سازمان مجاهدین خلق دست داشتن در ترور عوامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی را تکذیب کرد

شورای ملی مقاومت در بیانیهای که در اختیار ایراناینترنشنال قرار داد، هرگونه همکاری سازمان مجاهدین خلق در ترور عوامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی را رد کرد.

شورای ملی مقاومت در بیانیهای که در اختیار ایراناینترنشنال قرار داد، هرگونه همکاری سازمان مجاهدین خلق در ترور عوامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی را رد کرد.
شورای ملی مقاومت در این بیانیه تاکید کرد برخی اظهارات در خصوص نقش سازمان مجاهدین خلق در همکاری برای ترور مسعود علیمحمدی و مجید شهریاری، دو تن از دستاندرکاران برنامه هستهای جمهوری اسلامی، «كذب محض و سراپا ساخته و پرداخته اطلاعات» حکومت جمهوری اسلامی است و با هدف «شیطانسازی از مجاهدین» صورت میگیرد.
این بیانیه پس از آن صادر شد که ویدا مهراننیا، همسر احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر ایرانی-سوئدی محکوم به اعدام در ایران، در مصاحبه با برنامه «چشمانداز» ایراناینترنشنال گفت برخی رسانههای جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین خلق را به دست داشتن در ترور علیمحمدی و شهریاری متهم کردهاند.
علیمحمدی در دی ۱۳۸۸ و شهریاری در آذر ۱۳۸۹ در اثر انفجار بمب کشته شدند.
احمدرضا جلالی در اردیبهشت ۱۳۹۵ پس از اینکه به دعوت دانشگاههای تهران و شیراز به ایران سفر کرد، بازداشت و به «جاسوسی» و ارائه اطلاعات برای ترور عوامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی متهم شد.
ابوالقاسم صلواتی، قاضی دادگاه انقلاب و یکی از ناقضان جدی حقوق بشر، مهرماه ۱۳۹۶ برای او حکم اعدام صادر کرد و این حکم به تایید دیوان عالی کشور رسید.
جلالی بارها اتهام جاسوسی را رد کرده و گفته پروندهسازی و صدور حکم اعدام برای او بهدلیل «نپذیرفتن درخواست همکاری با سپاه پاسداران و جاسوسی از کشورهای غربی» بوده است.
سازمان مجاهدین خلق: بارها خواهان آزادی فوری احمدرضا جلالی شدهایم
سازمان مجاهدین خلق در ادامه بیانیه خود تاکید کرد این سازمان در گذشته نیز هرگونه دخالت در ترور دستاندرکاران برنامه هستهای جمهوری اسلامی را رد کرده و در یک مورد آن، در اطلاعیهای در دیماه ۱۳۹۰، این اتهام را «بهطور مطلق دروغ» دانسته است.
سازمان مجاهدین خلق در عین حال اعلام کرد با هدف جلوگیری از دستیابی حکومت ایران به سلاح هستهای و «خدمت به عالیترين مصالح خلق و میهن خود و صلح و امنيت منطقهاي و بينالمللی»، در ۳۴ سال گذشته دست به «۱۳۳ رشته افشاگری» زده است.
این سازمان همچنین افزود بارها حکم اعدام جلالی را محکوم کرده و خواستار اقدام فوری جامعه بینالمللی برای آزادی او شده است.
۱۸ اردیبهشت، شبکه فاکسنیوز با استناد به تصاویر ماهوارهای سازمان مجاهدین خلق، از وجود یک تاسیسات هستهای مخفی جمهوری اسلامی در استان سمنان با مساحت حدود دو هزار و ۵۰۰ هکتار خبر داد.
این سازمان در مهر ۱۳۹۹ نیز اعلام کرد دو سایت سرخهحصار در تهران و مریوان در آباده، فعالیتهایی برای «تولید سلاح هستهای» داشتهاند.

مدیرعامل شرکت ملی بازاریابی نفت عراق اعلام کرد هیچ عملیاتی در عراق برای مخلوط کردن نفت ایران با نفت کشورهای دیگر و انتقال آن انجام نمیشود. آمریکا ماه ژوئیه شبکهای به رهبری تاجر عراقی را به اتهام قاچاق میلیاردها دلار نفت ایران، با استتار یا مخلوط کردن آن با نفت عراق، تحریم کرد.
علی نزار، مدیرعامل شرکت ملی بازاریابی نفت عراق (سومو) روز جمعه بدون اشاره به نام ایران گفت: «ادعاهای مربوط به وجود مکانهایی برای قاچاق نفت عراق و مخلوط کردن آن با نفت کشورهای همسایه، عاری از صحت است و هیچ عملیات اختلاط یا قاچاقی در بنادر عراق یا آبهای سرزمینی این کشور انجام نمیشود.»
بر اساس اعلام وزارت خزانهداری آمریکا در ماه ژوئیه، شرکتهای وابسته به «سلیم احمد سعید» و تحت پوشش تجارت قانونی عراق، از دستکم سال ۲۰۲۰ نفت ایران را با نفت عراق مخلوط یا با عنوان نفت عراقی استتار کرده و آن را خریداری و حمل کردهاند؛ معاملاتی که ارزش آنها به میلیاردها دلار میرسد.
او تاکید کرد که هیچ نهاد بینالمللی نیز مدرکی برای اثبات این ادعاها ارائه نکرده و این نگرانیها «بیاساس و فاقد پشتوانه علمی» است.
او در توضیح اسناد پیشتر منتشرشده در این زمینه گفت که این موارد مربوط به «عملیات تامین مالی» بوده و نه ورود به بنادر عراق برای بارگیری نفت کوره یا فرآوردههای نفتی و مخلوط کردن آن با نفت وارداتی.
مدیرکل سومو همچنین اعلام کرد که این شرکت همه آمادگیهای لازم را برای صادرات نفت از اقلیم کردستان تکمیل کرده و قراردادهای فروش نیز نهایی شده است. به گفته او، با آغاز تحویل نفت تولیدی از سوی شرکتهای فعال در اقلیم، روند صادرات بلافاصله آغاز خواهد شد.

رییس سازمان مدارس غیردولتی در ایران اعلام کرد سقف شهریه این مدارس در سال تحصیلی جدید برای متوسطه دوم، ۱۴۵ میلیون تومان، برای متوسطه اول ۹۵ میلیون و برای دوره ابتدایی ۹۱ میلیون تومان تعیین شده است. این مبالغ شامل هزینههایی مانند غذا، لباس فرم و سرویس رفتوآمد نمیشود.
احمد محمودزاده جمعه ۱۷ مرداد گفت: «هزینههای دیگر از جمله خدمات آموزشگاهی، غذا، ایابوذهاب و لباس فرم جزو شهریه رسمی نیستند و باید در حد متعارف و مطابق با نرخ تنظیم بازار دریافت شوند.»
این اظهارات در حالی مطرح میشوند که طی روزهای اخیر برخی گزارشها از درخواست مبالغ نجومی از خانوادهها برای ثبتنام در مدارس غیردولتی حکایت دارند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، ۱۷ مرداد گزارش داد اعلام رسمی نرخ مدارس غیردولتی «عملا کارایی لازم را ندارد» زیرا شهریه تعیینشده «با مبلغ دریافتی واقعی تفاوت قابلتوجهی دارد» و بسیاری از این مدارس تحت عنوان «خدمات جانبی»، مبالغ گزافی از خانوادهها طلب میکنند.
تسنیم نوشت: «بسیاری از مدارس غیردولتی بهویژه در تهران با گنجاندن این خدمات جانبی در بستههای تحصیلی، عملا شهریهای دریافت میکنند که تفاوتی با شهریه دانشگاههای غیردولتی یا مدارس بینالمللی ندارد و این رویه فشار اقتصادی شدیدی را به خانوادههایی وارد کرده که دیگر صرفا از اقشار مرفه نیستند.»
در سالهای اخیر، کاهش کیفیت آموزش و کمبود امکانات در مدارس دولتی، همراه با تراکم بالای دانشآموزان، موجب نارضایتی خانوادهها شده است.
در برخی موارد، مدارس دولتی با ایجاد محدودیتهای ثبتنام یا برخوردهای نامناسب، دانشآموزان را به سمت مدارس غیردولتی سوق دادهاند. این روند باعث شده بسیاری از خانوادهها حتی با وجود فشار مالی شدید، تحصیل فرزندان خود را در مدارس غیردولتی ترجیح دهند.
این در حالی است که مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، ۹ مرداد برقراری عدالت آموزشی در کشور را ضروری دانست و افزود: «ما نباید بپذیریم که آموزش در مناطق محروم از کیفیت پایینتری برخوردار باشد. باید یک استاندارد واحد برای همه کلاسها و مدارس کشور تعریف شود.»
«زخم مزمن» شهریههای نجومی
تسنیم در ادامه گزارش خود، دریافت مبالغ گزاف از خانوادههای دانشآموزان مدارس غیردولتی را «زخمی مزمن» و «تکراری» توصیف کرد و نوشت «بیتفاوتی مسئولان نسبت به این تخلفات آشکار و فقدان سازوکارهای موثر برای نظارت»، موجب ادامه این روند و افزایش نارضایتی خانوادهها شده است.
بر اساس این گزارش، در یکی از مدارس غیردولتی تهران، شهریه رسمی ۶۱ میلیون تومان اعلام شده اما این مدرسه از خانوادهها ۹۲ میلیون تومان دریافت کرده است؛ تخلفی که به معنای مطالبه بیش از ۳۰ میلیون تومان مازاد بر مصوبه است.
در مقابل، رییس سازمان مدارس غیردولتی از برنامه این سازمان برای مقابله با «شهریه نامتعارف» خبر داد و اعلام کرد تاکنون با ۵۱۹ مدرسه و موسسه آموزشی متخلف برخورد شده است.
محمودزاده افزود از این تعداد، مجوز چهار مرکز لغو و بهطور دائم تعطیل شدهاند و مدیران یا موسسان ۱۰ مرکز نیز از فعالیت محروم شدهاند.
نتایج یک پژوهش در آبان ۱۴۰۲ نشان داد نظام آموزش و پرورش در ایران گرفتار بحران کیفیت، عدالت و مشروعیت است.
در سالهای اخیر، سوءمدیریت حاکمیت و تشدید بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نظام آموزشی کشور را نیز با اختلال مواجه کرده و موجب شکلگیری چالشهایی از جمله افزایش نرخ ترک تحصیل در میان دانشآموزان، عمیقتر شدن فقر یادگیری، تداوم نارضایتی معلمان و نابرابری فزاینده در دسترسی به امکانات آموزشی شده است.
در این میان، تلاش جمهوری اسلامی برای تحمیل ایدئولوژی خود بر نظام آموزشی کشور از جمله عواملی است که موجب تضعیف استقلال نهادهای آموزشی، محدود شدن فضای فکری و فرهنگی مدارس و کاهش اعتماد عمومی به کارآمدی این نظام شده است.

به گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو در فاصله میان دهم تیر تا نهم مرداد دستکم ۱۷ فعال زن بازداشت و شش فعال زن در مجموع به بیش از هفت سال زندان محکوم شدند.
فعالان زن بازداشت شده بیش از ۱۱ درصد از کل افرادی است که از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی طی یک ماه دستگیر شدهاند.
نگین امینزاده، ارمغان امینی، ندا کارگر، مینا مشهدی مهدی، افروز کیانارثی، راکوئل عطائیان، ملک فرجبیگی، سارا گوهری، کژال صالحی، اعظم ناصری، روناک دشتی، مهسا شفیعی، رزیتا رجایی، کلارا رسولی، لیلا صارمی، فروغ خسروی و لیندسی فورمن زنانی هستند که در گزارش تازه ههنگاو به نام آنها اشاره شده است.
دستکم ۶ نفر از این زنان بازداشت شده از فعالان زن کرد، دو بهایی فعال در زمینههای مرتبط با آموزش و دو نفر از دستگیرشدگان نیز تابعیتی غیر از ایران دارند.
بیش از ۷ سال حبس برای ۶ فعال زن
به گزارش ههنگاو، دستکم شش فعال زن در شهرهای مختلف ایران جمعا به ۷ سال و ۲ ماه حبس تعزیری محکوم شدهاند. پنج نفر از این افراد آموزگارند و به دلیل مشارکت در فعالیتهای صنفی هر یک به ۱۰ ماه حبس محکوم شدهاند.
فشار بر معلمان، هنرمندان و خانوادههای زندانیان سیاسی و جانباختگان
هشت نفر از بازداشتشدگان و زنانی که به حبس محکوم شدهاند، معلم هستند. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران اوایل مرداد گزارش داد که فاطمه یزدانی، میترا نیکپور، زهرا عزیزی، لیلا افشار، شهناز رضایی شریفآبادی، فعال صنفی معلمان در استان کرمان به اتهام «عضویت در گروه معاند نظام به قصد برهم زدن امنیت کشور» به شش ماه حبس و بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به چهار ماه حبس تعزیری محکوم شدهاند.
راکوئل عطائیان، بهایی فعال در زمینه آموزش؛ فروغ خسروی، معلم ابتدایی و اعظم ناصری، فعال فرهنگی و زبان مادری در یک ماه گذشته بهترتیب در شهرهای قائمشهر، بهبهان و شیروان بازداشت شدند.
نگین امینزاده، فیلمساز، دهم تیر در خانهاش در شهر شیراز بازداشت و به بازداشتگاه پلاک صد این شهر منتقل شد.
مینا مشهدی مهدی، هنرپیشه، تدوینگر و کارگردان هم یک مرداد دستگیر شد. دو روز پیش از آن، رزیتا رجایی، نویسنده اهل رشت پس از حضور در دادسرای رشت به اتهام نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام، تردد بدون حجاب در معابر عمومی و افشای تحقیقات مقدماتی بازداشت شد.
سه نفر از بازداشتشدگان نیز اعضای خانواده زندانیان سیاسی و جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ هستند. ندا کارگر، همسر برادر عرفان خزائی از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ همراه با همسرش در منزلشان بازداشت شد. مهسا شفیعی، خواهر نیما شفیعی از دیگر جانباختگان این اعتراضات و لیلا صارمی، مادر فرزاد معظمی گودرزی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ نیز طی ماه گذشته از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شدند.
در بخش دیگری از گزارش تازه ههنگاو به ثبت ۱۴ مورد زنکشی در فاصله دهم تیر تا نهم مرداد اشاره و تاکید شده است که «اکثریت مطلق» آنها به دست افراد نزدیک، از جمله همسرشان به قتل رسیدهاند.
استانهای هرمزگان، ایلام و لرستان هریک با دو مورد زنکشی بیشترین سهم را از این آمار یکماهه داشتهاند و باقی قتلها در استانهای خراسان رضوی، کرمان، کرمانشاه، کردستان، فارس، تهران و آذربایجانغربی ثبت شده است.
افزون بر این، طبق این گزارش در مدتزمان یادشده سه زن به اتهام مواد مخدر و قتل در زندانهای ایران اعدام شدهاند.

به گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، در ماه ژوییه ۲۰۲۵ دستکم ۱۴ زن در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدهاند که بیشتر آنها قربانی خشونت از سوی نزدیکان خود، از جمله همسرانشان، بودهاند.
بر اساس این آمار، سه زن به دست همسران و دو زن به دست همسران سابق کشته شدهاند. همچنین دو زن توسط شوهر خواهر، سه زن توسط برادر، دو زن توسط دوستپسر و یک زن به دست عموی خود به قتل رسیدهاند. هویت قاتل یکی از قربانیان هنوز مشخص نشده است.
ههنگاو اعلام کرده است که دستکم چهار قتل با انگیزه ناموسی، پنج مورد به دلیل اختلافات خانوادگی و سه مورد به دلیل رد درخواست ازدواج رخ داده و انگیزه قتل دو زن دیگر تاکنون نامعلوم است.
بر پایه این گزارش، بیشترین موارد زنکشی در ماه گذشته در استانهای هرمزگان، ایلام و لرستان، هر کدام با دو مورد، ثبت شدهاند. همچنین در استانهای خراسان رضوی، کرمان، کرمانشاه، کردستان، فارس، تهران و آذربایجانغربی (ارومیه) نیز هر کدام یک مورد زنکشی گزارش شده است.

در نیمه نخست مرداد دستکم ۳۲ آتشسوزی در جنگلها، مراتع و زمینهای کشاورزی ۱۱ استان ایران رخ داده است. این آتشسوزیها در ۱۵ و ۱۶ مرداد اوج گرفت؛ در این دو روز بیش از ۱۵ آتشسوزی در جنگلهای چهارمحال و بختیاری، گلستان، آذربایجان شرقی، فارس، سمنان، گیلان و کردستان گزارش شد.
بررسیهای ایراناینترنشنال نشان میدهد حدود ۴۰ درصد از آتشسوزیهای گزارششده در رسانههای ایران طی دو روز ۱۵ و ۱۶ مرداد رخ داده است.
به گفته مقامات سازمان محیط زیست و اداره منابع طبیعی، علت اصلی این آتشسوزیها گرمای بیسابقه هواست که احتمال بروز آتشسوزی در عرصههای منابع طبیعی و جنگلها را افزایش داده و خشکی مراتع و جنگلها سرعت گسترش آتش را سرعت بخشیده است.
۱۶ مرداد؛ پنج استان درگیر آتشسوزیهای طبیعی
شانزدهم مرداد آتشسوزیهایی در منطقه حفاظتشده هلن در استان چهارمحال و بختیاری، جنگلهای کُردکوی در استان گلستان، جنگلهای جلفا در استان آذربایجان شرقی، مراتع ارتفاعات کوه دراک شیراز و جنگل ابر شاهرود گزارش شد.
استانداری چهارمحال و بختیاری شامگاه ۱۶ مرداد اعلام کرد که در پی ۲۴ ساعت آتشسوزی در منطقه حفاظتشده هلن، بیش از ۱۰۰ هکتار از جنگلهای بلوط در آتش سوخته است. این جنگلها به پاسداشت یک پرستار آمریکایی به نام هلن جفریز بختیار که همسر یک پزشک ایرانی بود و در این منطقه به مداوای مردم میپرداخت، هلن نام گرفتهاند.
سه منطقه مختلف جنگلهای کُردکوی استان گلستان هم ۱۵ مرداد گرفتار حریق و طبق اعلام اداره کل منابع طبیعی استان، ظرف ۲۴ ساعت مهار شد. مقامات «سهلانگاری انسانی و شرایط نامساعد جوی و وزش بادهای شدید» را عامل ایجاد و گسترش آتش در این جنگلها اعلام کردند.
جنگلهای قرهداغ شهرستان جلفا هم در این روز با آتشسوزی درگیری بود و به گفته سخنگوی سازمان مدیریت بحران پس از چند ساعت مهار شد.
اداره منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان شرقی «گرمای هوا» را عامل ایجاد این حریق اعلام کرد و هشدار داد که احتمال وقوع اتفاقهای مشابه در جنگلها و مراتع این استان زیاد است.
جنگل ابر شاهرود هم در این روز آتش گرفت و به دست نیروهای هلال احمر، منابع طبیعی، محیط زیست و مردم محلی نجات یافت.
آتشسوزیهای پیدرپی در کوه دراک شیراز و شبهه وجود تاسیسات نظامی
یکی دیگر از نقاط درگیر آتشسوزی در ۱۵ و ۱۶ مرداد ارتفاعات دراک در نزدیکی شهر شیراز بود که پس از دو روز مهار شد.
نخستین آتشسوزی سال جاری در این منطقه بیستم اردیبهشت گزارش و علت آن از سوی رئیس سازمان آتشنشانی شیراز «گرمای هوا و خشک شدن پوشش گیاهی منطقه» اعلام شد.
دو روز بعد، یعنی ۲۲ اردیبهشت بخشهای صعبالعبوری از این کوهها دچار آتشسوزی شد. حریق بعدی دوم مرداد گزارش شد و اداره آتشنشانی شیراز اعلام کرد که علت حادثه در دست بررسی است. این آتشسوزی هم بعد از ۲۲ ساعت به دست بیش از ۶۵ آتشنشان مهار شد.
تکرار آتشسوزیها در این منطقه گمانهزنیهایی در خصوص وجود تاسیسات مخفی نظامی در کوهستانهای اطراف شیراز را به همراه داشت.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری فارس ۱۵ مرداد خبر داد که ضلع جنوبی کوه دراک شیراز دچار آتشسوزی شده و نیروهای آتشنشانی در حال مهار آتش هستند.
یک روز بعد، هادی عیدیپور، رئیس سازمان آتشنشانی شیراز از مهار این آتشسوزی با مشارکت بیش از ۱۰۰ آتشنشان و نیروهای محلی خبر داد و در گفتوگو با خبرگزاری مهر تاکید کرد: «این آتشسوزی به هیچ مرکز نظامی نزدیک نبود. گسترش آتش به دلیل پوشش گیاهی منطقه و خشک بودن گیاهان بود که برای اطفای آن مجبور به استفاده از بالگرد شدیم.»
نتیجه بررسیهای قبلی این سازمان درباره عامل اصلی آتشسوزیهای پیدرپی کوه دراک هنوز اعلام نشده است، با این وجود عیدیپور پس از کنترل آخرین حریق این منطقه تکرار کرد که در حال بررسی علت آتشسوزی هستند.
۲۰ هکتار از اراضی کشاورزی شهرستان خداآفرین در استان آذربایجان شرقی، ۱۵ هکتار از مراتع منطقه حفاظتشده عبدالرزاق در استان کردستان، بخشهایی از جنگلهای ارمند و باغات شهرستان اردل در استان چهارمحال و بختیاری، ۲۳ هکتار از مراتع شهرستان بوئینمیاندشت در مرز استانهای اصفهان و لرستان و ۲۰ هکتار از مراتع سیاکمر در منطقه میقان از توابع شاهرود در جریان آتشسوزیهای پراکنده ۱۵ مرداد خاکستر شد.
بیکفایتی در مدیریت منابع آبی و خشکی بیش از حد زمین
مقامهای جمهوری اسلامی ماههاست که هشدار میدهند افزایش دما در تابستان احتمال آتشسوزی در جنگلها و مراتع را افزایش خواهد داد. اما تغییرات اقلیمی و افزایش گرمای هوا تنها مقصر موج آتشسوزیها نیست.
خشکسالیهای طولانیمدت و کاهش رطوبت خاک پوشش گیاهی را به محیطی قابل اشتعال تبدیل میکند که تنها منتظر یک جرقه کوچک است. سالهاست که کارشناسان محیط زیست درباره پیامدهای غیرقابل جبران برداشت بیرویه آب از ذخایر آب زیرزمینی و خالی کردن زمین از رطوبت هشدار میدهند.
روزنامه اعتماد ۱۱ مرداد در گزارشی با عنوان «۷۰ هزار سال باید صبر کرد تا آبهای زیرزمینی برگردند» با استناد به سخنان محمد درویش، استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست، نوشت ایران در مرحلهای از بیابانزایی است که سفرههای آب زیرزمینیاش حتی با توقف برداشت نیز قابل احیا نیست.
سرپوش گذاشتن بر اشتباهات فاحش و ساختاری
علی عباسنژاد، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری نیمه تیرماه اعلام کرد که میزان آتشسوزی در جنگلهای کشور در خرداد ۱۴۰۴ نسبت به مدت زمان مشابه در سال گذشته ۳۰ درصد افزایش داشته و در ۹۵ موارد عامل انسانی مقصر شناخته شده است.
او دلیل تعداد کمتر آتشسوزیها در دو ماه اول سال را «سرد بودن هوا و ورود کمتر مردم به عرصههای طبیعی» دانست و تعداد آتشسوزیهای فروردین و اردیبهشت را ۹۰ مورد در جنگلها و ۳۰۰ مورد در مراتع عنوان کرد.
این در حالی است که دمای هوا در فروردین در استان تهران بین ۱۲ تا ۱۷ درجه سانتیگراد و اردیبهشت بین ۱۱ تا ۲۴ درجه سانتیگراد ثبت شده است. متوسط دما در استان مازندران در دو ماه نخست سال بهترتیب ۱۵ و ۲۲ درجه، در استان گیلان ۱۵ و ۲۴ درجه و در استان چهارمحال و بختیاری ۱۴ و ۲۱ درجه سانتیگراد ثبت شده است.
آنچه در بیشتر ریشهیابیهای مسئولان غایب است، تمهیدات پیشگیرانه، پرهیز از خطاهای فاحش در مدیریت محیطزیست و برنامههای بلندمدت برای مهار پیامدهای ویرانگر تغییرات اقلیمی است. در مقابل، انگشت اتهام بهسوی مردم و عواملی نشانه میرود که بتوان با آویختن به آن سوءمدیریت را پنهان و راه هرگونه نقد موثر را مسدود کرد.






