در حالی که ژنو و ابوظبی شاهد تلاشهایی جدی برای برقراری صلحاند، موشکهای روسی همچنان بر سر شهرهای اوکراین فرود میآیند.
در قلب این تحولات «طرح ۲۸ بندی صلح» آمریکا قرار دارد؛ متنی که ابتدا بهعنوان چارچوبی مشترک میان آمریکا و روسیه برای پایان جنگ درز کرد، و در همان روزهای اول، از سوی کییف و بسیاری از پایتختهای اروپایی بهعنوان «لیست آرزوهای کرملین» مورد حمله قرار گرفت.
این طرح تثبیت دستاوردهای سرزمینی روسیه در استان دونباس، ایجاد مناطق غیرنظامی حائل، محدود کردن ارتش اوکراین و تعهد دائمی کییف به نپیوستن به ناتو را پیشبینی میکرد؛ در عوض، وعده «تضمینهای امنیتی»، بازگشت تدریجی روسیه به اقتصاد غرب، و استفاده از بخشی از داراییهای مسدودشده روسیه برای بازسازی اوکراین را میداد.
واکنش منفی افکار عمومی در اوکراین و نگرانیها در اروپا، واشینگتن را مجبور کرد تا متن را بهسرعت بازنویسی کند. گزارشهای تحلیلی نشان میدهد که اروپاییها نسخه تعدیلشدهای از همان ۲۸ بند را روی میز گذاشتند و در گفتوگوهای آخر هفته گذشته در ژنو، آمریکا و اوکراین بر یک «چارچوب اصلاحشده» کوتاهتر (گفته میشود ۱۹ بندی) به تفاهم رسیدهاند.
در این نسخه جدید ظاهرا تلاش شده تا جواب برخی انتقادها داده شود: تاکید بیشتر بر استفاده از داراییهای روسیه برای بازسازی اوکراین، قیدهای سختتر بر خروج نیروهای روسی، و بازتعریف برخی مفاد بحثبرانگیز درباره عفو جنگی و انتخابات سریع در اوکراین.
نقطه عطف دیروز و امروز اما اعلام موضع رسمی کییف است. رستم عمروف، مشاور امنیت ملی اوکراین، میگوید کشورش با «اصول اصلی» این چارچوب صلح موافق است و تنها «جزییات فنی» باقی مانده؛ همزمان یک مقام ارشد آمریکایی هم به رسانهها گفته اوکراین عملا توافق را پذیرفته و اختلافها حاشیهای شدهاند.
مذاکرات در ابوظبی هم ادامه دارد؛ جایی که یک مقام ارشد ارتش آمریکا در نقش میانجی میان هیاتهای روس و اوکراینی در حال شاتل دیپلماسی است، دو طرف رو در رو نمینشینند و پیامها از مجرای واشینگتن ردوبدل میشوند.
با اینهمه، غایب بزرگ این معادله کرملین است. تا لحظه نگارش این متن، مسکو نه متن اصلاحشده را تایید کرده و نه حتی واکنش رسمی روشنی به خبر پذیرش اصول توافق از سوی اوکراین نشان داده است.
تحلیلهای منتشرشده در رسانههای آمریکایی و اروپایی میگویند روسیه همچنان نسخه اولیه ۲۸ بندی (همان متنی که اوکراین آن را «تسلیمنامه» میداند) را مبنای گفتوگو میداند و بعید است بهسادگی با نسخه تعدیلشده همراه شود.
بعضی منابع پیشبینی میکنند که مسکو ۱۹ بند جدید را رد خواهد کرد و جنگ دستکم تا بعد از کریسمس ادامه خواهد یافت.
رفتار میدانی روسیه نیز با این سناریو همخوان است. همزمان با پیشرفت مذاکرات، حملات موشکی و پهپادی مسکو به کییف و دیگر شهرها ادامه یافته و تلفات غیرنظامی ثبت شده است؛ پیامی آشنا از سوی کرملین که در هر مرحله از گفتوگوها، تلاش میکند خطوط قرمز خود را با قدرت آتش روی زمین تحمیل کند و نشان دهد حتی در آستانه توافق، ابزار فشار را کنار نگذاشته است.
در جبهه اوکراین، معادله پیچیدهتر است. ولودیمیر زلنسکی، در سخنرانی اخیر خود در پارلمان سوئد تاکید کرده که هر صلحی تنها زمانی مشروع است که روسیه «بهطور کامل تاوان تجاوز» را بپردازد و با استفاده از داراییهای بلوکهشدهاش، بازسازی اوکراین تامین شود؛ او آشکارا هرگونه واگذاری سرزمین را رد کرده است.
همین موضع باعث شد واشینگتن بخشی از مفاد اولیه درباره عفو گسترده و چشمپوشی از پیگردهای قضایی را نرمتر کند و محور غرامت و استفاده از داراییهای مسدودشده را پررنگتر سازد. اما خط اصلی اختلاف پابرجاست: چطور میتوان هم روایت اوکراینی «عدالت» را حفظ کرد و هم امضای روسیه را پای توافق آورد؟
اروپا نیز در وضعیت دوگانهای قرار گرفته است. از یک سو، پایتختهایی مانند برلین و هلسینکی از «پیشرفت در ژنو» استقبال کردهاند و کاهش فشار جنگ بر اقتصاد و انرژی اروپا را وسوسهکننده میبینند؛ از سوی دیگر، کارشناسان امنیتی و برخی کشورهای اروپای شرقی هشدار میدهند که مفاد طرح آمریکا (بهویژه توافق عدمتعرض سهجانبه میان روسیه، اوکراین و اروپا) میتواند در عمل به بازتعریف معماری امنیتی اروپا بر اساس خواست کرملین منتهی شود.
در نهایت، میانجیگری آمریکا و شخص ترامپ روی طنابی باریک راه میرود. از یک طرف، واشینگتن خود را نزدیکترین بازیگر به «لحظه صلح» معرفی میکند و حتی صحبت از سفر احتمالی زلنسکی به آمریکا برای نهاییکردن توافق در مارالاگو هم شنیده میشود؛ اما از طرف دیگر، هر امتیاز اضافی به روسیه میتواند منجر به شکافی عمیقتر در اوکراین و میان متحدان غربی شود و توافق را از درون متلاشی کند.
به بیان دیگر، ما هنوز با «توافق نهایی» روبهرو نیستیم؛ آنچه وجود دارد متنی است که اوکراین و آمریکا بر سر اصولش به تفاهم رسیدهاند، اما هنوز از فیلتر مسکو و آزمون افکار عمومی اوکراین و اروپا نگذشته است.
اگر روسیه آن را رد کند، واشینگتن با این واقعیت سخت مواجه میشود: جنگی چهار ساله را نمیتوان صرفا با فشار بر ضعیفترین بازیگر (اوکراین) تمام کرد. اگر هم کرملین بپذیرد، آزمون بعدی آغاز میشود: آیا این صلح، صلحی پایدار خواهد بود یا صرفا یک آتشبس طولانی تا جنگ بعدی.