
از دی ۹۶ تا دی ۱۴۰۴؛ وقتی اقتصاد به ابزار اعتراض علیه کل نظام بدل شد
اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ نقطهای تعیینکننده در تاریخ جمهوری اسلامی بود؛ نه صرفا بهعنوان یک اعتراض اقتصادی، بلکه بهعنوان نخستین خیزش سراسری که آشکارا کل نظام سیاسی را هدف قرار داد.

اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ نقطهای تعیینکننده در تاریخ جمهوری اسلامی بود؛ نه صرفا بهعنوان یک اعتراض اقتصادی، بلکه بهعنوان نخستین خیزش سراسری که آشکارا کل نظام سیاسی را هدف قرار داد.

جمهوری اسلامی سالها کوشید این تصویر را تثبیت کند که ترکیب سهگانه «توان هستهای»، «قدرت موشکی» و شبکه نیروهای «مقاومت»، میتواند سپری بازدارنده ایجاد کند؛ سپری که نهتنها هزینه حمله نظامی به ایران را بالا ببرد، بلکه اساساً فکر چنین حملهای را از دستور کار «دشمنان» خارج سازد.
بهرام بیضایی، نه صرفا یک نام در سینما و هنرهای نمایشی ایران، که یک «نهاد فرهنگی» تکنفره است. او را میتوان جدا از کارگردان، نویسنده یا پژوهشگر، فرهنگبانی خواند که در جستوجوی هویت ایرانی و زبان فارسی، به بازخوانی گذشته میپرداخت و در تاریخ و فرهنگ کاوش میکرد.
بهرام بیضایی با ۱۰ فیلم بلند، ۴ فیلم کوتاه، اجرای چندین نمایش بر صحنه و انتشار بیش از ۷۰ کتاب یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین چهرههای هنری ۶۰ سال اخیر ایران بود. بیراه نیست اگر او را بزرگترین چهره فرهنگی ایرانی در چند دهه اخیر بنامیم؛ روشنفکری که «نه» گفت و سر فرود نیاورد.

در گذشته، دفاع از تحریم و تقدیس رنج ناشی از آن، ورد زبانِ واعظان ایدئولوژیکی بود که اقتصاد نمیفهمیدند. امروز، همصدایی چهرههای اجرایی و دیپلماتیک با این گفتمان، قطعه گمشده پازل اقتصاد سیاسی ایران را تکمیل میکند.

توصیف بند زنان زندان اوین بهعنوان «هتل» از سوی فائزه هاشمی، تنها یک اظهارنظر شخصی نیست؛ این تعبیر، در تعارض با گزارشها و تجربه زیسته زندانیان، به مسالهای مهم در روایت عمومی زندان و وضعیت حقوق بشر در ایران تبدیل شد.

پس از گذشت یک ماه از آتشسوزی گسترده در جنگلهای هیرکانی، خطر جدی دیگری این جنگلهای گسترده با قدمت میلیونها سال را تهدید میکند.

در دنیای رسانههای مدرن، جایی که محتوای دیجیتال با سرعت نور در حال تحول است، خبر تعطیلی پنج کانال موسیقیمحور امتیوی از سوی شرکت پارامونت گلوبال، مانند خداحافظی با یک نماد فرهنگی عمل میکند. تصمیمی که نشاندهنده پایان یک عصر ۴۴ ساله است: عصر پخش موزیک ویدیو از تلویزیون.

تنها یک هفته تا دیدار سرنوشتساز بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ باقی مانده است؛ دیداری که میتواند تاثیر مستقیمی بر آینده جمهوری اسلامی و شخص علی خامنهای داشته باشد.

مقاله محمدجواد ظریف در نشریه فارنافرز که دوشنبه اول دیماه منتشر شد نمونهای دیگر از تلاش وزیر امور خارجه پیشین جمهوری اسلامی برای توجیه و تئوریزهکردن نظامیگری و سرکوب داخلی است.

در سالهای اخیر، نشانههای روشنی از تغییر در سبک زندگی جوانان دیده میشود؛ تغییری که بیش از همه در نوع تفریح و شیوه اجتماعیبودن آنها دیده میشود. شبزندهداری و هیجانهای پرخطر برای بخشی از نسل زد دیگر جذاب نیست و جای خود را به انتخابهای متفاوتتری داده است.

پایبندی مردم ایران به آیینهایی مانند یلدا، حاصل علاقه ساده به یک رسم قدیمی نیست. این پایبندی ریشه در تجربهای تاریخی دارد که نسل به نسل منتقل شده است. تجربه زیستن در سرزمینی که بارها با گسست، فشار و بحران روبهرو شده اما پیوند با گذشته و هویت خود را حفظ کرده است.

هشدارِ در معرض خطر سیلاب بودنِ بیش از هزار شهر و روستا در ایران، اگرچه در ابتدا، یک اظهارنظر فنی یا پیشبینی اقلیمی به نظر میرسد، اما پرده از واقعیتی عمیقتر برمیدارد: سیلاب در ایران پدیدهای «بیطرف» نیست.

برای زنان ایرانی، مهاجرت اغلب راهی برای فرار از تبعیض، خشونت و محدودیتهاست؛ اما آیا این جابهجایی مرزها واقعاً رهایی میآورد یا نابرابری جنسیتی را در قالب جدیدی مانند بهرهکشی در کارهای مراقبتی، وابستگی حقوقی و بار مضاعف در نقشهای خانوادگی بازتولید میکند؟

چندی پیش ترامپ حکمی اجرایی را امضا کرد که هدف آن یکپارچهسازی مسیر قانونگذاری هوش مصنوعی در آمریکا و جلوگیری از تدوین مقررات جداگانه در سطح ایالتهاست؛ اقدامی که کاخ سفید آن را تلاشی برای محافظت از صنعت هوش مصنوعی در برابر «وصلهپینهای از مقررات دستوپاگیر» توصیف کرده است.

مهاجرت در جامعه ما، بهویژه در چهار دهه اخیر، تجربهای بیهمتا، دردناک و چندلایه است که تفاوتهای بنیادینی با الگوهای جهانی مهاجرت دارد.

اظهارات اخیر مدیرعامل ایرانایر از شرایطی کمسابقه در قدیمیترین خط هوایی کشور حکایت دارد؛ بدهیهای سنگین، ناوگانی محدود و دشواری در حفظ داراییهای خارجی. وضعیتی که تضادی آشکار با گذشتهای دارد که «هما» در ردیف معتبرترین خطوط هوایی جهان و صاحب پرواز مستقیم نیویورک–تهران بود.

بر اساس یافتههای یک پژوهش درباره شکلگیری پدیده کودکان کار، ترکیبی از فقر، مهاجرت و حاشیهنشینی در کنار ناکارآمدی سیاستهای حمایتی، کودکان ایرانی و مهاجر افغانستانی را به کار در خیابانها و کارگاهها میکشاند؛ روندی که در نهایت به «سوداگری» از آنها ختم میشود.

لبنان طی چهار دهه گذشته یکی از کلیدیترین نقاط اتصال جمهوری اسلامی به مدیترانه و معادلات امنیتی خاورمیانه بوده. حزبالله لبنان نهفقط بازوی نظامی جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل، بلکه نماد موفقترین و پایدارترین پروژه «نیروی نیابتی» تهران بهشمار میرفت.

پس از یورش نیروهای امنیتی به مراسم هفتم خسرو علیکردی، مشهد از یک شهر مذهبی به خط قرمز تازه حاکمیت تبدیل شد. مساله، شعارها نبود؛ مساله این بود که صداها به هم رسیدند و حافظه جمعی دوباره فعال شد. این همان چیزی است که حکومت از آن میترسد.

توقیف یک نفتکش در دریای کارائیب بهدست نیروهای آمریکایی در هفته گذشته به اتهام حمل نفت تحریمشده از جمهوری اسلامی و ونزوئلا، میتواند نشاندهنده تغییر سیاستی در جهت محدود شدن بودجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشد.

تمام شواهد و قرائن نشان میدهد که اقتصاد ایران در مسیر فروپاشی قرار گرفته است. کنترل قیمتها عملا از دست دولت خارج شده، درآمدهای ارزی کشور رو به کاهش است و حکومت بخش عمده اندک منابع باقیمانده را به امور نظامی و ساختار سرکوب اختصاص میدهد.