روزنامه اعتماد، شنبه چهارم مرداد در گزارشی نوشت بررسیهایش نشان میدهد که این خشونتها از سال ۱۴۰۰ تاکنون با روشهای مختلفی از جمله «شلیک گلوله، ضربات چاقو، آتشسوزی عمدی، ضربوشتم، و تهدیدهای مستقیم» صورت گرفته و موجی از نگرانی را در میان جامعه حقوقی ایران به همراه داشته است.
قتل، مرگهای مشکوک مانند مرگ سعیده محمدی و مریم آروین و موارد خشونت فیزیکی شدید از جمله بریدهشدن گوش وکیل البرزی و قطع انگشت دست وکیل دیگر در تهران، تنها بخشی از فهرست بلند حملات علیه وکلا در سالهای اخیر است.
اعتماد با اشاره به تنوع روشهای حمله نوشت این موضوع نشانگر شدت گرفتن فضای ناامن برای وکلایی است که تنها بهدلیل پیگیری پروندههای حساس یا مالی، قربانی خشونتهای هدفمند میشوند.
سوءقصد به وکلا
سال ۱۴۰۰ با موجی از خشونت علیه وکلا آغاز شد و بهروز رستمی در کرمانشاه، میلان برزگر در گیلان، سعیده محمدی در خراسان، مرتضی کرمانی در کیش، مهدی روزبهانی در تهران و ابوالفضل رئوف در تهران، مورد مورد سوءقصد قرار گرفتند. از میان این جمع، برزگر و محمدی جان خود را از دست دادند.
در سال ۱۴۰۱ نیز موارد متعدد خشونت علیه وکلایی از جمله امیر شریفیخضارتی، مهران صادقیسراجی، سیامک شمسی، مجید شیبانی، محمودرضا جعفرآقایی، عسگر صادق، نصیر فرخنژاد، محسن برهمند، فرداد حیدرنیا، نرگس خرمیفرد، مریم آروین، وحید مهرادیفر، ایمان شالویی، هانا ذاکری و یک وکیل با هویت نامشخص گزارش شد.
از میان این افراد، محمودرضا جعفرآقایی، نصیر فرخنژاد، محسن برهمند، نرگس خرمیفرد و مریم آروین، جان باختند. همچنین گوش وحید مهرادیفر، عضو کانون وکلای البرز از سوی افراد ناشناس بریده شد و انگشت دست یک وکیل با هویت نامشخص نیز قطع شد.
سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ نیز شاهد تداوم خشونتها بود. در سال ۱۴۰۲، مهدی عمارلویی، امینالله صفایی، نسرین کیقبادی، رحیم سعیدی، عباس حبیبی، حامد میرابوالقاسمی و احسان روانگردی، مورد سوءقصد قرار گرفتند و از میان آنها مهدی عمارلویی و رحیم سعیدی کشته شدند.
در سال ۱۴۰۳ نیز سعیده دبیری، افشین قاسمی، علی رضایی، حامد غیاثی فرامرز، سهیلا معماری، امیرحسین بوریایی، خدیجه کریمی، علی سلیمانی، مهدی هداوند، جلال اسماعیلی و حسن صفری، به اشکال مختلف مورد حمله قرار گرفتند و از میان آنها سهیلا معماری، علی سلیمانی و حسن صفری، جان باختند.
در تازهترین موارد در تیر ماه ۱۴۰۴، علیرضا محمدی، عضو کانون وکلا در حالی که از خانه خود در تهران خارج شده از سوی ماشینی ناشناس مورد حمله قرار گرفته و جان خود را از دست داده است.
در خرداد سال جاری نیز صابر تاجدینی، عضو کانون وکلای البرز مقابل خانه خود مورد سوءقصد قرار گرفت اما جان سالم به در برد.
بیعملی نهادها و تنهایی وکلا زیر سایه تهدید و مرگ
در کنار فشارهای امنیتی و قضایی علیه وکلا، این موج فزاینده خشونت فیزیکی نیز بر تهدیدهای ساختاری موجود افزوده است.
بسیاری از وکلا در جریان رسیدگی به پروندههای حساس، با تهدید، تخریب اموال یا خشونت مستقیم روبهرو میشوند، بیآنکه حمایت جدی از سوی نهادهای رسمی یا صنفی برای حفظ امنیت حرفهای آنان وجود داشته باشد.
قتل علیرضا محمدی در شرایطی رخ داده که بهگفته همکارش عباس موسوی، او حتی حقالوکاله اندکی از پروندههای حساس دریافت کرده و بخشی از فعالیتهایش را بهصورت رایگان انجام میداد. این واقعیت، بر حجم اندوه و خشم جامعه وکالت افزوده است.
افزایش حملات به وکلا در ایران لزوم اقدام فوری نهادهای قضایی، انتظامی و صنفی را بیش از پیش روشن میکند.
در حالیکه آمارهای نگرانکننده خشونت علیه وکلا پیوسته در حال افزایش است، غفلت در پیگیری این پروندهها نهتنها به تضعیف اعتماد عمومی نسبت به نظام قضایی میانجامد، بلکه اصل دادرسی عادلانه را نیز به مخاطره میاندازد.
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) پیشتر اعلام کرد که از ابتدای سال ۱۳۹۶ تا دیماه ۱۴۰۳،، دستکم ۵۴ فقره قتل، سوءقصد و تخریب اموال وکلای دادگستری انجام شده است.
در این گزارش آمده بود که از میان این ۵۴ فقره نیز ۱۷ مورد قتل، پنج مورد مرگ مشکوک، ۳۰ مورد سوءقصد و دو مورد تخریب اموال (آتشسوزی عمدی خودرو) بوده است.
علاوه بر این موارد، جمهوری اسلامی از آغاز روی کار آمدن خود همواره وکلای دادگستری از جمله وکلای فعالان مدنی و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
در شرایطی که حکومت نهتنها از وکلا حمایت نمیکند، بلکه خود عامل سرکوب وکلای مستقل و منتقد است، افزایش خشونتهای خیابانی و تهدیدهای فیزیکی نیز امنیت حرفهای این قشر را عملا به خطر انداخته است.