مدیرعامل آب و فاضلاب مشهد: ذخیره تجمعی سدهای مشهد به کمتر از ۲.۵ درصد رسید
حسن اسماعیلیان، مدیرعامل آب و فاضلاب مشهد گفت که با سقوط ذخیره تجمعی سدهای مشهد به کمتر از ۲.۵ درصد، سدهای حیاتی طرق، کارده و ارداک عملا از فهرست منابع اصلی تامین آب شهر خارج شدند.
او اضافه کرد: «حجم آب این سه سد به کمتر از پنج درصد رسیده است. این به معنای آن نیست که قابلیت بهرهبرداری ندارند، بلکه به دلیل اینکه ذخیره آب در این سدها بسیار اندک است در شرایط اضطرار نگهداری کرده و فعلاً از آب این سدها استفاده نمیشود. به اصلاح آب این سدها مرده است.»
صفحه فارسی وزارت خارجه آمریکا درباره اعتراضات بیش از پنج هزار کارگر پیمانی شاغل در ۱۲ پالایشگاه پارس جنوبی در عسلویه نوشت این کارگران با شجاعت در برابر ارعاب ایستادند و شایسته است صدایشان به گوش برسد.
در پست منتشر شده در این باره در رسانه اجتماعی ایکس، آمده است: «بیش از پنج هزار کارگر پارس جنوبی در عسلویه، یکی از بزرگترین اعتراضهای کارگری ایران در چند دهه اخیر را حتی در شرایط فشار امنیتی و تهدیدهای رژیم جمهوری اسلامی برگزار کردند و خواستار دستمزد عادلانه و امنیت شغلی شدند.»
کارگران شاغل در پالایشگاههای پارس جنوبی با وجود اعمال فشارها و و تهدیدها، ۱۸ آذر در بزرگترین اعتراض کارگری سالهای اخیر، در عسلویه اعتصاب و تجمع کردند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت (ارکان ثالث) گزارش داد که آنها بدون حضور در محیطهای کار در اعتصاب بودند و «راهپیمایی پرشکوهی را در خیابان منتهی به فرمانداری عسلویه» برگزار کردند.
این تشکل صنفی اعلام کرد یک روز قبل از تجمع، تلاشهای بسیاری مانند «پیام مستقیم روابط عمومی مجتمع گاز پارس جنوبی بر روی گوشیهای موبایل همکاران» و «تهدیدات مستقیم حراست واحدهای مختلف پالایشگاهی» در مورد «عواقب حضور» انجام شد.
کارگران معترض در تجمع خود شعارهایی از جمله «دو به دو اداری/ نبرد با بیگاری»، «حاصل دسترنج ما/ گمشده سهم ما»، «خوردن حق کارگر/ خیانت است به کشور»، «وعده وعید کافیه/ سفره ما خالیه»، «ما کارگران بیداریم/ از حق خود آگاهیم» و «راننده بیدفاع/ محروم از هر رفاه» سردادند و بر لزوم حذف پیمانکاران از پالایشگاهها تاکید کردند.
کارگران پیمانی در این تجمع خواستار «حذف پیمانکاران واسطه، اصلاح نظام همسانسازی دستمزد، اصلاح و اجرای کامل طرح طبقهبندی مشاغل، اجرای طرح اقماری دو هفته کار و دو هفته استراحت برای نیروهای اداری و پشتیبانی و تعیین تکلیف رانندگان خودروهای استیجاری غیرمالک» شدند.
ساماندهی وضعیت کارگران پشتیبانی ایمنی، رعایت قانون کار طبق شرایط عرف کارگاهی، پرداخت حق کمپ و تامین شرایط پروازی ایاب و ذهاب کارگران، از دیگر مطالبات تجمعکنندگان بود.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت گزارش داد که پس از پایان این تجمع، برخی واحدهای حراست از ورود کارگران به پالایشگاهها جلوگیری کردند و شماری از کارگران از سوی حراست منطقه ویژه و نهادهای امنیتی، احضار شدند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران از این تجمع بهعنوان «یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی تاریخ صنعت نفت ایران طی نزدیک به پنج دهه گذشته» یاد کرد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نیز ضمن اعلام همبستگی کامل با این کارگران، خواستار پاسخگویی فوری مسئولان به مطالبات آنان و پایان دادن به سیاستهای تبعیضآمیز علیه کارگران پیمانکاری شد.
کارگران پیمانی در عسلویه طی سالهای گذشته بارها در اعتراض به تحقق نیافتن مطالبات خود تجمع و اعتصاب کردهاند.
بیش از سه هزار کارگر پیمانی مجتمع گاز پارس جنوبی ۲۰ آبان در مقابل ساختمان مرکزی این مجموعه در عسلویه تجمع کردند.
شرایط معیشتی کارگران و سایر مزدبگیران در سالهای اخیر باعث افزایش چشمگیر اعتراضات در شهرهای مختلف ایران شده است.
با وجود تشدید برخوردهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از گسترش این اعتراضات، سایت حقوق بشری هرانا ۲۹ اسفند سال گذشته اعلام کرد در سال ۱۴۰۳ دستکم سه هزار و ۷۰۲ تجمع و اعتصاب در بخشهای مختلف کشور انجام شد.
حسین شریعتمداری، نماینده خامنهای در روزنامه کیهان، نوشت: «ماراتن کیش دهنکجی به باورهای دینی و اخلاقی و نقض آشکار قوانین جاری است. این پدیده پلشت و پلید با اعتراض تودههای انبوه و عظیم مردم روبهرو شده و مقابله جدی با آن و برخورد پشیمانکننده با قانونشکنان وظیفه نظام است.»
او با انتقاد از مواضع مسعود پزشکیان در این رابطه، خطاب به رییس دولت اضافه کرد: «ماراتن کیش باعث نارضایتی گسترده مردم شده و رضایت آنها در مقابله با این پدیده زشت و پلید است. بنابراین اگر میخواهید مردم را ناراضی نکنید باید با پلشتی یاد شده برخورد جدی بفرمایید.» نماینده رهبر جمهوری اسلامی در روزنامه کیهان افزود: «اسرائیل و سایر دشمنان تابلودار ایران اسلامی و مردم شریف این مرز و بوم نه فقط از کشف حجاب و حرکات ناهنجاری که در ماراتن کیش اتفاق افتاده، ناراضی نیستند، بلکه همه توان خود را برای ایجاد و گسترش اینگونه اقدامات به کار گرفته و میگیرند.»
پیام طبرسی، متخصص بیماریهای عفونی با اشاره به افزایش موارد ابتلا به آنفلوانزا گفت: «تعداد بیماران بدحال و بستری رشد داشته و موجودی واکسن آنفلوانزا نیز مصرف شده و موثرترین راه جلوگیری از ابتلا، رعایت نکات بهداشتی است و افراد پرخطر باید از حضور در مکانهای شلوغ خودداری کنند.»
او افزود: «اگر افراد واکسن پیدا کنند، هنوز برای تزریق دیر نیست و تا پایان اسفند فرصت وجود دارد. با این حال، با توجه به کمبود فعلی واکسن، تاکید اصلی بر رعایت بهداشت و کاهش مواجهه با ویروس است.»
یک روزنامه آلمانی، غار وزمه در نزدیکی کرمانشاه را یکی از مهمترین سایتهای باستانشناسی ایران و غرب آسیا توصیف کرد. جایی که به گفته پژوهشگران، «آرشیوی از ۷۰ هزار سال انسان، حیوان و محیط زیست» را در خود حفظ کرده است.
روزنامه وستدویچه آلگماینه سایتونگ، در گزارشی نوشت تیمی از باستانشناسان به سرپرستی فریدون بیگلری در سال ۲۰۱۹ بیش از ۱۱ هزار قطعه استخوان حیوانی را در این غار کشف کردند؛ بقایایی که بهطور استثنایی سالم مانده و تصویری کمنظیر از تنوع زیستی زاگرس در دهها هزار سال گذشته ارائه میدهد.
مطالعات جدید نشان میدهند این بقایا شامل طیفی وسیع از شکارچیانی چون خرس، گرگ و کفتار تا گونههای اهلی مانند گوسفند و بز است.
نشانههای حضور انسان، از شکارچیان دوران پارینهسنگی تا جوامع شبانی نوسنگی
بر اساس این گزارش، لایههای باستانشناسی غار وزمه تنها به حیوانات محدود نیست.
استخوانهای سوخته، شواهد اهلیسازی حیوانات و نشانههای استقرار انسانی، حاکی از آن است که این غار بهطور متناوب از سوی گلهداران نوسنگی در حداقل ۷۰ هزار سال پیش مورد استفاده قرار گرفته است.
این غار در دورههای مختلف تاریخی، محلی برای توقف یا زندگی کوتاهمدت انسان بوده است.
به گفته پژوهشگران، تنوع گونههای بهدست آمده در وزمه، «هیچ مشابهی در فلات ایران ندارد» و نشاندهنده «تعامل پیچیده انسان و محیط در دهها هزار سال گذشته» است.
در کنار این یافتهها، کشفیات پیشین، از جمله دندان یک کودک نئاندرتال و اسکلت یک فرد از دوره نوسنگی، نشان میدهد غار وزمه از دوره پارینهسنگی میانی تا هولوسن، محل رفتوآمد جمعیتهای مختلف انسانی بوده است.
بر اساس این گزارش، غار وزمه یک گزارش پیوسته از تغییرات اقلیمی، زیستی و فرهنگی منطقه ارائه میدهد و بقایای حیواناتی مثل شیر غارنشین و گاو وحشی (اورخش)که امروز منقرض شدهاند، این غار را به یک «موزه طبیعی» تبدیل کرده است.
به گفته بیگلری، غار وزمه یک «خط زمانی بدون وقفه» از حضور انسان، انقراض حیوانات، تغییرات آب و هوایی و تحول جوامع ارائه میکند. مشخصهای که این مکان را به «یکی از کلیدیترین آرشیوهای تاریخ انسان در غرب آسیا» تبدیل کرده است.
سناتور جمهوریخواه، لیندسی گراهام با تکرار مواضع شدید خود علیه جمهوری اسلامی، حکومت ایران را «ریشه تمام مشکلات خاورمیانه» خواند و ابراز امیدواری کرد که «در سال آینده بتوانیم حزبالله را خلع سلاح کنیم، حماس را نابود کنیم و روابط اسرائیل و عربستان را عادیسازی کنیم».
همزمان، جو ویلسون، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا، در بیانیهای مفصل با تمجید از رهبری دونالد ترامپ و فرستاده ویژه او در امور عراق، مارک ساوایا، خواستار «آزاد کردن عراق از [تسلط] جمهوری اسلامی» شد و اعلام کرد زمان آن فرا رسیده که «بغداد رابطه خود با شبهنظامیان همپیمان تهران را قطع کند».
هشدارهای کنگره درباره پایان «چک سفید» به بغداد ویلسون در این بیانیه که ابتدا در قالب یک رشته توییت منتشر شد، تاکید کرده است که تحت رهبری ترامپ و ساوایا، پیام واشینگتن به بغداد روشن است: «دیگر خبری از وضعیت سابق و تحمل حمایت از شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی نخواهد بود». او میگوید کنگره آماده است در قالب قانون مجوز دفاع ملی آمریکا (NDAA) برای نخستینبار کمکهای امنیتی به عراق را مشروط به اقدام واقعی دولت بغداد برای محدود کردن حمایت از این گروهها کند. ویلسون یادآوری کرده که خود او سالهاست در این قانون، بندی را پیگیری میکند که هرگونه استفاده از دلار مالیاتدهندگان آمریکایی برای گروههایی مانند سپاه بدر و دیگر شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی را ممنوع میکند.
این نماینده جمهوریخواه، تصویری تیره از ساختار قدرت در عراق ارائه میدهد و مدعی است که «جمهوری اسلامی عملاً کنترل ارتش، دستگاه امنیتی، قوه قضائیه، پلیس و بخش بزرگی از نظام سیاسی عراق را در دست دارد»؛ از گروههایی چون کتائب حزبالله، عصائب اهلالحق و کتائب امام علی بهعنوان «سازمانهای تروریستی تعیینشده» نام میبرد و رییس شورای عالی قضایی، فائق زیدان، را قاضیای میخواند که «همیشه مطابق خواست تهران» رأی میدهد. به باور او، در چنین وضعیتی «نتیجه انتخابات یا نام نخستوزیر عراق تفاوتی اساسی ایجاد نمیکند»، زیرا شبکههای مورد حمایت جمهوری اسلامی در لایههای مختلف دولت رسوخ کردهاند. ویلسون هشدار میدهد که کنگره «تا ابد چک سفید به بغداد نخواهد داد» و میگوید زمان آن رسیده است که عراق از «پشتیبانی مالی و بانکی از مزدوران جمهوری اسلامی» دست بردارد، بودجه نیروهای بسیج مردمی و شبهنظامیان همپیمان را از بودجه فدرال قطع کند، تراکنشهای مشکوک دلاری را متوقف سازد و به حملات علیه اقلیم کردستان پایان دهد.
درز اطلاعات از بغداد؛ انتظار برای بزرگترین تحریمها علیه شبکههای وابسته به جمهوری اسلامی این اظهارات تند در حالی مطرح میشوند که در خود بغداد، اخبار درز کرده از وزارتخانهها و نهادهای دولتی – از جمله وزارت خارجه – نشان میدهد واشینگتن در آستانه اعلام یک بسته تحریمی جدید و «بیسابقه در سالهای اخیر» علیه افراد و نهادهای عراقی مرتبط با شبکههای مالی جمهوری اسلامی است؛ بستهای که به گفته منابع عراقی، نهتنها شرکتهای مالی، بانکها و بنگاههای سرمایهگذاری را شامل میشود، بلکه برخی چهرههای شناختهشده سیاسی و پارلمانی نزدیک به گروههای مسلح همپیمان جمهوری اسلامی را نیز در بر میگیرد. فضای سیاسی عراق، در میانه گفتوگوها برای تشکیل دولت جدید، زیر سایه این تحریمهای احتمالی، وارد مرحلهای از نگرانی و انتظار شده است.
بسته تحریمی چندلایه؛ هدفگیری پولشویی و تأمین مالی نیروهای نیابتی سه منبع دولتی و یک منبع سیاسی عراقی به رسانههای منطقهای گفتهاند که مقامات آمریکایی در سفرهای اخیر خود به بغداد، بهصراحت اطلاع دادهاند تحریمهای جدید، افرادی را هدف میگیرد که در پولشویی، تأمین مالی گروههای نیابتی جمهوری اسلامی و دور زدن تحریمها نقش دارند. به گفته یک مقام وزارت خارجه عراق، فهرست اولیهای که در محافل محدود مطرح شده، نام فرماندهان برجسته گروههای مسلح را در بر میگیرد که اکنون در پارلمان عراق کرسی دارند. این تحریمها قرار است در قالب چندین تصمیم متوالی توسط وزارت خزانهداری آمریکا اعمال شود و بخشی از آنها مستقیماً بهعنوان واکنش به حملات مکرر راکتی و پهپادی علیه میادین نفت و گاز اقلیم کردستان تعریف شده است.
تحلیلگران عراقی میگویند نکته حساس در بسته جدید آن است که برای نخستینبار، واشینگتن تنها به ساختار نظامی شبهنظامیان اکتفا نمیکند، بلکه بازوی سیاسی و پارلمانی آنها را نیز مستقیم هدف قرار میدهد. اطلاعات فاششده حاکی از آن است که این تحریمها احتمالاً بزرگترین مجموعه تحریم علیه شبکههای وابسته به جمهوری اسلامی در عراق طی سالهای گذشته خواهد بود و برای جلوگیری از شوک سیاسی و اقتصادی ناگهانی، به صورت تدریجی اعلام میشود. به گفته منابع نزدیک به دولت، آمریکاییها این اقدامات را بخشی از یک سیاست جدید میدانند که هدف آن «بازتنظیم روابط بغداد–واشینگتن و مهار آن چیزی است که افزایش نفوذ تهران در نهادهای عراقی» توصیف میشود.
در سطح سیاسی، این تحریمها میتواند پیامدهای قابل توجهی داشته باشد. اگر واشینگتن – همانگونه که برخی منابع پیشبینی میکنند – موضعی علنی علیه انتصاب شخصیتهای نزدیک به گروههای مسلح در کابینه جدید بگیرد یا از همکاری با وزرایی که سابقه ارتباط با نیروهای همپیمان جمهوری اسلامی دارند خودداری کند، فشار بر ائتلاف حاکم برای انتخاب نخستوزیر و تشکیل دولت افزایش مییابد. کنار گذاشتن احتمالی چهرههای تحریمشده از مناصب دولتی، میتواند توازن قوا در پارلمان را بر هم زند و روند تشکیل دولت را وارد بنبستهای جدید کند.
در حوزه اقتصادی نیز نگرانیها کم نیست. کارشناسان هشدار میدهند که تحریم بانکها و شرکتهای مرتبط با جمهوری اسلامی ممکن است به کاهش شدید نقدینگی دلاری در بازار عراق، اختلال در سیستم مالی وابسته به دلار، افزایش تقاضا در بازارهای موازی، کاهش ارزش دینار و تعویق یا توقف پروژههای سرمایهگذاری منجر شود. از آنجا که اقتصاد عراق بهشدت به واردات و چرخه دلاری وابسته است، محدود شدن دسترسی به دلار میتواند به سرعت به تورم، افزایش قیمت کالاهای اساسی و نارضایتی اجتماعی تبدیل شود؛ وضعیتی که هزینه سیاسی آن هم متوجه دولت مرکزی در بغداد خواهد بود و هم نیروهای همپیمان جمهوری اسلامی.
قانون دفاع ملی آمریکا؛ مشروطسازی کمکها برای مهار شبهنظامیان در سطح حقوقی و امنیتی، آخرین پیشنویس قانون مجوز دفاع ملی آمریکا روند را شفافتر میکند: کمکهای امنیتی آینده به عراق مشروط به کاهش نفوذ شبهنظامیان همپیمان جمهوری اسلامی – بهویژه آن دسته که خارج از کنترل رسمی دولت فعالیت میکنند – و افزایش اختیارات نخستوزیر در قبال این گروهها شده است. همچنین دولت عراق موظف است اعضای گروههای مسلح یا نیروهای امنیتی دخیل در حملات علیه نیروهای آمریکایی یا عراقی را تحت پیگرد قرار دهد. البته وزیر جنگ آمریکا اختیار خواهد داشت در صورت تشخیص ضرورتهای امنیت ملی آمریکا، برای مدت محدود (تا ۱۸۰ روز) این محدودیتها را تعلیق کند.
نقش اهرمی آمریکا؛ حضور نظامی و کنترل مالی در پسزمینه این فشارها، حضور نظامی آمریکا در عراق همچنان واقعیتی تعیینکننده است. واشینگتن پس از حمله ۲۰۰۳ نقش اصلی در بازسازی ارتش عراق ایفا کرد و امروز نیز، با چند هزار نیروی مستقر در پایگاههای مختلف، بهطور رسمی مأموریت «مشاوره و حمایت» از نیروهای عراقی در مبارزه با داعش را بر عهده دارد. در عین حال، همین حضور و ابزارهای مالی همچون دسترسی به سیستم دلاری و نظارت بر تراکنشهای بانک مرکزی عراق، به اهرمهای اصلی آمریکا برای تأثیرگذاری بر موازنه قدرت داخلی در بغداد تبدیل شده است.
همصدایی سناتور لیندسی گراهام و نمایندهای چون جو ویلسون با طرح شعارهایی مانند «خلع سلاح حزبالله»، «نابودی حماس» و «آزادسازی عراق از جمهوری اسلامی»، همزمان با آمادهسازی بستههای تحریمی گسترده علیه شبکههای مالی و سیاسی همپیمان تهران در عراق، نشان میدهد که پرونده عراق در حال ورود به مرحلهای تازه از تقابل آمریکا و جمهوری اسلامی است؛ مرحلهای که در آن اقتصاد، سیاست و امنیت بهطور همزمان هدف قرار گرفتهاند. این رویکرد میتواند در صورت همراهی بغداد به کاهش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی کمک کند، اما در عین حال خطر تشدید بیثباتی داخلی، تعمیق شکافهای سیاسی و تضعیف بیشتر حاکمیت ملی عراق را نیز بهدنبال دارد؛ تعادلی شکننده که دولتهای آینده عراق ناچار خواهند بود میان واشینگتن و تهران در آن حرکت کنند.