درخواست ۳۱۳ سازمان، کارشناس و برنده نوبل برای پاسخگو کردن تهران درباره کشتار ۶۷
گروهی متشکل از ۳۱۳ کارشناس سازمان ملل، برنده جایزه نوبل و سازمان حقوقبشری در نامهای از ۴۵ سال «جنایات علیه بشریت» و «نسلکشی» در ایران به ویژه کشتار تابستان ۶۷ گفتند و خواستار ایجاد سازوکاری بینالمللی برای پاسخگو کردن جمهوری اسلامی و پایان دادن به مصونیت آن از مجازات شدند.
آنها به تقدیر از شش سال فعالیت جاوید رحمان، گزارشگر ویژه پیشین سازمان ملل برای حقوق بشر ایران و به ویژه تلاشهای او برای افشای حقیقت در مورد اعدامهای دستهجمعی دهه ۶۰ از جمله کشتار ۱۳۶۷ پرداختند.
نویسندگان نامه گفتند مشتاقانه آماده همکاری با مای ساتو، جانشین رحمان در زمینه پیگیری حقیقت، پاسخگو کردن جمهوری اسلامی، پایان دادن به معافیت حکومت از مجازات و تضمین عدم تکرار این جنایات هستند.
این بیانیه یادآور شد که جاوید رحمان «فرهنگ مصونیت از مجازات» را در ایران به چالش کشیده و در گزارش خود تاکید کرده که اعدامهای فراقانونی و ناپدیدسازیهای قهری هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷، مصداق «جنایت علیه بشریت» است.
رحمان روز ۳۰ خرداد در جریان یکی از نشستهای جانبی شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو گفته بود در جریان تحقیقاتش به شواهدی دست یافته که نشان میدهند قتلهای دستهجمعی، شکنجه و سایر اعمال غیرانسانی علیه اقلیتها و اقوام از جمله علیه بهائیان، کُردها و همچنین اعضای مجاهدین خلق ایران با هدف «نسلکشی» انجام شده است.
او در گزارش خود تایید کرد اعدامهای تابستان ۶۷ با فتوا و تایید روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و از طریق هیات چهاره نفره مرگ انجام شد.
جاوید رحمان
حسینعلی نیری، حاک شرع، مرتضی اشراقی، دادستان، ابراهیم رئیسی، معاون دادستان و مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات، چهار عضو هیات مرگ بودند که به گفته رحمان، «آگاهانه، سیستماتیک و هدفمند» مرتکب جنایت علیه بشریت و نسلکشی شدند.
رحمان در گزارش خود به بزرگی و گستردگی تعداد افرادی که در این جنایات دست داشتند نیز اشاره کرده بود.
این فهرست از رهبر جمهوری اسلامی تا قضات شرع، دادستانها، نمایندگان وزارت اطلاعات، اعضای هیات مرگ و سایر دستاندرکاران از جمله نگهبانان زندان، اعضای سپاه پاسداران و همه کسانی را شامل میشد که در این جنایات بینالمللی و پنهانکاری مستمر آنها نقش داشتهاند.
امضاکنندگان بیانیه تاکید کردند که گزارش رحمان، راهی را برای دستیابی به عدالت و پایان دادن به بحران مصونیت از مجازات در ایران باز میکند.
آنها از فولکر تورک خواستند تا از نفوذ و جایگاه خود استفاده کرده و از شورای حقوق بشر سازمان ملل بخواهد که سازوکاری بینالمللی برای پاسخگو کردن جمهوری اسلامی ایجاد کنند.
به گفته آنان، هدف این سازوکار باید انجام اقدامات موثر برای پایان دادن به مصونیت جمهوری اسلامی از مجازات برای «جنایات وحشیانهاش» بهویژه درباره کشتار ۶۷ باشد.
امضاکنندگان بیانیه همچنین از دولت کانادا و دیگر حامیان قطعنامه سالانه کمیته سوم سازمان ملل خواستند در قطعنامه امسال بهطور مشخص به کشتار ۶۷ اشاره کنند تا با فرهنگ مصونیت از مجازات در ایران بهطور موثرتری مقابله شود.
کمیته مستقل حقیقتیاب سازمان ملل نیز اواسط اسفند سال گذشته و در نخستین گزارش خود درباره خیزش «زن، زندگی، آزادی» اعلام کرده بود بسیاری از موارد سرکوب خشونتبار این اعتراضات و تبعیض ساختاری فراگیر علیه زنان و دختران، مصداق «جنایت علیه بشریت» هستند.
این کمیته از قتل، اعدامهای فراقضایی و کشتنهای غیرقانونی، استفاده غیرضروری و بیرویه از قوای قهریه، سلب خودسرانه حق آزادی، شکنجه، تجاوز، ناپدیدسازیهای قهری و تعقیب و آزار مبتنی بر جنسیت بهعنوان موارد نقض حقوق بشر و جنایات تحت قوانین بینالمللی در بستر اعتراضات ۱۴۰۱ یاد کرده بود.
روز ۲۲ مرداد امسال چهار سازمان حقوق بشری بینالمللی در نامهای به فولکر تورک به اعدامهای گروهی حدود ۱۰ روز پیش پرداختند و از سازمان ملل خواستند برای پاسخگو کردن جمهوری اسلامی در قبال اعدام شهروندان، «یک مکانیسم تحقیقاتی مستقل» تشکیل دهد.
گزارشهای رسیده به ایراناینترنشنال حاکی از افزایش فشار امنیتی بر خانواده آرزو بدری، پس از رسانهای شدن موضوع شلیک پلیس به این زن ۳۱ ساله به دلیل حجاب اجباری و جراحت شدید اوست. بر اساس این گزارشها، او اکنون به هوش آمده اما قادر به حرکت نیست.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، مقامهای امنیتی روز پنجشنبه ۲۵ مرداد به خانواده آرزو بدری اجازه ندادهاند که از هتل خود خارج شوند و به ملاقات او در بیمارستان بروند.
منابع آگاه گفتند اجازه خروج از هتل در روز جمعه به خانواده بدری داده شد، اما زمانی که به بیمارستان رسیدند، اجازه ملاقات ندادند. طبق این اطلاعات، قبل از دیدار با آرزو، چند نماینده مجلس میخواستند خانواده او را ببینند تا رضایت آنها را جلب کنند.
در حال حاضر آرزو بدری بههوش آمده، اما قادر به حرکت، یا حرف زدن و غذا خوردن نیست.
پزشکان هم اطلاعات دقیقی از او در اختیار خانوادهاش قرار نمیدهند.
اطلاعات اختصاصی دیگری که روز چهارشنبه ۲۴ مرداد به دست ایراناینترنشنال رسیده بود، نشان میداد بدری به علت آب آوردن ریههایش دوباره تحت عمل جراحی قرار گرفته و وضعیت سلامتش وخیم است.
آرزو بدری روز اول مرداد امسال و هنگامی که بعد از اتمام کار در شهرستان نور استان مازندران با خواهرش به سوی خانه میرفت، با ایست-بازرسی پلیس مواجه شد.
بر اثر این تیراندازی، آرزو از ناحیه کمر هدف اصابت گلوله قرار گرفت.
برای خودرویی که آرزو بدری سرنشین آن بوده، به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری، «حکم توقیف» صادر شده بود و پلیس از در عقب سمت راننده به خودرو شلیک کرده است.
منابع ایراناینترنشنال گفتند گلولهای که به آرزو بدری اصابت کرده گلوله کلت بوده، در نخاع مهرههای بالای کمر او قرار گرفته و توان حرکت را از او گرفته است.
طبق این اطلاعات، در صورتی که این گلوله کمی بالاتر اصابت کرده بود، قدرت حرکت دستهای او را هم از بین میبرد.
ریه این زن جوان نیز در این درگیری آسیب جدی دیده است.
بر پایه اطلاعات اختصاصی رسیده به ایراناینترنشنال، خانواده بدری از جمله خواهر آرزو به شدت تحت فشار نهادهای امنیتی هستند تا در برابر دوربین رسانههای حکومتی حاضر شوند و درباره اتفاقی که برای او افتاده، «اعتراف اجباری» کنند.
منابع ایراناینترنشنال گفتند دادگاه رسیدگی به شکایت خانواده بدری تشکیل شده اما خانواده بدری از نتیجه آن و نحوه رسیدگی به شکایتشان رضایت ندارند.
آرزو بدری که فروشنده و صاحب دو فرزند است، پس از هدف قرار گرفتن ابتدا به بیمارستانی در شهرستان نور و سپس به بیمارستان خمینی شهرستان ساری منتقل شد و هماکنون در بیمارستان ولیعصر تهران در شرایطی امنیتی بستری است.
مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان مازندران، تیراندازی پلیس به خودرویی را که آرزو بدری سرنشین آن بوده تایید و اعلام کرد راننده «بدون توجه به دستور پلیس همچنان به فرار ادامه داد که پلیس با توجه به قانون به کارگیری سلاح»، به سمت خودرو شلیک کرده است.
شلیک به آرزو بدری جدیدترین نمونه از خشونت شدید و مرگبار نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در زمینه حجاب اجباری علیه زنان است.
نهم مهر ماه سال گذشته، آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله، به دلیل بر سر نداشتن مقنعه در ایستگاه متروی شهدای تهران با حمله ماموران حجاب آسیب دید و به کما رفت.
او پس از ۲۸ روز بستری بودن در بیمارستان نظامی فجر، در روز ششم آبان جان باخت.
پیش از آن و در شهریور ۱۴۰۱، مهسا ژینا امینی، زن جوان ۲۲ ساله پس از بازداشت به دست گشت ارشاد به کما رفت و روز ۲۵ شهریور خبر درگذشت او در بیمارستان کسری منتشر شد.
خبرگزاری رویترز به نقل از رهبران اعتراضات بنگلادش نوشت دانشجویان معترضی که شیخ حسینه، نخستوزیر این کشور را برکنار کردند، درخواستهای دو حزب سیاسی اصلی را برای برگزاری سریع انتخابات رد کردند و در نظر دارند که حزب جدید خود را برای تثبیت اصلاحات موردنظرشان راهاندازی کنند.
امید دانشجویان این است که از تکرار ۱۵ سال گذشته جلوگیری کنند، وضعیتی که شیخ حسینه با مشت آهنین بر کشوری با جمعیت حدود ۱۷۰ میلیون نفر با اکثریت مسلمان حکومت میکرد.
آتش این دور از اعتراضات از سوی دانشجویان ۲۰ تا ۲۵ ساله با اختصاص سهمیه ۵۶ درصدی برای کسب مشاغل دولتی به خانوادههایی که در جنگ استقلال بنگلادش شرکت کرده بودند، روشن شد.
هر چند دیوان عالی بنگلادش روز ۳۱ تیر بخش عمده سهمیههای مشاغل دولتی را لغو کرد اما اعتراضات که با بیش از حدود ۳۰۰ نفر کشته، دهها مجروح و دستگیری صدها نفر همراه بود با محوریت دانشجویان و جوانان ادامه یافت.
عذرخواهی عمومی شیخ حسینه و بازگشایی دانشگاهها که با شروع خشونتها بسته شدند از جمله خواستههای معترضان بود.
اعتراضات اخیر در این کشور در پس بیکاری گسترده در میان فارغالتحصیلان دانشگاهها روی داد.
در عرض چند هفته، دولت حسینه به دلیل خشم عمومی از سرکوب شدید معترضان، برکنار شد و او روز ۱۵ مرداد پس از فرار از داکا، به شهر آگارتالا در شمال شرقی هند رفت.
بر اساس گزارش رویترز، این جنبش به عنوان یک «انقلاب نسل زِد» ناشی از خشم جوانان بنگلادشی از سالها رضد اقتصادی بدون اشتغال، اتهامات فساد مال و کاهش آزادیهای مدنی مورد تحسین قرار گرفت.
دولتی موقت به ریاست محمد یونس، برنده جایزه صلح نوبل و مشهور به «بانکدار فقیرترین افراد» اکنون همراه با دو رهبر اعتراضات دانشجویی بنگلادش را اداره میکند.
در بیشتر از سه دهه گذشته، بنگلادش تحت حاکمیت حزب «عوامی لیگ» به رهبری حسینه یا حزب «ملیگرای بنگلادش» به رهبری رقیب او، خالد ضیاء قرار داشته است.
حسینه و ضیاء، هر دو در حال حاضر در دهه ۷۰ عمر خود هستند.
رویترز به نقل از محفوج عالم، رییس کمیتهای که مسئول برقراری ارتباط بین دولت و گروههای اجتماعی مانند معلمان و فعالان است، نوشت: «رهبران دانشجویی در حال بحث درباره تشکیل یک حزب سیاسی جدید هستند تا به این دوگانگی قدرت پایان دهند.»
یک دانشجوی حقوق ۲۶ ساله به رویترز گفت حدود یک ماه دیگر در این زمینه تصمیمگیری خواهد شد.
به گفته او، رهبران اعتراضات میخواهند قبل از تصمیمگیری در مورد برنامههایشان، بهطور گسترده با رایدهندگان عادی مشورت کنند.
تاکنون اطلاعات خاصی درباره طرحها و برنامههای دانشجویان برای آینده سیاسی جنبششان، منتشر نشده است.
این دانشجوی حقوق افزود: «مردم واقعا از دو حزب سیاسی خسته شدهاند. آنها به ما اعتماد دارند.»
چاودری، یکی از هماهنگکنندگان دانشجویی که در برکناری حسینه نقش داشت، گفت که آنها هنوز در حال کار روی برنامههای تشکیل حزب سیاسی خود هستند، اما این برنامهها بر «اصول سکولاریسم و آزادی بیان» استوار خواهد بود.
رهبران دانشجویی دولت موقت هنوز مشخص نکردهاند که قصد دارند چه سیاستهایی را فراتر از تغییرات ساختاری گسترده مانند اصلاح کمیسیون انتخاباتی منصوب حسینه، برای جلوگیری از تکرار یک حکومت استبدادی دیگر دنبال کنند.
تغییر رژیم در بنگلادش موجب برکناری مقامات ارشد مانند رییس دیوان عدالت، رییس بانک مرکزی و رییس پلیس شده است که بر سرکوب دانشجویان نظارت داشتند.
توحید حسین، دیپلمات حرفهای که به عنوان وزیر امور خارجه غیررسمی محمد یونس خدمت میکند، گفت که دانشجویان درباره برنامههای سیاسی خود با تکنوکراتها صحبتی نکردهاند.
او در عینحال اشاره کرد که سناریوی سیاسی در حال تغییر است زیرا نسل جوان اساسا از سیاستها کنار گذاشته شدهاند.
یونس، اقتصاددان ۸۴ ساله که برنامههای اعتبارات خرد او به میلیونها نفر در سطح جهان کمک کرده، دارای قدرت اخلاقی است اما در مورد تواناییهای دولتش تردیدهایی وجود دارد.
شاهدین مالک، کارشناس قانون اساسی گفت که دولت موقت هم از نظر حقوقی و هم سیاسی، در «آبهای ناشناخته» قرار دارد زیرا اختیارات آنها به طور مشخص در قانون اساسی تعریف نشده است.
رویترز با بیش از ۳۰ نفر از جمله رهبران کلیدی اعتراضات دانشجویی، سجیب وازد (پسر و مشاور حسینه)، سیاستمداران اپوزیسیون و افسران ارتش مصاحبه کرد تا اختلافات باقیمانده پس از اعتراضات و چشماندازهای دولت جدید را ارزیابی کند.
وازد به این خبرگزاری گفت که «احزاب سیاسی از بین نمیروند» و یکی از این دو حزب، دوباره به زودی به قدرت برمیگردند؛ چراکه بدون کمک آنها، «ثبات در بنگلادش برقرار نخواهد شد».
پیشتر خبرگزاری رویترز به نقل از منابع دولتی هند گزارش داده بود نخستوزیر مستعفی بنگلادش که از کشورش فرار کرده است، در هند باقی خواهد ماند.
در پی انتشار گزارشها درباره شلیک پلیس مازندران به آرزو بدری به دلیل حجاب اجباری، عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در خطبههای نماز جمعه روز ۲۶ مرداد گفت آموزش در نیروهای مسلح باید قوی باشد تا به افراد بیگناه شلیک نکنند.
مولوی عبدالحميد روز جمعه ۲۶ مرداد گفت: «نیروهای مسلح به خودروی افرادی به آنها مشکوک میشوند شلیک نکنند. در صورتی که گناه کسی محرز شود و خطر مشخص شد، طبق دستورات قانونی به لاستیک خودرو شلیک کنند.»
او بدون نام بردن از آرزو بدری اضافه کرد که در مواردی ماموران به خودروها شلیک کردهاند، اما مشخص شده که این خودروها هیچ مشکلی نداشتند.
مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان مازندران، روز ۲۳ مرداد تیراندازی پلیس به خودرویی را که بدری سرنشین آن بوده تایید و اعلام کرد راننده «بدون توجه به دستور پلیس همچنان به فرار ادامه داد که پلیس با توجه به قانون به کارگیری سلاح»، به سمت خودرو شلیک کرد.
ایراناینترنشنال روز ۲۶ مرداد در گزارشی از افزایش فشار امنیتی بر خانواده بدری، پس از رسانهای شدن موضوع شلیک پلیس به این زن ۳۱ ساله و جراحت شدید او خبر داد.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، مقامهای امنیتی از روز پنجشنبه ۲۵ مرداد به خانواده آرزو بدری اجازه ندادهاند که از هتل خود خارج شوند و به ملاقات او در بیمارستان بروند. منابع آگاه گفتند اجازه خروج از هتل در روز جمعه به خانواده بدری داده شد، اما زمانی که به بیمارستان رسیدند، اجازه ملاقات پیدا نکردند.
در حال حاضر آرزو بدری بههوش آمده، اما قادر به حرکت، یا حرف زدن و غذا خوردن نیست.
در معرفی کابینه پزشکیان وفاق ملی رعایت نشد
عبدالحمید اسماعیلزهی در خطبههای نماز جمعه خود گفت که مردم پس از انتخاب وزرا نگران شدند که مسعود پزشکیان با این ترکیب کابینه نمیتواند کار کند.
او تاکید کرد که در معرفی کابینه وفاق ملی رعایت نشد، چون معنای وفاق ملی این بود که هم زنان، هم اهل سنت و هم شایستگان در کابینه حضور داشته باشند.
مولوی عبدالحمید بار دیگر گفت که نیمی از واجدین شرایط رای ندادند و حرف آنان این بود که اگر پزشکیان بخواهد هم نمیگذارند کار کند و نیم دیگر امیدوار شدند و رای دادند، اما کابینه معرفی شده امیدها را برآورده نکرده است.
امام جمعه اهل سنت زاهدان با بیان اینکه اهل سنت و زنان، از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران جایگاهی نداشتهاند، گفت: «در ۴۵ سال گذشته حدود ۳۰۰ وزیر در دولتهای مختلف بر سر کار آمد و تنها یک زن در کابینههای مختلف معرفی شد.»
اسماعیلزهی اضافه کرد زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند اما در کابینه پزشکیان با وجود این که انتظار میرفت حداقل سه وزیر زن حضور داشته باشد، فقط نام یک زن وجود دارد.
او درباره عدم حضور اهل سنت در لیست وزرای پیشنهادی هم گفت: «از اهل سنت که از اقوام اصیل ایرانی است و در مرزهای ایران در تمام جنگها کشته دادند، باز هم مثل ۴۵ سال گذشته یک وزیر وجود ندارد.»
عبدالحمید در پایان با اشاره به صحبتهای پزشکیان در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری مبنی بر اینکه «اگر نگذاشتند به وعدههایم عمل کنم استعفا میدهم»، گفت: «اگر به جای او بودم و این حرف را زده بودم الآن درنگ نمیکردم و استعفا میدادم.»
امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبههای نماز جمعه روز ۱۹ مرداد هم از پزشکیان خواسته بود که زنان شایسته و اقوام و مذاهب را در دولت به کار بگیرد.
نخستین نمونهها از ابتلا به ویروس اِمپاکس (آبله میمونی) در خارج از قاره آفریقا دیده شد. مسئولان بهداشت سوئد و پاکستان در گزارشهایی جداگانه، هر کدام از شناسایی یک فرد مبتلا به این ویروس در کشورشان خبر دادند.
این گزارشها پس از آن منتشر شد که سازمان بهداشت جهانی، روز چهارشنبه ۲۴ مرداد درباره شیوع امپاکس بالاترین سطح هشدار یعنی وضعیت اضطراری در مقیاس جهانی اعلام کرد.
روز جمعه ۲۶ مرداد پاکستان پس از مثبت شدن تست ویروس یک مرد ۳۴ ساله که اخیرا از سفر به عربستان سعودی بازگشته بود، اولین مورد امپاکس در این کشور را طی سال جاری میلادی تایید کرد.
مقامهای بهداشتی پاکستان شروع به شناسایی افرادی از جمله همسفران پرواز او از عربستان سعودی کردهاند که با این مرد در تماس نزدیک بودهاند.
از ماه آوریل ۲۰۲۳ تاکنون ۱۱ مورد از ابتلا به این ویروس که از آن با نام اِمپاکس نیز یاد میشود، در پاکستان گزارش و یک مورد منجر به مرگ شده است.
پیش از آن و در روز پنجشنبه ۲۵ مرداد سوئد از شناسایی فردی مبتلا در استکهلم خبر داد که اولین مورد از ابتلا به سویه کشنده امپاکس در خارج از قاره آفریقا و در سال ۲۰۲۴ میلادی بود.
سازمان بهداشت عمومی سوئد گفت این فرد در بخشی از آفریقا به ویروس مبتلا شده است که امپاکس در آن شیوعی گسترده دارد.
مقامهای بهداشتی انتظار دارند که در روزهای آینده، موارد بیشتری از ابتلا به این بیماری در اروپا گزارش شود.
شیوع اولیه سویه جدید این ویروس در ژانویه ۲۰۲۳ از جمهوری کنگو آغاز شد و به مناطق مرکزی و شرقی آفریقا گسترش یافت.
بنا بر گزارش رویترز، از زمان آغاز این شیوع تاکنون ۲۷ هزار مورد ابتلا و بیش از هزار و ۱۰۰ مرگ ناشی از آن در کنگو گزارش شده است که عمده قربانیان را کودکان تشکیل میدهند.
اِمپاکس یک بیماری عفونی است که از طریق تماس نزدیک بین انسانها میتواند منتقل میشود.
تب، لرز، سردرد شدید، خستگی مفرط و دردهای ماهیچهای و عضلانی از جمله علائم ابتلا به این ویروس است.
اِمپاکس همچنین باعث ایجاد علائمی شبیه آنفولانزا و ضایعات و تاولهای پر از چرک و عفونت روی پوست میشود.
این بیماری معمولا خفیف است اما میتواند در مواردی، کشنده باشد.
سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۲۲ نیز به دلیل شیوع این بیماری که منجر به ابتلای بیش ار ۹۵ هزار نفر در دهها کشور غیر بومی شد، وضعیت اضطراری جهانی اعلام کرده بود.
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در اتحادیه آفریقا هفته گذشته گزارش داده بود که موارد ابتلا به این بیماری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته میلادی ۱۶۰ درصد و مرگ ناشی از آن ۱۹ درصد افزایش یافته است.
در ادامه بحران گسترده کمبود برق در ایران، شماری از شهروندان با ارسال پیامهایی به ایراناینترنشنال از قطعی مداوم برق در گرمای شدید این روزها در ایران خبر میدهند. آنها «بیکفایتی مسئولان جمهوری اسلامی» را عامل اصلی قطعی آب و برق در شهرهای مختلف کشور میدانند.
ناتوانی جمهوری اسلامی در تامین برق طی سالهای گذشته بارها صدها شهر و روستا را در تابستان در خاموشی فرو برد.
این خاموشیها در هفتههای اخیر به اوج خود رسیده و به گفته کارشناسان، گواهی بر وجود بحران کمبود شدید برق در ایران است.
شهروندان با ارسال ویدیوهایی به ایراناینترنشنال درباره قطعی آب و برق در شهرهای مختلف ایران، به بیکفایتی مسئولان جمهوری اسلامی اشاره میکنند.
شهروندی اظهار میکند: «آقایان میخواهند با اسرائیل بجنگند! منابع ایران را با پول دادن به حماس و حزبالله نابود کردند.»
یکی از شهروندان نیز با ارسال ویدیویی به ایراناینترنشنال به قطعی برق در شاهینشهر اصفهان اشاره کرده و خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی میگوید چند سال است بهخاطر انرژی هستهای با دنیا میجنگید ولی نمیتوانید برق کشور را تامین کنید.
او با بیان اینکه حکومت سالها با وعده راهاندازی نیروگاهها مردم را فریب داد و در این بخش هزینههای زیادی روی دست مردم گذاشت، افزود: «کل دنیا را با خودمان دشمن کردیم. بهخاطر هیچ. تا کی باید با خفت زندگی کنیم؟ جمهوری اسلامی وقتی زور بالای سرش باشد جرات نمیکند دست از پا خطا کند.»
خبرگزاری ایلنا، روز جمعه ۲۶ مرداد در گزارشی نوشت که شهروندان شیرازی از قطعی مداوم برق در نقاط مختلف شهر شیراز گلایه میکنند.
ایلنا با اشاره به اینکه قطعی برق ناگهانی بدون اینکه مردم در جریان این اتفاق قرار داشته باشند، باعث مختل شدن زندگی شهروندان شده، گزارش داد این قطعیهای ناگهانی سبب شده شرکتهای خصوصی با خسارتهای سنگین ناشی از سوختن سرور مواجه شوند.
وارد شدن آسب به وسایل برقی و از کار افتادن آنها و زیان به کسبوکارها از دیگر اثرات فرعی قطع برق است که این گزارش به آنها اشاره کرده است.
در همین رابطه، کاسبان مجتمع اداری تجاری نور در تهران روز ۲۵ مرداد در اعتراض به قطعی شش ساعته برق، کاسبان در داخل این مجموعه تجمع کرده در سایه بیتوجهی مسئولان، اعتراض خود را به کف خیابان بردند.
اعتراض این شهروندان باعث اختلال در عبور و مرور خودروها و خطوط بیآرتی شد و به نوشته آفتابنیوز پس از حضور نیروی انتظامی و وصل شدن برق به محل کار خود بازگشتند.
در شرایطی که شهروندان در ایران از قطعی مدام برق رنج میبرند و با مشکلات زیادی در این باره مواجهاند، محمد مرادی، مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق استان کرمانشاه، روز ۲۵ مرداد اعلام کرد برق و روشنایی مسیر تردد زائران اربعین، پارکینگها و موکبها در این استان به صورت پایدار تامین شده است.
او گفت برای خرید تجهیزات جهت پایداری روشنایی محل رفت و آمد زائران در این استان ۹۰ میلیارد ریال هزینه شده است.
پیش از آن در روز ۲۳ مرداد، حبیب کاشانی، عضو شورای شهر تهران، گفت که شرکت توزیع نیروی برق به این نتیجه رسید که چارهای جز قطع برق برنامهریزی شده ندارد.
او افزود: «در زمان قطعی برق، باید زمانبندی به مناطق اعلام شود، چرا که منازل مسکونی پمپ آب دارند و آب برخی واحدها نیز قطع میشود.»
شورای اطلاعرسانی دولت و مقامهای محلی در برخی استانها به دلیل ناتوانی در تامین برق، از هفته اول مرداد به طور مداوم ادارات را تعطیل یا نیمهتعطیل کردهاند و این روند ادامه دارد.
کارشناسان، سرمایهگذاری نکردن متناسب در صنعت برق، توسعه نیافتن نیروگاهها، شبکه تولید و انتقال فرسوده و آزاد نبودن قیمت انرژی در ایران را برخی عوامل موثر در ناترازی برق و کسری ۱۴ هزار مگاواتی آن دانستهاند.