اسرائیل احتمال ارتباط تهران با قتل دانشمند هستهای یهودی در آمریکا را بررسی میکند
روزنامه اسرائیلی معاریو گزارش داد که مقامهای این کشور در حال بررسی اطلاعاتی درباره ارتباط احتمالی جمهوری اسلامی با کشتن نونو لوریرو، دانشمند ارشد هستهای موسسه فناوری دانشگاه ماساچوست، هستند.
روزنامه معاریو چهارشنبه ۲۶ آذر تاکید کرد که این ارزیابی هنوز تایید نشده و با یافتههای رسمی نهادهای تحقیقاتی ایالات متحده همخوانی ندارد.
پلیس بروکلاین و دادستانی ایالت ماساچوست تحقیقات درباره این قتل را آغاز کردهاند، اما تاکنون فردی بازداشت نشده و انگیزه این اقدام نیز مشخص نیست.
لوریرو، که یک پژوهشگر ۴۷ ساله پرتغالیتبار و مشهور جهانی در زمینه پلاسما و همجوشی هستهای بود، شامگاه دوشنبه ۲۴ آذر به وقت محلی در خانهاش در شهر بروکلاین ایالت ماساچوست هدف گلوله قرار گرفت و سهشنبه در بیمارستان جان باخت.
مقامهای آمریکایی اعلام کردهاند همه فرضیهها، از جمله انگیزههای جنایی و سایر احتمالات، در حال بررسی است.
تاکنون نشانهای از ورود اجباری به محل حادثه گزارش نشده و مقامهای تحقیق از اظهارنظر درباره انگیزههای سیاسی یا امنیتی خودداری کردهاند.
به گفته دفتر دادستانی ایالت ماساچوست، تا عصر سهشنبه هیچ مظنونی شناسایی یا بازداشت نشده است.
نونو لوریرو
با وجود این، احتمال دخالت جمهوری اسلامی در این قتل بهعنوان اقدامی تلافیجویانه در واکنش به ترور دستاندرکاران برنامه هستهای ایران مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است.
خبرگزاری تسنیم، رسانه وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی قربانی این قتل را «دانشمند صهیونیستی» معرفی کرد و پایگاه خبری فرارو نیز از عبارت «ترور دانشمند هستهای» استفاده کرده است.
یهودستیزی در آمریکا
در پی این رویداد، دانشگاه امآیتی با انتشار بیانیهای از لوریرو به عنوان «پژوهشگری برجسته و استادی متعهد» یاد کرد و جامعه علمی بینالمللی مرگ او را شوکآور توصیف کرده است.
لوریرو که بهدلیل حوزه کاری حساس خود، در میان چهرههای برجسته علمی جهان شناخته میشد، پیشتر در حمایت از اسرائیل موضع گیری کرده بود.
همزمان سازمانهای یهودی در آمریکا از امکان وجود انگیزههای یهودیستیزانه و ضد اسرائیلی در این پرونده سخن گفتند.
قتل لوریرو یک روز پس از تیراندازی مرگبار ۲۳ آذر در ساحل بوندای سیدنی اتفاق افتاد؛ حملهای که همزمان با برگزاری مراسم جشن یهودی حنوکا باعث کشته شدن ۱۵ نفر و زخمی شدن ۱۱ نفر، از جمله دو افسر پلیس شد.
مقامهای استرالیایی این رویداد را یک «وضعیت امنیتی فعال» توصیف کردند و از شهروندان خواستند از اطلاعیههای پلیس پیروی کنند.
اسحاق هرتزوگ، رییسجمهوری اسرائیل، در واکنش به این حمله گفت یهودیانی که برای برگزاری آیین حنوکا در ساحل بوندای حضور داشتند، هدف «حملهای بسیار بیرحمانه» قرار گرفتند.
این حادثه در شرایطی رخ داد که دولت استرالیا پیشتر حکومت ایران را به نقش داشتن در حملات یهودستیزانه متهم و سفیر جمهوری اسلامی را اخراج کرده بود.
وزارت دفاع اسرائیل خبر داد که پارلمان آلمان قرارداد جدید سه میلیارد دلاری سامانه دفاع موشکی دوربرد «پیکان-۳» با اسرائیل را تصویب کرده است.
بر اساس قرارداد جدید، میزان تولید رهگیرها و پرتابگرهای پیکان ۳ که قرار است به آلمان تحویل داده شود به میزان قابل توجهی افزایش مییابد.
قرارداد فروش سامانه دفاع موشکی دوربرد پیکان ۳ به آلمان، حدود ۶.۵ میلیارد دلار ارزش دارد و بزرگترین قرارداد صادرات دفاعی اسرائیل تاکنون است.
پیشتر امیر بارام، مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل، گفته بود: «وقتی اسرائیل با تهدیدهای هستهای، موشکی و تروریستی مقابله میکند، فقط از خود دفاع نمیکند؛ بلکه از کل جهان غرب حفاظت میکند.»
او گفت: «ما کار سخت، و گاهی کار کثیفی را انجام میدهیم که جهان باید انجام دهد. ما اجازه نخواهیم داد تهدیدهای جدید شکل بگیرند.»
ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، گفت مسکو به اهداف خود در اوکراین «از طریق دیپلماتیک یا نظامی» دست خواهد یافت و افزود روسیه به دنبال جنگ با اروپا نیست، اما برای آن آمادگی دارد.
پوتین چهارشنبه ۲۶ آذر گفت: «نخست، اهداف عملیات نظامی ویژه بدون تردید محقق خواهد شد. ما ترجیح میدهیم این کار را از راه دیپلماسی انجام دهیم و به ریشههای اصلی درگیری بپردازیم.»
او افزود اگر طرف مقابل و حامیان خارجی آن از ورود به گفتوگوهای اساسی خودداری کنند، روسیه «آزادی سرزمینهای تاریخی خود» را از راههای نظامی محقق خواهد کرد.
به گفته رییسجمهوری روسیه، ماموریت ایجاد و گسترش منطقه حائل امنیتی نیز بهطور پیوسته دنبال خواهد شد.
از میان مناطق اوکراین که روسیه آنها را قلمرو خود اعلام کرده، این کشور در حال حاضر کریمه، حدود ۹۰ درصد از منطقه دونباس و ۷۵ درصد از استانهای خرسون و زاپوریژژیا را در کنترل دارد.
علاوه بر این، روسیه بخشهایی از خاک استانهای همجوار خارکیف، سومی، دنیپروپتروفسک و میکولایف را نیز در اختیار دارد.
اظهارات پوتین نشان میدهد مسکو به دنبال پیشرویهای بیشتر در برخی از این جبهههاست.
پوتین در حالی که جنگ در نقطهای حساس قرار دارد و دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، برای دستیابی سریع به یک توافق صلح فشار میآورد، گفت نیروهای روسیه در تمامی جبههها در حال پیشروی هستند.
با این حال، آندری بلوسوف، وزیر دفاع روسیه، اذعان کرد که نیروهای اوکراینی در تلاشاند کنترل شهر کوپیانسک در شمالشرق را بازپس بگیرند؛ تلاشی که به گفته او موفق نبوده است.
اوکراین روز چهارشنبه اعلام کرد ۹۰ درصد از این شهر را در اختیار گرفته؛ شهری که روسیه گفته بود در ماه نوامبر آن را تصرف کرده است.
پوتین همچنین گفت مردم اروپا با ترس از جنگ با روسیه «شستوشوی مغزی» میشوند و رهبران اروپایی را به دامنزدن به فضای هراس متهم کرد.
او گفت: «بارها گفتهام: این یک دروغ است، چرند محض، مزخرف محض درباره یک تهدید خیالی روسیه علیه کشورهای اروپایی. اما این کار کاملا عامدانه انجام میشود.»
پوتین تاکید کرد روسیه به دنبال جنگ با اروپا نیست، اما اگر این انتخاب اروپا باشد، برای جنگ آماده است.
کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ۲۴ آذر هشدار داد تصرف منطقه دونباس در اوکراین هدف نهایی ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، نخواهد بود و خطر حمله به کشورهای عضو ناتو نیز وجود دارد.
وضعیت دونباس، شامل مناطق دونتسک و لوهانسک، به یکی از گرههای اصلی در مذاکرات مربوط به طرح صلح اوکراین تبدیل شده است.
کالاس نسبت به اقدامات تهاجمی روسیه در منطقه هشدار داد و گفت اگر اوکراین سقوط کند، مناطق دیگر نیز در معرض خطر قرار خواهند گرفت.
پیش از آن و در ۲۳ آذر نیز بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان، هشدار داد روسیه ممکن است تا پایان این دهه در موقعیتی قرار گیرد که به غرب حمله کند.
علاوه بر آلمان، شمار دیگری از کشورها از جمله بریتانیا نیز نسبت به اهداف جنگطلبانه پوتین و تهدید اروپا اظهار نگرانی کردهاند.
حسن روحانی، رییس پیشین دولت، گفت حدود ۱۰ تا ۱۵ سال پیش برخی مقامهای «قابل اعتماد» حکومت احتمال حمله اسرائیل و آمریکا به ایران را صفر میدانستند و اعتقاد داشتند در صورت چنین رویدادی، اسرائیل ظرف چند روز «نابود» میشود و جمهوری اسلامی دهها هزار سرباز آمریکایی را میکشد.
روحانی در دیدار جمعی از معاونان وزیران و معاونان دولتهای یازدهم و دوازدهم، گفت در دولت او وقتی بحث حمله آمریکا یا اسرائیل به ایران مطرح میشد، «دوستانی صاحبنظر بودند» که میگفتند «امکان ندارد اسرائیل به ما حمله کند».
او در این سخنان که مشروحش چهارشنبه ۲۶ آذر منتشر شد، گفت: «بعد هم دلایلی میآوردند و میگفتند اگر اسرائیل به ما حمله کند میداند که ظرف چند روز منهدم و نابود میشود. آمریکا هم به ما حمله نخواهد کرد به دلیل اینکه اگر به ما حمله کند، میداند ظرف چند روز یا چند هفته بعد ۱۰۰ هزار آمریکایی در منطقه که در پایگاههای مختلف هستند از بین خواهند رفت و باید دهها هزار جنازه حمل کند.»
روحانی گوینده این سخنان را «عزیزان قابل اعتمادی» توصیف کرد که بر مبنای «تفکر و محاسبهای» این تصمیمسازیها را میکردند و به مسئولان بالاتر گزارش میدادند اما به نام یا مقام آنها اشاره نکرد.
او همچنین به مسئولیت رهبران و مقامات ارشد که از آنها بهعنوان «تصمیمگیر» یاد کرد نپرداخت و مسئولیت وضعیت کنونی را متوجه «تصمیمسازان» دانست.
روحانی اوایل آذر نیز گفته بود با گذشت نزدیک به پنج ماه از جنگ ۱۲ روزه، کشور همچنان در شرایط «نه جنگ و نه صلح» است و احساس امنیت در کشور وجود ندارد.
هرچند در ماههای اخیر، قریب به اتفاق مقامهای نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی از «توان بالای نظامی» حکومت در جریان جنگ سخن گفتهاند، روحانی در آن نشست تاکید کرده بود آسمان اسرائیل تا ایران «برای دشمن» کاملا امن شده است.
روحانی در ادامه اظهارات خود، ارائه «محاسبه نادرست» به رهبران یک جامعه را «بالاترین خیانت» توصیف کرده و هشدار داده بود مقامها نباید «بهراحتی» سخنان «مسئولان پاییندست» را بپذیرند.
ششم آذر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در پیامی تلویزیونی بار دیگر از «شکست» آمریکا و اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه سخن گفت.
رییس پیشین دولت در جمهوری اسلامی در سخنرانی جدید خود گفت هیچوقت درباره حرفاهای این افراد «قانع» نشده و همیشه گفته بود حکومت باید خود را تقویت کند و به این «محاسبات غیردقیق» درباره امنیت کشور خوشبین نباشد.
هرچند جمهوری اسلامی در جریان نبرد با اسرائیل متحمل شکستهای گسترده اطلاعاتی و نظامی شد و شمار قابل توجهی از فرماندهان ارشد خود را از دست داد، در ماههای اخیر کوشیده است با ارائه روایتی متفاوت از این رخداد، خود را پیروز میدان نبرد معرفی کند.
روحانی در نشستی که مشروح سخنانش ۲۶ آذر منتشر شد، گفت: «با این وضعی که ما در کشور داریم و هر کسی معرکهای میگیرد، هر کسی یک حرفی میزند و ما هم به جان هم افتادهایم و رودرروی هم ایستادهایم، آیا به جایی میرسیم؟»
جهان در حالی به استقبال روز جهانی مهاجران میرود که سازمان بینالمللی مهاجرت شعار سال ۲۰۲۵ را «داستان بزرگ من؛ فرهنگها و توسعه» انتخاب کرده است. اما در سوی دیگر این شعار امیدبخش، واقعیت تلخ جوامعی قرار دارد که مهاجرت در آنها از یک انتخاب به یک ضرورت برای بقا تبدیل شده است.
در حالی که آمارهای رسمی از جابهجایی جمعی گسترده ایرانیان حکایت دارد، دیوارهای قانونی در اروپا و آمریکا بلندتر از هر زمان دیگری شده است.
یکی از چالشهای بنیادین در فهم پدیده جابهجایی انسانی، درهمتنیدگی تعاریف حقوقی است. برای درک تجربه مهاجرت ایرانیان، لازم است پیش از هر چیز به سراغ چارچوبهای حقوقی و اداری این مقوله رفت.
«مهاجر» به فردی اطلاق میشود که بهصورت داوطلبانه و با مجوز قانونی، مانند ویزای تحصیلی یا کاری، کشور را ترک میکند. برای مثال، هزاران دانشجوی ایرانی که سالانه از دانشگاههای معتبر دنیا پذیرش میگیرند، از نظر حقوقی مهاجر محسوب میشوند.
«پناهجو» کسی است که بهدلیل «ترس موجه» از سرکوب سیاسی، جنگ یا نقض بنیادین حقوق انسانی، ناگزیر به ترک وطن شده و در انتظار دریافت حمایت قانونی در کشور مقصد است.
پناهندگی، برخلاف مهاجرت، یک اقدام اضطراری برای گریز از خطر محسوب میشود.
در کنار این دو گروه، نیروهای متخصص فرامرزی یا «اِکسپَت» نیز وجود دارند؛ کارشناسان و متخصصانی که بهدلیل برخورداری از مهارتهای خاص، از سوی شرکتها، نهادهای بینالمللی یا موسسات پژوهشی، جذب و معمولا بر اساس قراردادهای کاری مشخص جابهجا میشوند.
این گروه از نظر حقوقی مهاجر محسوب میشوند، اما ماهیت جابهجایی آنها بیشتر به بازار جهانی نیروی کار و گردش تخصص وابسته است؛ هرچند در عمل، این مسیر برای بسیاری از متخصصان ایرانی به اقامت دائم منتهی میشود.
بر اساس دادههای رصدخانه مهاجرت ایران، تنها در سال ۲۰۲۲، «تعداد درخواستهای جدید پناهجویی ایرانیان رشدی بیش از ۴۰ درصد را تجربه کرده است»؛ روندی که از تشدید فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی حکایت دارد.
طبق دادههای این نهاد حکومتی جمهوری اسلامی، موج جدید خروج از کشور دیگر پدیدهای محدود به گروههای خاص نیست و در بستر تشدید فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در حال گسترش است.
در حال حاضر، آمارهای رسمی، شمار ایرانیان نسل اول مقیم خارج از کشور را بین ۱.۷ تا دو میلیون نفر برآورد میکنند؛ هرچند منابع غیررسمی این رقم را تا بیش از هشت میلیون نفر هم تخمین میزنند.
ایران همچنین در سالهای اخیر همواره در صدر فهرست کشورهای فرستنده دانشجو به آمریکا و اروپا بوده و رتبه چهارم جهان در اعزام دانشجوی دکتری به ایالات متحده را به خود اختصاص داده که این موضوع نشاندهنده تخلیه سیستماتیک سرمایههای انسانی است.
مرزهای حقوقی که در تجربه اجتماعی رنگ میبازند
در جامعه امروز ایران، مرزهای حقوقی و گفتمانی-اجتماعی میان مهاجرت، پناهجویی و جابهجاییهای تخصصی در تجربه زیسته بسیاری از شهروندان کمرنگ شده است.
با وجود تفاوتها، انگیزه خروج برای بخش بزرگی از شهروندان به هدفی مشترک گره خورده است: ترک ایران برای ساختن یک زندگی امنتر، باثباتتر، قابل پیشبینیتر و برخوردار شدن از آزادیهای اجتماعی.
در این چارچوب، پناهجویی و مهاجرت تحصیلی یا تخصصی بیش از آنکه بازتاب تفاوت مقصد یا هدف باشد، مسیرهای متفاوتی برای تحقق یک میل مشترک است: ساختن آیندهای بیرون از ایران.
از انقلاب تا بحران؛ ریشههای یک میل جمعی
تاریخچه مهاجرت ایرانیان پس از انقلاب ۵۷، داستانی از موجهای متوالی است.
موج اول با استقرار ساختار سیاسی جدید آغاز شد و موج دوم در سالهای جنگ هشت ساله با عراق رقم خورد.
اما در دهههای اخیر، ترکیب سرکوبهای سیاسی، محدودیتهای اجتماعی و بحران مزمن اقتصادی، مهاجرت را به یک استراتژی بقا تبدیل کرده است.
شهلا شفیق، نویسنده و جامعهشناس، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت: «از همان آغاز استقرار جمهوری اسلامی بهدلیل سرکوبهای مختلف، مرز میان تبعید، پناهندگی و مهاجرت برای ایرانیان از بین رفت.»
او افزود: «بسیاری از ایرانیان نه با یک طرح برنامهریزیشده، بلکه بهناچار کشور را ترک کردند؛ روندی که در مقاطع مختلف، از جنبش سبز و اعتراضات آبان تا خیزش زن، زندگی، آزادی، در قالب موجهای متوالی ادامه یافت و تبعید و مهاجرت را به پدیدهای درهمتنیده تبدیل کرد.»
شفیق عامل مکمل این روند را «بیآیندگی» دانست؛ وضعیتی که در آن فقدان آزادیهای فردی با فروپاشی چشمانداز اقتصادی و اجتماعی گره خورده و امکان تصور «یک زندگی معمولی و انسانی»، بهویژه برای نسلهای آینده، بهشدت تضعیف شده است.
به گفته این نویسنده و جامعهشناس، «مهاجرت که پیش از انقلاب ۵۷ پدیدهای محدود بود، امروز به یکی از ویژگیهای ساختاری جامعه ایران بدل شده و نه فقط در واقعیت اجتماعی، بلکه در ادبیات و روایتهای فرهنگی ایرانیان خارج از کشور نیز بازتاب یافته است».
در حالی که انگیزه ایرانیان برای مهاجرت همچنان بالاست، کشورهای غربی سیاستهای محدودکنندهتری در پیش گرفتهاند. در اروپا، اجرای پیمانهای جدید مهاجرتی و تشدید کنترلهای مرزی، دسترسی به مسیرهای پیشین را دشوارتر کرده است.
در ایالات متحده نیز دونالد ترامپ با صدور فرمانی اجرایی، ورود شهروندان ایرانی را به خاک این کشور ممنوع اعلام کرده؛ تصمیمی که عملا مسیرهای مهاجرتی، تحصیلی و کاری ایرانیان به آمریکا را با انسداد جدی روبهرو کرده است.
در جستوجوی یک زندگی معمولی
روز جهانی مهاجران یادآوری میکند که این پدیده بخشی از واقعیت زندگی امروز ایرانیان است.
چه آنهایی که با پذیرش تحصیلی و کاری میروند و چه آنهایی که مسیرهای سختتری را برمیگزینند، همگی حامل روایتهایی از تلاش برای زندگی و امید هستند.
تا زمانی که بسترها برای توسعه فردی مهیا نباشد، جادههای خروج همچنان بهعنوان مسیری برای تجربه یک «داستان بزرگ» یا یک «زندگی معمولی» باقی خواهند ماند.
دولت بریتانیا به رومن آبراموویچ، میلیاردر روس، هشدار داد اگر ۲.۵ میلیارد پوند حاصل از فروش باشگاه فوتبال چلسی را برای کمکهای انسانی به اوکراین اختصاص ندهد، با اقدام قضایی روبهرو خواهد شد.
دولت بریتانیا چهارشنبه ۲۶ آذر اعلام کرد این آخرین فرصتی است که آبراموویچ داده و آماده است در صورت آزاد نشدن سریع این منابع، برای اجرای توافق سال ۲۰۲۲ با آبراموویچ به دادگاه مراجعه کند.
این مبلغ پس از تحریم آبراموویچ در پی حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ مسدود شده است.
آبراموویچ پس از اعمال تحریمها، باشگاه چلسی را با قیمت ۲.۵ میلیارد پوند فروخت، اما عواید این معامله در یک حساب بانکی در بریتانیا باقی مانده و بدون مجوز دولت امکان انتقال یا استفاده از آن وجود ندارد.
در پی حمله نظامی روسیه به اوکراین، مقامات دولتی بریتانیا تحریمهایی را علیه مالک باشگاه چلسی که یکی از مشاوران و دوستان نزدیک ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، است اعمال کردند و مانع از ادامه حضور او در فوتبال انگلستان شدند.
پس از آن و بر اساس توافقنامهای که بین آبراموویچ و دولت بریتانیا امضا شد، او متعهد شد مبلغ فروش باشگاه چلسی را به یک بنیاد خیریه در حوزهای که دولت تعیین میکند منتقل کند تا به قربانیان جنگ کمک کند.
ریچل ریوز، وزیر دارایی بریتانیا، در بیانیهای گفت: «غیرقابل قبول است که بیش از ۲.۵ میلیارد پوند پولی که به مردم اوکراین تعلق دارد، در یک حساب بانکی در بریتانیا مسدود بماند.»
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، اعلام کرد دولت مجوز لازم برای آزادسازی این پول را صادر خواهد کرد تا منابع به یک بنیاد خیریه جدید منتقل شود.
ریوز در بیانیهای جداگانه در پارلمان گفت: «هر پیشنهادی از سوی آقای آبراموویچ را که از این مسیر حقوقی روشن برای تاسیس بنیاد و انتقال پول بر اساس شرایط مجوز استفاده کند، بررسی خواهیم کرد.»
خبرگزاری رویترز گزارش داد تلاشها برای تماس با نمایندگان آبراموویچ در واکنش به بیانیه دولت بریتانیا بینتیجه بوده است.
این تحولات همزمان با آن است که رهبران اتحادیه اروپا قرار است پیشنهادهایی را برای استفاده از عواید داراییهای مسدودشده روسیه بهمنظور تامین بودجه و نیازهای دفاعی اوکراین بررسی کنند؛ موضوعی که با مخالفت شدید مسکو روبهرو است.
باشگاه چلسی در دوران مالکیت آبراموویچ موفقترین دوره تاریخ خود را پشت سر گذاشت و در اردیبهشت ۱۴۰۱ به کنسرسیومی به رهبری تاد بولی، سرمایهگذار آمریکایی، و شرکت سرمایهگذاری کلیرلیک کپیتال فروخته شد.