سردارانی که سالها به رجزخوانی علیه اسرائیل میپرداختند، تنها چند ثانیه در برابر آن مقاومت کردند.
با این حال، جانشینان همین فرماندهان یکشنبه ۳۰ شهریور در بیانیههایی هشدار دادهاند که در صورت وقوع هرگونه «خطای محاسباتی» از سوی دشمن، پاسخ «مهلک و عبرتآموزی» داده خواهد شد.
اما پرسش اساسی اینجاست: آیا میتوان این رجزخوانیها را جدی گرفت، در حالی که سرداران پیشین در برابر نخستین حمله از پا درآمدند؟
از جمله روایتهایی که منتشر شده، به کشته شدن امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، اشاره دارد. ظاهراً وی زمانی که قصد خروج از مقر زیرزمینی خود را داشته، از سوی هواپیماهای اسرائیلی هدف قرار گرفته است. این در حالی است که اسرائیل آگاهانه سیستم ناوبری جنگندههای خود را به گونهای تنظیم کرده بود تا رادارهای سپاه آنها را شناسایی کنند و فرمانده به خیال وجود فرصت به پناهگاه بازگردد؛ فرصتی که در واقع برای هدفگیری دقیقتر فراهم شده بود.
در چنین شرایطی، رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه تلاش کردند تا شکست در جنگ را پیروزی جلوه دهند. با وجود ویرانی تاسیسات اتمی، فروپاشی سامانههای پدافندی و کشته شدن فرماندهان کلیدی، آنها به ژستی پیروزمندانه پناه بردند و مدعی پیروزی بر اسرائیل شدند؛ ادعایی که با تکرار مستمر به نظر میرسد خودشان نیز به آن باور پیدا کردهاند.
جنگهای ناخواسته، نتایج سیاستهای نادرست
جمهوری اسلامی اکنون در آستانه سومین جنگ خود قرار گرفته است؛ نخست جنگ ایران و عراق که بهدنبال تضعیف ارتش و تصمیمات فاجعهبار پس از انقلاب رخ داد، دوم جنگ ۱۲ روزه اخیر با اسرائیل و آمریکا و اکنون حرکت شتابزده به سمت یک جنگ فراگیر دیگر، اینبار با حضور احتمالی اروپا و ناتو.
رفتارهای اخیر فرماندهان سپاه و بقیه مقامات نیز این نگرانی را تشدید کرده است. آنها با افتخار اعلام میکنند که ایران امروز در برابر ناتو، آمریکا و کشورهای اروپایی ایستاده است. این نوع رجزخوانی و دشمنتراشی در ابعادی گسترده، نه افتخار که نشانه بیتدبیری در عرصه سیاستگذاری بینالمللی است.
قراردادن ایران در مقابل جبههای متشکل از قدرتمندترین ارتشها و اقتصادهای جهان، یعنی آمریکا، اسرائیل و ۳۲ کشور عضو ناتو، تنها نشاندهنده ضعف دیپلماسی و سوءمدیریت سیاست خارجی است. آیا مسئولان جمهوری اسلامی واقعاً به عواقب این رویارویی اندیشیدهاند؟
اگر سرداران سپاه قصد به قول خودشان شهادت دارند، این تصمیم شخصی آنهاست اما آنها و رهبران جمهوری اسلامی حق ندارند به بهای «فیض شهادت» خود، کشور و ملت ایران را قربانی تصمیمات پرهزینه و پرخطر کنند.
تورم حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد برآورد شده، اما شواهد در بازار نشان میدهد که تورم اقلام غذایی و ضروری، عملاً به ۹۰ تا ۱۰۰ درصد رسیده است. قیمت گوشت قرمز به بیش از یک میلیون تومان در هر کیلو رسیده و مصرف سرانه گوشت در ایران به کمتر از شش کیلو در سال سقوط کرده است. قیمت تخممرغ، برنج، حبوبات و سایر کالاهای اساسی نیز به شکلی بیسابقه افزایش یافته است.