خامنهای: مساله اصلی غرب با ایران «نظم اسلامی» است نه هستهای

علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، گفت آنچه خشم رهبران کشورهای غربی را از تهران برانگیخته، نه پرونده هستهای، بلکه طرح «یک نظم اسلامی ملی و بینالمللی» از سوی جمهوری اسلامی است.

علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، گفت آنچه خشم رهبران کشورهای غربی را از تهران برانگیخته، نه پرونده هستهای، بلکه طرح «یک نظم اسلامی ملی و بینالمللی» از سوی جمهوری اسلامی است.
خامنهای شنبه ششم دی در پیامی به نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا گفت مسئله جمهوری اسلامی با غرب «بحث هستهای نیست»، بلکه مقابله با «نظم ناعادلانه جهانی و نظام سلطه» است.
او در ادامه پیام خود گفت: «تهاجم سنگین ارتش آمریکا و زائده ننگین آن در این منطقه، مغلوب ابتکار و شجاعت و فداکاری جوانان ایران اسلامی شد.»
این اظهارات در حالی مطرح شد که در پی جنگ ۱۲ روزه، جمهوری اسلامی علاوه بر از دست دادن بسیاری از فرماندهان عالی رتبه، متحمل خسارات جبران ناپذیری در زیرساختهای هستهای، نظامی و امنیتی خود شد.
از سوی دیگر تقابل و رویارویی جمهوری اسلامی با غرب و سیاست خارجی خامنهای در طول دستکم سه دهه گذشته، برای شهروندان هزینههای گزافی به همراه داشته و تحریمها بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور را فلج کرده است.
با وجود این و در کنار اصرار خامنهای بر تداوم این سیاستها، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، پنجم دی ضمن پذیرش موثر بودن تحریمها بر نابسامانی اقتصادی کشور، این شرایط را عاملی برای «استقلال» و «بلوغ» صنایع دفاعی و موشکی دانست و گفت: «تحریمها باعث شد به سمت فاصله گرفتن از اقتصاد تکمحور نفتی حرکت کنیم.»
عراقچی چهارم دی در جمع فعالان اقتصادی اصفهان نیز گفت: «ما بپذیریم که تحریم هست و بپذیریم که با تحریم هم میشود زندگی کرد.»
او اضافه کرد: «تحریم هزینههای خود را دارد. کسی نگوید که عراقچی نمیداند تحریم یعنی چه. من بهخوبی میدانم تحریم یعنی چه و هزینههایش یعنی چه. مشکلاتش را میدانم و برکاتش را نیز میدانم.»

بر اساس دادههای رسمی سامانه پایش کیفی هوای کشور، کیفیت هوا در بخشهای گستردهای از استانهای تهران، خوزستان و اصفهان، به سطح «ناسالم برای همه» و در برخی مناطق به «بسیار ناسالم» رسیده و شرایط تنفسی برای شهروندان، بهویژه گروههای حساس، خطرناک شده است.
طبق اعلام سامانه پایش کیفی هوا، شاخص کیفیت هوا شنبه ششم دی در ۹ ایستگاه استان تهران در وضعیت قرمز قرار گرفت.
شاخص آلودگی در شهرهای دماوند، ورامین، پاکدشت، قرچک، شهریار و باقرشهر، بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ و در بهارستان و باغستان شهریار نزدیک به ۱۹۰ و وضعیت «ناسالم برای عموم»، گزارش شده است.
میانگین کیفیت هوای مناطق بیستودوگانه شهر تهران نیز با شاخص ۱۳۶ در وضعیت نارنجی و «ناسالم برای گروههای حساس» قرار گرفت.
شاخص کیفیت هوا (AQI) به پنج دسته اصلی تقسیم میشود: از صفر تا ۵۰، هوا پاک، از ۵۱ تا ۱۰۰ قابل قبول، از ۱۰۱ تا ۱۵۰ ناسالم برای گروههای حساس، از ۱۵۱ تا ۲۰۰ ناسالم برای همه گروهها، از ۲۰۱ تا ۳۰۰ بسیار ناسالم و از ۳۰۱ تا ۵۰۰، خطرناک است.
هندیجان در خوزستان در وضعیت بنفش
آلودگی هوا در استان خوزستان به سطح نگرانکنندهتری رسیده است. بر اساس اعلام مرکز پایش کیفی هوا، شاخص آلودگی در شهر هندیجان به ۲۱۲ رسیده که نشاندهنده وضعیت بنفش و «بسیار ناسالم» است.
هوای شهرهای اهواز، خرمشهر، ماهشهر، شادگان، دزفول، شوشتر، کارون، ملاثانی، آغاجری، بهبهان، هویزه و سوسنگرد نیز با شاخصهای بالای ۱۵۰ در وضعیت قرمز و ناسالم برای همه گروههای سنی قرار دارد.
در این شرایط، توصیه شده سالمندان، کودکان، زنان باردار و افراد مبتلا به بیماریهای قلبی و ریوی از فعالیت در فضای باز خودداری کنند و سایر شهروندان نیز حضور خود را در محیطهای باز به حداقل برسانند.
برخی شهرها از جمله آبادان، شوش، باغملک و هفتکل در وضعیت نارنجی گزارش شدهاند و هیچ یک از شهرهای خوزستان در وضعیت هوای پاک قرار ندارند.
خراسان رضوی و اصفهان
در مشهد، سعید محمودی، مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی، اعلام کرد کیفیت هوای این کلانشهر با افزایش حجم آلایندهها در وضعیت «ناسالم برای گروههای حساس» قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش، کیفیت هوا در ۱۶ منطقه مشهد ناسالم و در هفت منطقه دیگر دارای ایستگاه سنجش، در وضعیت سالم ثبت شده است.
مقامهای محیط زیستی از شهروندان خواستهاند با کاهش ترددهای غیرضروری به بهبود کیفیت هوا کمک کنند و تاکید کردهاند بیماران قلبی و تنفسی، کودکان، زنان باردار و افراد حساس، از حضور غیرضروری در فضای باز خودداری کنند.
در اصفهان، وضعیت آلودگی هوا بحرانیتر گزارش شده است.
بر اساس دادههای سامانه پایش کیفیت هوای کشور، شاخص لحظهای کیفیت هوای کلانشهر اصفهان ساعت هشت صبح شنبه روی عدد ۱۸۶ قرار گرفت و وضعیت قرمز و «ناسالم برای عموم» را نشان داد.
همچنین ایستگاههای احمدآباد و کردآباد، شاخص بالای ۲۰۰ و وضعیت بنفش و «بسیار ناسالم» را ثبت کردند.
طبق این گزارش، شهرستانهای خمینیشهر، شاهینشهر، قهجاورستان و کاشان نیز در وضعیت قرمز قرار گرفتند و وضعیت آلودگی هوای زرینشهر و مبارکه، نارنجی و ناسالم برای گروههای حساس گزارش شد.
در سطح شهر اصفهان نیز بخش عمدهای از ایستگاههای سنجش، از جمله ۲۵ آبان، انقلاب، پارک زمزم، پروین، خرازی، دانشگاه صنعتی، زینبیه و سپاهانشهر، آلودگی شدید هوا را ثبت کردند.
با وجود تداوم بحران افزایش آلودگی هوا در فصلهای سرد، مقامهای جمهوری اسلامی تاکنون راهحل موثر و پایداری برای تغییر شرایط اجرا نکردهاند و تنها به تعطیلیهای مقطعی بسنده میکنند.

بهنام بن طالبلو، پژوهشگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، اندیشکده مستقر در واشینگتن، در تحلیلی هشدار داد عقبنشینیهای جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۵ نباید سیاستگذاران آمریکا را به این تصور برساند که کار تهران در بیثباتسازی منطقه تمام شده است.
بن طالبلو در این مطلب که در مجله آمریکایی نشنال اینترست منتشر شد، به راهبرد امنیت ملی جدید دونالد ترامپ که دیگر خاورمیانه را «عامل آزاردهنده دائمی» نمیداند، پرداخت.
او با اشاره به این که پس از عملیات نظامی آمریکا علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی یک پرسش همچنان باقی است، نوشت: «اگر بنا بر استراتژی امنیت ملی آمریکا، نیروی اصلی بیثباتکننده منطقه همچنان جمهوری اسلامی ایران باشد، چگونه میتوان در خاورمیانه بهطور معنادار به دنبال "شراکت، دوستی و سرمایهگذاری" بود، آن هم بدون یک راهبرد کلانتر برای مواجهه با ایران؟»
او افزود: «ممکن است برخی به سیاست "فشار حداکثری" دل خوش کنند؛ سیاستی که در اوایل سال ۲۰۲۵ احیا شد تا صادرات نفت ایران کاهش یابد و دسترسی تهران به درآمد، محدود شود. اما امید بستن به اینکه تحریم اقتصادی بتواند جایگزین راهبرد شود، بهطور فزایندهای بیپایه به نظر میرسد.»
رییسجمهوری آمریکا تنها کمتر از دو هفته پس از بازگشت به کاخ سفید، کارزار تازهای از سیاست «فشار حداکثری» خود علیه جمهوری اسلامی را که در دوره اول ریاستجمهوریاش آغاز کرده بود، از سر گرفت.
ترامپ، ۱۶ بهمن سال گذشته، با امضای یک یادداشت رسمی، سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی را دوباره احیا کرد و در ۱۰۰ روز نخست، دولت او در مجموع ۱۷ دور تحریم مرتبط با جمهوری اسلامی اعمال کرد که طی آن ۴۰ شخص، ۱۱۷ شرکت و نهاد و ۷۷ نفتکش هدف قرار گرفتند.
این تحریمها پس از آن نیز ادامه یافتند و در تازهترین مورد، وزارت خزانهداری آمریکا ۲۹ شناور و همچنین شرکتهایی که مدیریت این نفتکشها را بر عهده دارند، تحریم و اعلام کرد این کشتیها، با دور زدن تحریمها علیه جمهوری اسلامی، نفت و محصولات نفتی ایران را صادر میکنند.
اجرای تحریمها باید بهطور قابل توجهی تشدید شود
اما بن طالبلو نوشت: «در سه ماه گذشته، صادرات نفت ایران در سطح اندکی بیش از دو میلیون بشکه در روز ثابت مانده است. این در حالی است که اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، در پی محدود کردن صادرات نفت ایران به ۱۰۰ هزار بشکه در روز بوده است.»
او تاکید کرد: «اگر هدف تحریمها فلج کردن اقتصاد تهران و جلوگیری از بازسازی بهتر آن باشد، اجرای تحریمها باید بهطور قابل توجهی تشدید شود تا اثر بازدارندهای که میتوانند بر بخشهای پشتیبان صنایع نظامی ایران یا شبکههای غیرقانونی تامین تسلیحات آن داشته باشند، تقویت شود.»
این پژوهشگر بنیاد دفاع از دموکراسیها در این یادداشت از وزارت خزانهداری آمریکا خواست هرگونه شواهدی از نقض تحریمها را بلافاصله با اعمال اقدامات اجرایی پاسخ دهد و کارزاری قوی برای قطع منابع مالی جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی آن راهاندازی کند.
او هشدار داد اگر اکنون که جمهوری اسلامی ضعیفتر از همیشه است، راهبردی علیه آن تدوین نشود، اصلیترین عامل بیثباتی منطقه به احتمال زیاد در آیندهای نزدیک با قدرت باز خواهد گشت.

یک رسانه فرانسوی در گزارشی در مورد تحولات جنگ ۱۲ روزه، با اشاره به حمله برقآسای اسرائیل به تاسیسات نظامی و هستهای جمهوری اسلامی نوشت این درگیری سهمگین باعث خسارات قابل توجه در اسرائیل شد و در عین حال، جمهوری اسلامی را به طور قابل توجهی تضعیف کرد.
شبکه «فرانس ۲۴» جمعه پنجم دی با اشاره به اینکه تهدید درگیری مستقیم بین اسرائیل و حکومت ایران به مدت ۲۰ سال در حال شکلگیری بود، نوشت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در طول دوران طولانی فعالیت سیاسی خود، بارها جمهوری اسلامی را به عنوان «دشمن شماره یک» اسرائیل معرفی کرده و گفته بود که برنامه هستهای حکومت ایران یک هدف دارد: «نابودی دولت یهود.»
بر اساس این گزارش، تهران که مدتها خواستار نابودی اسرائیل بود، برای گروههای نیابتی خود در غزه و لبنان سلاح ارسال میکرد.
فرانس ۲۴ اضافه کرد آنچه مشخص نبود، این بود که درگیری بین این دو دشمن که «هر دو از قدرت نظامی قابل توجهی برخوردارند، چگونه میتواند به پایان برسد.»
به نوشته این رسانه فرانسوی، این پرسش در ساعات اولیه ۲۳ خرداد پاسخ داده شد؛ زمانی که صدای انفجارهایی در تهران شنیده شد و نتانیاهو اعلام کرد که عملیات «طلوع شیران» آغاز شده است.
درگیری مسلحانه بین دو دشمن سرسخت، اردن و قطر و همچنین ایالات متحده را که دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، آن را «جنگ ۱۲روزه» نامید، درگیر کرد.
اسرائیل: حمله به قلب رژیم ایران و برنامه هستهای آن
فرانس ۲۴ با اشاره به درگیریهای پراکنده جمهوری اسلامی و اسرائیل در ماههای پیش از جنگ ۱۲ روزه افزود که این درگیریها در مقایسه با عملیات غافلگیرانه اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه رنگ باخت. ۲۰۰ هواپیما در یک شب سایتهای نظامی در سراسر ایران و «سایتهای هستهای اصلی رژیم در نطنز، فردو و اصفهان را هدف قرار دادند.»
بر اساس این گزارش، تنها در چند ساعت، اسرائیل کنترل حریم هوایی ایران را به دست گرفت و در ۱۲ روز پس از آن، نیروی هوایی آن عملیاتی را در سراسر خاک ایران انجام داد.
فرانس ۲۴ در ادامه به گزارش سازمان غیر انتفاعیACLED ، «دادههای مکان و رویدادهای درگیری مسلحانه»، استناد کرد که میگوید اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه ۳۶۰ حمله در ۲۷ استان ایران انجام داد.
بر اساس این گزارش، بخشی از موفقیت عملیات «طلوع شیران» به استفاده اسرائیل از پهپادهای دید اول شخص (FPV) مربوط میشد که میتوانند از راه دور با استفاده از دوربین داخلی هدایت شوند. این پهپادها توسط ماموران مخفی موساد که در داخل ایران کار میکردند، به پرواز درآمدند تا از همان ساعات اولیه درگیری، زیرساختهای حساس و اعضای ارشد حکومت را هدف قرار دهند.
این رسانه فرانسوی نوشت تا عصر ۲۳ خرداد، اسرائیل سیستم پدافند هوایی جمهوری اسلامی را در هم کوبید، به چند شهر ایران حمله کرد و دستکم ۲۰ نفر از افسران ارشد حکومت را از بین برد که شامل محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح، و حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، بودند.
همچنین ۹ «دانشمند ارشد ایران» در حملات هدفمند اسرائیل کشته شدند، که روزنامه فرانسوی لوموند آن را «ضربهای قاطع» به برنامه هستهای تهران توصیف کرد.
طی روزهای بعد، در مجموع ۱۶ دانشمند توسط اسرائیل کشته شدند.
فرانس ۲۴ اضافه کرد چند روز بعد، نتانیاهو تایید کرد که اسرائیل در تلاش برای از بین بردن علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، است.
در همین ارتباط، ترامپ چهار روز پس از آغاز حملات اسرائیل گفت که نیروهای آمریکایی «دقیقاً» میدانند خامنهای کجا پنهان شده است، اما حداقل در حال حاضر برای بین بردن او تلاش نخواهند کرد.
در نهایت، اسرائیل، خامنهای را از بین نبرد، اما حمله ۱۲ روزه به ایران، قدرت نظامی حکومت را به میزان قابل توجهی تضعیف کرد.
ایال زمیر، رییس ستاد ارتش اسرائیل، چهارم تیر گفت: «ما پروژه هستهای ایران را سالها به عقب انداختهایم و همین امر در مورد برنامه موشکی آن نیز صدق میکند.»
فرانس ۲۴ با استناد به آمار ارتش اسرائیل نوشت که ذخایر ۲۵۰۰ موشک بالستیک ایران به حداکثر ۱۵۰۰ موشک کاهش یافت و دو سوم موشکاندازهای آن نابود شد.
همچنین در تهران، حملات اسرائیل ساختمانهای دولتی، رسانههای دولتی، دانشگاهها و زندان بدنام اوین را هدف قرار داد.
این رسانه فرانسوی با اشاره به اینکه در جریان این حملات، غیرنظامیان نیز آسیب دیدند، نوشت وزارت بهداشت جمهوری اسلامی اعلام کرد که در جریان درگیری ۱۲ روزه، ۶۱۰ غیرنظامی کشته و ۴۷۰۰ نفر زخمی شدهاند.
فرانس ۲۴ تاکید کرد که این وزارتخانه تعداد کشته یا زخمیهای نیروهای نظامی را اعلام نکرد.
حمله به شهرهای اسرائیل
بر اساس گزارش فرانس ۲۴، همزمان با آغاز حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی، تهران به سرعت واکنش نشان داد.
خامنهای ۲۳ خرداد در بیانیهای اطمینان داد که اسرائیل «از عواقب» حمله خود «در امان نخواهد ماند» و پاسخ ایران «نیمهتمام نخواهد ماند.»
این رسانه فرانسوی نوشت با آغاز حملات موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی، آژیرهای حمله هوایی در سراسر اسرائیل به صدا درآمدند زیرا موشکها در آسمان اورشلیم پرواز میکردند و حملات باعث آتشسوزی در برخی از ساختمانهای تلآویو شد.
طبق برآوردهای ارتش اسرائیل، جمهوری اسلامی حداقل ۱۵۰ موشک را در طول شب شلیک کرد که بیشتر آنها با کمک ایالات متحده و اردن رهگیری شدند.
اهداف اصلی منطقه کریا در تلآویو، و تاسیسات هستهای اسرائیل بودند. طبق گزارش خدمات اورژانس اسرائیل، دستکم دو نفر کشته و حدود ۶۰ نفر زخمی شدند.
به نوشته این رسانه فرانسوی، در روزهای پس از آن، ارتش اسرائیل انتشار ویدیوها یا عکسها در شبکههای اجتماعی که خسارات ناشی از جملات جمهوری اسلامی را نشان میدادند، ممنوع کرد.
فرانس ۲۴ اشاره کرد شلیک موشکها خسارات قابل توجهی به شهرها و شهرستانهای اسرائیل، یک پالایشگاه نفت در حیفا، نیروگاهها، تصفیهخانههای آب، مرکز درمانی سوروکا در بئر-شبع و مرکز تحقیقات موسسه علوم وایزمن در شهر رخووت وارد کرد.
به گفته ارتش اسرائیل، جمهوری اسلامی حدود ۵۵۰ موشک و یک هزار پهپاد شلیک کرد که ۹۰ درصد آنها توسط اسرائیل و متحدانش رهگیری شد.
در این ارتباط، به گفته ACLED، اصابت مستقیم ۳۶ موشک یا پهپاد به مناطق مسکونی، دستکم ۲۸ غیرنظامی را کشت و سه هزارنفر را زخمی کرد.
فرانس ۲۴ در مورد خسارات ناشی از اصابت موشکهای جمهوری اسلامی در مراکز شهری به نقل از روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت که ۴۸۰ ساختمان در تلآویو در پنج مکان جداگانه آسیب دیدند. از جمله در راماتگان، حومه تلآویو، ۲۳۷ ساختمان در سه مکان آسیب دیدند و از میان آنها، حدود ده ساختمان به شدت آسیب دیدند.
در بت یام، یکی دیگر از حومههای تلآویو، ۷۸ ساختمان در اثر یک حمله آسیب دیدند که ۲۲ مورد از آنها باید تخریب میشدند.
این رسانه فرانسوی اشاره کرد اسرائیلیها ۴۰ هزار درخواست غرامت برای خسارات ناشی از حملات جمهوری اسلامی به مقامات این کشور ارائه کردند، اما کل جمعیت به شدت از تصمیم نخستوزیر خود برای حمله به ایران حمایت کردند.
ایالات متحده: بمبهای «سنگرشکن» و آتشبس
گزارش فرانس ۲۴ حاکی است که همزمان با حملات متقابل اسرائیل و جمهوری اسلامی، ایالات متحده پیوستن به جنگ در کنار تلآویو را به تعویق انداخت. ترامپ در روز پنجم درگیری گفت: «ممکن است این کار را بکنم، ممکن است این کار را نکنم. هیچ کس نمیداند من چه کار خواهم کرد.»
در ماههای قبل از آن، ترامپ از نتانیاهو خواسته بود که به ایران حمله نکند، زیرا او به دنبال دستیابی به توافق هستهای با تهران بود، اما به سرعت حملات اسرائیل در روز اول جنگ را «عالی» و «بسیار موفق» خواند.
در همین حال، اسرائیل به ترامپ فشار میآورد تا بمبهای «سنگرشکن» را برای ضربه زدن به برنامه هستهای جمهوری اسلامی در اختیارش قرار دهد.
در ادامه این گزارش آمده است که آمریکا سرانجام ۳۱ خرداد، بمبهای سنگرشکن خود را در حمله به تاسیسات هستهای حکومت ایران به کار گرفت و هفت بمبافکن رادارگریز «بی۲» وارد حریم هوایی ایران شدند و دو سایت اصلی تولید و ذخیرهسازی اورانیوم غنیشده را که دهها متر زیرزمین سایتهای فوردو و نطنز دفن شده بودند، هدف قرار دادند.
فرانس ۲۴ اشاره کرد که دفاع ضدهوایی این دو سایت پیشتر توسط حملات هوایی اسرائیل تضعیف شده بودند.
این رسانه به نقل از بیانیه ارتش آمریکا افزود در فردو، ۱۲ بمب سنگرشکن پرتاب شدند. دو بمب دیگر نیز به سایت نطنز پرتاب شد، در حالی که زیردریاییهای نیروی دریایی ایالات متحده دهها موشک کروز تاماهاوک را به مرکز فناوری هستهای اصفهان شلیک کردند.
ترامپ اعلام کرد که سایتهای هستهای اصلی جمهوری اسلامی در اثر این حملات «به طور کامل و تماماً نابود شدهاند»، اگرچه بعدا این موضوع رد شد.
در این ارتباط، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی،۲۶ آذر در مصاحبهای با تایید «از بین رفتن بسیاری از» تجهیزات هستهای جمهوری اسلامی در حمله آمریکا و اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه گفت: «برنامه هستهای ایران از بین نرفته است.»
او افزود «آمریکا در حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی موفق بوده است.»
به نوشته فرانس ۲۴، دو روز پس از حملات آمریکا، جمهوری اسلامی با بمباران بزرگترین پایگاه ایالات متحده در خاورمیانه، العدید در قطر، اقدام به تلافی کرد. اما تهران پیش از حملات به واشینگتن هشدار داده بود و این ۱۲ موشک تلفاتی را برای آمریکاییها به همراه نداشت.
بر اساس این گزارش، ترامپ سوم تیر با طرح این موضوع که ایالات متحده با جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای، به اهداف خود رسیده است، پایان جنگ را اعلام کرد.
او در تروث سوشیال نوشت: «توافق کامل بین اسرائیل و ایران حاصل شده است که آتشبس کامل و تمامعیار برقرار شود... پایان رسمی جنگ ۱۲ روزه مورد استقبال جهانیان قرار خواهد گرفت.»
فرانس ۲۴ اشاره کرد که اسرائیل و جمهوری اسلامی برای چند ساعت به حملات خود علیه یکدیگر ادامه دادند و پس از آن، هر دو طرف ادعای پیروزی کردند.
نتانیاهو مدعی یک پیروزی «تاریخی» برای کشورش شد و هشدار داد که اسرائیل هرگونه تلاش آینده جمهوری اسلامی برای احیای برنامه هستهای خود را «خنثی» خواهد کرد.
شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی هم اعلام کرد که نیروهایش اسرائیل را «مجبور» به عقبنشینی «یکجانبه» کردهاند.
پیش از این، فایننشال تایمز در گزارشی تحلیلی در پنجم تیر نوشته بود که هزینه حملات در ایران بسیار بالا بوده، سامانههای پدافند هوایی این کشور از کار افتاده، بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی کشته شدهاند و برنامه هستهایاش دستکم با آسیبهایی جدی مواجه شده است.
این نشریه نوشت که در سوی دیگر، خسارات واردشده به اسرائیل همچنان در هالهای از ابهام است: «بخشی به دلیل سانسور نظامی در داخل این کشور و بخشی نیز بهسبب نبود تصاویر ماهوارهای مستقل از مناطق هدف قرار گرفته است.»

حمید قرهحسنلو، پزشک، زندانی سیاسی و یکی از بازداشتشدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» اعلام کرد که از چهارم دیماه در اعتراض به «شرایط غیرانسانی» نگهداریاش در زندان یزد، اعتصاب غذا کرده است.
قرهحسنلو با ارسال یک پیام صوتی از داخل زندان یزد گفت با وجود «بیگناهی» به حبس در تبعید محکوم شده و در دوران حبس نیز با «ظلم و اجحاف» مواجه بوده است.
این زندانی سیاسی در ادامه پیام خود گفت بیش از دو سال و نیم است که در زندان یزد نگهداری میشود، اما همچنان از انتقال او به بند زندانیان سیاسی خودداری شده و در قرنطینه به سر میبرد؛ وضعیتی که به گفته او باعث محرومیتش از حقوق اولیه یک زندانی شده است.
او از محدودیت دسترسی به امکانات رفاهی، قرار گرفتن در معرض بیماریهای متعدد از سوی زندانیان تازهوارد به زندان و تجربه تهدید جانی خبر داد و گفت مشکلات تغذیهای داشته و ماههاست از امکان بهرهمندی از گرمای آفتاب محروم مانده است.
قرهحسنلو، شهریور ۱۴۰۲ و در دهمین ماه حبس خود از زندان مرکزی کرج به زندان یزد تبعید شد و از آن زمان تا کنون در قرنطینه زندان بهسر میبرد.
بر اساس آییننامه اجرایی سازمان زندانها، قرنطینه محل نگهداری موقت زندانی در بدو ورود به زندان است و تداوم نگهداری زندانیان در این محل، پس از گذشت روزهای نخست، مغایر مقررات و ناقض حقوق زندانی محسوب میشود.
قرهحسنلو در ادامه پیام صوتی خود گفت با وجود درخواست از حسن مددیمقدم، مدیر زندان یزد، مسئولان زندان همچنان با انتقال او از قرنطینه به بند زندانیان سیاسی یا فراهم کردن تسهیلات برای رفع مشکلات مخالفت کردهاند.
این زندانی سیاسی تاکید کرد «به دلیل عدم دسترسی به وسیلهای برای احقاق حق خود» چارهای جز آغاز اعتصاب غذا نداشته و اعلام کرد این اعتصاب را «تا رسیدن به خواسته»اش ادامه خواهد داد.
این پزشک زندانی در پایان مسئولیت هرگونه آسیب جانی ناشی از اعتصاب غذا را متوجه مدیریت زندان یزد دانست.
در ایران بسیاری از زندانیان سیاسی ناچارند از اعتصاب غذا بهعنوان آخرین ابزار برای رساندن صدای خود و جلب توجه افکار عمومی استفاده کنند.
آنها اغلب در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات خود، از جمله تاخیر در رسیدگی به پرونده و مراعات نشدن حقوقشان بهعنوان زندانی، دست به اعتصاب میزنند.
بازداشت و زندان در تبعید
قرهحسنلو که حدود سه سال و دو ماه است در زندان بهسر میبرد، یکی از بازداشتشدگان مراسم چهلم حدیث نجفی و پارسا رضادوست، از معترضان کشتهشده جنبش «زن، زندگی، آزادی» است.
او ۱۳ آبان ۱۴۰۱ به همراه همسرش فرزانه قرهحسنلو و ۱۴ شهروند معترض دیگر در ارتباط با پرونده مرگ یک نیروی بسیجی به نام روحالله عجمیان بازداشت شدند.
در این پرونده، محمدمهدی کرمی و محمد حسینی، ۱۷ دی ۱۴۰۱ با حکم قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعدام شدند و دیگر متهمان از جمله این زوج و رضا آریا، مهدی محمدی، محمدامین اخلاقی ساوجبلاغی، امینمهدی شکراللهی و علی معظمی گودرزی نیز به احکام طولانیمدت زندان و تبعید محکوم شدند.
از میان آنها، حمید و فرزانه قرهحسنلو در پروندهای که خانواده و حامیانشان آن را «سرشار از تناقض» و «فاقد دادرسی عادلانه» دانستند به اعدام و ۲۵ سال حبس در تبعید محکوم شدند اما پس از اعتراضهای گسترده، احکامشان به ترتیب به ۱۵ سال و پنج سال حبس در تبعید در زندانهای یزد و وکیلآباد مشهد تغییر پیدا کرد.

هزاران کارگر ارکان ثالث (قرارداد مدت معین) شرکت نفت و گاز اروندان با نگرانی از گزارشهای مربوط به واگذاری احتمالی مالکیت و مدیریت میدان نفتی دشت آزادگان در استان خوزستان و به خطر افتادن امنیت شغلی خود، با خصوصیسازی شدن این میدان مخالفت کردهاند.
تاکنون میدان نفتی دشت آزادگان با حجم ذخیره معادل ۲۵.۳ میلیارد بشکه تحت مسئولیت شرکت نفت ایران بوده است. اما بر اساس گزارشها، قرار است مالکیت و مدیریت آن به چند مجموعه خصوصی شامل چند بانک و شرکت واگذار شود.
به گزارش سایت «کارنامه جنوب» و خبرگزاری ایلنا، پنج هزار کارگر شرکت نفت و گاز اروندان میگویند میدان نفتی دشت آزادگان نقش کلیدی در تضمین توسعه و اشتغال شهرستانهای سوسنگرد، هویزه و دیگر مناطق مرزی استان خوزستان در حال و آینده دارد.
آنها پرسیدهاند: «آیا واگذاری چنین واحد بزرگی به بخش خصوصی، توسعه منطقه و اشتغال نسلهای آینده را با چالش روبهرو نخواهد کرد؟»
در این گزارش، به اسامی این بانکها و شرکتها اشاره نشده است.
پیش از این، خبرگزاری ایرنا، متعلق به دولت جمهوری اسلامی، در گزارشی در ۲۸ آذر نوشته بود در اسفند ۱۴۰۲، قرارداد توسعه ۱۱.۵ میلیارد دلاری آزادگان جنوبی در قالب تشکیل شرکت دشت آزادگان اروند و با مشارکت مجموعهای از بانکها، نهادهای اقتصادی و شرکتهای اجرایی امضا شد.
بر اساس این گزارش، «سهامداران این کنسرسیوم مالی شامل ۹ بانک و نهاد بزرگ: بانکهای ملی، سپه، ملت، پارسیان، تجارت، شهر و صندوق توسعه ملی در کنار ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، قرارگاه خاتم و پتروپارس» بودهاند.
ایرنا افزوده بود: «طی نزدیک به دو سال گذشته، پروژه در عمل وارد فاز جدی تامین مالی نشده است؛ نه اعتبار اسنادی گشوده شده، نه فاینانس عملیاتی تعریف شده و نه جریان نقدینگی پایداری برای اجرای پروژه شکل گرفته است، ضمن آنکه با توجه به عمر این کنسرسیوم، در وجود تجربه عملیاتی و میدانی آن نیز تردید وجود دارد.»
حال، مشخص نیست که آیا قرار است این میدان نفتی به همین کنسرسیوم واگذار شود و یا مجموعه جدیدی مالکیت آن را بر عهده خواهد گرفت.
اما پیشتر در نامه اعتراضی کارگران ارکان ثالث شرکت نفت و گاز اروندان از شرکتی «موسوم به شرکت آزادگان اروند» نام برده شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، در این نامه که در روزهای پایانی آذرماه منتشر شد، با ابراز «نگرانی عمیق و اعتراض جدی نسبت به واگذاری بزرگترین میدان مشترک نفتی خاورمیانه به شرکتی تازه تأسیس و فاقد سابقه عملیاتی»، تاکید شده که این واگذاری «نه تنها امنیت شغلی هزاران نیروی متخصص و باتجربه را با ابهام جدی مواجه کرده، بلکه اصول بدیهی توسعه پایدار، مدیریت تخصصمحور و منافع بلندمدت ملی را زیر سؤال برده است.»
کارگران در مورد دلیل اعتراض خود به «فقدان شایستگی و سابقه تخصصی» این شرکت اشاره و تاکید کردند که این شرکت «فاقد هرگونه رزومه عملیاتی، تجربه میدانی و تخصص اثباتشده در اداره میادینی با این سطح از پیچیدگی و اهمیت راهبردی است.»
آنها بر اساس «شنیدهها» نوشتند که این شرکت با مشارکت چندین بانک تاسیس شده است و افزودند واگذاری میادین راهبردی نفتی به شرکتی با مشارکت نهادهای مالی، آن هم بدون شفافسازی ابعاد حقوقی و شرعی، محل تردید جدی است.
کارگران خواستار «توقف فوری این واگذاری غیرکارشناسی، بررسی مجدد آن با حضور نمایندگان متخصص و مستقل، و شفافسازی کامل ابعاد فنی، حقوقی و شرعی آن» شدند.
مشابه چنین نامهای در ۱۱ خرداد خطاب به وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نوشته شده بود.
کارگران در این ارتباط تنها به نگارش نامه اکتفا نکردند و شماری از آنها ۲۳ آذر و دوم دی با تجمع در مقابل استانداری خوزستان، مخالفت خود را با خصوصیسازی مالکیت میدان نفتی دشت آزادگان ابراز کردند.
«هشدار جدی» نیروهای ارکان ثالث در مورد خصوصیسازی
صفحه ایستاگرامی «صدای خوزستان» با اشاره به «هشدار جدی کارکنان نفت و گاز اروندان» در تجمع دوم دی نوشت: «واگذاری میدان آزادگان به یک مجموعه خصوصی و بانکی، زنگ خطر بزرگی برای امنیت شغلی بیش از ۵۰۰۰ خانواده و آینده تولید نفت کشور» است.
در این گزارش به نقل از کارگران معترض نوشته شده بود: «مدیریت بزرگترین میدان نفتی ایران تخصص عملیاتی میخواد، نه تصمیمات پشتمیزی. تجربههای تلخ هفتتپه و گروه ملی فولاد هنوز جلوی چشم مردمه.»
شرکت نیشکر هفتتپه با وسعتی نزدیک به ۲۵ هزار هکتار در سال ۹۴ با پیشپرداختی شش میلیارد تومانی به امید اسدبیگی و مهرداد رستمیچگینی واگذار شد.
این شرکت کشاورزی - صنعتی پس از واگذاری به بخش خصوصی با مشکلات زیادی، از جمله تاخیر طولانیمدت در پرداخت دستمزدها مواجه شد. این شرایط اعتراضات گسترده کارگران این شرکت را به همراه داشت تا آنکه حکومت مجبور به لغو این واگذاری شد.
به نوشته صدای خوزستان، کارگران معترض از استاندار خواستار اقدام فوری برای جلوگیری از این واگذاری شدند تا «جلوی خسارتهای جبرانناپذیر» گرفته شود و گفتند: «آزادگان ثروت ملیه؛ محل آزمون و خطا نیست.»
در این ارتباط، کانال تلگرامی «پژواک کار ایران»، متعلق به کنفدراسیون کار- خارج از کشور، در مورد این واگذاری نوشته است: «واگذاری بزرگترین میدان مشترک نفتی منطقه به شرکتی تازه تاسیس و فاقد سابقه عملیاتی، ادامه همان مسیر خصوصیسازیهایی است که در سالهای گذشته با تضعیف حقوق کارگران، گسترش پیمانکاری، کاهش دستمزد واقعی و حذف تضمینهای شغلی همراه بوده است.»
به نوشته این کانال تلگامی، «تجربه زیسته نیروی کار نفت نشان میدهد خصوصیسازی نه با هدف افزایش بهرهوری، بلکه برای انتقال ثروت عمومی به شبکهای محدود از شرکتها و مدیران همسو پیش رفته است.»
بازدید مدیر کل حراست شرکت ملی نفت ایران از شرکت اروندان
با ادامه اعتراضات کارگران شرکت نفت و گاز اروندان، سایت «آوای جنوب» خبر داد که محمدرضا ناصریکریموند، مدیر کل حراست شرکت ملی نفت ایران، در سفر به استان خوزستان «از تاسیسات و بخشهای مختلف این شرکت بازدید کرد.»
در این گزارش بدون اشاره به هدف بازدید این مقام حراست تنها گفته شد که «بر نقش راهبردی حراست در تولید پایدار، صیانت از سرمایههای انسانی و فیزیکی و لزوم حضور مؤثر نیروهای حراستی در مناطق عملیاتی تاکید شد و چالشهای موجود در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت.»
به طور معمول، یکی از وظایف ادارههای حراست در صنایع، شرکتها و وزارتخانههای ایران مقابله با اعتراضهای کارگران و سایر مزدبگیران است.
پیش از این هم کارگران و بازنشستگان گروه ماشینسازی تبریز نیز پنجشنبه چهارم دی در بیانیهای به اقدامات انجام شده در راستای «واگذاری شرکتهای ماشینسازی و ریختهگری ماشینسازی تبریز به شکل اجاره به شرط تملیک» اعتراض کردند.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، در این بیانیه اشاره شد که کارگران و کارکنان ماشینسازی تبریز خواستار «واگذاری ۱۰۰ درصد سهام این شرکتها به کارکنان در قالب شرکت تعاونی تولیدی توسعهای مطابق با قانون و اصل ۴۴ قانون اساسی» هستند.
سیاست خصوصیسازی که با دستور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، آغاز شد، پیامدهای منفیای به دنبال داشته است که از آن جمله میتوان به ورشکسته شدن کارخانهها و شرکتها، تاخیر چندین ماهه در پرداخت دستمزدها، و اخراج نیروی کار اشاره کرد.
این وضعیت اعتراضهای گسترده نیروی کار در ایران را به دنبال داشته است.
این سخنان او درباره «برکات» تحریمهای بینالمللی با واکنشهای انتقادی روبهرو شده است. شماری از شهروندان تاکید کردند عراقچی و دیگر مقامهای حکومت، از دشواریهای اقتصادی و فشارهای معیشتی بر مردم بیخبرند.
برنامه هستهای جمهوری اسلامی، موضوع اصلی یا فرعی؟
تاکید خامنهای بر فرعی بودن «موضوع هستهای» در تقابل با غرب در حالی است که جمهوری اسلامی بارها انتشار گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را عامل حمله اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای خود دانسته است.
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۲۲ خرداد قطعنامهای علیه برنامه هستهای حکومت ایران صادر کرد؛ قطعنامهای که تاکید داشت تهران با انباشت اورانیوم با غنای بالا و محدود کردن دسترسی بازرسان، تعهدات پادمانی خود را نقض کرده و باید فورا همکاری با آژانس را از سر بگیرد.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین در حالی به تلاش برای ایجاد نظم اسلامی ملی و بینالمللی اشاره کرد که گروههای نیابتی تهران مدتهاست به عنوان یکی از مهمترین عوامل بیثباتی در خاورمیانه رفتار میکنند.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، اول آبان در توصیف شرایط جمهوری اسلامی گفت: «آنها برای بقا و زنده ماندن میجنگند، نه برای برنامه هستهای.»
او افزود جمهوری اسلامی زمانی از قدرت خود برای تسلط بر خاورمیانه استفاده میکرد، اما «اکنون دیگر منطقه را کنترل نمیکند و هیچ احترامی ندارد».








