اسرائیل بزرگترین قرارداد گازی تاریخ خود با مصر را تصویب کرد
دولت اسرائیل قرارداد تامین گاز طبیعی به مصر را تصویب کرد؛ توافقی که به گفته بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این کشور، بزرگترین قرارداد گازی در تاریخ اسرائیل به شمار میرود و میتواند به کاهش بحران انرژی مصر و تقویت ثبات منطقهای کمک کند.
نتانیاهو چهارشنبه در بیانیهای تلویزیونی اعلام کرد ارزش این قرارداد ۱۱۲ میلیارد شِکِل، معادل حدود ۳۴.۷ میلیارد دلار است. به گفته او، این توافق که بهدلیل برخی مسائل حلنشده برای مدتی به تعویق افتاده بود، اکنون نهایی شده و نقش مهمی در امنیت و ثبات منطقه ایفا خواهد کرد.
بر اساس این قرارداد که پیشتر در ماه اوت میان اسرائیل و شرکت شورون به همراه شرکایش نیومد (NewMed) و ریشیو (Ratio) امضا شده بود، گاز طبیعی از میدان گازی لویاتان به مصر صادر میشود. میدان لویاتان با ذخایری در حدود ۶۰۰ میلیارد متر مکعب، یکی از بزرگترین میادین گازی کشفشده در شرق مدیترانه به شمار میرود.
طبق اعلام شرکت نیومد، اسرائیل متعهد شده است تا سال ۲۰۴۰ یا تا زمان تحقق کامل ارزش قرارداد، حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب گاز به مصر بفروشد. این گاز نقش مهمی در جبران کاهش تولید داخلی مصر ایفا خواهد کرد؛ تولیدی که از سال ۲۰۲۲ رو به کاهش گذاشته و قاهره را وادار کرده میلیاردها دلار صرف واردات گاز طبیعی مایعشده کند.
شرکت شورون نیز از تصمیم اسرائیل برای صدور مجوز صادرات گاز از میدان لویاتان به مصر استقبال کرده است. این شرکت پیشتر اعلام کرده بود که برای توسعه بیشتر این میدان به تصمیم نهایی سرمایهگذاری نزدیک شده، اما اجرای آن منوط به دریافت مجوز صادرات بوده است.
کاهش تولید گاز مصر باعث شده این کشور از برنامههای خود برای تبدیل شدن به قطب منطقهای انرژی عقبنشینی کند و بیش از پیش به گاز اسرائیل وابسته شود؛ روندی که به گفته تحلیلگران، پیامدهای اقتصادی و ژئوپولیتیکی مهمی برای شرق مدیترانه به همراه خواهد داشت.
پیش از این در ۲۰ آذر تایمز اسرائیل به نقل از یک منبع دیپلماتیک ارشد آمریکایی گزارش داده بود که نتانیاهو قصد دارد برای امضای یک توافق چند میلیارد دلاری تامین گاز طبیعی به پایتخت مصر سفر کند و انتظار میرود با عبدالفتاح السیسی، رییسجمهوری مصر، دیدار کند.
اما یک روز بعد در ۲۱ آذر همین رسانه - تایمز اسرائیل - خبر داد که سیسی به دلیل اختلافات حل نشده بر سر غزه، گذرگاه رفح و همچنین امتناع قاهره از پذیرش غیرنظامیان فلسطینی، برنامهای برای دیدار با نتانیاهو ندارد.
تنشها بر سر این قرار داد در ماه اکتبر، زمانی که الی کوهن، وزیر انرژی اسرائیل، از مراسم برنامهریزی شده امضای قرارداد انصراف داد، عمیقتر شد. او استدلال کرد که شرایط قرارداد برای اسرائیل ناعادلانه است و این موضوع قاهره و واشینگتن را خشمگین کرد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روز چهارشنبه در یک بیانیه ویدیویی در کنار الی کوهن، وزیر انرژی این کشور، اعلام کرد قرارداد گاز طبیعی با مصر به ارزش ۳۴.۷ میلیارد دلار را تصویب کرده و آن را بزرگترین قرارداد گازی تاریخ اسرائیل خواند.
او افزود: «این پول آموزش، بهداشت، زیرساختها، امنیت و آینده نسلهای بعدی را تقویت خواهد کرد.»
نتانیاهو تاکید کرد این قرارداد جایگاه اسرائیل را بهعنوان یک قدرت منطقهای انرژی تقویت میکند و به ثبات منطقهای کمک خواهد کرد.
الی کوهن، وزیر انرژی اسرائیل، این توافق را «لحظهای تاریخی» و بزرگترین قرارداد صادراتی تاریخ اسرائیل خواند و گفت گاز طبیعی «دارایی راهبردی» برای اسرائیل به شمار میرود.
روزنامه واشینگتنپست گزارش داد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، چند ماه پیش از جنگ ۱۲ روزه و پس از نخستین دیدارشان، برنامهریزی برای حمله احتمالی به برنامه هستهای جمهوری اسلامی را آغاز کردند و همزمان یک کارزار فریب پیچیده را پیش بردند.
واشینگتنپست چهارشنبه ۲۶ آذر به نقل از یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود، نوشت اواسط بهمن سال گذشته که نتانیاهو بهعنوان نخستین رهبر خارجی برای دیدار با ترامپ که به تازگی به ریاستجمهوری رسیده بود به کاخ سفید رفت، چهار سناریو از چگونگی پیشبرد حمله به ایران را ارائه کرد.
نخستوزیر اسرائیل ابتدا به ترامپ نشان داد که عملیات در صورت حمله یکجانبه اسرائیل چگونه خواهد بود.
گزینه دوم این بود که اسرائیل با حداقل حمایت آمریکا پیشگام شود.
گزینه سوم، همکاری کامل دو متحد و گزینه آخر این بود که آمریکا رهبری عملیات را بر عهده بگیرد.
پس از آن، ماهها برنامهریزی راهبردی پنهان و فشرده آغاز شد.
به گفته دو فرد آگاه از موضوع، ترامپ میخواست به دیپلماسی هستهای با جمهوری اسلامی فرصت بدهد، اما همزمان تبادل اطلاعات و برنامهریزی عملیاتی با اسرائیل را ادامه داد.
یکی از این منابع گفت: «منطق این بود که اگر مذاکرات شکست بخورد، آماده اقدام باشیم.»
رهبران اسرائیل بر این باور بودند که دادن فرصت به دیپلماسی، در صورت تصمیم نهایی برای حمله به ایران، برای افکار عمومی جهانی اهمیت دارد.
با این حال، آنها نگران بودند که ترامپ، در اشتیاقش برای دستیابی به توافق، به یک توافق بد تن بدهد.
ترامپ اواخر فروردین به تهران ۶۰ روز مهلت داد تا با یک توافق هستهای موافقت کند. این ضربالاجل ۲۲ خرداد به پایان رسید.
او و نتانیاهو تلاش کردند طوری عمل کنند که جمهوری اسلامی برای آنچه در ادامه رخ خواهد داد، غافلگیر بماند.
ترامپ در پایان این مهلت، به خبرنگاران گفت حمله اسرائیل به ایران «کاملا ممکن است رخ دهد»، اما در عین حال ترجیح خود را مذاکره عنوان کرد.
مقامهای اسرائیلی همان زمان گزارش دادند ران درمر، مشاور ارشد نتانیاهو، و دیوید بارنیا، رییس موساد، بهزودی با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، دیدار خواهند کرد. همچنین قرار بود دور جدیدی از مذاکرات هستهای آمریکا و ایران ۲۵ خرداد برگزار شود.
اما اسرائیل تصمیم خود برای حمله را گرفته و آمریکا نیز بهخوبی از آن آگاه بود.
دیپلماسی برنامهریزیشده یک فریب بود و مقامهای هر دو کشور به گزارشهای رسانهای درباره شکاف میان آمریکا و اسرائیل دامن زدند.
واشینگتنپست به نقل از منبع خود نوشت: «تمام گزارشهایی که نوشته شد مبنی بر اینکه نتانیاهو با ویتکاف یا ترامپ همنظر نیست، درست نبود. اما اینکه چنین برداشتی شکل بگیرد خوب بود؛ چون کمک کرد برنامهریزی بدون جلب توجه زیاد ادامه پیدا کند.»
آخرین شانس آمریکا به تهران با آغاز جنگ
حتی پس از آغاز بمبارانها و عملیات ترور اسرائیل، دولت ترامپ آخرین تلاش دیپلماتیک را انجام داد و بهطور محرمانه پیشنهادی را برای حل بنبست برنامه هستهای جمهوری اسلامی ارسال کرد.
آنچه تهران نمیدانست این بود که این پیشنهاد، آخرین فرصت پیش از آن است که ترامپ با پیوستن قدرت نظامی آمریکا به اسرائیل موافقت کند.
شرایط این توافق، که به دست روزنامه واشینگتنپست رسیده و پیشتر گزارش نشده بود، بسیار سنگین بود: شامل پایان حمایت تهران از نیروهای نیابتی مانند حزبالله و حماس، و همچنین «جایگزینی» تاسیسات غنیسازی سوخت فردو و «هر تاسیسات فعال دیگری» با مراکزی که امکان غنیسازی در آنها وجود نداشته باشد.
در مقابل، آمریکا طبق این پیشنهاد که تاریخ آن ۲۵ خرداد است، «تمام تحریمهای اعمالشده علیه ایران» را لغو میکرد.
به گفته یک دیپلمات ارشد درگیر در این روند، اندکی پس از آنکه آمریکا از طریق دیپلماتهای قطری این پیشنهاد را به ایران منتقل کرد، تهران آن را رد کرد و ترامپ دستور حملات آمریکا را صادر کرد.
جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی، بههمراه عوامل مستقر در داخل ایران، بیش از نیمی از پرتابگرهای موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی را منهدم کردند و باقیمانده سامانههای پدافند هوایی آن را از کار انداختند.
در این حملات، راس فرماندهی ارتش و سپاه پاسداران هدف قرار گرفت. جنگندههای اسرائیلی همچنین نیروگاههای برق و سامانههای تهویهای را بمباران کردند که ایران برای راهاندازی سانتریفیوژهای تصفیه اورانیوم در نطنز و فردو به آنها نیاز داشت.
پس از آن، حملات گسترده بمبافکنهای پنهانکار بی-۲آمریکا و رگباری از موشکهای کروز تاماهاوک انجام شد.
واشینگتنپست به نقل از یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل که مستقیما در برنامهریزی این عملیات نقش داشت، نوشت سرویس اطلاعاتی موساد در داخل ایران بیش از ۱۰۰ عامل ایرانی را به کار گرفت و برخی از آنها را به یک «سلاح ویژه» سهجزئی برای انجام حملات دقیق به داراییهای نظامی مجهز کرد.
این مقام ارشد امنیتی گفت مقامهای جمهوری اسلامی شماری از پرتابگرها را بازیابی کردند، اما نه موشکها را و نه جزء سومِ محرمانه را.
تیمهای عوامل ایرانی در اسرائیل و جاهای دیگر آموزش دیده بودند.
به این عوامل ماموریتهای مشخصی داده شده، اما گفته نشده بود که این اقدامات بخشی از حملهای گسترده به برنامه هستهای و موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی است.
این مقام ارشد امنیتی گفت: «این عملیات در تاریخ بیسابقه است. ما داراییها و عوامل خودمان را بسیج کردیم تا پیش از آنکه نیروی هوایی [اسرائیل] وارد حریم هوایی ایران شود، به نزدیکی تهران بروند و عملیات زمینی را آغاز کنند.»
اسرائیل در مراحل اولیه حمله، ۱۱ دستاندرکار ارشد برنامه هستهای جمهوری اسلامی را در عملیاتی که آن را «نارنیا» نامید، هدف قرار داد.
بنا بر گزارش واشینگتنپست، اسرائیل برای این منظور، از میان فهرست اولیه ۱۰۰ نفره، حدود ۱۲ متخصص هستهای برجسته را انتخاب و هر یک از آنها، از جمله رفتوآمدها، محل سکونت و محل کارشان را بهدقت زیر نظر گرفت.
یک مقام ارشد اطلاعاتی اسرائیل گفت اسرائیل تلاش کرد تا حد امکان تلفات جانبی را کاهش دهد، هرچند در جریان این حملات چندین غیرنظامی نیز کشته شدند.
بریتانیا اعلام کرد تحقیقات مستقلی در پارلمان این کشور درباره نفوذ جمهوری اسلامی در بحث استقلال اسکاتلند آغاز میشود. بررسی کمکهای مالی به احزاب سیاسی بهصورت رمزارز و نفوذ چین از دیگر محورهای این تحقیق است.
داگلاس الکساندر، وزیر امور اسکاتلند در دولت بریتانیا، چهارشنبه ۲۶ آذر اعلام کرد این تحقیق گزارشهای مرتبط با فعالیت رباتهای وابسته به ارتش سایبری جمهوری اسلامی در حمایت از استقلال اسکاتلند را نیز بررسی خواهد کرد.
هنوز مشخص نیست این بررسی نفوذ اسرائیل در سیاست بریتانیا را شامل میشود یا نه. بهتازگی فاش شد که یک گروه پارلمانی در بریتانیا از دولت اسرائیل پول دریافت کرده است.
لزوم انجام این تحقیق پس از به زندان افتادن یکی از نمایندگان سابق بریتانیا در پارلمان اروپا به جرم دریافت رشوه از روسیه مطرح شد.
الکساندر گفت: «در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی انجام شده که نشان میدهد فعالیتهایی از سوی حکومت ایران در ارتباط با آینده قانون اساسی اسکاتلند وجود داشته است.»
به گفته او، پس از حملات اسرائیل و آمریکا به ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، شمار رباتهایی که در شبکههای اجتماعی، «استقلال اسکاتلند» را ترویج میکردند، به شکل چشمگیری کاهش یافتند.
الکساندر افزود: «بنابراین درست و بهجاست که تحقیقی که در حال انجام است، همه بازیگرانی را که تلاش میکنند بر تصمیمهای دموکراتیکی که اینجا در بریتانیا گرفته میشود تاثیر بگذارند، بررسی کند.»
روزنامه تلگراف پیشتر با گزارش کارزار نفوذ مخرب تهران در بریتانیا، نوشته بود با شدت گرفتن جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل، حسابهای طرفدار استقلال که مسئول ۲۵۰ هزار پست بودند، ناگهان غیرفعال شدند.
سیابرا، یک شرکت تحلیل داده و مقابله با اطلاعات نادرست مستقر در اسرائیل، ۲۴ تیر گزارش داد بیش از هزار و ۳۰۰ پروفایل جعلی در ایکس که بهعنوان کاربران بریتانیایی از جدایی اسکاتلند حمایت میکردند، پس از ۱۶ روز خاموشی حین جنگ به شبکههای اجتماعی بازگشتند.
روزنامه دیلیمیل نیز با انتشار گزارشی درباره فعالیتهای ارتش سایبری جمهوری اسلامی، کارزار «تفرقهپراکنی در بریتانیا» را از بزرگترین کمپینها در نوع خود خوانده بود.
پس از آنکه ایکس نیز از قابلیت تازهای برای اعلام مکان جغرافیایی کاربران رونمایی کرد، وبسایت بریتانیایی «یوکی دیفنس ژورنال» گزارش داد شماری از حسابهای شاخص حامی استقلال اسکاتلند در ایکس که خود را بهعنوان فعالان اسکاتلندی معرفی میکنند، در حقیقت از داخل ایران اداره میشوند.
جمهوری اسلامی در سالهای اخیر کوشیده است تا با صرف بودجههای کلان برای «ارتش سایبری» خود، فضای افکار عمومی در شبکههای اجتماعی را مهندسی کند.
این ساختار نه تنها بازوی تبلیغاتی نظام بهشمار میرود، بلکه در تولید و بازنشر گسترده اطلاعات نادرست نیز نقش فعالی ایفا میکند.
روزنامه اسرائیلی معاریو گزارش داد که مقامهای این کشور در حال بررسی اطلاعاتی درباره ارتباط احتمالی جمهوری اسلامی با کشتن نونو لوریرو، دانشمند ارشد هستهای موسسه فناوری دانشگاه ماساچوست، هستند.
روزنامه معاریو چهارشنبه ۲۶ آذر تاکید کرد که این ارزیابی هنوز تایید نشده و با یافتههای رسمی نهادهای تحقیقاتی ایالات متحده همخوانی ندارد.
پلیس بروکلاین و دادستانی ایالت ماساچوست تحقیقات درباره این قتل را آغاز کردهاند، اما تاکنون فردی بازداشت نشده و انگیزه این اقدام نیز مشخص نیست.
لوریرو، که یک پژوهشگر ۴۷ ساله پرتغالیتبار و مشهور جهانی در زمینه پلاسما و همجوشی هستهای بود، شامگاه دوشنبه ۲۴ آذر به وقت محلی در خانهاش در شهر بروکلاین ایالت ماساچوست هدف گلوله قرار گرفت و سهشنبه در بیمارستان جان باخت.
مقامهای آمریکایی اعلام کردهاند همه فرضیهها، از جمله انگیزههای جنایی و سایر احتمالات، در حال بررسی است.
تاکنون نشانهای از ورود اجباری به محل حادثه گزارش نشده و مقامهای تحقیق از اظهارنظر درباره انگیزههای سیاسی یا امنیتی خودداری کردهاند.
به گفته دفتر دادستانی ایالت ماساچوست، تا عصر سهشنبه هیچ مظنونی شناسایی یا بازداشت نشده است.
نونو لوریرو
با وجود این، احتمال دخالت جمهوری اسلامی در این قتل بهعنوان اقدامی تلافیجویانه در واکنش به ترور دستاندرکاران برنامه هستهای ایران مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است.
خبرگزاری تسنیم، رسانه وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی قربانی این قتل را «دانشمند صهیونیستی» معرفی کرد و پایگاه خبری فرارو نیز از عبارت «ترور دانشمند هستهای» استفاده کرده است.
یهودستیزی در آمریکا
در پی این رویداد، دانشگاه امآیتی با انتشار بیانیهای از لوریرو به عنوان «پژوهشگری برجسته و استادی متعهد» یاد کرد و جامعه علمی بینالمللی مرگ او را شوکآور توصیف کرده است.
لوریرو که بهدلیل حوزه کاری حساس خود، در میان چهرههای برجسته علمی جهان شناخته میشد، پیشتر در حمایت از اسرائیل موضع گیری کرده بود.
همزمان سازمانهای یهودی در آمریکا از امکان وجود انگیزههای یهودیستیزانه و ضد اسرائیلی در این پرونده سخن گفتند.
قتل لوریرو یک روز پس از تیراندازی مرگبار ۲۳ آذر در ساحل بوندای سیدنی اتفاق افتاد؛ حملهای که همزمان با برگزاری مراسم جشن یهودی حنوکا باعث کشته شدن ۱۵ نفر و زخمی شدن ۱۱ نفر، از جمله دو افسر پلیس شد.
مقامهای استرالیایی این رویداد را یک «وضعیت امنیتی فعال» توصیف کردند و از شهروندان خواستند از اطلاعیههای پلیس پیروی کنند.
اسحاق هرتزوگ، رییسجمهوری اسرائیل، در واکنش به این حمله گفت یهودیانی که برای برگزاری آیین حنوکا در ساحل بوندای حضور داشتند، هدف «حملهای بسیار بیرحمانه» قرار گرفتند.
این حادثه در شرایطی رخ داد که دولت استرالیا پیشتر حکومت ایران را به نقش داشتن در حملات یهودستیزانه متهم و سفیر جمهوری اسلامی را اخراج کرده بود.
وزارت دفاع اسرائیل خبر داد که پارلمان آلمان قرارداد جدید سه میلیارد دلاری سامانه دفاع موشکی دوربرد «پیکان-۳» با اسرائیل را تصویب کرده است.
بر اساس قرارداد جدید، میزان تولید رهگیرها و پرتابگرهای پیکان ۳ که قرار است به آلمان تحویل داده شود به میزان قابل توجهی افزایش مییابد.
قرارداد فروش سامانه دفاع موشکی دوربرد پیکان ۳ به آلمان، حدود ۶.۵ میلیارد دلار ارزش دارد و بزرگترین قرارداد صادرات دفاعی اسرائیل تاکنون است.
پیشتر امیر بارام، مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل، گفته بود: «وقتی اسرائیل با تهدیدهای هستهای، موشکی و تروریستی مقابله میکند، فقط از خود دفاع نمیکند؛ بلکه از کل جهان غرب حفاظت میکند.»
او گفت: «ما کار سخت، و گاهی کار کثیفی را انجام میدهیم که جهان باید انجام دهد. ما اجازه نخواهیم داد تهدیدهای جدید شکل بگیرند.»