ترس، تبعیض و خانواده؛ سه مانع اصلی نابینایان در جستوجوی شغل

پژوهشی جدید در ایران نشان میدهد نابینایان جویای کار با دیوار ترس، تبعیض، کمبود مهارت و فشار خانواده روبهرو هستند و همین عوامل ورود آنها به بازار کار را دشوار کرده است.

پژوهشی جدید در ایران نشان میدهد نابینایان جویای کار با دیوار ترس، تبعیض، کمبود مهارت و فشار خانواده روبهرو هستند و همین عوامل ورود آنها به بازار کار را دشوار کرده است.
در این تحقیق چالشهای مسیر شغلی افراد نابینا در سه محور «نقش فرد»، «منزلت اجتماعی» و «نقش خانواده» مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتههای این مطالعه که از سوی فهیمه باهنر، استادیار مشاوره دانشگاه شهید بهشتی و محیا صنیعیمنش، دانشجوی دکتری مشاوره در دانشگاه کردستان، انجام گرفت، در آخرین شماره فصلنامه علمی-پژوهشی «مشاوره شغلی و سازمانی» منتشر شده است.
نقش فرد، سازههای شخصیتی و کمبودهای مهارتی
نقش فرد بهعنوان اولین محور تحقیق شامل سازههای شخصیتی، ترسها و کمبودهای مهارتی است.
بر اساس یافتههای این مطالعه، بسیاری از افراد نابینا پس از تجربه شکستهای پیاپی در مسیر شغلی، خود را «ناکارآمد» میبینند و احساس «درماندگی» میکنند.
به نوشته پژوهشگران، نابینایانی که باور دارند برای تغییر موقعیت خود کاری از دستشان برنمیآید، مسیر شغلی را با ناامیدی و دلزدگی دنبال میکنند.
یکی از مصاحبهشوندگان گفت: «اینقدر به در بسته خوردم در پیدا کردن کار که واقعا حس میکنم تلاشهایم به جایی نمیرسه و همینی که هست. خب حق دارم الان نگاهم به همهچی و بهخصوص کار منفی باشه.»
ترس از شکست، تمسخر و اخراج بخش دیگری از «نقش فرد» در مسیر شغلی پرچالش افراد نابینا است.
یکی دیگر از مصاحبهشوندگان گفت: «میترسم همکارانم منو مسخره کنند. نه اینکه از روی عمد، بلکه غیرعمد بخوان یهجایی بگن ما میبینیم و تو نمیبینی. پس کاری که ما میگیم رو انجام بده و سر همین قضیه حس میکنم آدم توانمندی نیستم. چون در نهایت بقیه میگن چیکار کنم.»
افزون بر این موارد، عدم شناسایی علایق و تواناییها و کمبود مهارتهای اساسی شغلی هم در این پژوهش مطرح شده و برخی مصاحبهشوندگان دانشگاه را برای آمادهسازی خود جهت ورود به بازار کار کافی ندانستهاند.

جامعهای که نابینا را توانمند نمیبیند
در سطح اجتماعی، شرکتکنندگان در این پژوهش از «جو منفی» علیه نابینایان گفتهاند؛ از قوانین مبهم استخدام و سهمیههایی که بهطور واضح اجرا نمیشود تا نفوذ روابط و نبود شایستهسالاری.
یکی از آنها گفت هر سال در روز عصای سفید وعده حمایت از اشتغال معلولان تکرار میشود، اما «بعد فراموش میشه و میره تا سال دیگه ... بماند که این وسطها چقدر پارتیبازی میشه و اصلا به توانایی آدمها توجهی نمیشه».
این پژوهش به کمبودهای آموزشی، محدودیتهای شغلی و روابط آزاردهنده در محیط اجتماعی نیز اشاره میکند.
محققان این شرایط را نشانه «منزلت اجتماعی آسیبدیده» افراد نابینا در بازار کار میدانند و هشدار میدهند نگاه ترحمآمیز و بیاعتمادی به تواناییهای نابینایان، روند ادغام شغلی این گروه را کند کرده است.

خانواده در مرز حمایت و دلسرد کردن
در محور سوم که به نقش خانواده میپردازد، روایتها از ترکیب محبت و دلسرد کردن حکایت دارد.
بسیاری از مصاحبهشوندگان میگویند از خانواده انتظار تشویق دارند، اما در عمل با مقایسه با خواهر و برادرهای غیرنابینا و پیشنهاد ماندن در خانه روبهرو میشوند.
یکی از شرکتکنندگان در پژوهش گفت: «میخواستم برم دنبال کار، خانوادهام مخالف بودن. میگفتن نمیتونی و بنشین تو خونه، ما پول میدیم بهت.»
پژوهشگران این الگو را «تعاملی سوگیرانه» و نشانه «عدم تمایزیافتگی» در خانوادهها توصیف میکنند؛ حالتی که در آن فرزند نابینا از نظر عاطفی و مالی به والدین وابسته میماند و فرصت تجربه استقلال فردی را پیدا نمیکند.
اضطراب و احساس بیارزشی ناشی از این رابطه، عملکرد فرد در مصاحبهها و محیطهای کاری را تضعیف میکند و چرخه بیکاری را تداوم میبخشد.
به گفته پژوهشگران، توجه به مسائل فردی و مسائل محیطی، از جمله جامعه و خانواده، در مسیر شغلی افراد نابینا بسیار حائز اهمیت است و برنامههای مهارتمحور و مشاوره شغلی باید برای این گروه در اولویت قرار گیرد.
این پژوهش اصلاح نگرش عمومی، شفافسازی قوانین استخدام و آگاهسازی خانوادهها را از گامهای اصلی در مسیر دسترسی افراد نابینا به شغل پایدار میداند.
این مطالعه بر پایه مصاحبه با گروهی از نابینایان مادرزاد ساکن تهران در بازه سنی ۲۳ تا ۴۰ سال انجام شده است. این افراد بهطور میانگین چهار سال سابقه استخدامی داشتند و همگی دارای تحصیلات کارشناسی یا کارشناسی ارشد بودند.