سیلاب؛ از شایعه تا ورشکستگی مدیریت در ایران

ویرانگر و بیرحم، ناگهان از راه میرسد؛ ترسناک، با نفیری که در پس آن نابودی و مرگ به کمین نشستهاند. بهسرعت میآید، اثرش اما تا سالیان سال باقی میماند. این توصیف کوتاهی است از سیل.

ویرانگر و بیرحم، ناگهان از راه میرسد؛ ترسناک، با نفیری که در پس آن نابودی و مرگ به کمین نشستهاند. بهسرعت میآید، اثرش اما تا سالیان سال باقی میماند. این توصیف کوتاهی است از سیل.
هر بار که جاری میشود، چندین و چند کشته، میلیاردها تومان خسارت و پرسشی بیپاسخ بهجا میگذارد: آیا میشد جلوی آن را گرفت؟
روزهای پایانی آذر ۱۴۰۴، همزمانی سیل، برف و کولاک در اکثر استانها، بهویژه در مناطق جنوبی و مرکزی، فاجعهای دیگر رقم زد: ۸ تن در فارس، هرمزگان و خوزستان جان باختند و ۴۲ هزار و ۱۱۲ نفر به کمکهای امدادی نیاز پیدا کردند.
پس از گذشت بیش از دو هفته، دو پرسش کلیدی همچنان باقی است: نخست، درباره نقش سپاه پاسداران در عملیات باروری ابرها و بروز سیلاب و دوم، چرایی ناکارآمدی پیشبینیها در کاهش خسارات جانی و مالی.
باران مصنوعی یا مستعان ۲؟
به محض آنکه اواسط آذرماه سازمان هواشناسی پیشبینی کرد بارندگیهای سنگینی در پیش است، موج گستردهای از تبلیغات در شبکههای اجتماعی به راه افتاد.
عدهای «بر طبل شادانه» میکوبیدند که کشور از خشکسالی رها میشود و سپاه با پرواز بر فراز ابرها آنها را برای بارش آماده خواهد کرد.
این شیوه از تبلیغات پیشتر برای مهار ویروس کرونا با پردهبرداری از مستعان ۱۱۰ (دستگاهی تقلبی شبیه به در قابلمه) به کار رفته بود.
شاید به همین دلیل، بسیاری آن را چندان جدی نگرفتند. وقتی که در ۲۴ آذر نخستین سیلها در گوشهوکنار کشور جاری شد، ورق برگشت. ناگهان مبلغان سکوت کردند و منتقدان و مخالفان در شبکههای اجتماعی، سپاه را مسئول بروز این فاجعه دانستند.
روابط عمومی نیروی هوافضای سپاه پاسداران در اطلاعیهای رسمی دو روز پس از جاری شدن سیل اعلام کرد عملیات بارورسازی ابرها را که به درخواست وزارت نیرو و بر اساس پیشبینی سازمان هواشناسی در ۲۴ آبان کلید زده است، تا بهار ۱۴۰۵ ادامه خواهد داد.
در این اطلاعیه آمده بود در شمالغرب کشور (حوضه دریاچه ارومیه در استانهای آذربایجان غربی و شرقی)، شمالشرق کشور (استان خراسان) و فلات مرکزی (حوضه آبریز زایندهرود در استانهای چهارمحالوبختیاری و اصفهان) پروازهای بارورسازی ابرها انجام میشود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سپاه نه تصمیمگیر و برنامهریز، بلکه پیمانکار پروژهای است که وزارت نیرو آن را مدیریت میکند.
سپاه در اطلاعیهاش مدعی شد باروری ابرها میتواند ۱۸ تا ۲۵ درصد به میزان بارش بیفزاید.

خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه، مهرماه نوشت بهدلیل عدم قطعیت بالا، روی بارورسازی ابرها برای تامین آب شرب کشور هیچ حسابی نشده است، اما در صورت پاسخدهی، بین ۵ تا ۱۵ درصد میتواند بر افزایش بارش در «ابرهای مستعد» اثرگذار باشد.
گرچه در گزارشهای سازمان جهانی هواشناسی به افزایش بارش تا ۲۵ درصد در شرایط ایدهآل اشاره شده، اما هیچ گزارش علمی و مستقلی تاکنون این اعداد را تایید نکرده است.
سنجش اثربخشی واقعی بارورسازی ابرها بسیار پیچیده و نیازمند دادههای بلندمدت و مقایسهای است.
نبود شفافیت در اثربخشی باروری ابرها در ایران به ابهام بیشتر و گرمتر شدن بازار شایعه دامن زده است.
شهریورماه، محمدمهدی جوادیانزاده، رییس سازمان توسعه فناوریهای نوین آبهای جوی، نهاد زیر نظر وزارت نیرو و متولی بارورسازی ابرها، از اجرای ۳۷ سورتی پرواز آنتونوف در نواحی چهارگانه (شمالشرق، شمالغرب، جنوبغرب و تهران) و ۵۰ ماموریت پهپادی در حوضههای زایندهرود، کوهرنگ و استانهای فارس، بوشهر و خراسان جنوبی خبر داد.
او در حالی بودجه مورد نیاز برنامه ۵ ساله این سازمان را ۷۵۰۰ میلیارد تومان عنوان کرد که از نتایج ۸۷ عملیات پروازی و بیخبری رسانهای در این ارتباط حرفی نزد.
همچنین مشخص نیست سازوکار تامین این بودجه از قوانین موجود چیست و چرا این منابع، بهجای ترمیم زیرساختهای فرسوده آبی، صرف طرحی با نتایج نامعلوم میشود.
جنجال بر سر «باروری ابرها» فقط یک نشانی غلط است برای فرار از واقعیت: «سوءمدیریت عمدی» که ایران را به مرز فروپاشی سرزمینی برده است.
سیل قابل پیشبینی بود؟
اینکه سیل دقیقا کجا و چه ساعتی رخ میدهد، با توجه به محدودیتها و کمبودهای فنی در ایران دشوار است، اما میتوان عرصههای پرمخاطره را در یک بازه زمانی پهنهبندی کرد.
سازمان هواشناسی چند روز پیش از وقوع سیل هشدارهای نارنجی و قرمز صادر کرده و بهطور مشخص از بارش شدید، رعدوبرق، وزش باد و خطر سیلاب در بیش از ۲۰ استان خبر داده بود.
این هشدارها به دستگاههای اجرایی نیز ابلاغ شد، اما کمبود رادارهای پیشرفته، دادههای ماهوارهای محدود و ضعف سامانههای هشدار سریع محلی، بهرغم تشکیل ستادهای بحران، همچنین ناهماهنگی نهادی، فقدان آموزشهای لازم، جدی نگرفتن مانورهای آمادهسازی و ضعف زیرساختها باعث شد بار دیگر ایران با مصیبت تازهای روبهرو شود.
سیل در ایران، پیش از آنکه بلای آسمانی باشد، مصیبتی زمینی است؛ دستکاری در طبیعت، نابودی پوشش گیاهی، ساختوساز در مسیلها، تغییر در شبکه زهکشی طبیعی، انتقال آب بینحوضهای و … همه روی زمین رخ میدهد.