دو افسر پلیس و یک تن دیگر در انفجار بمب در مسکو کشته شدند

انفجار یک بمب در مسکو به کشته شدن سه نفر از جمله دو افسر پلیس انجامید. این حادثه تنها دو روز پس از ترور یک ژنرال ارشد ارتش روسیه و در نزدیکی محل کشته شدن او رخ داد.

انفجار یک بمب در مسکو به کشته شدن سه نفر از جمله دو افسر پلیس انجامید. این حادثه تنها دو روز پس از ترور یک ژنرال ارشد ارتش روسیه و در نزدیکی محل کشته شدن او رخ داد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، کمیته تحقیقات روسیه چهارشنبه سوم دی اعلام کرد دو مامور پلیس به فردی که رفتار مشکوکی داشت، نزدیک شدند و سپس بمب منفجر شد.
این نهاد بدون اشاره به هویت سومین فرد کشتهشده افزود برای رسیدگی به این حادثه، پروندههایی کیفری با دو اتهام «قتل ماموران اجرای قانون» و «نگهداری و قاچاق غیرقانونی مواد منفجره» گشوده شده است.
کانالهای غیررسمی روسی در پیامرسان تلگرام گزارش دادهاند فرد مظنون همان عامل بمبگذاری بود که هنگام نزدیک شدن پلیس، خود را منفجر کرد.
این انفجار در نزدیکی محل ترور فانیل سارواروف، ژنرال ارتش روسیه و رییس اداره آموزش عملیاتی ستاد کل نیروهای مسلح این کشور، رخ داد.
سارواروف اول دی در حملهای با خودروی بمبگذاریشده کشته شد؛ رویدادی که مقامهای روسیه، سازمان اطلاعات نظامی اوکراین را عامل آن دانستند.
در جریان جنگ حدودا چهار ساله روسیه و اوکراین، چندین فرمانده نظامی روس و چهرههای نزدیک به کرملین، هدف حملات مرگبار قرار گرفتهاند.
در میان کشتهشدگان بمبگذاریهای قبلی خودرو در مسکو یا نزدیک آن، یک عضو ارشد ستاد کل، رییس نیروهای حفاظت هستهای روسیه و دختر یک چهره برجسته ملیگرای روس حضور داشتند.
کییف بهندرت مسئولیت این عملیاتهای هدفمند را میپذیرد اما شمار زیادی از این حملات به سازمان اطلاعات نظامی اوکراین نسبت داده شدهاند.
در همین حال، وبسایت غیررسمی اوکراینی «میروتوورتس» که فهرستی از افراد معرفیشده بهعنوان «جنایتکار جنگی» یا «خائن» را منتشر میکند، صفحه مربوط به سارواروف را بهروزرسانی کرد و نوشت این ژنرال ۵۶ ساله «حذف شده است».
مقامهای اوکراینی تاکنون واکنش رسمی به انفجار اخیر در مسکو نشان ندادهاند.
پنجم اردیبهشت، یاروسلاو موسکالیک، معاون رییس اداره اصلی عملیات در ستاد کل ارتش روسیه، در پی انفجار بمب در خودرویی در نزدیکی مسکو کشته شد.
آذر سال گذشته نیز ایگور کیریلوف، رییس نیروهای حفاظت هستهای، بیولوژیک و شیمیایی روسیه، همراه دستیارش در اثر انفجار بمب جاسازی شده در یک اسکوتر برقی در مسکو جان باخت.

یک کارشناس روابط خارجی با انتشار مطلبی در پایگاه خبری «آستانه تایمز» به سفر اخیر مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، به قزاقستان اشاره کرد و نوشت این سفر نشاندهنده تمرکز فزاینده تهران بر آسیای مرکزی در بحبوحه افزایش رقابتهای جهانی است.
محمود شمسالدیناف، تحلیلگر مقیم دوشنبه تاجیکستان، در این مطلب که چهارشنبه سوم دی منتشر شد، تاکید کرد آسیای مرکزی بیش از پیش به صحنهای پویا تبدیل شده و توجه قدرتهای بزرگ را به خود جلب کرده است.
طی یک سال گذشته، نشستهای سطح بالایی در چارچوب C5+1 با اتحادیه اروپا، چین، روسیه، آمریکا و ژاپن برگزار شده و همزمان، ترکیه و جمهوری آذربایجان نیز حضور خود را در منطقه گسترش دادهاند.
عنوان C5+1 به قالبی دیپلماتیک گفته میشود که در آن پنج کشور آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) بهصورت جمعی با یک قدرت خارجی یا یک بازیگر بینالمللی گفتوگو میکنند.
شمسالدیناف افزود جمهوری اسلامی نمیتواند تحولات کنونی در شمال مرزهای ایران را نادیده بگیرد و افزایش توجهات بینالمللی به آسیای مرکزی، تهران را بر آن داشته است تا تعاملات سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک خود با این منطقه را تقویت کند.
اما جمهوری اسلامی در پی تحقق چه اهدافی در آسیای مرکزی است؟
تلاش برای خروج از پیله انزوا
شمسالدیناف نوشت یکی از منافع اصلی جمهوری اسلامی در آسیای مرکزی، کاهش انزوای دیرینه سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی است.
تقویت جایگاه تهران در آسیای مرکزی میتواند حمایت دیپلماتیکی را که حکومت ایران بهشدت به آن نیاز دارد، فراهم آورد و تا حدی نیز راهی برای خروج جمهوری اسلامی از محاصره اقتصادی ایجاد کند.
در جریان گفتوگوها در آستانه، پزشکیان و قاسمجومارت توکایف، رییسجمهوری قزاقستان، نسبت به تشدید درگیریهای بینالمللی و پیامدهای تحریمها ابراز نگرانی کردند.
توکایف همچنین گفت مواضع قزاقستان و جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی اغلب با یکدیگر همراستا هستند.
هر چند در این مورد به مصداق مشخصی اشاره نشد، اما این سخنان برای جمهوری اسلامی، بهویژه با توجه به جنگ ۱۲ روزه و ادامه تنشهای منطقهای و جهانی، از اهمیت فراوانی برخوردار است.
به گفته شمسالدیناف، ادامه تحریمها فشار قابل توجهی بر اقتصاد ایران وارد میآورد و در نتیجه، دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی و گسترش مسیرهای حملونقل و لجستیک برای تهران از اهمیت فزایندهای برخوردار است.
در جریان سفر پزشکیان به آستانه، دو طرف بر سر افزایش حجم تجارت دوجانبه تا سقف ۳ میلیارد دلار توافق کردند؛ رقمی که در سال ۲۰۲۴ حدود ۳۴۰ میلیون دلار بود.
پزشکیان از رشد ۴۰ درصدی مبادلات خبر داد و توکایف نیز اعلام کرد بیش از ۳۵۰ بنگاه اقتصادی با سرمایه ایرانی در قزاقستان فعال هستند.
آسیای مرکزی، دروازهای به چین و روسیه
شمسالدیناف در ادامه نوشت جمهوری اسلامی، آسیای مرکزی را بهعنوان پلی برای دسترسی به بازارهای گسترده چین و روسیه میبیند. تهران بهدنبال تعمیق پیوندهای تجاری و لجستیکی در سراسر اوراسیا است و آسیای مرکزی جایگاهی محوری در این طرح دارد.
مسیرهای موجود، از جمله کریدور شمال-جنوب و خطآهن قزاقستان-ترکمنستان-ایران، در ۱۰ ماه نخست سال جاری میلادی شاهد افزایش ۵۳ درصدی حجم جابهجایی بار بودند.
در ماه می نیز نخستین خط منظم قطار باری چین-ایران از مسیر قزاقستان و ترکمنستان به راه افتاد که نقش ترانزیتی این منطقه را بیش از پیش برجسته میکند.
محدودیتها و فرصتها
شمسالدیناف نوشت با وجود همپوشانی منافع، رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به آسیای مرکزی در چارچوبی از محدودیتهای ساختاری و فرصتهای نوظهور شکل میگیرد؛ عواملی که بهطور مستقیم بر معادلات منطقهای اثر میگذارند.
تحریمهای بینالمللی همچنان مهمترین مانع محسوب میشوند و بر تجارت، سرمایهگذاری و پروژههای اتصال منطقهای که برای تعاملات خارجی آسیای مرکزی حائز اهمیت هستند، سایه انداختهاند.
روابط تجاری قزاقستان و ایران گویای این وضعیت است. حجم مبادلات دو کشور در سال ۲۰۰۸ به حدود ۲ میلیارد دلار رسید، اما با تشدید تحریمها در اوایل دهه ۲۰۱۰ بهطور محسوسی کاهش یافت و در سال ۲۰۱۹ به کمترین سطح خود، یعنی حدود ۳۰۰ میلیون دلار، رسید.
تحریمها همچنین ابتکارهای زیرساختی و انرژی مرتبط با اتصال منطقهای آسیای مرکزی را تحت تاثیر قرار دادهاند.
توقف توافق سوآپ گاز میان ایران، ترکمنستان و عراق و نیز بازگشت محدودیتها علیه بندر چابهار که میتوانست مسیر دسترسی کشورهای آسیای مرکزی به آبهای آزاد باشد، نشان میدهد برنامههای ترانزیتی منطقه تا چه اندازه در برابر فشارهای سیاسی بیرونی آسیبپذیر هستند.
به گفته شمسالدیناف، با وجود همه محدودیتها، برخی عوامل زمینه را برای گسترش روابط حکومت ایران با آسیای مرکزی فراهم کرده است.
او افزود نهادهایی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس فضای مانور دیپلماتیک و اقتصادی را در سراسر اوراسیا افزایش دادهاند.
همزمان، تداوم بیثباتی در منطقه باعث شده است کشورهای آسیای مرکزی توجه بیشتری به متنوعسازی مسیرهای حملونقل و لجستیکی داشته باشند.
تنشهای میان افغانستان و پاکستان برخی مسیرهای جنوبی را با اختلال روبهرو کرده و حملات اخیر به کنسرسیوم خط لوله خزر نیز بار دیگر ضرورت انعطافپذیری در شبکههای اتصال منطقهای را نشان داده است.
شمسالدیناف خاطرنشان کرد نزدیکی فرهنگی و تاریخی، مسیر دیگری برای تقویت روابط میان آسیای مرکزی و ایران به شمار میرود.

یک مقام قضایی لبنان گفت مقامات این کشور در حال بررسی ناپدید شدن یک افسر امنیتی بازنشسته لبنانی هستند که ظاهرا برادرش در دستگیری رون آراد، خلبان نیروی هوایی اسرائیل، در سال ۱۹۸۶ دست داشته است.
هواپیمای آراد در جریان جنگ داخلی لبنان، بر فراز جنوب این کشور سقوط کرد. اعتقاد بر این بود که او در ابتدا بهدست جنبش شیعه امل دستگیر شده است و نزد آنان نگهداری میشود.
خبرگزاری فرانسه نوشت مدتهاست که گمان میرود او مرده باشد، اما بقایای جسدش هرگز بازگردانده نشده است.
مقام قضایی لبنانی که خواست نامش فاش نشود، سهشنبه دوم دی به این خبرگزاری گفت مقامات در حال بررسی ناپدید شدن احمد شکر، افسر بازنشسته امنیت عمومی، هستند که از هفته گذشته خبری از او در دست نیست.
بر اساس این گزارش، تحقیقات اولیه نشان میدهد که شکر از زادگاهش، نبی شیت، ربوده و به مکانی در نزدیکی شهر زحله منتقل و در آنجا ناپدید شده است.
یک منبع نزدیک به خانواده به خبرگزاری فرانسه گفت احمد شکر برادر حسن شکر است که «از شبهنظامیان گروهی بود که در دستگیری خلبان اسرائیلی، ران آراد، پس از سرنگونی هواپیمایش در ۱۶ اکتبر» در سال ۱۹۸۶ شرکت داشت.
او افزود حسن شکر در سال ۱۹۸۸ در نبردی بین نیروهای اسرائیلی و شبهنظامیان محلی، از جمله شبهنظامیان حزبالله، گروه نیابتی جمهوری اسلامی، کشته شد.
مقام قضایی لبنانی هم گفت اطلاعات نشان میدهد احمد شکر «از سوی دو سوئدی که دو روز قبل از ربوده شدنش به لبنان رسیده بودند، فریب خورده و آن دو نفر همان روز ناپدید شدن شکر از طریق فرودگاه بیروت، لبنان را ترک کردهاند.»
او اضافه کرد: بازرسان در حال بررسی احتمال کشته شدن او به دست ماموران اسرائیلی یا انتقالش به اسرائیل هستند. او افزود که تاکنون هیچ اثری از احمد شکر در لبنان پیدا نشده است.
بر اساس این گزارش، اسرائیل در گذشته چند لبنانی را در تلاش برای تعیین سرنوشت آراد بازداشت کرده است.
به گزارش روزنامه عربی زبان الشرق الاوسط، چاپ بریتانیا، شکر از بستگان فواد شکر، فرمانده نظامی حزبالله است که اسرائیل سال گذشته او را ترور کرد.
به نوشته این روزنامه، حسن شکر بخشی از گروهی به رهبری مصطفی دیرانی، فرمانده وقت امل، بود که در سرنگونی هواپیمای آراد و ربودن او شرکت داشت. این روزنامه نوشت که آراد مدتی در خانهای متعلق به خانواده شکر در نبی چیت نگهداری شد.
مدتهاست که تصور میشود دیرانی، که بعداً از امل جدا شد و به حزبالله پیوست، آخرین فردی بوده که آراد را زنده دیده است. او در سال ۱۹۹۴ به دست کماندوهای نخبه اسرائیلی ربوده شد و یک دهه بعد در تبادل با حزب الله آزاد شد.
اسرائیل معتقد است که آراد پس از مدتی اسارت توسط گروه امل، به تهران تحویل داده شده و از لبنان به ایران و سپس دوباره به لبنان منتقل شده است.
در دو سال اول حبس او، نشانههای متعددی از حیاتش دریافت شد، از جمله عکسها و نامههایی که آخرین آنها در ماهمه ۱۹۸۸ارسال شد.
از اواسط دهه ۱۹۹۰، فرض بر این بود که او مرده است، اگرچه گزارشهای اطلاعاتی در مورد شرایط، زمان و محل مرگ او متفاوت بودهاند.
در سال ۲۰۱۶، گزارشی حاکی از آن بود که آراد در سال ۱۹۸۸ در نزدیکی بیروت کشته و دفن شده است. اما کمیسیون نیروهای دفاعی اسرائیل در سال ۲۰۰۴ مشخص کرد که آراد در دهه ۱۹۹۰ پس از آنکه از درمان پزشکی محروم شد، درگذشته است.
در سال ۲۰۲۱، گزارشهایی مبنی بر ربوده شدن یکی از فرماندهان جمهوری اسلامی به دست ماموران موساد در بحبوحه تلاشهای جدید برای یافتن اطلاعات جدید در مورد آراد منتشر شد. بر اساس این گزارشها، ماموران موساد این فرمانده را از سوریه ربودند تا قبل از انتقال به آفریقای جنوبی و آزادیاش، از او بازجویی کنند.
گفته میشود که این تلاشها هیچ اطلاعات جدید قابل توجهی به همراه نداشته است.

تانکر ترکرز، وبسایت تخصصی ردیابی نفتکشها، اعلام کرد که یک نفتکش با پرچم پاناما که هفته گذشته ونزوئلا را با محموله نفت ترک کرده بود، پس از توقیف نفتکشها از سوی آمریکا، به آبهای ساحلی ونزوئلا بازگشته است.
تانکر ترکرز گفت نفتکش «کلی» که هفته گذشته با همراهی کشتیهای نیروی دریایی ونزوئلا حرکت کرده بود، بدون تخلیه محموله خود به نزدیکی آموای،یکی از بنادر مهم نفتی ونزوئلا، بازگشته است. این بندر در ایالت فالکون در غرب ونزوئلا قرار دارد.
بر اساس این گزارش، بازگشت کلی به آبهای ساحلی ونزوئلا در پی توقیف یکی دیگر از نفتکشها به نام «سنچریز» با محموله ۱.۹ میلیون بشکه نفتخام سنگین این کشور انجام شد. سنچریز و کلی هفته گذشته با پرچم پاناما، با هم و با اسکورت کشتیهای نیروی دریایی ونزوئلا حرکت کرده بودند.
این نفتکش متعلق به شرکت «سنچریز شیپینگ» است که در هنگکنگ قرار دارد.
تانکر ترکرز اشاره کرد بیش از ۱۲ کشتی همراه با محموله نفتی در ونزوئلا منتظر دستورالعملهای جدید از سوی مالکان خود هستند.
پیش از این، نفتکش «اسکیپر» بهعنوان نخستین نفتکش از سوی گارد ساحلی ایالات متحده توقیف شده بود.
در همین ارتباط، دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، دوشنبه اول دی گفت واشینگتن ممکن است محموله نفتی را که طی هفتههای اخیر در سواحل ونزوئلا توقیف کرده است، نگه دارد یا آن را بفروشد.
او افزود آمریکا همچنین کشتیهای توقیفشده را حفظ خواهد کرد.
ترامپ با اشاره به اینکه ایالات متحده در دسامبر یک میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه نفت را توقیف کرد، گفت که این محموله ممکن است برای تقویت ذخایر راهبردی آمریکا مورد استفاده قرار گیرد.
او هفته گذشته به منظور افزایش فشار بر نیکولاس مادورو، رییسجمهوری ونزوئلا، از «محاصره» همه کشتیهای تحت تحریم که به ونزوئلا وارد یا از آن خارج میشوند، خبر داده بود.
در همین حال، وزیر امور خارجه پاناما گفت که برخی از نفتکشهای توقیف شده از سوی آمریکا، قوانین دریایی این کشور را رعایت نکردهاند.
در این میان، به گزارش رویترز، مجلس ملی ونزوئلا که در کنترل حزب حاکم است، سهشنبه قانونی را با عنوان «قانون تضمین آزادی کشتیرانی و تجارت در برابر دزدی دریایی، محاصره و دیگر اقدامات غیرقانونی بینالمللی» تصویب کرد.
این قانون امکان صدور احکام حبس تا ۲۰ سال را برای افرادی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در تامین مالی یا ترویج چنین اقداماتی نقش داشته باشند، فراهم میکند.
این اقدام در پی عملیات اخیر گارد ساحلی ایالات متحده علیه نفتکشهای حامل نفت ونزوئلا صورت گرفته است.

روزنامه واشینگتنپست به نقل از دو مقام پیشین اسرائیل گزارش داد هلیکوپترهای اسرائیل ۹ روز پس از برکناری بشار اسد، برای انتقال سلاح به یک گروه دروزی وارد جنوب سوریه شدند.
به گفته دو مقام پیشین اسرائیلی که مستقیما در این عملیات نقش داشتند، در کنار محموله کمکهای بشردوستانه، ۵۰۰ قبضه تفنگ، مهمات و جلیقه ضدگلوله نیز حمل میشد که بهطور محرمانه برای مسلح کردن یک گروه دروزی موسوم به «شورای نظامی» از آسمان رهاسازی شد.
در این گزارش آمده انتقال این تسلیحات در واکنش به اوجگیری ناگهانی احمد الشرع، رییس دولت سوریه، انجام شد.
بر اساس این گزارش، ارسال محرمانه تسلیحات بخشی از تلاشی طولانیمدت برای تقویت جامعه دروزی بوده و تا امروز نیز ادامه دارد.

نشریه واشینگتن فریبیکن به نقل از منابع آگاه گزارش داد حزبالله پس از کاهش حمایتهای جمهوری اسلامی، برای تامین منابع مالی خود به قاچاق مواد مخدر در ونزوئلا روی آورده و حضورش در این کشور را گسترش داده است.
این نشریه بهنقل از منابع آگاه نوشت پس از موفقیتهای نظامی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی و گروههای نیابتیاش، نیروهای حزبالله بهطور فزایندهای راهی ونزوئلا شدهاند و بیش از هر زمان دیگر به قاچاق مواد مخدر برای تامین درآمد روی آوردهاند.
مارشال بیلینگزلیا، معاون پیشین وزارت خزانهداری آمریکا در امور تامین مالی تروریسم، در ماه اکتبر و در جلسه استماع «کمیته بینالمللی کنترل مواد مخدر» در سنای آمریکا گفت که بیش از ۴۰۰ فرمانده میدانی حزبالله دستور گرفتهاند به آمریکای لاتین و بهطور مشخص ونزوئلا منتقل شوند. این فرماندهان به حدود ۱۱ هزار نیروی وابسته به حزبالله پیوستهاند که بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ وارد ونزوئلا شدهاند.
بهنوشته واشینگتن فریبیکن، اگرچه این گروه مورد حمایت جمهوری اسلامی سالهاست از میزبانی حکومت ونزوئلا بهرهمند بوده، تمرکز فزاینده بر قاچاق مواد مخدر نشان میدهد که حزبالله در تلاش است منابع مالی خود را خارج از جمهوری اسلامی تامین کند.
به گفته منابع آگاه از حضور حزبالله در آمریکای لاتین، ایران سالانه بیش از ۷۰۰ میلیون دلار به حزبالله کمک میکرده است، رقمی که حدود ۷۰ درصد از بودجه سالانه این گروه را تشکیل میدهد، اما اکنون دیگر توان تامین مالی کافی برای سرپا نگه داشتن این نیروی نیابتی را ندارد.
شبکه کان اسرائیل، دوشنبه اول دی گزارش داد که مقامات حزبالله لبنان در مذاکرات اخیر با فرماندهان نیروی قدس سپاه، خواستار افزایش کمک مالی جمهوری اسلامی تا حدود دو میلیارد دلار در سال شدهاند. با این حال، تهران تنها با پرداخت نزدیک به یک میلیارد دلار به اصلیترین گروه نیابتی خود موافقت کرده است.
متیو لویت، تحلیلگر پیشین وزارت خزانهداری آمریکا در حوزه تامین مالی تروریسم و پژوهشگر ارشد کنونی موسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک، به واشینگتن فریبیکن گفت بهدلیل جنگ ۱۲روزه، بازگشت تحریمهای دولت ترامپ و بحرانهای انرژی و آب که ماههاست در ایران ادامه دارد، جمهوری اسلامی «ظاهرا دیگر قادر نیست همانند پس از جنگ سال ۲۰۰۶ حزبالله با اسرائیل، هزینههای بازسازی این گروه را تامین کند».
به گفته او، حزبالله در واکنش به این وضعیت، بیش از پیش به تجارت مواد مخدر تکیه کرده است.
محور اصلی فعالیت حزبالله در این حوزه «کوکائین سیاه» است؛ مادهای که به شکل آجرهای زغالمانند در میآید تا از شناسایی آن از سوی نیروهای امنیتی جلوگیری شود.
بهنوشته واشینگتن فریبیکن درآمد حاصل از فروش این مواد مخدر، عملیات تروریستی جهانی حزبالله را تامین مالی میکند، در عین حال حکومت ونزوئلا نیز سهمی از این درآمد را دریافت و از این طریق به بقای خود کمک میکند.
برآورد اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا (DEA) در سال ۲۰۱۶ نشان میدهد که حزبالله سالانه تا ۴۰۰ میلیون دلار کوکائین را از طریق شبکههای جنایی در آمریکای لاتین جابهجا میکند. به گفته یک گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها، این رقم پس از جنگ با اسرائیل اسرائیل بهاحتمال زیاد افزایش یافته است.
افزایش نقش حزبالله در تجارت مواد مخدر همزمان با تشدید اقدامات آمریکا برای مقابله با قاچاق در منطقه رخ داده است. دولت ترامپ از پاییز امسال، در چارچوب آنچه «درگیری مسلحانه غیر بینالمللی» با کارتلها مینامد، حملات خود به قایقهای قاچاق مواد مخدر را آغاز کرد. آمریکا این کارتلها را «سازمانهای تروریستی خارجی» اعلام کرده است.
مقامهای کنونی و پیشین آمریکا گفتهاند که از افزایش فعالیتهای حزبالله در ونزوئلا آگاه هستند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، اوایل دسامبرگفت ونزوئلا به مرکز فعالیتهای جمهوری اسلامی در نیمکره غربی تبدیل شده است.
روبیو گفت: «حکومت ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حتی حزبالله در آمریکای جنوبی حضور دارند و یکی از پایگاههای اصلی آنها، بهویژه برای ایرانیها، ونزوئلا است. جایی که آنها پرچم خود را در نیمکره ما برافراشتهاند، خاک ونزوئلا است.»
ویلیام بار، دادستان کل پیشین ایالات متحده، نیز جمعه در مصاحبهای پادکستی به نقش حزبالله در قاچاق مواد مخدر اشاره کرد.
بار گفت: «ونزوئلا یک دشمن راهبردی و تهدیدی برای ایالات متحده است. این کشور پایگاهی برای حزبالله است، از حزبالله حمایت میکند و در انواع معاملات، از پولشویی گرفته تا توافقهای دیگر، برای تسهیل قاچاق مواد مخدر حزبالله به داخل آمریکا نقش دارد.»
او ونزوئلا را «لنگر حزبالله در نیمکره ما» توصیف کرد.
در حالی که مقامهای آمریکایی درباره نقش حزبالله در قاچاق مواد مخدر در ونزوئلا سخن میگویند، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز به کارزار فشار اخیر دولت ترامپ علیه نیکلاس مادورو، رییسجمهوری ونزوئلا، واکنش نشان داده است. خامنهای هفته گذشته در یک سخنرانی عمومی، توقیف یک نفتکش در دریای کارائیب از سوی دولت ترامپ را محکوم کرد.
با این حال، به گفته مایکل روبین، پژوهشگر ارشد موسسه امریکن اینترپرایز، شراکت میان ونزوئلا و جمهوری اسلامی، و نیروهای نیابتی آن، صرفا مالی نیست و ریشههای ایدئولوژیک نیز دارد.
روبین به واشنگتن فری بیکن گفت: «انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ روحالله خمینی در ایران به همان اندازه که اسلامی بود، یک انقلاب چپگرایانه هم محسوب میشد. در واقع، کل ائتلاف او بر ادغام این دو گرایش بنا شده بود. حالا ۴۶ سال بعد، اگر نمودار همپوشانی ضدآمریکایی را ترسیم کنیم، همپوشانی قابلتوجهی میان گروههای شبهنظامی شیعه مانند حزبالله و دولتهای سوسیالیستی مانند ونزوئلا دیده میشود.»
تماس تلفنی گزارششده در ۹ دسامبر میان مادورو و مسعود پزشکیان، رییس دولت در جمهوری اسلامی، نیز مؤید همین دیدگاه است.
پزشکیان در این تماس گفت: «جمهوری اسلامی، ونزوئلا را دوست و متحد واقعی خود میداند و در تمامی شرایط، بهویژه در وضعیت حساس کنونی، از این کشور حمایت میکند.»







