رییس پلیس امنیت عمومی از برخورد با ۱۵ نفر از برگزارکنندگان جلسات «بلایند دیت» خبر داد

مجید فیضجعفری، رییس پلیس امنیت عمومی فراجا، از شناسایی و برخورد با ۱۵ نفر از برگزارکنندگان اصلی جلسات بلایند دیت (قرارهای ناشناس) در فضای مجازی خبر داد.

مجید فیضجعفری، رییس پلیس امنیت عمومی فراجا، از شناسایی و برخورد با ۱۵ نفر از برگزارکنندگان اصلی جلسات بلایند دیت (قرارهای ناشناس) در فضای مجازی خبر داد.
فیضجعفری دوشنبه ششم اسفند اعلام کرد ۱۵ نفر از تهیهکنندگان، سازندگان و برگزارکنندگان اصلی این جلسات در سراسر کشور شناسایی و در سه روز گذشته با هماهنگی مراجع قضایی احضار و جلب شده و یا مورد تذکر قرار گرفتهاند.
این مقام انتظامی جمهوری اسلامی خبر داد که محتوای مرتبط با فعالیتهای این افراد پاکسازی و صفحات مربوط به آنها در فضای مجازی توقیف شدهاند.
او افزود: «برخورد با این نوع برنامهها تا پاکسازی کامل فضای مجازی از چنین محتواهایی ادامه خواهد داشت.»
این نخستین بار نیست که جمهوری اسلامی اقدام به احضار یا بازداشت کاربران فضای مجازی و مسدود کردن صفحات آنها میکند.
در یکی از این نمونهها، رسانههای ایران ۳۰ بهمن خبر دادند صفحه اینستاگرام «وینی ویدز»، بلاگر و یوتیوبر با بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار دنبالکننده، با دستور قضایی مسدود شده است.
این یوتیوبر پیشتر برنامه «بلایند دیت ایرانی» را اجرا کرده بود و دلیل این محدودیت «انتشار محتوای مجرمانه و معارض با عفت عمومی» عنوان شد.
در فروردین سال جاری نیز قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرد که صفحه اینستاگرام «وینی» گرداننده یک برنامه پر مخاطب «بلایند دیت» در یوتیوب از دسترس خارج شده است.
همان زمان صفحه اشکان شادکامی، یک بلاگر دیگر که در این برنامه شرکت داشت هم بسته شد.
در برنامههای «بلایند دیت» یا «قرارهای ناشناس» که در یوتیوب و اینستاگرام پخش میشود، دختران و پسرانی که پیشتر همدیگر را ندیدهاند، در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
آنها در این برنامههای تلاش میکنند پس از پاسخ به تعدادی سوال در مورد ادامه یا عدم معاشرت با یکدیگر تصمیمگیری کنند.
قوه قضاییه، مهرماه سال جاری صفحه اینستاگرام زینب موسوی، کمدین ایرانی و خالق شخصیت «امپراطور کوزکو» را مسدود کرد.
در آذر ۱۴۰۲ نیز مقامهای قضایی صفحه اینستاگرام یک شهروند اهل رشت معروف به «صادق بوقی» را که در بازار این شهر آواز میخواند و میرقصید، مسدود کردند.
در سالهای گذشته و در واکنش به موج برخوردهای قضایی و بازداشت برخی از این افراد، کاربران شبکههای اجتماعی، جمهوری اسلامی را «دشمن شادی و امید» خواندند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، طی سالهای گذشته بارها فضای مجازی را «وِل»، «رها» و «بی قید و بند» خواند و خواستار کنترل آن در ایران شد.
مسعود پزشکیان نیز شهریور امسال با اشاره به دیدار هیات دولت با رهبر جمهوری اسلامی، به وزرای خود دستور داد که بر اساس سخنان خامنهای، «مدیریت صحیح فضای مجازی» را به شکل جدی مورد توجه قرار دهند.

شماری از شهروندان در پیامهای خود به ایراناینترنشنال، از تاثیر منفی تعطیلیهای گسترده و پیدرپی کشور بر زندگی خود انتقاد کردند و بیتدبیری مسئولان را عامل این مشکلات خواندند. روز دوشنبه فعالیتهای آموزشی و در مواردی ادرای ۲۵ استان ایران تعطیل اعلام شدند.
اردبیل، آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اصفهان، البرز، ایلام، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسانجنوبی، خراسانرضوی، خراسانشمالی، زنجان، سمنان، فارس، قزوین، قم، کُردستان، کرمان، کرمانشاه، گلستان، گیلان، لرستان، مازندران، مرکزی و همدان استانهایی هستند که دوشنبه شش اسفند تعطیل شدند.
علت تعطیلی دوسوم استانهای ایران، «سرمای هوا، مدیریت مصرف و ناترازی انرژی» اعلام شده است.
ایراناینترنشنال دوشنبه شش اسفند از مخاطبان خود پرسید که تعطیلیهای پیاپی، چه تاثیری بر زندگی آنها گذاشته است.
تعطیلیها کسبوکارها را فلج کرده است
شمار زیادی از شهروندان در پاسخ، به تاثیر منفی این تعطیلیها بر اقتصاد کشور و کسبوکارهای خرد تا کلان گفتند و اشاره کردند که این تعطیلیها در بسیاری از مواقع با قطع برق، گاز و اینترنت هم همراه است.
یک شهروند از توقف تولید در کارگاهها خبر داد و گفت: «نابودمان کردند. امیدوارم جمهوری اسلامی زودتر ریشهکن شود تا این مشکلات هم زودتر حل بشود.»
مخاطبی دیگر در توصیف وضعیت گفت همه کسب و کارها «فلج شده» و «مملکت سقوط کرده است».
همزمان با این تعطیلیهای گسترده، شرکت توانیر شش اسفند مشترکان اداری، تجاری و بانکها را تهدید کرد که اگر مصرف خود را ۵۰ درصد کاهش ندهند، برقشان را قطع میکند.
این شرکت از مشترکان خانگی هم خواست با کاهش دو درجهای وسایل گرمایشی به تامین گاز و برق پایدار کمک کنند.
در پاییز و زمستان امسال مدارس و ادارات چندین استان ایران بارها به دلیل کمبود انرژی یا الودگی هوا تعطیل شدهاند.
در یک نمونه، پس از افزایش ۱۶ درصدی مصرف گاز و بالا رفتن میزان مصرف برق، مراکز دولتی و عمومی و عمده فعالیتهای بخش بزرگی از کشور در ۲۲ دی تعطیل شد.
یک مخاطب ایراناینترنشنال خود را «کارگر روزمزد» معرفی کرد و گفت با هر روز تعطیلی، درآمدش را از دست میدهد اما در روزهای غیرتعطیل هم قطع برق و گاز، عملا کار را با اختلال مواجه کرده است.
شهروندی دیگر از تعطیلی کاسبیها و رسیدن بازاریان به آستانه ورشکستگی خبر داد و گفت حتی در شرایط فروپاشی کشور، خامنهای «همچنان مشغول ارسال کمک و پول به لبنان است».
اشاره این شهروند به اظهارات نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله در ۱۵ آذر امسال است که از اختصاص ۱۲ تا ۱۴ هزار دلار به هر خانوار لبنانی از سوی جمهوری اسلامی خبر داده بود.
اختلال در تحصیل و آموزش کودکان و نوجوانان
شماری از مخاطبان ایراناینترنشنال، به تاثیر تعطیلیهای پیدرپی بر آموزش و پرورش خبر دادند و شهروندی در این زمینه گفت: «با تعطیلی مدارس، بچهها از درس و مشق عقب افتادهاند.»
شهروندی دیگر از پرداخت شهریه ۴۵ میلیون تومانی برای فرزند دبستانی خود خبر داد و گفت با اینحال، از ابتدای سال تحصیلی حدود چهار هفته مدرسهها به دلیل سرما و آلودگی تعطیل بوده است.
پیشتر برخی والدین شاغل در رسانههای اجتماعی انتقاد کرده بودند که با تعطیلی مدارس، نمیدانند چه کسی باید در ساعات اداری از فرزندشان نگهداری کند و برای همین مجبور به استفاده از مرخصی هستند.
باوجود این انتقادات، به نظر میرسد تعطیلیها در شماری از استانهای ایران در روزهای آینده هم به دلیل سرمای شدید و کمبودهای برق و گاز ادامه داشته باشد.
جمهوری اسلامی مدتهاست که در مدیریت کشور با زنجیره کسری انرژی مواجه شده و ترجیح میدهد کمبود یا نبود انرژی را «ناترازی» بنامد.
یک شهروند در همین زمینه گفت شیرازه کار از دست حکومت درآمده و در هر بخشی، چیزی جز «نابودی کامل» باقی نمانده است.
شهروندی دیگر هم گفت: «اینها سالی ۱۲ ماه کشور را تعطیل میکنند چون نه در کارخانهها، نه در شرکتها و نه در کارگاهها و منازل برق و گاز نیست.»
ریشههای بحران انرژی در ایران به سالها قبل باز میگردد و بهطور خاص از نیمه دوم دهه ۹۰ خورشیدی، علائم آن بروز کرد و اکنون شهروندان همه ابعاد آن را در زندگی روزمره خود تجربه میکنند.
ایران صاحب دومین منابع گازی شناسایی شده زمین به شمار میرود اما در سال ۱۴۰۳، جمهوری اسلامی برای رساندن گاز به منازل، صنایع و نیروگاهها با مشکلی بیشتر از سالهای گذشته روبهرو شد.
در ماههای گذشته ویدیوها و روایتهای مردمی بسیاری به ایراناینترنشنال از نقاط مختلف کشور رسیده که خشم و نارضایتی مردم از قطعی گاز و برق و تعطیلیهای مداوم در نقاط مختلف کشور را نشان میدهند.

محمد اشرفی اصفهانی، پسر امام جمعه سابق کرمانشاه، خبر داد که طلبههای علیرضا پناهیان، از سخنرانان دفتر علی خامنهای، به مجموعه فرهنگی تحت مدیریت او حمله کردهاند.
اشرفی اصفهانی در چند سال گذشته با پناهیان، سخنران برنامههای مذهبی رهبر جمهوری اسلامی، بر سر مالکیت مجموعه مذهبی امیرالمومنین درگیری داشته است.
او یکشنبه پنجم اسفند در مصاحبه با خبرآنلاین گفت که طلبههای پناهیان با لباس شخصی به این مجتمع حمله و آن را تخریب کردند اما پس از حضور عوامل انتظامی، بلافاصله لباس خود را عوض کرده و لباس روحانی میپوشند تا نیروهای انتظامی با آنها برخورد نکنند.
اشرفی اصفهانی گفت که این حملات پیش از این نیز تکرار شده و قصد دارد از پناهیان به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کند.
او در نامه خود به مدیر حوزههای علمیه کل کشور که یکشنبه منتشر شد، با اشاره به حمله حامیان پناهیان به حوزه علمیه تحت تصدی خود و تخریب تاسیسات این مکان نوشت: « آیا این افراد طلبه هستند یا اراذل و اوباش؟»
محمد اشرفی اصفهانی، پسر عطاءالله اشرفی اصفهانی، امام جمعه کرمانشاه است که سال ۱۳۶۳ به دست سازمان مجاهدین خلق کشته شد.
او گفته بود که از دهه ۷۰ و در انتهای حضور خود در مجلس سوم، مجتمع مذهبی امیرالمومنین را در منطقه مرزداران (شهرک ژاندارمری در غرب تهران) تاسیس کرده است.
اشرفی اصفهانی تایید کرده که خودش در ابتدای راهاندازی این مجموعه خواسته که مالکیت آن به نام اوقاف ثبت شود.
این مجموعه مذهبی میلیاردها تومان گردش مالی دارد و صندوق قرضالحسنه آن هر سال چند میلیارد تومان وام میدهد. این مجموعه همچنین چندین مغازه دارد.
بر اساس این روایت، پناهیان که مدتی به عنوان یکی از اعضای هیات امنای مسجد فعالیت میکرده، با حمایت سازمان اوقاف، حوزه علمیه «دارالحکمه» را در زمینهای این مجموعه ایجاد کرده است.

درگیری بین اشرفی اصفهان و پناهیان در پنج سال گذشته ادامه داشته است. در همین حال اشرفی اصفهانی در مصاحبهای گفته بود قصد دارد به حامیان خود برای اخراج پناهیان از این مجموعه فراخوان دهد اما مقامات اطلاعات و نیروی انتظامی از او خواستهاند این کار را نکند.
در سالهای گذشته نیز گزارشهایی درباره فساد اقتصادی پناهیان منتشر شده است.
شهریور ۱۳۹۹ سندی از شراکت پناهیان با رضا مطلبی کاشانی، مالک تک ماکارون، افشا شد که نشان میداد آنها برای ساخت ملکی ۳۰۰ میلیارد تومانی در منطقه دو تهران، از شهرداری مجوز گرفته بودند.

پناهیان در پاسخ به انتقادات اعلام کرد مثل روحالله خمینی و خامنهای، با هدیه رفقا زندگی میکند.
چند روز بعد از این اظهارات پناهیان، سندی دیگر از کارنامه مالی او فاش شد.
طبق این سند، پناهیان در سال ۱۳۹۱ زمینی به مساحت ۴۲۳ متر را در محله سعادتآباد تهران، تنها به مبلغ ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان، معادل متری ۴۳ هزار تومان، خریده است.

گروهی از فعالان مدنی و سیاسی و کاربران فضای مجازی، با انتشار یک فراخوان از مردم خواستهاند برای نجات جان وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی، سه زندانی سیاسی زن محکوم به اعدام، در یک کارزار اینترنتی شرکت کنند.
در فراخوانهای منتشر شده از کاربران فضای مجازی خواسته شده است دوشنبه ششم اسفند با استفاده از هشتگ «WeProtestExecution#» صدای سه زن زندانی سیاسی محکوم به اعدام در ایران شوند و برای نجات جان آنها تلاش کنند.
حساب ایکس گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، با انتشار تصویری از فراخوان این کارزار نوشت: «برای نجات جان پخشان عزیزی، شریفه محمدی، وریشه مرادی و دیگر زندانیان در خطر اعدام، دوشنبه شش اسفند، ساعت ۹ شب بهوقت زندانهای ایران، در رسانههای اجتماعی، با هشتگ: WeProtestExecution# مینویسیم.»
صفحههای «کمپین دفاع از شریفه محمدی» و «کارزار آزادی وریشه مرادی» نیز از مردم خواستهاند به این کارزار اینترنتی بپیوندند.
محمدی، ۲۵ بهمن با حکم درویش گفتار در شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، مرادی، ۲۰ آبان با حکم ابوالقاسم صلواتی و عزیزی دوم مرداد با حکم ایمان افشاری، در دادگاه انقلاب تهران با اتهام «بغی» به اعدام محکوم شدند.
تایید حکم اعدام عزیزی و صدور احکام اعدام مرادی و محمدی در هفتهها و ماههای گذشته با اعتراضات گسترده داخلی و بینالمللی همراه شده است.
در یکی از این واکنشها، گلرخ ایرایی، در نامهای از زندان اوین با تاکید بر اینکه لغو مجازات اعدام با تمایل حاکمان انجام نمیشود، نوشت برای لغو مجازات اعدام باید همه قائل به پرداخت هزینه باشند.
۳۰ بهمن، گروهی از فعالان مدنی در مقابل زندان اوین دست به تجمع اعتراضی زدند و با سردادن شعارهایی از جمله «نه به اعدام» و به آتش کشیدن طناب دار، خواستار لغو احکام اعدام زندانیان سیاسی شدند.
۲۲۹ وکیل دادگستری نیز ۲۹ بهمن با صدور بیانیهای در اعتراض به احکام اعدام عزیزی، مرادی و محمدی، اعلام کردند اجرای حکم اعدام این سه زن زندانی سیاسی، سبب تشدید حس ناامنی روانی و بیاعتمادی به نظام عدالت کیفری میشود.
نسرین ستوده و صدیقه وسمقی نیز همان روز در نامهای صدور احکام اعدام برای عزیزی، مرادی و محمدی را انتقام آشکار از جنبش «زن، زندگی، آزادی» خواندند و خواستار لغو احکام اعدام آنها شدند.

ابلاغ آییننامه افزایش سن بازنشستگی از سوی دولت مسعود پزشکیان واکنشهای بسیاری را در میان شهروندان، بهویژه کاربران فضای مجازی، به دنبال داشته است. برخی کاربران این تصمیم را بهمنزله «دزدی از جیب ملت» و نشانه «ناتوانی دولت در حل بحران اقتصادی» دانستهاند.
محمدرضا عارف، معاون اول رییس دولت جمهوری اسلامی، پنجم اسفند آییننامه افزایش سنوات الزامی بیمهپردازی برای بازنشستگی را بهصورت رسمی به سازمان اداری و استخدامی کشور و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابلاغ کرد.
بر اساس این آییننامه که برای اجرای ماده ۲۹ قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه جمهوری اسلامی تدوین شده، به سنوات بیمهپردازی افرادی که سابقه بیمه آنها کمتر از ۱۵ سال است، پنج سال اضافه خواهد شد.
بدین ترتیب، این گروه از شهروندان برای بازنشستگی باید دستکم ۳۵ سال سابقه کار داشته باشند.
طبق برنامه توسعه هفتم، این قانون با هدف «کاهش ناترازی صندوقهای بازنشستگی و تقویت توان صندوقها در انجام تکالیف محولشده» به اجرا در خواهد آمد.
در این آییننامه همچنین تصریح شده برای افراد با سابقه ۱۵ تا ۲۰ سال بیمهپردازی، به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی، چهار ماه به سنوات الزامی پرداخت بیمه، افزوده خواهد شد.
این عدد برای افراد با سابقه ۲۰ تا ۲۵ سال بیمهپردازی، سه ماه و برای افراد با سابقه ۲۵ تا ۲۸ سال پرداخت بیمه، دو ماه در ازای هر سال خواهد بود.
آییننامه جدید مشمول بیمهپردازان با سابقه ۲۸ سال به بالا نمیشود و آنها همچنان میتوانند با ۳۰ سال خدمت بازنشسته شوند.

انتقادات گسترده شهروندان از تصمیم دولت برای افزایش سن بازنشستگی
پس از ابلاغ رسمی آییننامه افزایش سنوات بیمهپردازی، بسیاری از کاربران فضای مجازی آن را نشانهای از ناکارآمدی جمهوری اسلامی و تشدید بحرانهای اقتصادی و معیشتی در کشور توصیف کردند.
کاربری با نام موسی تقیپور بازرگانی، با انتقاد از این تصمیم نوشت که دولت بهمنظور «جبران ناترازی مالی» صندوقهای بازنشستگی در نهایت تصمیم گرفت «دست در جیب مردم کند».
کاربر دیگری به نام فهیمه طباطبایی، به هدف قرار گرفتن متولدین دهه ۱۳۶۰ در قانون جدید اشاره کرد و گفت: «آقای وزارت کار! نسل ما کم زخم نخورده و له نشده زیر بار فشار کار و اقتصاد ... ما همین الان هم جوانان پیر و فرتوتیم.»
یک کاربر هم با اشاره به وضعیت معیشتی نامناسب بازنشستگان، نوشت: «حالا حرص افزایش سن بازنشستگی رو نخورید. آخرش که بعد از بازنشستگی، همهمون باید دنبال کار باشیم خرجمون رو دربیاریم.»
موضوع افزایش سن بازنشستگی در کشور از دوران دولت ابراهیم رئیسی مطرح شد و مجلس شورای اسلامی آبان ۱۴۰۲ به مصوبه افزایش سن بازنشستگی رای مثبت داد.
همان زمان، گزارشهای ضد و نقیضی درباره افزایش ۱۲ ساله سنوات بیمهپردازی مطرح شد اما در نهایت روابط عمومی مجلس این موضوع را تکذیب کرد.
با وجود انتقادات گسترده، شورای نگهبان دی ماه سال گذشته مصوبه مجلس درباره افزایش سن بازنشستگی را تایید کرد.
وبسایت خبرآنلاین ششم اسفند گزارش داد آییننامه اجرایی افزایش سنوات الزامی بیمهپردازی برای بازنشستگی، ۲۴ بهمن سال جاری در هیات وزیران دولت پزشکیان به تصویب رسید.
کاربری با نام صالح وردی در همین رابطه نوشت: «یکی از چیزهایی که من را به این نتیجه رساند که فرقی بین آقای رئیسی و پزشکیان نیست، همین افزایش سن بازنشستگی بود. کارهای مهم که شاید بهنوعی تحمیلی هم باشند، انجام میشوند؛ بدون اهمیت اینکه چه کسی سر کار باشد.»
کاربر دیگری هم گفت: «دولتی که اومد امروز افزایش سن بازنشستگی رو ابلاغ کرد، مجدد بذر ناامیدی رو کاشت. متاسفم برای همهتون.»
وضعیت بحرانی سازمان تامین اجتماعی و ناتوانی بیمههای درمانی در پاسخگویی به مطالبات شهروندان از دیگر مواردی هستند که در فضای مجازی به آنها پرداخته شده است.
کاربری با نام امینی فاخر، نوشت: «درسته. سن بازنشستگی متناسب با هرم جمعیت قراره برسه پلهپله به سن مرگ، درسته تامین اجتماعی پلهپله بار تعهدات درمانیاش رو سبکتر میکنه اما شما مقاومت کنید.»
کاربر دیگری هم از شنیده شدن «صدای پای ورشکستگی» جمهوری اسلامی خبر داد: «از یک طرف، تامین اجتماعی سن بازنشستگی را افزایش داده؛ از اون طرف اکثر داروخانهها و درمانگاهها بهخاطر بدهی، قراردادشون رو باهاش تعلیق کردن.»
بر اساس آمارهای موجود، داروخانههای ایران حدود ۳۱ هزار میلیارد تومان از دولت، تامین اجتماعی و بیمهها طلب دارند. این عدد شامل ۱۸ هزار میلیارد تومان بدهی سازمان هدفمندی یارانهها، حدود هشت هزار میلیارد تومان بدهی تامین اجتماعی و پنج هزار میلیارد تومان، بدهی سایر بیمههاست.
بررسیها نشان میدهند میزان کمکهای مالی جمهوری اسلامی به خانوادههای لبنانی آسیبدیده در جنگ اخیر با اسرائیل، از کل بدهی دولت ایران به داروخانههای کشور بیشتر است.

کایلی مور گیلبرت، زندانی سابق بریتانیایی-استرالیایی در ایران، به سخنان فاطمه پیمان، سناتور مسلمان استرالیا که از اقدامات جمهوری اسلامی در مورد زنان حمایت کرده است، واکنش نشان داد و با خطاب قرار دادن او، حرفهایش را درباره وضعیت زنان ایرانی، «چرندیات» توصیف کرد.
گیلبرت، دوشنبه شش اسفند با بازنشر مصاحبه ویدیوی این سناتور افغانستانیالاصل استرالیا، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «یا خدا. دختر، داری چه کار میکنی؟ این چرندیات چیست که میگویی؟ ایران هیچگونه "فرایند دموکراتیکی" ندارد، چه برسد به اینکه زنان بتوانند در آن مشارکت کنند.»
فاطمه پیمان که پیشتر بهدلیل اظهارات ضدیهودی خود از حزب کارگر کنار رفت، در مصاحبه با پرستیوی، شبکه انگلیسیزبان صداوسیمای جمهوری اسلامی، گفت: «حکومت ایران به زنان اجازه میدهد تا در نیروی کار مشارکت کنند، صدایشان شنیده شود و در فرآیند دموکراتیک شرکت داشته باشند.»
گیلبرت، پیمان را به دلیل مصاحبه با پرستیوی، «شاخه پروپاگاندای انگلیسیزبان جمهوری اسلامی» که به پخش ویدیوهای اعترافات اجباری و مصاحبههای تحمیلی با زندانیان از جمله قبل از اعدامشان معروف است، سرزنش کرد.
او نوشت: «طنز آنجاست که پیمان در این مصاحبه از "پروپاگاندای یکطرفهای که از سازمانهای دارای دستور کار مشخص دریافت میکنیم" گلایه میکند، در حالی که چنین توصیفی دقیقا برازنده پرستیوی است که در بسیاری از کشورهای غربی ممنوع شده اما به طرز عجیبی در استرالیا همچنان مجاز به فعالیت است.»
فاطمه پیمان در گفتوگو با پرستیوی گفته است: «واقعیتهایی [در ایران] وجود دارند که ما که در اینجا زندگی میکنیم و به پروپاگاندای سازمانهای یکطرفه با دستور کار مشخص گوش میدهیم، از آنها بیخبریم.»
این سناتور استرالیایی که به دلیل مواضع خود در قبال فلسطین و حمایت از طرح پیشنهادی سبزها، ابتدا برای مدت نامعلومی از حزب کارگر استرالیا تعلیق شده بود، تیر امسال از حزب استعفا کرد و بعد با تاسیس حزب «صدای استرالیا»، مستقل شد.
در همین زمینه ببینید و بخوانید: حمایت سناتور استرالیایی از جنبش زن، زندگی، آزادی و معترضان ایرانی
مور گیلبرت خطاب به او گفت: «طنز آنجاست که یک زن قوی و قدرتمند که بهعنوان پناهنده از افغانستان گریخته و کاملا از آپارتاید جنسیتی وحشتناکی که علیه زنان و دختران در آن کشور انجام میشود آگاه است، انکار میکند که خواهران ایرانیاش، درست در کشور همسایه افغانستان، با چالشهای مشابهی روبهرو هستند.»
گیلبرت، استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه ملبورن استرالیا، پاییز ۱۳۹۷ در ایران بازداشت شد و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، به اتهام جاسوسی، حکم حبس ۱۰ ساله برای او صادر کرد.
او که بسیاری از روزهای حبسش را در سلول انفرادی سپری کرده بود، پنجم آذر ۱۳۹۹ در جریان یک مبادله با سه زندانی ایرانی در تایلند که متهم به بمبگذاری ناموفق علیه دیپلماتهای اسرائیلی بودند، آزاد شد.
گیلبرت، از این سناتور استرالیایی پرسید: «آیا واقعا آنقدر رای وجود دارد که ارزش داشته باشد برای نزدیکی به یک رژیم استبدادی بیرحم مانند جمهوری اسلامی، اینطور موضع بگیری؟»
در سالهای گذشته و به ویژه پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی»، سیاستمداران استرالیایی بارها با اشاره به نقض حقوق بشر در ایران، از سرکوب مخالفان سیاسی و آزار و اذیت زنان، دختران و گروههای اقلیت به دست جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کردهاند.






