پزشکیان: شکی نیست که بنزین را باید گران کرد

همزمان با بالا گرفتن گمانهزنیها درباره احتمال افزایش قریبالوقوع قیمت بنزین در ایران، مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، اعلام کرد در اصل افزایش قیمت بنزین، هیچ تردیدی وجود ندارد.

همزمان با بالا گرفتن گمانهزنیها درباره احتمال افزایش قریبالوقوع قیمت بنزین در ایران، مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، اعلام کرد در اصل افزایش قیمت بنزین، هیچ تردیدی وجود ندارد.
پزشکیان پنجشنبه اول آبان در نشستی در استان آذربایجان غربی گفت: «شکی نیست که باید بنزین را گران کرد.»
رییس دولت جمهوری اسلامی در عین حال اذعان کرد اجرای این طرح با چالشهایی همراه خواهد بود و میتواند بر مشکلات معیشتی شهروندان ایرانی بیفزاید.
پزشکیان اضافه کرد: «مگر به این سادگی است؟ مگر من میتوانم الان بنشینم تصمیم بگیرم؟ در صورتی که باید [افزایش قیمت بنزین را] انجام داد، بدیهی هم هست که باید انجام بدهیم، ولی به این سادگی نیست.»
در روزهای گذشته، خبرهای ضد و نقیضی از طرح دولت برای افزایش قیمت بنزین در کشور منتشر شده است.
۱۹ مهر، وبسایت «خانه اقتصاد» با انتشار تصاویری از مصوبه هیات وزیران درباره نحوه «اصلاح قیمت» بنزین گزارش داد دولت جمهوری اسلامی چارچوب جدیدی برای افزایش قیمت بنزین و سیاستهای مرتبط با مصرف سوخت تعیین کرده است.
دولت پزشکیان ساعاتی بعد این خبر را تکذیب کرد.
با این حال، برخی رسانهها در ایران ۲۷ مهر نوشتند دولت چند سناریو برای بازنگری در نظام قیمتی بنزین آماده کرده و احتمال افزایش قیمت تا پنج هزار تومان برای هر لیتر در دست بررسی قرار دارد.
پزشکیان: قرار نیست یکشبه تصمیم بگیریم
پزشکیان در ادامه اظهارات خود در آذربایجان غربی بهطور تلویحی به احتمال از سرگیری اعتراضهای مردمی در پی افزایش قیمت بنزین پرداخت و گفت: «تصمیم اینجوری نیست من بنشینم شب تصمیم بگیرم، هر کسی هم خواست حرف بزند، بزنم توی سرش. مگر من میتوانم بزنم؟»
او همچنین با اشاره به پیامدهای اقتصادی افزایش قیمت بنزین و تشدید فشارها بر شهروندان گفت: «قرار نیست با تصمیمات خود برای مردم مشکلات شدیدتری درست کنیم.»
پزشکیان ۳۰ مهر نیز با اشاره به وخامت در کشور گفته بود: «بنزین که هزار و ۵۰۰ تومان نمیشود. حتی آب را هم به این قیمت نمیدهند.»
با وجود تکذیبهای اولیه، کامل تقوینژاد، دبیر هیات دولت پزشکیان، ۳۰ مهر اذعان کرد طرح افزایش قیمت بنزین در کارگروههای دولت بررسی شده است.
۲۳ مهر، امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی، خبر داد «بحث سهنرخی شدن بنزین در حال جدی شدن است» و برخی گزارشها از رشد ۳۰۰ تا ۵۰۰ درصدی قیمت بنزین حکایت دارند.
افزایش قیمت بنزین در ایران در آبان ۱۳۹۸ موجی از اعتراضات گسترده و سراسری را به دنبال داشت.
این اعتراضها با سرکوب خونین نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی روبهرو شد.
دستکم هزار و ۵۰۰ نفر در این تجمعات کشته و هزاران تن دیگر بازداشت شدند.

هوشمند رمضانیپور، فعال سیاسی ایرانی که پس از سالها فعالیت علیه جمهوری اسلامی از کشور گریخته، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت در یکی از اردوگاههای پناهجویان در یونان بهدلیل حمایت از اسرائیل مورد شکنجه قرار گرفته و بهشدت زخمی شده است.
رمضانیپور با صدایی آرام و محتاط از یک اردوگاه پناهندگان در صربستان، در مصاحبه با ایراناینترنشنال به شرح تجربههای دردناک خود پرداخت: «اینجا قاچاقچیها هستند. صادقانه بگویم، من بارها مردهام و دوباره زنده شدهام؛ هم در ایران و هم اینجا.»
این فعال سیاسی ۳۹ ساله افزود زمانی که در یک اردوگاه پناهندگان در شمال یونان زندگی میکرده، بهدلیل پوشیدن تیشرتی با طرح پرچم اسرائیل و دعوت به برگزاری تجمعی در حمایت از این کشور، شناسایی شده و پس از آن، از سوی برخی مهاجران مورد شکنجه قرار گرفته و به حال مرگ افتاده است.
او ادامه داد: «روزی هزار بار خودم را لعنت میکنم. ای کاش فرار نکرده بودم و همانجا مرده بودم تا حالا مجبور نباشم این همه درد را تحمل کنم.»
رمضانیپور گفت گروهی از پناهجویان به پای او شلیک کردند و در حالی که روی زمین نگهش داشته بودند، پلاستیک ذوبشده بر شکمش چکاندند.
این فعال سیاسی از ترس تلافیجویی، ملیت مهاجمان را فاش نکرد.
او که مکانیک است، حدود ۹ سال پیش و پس از سالها فعالیت سیاسی در کنار چهرههایی مانند محمد نوریزاد، از ایران گریخت و بعدتر در ترکیه بهطور داوطلبانه با یک رادیوی فارسیزبان وابسته به اسرائیل همکاری کرد.
رمضانیپور که از محل اختفای خود با ایراناینترنشنال مصاحبه کرد، گفت هنوز میترسد مهاجمان دوباره او را پیدا کنند.
او اضافه کرد رنجهایش از زمانی آغاز شد که حدود دو سال قبل از ترکیه گریخت. این در حالی است که در ترکیه نیز اعضای گروه ملیگرای افراطی «گرگهای خاکستری» که مخالف مهاجران هستند، او را تهدید کرده بودند.
این فعال سیاسی ادامه داد پس از انتقال به اردوگاه پناهندگان کاوالا در شمال یونان، بر دیوارها شعارهای ضد اسرائیلی دیده و در ماههای اخیر شاهد برگزاری کارزارهایی در حمایت از حماس در سطح شهر بوده است.
او افزود سالهاست به اسرائیل بهعنوان دشمن سرسخت حاکمان مذهبی ایران علاقه دارد و معتقد است بسیاری از مردم منطقه برای دشمنی با اسرائیل «شستوشوی مغزی» شدهاند.
اعضای حماس هفتم اکتبر با حمله به جنوب اسرائیل، حدود هزار و ۲۰۰ نفر را کشتند و بیش از ۲۵۰ تن را گروگان گرفتند. اکثر قربانیان این حمله غیرنظامیان بودند.
اسرائیل در واکنش به این تهاجم، به عملیات نظامی گستردهای در نوار غزه دست زد که بنا بر اعلام منابع حماس، بیش از ۶۸ هزار کشته و ۱۷۰ هزار زخمی بر جای گذاشت.
عملیات اسرائیل در غزه بهدلیل شمار بالای تلفات غیرنظامیان با انتقاد شماری از کشورها، سازمان ملل و گروههای حقوق بشری روبهرو شد.
رمضانیپور در ادامه مصاحبه خود گفت: «تصمیم گرفتم پرچم اسرائیل بخرم و با آن وارد اردوگاه شوم. در ابتدا کسی مزاحمم نشد اما وقتی مدیر اردوگاه مرا دید، به ماموران امنیتی دستور داد پرچم را بگیرند. من قبول نکردم.»
او افزود: «روز بعد مرا احضار کردند و مجبور شدم پرچم را تحویل بدهم. مدیر حتی مرا تهدید کرد و گفت یا من باید اردوگاه را ترک کنم یا او، چون جایی برای هر دوی ما وجود ندارد.»
دهها هزار پناهجو در اردوگاههایی که اغلب خارج از کنترل کامل دولتها اداره میشوند، در نقاط مختلف اروپا و پیرامون آن گرفتارند و در انتظار دستیابی به امنیت و آیندهای بهتر، دور از وطن خود به سر میبرند.
در کشورهای غربی، مقامهای مهاجرت معمولا به پروندههایی اولویت میدهند که صاحبانشان بتوانند خطر واقعی تهدید بهخاطر قومیت، مذهب، گرایش جنسی، دیدگاه سیاسی یا فعالیت مدنی خود را ثابت کنند.

تلاش برای برگزاری تجمعی در حمایت از اسرائیل در اردوگاه پناهجویان در یونان
ایراناینترنشنال به اسنادی دست یافته که نشان میدهد رمضانیپور در اوایل مردادماه با ارسال درخواستی رسمی به مقامات محلی یونان، مجوز برگزاری تجمعی عمومی در حمایت از اسرائیل در نزدیکی اردوگاه پناهجویان را خواسته بوده اما این تجمع در نهایت برگزار نشده است.
ایراناینترنشنال همچنین برخی مدارک پزشکی را بررسی کرده که نشان میدهد رمضانیپور دچار سوختگیهای درجه دو و سه شده و در معرض خطر شدید عفونت قرار داشته است.
در گزارش پلیس صربستان نیز آمده که اتهام اقامت غیرقانونی علیه رمضانیپور، با توجه به همکاری او با مقامات و شرایط ویژه پروندهاش، لغو شده است.
در این اسناد اشارهای به جزییات حمله، مهاجمان یا انگیزههای آنان نشده است.
ایراناینترنشنال همچنین تصاویر و ویدیوهایی را مشاهده کرده که رمضانیپور از وضعیت جسمی کنونی خود و شرایط وخیم اردوگاهی که در آن زندگی میکند، در اختیار این رسانه گذاشته است.
با افزایش تهدیدها در اردوگاه یونان، رمضانیپور تصمیم گرفت آنجا را ترک کند.
به گفته او، پس از ناکامی در برگزاری تجمع، چند مرد ناشناس تعقیبش میکردند.
او با اشاره به حوادثی در بامداد ششم مهر گفت: «حدود ساعت دو نیمهشب بود که خودرویی مقابلم ایستاد. مردی که خود را پلیس معرفی میکرد، از من کارت شناسایی خواست. ناگهان صدایی از دور شنیدم که فریاد میزد: "نذارید این حرومزاده فرار کنه؛ بگیریدش."»
رمضانیپور که احساس خطر کرده بود، با کمک قاچاقچیان از یونان گریخت و خود را به صربستان رساند.
او گفت: «فکر میکردم بالاخره در امانم.»
اما در شهر مرزی لوزنیتسا، ماموران او را به کارخانهای متروکه منتقل کردند که پر از مهاجران دیگر بود.

«همان حرامزاده!»
رمضانیپور در ادامه چنین روایت کرد: «داخل ساختمان، یکی از مردان گوشیاش را بیرون آورد، به عکسی نگاه کرد و بعد به من خیره شد. آن عکس، تصویر من با تیشرت پرچم اسرائیل بود. او عکس را با صورتم مقایسه کرد و به بقیه گفت: "خودشه، همون حرومزادهست."»
رمضانیپور ادامه داد: «دستهایم را از پشت بستند و پارچهای در دهانم فرو کردند. بعد پلاستیک را ذوب کردند و روی بدنم ریختند. به رانم هم شلیک کردند.»
او سرانجام با کمک مردم روستا که پلیس را خبر کردند، نجات یافته است.
این فعال سیاسی گفت: «پلیس با من مهربان بود.»
او افزود توانسته چهار نفر از میان ۱۵ مهاجمی را که به او حمله کرده بودند، شناسایی کند.
به گفته رمضانیپور، پلیس اطلاع داده که مظنونان به بوسنی گریختهاند اما یکی از ماموران در ادامه به او خبر داده که پلیس صربستان و بوسنی «روابط خوبی با هم ندارند» و احتمال بازداشت آنان اندک است.
مهشید ناظمی، از فعالان شبکه پناهجویان «خانه ایران»، گفت رمضانیپور از طریق برخی پناهجویان با او تماس گرفته و درخواست کمک کرده است.
ناظمی به ایراناینترنشنال گفت: «بسیاری از پناهجویان زمانی ما را پیدا میکنند که دیگر جایی برای پناه بردن ندارند. زخمهای او عفونی شده و مدام درد میکشد. بدون کمک نمیتواند راه برود و دائما در ترس از پیدا شدن دوباره به سر میبرد.»
او گفت ماجرای رمضانیپور تنها یکی از دهها نمونهای است که نشان میدهد پناهجویان در اروپا با چه خطراتی روبهرو هستند.
ناظمی اضافه کرد: «پناهجویان کتک میخورند، هدف تجاوز قرار میگیرند و از مرزها بازگردانده میشوند. وقتی در دریا غرق میشوند، ترکیه یونان را مقصر میداند و یونان ترکیه را. هیچکس مسئولیت نمیپذیرد.»
رمضانیپور در پایان روایت خود گفت در اردوگاهش در صربستان هنوز شبها با کابوس از خواب میپرد، دردها را دوباره تجربه میکند و میترسد مهاجمانش بار دیگر او را پیدا کنند.

فرشته تابانیان، وکیل دادگستری، اعلام کرد: «اعاده دادرسی عباس دریس پذیرفته شد و حکم محاربه نقض شد، و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم عرض ارجاع خواهد شد.»
او با انتشار تصویری از این معترض آبان ۹۸ که پیشتر به اعدام محکوم شده بود، در رسانه اجتماعی ایکس نوشت: «امشب بچههای عباس دریس اشک شوق ریختند.»
در همین ارتباط، سازمان حقوق بشری کارون این خبر را «تحولی مهم و امیدوارکننده» نامید و نوشت: «اکنون با رأی دیوان عالی، روند دادرسی وارد مرحلهای تازه و تعیینکننده شده است.»
عباس دریس در ۱۷ آذر ۱۳۹۸ همراه با برادرش، محسن دریس، به دست نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد و با اتهاماتی از جمله «محاربه از طریق قدرتنمایی با سلاح کلاشینکف»، «اختلال در نظم عمومی» و «مشارکت در قتل مأمور یگان ویژه، رضا صیادی» روبهرو شد.
حکم اعدام او نخستینبار در ۳۰ مهر ۱۴۰۱ در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ماهشهر به ریاست قاضی رامین مهماننواز صادر و ابلاغ شده بود.
پیش از این، درخواست فرجام خواهی دریس در تیرماه سال جاری توسط دیوان عالی کشور رد شد و حکم ۱۰ سال حبس او قطعی و به اجرای احکام ارسال شده بود.
به نوشته سایت هرانا، دریس در بخشی از پرونده خود توسط دادگاه کیفری یک استان خوزستان به ۱۴ سال حبس محکوم شده بود. اتهامات او قتل عمد و حمل و نگهداری اسلحه عنوان شده بود. مجازات اشد یعنی ۱۰ سال حبس در خصوص این بخش از پرونده برای او قابل اجرا است.
بر اساس این گزارش، دریس در بخش دیگر از پرونده خود توسط دادگاه انقلاب ماهشهر از بابت اتهام محاربه به اعدام محکوم شده بود.
این حکم اواسط تیر ۱۴۰۲، توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تایید شد.
پس از ثبت درخواست اعاده دادرسی در شعبه نهم دیوان عالی کشور، دستور توقف اجرای حکم صادر شد. در نهایت، پس از چند ماه درخواست اعاده دادرسی پرونده عباس دریس در دیوان عالی کشور رد شد.
عباس دریس، متولد سال ۱۳۵۲، پدر سه فرزند ۹، ۱۴ و ۱۶ ساله است. او یکی از بازداشتشدگان پرونده کشتار نیزارهای ماهشهر است.
فعالان حقوق بشر پیش از این با اشاره به پخش اعترافات تلویزیونی دریس هشدار داده بودند او تحت فشار و شكنجه اعتراف کرده است.
دریس در جلسات بازپرسی، شرکت در اعتراضات را پذیرفته اما هر گونه نقش داشتن در آتش زدن لاستیک و بستن جادهها را انکار کرده بود.
در اعتراضات آبان ۹۸، ماهشهر و شهرکهای حاشیهای آن از کانونهای اعتراضات بودند و گزارشهای مختلفی درباره به رگبار بستن معترضان در نیزارها منتشر شد.
در جریان این اعتراضات، مردمی که جاده منتهی به پتروشیمی این شهر را بسته بودند پس از حمله نیروهای امنیتی به نیزارهای اطراف پناه بردند. نیروهای امنیتی معترضان را به گلوله بستند و در نتیجه این گلولهباران نیزار آتش گرفت و عده زیادی کشته شدند.
روزنامه نیویورکتایمز دهم آذر ماه ۹۸ گزارش داد در جریان اعتراضات سراسری آبان ماه، حدود ۱۰۰ نفر از معترضان پناه گرفته در نیزارهای ماهشهر کشته شدند.
پس از آن و با منتشر شدن گزارشهای بیشتر در این باره، محسن بیرانوند، فرماندار و رضا پاپی، فرمانده نیروی انتظامی ماهشهر در مصاحبه با تلویزیون جمهوری اسلامی، کشتار معترضان در نیزارهای ماهشهر را تایید کردند.
مقامهای جمهوری اسلامی آماری از کشتهشدگان این کشتار ارائه نکردهاند.

دو خبرنامه دانشجویی در ایران از احضار شماری از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر تهران توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در روزهای اخیر خبر دادند.
به نوشته خبرنامه «خواجهنصیر» به نقل از دانشجویان و شورای صنفی دانشگاه خواجه نصیر، طیِ روزهای اخیر تماسهایی از سوی نهادهای امنیتی با تعدادی از دانشجویان آغاز شده است؛ «تماسهایی که با لحن تهدیدآمیز، دانشجویان را به احضار و بازداشت فرا میخوانند.»
در همین ارتباط، خبرنامه دانشجویی «امیرکبیر» هم به نقل از «چند دانشجو» نوشت: «این تماسها عمدتاً از سوی نهادهای اطلاعاتی صورت گرفته و در برخی موارد، محتوای آن شامل تهدید به بازداشت و فشار برای توقف فعالیتهای صنفی و عدم شرکت در اعتراضات آتی بوده است.»
احضار و تهدید شماری از دانشجویان دانشگاه خوجهنصیر پس از تجمع دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر در پردیس رضایینژاد انجام شده است.
در این تجمع، دانشجویان با سردادن شعارهایی صنفی و اعتراضی، بر لزوم تحقق مطالبات خود تأکید کردند.
در بیانیهای که در این تجمع خوانده شد، ضمن انتقاد از «آغاز فرایند پولیسازی دانشگاهها و تکرار مهملات و دروغ بزرگ کسری بودجه» گفته شد: «دانشگاه ما زیر بار سیاستهای ناعادلانه و نگاههای سوداگرانه خم شده است، غذای سلف در شأن انسان نیست، شهریهها نفس دانشجو را میبُرند، و خوابگاهها از ازدحام و کمبود امکانات به جان آمدهاند.»
در بیانیه تاکید شد: «همه دانشجویان حق دارند در خوابگاهی درخور شأن خود زندگی کنند، نه در اتاقهای کوچک و شلوغی که تنها برای پر کردن جیب دیگران طراحی شدهاند.»
نویسندگان این بیانیه با اشاره به اینموضوع که «در کنار این مشکلات، سایه سرکوب و تهدید نیز بر دانشگاه گسترده است» تاکید کردند: «تا وقتی که پولیسازی و تبعیض ادامه دارد، تا وقتی تهدید جای گفتوگو را گرفته، اعتراض و تحصن ما پایان نخواهد یافت.»
در بخش دیگری از بیانیه دانشجویان تجمعکننده گفته شد: «دانشگاه را نمیتوان با پول اداره کرد و با ترس ساکت نگه داشت. دانشگاه با آزادی زنده است؛ با حق انتقاد، با امید به تغییر، با صدای جمعی دانشجویان.»
دانشجویان خواستار برخورداری از «غذای سالم، شهریه منصفانه، خوابگاه در شأن دانشجو و فضای امن برای بیان آزادانه اندیشه» شدند و تاکید کردند: «آموزش، حق همگانی است نه کالایی تجملی.»
پیش از این هم دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر در تجمع سهشنبه ۱۵ مهر خود خواستار توقف و بازنگری سیاستهای کنونی در حوزه رفاه و خدمات دانشجویی شدند که بهگفته آنها بر زندگی و معیشت دانشجویان اثر منفی گذاشته است.
بازگرداندن سرویسهای رفتوآمد، کاهش قیمت و بهبود کیفیت غذای شبانه، بهبود شرایط رفاهی خوابگاهها، توقف برخوردهای امنیتی و پایان روند اخراج و تهدید دانشجویان معترض، بخشی از خواستههای مطرحشده آنان بود.
در همین حال، خبرنامه خواجهنصیر چهارشنبه ۳۰ مهر احضارها و تهدیدهای انجام شده از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی را نشاندهنده آن دانست که «دستگاههایِ امنیتی در هماهنگی مستقیم با حراست دانشگاه، پروژهٔ ارعاب و تهدید را در دستور کار قرار دادهاند.»
خبرنامه خواجهنصیر این رفتارهای نهادهای اطلاعاتی را «غیرقانونی» دانست و تاکید کرد: «هیچ نهاد امنیتی حق ندارد بدون ابلاغ رسمی و مکتوب، دانشجو را احضار یا تهدید به بازداشت کند.»
این خبرنامه افزود: «چنین تماسهایی فاقد هرگونه وجاهت قانونی است و صرفاً با هدف ایجاد ترس، پراکندگی و شکستن روحیهٔ جمعی دانشجویان صورت میگیرد.»
حکومت جمهوری اسلامی از آغاز استقرار در ایران همواره دانشجویان و استادان منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه یا از دانشگاه اخراج کرده است.
برخوردهای امنیتی و قضایی همراه با محرومیتهای انضباطی دانشجویان در دانشگاههای سراسر ایران از زمان تظاهرات سراسری پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد در شهریور سال ۱۴۰۱ و گسترده شدن دامنه اعتراضات دانشجویی تشدید شده است.
از آن زمان تاکنون گزارشهای بسیاری درباره برخوردهای قهری با دانشجویان و صدور احکام اخراج، تعلیق یا ممنوعیت از تحصیل برای آنان منتشر شده است.
بر اساس گزارشها، بیش از ۱۲ هزار دانشجو در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت، تعلیق، اخراج، تبعید تحصیلی و لغو اسکان شدند.
دستکم ۴۰۰ استاد دانشگاه نیز در جریان اعتراضات به «بهانههای واهی» و تنها به دلیل حمایت از دانشجویان با احکام اخراج، بازنشستگی اجباری یا تعلیق مواجه شدند.
حمله یک عضو بسیج دانشجویی به عضو شورای صنفی دانشگاه تهران
خبرنامه امیرکبیر از حمله فیزیکی یکی از اعضای بسیج دانشجویی به یکی از اعضای شورای صنفی دانشگاه تهران خبر داد.
این گزارش به نقل از بیانیه شورای صنفی دانشگاه تهران حاکی از آن است که این حمله، «غیرقانونی و مغایر با اصول اخلاقی دانشگاه» بوده و در ادامه فشارها و موانعی صورت گرفته است که طی روزهای اخیر علیه فعالیتهای قانونی شورا ایجاد شده بود.
شورای صنفی دانشگاه تهران اشاره کرد که قصد داشته است روند پیگیری قضایی و انضباطی موضوع را آغاز کند، اما «بنا بر درخواست فرد مورد حمله و با وساطت امور دانشجویی و نماینده حراست دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران از ثبت شکایت رسمی صرفنظر کرده است.»

جمهوری اسلامی اعلام کرد مهدیه اسفندیاری، که بهدلیل حمایت از گروه حماس در فرانسه زندانی شده بود، بهصورت «مشروط» آزاد شده است. پیشتر یک مقام وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گفته بود که اسفندیاری «در کانال تبادل با زندانیان فرانسوی در ایران قرار گرفته است.»
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی چهارشنبه ۳۰ مهر گفت که اسفندیاری «تا زمان برگزاری دادگاه که احتمالا در آذر یا دی ماه خواهد بود، در مکانی خارج از زندان و تحت نظارت ویژه قرار خواهند داشت.»
او آزادی مشروط مهدیه اسفندیاری را «یک تحول مثبت» دانست و ابراز امیدواری کرد که در آینده حکم آزادی او صادر شود.
در این ارتباط، روزنامه لوموند فرانسه نیز چهارشنبه ۳۰ مهر نوشت: شرایط آزادی اسفندیاری ایجاب میکند که مرتباً خود را به کلانتری معرفی کند و تا زمان برگزاری دادگاه که قرار است در ۱۳ ژانویه،۲۴ دی، آغاز شود، اجازه خروج از فرانسه را ندارد.
بقایی همچنین گفت که جمهوری اسلامی تا آزادی کامل و بازگشت اسفندیاری به ایران به تلاش خود ادامه میدهد.
نبیل بودی، وکیل اسفندیاری، در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه تایید کرد که «دادستان به شدت با آزادی او مخالفت کرده و به خطر فرار اشاره کرده است.»
بودی افزود: «اما دادگاه استدلال ما را پذیرفته و با توجه به حقایق ادعایی، بازداشت پیش از محاکمه را بسیار طولانی دانسته است.»
او اضافه کرد که اسفندیاری در مورد اصل اتهامات علیه خود اظهار نظری نکرده و «مشتاقانه منتظر» محاکمه خود برای توضیح در این مورد است.
اسفندیاری به دلیل حمایت از حمله مسلحانه حماس، گروه تحت حمایت جمهوری اسلامی، به اسرائیل بازداشت شد و بیش از هفت ماه در فرانسه زندانی بود.
در این زمینه، نشریه لوپوئن فرانسه ۲۳ فروردین سال جاری گزارش داد مقامهای این کشور تایید کردهاند مهدیه اسفندیاری به اتهام «تمجید از تروریسم» بازداشت و به زندان منتقل شده است.
«اسفندیاری در کانال تبادل با زندانیان فرانسوی در ایران قرار گرفته است»
سخنان بقایی در مورد اسفندیاری پس از آن ابراز شد که معاون کنسولی، مجلس و امور ایرانیان وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی سهشنبه ۲۹ مهر گفت که او «در کانال تبادل با زندانیان فرانسوی در ایران قرار گرفته است.»
وحید جلالزاده ابراز امیدواری کرد که «این اتفاق به زودی رخ دهد.»
اخبار مربوط به «آزادی مشروط» اسفندیاری هشت روز پس از اعلام محکومیت سسیل کوهلر و همسرش، ژاک پاریس، به زندان اعلام شد.
به گزارش خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه جمهوری اسلامی، در احکام دادگاه انقلاب اسلامی تهران، یکی از این زندانیها در مجموع به ۳۱ سال زندان و دیگری در مجموع به ۳۲ سال زندان محکوم شده است.
میزان نوشت یکی از متهمان به شش سال حبس به اتهام «جاسوسی بهنفع سرویس اطلاعاتی فرانسه»، پنج سال حبس به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور» و ۲۰ سال حبس در تبعید به اتهام «همکاری اطلاعاتی با اسرائیل در حکم محاربه» محکوم شد.
به نوشته خبرگزاری قوه قضاییه، متهم دیگر هم به اتهام «جاسوسی بهنفع سرویس اطلاعاتی فرانسه» به ۱۰ سال حبس، به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور» به تحمل پنج سال حبس و به اتهام «معاونت در همکاری اطلاعاتی با اسرائیل» به ۱۷ سال حبس محکوم شد.
کوهلر، عضو «فدراسیون ملی آموزش و فرهنگ نیروی کار فرانسه» و پاریس، دبیر کل سابق همین سندیکا در بخش آموزش، در پی دیدار با شماری از فعالان کارگری و معلمان در تهران در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ به دست ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند.
پس از آن هم تعداد زیادی از فعالان کارگری و معلمان در تهران و چند شهر دیگر بازداشت شدند.
بازداشت کوهلر، پاریس و فعالان صنفی در ایران انتقادهای گسترده سندیکاها و اتحادیههای کارگری و معلمان در ایران و جهان را به دنبال داشت. آنان تاکید کردند که بر اساس مقاولهنامههای سازمان بینالمللی کار، دیدار فعالان سندیکایی کشورهای مختلف، موضوعی قانونی است.
پس از آن، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه پنجشنبه ۲۴ مهر صدور حکم طولانیمدت زندان برای این دو شهروند زندانی این کشور در ایران به جرم جاسوسی را محکوم کرد و گفت که اتهامات علیه آنها بیاساس و مجازاتشان خودسرانه است.
پاسکال کنفاورئو گفت: «هر دو بهطور خودسرانهای به محکومیتهای طولانیمدت زندان محکوم شدند. اتهامات علیه آنها، هرچه باشد، کاملاً بیاساس است. ما خواستار آزادی فوری آنها هستیم.»
پیش از این، فرانسه، دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ایالات متحده، جمهوری اسلامی را به گروگانگیری سیستماتیک شهروندان خارجی بهمنظور اعمال فشار سیاسی بر دولتهای غربی متهم کردهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی این اتهام را رد میکنند و میگویند بازداشتها طبق روند قانونی انجام شده و اتهام بدرفتاری با زندانیان را نمیپذیرند.
پیش از انتشار خبر احکام حبس این دو زندانی فرانسوی، اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه، گفته بود دولت فرانسه به وعده خود برای خروج مهدیه اسفندیاری از زندان عمل نکرده است.
پیشتر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرده بود تهران در حال مذاکره با پاریس برای مبادله دو شهروند فرانسوی با اسفندیاری است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، ۲۰ شهریور اعلام کرده بود که احتمال مبادله مهدیه اسفندیاری با زندانیان فرانسوی در ایران طی «روزهای آینده» وجود دارد.
در این حال، روزنامه لوموند فرانسه چهارشنبه ۳۰ مهر نوشت: فرانسه و ایران در حال مذاکره برای آزادی اسفندیاری در ازای کوهلر و پاریس، زوج فرانسوی هستند.

تنها در روزهای ۲۹ و ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ دستکم ۲۸ زندانی در زندانهای سراسر کشور اعدام شدند. با این اعدامها، شمار کل اعدامهای ثبتشده در مهرماه به ۲۸۰ نفر رسیده است؛ آماری که نشان میدهد در این ماه بهطور میانگین روزانه بیش از هشت نفر و هر سه ساعت یک زندانی در ایران اعدام شده است.
کانون حقوق بشر ایرانچهارشنبه ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ گزارش داد که طی دو روز گذشته، دستکم ۲۸ زندانی در زندانهای بیرجند، شیراز، اصفهان، تهران، کرمانشاه، تایباد، یزد، زنجان، قزوین، قزلحصار کرج، گرگان و قم اعدام شدند.
این نهاد از مهرماه امسال بهعنوان «خونینترین ماه برای زندانیان پس از اعدامهای جمعی سال ۱۳۶۷» یاد کرده است.
در میان اعدامشدگان، نامهایی چون ابراهیم عزیزی در زندان بیرجند، نادر عبدی و علیرضا کشاورز در زندان عادلآباد شیراز، سامان طالبی و حبیب حقشناس در زندان دستگرد اصفهان، ساسان لرستانی و شهرام میرزایی در زندان دیزلآباد کرمانشاه، خسرو وفادار در زندان قم، و منصور ایروانی در زندان قزلحصار کرج دیده میشود.
اعدامها عمدتا با اتهامهای مرتبط با مواد مخدر و در مواردی به اتهام قتل انجام شدهاند. در میان آنان چند تبعه افغانستان نیز حضور دارند، از جمله سراجالدین ابیطالبی، محمد شمس و محمد ابراهیمی که همگی به اتهام مواد مخدر یا قتل محکوم شده بودند.
در گزارش کانون حقوق بشر ایران آمده است که برخی از اعدامها بدون اطلاع خانوادهها و بدون ملاقات آخر اجرا شدهاند.
اعدام ارشاد یارخدا در زندان تایباد و محمود شفیعی در زندان گرگان نیز در میان موارد ثبتشده این هفته قرار دارد.
اعدامها در زندانهای مختلف کشور از جمله قزوین، یزد، زنجان و گرگان نیز ادامه داشته و افرادی مانند ابوالفضل طارمی، سعدی مینایی و عظیم دستاور در میان قربانیان هستند.
با افزایش شمار اعدامها به ۲۸۰ نفر در یک ماه، نهادهای حقوق بشری نسبت به شدت گرفتن سرکوب قضایی در ایران هشدار دادهاند و از جامعه جهانی خواستهاند به موج اعدامها در ایران واکنش نشان دهد.
دبیرکل سازمان ملل سهشنبه ۲۹ مهر در تازهترین گزارش خود به مجمع عمومی، تصویر تیرهای از وضعیت حقوق بشر در ایران ارائه داده و نسبت به افزایش اعدامها، شکنجه بازداشتشدگان، سرکوب اقلیتها و محدودیتهای فزاینده بر آزادیهای مدنی هشدار داده است.
بر اساس این گزارش در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ دستکم ۶۱۲ نفر در ایران اعدام شدهاند؛ افزایشی ۱۱۹ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل. گوترش از بیتوجهی جمهوری اسلامی به توصیههای بینالمللی درباره توقف مجازات اعدام و محدود کردن جرایم مستوجب مرگ ابراز تاسف کرده و اعدام در ملا عام را «مغایر با منع شکنجه و رفتار غیرانسانی» دانسته است.
پیش از این، سایت حقوقبشری هرانا به مناسبت جمعه ۱۸ مهرماه برابر با ۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام گزارش داد که در یک سال گذشته دستکم هزار و ۵۳۷ نفر در ایران اعدام شدهاند.






