میدلایست آی، رسانه وابسته به قطر: قاآنی زنده است اما تحت نظر و بازجویی قرار دارد
پایگاه خبری میدلایست آی، رسانه نزدیک به حکومت قطر، به نقل از منابع آگاه گزارش داد اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، زنده و سالم است اما «تحت نظر و بازجویی» قرار دارد.
این رسانه روز پنجشنبه ۱۹ مهر نوشت جمهوری اسلامی پس از کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزبالله لبنان، در حال انجام تحقیقات درباره «نقصهای بزرگ امنیتی» در داخل خود است.
بنا بر این گزارش، تحقیقات سپاه پاسداران بر روی چگونگی نفوذ اسرائیل به ردههای ارشد حزبالله و شناسایی محل و زمان حضور نصرالله متمرکز است.
به گزارش میدلایست آی، همزمان با ادامه بازجوییها، ارتباط قاآنی و تیم او با دیگران قطع شده است و آنها در بازداشت به سر میبرند.
این گزارش بر اساس اظهارات ۱۰ منبع در تهران، بیروت و بغداد تهیه شده است که در میان آنها، «چند چهره برجسته شیعه و منابع نزدیک به حزبالله و سپاه پاسداران» وجود دارند.
حسن نصرالله روز ششم مهر در حمله ارتش اسرائیل به ضاحیه در حومه جنوبی بیروت کشته شد.
پیشتر و در روز ۱۵ مهر، خبرگزاری رویترز به نقل از دو مقام جمهوری اسلامی گزارش داد قاآنی پس از کشته شدن نصرالله در لبنان حضور داشت اما به دنبال حملات اسرائیل به بیروت در روز ۱۲ مهر، دیگر خبری از او در دست نیست.
یکی از این مقامها گفت از آن زمان تاکنون، جمهوری اسلامی و حزبالله نتوانستهاند با قاآنی ارتباط برقرار کنند.
میدلایست آی در ادامه گزارش خود نوشت گمانهزنیها در خصوص دست داشتن «فرماندهان ارشد ایرانی» در افشای اطلاعات مربوط به مکان اختفای رهبران حزبالله پس از آن شدت گرفت که اسرائیل توانست هاشم صفیالدین، جانشین احتمالی نصرالله را نیز هدف قرار دهد.
صفیالدین در حمله اسرائیل به جلسه شورای مرکزی حزبالله که با حضور مقامهای ارشد این گروه برگزار شده بود، ظاهرا جان خود را از دست داده است.
هنوز مرگ صفیالدین و دیگر همراهان او به صورت رسمی تایید نشده زیرا شدت حملات اسرائیل در ضاحیه، مانع از هرگونه فعالیت حامیان حزبالله یا امدادگران در آن منطقه میشود.
بنیامین نتیانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روز ۱۷ مهر از کشته شدن جانشین نصرالله خبر داد اما سخنگوی ارتش اسرائیل گفت این نهاد قادر به تایید خبر مرگ صفیالدین نیست.
میدلایست آی همچنین گزارش داد قاآنی دو روز پس از کشته شدن نصرالله به همراه گروهی از فرماندهان ارشد سپاه «برای ارزیابی اوضاع میدانی» به بیروت رفت اما پس از حمله به صفیالدین، تمامی ارتباطات با او به مدت دو روز قطع شد.
هرچند برخی گزارشها از زخمی یا کشته شدن قاآنی در حمله اسرائیل به ضاحیه حکایت میکرد اما یک منبع در سپاه و چند مقام ارشد عراقی به میدلایست آی گفتند قاآنی در زمان حمله اسرائیل به جلسه شورای مرکزی حزبالله، در محل حادثه حاضر نبوده است.
فرمانده یک گروه نظامی وابسته به جمهوری اسلامی در همین رابطه گفت: «ایرانیها بهشدت مظنوناند که اسرائیلیها در سپاه پاسداران نفوذ کردهاند، بهویژه در میان افرادی که در میدان لبنان فعالیت میکنند. به همین دلیل، همه در حال حاضر تحت بازجویی قرار دارند.»
او افزود: «در حال حاضر هیچ چیز قطعی نیست. تحقیقات همچنان در جریان است و هر احتمالی وجود دارد.»
پیشتر و در روز ۱۶ مهر، ایرج مسجدی، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه پاسداران، گفته بود قاآنی «در صحت و سلامت» به سر میبرد و «مشغول فعالیت» است.
وبسایت خبری تایمز اسرائیل روز ۱۶ مهر به نقل از منابع نظامی گزارش داد قاآنی هدف حمله اخیر اسرائیل به ضاحیه بیروت نبود.
این رسانه افزود اسرائیل از ملاقات احتمالی قاآنی و صفیالدین و حضور فرمانده نیروی قدس در محل حمله به ضاحیه مطلع نبوده است.
میدلایست آی در ادامه گزارش خود به کشته شدن حسن نصرالله پرداخت و نوشت او شب قبل از حمله اسرائیل، در ضاحیه نبود و تنها برای دیدار با عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه و تعدادی دیگر از مقامهای ارشد حزبالله، به ضاحیه بازگشت.
بر اساس این گزارش، نیلفروشان پس از پیاده شدن از پرواز تهران-بیروت مستقیما به ضاحیه برده شد و پیش از نصرالله، به محل ملاقات در اتاق فرماندهی حزبالله رسید.
میدلایست آی به نقل از چند منبع افزود اسرائیل مدت زمان کوتاهی پس از ورود نصرالله به مکان ملاقات، این محل را هدف قرار داد.
یک منبع نزدیک به حزبالله در خصوص این رویداد گفت افشای اطلاعات درباره حضور نصرالله در ضاحیه یک اقدام «۱۰۰ درصد ایرانی» بوده است و «در آن شکی نیست».
اسکاینیوز عربی هم روز ۱۹ مهر به نقل از «منابع ایرانی» نوشت قاآنی، به ظن هک شدن وسایل ارتباطیاش، تحت بازجویی و تحقیقاتی در زمینه «نفوذ» قرار دارد.
این رسانه به محل این بازجوییها و تحقیقات اشاره نکرد اما افزود رییس دفتر قاآنی، مظنون به جاسوسی برای اسرائیل است.
به گفته این منابع، قاآنی در جریان تحقیقات دچار «حمله قلبی» شده و او را به بیمارستان منتقل کردهاند.
آخرین بار که تصویری از قاآنی دیده شد، هشتم مهر بود که او برای ادای احترام به حسن نصرالله، به دفتر حزبالله در تهران رفت.
حدود ۱۱ روز از آخرین باری که اسماعیل قاآنی دیده شده، میگذرد. برخی رسانهها نوشتند او به اتهام جاسوسی در بازداشت است. فرمانده سپاه قدس در نماز جمعه ۱۳ مهر خامنهای و مراسم دریافت نشان امیرعلی حاجیزاده حضور نداشت. مقامات رسمی میگویند اتفاقی نیافتاده اما شواهد چیز دیگری میگویند.
العربیه، اسکاینیوز عربی و میدلایستآی (نزدیک به قطر) هر سه در گزارشهای جداگانهای که روز پنجشنبه ۱۹ مهر منتشر کردند، به نقل از منابع آگاه نوشتند قاآنی «به ظن جاسوسی در بازداشت و تحت بازجویی» قرار دارد.
اسکاینیوز عربی به نقل از منابع ایرانی گزارش داد که قاآنی به ظن هک شدن وسایل ارتباطیاش تحت بازجویی قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش، او در حین بازجویی دچار حمله قلبی شده و در جریان تحقیقات به بیمارستان منتقلش کردهاند.
منابع مطلع به اسکاینیوز عربی گفتند که رییس دفتر قاآنی نیز مظنون به ارتباط با اسرائیل است.
وبسایت میدلایستآی روز پنجشنبه به نقل از «منابع متعدد» خود نوشت که فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران زنده و سالم اما «تحت نظر و بازجویی» است چرا که جمهوری اسلامی در حال بررسی نقصهای امنیتی بزرگ داخلی خود است.
به گفته میدلایستآی، سپاه پاسداران از زمان مرگ حسن نصرالله، دبیرکل کشته شده حزبالله لبنان، تحقیقات خود را درباره چگونگی نفوذ اسرائیل به رهبری حزبالله و شناسایی محل و زمان حضور نصرالله آغاز کرده است.
این رسانه به نقل از ۱۰ منبع در تهران، بیروت و بغداد، از جمله شخصیتهای ارشد شیعه و منابع نزدیک به حزبالله و سپاه پاسداران، نوشت که در جریان این تحقیقات، «حتی قاآنی و تیمش در قرنطینه و بازجویی» هستند.
در روزهای گذشته ابراهیم جباری، مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران با تکذیب خبرها درباره مرگ قاآنی گفت: «سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس انقلاب اسلامی در سلامت کامل هستند و انشاءالله در روزهای آینده از حضرت آقا نشان فتح دریافت میکنند.»
با وجود این تکذیبهای مکرر از سوی مقامات رسمی، غیبت ناگهانی قاآنی در چند مراسم مهم، به ابهامات درباره او دامن زده است.
آخرین بار که تصویری از فرمانده سپاه قدس دیده شد، هشتم مهر ۱۴۰۳ بود که قاآنی برای ادای احترام در ماجرای کشته شدن نصرالله، به دفتر گروه حزبالله در تهران رفت.
روز ۱۵ مهر، ایرج مسجدی، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه، در همایش «تجلیل از موکبداران و خادمان اربعین حسینی» درباره سلامتی قاآنی گفت: «بسیاری از ما میپرسند که سردار قاآنی چه شد؟ ایشان در صحت و سلامت است و مشغول فعالیت هستند.»
او در ادامه با اشاره به این که «برخی میگویند بیانیه بدهید»، گفت: «چرا بیانیه؟ نیازی نیست چنین اقدامی انجام شود.»
غیبت اول- در نماز جمعه ۱۳ مهر به امامت رهبر جمهوری اسلامی، تقریبا تمامی مقامات حکومت حضور داشتند اما جای خالی قاآنی مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
رسول سنائیراد، معاون سیاسی دفتر رهبر جمهوری اسلامی خیلی زود به این توجهها واکنش نشان داد و گفت غیبت او نشانه «عقلانیت انقلابی» و «آمادگی نیروهای مسلح» بوده است.
روزبه علمداری، سردبیر وبسایت اصلاحطلب جماران، وابسته به خانواده روحالله خمینی هم در شبکه ایکس نوشت که غیبت فرماندهان نظامی در نماز جمعه به معنی آمادهباش ۱۰۰ درصدی برای «پاسخ کوبنده و سریع به کوچکترین حرکت صهیونیستها» بوده است.
با وجود این، گزارشها و تصاویر نشان میدهند حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علی فدوی، جانشین سلامی، عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش، احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و برخی دیگر از مقامهای لشکری در این نماز حضور داشتند.
یک روز پس از غیبت قاآنی در نماز جمعه خامنهای، کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل اعلام کرد احتمال دارد قاآنی در حمله اسرائیل به بیروت آسیب دیده باشد.
هدف اصلی این حمله هاشم صفیالدین، رییس شورای اجرایی حزبالله و حسین الهزیمه، رییس اطلاعات این سازمان بود که از این دو مفر نیز اکنون خبر و اطلاعی در دست نیست.
در همین حال یک منبع امنیتی لبنان به خبرگزاری رویترز گفت پس از حمله هوایی سنگین اسرائیل به بیروت، ارتباط با صفیالدین از روز جمعه ۱۳ مهر قطع شده است.
روز یکشنبه ۱۵ مهر، عباس گلرو، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در واکنش به گزارشها از حضور قاآنی در محل حمله اسرائیل در بیروت، آن را شایعه خواند و گفت: «این گزارشها مربوط به جنگ فضای مجازی است.»
او با بیان این که قاآنی در سلامت کامل است، افزود: «امیدواریم سپاه پاسداران در این زمینه بیانیه بدهد.»
غیبت دوم- روز یکشنبه ۱۵ مهر، مراسمی برای اعطای «نشان فتح» از سوی خامنهای به امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران ترتیب داده شد.
تصاویر این مراسم نشان دادند بر خلاف معمول، با وجود حضور چهرههایی مثل فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش در چنین مراسمی، باز هم خبری از قاآنی نبود.
همزمان یک منبع آگاه به ایراناینترنشنال گفت اعضای خانواده قاآنی نیز از سرنوشت و وضعیت او بیخبر و درباره آن نگران هستند.
خبرگزاری رویترز هم به نقل از دو منبع آگاه در جمهوری اسلامی گزارش داد قاآنی، پس از کشته شدن نصرالله به لبنان سفر کرد و از زمان حملات اخیر اسرائیل به جنوب بیروت خبری از او نیست.
بر پایه این گزارش، قاآنی هنگام حمله اسرائیل در جنوب بیروت حضور داشته اما در حال ملاقات با صفیالدین نبوده است.
محمود قماطی، عضو شورای سیاسی حزبالله لبنان، در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت قاآنی گفت: «هیچ اطلاعی ندارم.»
او افزود: «ما نیز در جستوجوی حقیقت درباره این موضوع هستیم.»
وبسایت تابناک، منتسب به محسن رضایی، فرمانده کل سابق سپاه پاسداران، در مطلبی با انتقاد از نحوه اطلاعرسانی درباره سلامت قاآنی نوشت اگر او سالم است، فیلمی از او منتشر شود.
در خبری دیگر که طی حدود ۱۱ روز غیبت قاآنی از او وجود دارد، مجری مراسمی با عنوان «اجلاس بینالمللی همبستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی»، یک پیام منتسب به او را از روی یادداشتی میخواند.
در این اعلام از روی یادداشت گفته میشود که قاآنی به تکتک افراد حاضر سلام میرساند و متاسف است از این که به دلیل ضرورت شرکت در جلسهای مهم، نتوانسته در این اجلاس شرکت کند.
قاآنی کیست؟
اسماعیل قاآنی اکبرنژاد، سالها معاون قاسم سلیمانی در نیروی قدس سپاه پاسداران بود. فرماندهی که در مشهد به دنیا آمد و اواخر سال ۱۳۵۸،زمانی که ۲۰ سال داشت، به عضویت این نیروی نظامی درآمد.
او مدت کوتاهی پس از حضور در سپاه پاسداران، در اوایل سال ۱۳۵۹، به تهران آمد و در پادگان سعدآباد که نام کنونیاش «پادگان امام علی» است، آموزش نظامی دید.
محمدمهدی خادمالشریعه، موسس «تیپ ۲۱ امام رضا» و ولیالله چراغچی، جانشین فرمانده همین تیپ، در این آموزشهای نظامی همدوره قاآنی بودند.
او پس از پایان آموزشها، به مشهد بازگشت و در یکی از مراکز آموزش سپاه پاسداران بهعنوان «نیروی کادری» مشغول به کار شد.
قاآنی اواسط سال ۱۳۵۹، در پی بروز برخی ناآرامیها و درگیریها در استان کردستان، به این منطقه اعزام شد.
او در سال ۱۳۶۱ با سلیمانی آشنا شد و همین آشنایی به آغاز همکاری مشترک با او در نیروی قدس سپاه پاسداران منجر شد.
قاآنی پیش از این که معاون سلیمانی در نیروی قدس شود، مدتی معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه پاسداران بود.
سابقه اطلاعرسانی در وقایع مشابه
مقامات جمهوری اسلامی هر چند مرگ قاآنی را تکذیب میکنند اما هیچکدام از آنها تاکنون حضور او را در بیروت تکذیب نکردهاند.
تجربههای قبلی در وقایع مشابه مثل هدف قرار گرفتن حسن نصرالله، سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، حسین امیرعبداللهیان و همراهانشان یا اطلاعرسانی درباره هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی نشان میدهند جمهوری اسلامی سابقه طولانی در تکذیب و به انحراف کشاندن موضوع در این دست اطلاعرسانیها دارد.
حکومت و رسانههایش بنا بر «مصلحت» یا برای خرید زمان، ممکن است واقعیت را برای مدتی تکذیب کنند یا وارونه جلوه دهند.
محمدحسین زارعزاده، رییس بسیج جامعه پزشکی، از حضور مشاوران بسیجی برای شناسایی زوجینی خبر داد که قصد سقط جنین در بیمارستانها و مطبها دارند. او گفت که مشاوران بسیج تاکنون در ۹۰ درصد موارد مراجعه موفق بوده و توانستهاند از سقط بیش از شش هزار جنین جلوگیری کنند.
زارعزاده روز پنجشنبه ۱۹ مهر در گفتوگو با اعتماد آنلاین با اشاره به اینکه در ایران راههای سقط جنین سهل و آسان است، گفت بسیج از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواسته است توزیع داروهای سقط جنین را در داروخانهها محدود کنند.
تلاش برای افزایش جمعیت
قانون جوانی جمعیت با توصیهها و تاکیدات خامنهای، روز ۲۴ مهر ۱۴۰۰ در مجلس یازدهم تصویب شد و آبان همان سال، ابراهیم رئیسی، رییس دولت سیزدهم، آن را برای اجرا ابلاغ کرد.
در بندهای مختلف این قانون، هر اقدام مغایر با فرزندآوری، لغو و مشمول مجازات شد.
پس از آغاز به کار دولت مسعود پزشکیان، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بهطور مستقیم به وزیر بهداشت دستور داد با انجام اقداماتی مانند «نظارت بر شبکه بهداشت»، موانع افزایش جمعیت را برطرف کند.
خامنهای در دیداری با پزشکیان و کابینه او به محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، دستور داد با توجه به نیاز کشور به جمعیت جوان، شخصا موضوع جوانی جمعیت و برطرف کردن موانع آن را پیگیری کند و با اقدامات لازم از جمله نظارت بر شبکه بهداشت، جلوی موانع افزایش جمعیت را بگیرد.
رفع محدودیتهایی که اعمال نمیشد
به گفته زارعزاده، پای سازمان بسیج از نخستین روزهای دولت رئیسی به مساله فرزندآوری در کشور گشوده شد و این سازمان در سالهای گذشته تلاش کرد تا از سقط جنین در کشور جلوگیری کرده و به تسهیل فرزندآوری کمک کند.
یکی از این اقدامات راهاندازی مراکز «نفس» برای جلوگیری از «قتل نفس و سقط جنین» بود.
صابر جباری، مسئول دبیرخانه قرارگاه جوانی جمعیت وزارت بهداشت، روز چهارشنبه از لغو محدودیت بارداری در سن زیر ۱۸ سال خبر داد و گفت: «گزارههای غلط و نادرستی در زمینه ازدواج، باروری و بارداری در شبکه بهداشت کشور از جمله رفع محدودیت بارداری در سن زیر ۱۸ و بالای ۳۵ سال و حرمت سقط جنین قبل از دمیده شدن روح، تبیین و اصلاح شده است.»
همزمان علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، با تایید این که محدودیت سنی برای بارداری برداشته شده، گفت که سنین ۱۵ تا ۴۹ سال برای بارداری مناسب اعلام میشود.
سقط جنین در ایران
جباری در اردیبهشت سال جاری از راهاندازی کارگروه «پیشگیری و مقابله با سقط عمدی جنین» برای اولین بار در کشور خبر داده و گفته بود این کارگروه جزو برنامههای وزارت بهداشت پس از ابلاغ قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» بوده است.
او به تازگی در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد روزانه حداقل یک هزار (سالانه ۳۶۰ هزار) جنین در ایران سقط میشوند.
این آمار رسمی نیست و برخی مسئولان آمار واقعی را بالاتر و میلیونی میدانند.
زارعزاده با اشاره به اینکه یکی از دلایل عمده سقط جنین در کشور، مشکلات اقتصادی و فرهنگی است، درصد بارداریهای ناخواسته منجر به سقط جنین در دوران عقد را قابل توجه اعلام کرد و از تماس مراکز نفس با خیرین، برای تامین جهیزیه این افراد خبر داد.
با وجود افزایش سه برابری بودجه سازمان صداوسیما در سال ۱۴۰۳، جدیدترین افکارسنجی ایسپا نشان میدهد تنها ۱۲/۵ درصد شرکت کنندگان اخبار و ۱۱/۵ درصد شرکت کنندگان، فیلم و سریال را از صداوسیما تماشا میکنند. در گزارش سال ۱۳۹۶ همین مرکز بیش از ۵۱ درصد مردم به صداوسیما اعتماد داشتند.
ایسپا، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، به تازگی نتایج یک نظرسنجی مربوط به اردیبهشت ۱۴۰۳ را منتشر کرد.
نتایج این طرح که با عنوان «نظرسنجی وضعیت اجتماعی-فرهنگی دانشجویان دانشگاههای دولتی» انجام شده است، نشان میدهد تنها ۱۱/۵ درصد شرکت کنندگان، فیلم و سریال را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی تماشا میکنند.
۳۹/۴ درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی گفتند فیلم و سریال را از سایتهای اینترنتی دانلود میکنند، ۱۸/۷ درصد از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی استفاده میکنند، ۱۱/۶ درصد از پلتفرمهای خارجی فیلم و سریال تماشا میکنند و ۱۰/۱ درصد هم ماهواره تماشا میکنند.
در زمینه پیگیری اخبار، یافتههای این افکار سنجی نشان میدهد سایت و خبرگزاریهای داخلی با ۲۵/۲ درصد، رتبه اول منبع اخبار شرکت کنندگان بوده، سایت و خبرگزاریهای خارجی با ۲۰/۴ درصد در رتبه دوم قرار دارند و صداوسیما با ۱۲/۵ درصد در رتبه سوم قرار گرفته است.
بر پایه این گزارش، ۸/۱ درصد شرکت کنندگان اخبار خود را از شبکههای ماهوارهای دریافت میکنند.
رسانههای اجتماعی و شهروندان در ایران
یافتههای این افکار سنجی که با همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی وزرات علوم، تحقیقات و فناوری انجام شده است نشان میدهد در زمینه استفاده از پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، ۸۹/۵ درصد شرکتکنندگان از تلگرام، ۸۵/۷ درصد از اینستاگرام، ۶۶/۷ درصد از واتساپ و ۵۰/۴ درصد از یوتیوب استفاده میکنند.
پیامرسانها و شبکههای اجتماعی بومی مثل ایتا ۳۸/۴ درصد، روبیکا ۲۹/۶ درصد و بله ۲۰/۸ درصد استفاده داشتهاند.
همچنین ۲۳/۵ درصد شرکت کنندگان اعلام کردند از ایکس (توییتر سابق) استفاده میکنند.
در این نظرسنجی دو هزار و ۲۵۰ دانشجوی دانشگاههای دولتی کشور شرکت کردند.
ایسپا، آبان ماه ۱۴۰۲ نتایج نظرسنجی خود را منتشر کرد که نشان میداد در آبان ۱۴۰۲، تنها ۳۷/۹ درصد مردم در ایران اخبار را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی دنبال میکردند.
بر پایه این نظرسنجی که پنج هزار و ۸۶ نفر در آن شرکت داشتند، ۳۱ درصد مردم در ایران اخبار را از شبکههای اجتماعی و ۹ درصد هم از ماهواره دنبال میکردند.
این مرکز در سال ۱۳۹۶ گفته بود ۵۱/۵ درصد مردم به صدا و سیما اعتماد دارند و تنها ۱۲ درصد، اخبار را از شبکههای اجتماعی دنبال میکنند.
بحران مرجعیت صداوسیمای جمهوری اسلامی سالهاست مورد توجه قرار گرفته است.
افزایش دسترسی به شبکههای اجتماعی از جمله مهمترین عوامل کاهش مقبولیت صدا و سیما در بین شهروندان است.
همانطور که مقایسه نتایج طرحهای افکار سنجی این مرکز دولتی نشان میدهد، در کنار کاهش قابل توجه اعتماد شهروندان به صدا و سیما، سهم استفاده شهروندان از شبکههای اجتماعی به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، وریشه مرادی (جوانا سنه)، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، از صبح پنجشنبه ۱۹ مهر ماه در اعتراض به بلاتکلیفی و محرومیتهای ایجاد شده برای او و افزایش میزان صدور و اجرای احکام اعدام برای زندانیان در ایران، دست به اعتصاب غذای نامحدود زد.
طبق اطلاعات رسیده، این زندانی سیاسی اعتصاب غذای خود را همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام آغاز کرده و اعلام کرده که اعتصاب غذایش از لحاظ زمانی نامحدود خواهد بود.
مرادی دلایل اعتصاب خود را اعتراض به اعدامهای اجرا شده در ماههای گذشته، صدور احکام ناعادلانه اعدام اخیر برای زندانیان سیاسی و اعتراض به بلاتکلیفی و محرومیتهای ایجاد شده برای خود در زندان اوین عنوان کرده است.
مرادی از اردیبهشت امسال با دستور قاضی صلواتی از حق تماس و ملاقات با خانواده و وکیلهای خود محروم شد.
حق تماس او از چندی پیش برقرار شده اما همچنان از حق ملاقات با خانواده و وکلای خود محروم است.
او که از حدود ۱۵ ماه پیش به صورت بلاتکلیف در اوین زندانی است، با اتهامات «بغی و عضویت در یکی از گروههای اپوزیسیون مخالف نظام» مواجه است که میتواند به صدور حکم سنگینی نظیر اعدام بینجامد.
خبرگزاری هرانا در گزارشی به مناسبت روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام نوشت که در بازه زمانی ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ تا هشت اکتبر ۲۰۲۴، دستکم ۸۱۱ نفر در ایران اعدام شدند.
طبق این گزارش، طی این مدت ۱۸۶ نفر به اعدام محکوم شدند و ۵۹ حکم اعدام نیز از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است.
محاکمه با اتهامات سنگین
جلسه نخست دادگاه رسیدگی به اتهامات مرادی روز ۲۷ خرداد امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شد.
جلسه دوم محاکمه او بارها به بهانههای مختلف از سوی قاضی صلواتی لغو شد و نهایتا در روز ۱۴ مهر امسال برگزار شد.
خبرگزاری هرانا همان روز در گزارشی نوشت که قاضی صلواتی در اقدامی که نقض حقوق متهمین ارزیابی میشود، به هیچ یک از وکلای مرادی، اجازه دفاع از موکل خود را نداد.
طبق این گزارش، مرادی نیز با دستور قاضی صلواتی به صورت شفاهی اجازه دفاع پیدا نکرد و دفاعیات خود را به صورت کتبی به دادگاه ارایه کرد.
مرادی در مرداد امسال متن دفاعیه خود را همراه با نامهای خطاب به افکار عمومی نوشت و از مردم خواسته او و فعالیتهایش را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
او در بخشی از این نامه با بیان اینکه «داعش سرمان را میبرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار میکشد»، نوشت: «هیچ دانش سیاسی-حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.»
بسیاری از زندانیان در ایران به ناچار از اعتصاب غذا به عنوان آخرین راه برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند و جان خود را به خطر میاندازند.
آنها اغلب در اعتراض به رسیدگی نشدن به پروندهشان، مراعات نشدن حقوقشان به عنوان زندانی یا بازداشت ماندن و بلاتکلیفیهای بلندمدت در زندان، اعتصاب میکنند.
در دهههای اخیر زندانیان سیاسی زیادی به دلیل اعتصاب غذای اعتراضیشان در زندان دچار بیماریهای مختلف و آسیبهای جدی شدند و برخی نیز جان خود را از دست دادند.
بازداشت و شکنجه
این زندانی سیاسی دهم مرداد ۱۴۰۲ همراه با ضرب و جرح شدید در حوالی سنندج بازداشت شد.
پس از آن در تاریخ ۱۷ آبان، رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در گزارشی از بازداشت مرادی و دو شهروند کُرد دیگر به نامهای پخشان عزیزی و سیروان محمدرضایی خبر دادند و آنها را عضو «پژاک» (حزب حیات آزاد کردستان) معرفی کردند.
روز چهارم مهر، حزب حیات آزاد کردستان، مرادی را «عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان» معرفی کرد و با انتشار بیانیهای خطاب به افکار عمومی و سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر اعلام کرد او برای «انجام فعالیتهای سیاسی و سازماندهی زنان در کردستان» حضور داشته است.
گزارشهای رسیده به ایراناینترنشنال در بهمن سال گذشته از شکنجه مرادی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات حکایت داشت.
جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن همواره فعالان مدنی، کارگری و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
از آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از شهریور ۱۴۰۱ تاکنون، سرکوب فعالان مدنی، سیاسی و معترضان، از سوی حکومت شدت گرفته و همچنان ادامه دارد.
پنجشنبه ۱۹ مهر امسال برابر با ۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام است. این مناسبت در سال ۲۰۰۳ میلادی از سوی دهها سازمان مدافع حقوق بشر در سراسر جهان نامگذاری شد. خبرگزاری هرانا در گزارشی به مناسبت این روز نوشت که طی یک سال گذشته دستکم ۸۱۱ نفر در ایران اعدام شدند.
بر اساس گزارش سازمانهای حقوق بشری، روز پنجشنبه و همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، دو زندانی با اتهامات مرتبط با «مواد مخدر» در زندان ارومیه اعدام شدند.
هویت یکی از این دو از سوی منابع حقوق بشری، برهان انصاری، اهل ارومیه احراز شده است.
هرانا در گزارشی دیگر از اعدام هفت زندانی در روز ۱۸ مهر ماه در زندان قزلحصار خبر داد.
احمد نارویی، محمد نارویی و کامران سقایی با اتهامات مرتبط با «مواد مخدر»، دو زندانی به اتهام قتل که هویت یکی از آنها آرمان هدایتی احراز شده و دو زندانی تبعه کشور افغانستان به اتهام «تجاوز به عنف»، اعدامشدگان این روز بودند.
سازمان حقوق بشری حالوش که اخبار سیستان و بلوچستان را گزارش میدهد نیز گزارش داد طی این روز حکم یک زندانی «کودک-مجرم» که پیشتر بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، در زندان زاهدان به اجرا درآمد.
بر اساس این گزارش، مهدی براهویی در سال ۱۳۹۸، در حالی که ۱۷ سال داشت به اتهام قتل در یک نزاع دستهجمعی در شهر خاش بازداشت و مدتی بعد به اعدام محکوم شد.
همزمان، طبق گزارش سایت هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جمهوری اسلامی در بازه زمانی ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ تا هشت اکتبر ۲۰۲۴، حداقل ۸۱۱ نفر را در نقاط مختلف ایران به شیوه حلقآویز اعدام کرده است.
این رقم در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته، حدود ۲۳/۰۶ درصد افزایش داشته است.
از این تعداد چهار نفر در ملاء عام اعدام شدند و از میان قربانیانی که هویتشان احراز شده، جنسیت ۲۳ تن زن بوده و چهار تن دیگر در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشتهاند و «کودک-مجرم» بودهاند.
هرانا با بیان این که در این بازه زمانی، ۷۲۱ گزارش را در رابطه با اعدام ثبت کرده، نوشت که طی این مدت ۱۸۶ نفر به اعدام محکوم شدند و ۵۹ حکم اعدام نیز از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است.
بنا بر این گزارش، اجرای حکم اعدام در مدت زمان مورد بررسی نسبت به مدت مشابه در سال قبل دستکم ۲۳/۰۶ درصد، صدور احکام اعدام ۱۳/۴۱ درصد و اعدام زنان نیز ۳۵/۲۹ درصد افزایش داشته است.
۱۷ مهر ماه، در آستانه با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، «سازمان حقوق بشر ایران» و «کارزار جهانی نه به اعدام در ایران» با مشارکت سازمانها و کنشگران حقوق بشری، مدنی و سیاسی، در حمایت از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، به مدت ۲۴ ساعت بدون وقفه به موضوع اعدام در ایران پرداختند.
در این ۲۴ ساعت بسیاری از چهرههای شناخته شده ایرانی و بینالمللی در این برنامه حضور یافتند و بهطور مستقیم با اعتراضات ایرانیان در جایجای جهان همراه شدند.
اتهامات اعدامشدگان و محل اجرای احکام اعدام
بر اساس اطلاعات گردآوری شده هرانا، ۵۵/۴۹ درصد اعدامشدگان به اتهام جرایم مربوط به «مواد مخدر» و ۳۵/۵۱ درصد به اتهام «قتل» در ایران اعدام شدند.
همچنین ۲/۳۴ درصد اعدامها به اتهام «تجاوز»، ۲/۳۴ درصد با اتهامات نامعلوم، ۱/۲۳ درصد با اتهام امنیتی (جاسوسی، ترور، بمبگذاری)، ۱/۱۱ درصد به اتهام «محاربه» (غیر سیاسی)، ۰/۸۶ درصد با اتهام «محاربه» و «بغی» (سیاسی و امنیتی)، ۰/۶۲ درصد به اتهام «سرقت مسلحانه» و ۰/۴۹ درصد به اتهام «فساد فیالارض» بودهاند.
هرانا در گزارش خود نوشت صدور و اجرای حکم اعدام شهروندان در ایران در حالی رخ میدهد که بسیاری از متهمان از دسترسی به روند عادلانه دادرسی محروماند.
بیشترین اعدامهای انجام شده در استان البرز با سه زندان پرجمعیت و مهم کشور (با ۲۱/۷۰ درصد) بوده است و پس از آن استان فارس با ۹/۸۶ درصد و استان اصفهان با ۶/۷۸ درصد، بیشترین اعدام را داشتهاند.
همچنین زندان قزلحصار کرج با ۱۳۹ اعدام، زندان عادلآباد شیراز با ۷۹ اعدام و زندان دستگرد اصفهان با ۴۸ اعدام، در رتبههای اول تا سوم زندانهایی قرار دارند که اجرای احکام اعدام در آنها انجام شده است.
رکورد یک دهه اعدام در ایران شکسته شد
مجموعه فعالان حقوق بشر و مرکز عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران، با انتشار بیانیهای مشترک افزایش نگرانکننده اعدامها در ایران را محکوم کردند.
این سازمانها مجازات اعدام را نقض حق حیات و نشانهای از فساد قضایی در ایران دانسته و خواستار توقف فوری آن شدند.
آنها از جامعه بینالمللی نیز درخواست کردند جمهوری اسلامی را برای توقف اعدامها و اصلاحات قضایی پاسخگو کند.
امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به آمار اعدامهای انجام شده یادآور شدند که امسال بالاترین تعداد اعدام زنان در دهه گذشته ثبت شده و ۲۳ زن اعدام شدهاند.
ایراناینترنشنال روز ۱۶ مهر در گزارشی با استناد به گزارشهای منابع حقوق بشری نوشت از روز دوشنبه ۹ مهر تا یکشنبه ۱۵ مهر، دستکم ۴۳ زندانی در زندانهای ایران اعدام شدند.
در این گزارش آمده است جمهوری اسلامی در هفت روز، هر روز دستکم شش نفر و هر چهار ساعت حداقل یک نفر را اعدام کرده است.
سازمان عفو بینالملل در آخرین گزارش سالانه خود با اشاره به افزایش چشمگیر اعدام در ایران نوشت نزدیک به ۷۵ درصد از کل اعدامهای ثبتشده در سال ۲۰۲۳ در جهان، در ایران انجام شده است.
طبق این گزارش، جمهوری اسلامی بعد از خیزش «زن، زندگی، آزادی»، استفاده از مجازات اعدام را برای القای وحشت در میان مردم و تشدید کنترل خود بر قدرت افزایش داده است.