بسیاری این طرح را در نخستین خوانش، نزدیکتر به خواستههای کرملین دانستند تا نیازهای امنیتی اوکراین، و اکنون تلاشها بر این است که نسخهای تعدیلشده و قابلقبول برای همه طرفها تهیه شود.
گزارشهای منتشرشده از نسخه اولیه نشان میدهد که این طرح، اوکراین را ملزم میکرد بخشی از سرزمینهای شرقی خود را واگذار کند، اندازه ارتش را کاهش دهد و مسیر عضویت در ناتو را کنار بگذارد؛ مجموعهای از امتیازات که نهتنها در کییف بلکه در سطح اروپا نیز بهعنوان «پاداش دادن به تجاوز روسیه» تلقی شد و رهبران اروپایی را به تهیه یک ضدپیشنهاد مستقل واداشت.
همزمان، ترامپ ضربالاجلی برای پذیرش طرح تعیین کرد؛ نخست «روز شکرگزاری» و سپس با لحنی انعطافپذیر «در صورت پیشرفت»؛ که این نیز بر پیچیدگی فضا افزود، زیرا برای اوکراین و متحدانش نشانهای از یک تلاش شتابزده برای رسیدن به توافقی نیمبند بود.
در همین شرایط، مقامهای آمریکایی و اوکراینی در ژنو اعلام کردند که روی نسخه «بهروزرسانیشده و اصلاحشده» پیشرفت داشتهاند، اما در پشت این اظهارات رسمی، مجموعهای از اختلافات جدی بر سر حدود امتیازات، نقش ناتو، تضمینهای امنیتی و آینده خطوط مرزی وجود دارد؛ اختلافاتی که قرار است تصمیم نهایی درباره آنها به ترامپ و ولودیمیر زلنسکی، روسای جمهوری دو کشور، سپرده شود.
منشاء بحران: نسخهای که اروپا و اوکراین را شوکه کرد
مقامهای اروپایی میگویند نسخه اولیه طرح که در واشینگتن تهیه شده، دربرگیرنده بندهایی بود که سالهاست از سوی روسیه مطرح میشود: محدود شدن ناتو، کنترل مناطق شرقی، و کاهش توان نظامی اوکراین.
افشای این بندها موجب شد رهبران اروپا، از فنلاند و آلمان تا فرانسه و بریتانیا، صریحا اعلام کنند که چنین چارچوبی «قابلقبول نیست» و مرزهای اوکراین «نمیتواند با زور مجددا ترسیم شود».
این واکنشها باعث شد نسخه اروپایی با اصلاحاتی مهم تنظیم شود؛ از جمله حذف کامل محدودیتهای ناتو، افزایش سقف ارتش اوکراین از ۶۰۰ به ۸۰۰ هزار نفر، و کنار گذاشتن اشارههای ضمنی به واگذاری سرزمین.
رهبران اوکراین نیز از همان ابتدا موضع خود را روشن کردند: هیچگونه توافقی که حاکمیت و تمامیت ارضی کشور را زیر سوال ببرد، نمیتواند مبنای صلح پایدار باشد. زلنسکی در اظهاراتی آشکار گفت اوکراین نمیتواند طرحهایی را بپذیرد که هدف پوتین، یعنی «قانونیسازی دزدی خاک» را تثبیت میکند.
پشتپرده شکلگیری طرح: دیپلماسی غیررسمی و مسیرهای موازی
افشای اولیه طرح ۲۸ بندی از سوی وبسایت آمریکایی آکسیوس نقطه چرخش بحران بود؛ گزارشی که نهتنها محتوای طرح را برای نخستینبار به فضای عمومی آورد، بلکه پرده از شبکهای از تماسها، دیدارهای خصوصی و رایزنیهای غیررسمی برداشت که خارج از مسیرهای مرسوم دیپلماتیک انجام شده بود.
بر اساس این گزارش، پیشنویس اولیه در نتیجه مجموعهای از گفتوگوها میان جرد کوشنر و استیو ویتکاف، دو چهره نزدیک به ترامپ، با کیریل دیمیتریف، نماینده پوتین، در میامی شکل گرفته بود؛ دیدارهایی که حتی بخشهایی از دستگاه سیاست خارجی آمریکا نیز از آن بیخبر بودند.
انتشار ناگهانی این جزییات در رسانه، پایتختهای اروپایی و کییف را شوکه کرد، زیرا روشن شد طرحی که قرار است آینده جنگ اوکراین را رقم بزند، در مسیری غیرشفاف، بدون هماهنگی با متحدان کلیدی غرب و با مشارکت مستقیم یک مقام روس نوشته شده است.
همین افشاگری بود که موجی از واکنشهای تند، سردرگمی در واشینگتن و فشار بر دولت ترامپ برای تجدیدنظر در این سند ایجاد کرد و عملا زمینهساز مذاکرات فشرده و پرتنش ژنو شد.
چند سناتور آمریکایی نیز گفتهاند که بر پایه توضیحات اولیه روبیو، نسخه اولیه «موضع دولت نبوده» و «فهرست خواستههای روسیه» را منعکس میکرده است؛ اظهاراتی که وزارت امور خارجه و کاخ سفید بلافاصله آنها را رد کردند. اما همین تضادها نشانهای از چنددستگی و آشفتگی در واشینگتن بود.
ژنو: پیشرفت محدود در فضایی دشوار
با وجود تنشهای اولیه، تیمهای مذاکرهکننده در ژنو اعلام کردند که بر سر «چارچوب اصلاحشده» به پیشرفتهایی رسیدهاند؛ هرچند منابع آگاه تایید میکنند که جلسات طولانی، پرفشار و گاهی تنشآلود بوده است.
مقامات آمریکایی تاکید کردهاند نسخه جدید «با منافع امنیتی اوکراین همخوانی بیشتری» دارد و مواردی مانند تضمینهای امنیتی، بازسازی اقتصادی و حفاظت از زیرساختهای حیاتی در آن تقویت شده است.
اما موضوعات اصلی، خطوط مرزی، حضور یا عدم حضور ناتو، تعداد نیروهای ارتش اوکراین، آزادی اسیران و بازگشت کودکان ربودهشده، همچنان باز مانده و به سطح روسای جمهوری سپرده شده است؛ سطحی که خود با چالشهایی همراه است، زیرا ترامپ چندینبار اوکراین را به «نمکنشناسی» متهم کرده و زلنسکی نیز تمایلی ندارد که در موقعیت پذیرش طرحی پرهزینه قرار گیرد.
اروپا: میان حمایت از اوکراین و هراس از یک توافق پشتپرده
در اروپا، فضای سیاسی پس از افشای نسخه اولیه طرح صلح ترامپ به شدت ملتهب شد، زیرا بسیاری از رهبران اروپایی بیم آن دارند که واشینگتن در مسیری حرکت کند که نهتنها بدون هماهنگی با آنان طراحی شده، بلکه پیامدهای مستقیم و بلندمدت آن بر امنیت جمعی اروپا تحمیل شود.
اروپاییها که از آغاز جنگ اوکراین تلاش کردهاند تمام تصمیمات راهبردی در چارچوبی مشترک، هماهنگ و چندجانبه اتخاذ شود، اکنون با طرحی روبهرو شدهاند که بخشهایی از آن، بهویژه بندهای مربوط به محدود کردن ناتو، کوچکسازی ارتش اوکراین و واگذاری سرزمین، از نظر آنان نه یک توافق صلح، بلکه نوعی «امتیازدهی خطرناک» است که میتواند توازن امنیتی قاره را برای سالها بر هم بزند.
به همین دلیل، سه قدرت اصلی اروپایی، بریتانیا، فرانسه و آلمان، به سرعت وارد عمل شدند و پیشنویس یک ضدپیشنهاد اروپایی را تهیه کردند؛ متنی که در آن بندهای حساس نسخه آمریکایی حذف یا تعدیل شده است.
این طرح اروپایی صریحا اعلام میکند که عضویت اوکراین در ناتو همچنان یک گزینه معتبر است و تنها «مشورط به اجماع کشورهای عضو» خواهد بود، نه یک ممنوعیت از پیش تعیینشده.
در این طرح همچنین پیشنهاد آمریکا برای محدود کردن دائمی استقرار جنگندههای ناتو در منطقه کنار گذاشته شده و به جای آن، ترتیبات امنیتی منعطفتری پیشنهاد شده که حضور دفاعی ناتو را در کشورهای همسایه اوکراین، از جمله لهستان، تقویت میکند.
اروپاییها همچنین نگراناند که توافقهای پشتپرده میان واشینگتن و مسکو، بهویژه آن بخش که گفته میشود در «تفاهمات آلاسکا» شکل گرفته، بر آنها تحمیل شوئ بدون آنکه فرصت مشارکت واقعی در طراحی چارچوب صلح داشته باشند.
تجربه چند دهه گذشته، از توافق مینسک تا بحران کریمه، اروپاییها را نسبت به هر روندی که خارج از سازوکارهای رسمی و چندجانبه انجام شود، حساس کرده است.
در مجموع، اروپا تلاش میکند نشان دهد که از اوکراین تنها برای یک «دوره جنگ» حمایت نمیکند، بلکه از اصولی دفاع میکند که بنیان نظم امنیتی قاره را شکل میدهد؛ اصولی مانند عدم تغییر مرزها با زور، حق کشورها برای انتخاب مسیر امنیتی خود، و رد هرگونه توافقی که پاداشی برای تجاوز نظامی باشد.
برای همین، ضدپیشنهاد اروپایی نه بهعنوان نسخهای در برابر واشینگتن، بلکه بهعنوان تلاشی برای حفظ انسجام غرب و جلوگیری از توافقی ناپایدار و پرهزینه معرفی شده است؛ توافقی که اگر اشتباه طراحی شود، ممکن است صلح را بهجای تقویت، تضعیف کند و زمینهساز جنگی گستردهتر در آینده شود.
چشمانداز: توافق نزدیک است یا بحران تازه؟
اگرچه مذاکرهکنندگان در ژنو از پیشرفت سخن میگویند، اما واقعیت این است که شکاف میان طرفها، از واشینگتن تا اوکراین و اروپا، هنوز عمیق است.
پرسش اصلی این است که آیا میتوان به چارچوبی رسید که هم نیازهای امنیتی اوکراین را تضمین کند، هم نگرانیهای اروپا را رفع کند و هم زمینهای برای توقف جنگ فراهم آورد؛ بدون آنکه امتیازی اساسی به روسیه داده شود؟
اگر این شرایط محقق نشود، خطر آن وجود دارد که طرح صلح، حتی در نسخه اصلاحشده، نه به پایان جنگ بلکه به آغاز مرحلهای تازه از بیاعتمادی، اختلافات داخلی غرب و تقویت موقعیت روسیه منجر شود؛ وضعیتی که شاید بیش از خود جنگ، نظم امنیتی اروپا را تهدید کند.