آخرین دیدار رسمی آنها به اجلاس گروه ۲۰ در اوساکای ژاپن در سال ۲۰۱۹ بازمیگردد؛ زمانی که جنگ تجاری میان دو کشور به اوج رسیده بود.
این بار اما، شرایط بهمراتب پیچیدهتر است: از جنگ اوکراین و بحران تایوان گرفته تا رقابت فزاینده در حوزه فناوریهای نو، جهان در میانه دورهای از بازتعریف نظم اقتصادی و ژئوپلیتیکی قرار دارد و بسیاری از کشورها سرنوشت خود را به نتیجه گفتوگوی این دو قدرت گره زدهاند.
با این حال، پشت این خوشبینی، واقعیتی محتاطانه پنهان است. کارشناسان اقتصادی و سیاسی میگویند حتی اگر دیدار سئول با توافقهایی محدود در حوزه تجارت یا تعرفهها همراه شود، بعید است بتواند ریشههای بیاعتمادی عمیق میان دو کشور را از میان ببرد. این بیاعتمادی نه تنها در عرصه اقتصادی، بلکه در زمینههای امنیتی، فناوری و نفوذ منطقهای نیز ریشهدار است.
به گفته تحلیلگران اندیشکده بروکینگز، «بهترین سناریو ممکن» برای این دیدار آن است که دو طرف بتوانند یک وقفه موقت در تنشها ایجاد کنند؛ نوعی آتشبس دیپلماتیک که مانع تشدید بیشتر بحرانها شود، بیآنکه راهحلی پایدار ارائه دهد.
در واقع، این دیدار بیشتر به تلاشی برای مدیریت بحران شباهت دارد تا آغاز فصل تازهای از همکاری.
واشینگتن و پکن هر دو نیاز دارند که از تبدیل رقابت اقتصادی به رویارویی مستقیم جلوگیری کنند: چین بهدلیل فشار تحریمها و کندی رشد اقتصادی، و آمریکا بهدلیل نگرانی از بیثباتی بازارهای جهانی در آستانه انتخابات.
در چنین فضایی، حتی یک لبخند دیپلماتیک میان ترامپ و شی میتواند بهعنوان نشانهای از کاهش خطر تلقی شود؛ هرچند هیچکس انتظار ندارد که اختلافات بنیادین بر سر تجارت، فناوری، و نفوذ در آسیا با یک دیدار حل شود.