شمال این استان خسارت وارد شد.
محمدرضا سیدحسینی، رییس جهاد کشاورزی استان سیستان و بلوچستان هم از خسارت سنگین به بخش کشاورزی در ۱۰ شهرستان این استان در سیل اخیر خبر داد.
سیدحسینی گفت نزدیک ۱۹ هزار هکتار از اراضی زراعی آبی، ۱۹۳۳ هکتار اراضی باغی، ۲۷۱ حلقه چاه کشاورزی، ۲۲۱ واحد گلخانه، ۳۰۰ واحد دامداری روستایی و عشایری و ۱۵ کلنی زنبور عسل بر اثر شدت بارندگیها آسیب دیدند.
او افزود عمده خسارتها در شهرستانهای چابهار، نیکشهر، زرآباد، راسک، سرباز، فنوج، دشتیاری، سیب و سوران مهرستان، قصرقند و کنارک بوده است.
ایرنا، خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی، در گزارشی از «تب و تاب» مسئولان و دستگاههای اجرایی برای کمک به سیلزدگان سیستان و بلوچستان نوشت با این حال مردم محلی و فعالان بلوچ از نحوه امدادرسانی به شدت ناراضی هستند.
کاربران فضای مجازی با به اشتراک گذاشتن تصاویری از سیل سیستان و بلوچستان، به برخورد متناقض جمهوری اسلامی در قبال وضعیت غزه و شرایط بحرانی سیلزدگان در ایران اشاره و از آن انتقاد کردند.
تعدادی از کاربران نوشتند مسئولان حکومت برای سیستان و بلوچستان، صندوق رای ارسال کردند، اما کمک نه.
علی بخش شهبخش، رییس شورای اسلامی بخش باهوکلات شهرستان دشتیاری هم امدادرسانی به مناطق سیلزده را نامناسب دانست.
شهبخش گفت: «در بخش باهوکلات یک پدر و پسر دو شبانهروز در رودخانه بالای یک درخت خودشان را نگه داشته بودند، بارها درخواست بالگرد کردیم، اما متاسفانه هیچکدام از ارگانها حاضر نشدند بالگرد بفرستند تا جان این پدر و پسر را نجات را دهند. اهالی دست به کار شدیم تا به کمک یک قایق آنها را نجات دهیم.»
در سوی دیگر، حسین ظفری، سخنگوی سازمان مدیریت بحران با دفاع از عملکرد این سازمان در سیل اخیر اعلام کرد: «در ابتدای هفته گذشته ما به استان سیستان و بلوچستان هشدار آماده باش دادیم.»
به گفته او، اقلام غذایی، بهداشتی و امدادی با استفاده از بالگرد به مناطق سیلزده این استان ارسال شد.
ظفری افزود بارندگیهای شدید سیستان و بلوچستان تاکنون کشته یا مجروح بر جای نگذاشته است.
طبق اعلام ستاد انتخابات، ۱۴ نامزد به صورت مستقیم از تهران به مجلس راه یافتند و انتخابات برای تعیین تکلیف ۱۶ کرسی باقیمانده به دور دوم کشیده شد. اثرگذاری تحریم انتخابات باعث شد محمود نبویان، پیشتاز انتخابات در این شهر، تنها ۵۹۷ هزار یعنی کمتر از ۸ درصد آرا را به خود اختصاص دهد.
نبویان، از شاگردان پیشین محمدتقی مصباح یزدی، تنها نامزد حوزه انتخابیه تهران بود که آرای او از ۵۰۰ هزار فراتر رفت. سایر نامزدهای راه یافته به مجلس از پایتخت بین ۳۱۶ هزار و ۴۸۷ هزار رای کسب کردند.
در میان این ۱۴ نامزد، اسامی چهرههای تندرو جبهه پایداری مانند حمید رسایی، مرتضی آقاتهرانی و مهدی کوچکزاده دیده میشود.
حضور پررنگ اعضای جبهه پایداری در میان نامزدهای برتر در تهران حاکی از آن است که حتی بخش قابل توجهی از حامیان اصولگرایان میانهرو نیز از شرکت در انتخابات اجتناب کردند.
خبرگزاری مهر میزان مشارکت در شهر تهران را ۲۴ درصد اعلام کرد.
این در حالی است که در ماههای گذشته، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی مکررا خواستار حضور پرشور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری شده بود.
میزان مشارکت در تهران و بسیاری از نقاط ایران نشان میدهد که بسیاری از مردم بیتوجه به فراخوان خامنهای و سایر سران و طرفداران حکومت، این انتخابات را تحریم کردند.
قرار گرفتن محمدباقر قالیباف، رییس کنونی مجلس و از چهرههای نزدیک به سپاه پاسداران و خامنهای در رتبه چهارم انتخابات تهران از دیگر نکات مهم نتایج به شمار میرود.
قالیباف که در طول سالیان اخیر نامش در ارتباط با چندین پرونده فساد به گوش رسیده و ماه گذشته درخواست پسرش برای دریافت اقامت دائم کانادا جنجالی شده بود، تنها ۴۴۷ هزار رای کسب کرد.
بر اساس گزارش ستاد انتخابات، امیرحسین ثابتی، مجری صدا و سیمای جمهوری اسلامی، و حمید رسایی رای بالاتری نسبت به قالیباف کسب کردند. این موضوع را شاید بتوان نشانهای از افول قدرت رییس کنونی مجلس ارزیابی کرد.
اسامی رضا تقیپور و منوچهر متکی، دو وزیر دولت محمود احمدینژاد، و اسماعیل کوثری، فرمانده سپاه پاسداران هم در فهرست راهیافتگان به مجلس به چشم میخورند، نمایندگان «منتخبی» با آرای ۴۲۴، ۴۰۴ و ۳۸۶ هزار نفری در کلانشهر تهران.
به گفته ستاد انتخابات کشور، ۳۲ نامزد باید بر سر ۱۶ کرسی باقیمانده در حوزه انتخابیه تهران به رقابت بپردازند، رقابتی که بر اثر نظارت استصوابی شورای نگهبان به طیف طرفداران تندروی حکومت محدود شده است.
نام علی مطهری، از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان، حتی در میان ۶۰ نامزد برتر هم دیده نمیشود.
شمار آرای پیشتاز انتخابات مجلس تهران به ما چه میگوید؟
بر اساس نتایج نهایی انتخابات مجلس که روز دوشنبه ۱۴ اسفند منتشر شد، نبویان با ۵۹۷ هزار و ۷۷۰ رای در صدر قرار گرفت.
پیش از این عباس جوهری، معاون سیاسی استاندار تهران، شمار واجدان شرایط در شهر تهران را برای شرکت در انتخابات مجلس و خبرگان رهبری، کمی بیش از هفت میلیون و ۷۷۵ هزار تن اعلام کرد.
بدین ترتیب پیشتاز انتخابات تهران تنها نظر موافق ۷/۷ درصد از مجموع واجدان شرایط را در پایتخت به دست آورده است.
شمار آرای نبویان حتی از عزتالله اکبری تالارپشتی، نفر سیام انتخابات مجلس در تهران در سال ۱۳۹۸ کمتر است. اکبری تالارپشتی در دوره گذشته ۶۴۲ هزار رای به دست آورده بود.
در دورانی که جامعه ایران هنوز به محمد خاتمی و طیف اصلاحطلبان اقبال نشان میداد، آرای شهر تهران چندین برابر میزان کنونی بود. محمدرضا عارف، سرلیست ائتلاف امید در انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۴، بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار رای کسب کرد.
آرای عبدالرضا هاشمزائی که در انتخابات ۱۳۹۴ در تهران حائز رتبه ۳۰ شد، یک میلیون و ۷۸ هزار بود، چیزی حدود ۵۰۰ هزار نفر بیش از آرای نبویان در انتخابات اخیر.
به حد نصاب نرسیدن جلسه علنی مجلس در پی غیبت نمایندگان
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران گزارش داد جلسه علنی مجلس در صبح دوشنبه ۱۴ اسفند به دلیل نرسیدن به حد نصاب تشکیل نشد.
بر اساس این گزارش، تعدادی از نمایندگان کنونی که در انتخابات اخیر موفق به ورود مجدد به مجلس نشدند و همچنین برخی دیگر که باید در دور دوم انتخابات شرکت کنند، در جلسه مجلس حضور نیافتند.
احمد حسین فلاحی، نماینده همدان در گفتوگو با تسنیم از تشکیل نشدن جلسه علنی مجلس انتقاد کرد و گفت از نمایندگان «انتظار میرفت که با حس مسئولیتپذیری بیشتری رفتار کنند و برای تشکیل مجلس به تهران بیایند.»
او افزود ما نمایندگان کنونی باید «جلسات مجلس را تا روز آخر فعالیت آن تشکیل دهیم ولو اینکه موفق به حضور دوباره در مجلس نشده باشیم».
به گفته فلاحی، قالیباف به عنوان رییس مجلس قصد دارد اسامی نمایندگان غایب را اعلام کند.
بر اساس نتایج جدیدترین نظرسنجی موسسه استاسیس، حدود ۷۶ درصد از مردم ایران معتقدند که جوانان در ایران برای خودشان آینده موفقیتآمیزی نمیبینند و این رقم در میان کسانی که در گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ قرار دارند ۸۲ درصد است.
بر اساس نظرسنجی موسسه استاسیس مستقر در واشینگتن، ۶۸ درصد ایرانیها و ۷۷ درصد از پاسخدهندگان در گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ سال، با این عبارت موافقاند که جوانان ایرانی ترجیح میدهند به جای کشورشان، مهاجرت کنند و در خارج از ایران زندگی کنند.
هدف این موسسه از انجام نظرسنجیها، سنجش افکار عمومی مردم ایران در مواردی چون نظرسنجیهای انتخاباتی، رضایت یا نارضایتی از عملکرد مسئولان حکومتی به خصوص رییسجمهوری، محبوبیت یا عدم محبوبیت چهرههای مشهور، استفاده از رسانههای خبری و شبکههای اجتماعی و موضوعات روز کشور است.
نتایج نظرسنجی این موسسه درباره میزان تمایل مردم ایران به مهاجرت از کشور، تاییدکننده گزارشهای مختلفی است که در سالهای اخیر درباره مهاجرت ایرانیان به ویژه قشر نخبه از کشور منتشر شده است.
بر اساس گزارش این روزنامه، تعداد مهاجران ایرانی از ۴۸ هزار نفر در سال ۲۰۲۰ به ۱۱۵ هزار نفر در سال ۲۰۲۱ رسید.
همچنین رصدخانه مهاجرت ایران با اشاره به افزایش شدید درخواستهای ایرانیان برای پناهندگی یا کار و ویزای دانشجویی در خارج از کشور در سالهای اخیر، پیشتر اعلام کرده که ایران در حال گذراندن مرحله «مهاجرت دستهجمعی کنترلنشده» است.
مهاجران ایرانی به طور سنتی به سمت آمریکا، استرالیا، کانادا و اروپا رفتهاند اما توسعه مستمر کشورهای همسایه در منطقه خلیج فارس باعث شده کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی، قطر و عمان به مقصدی جذاب برای افراد جویای کار تبدیل شوند.
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، ترکیه نیز در سالهای اخیر به یک مقصد مطلوب برای مهاجران ایرانی تبدیل شده است.
مداخله حکومت در زندگی خصوصی جوانان
از جمله موارد دیگری که در نظرسنجی موسسه استاستس مورد پرسش قرار گرفته، این است که آیا مسئولان جمهوری اسلامی آزادی جوانان را باد خالت در زندگی خصوصیشان محدود میکنند یا نه.
۴۸ درصد پاسخدهندگان به این پرسش جواب مثبت دادهاند و ۴۱ درصد معتقدند که چنین دخالتی صورت نمیگیرد.
در میان گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ سال، ۶۱ درصد به این پرسش جواب مثبت دادهاند و فقط ۳۴ درصد مخالف آن بودهاند.
جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس خود با وضع قوانینی چون حجاب اجباری، آزادیهای فردی را در ایران شدیدا محدود کرد.
سازمانها و فعالان حقوق بشری در سالهای اخیر بارها نسبت به سرکوبها در این زمینه از جمله بازداشت جوانان از سوی گشت ارشاد اعتراض کردهاند.
ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی، ممنوعیت برگزاری مهمانیهای مختلط و محدودیتها در زمینه نوع پوشش جوانان از دیگر مداخلههای حکومت در زندگی جوانان در ایران است.