دو سال از قتل حکومتی مهساژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد و آغاز خیزش «زن، زندگی، آزادی» گذشت.
جمهوری اسلامی در این مدت زندانیان سیاسی بسیاری را به دار آویخت. بسیاری از مدافعان حقوق بشر این اعدامها را اقدام تنبیهی و انتقام جمهوری اسلامی از مردم معترض به سیاستهایش میدانند.
پس از انتشار خبر جان باختن مهساژینای ۲۲ ساله، دختر کرد ایرانی و خاکسپاری او در آرامستان آیچی سقز، بزرگترین خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی که از آن با عناوین مختلفی مانند «خیزش مهسا»، «اعتراضات سراسری ۱۴۰۱»، «انقلاب ژینا» و «خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی» یاد میشود، رقم خورد.
طبق آمار سازمانهای حقوق بشری، جمهوری اسلامی در رابطه با این خیزش مردمی بیش از ۵۵۰ معترض را کشت، بینایی صدها نفر را گرفت و دستکم ۱۰ نفر را اعدام کرد.
قتلهای حکومتی به اینجا ختم نشد و دهها زندانی سیاسی دیگر با اتهامهای مختلف به سرعت به دار آویخته شدند و برای شماری دیگر نیز حکم اعدام صادر شد.
نگاهی به لیست افراد اعدامشده نشان داد که جمهوری اسلامی از به دار آویختن زندانیان سیاسی-عقیدتی و معترضان بازداشتشده به عنوان ابزاری برای ایجاد جو ترس، سرکوب مخالفان سیاسی و انتقام از مردم معترض به سیاستهایش استفاده کرده است.
اعدام معترضان در سال ۱۴۰۱
جمهوری اسلامی پس از شکلگیری خیزش «زن، زندگی، آزادی» هزاران نفر را در ایران بازداشت و زندانی کردند.
از میان آنها دهها نفر در روندی بسیار بافاصله از اصول عادلانه قضایی و با اتهامهایی همچون «محاربه»، «افساد فیالارض»، «بغی» و «قتل ماموران امنیتی» که میتوانست حکم اعدام برایشان به دنبال داشته باشد، مواجه شدند.
دستکم ۱۰ نفر از این افراد از جمله محمدمهدی کرمی، محمد حسینی، محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، مجید کاظمی، سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی، میلاد زهرهوند، محمد قبادلو و رضا رسایی، از هفدهم آذر ۱۴۰۱ تا شانزدهم مرداد ۱۴۰۳ اعدام شدند.
پرونده دهها تن دیگر از بازداشتشدگان این اعتراضها همچنان با اتهامهای سنگین، واهی و بیاساس در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در دست بررسی است.
با توجه به روند دادرسی ناعادلانه این افراد و سیاست انتقامگیری جمهوری اسلامی از مردم معترض، آنها همچنان در خطر اعدام هستند.
حکومت در ماههای گذشته علاوه بر حکم اعدام برای مردان بازداشتشده در خیزش انقلابی، پس از ۱۵ سال برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی، دو زن سیاسی هم حکم اعدام صادر کرد.
وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری، دو شهروند معترض و زندانی سیاسی دیگر نیز در خطر صدور احکام سنگین نظیر اعدام هستند.
از زمان آغاز خیزش انقلابی مهسا دستکم ۱۰ نفر از بازداشتشدگان اعدام شدهاند
اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی
در شش ماهه دوم سال ۱۴۰۱ که با خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی همراه شد، علاوه بر اعدامشدگان اعتراضها، حکم اعدام شمار بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی پس از سالها تحمل حبس به اجرا درآمد.
حسین اردوخانزاده، شاهین ایمانی محمودآباد، میلاد اشرفی آتباتان و منوچهر شهبندی بجندی، حسن عبیات، محیالدین ابراهیمی، علیرضا اکبری، سرکوت احمدی، راشد بلوچ و اسحاق آسکانی، شماری از آنها هستند.
اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۴۰۲ نیز همزمان با ادامه خیزش سراسری ادامه یافت و زندانیان سیاسی و عقیدتی بسیاری در این مدت به دار آویخته شدند.
حبیب اسیود، صدرالله فاضلیزارع، یوسف مهراد، هیمن مصطفایی، محمد رامز رشیدی، سید نعیم هاشمی قتالی، گداعلی (هرمز) صابرمطلق، وفا هناره، آرام عمری، رحمان پرهازو، نسیم نمازی، پژمان فاتحی، محسن مظلوم، محمد فرامرزی، وفا آذربار، میثم چندانی، محمدکریم بارکزایی اکسون، محمد براهویی انجمنی، ادریس بیلرانی، هانی آلبوشهبازی، غلامرسول حیدری، کامران رضایی، محسن سراوانی و یک زندانی با نام کوچک «سعید» شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند که در این بازه زمانی با حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدند.
علاوه بر این افراد، قاسم آبسته، فرهاد سلیمی، داوود عبداللهی و ایوب کریمی، چهار تن از هفت زندانی عقیدتی کرد اهل سنت پس از حدود ۱۵ سال حبس، در بازه زمانی چهاردهم آبان ۱۴۰۲ تا سوم بهمن ۱۴۰۲ در یک پرونده مشترک به دار آویخته شدند.
با وجود فشارهای گسترده نهادهای بینالمللی حقوق بشری و کشورهای مختلف در مخالفت با گسترش اعدامها در ایران، جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۳ همچنان به اعدام شهروندان با اتهامهای مختلف، از جمله زندانیان سیاسی و عقیدتی، ادامه داد.
انور خضری، خسرو بشارت و کامران شیخه، زندانیان عقیدتی اهل سنت در اردیبهشت و مرداد ۱۴۰۳ اعدام شدند. سازمان عفو بینالملل اعدام آنها و چهار فرد دیگر در این پرونده را که در سال ۱۴۰۲ به دار آویخته شدند ، «خودسرانه و شوکهکننده» خواند.
ادریس جمشیدزهی و دانیال کاظمینژاد هم در تیر ماه امسال، در ارتباط با پروندههایی جداگانه به دار آویخته شدند.
خطر افزایش اعدامها
جمهوری اسلامی با وجود مخالفتهای فراوان داخلی و بینالمللی بالاترین نرخ اعدام را نسبت به جمعیت در جهان دارد و نامش در ۴۶ سال گذشته هموراه با اعدام گره خورده است.
با گذشت دو سال از آغاز خیزش «زن، زندگی، آزادی» همچنان شماری از معترضان بازداشتشده و دهها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر در زندانهای سراسر ایران با اعدام مواجه هستند و خطر اجرای حکم آنها وجود دارد.
پروندههای شماری از معترضان بازداشتشده و زندانیان سیاسی و عقیدتی نیز همچنان بدون دادرسی منصفانه در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در دست بررسی است.
با در نظر گرفتن اتهامهای سنگین «محاربه»، «افساد فیالارض» و «بغی» که به این زندانیان نسبت داده شده، بیم صدور حکم اعدام برای آنها و در خطر بودن جانشان وجود دارد.
اجرای احکام اعدام زندانیان جرایم عمومی نیز به شکل کمسابقهای در دو سال اخیر افزایش داشته است.
بسیاری از فعالان حقوق بشر از این موضوع به عنوان تلاش جمهوری اسلامی برای سرکوب هرچه بیشتر مردم معترض و ایجاد جو ترس در جامعه برای جلوگیری از ایجاد موج تازه اعتراض در ایران یاد میکنند.
سازمان عفو بینالملل در آخرین گزارش سالانه خود با اشاره به افزایش چشمگیر اعدام در ایران نوشت که نزدیک به ۷۵ درصد از کل اعدامهای ثبتشده در سال ۲۰۲۳ در جهان، در ایران انجام شده است.
طبق این گزارش، جمهوری اسلامی بعد از خیزش «زن، زندگی، آزادی» استفاده از مجازات اعدام را برای القای وحشت در میان مردم و تشدید کنترل خود بر قدرت افزایش داد.
کارزار «نه به اعدام»
در ماههای گذشته تلاشهای بسیاری از سوی فعالان حقوق بشر و زندانیان سیاسی برای توقف اعدامها در ایران صورت گرفت.
کارزار اعتصاب غذای زندانیان سیاسی با عنوان «سهشنبههای نه به اعدام» از بهمن ۱۴۰۲ با خواست توقف اعدامها به راه افتاد و اکنون زندانیان سیاسی در بیش از ۲۰ زندان کشور به آن پیوستهاند.
زنان زندانی سیاسی در اوین نیز در ماههای گذشته بارها در اعتراض به اعدامها، اعتراض، تحصن و اعتصاب کردند.
دستکم ۱۷ تن از این زندانیان در پی هجوم روز ۱۶ مرداد مامور حفاظت زندان اوین به آنها مجروح شدند یا از حال رفتند.
۱۵ نفر از این زنان هم طی هفتههای گذشته به دلیل اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام از برقراری تماس و ملاقات با خانواده محروم شدهاند.
در این میان، زندانیان سیاسی و عقیدتی بسیاری با نوشتن نامهها و امضای بیانیههای اعتراضی از زندانهای سراسر کشور، خواستار توقف اعدامها در ایران شدند و بر ضرورت مخالفت با اعدام و فراگیر شدن شعار «نه به اعدام» تاکید کردند.
حسین سیمایی صراف، وزیر علوم درباره بازگشت اساتید و دانشجویان اخراج شده، ضمن «هیجانی» خواندن دانشجویان گفت: «تصور نشود هر تصمیمی که گرفته شده حذف یا تایید میشود، از نتایج بیخبر هستیم، اما به علت برخی اقدامات در این زمینه رییسجمهور دستور بازبینی پروندهها را صادر کرده است.»
علیرضا سلیمی، سخنگوی هیات رییسه مجلس گفت که جمهوری اسلامی «به هیچ کشوری موشک بالستیک نداده و نخواهد داد.»
او این سخنان را در واکنش به تحریمهای جدید کشورهای غربی به دلیل ارسال موشک بالستیک از سوی ایران به روسیه بیان کرد.
آرش بیداللهخانی، استاد پیشین دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، شنبه ۲۴ شهریور در گفتوگو با انتخاب گفت ۲۵ استاد این دانشگاه اخراج شدهاند.
بیداللهخانی که در شهریور ۱۴۰۲ به اتهام «ضدیت با نظام» و حمایت از اعتراضات سراسری اخراج شد و اکنون استاد پژوهشی دانشگاه منچستر است، گفت پس از او دو استاد دیگر به نامهای شیرزاد آزاد و محسن خلیلی نیز از دانشگاه فردوسی اخراج شدند و یک ماه بعد این دانشگاه سه نفر دیگر را به عنوان استاد جذب کرد.
بیداللهخانی گفت یکی از سه استاد جذب شده فارغالتحصیل دانشگاه امام صادق بود و یکی دیگر هم «آقازاده و بورسیهای» بود و تلاش میکرد از گروه معارف اسلامی به گروه علوم سیاسی بیاید و با توصیه معاون وزیر این کار برای او انجام شد.
بلومبرگ گزارش داد که آمریکا و بریتانیا بهطور فزایندهای نگرانند که روسیه در ازای دریافت موشکهای بالستیک از جمهوری اسلامی، اطلاعات و فنآوریهای محرمانهای را با تهران به اشتراک میگذارد که ممکن است جمهوری اسلامی را به ساخت تسلیحات هستهای نزدیکتر کند.
بلومبرگ شنبه ۲۴ شهریور به نقل از مقامهای غربی گزارش داد روسیه در ماههای اخیر همکاری خود با جمهوری اسلامی را در ارتباط با دستیابی به تسلیحات هستهای افزایش داده است.
طبق گزارش بلومبرگ، همزمان با سفر نخستوزیر بریتانیا به آمریکا، مقامهای دو کشور در هفته جاری در واشینگتن این تحولات را مورد بررسی قرار دادند و آن را نگرانکننده و نشانگر افزایش روابط نظامی تهران و مسکو دانستند.
وزارت خارجه روسیه، نمایندگی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت ملی آمریکا، به درخواست بلومبرگ برای اظهارنظر درباره این گزارش پاسخی ندادهاند.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، هفته گذشته در نشستی خبری در لندن با اشاره به تبادل فنآوری هستهای بین ایران و روسیه گفت مسکو محمولهای از موشکهای بالستیک فتح-۲۶۰ ایران را دریافت کرده است.
وزیران خارجه گروه ۷ نیز شنبه ۲۴ شهریور در بیانیهای اقدام جمهوری اسلامی در ارسال موشکهای بالستیک به روسیه را به شدت محکوم کردند.
در بیانیه وزیران خارجه گروه ۷ آمده است: «جمهوری اسلامی باید فورا تمام حمایتهای خود از جنگ غیرقانونی روسیه علیه اوکراین و انتقال موشکهای بالستیک را متوقف کند.»
وزیران امور خارجه گروه ۷ هشدار دادند انتقال موشک، پهپاد و سایر فنآوریهای نظامی از ایران به روسیه «تهدیدی مستقیم برای مردم اوکراین» است و امنیت اروپا و جامعه بینالمللی را به مخاطره میاندازد.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نیز در ایکس اقدام جمهوری اسلامی در ارائه موشک بالستیک به روسیه را «با شدیدترین لحن ممکن» محکوم کرد و گفت حکومت ایران باید فورا هرگونه حمایت از روسیه را در جنگ غیرقابل پذیرش علیه اوکراین، متوقف کند.
در مقابل، روسیه کشورهای غربی را به دخالت در روابط ایران و روسیه متهم کرده است. سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، شنبه گفت که مسکو از آمریکا میخواهد که در همکاریهای فنی-نظامی بین روسیه و جمهوری اسلامی دخالت نکند.
ریابکوف گفت: همکاریهای دو کشور هیچیک از تعهدات بینالمللی را نقض نمیکند و تاثیر منفی بر امنیت هیچ کشوری نمیگذارد.
احتمال تغییر در دکترین هستهای جمهوری اسلامی
گزارش بلومبرگ درباره ارائه اطلاعات محرمانه هستهای از سوی روسیه به جمهوری اسلامی در حالی منتشر شده که پیشتر کمال خرازی، مشاور امور بینالملل رهبر جمهوری اسلامی، با تکرار مواضع اخیر خود در گفتوگو با شبکه الجزیره در خصوص برنامه هستهای حکومت ایران اعلام کرد در صورت تهدیدات «دشمن»، تهران چارهای جز تغییر «دکترین هستهای» خود نخواهد داشت.
او روز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت در جریان سخنرانی در همایش گفتوگوهای ایرانی-عربی در تهران گفت: «ما که دارای سلاح هستهای نیستیم و فتوای رهبری در این خصوص هست. ولی اگر دشمن شما را تهدید کند، باید چه کار کنیم؟ ناچار میشوید در دکترین خود تغییر ایجاد کنید.»
خرازی پیش از این و در روز ۲۰اردیبهشت در مصاحبه با شبکه خبری الجزیره گفته بود جمهوری اسلامی از «ظرفیت تولید بمب هستهای» برخوردار است.
جمهوری اسلامی که از متحدان اصلی مسکو به شمار میرود، پیشتر پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۱ و شاهد ۱۳۶ را به روسیه ارسال کرده بود تا در جریان عملیات نظامی در اوکراین مورد استفاده قرار گیرند.
روزنامه وال استریت ژورنال روز ۱۶ شهریور گزارش داد با وجود هشدارهای غرب، جمهوری اسلامی محمولهای از موشکهای بالستیک کوتاهبرد را در اختیار روسیه قرار داده است.
به گفته مقامهای غربی، این محموله شامل بیش از ۲۰۰ موشک بالستیک است.
از سوی دیگر، پایگاه خبری بیزنس اینسایدر گزارش داد موشکهای بالستیک کوتاهبردی که جمهوری اسلامی اخیرا در اختیار روسیه قرار داده، به اندازهای که تهران ادعا میکند، دقیق نیستند.
بر اساس این گزارش که روز شنبه ۲۴ شهریور منتشر شد، دقت موشکهای بالستیک ساخت ایران «سوالبرانگیز» است، اما این موضوع بر روی تصمیم روسیه برای استفاده از آنها علیه اوکراین تاثیری نخواهد داشت.
سالگرد کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، فرصتی برای بررسی نتایج و دستاوردهای خیزش «زن، زندگی، آزادی» است. با گذشت دو سال از این رویداد، باید پرسید: ما اکنون در کجا ایستادهایم و خیزش یاد شده به چه تغییرات و تحولات اجتماعی منجر شده است؟
این اعتراضات چرا همچنان نگرانکننده برای حکومت باقی ماندهاند و چرا هرگونه اعتراض کوچک در گوشهای از کشور به عنوان تهدیدی جدی برای بقا و موجودیت نظام تلقی میشود؟
در حالی که حکومت میکوشد پرونده این اعتراضات را ببندد، همچنان موفق به این امر نشده است. با وجود تمامی سرکوبها، کشتارها، و بازداشتها، اعتراضات همچنان ادامه دارد و موج خشم و نارضایتی مردم فروکش نکرده است.
بزرگترین و عمیقترین اعتراض علیه جمهوری اسلامی
خیزش «زن، زندگی، آزادی» بدون تردید بزرگترین و عمیق ترین اعتراض علیه جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته بود. پیش از آن، اعتراضات ۱۳۷۸، ۱۳۸۸، ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ به وقوع پیوسته بودند، اما هیچیک به وسعت و شدت خیزش مهسا نبودند. این اعتراضات نه تنها در تعداد شهرها، بلکه در عمق نفوذ اجتماعی خود تفاوت داشتند و در خیزش مهسا فاصله میان مردم و حکومت به بالاترین حد خود رسید.
این خیزش تأثیرات عمیقی بر جامعه ایران بر جای گذاشت. اولین و شاید مهمترین دستاورد آن، ایجاد یک شکاف بیسابقه بین مردم و حکومت بود. مردم ایران اکنون دو دوره متفاوت را تجربه میکنند: پیش و پس از خیزش زن، زندگی، آزادی. این رویداد برای بسیاری نقطه عطفی در نگرش آنها به حکومت و ضرورت عبور از جمهوری اسلامی شد.
شدیدترین سرکوبهای خیابانی
جمهوری اسلامی، در واکنش به این اعتراضات که بقای خود را در خطر میدید، به یکی از شدیدترین سرکوبهای خیابانی دست زد. گزارشهای حقوق بشری از کشته شدن صدها نفر و بازداشت هزاران نفر دیگر حکایت دارند، اما آمار دقیق همچنان نامشخص است. خشونت سیستماتیک حکومت در سرکوب مخالفان، از خیابانها گرفته تا بازداشتگاهها، به حدی رسید که در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه بوده است.
مقاومت بیشتر در برابر تحمیل حجاب اجباری
یکی از دستاوردهای اصلی خیزش مهسا، افزایش مقاومت زنان در برابر حجاب اجباری بود. این مسئله از زمان شروع اعتراضات به یکی از مطالبات اصلی جامعه تبدیل شد و حکومت با چالشی جدید و گسترده در مواجهه با زنان معترض روبرو شده است. بعد از خیزش مهسا زنان ایران که پوشش اختیاری را مطالبه می کنند دیگر هرگز به وضعیت پیش از خیزش مهسا برنگشتند. مطالبه لغو حجاب اجباری اکنون از مطالبات اصلی جامعه ایران است.
گسترش اعتراضات صنفی و زندگی محور اقشار مختلف
یکی دیگر از نتایج این خیزش، افزایش اعتراضات صنفی و زندگی محور اقشار مختلف بود. معلمان، بازنشستگان، کارگران و اکنون کشاورزان، دامداران و پرستاران نیز به صفوف معترضان پیوستهاند. این گروههای مختلف اکنون به ملت معترضی تبدیل شدهاند که حمایتهای متقابل آنها از یکدیگر نیز قابل مشاهده است.
حکومتی نگرانتر
دو سال پس از شروع خیزش مهسا، حکومت همچنان با نگرانی از احتمال بازگشت اعتراضات خیابانی مواجه است. در سالگرد این خیزش، حکومت دوباره مجبور شده نیروهای امنیتی را به خیابانها بیاورد، مغازهداران را تهدید کند و تعداد دوربینهای امنیتی را افزایش دهد. این پرسش مطرح است: اگر حکومت توانسته به اعتراضات غلبه کند، چرا همچنان تا این حد نگران است؟
واقعیت این است که حکومت از این موضوع که نمیداند کدام تجمعات اعتراضی ممکن است دوباره به اعتراضات سراسری منجر شود، دچار ترس و اضطراب است. این نگرانیها برای حکومت فرساینده بوده و باعث شده تا هر تجمع کوچکی به چشم یک خطر بزرگ نگریسته شود.
کمبود نیروهای سرکوب
یکی از مشکلات حکومت در مقابله با اعتراضات که خیزش زن، زندگی، آزادی آن را برجسته کرد، کمبود نیروی سرکوب حکومت بود. برای نخستین بار در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸، حکومت به دلیل گستردگی اعتراضات با کمبود نیرو مواجه شد و مجبور شد نیروهای ارتش را برای حفاظت از برخی اماکن به کار گیرد. این کمبود نیرو در خیزش مهسا نیز تکرار شد و باعث شد تا فرمانده یگانهای ویژه اعلام کند که باید تعداد نیروهای خود را دو برابر کنن و برای مقابله با اعتراضات در ۴۰۰ نقطه آماده باشند.
نقش ایرانیان خارج از کشور در اصلاح ذهنیت جهانی به ایران
در کنار اعتراضات داخلی، تجمعات ایرانیان خارج از کشور نیز در سالگرد خیزش مهسا بار دیگر توجهها را به خود جلب کرده است. این تجمعات در دو سال گذشته توانست دوگانهای که حکومت میان ایرانیان داخل و خارج کشور ایجاد کرده بود را باطل کند. ایرانیان خارج از کشور ثابت کردند که به اندازه ایرانیان داخل کشور عاشق میهن خود هستند و دلنگران وضعیت کشورشان هستند.
همچنین، این تجمعات تصویر جهانی از ایران و ایرانیان را تغییر داد. جهان، ایرانیانی را دید که با پیشگامی زنان برای حقوق بشر و دموکراسی ایستادهاند. این تجمعات به تغییر دیدگاههای بینالمللی نسبت به ایران کمک کرد و نگاه دنیا به ایرانیان را بهبود بخشید.
برآمدن نسل جدید معترض
اما شاید مهمترین دستاورد خیزش مهسا، برآمدن یک نسل جدید معترض، معروف به دهه هشتادیها بود. این نسل، که بیشتر معترضان را تشکیل میداد، به دلیل خواستههای متفاوت خود از نسلهای پیشین متمایز است. این نسل، برخلاف نسلهای قبلی، دیگر نه به انتخابات جمهوری اسلامی اعتقادی دارد و نه به دعواهای داخلی اصلاحطلبان و اصولگرایان. آنها خواستار عبور از کل نظام هستند و برای یک زندگی معمولی اعتراض میکنند.
این نسل جدید، جسورانهتر از نسلهای قبلی در مقابل حکومت ایستاده است و حاضر به قبول محافظهکاری نسلهای پیشین نیست. شعارهای آنها علیه رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای حاکمیتی، قداستهای کاذب حکومت را در هم شکسته و راهی تازه برای آینده ایران ترسیم کرده است.
خیزش زن، زندگی، آزادی، اگرچه ممکن است در مقاطع زمانی کوتاهمدت فروکش کرده باشد، اما تاثیرات آن در عمق جامعه ایران ماندگار است. این اعتراضات، فاصلهای بیسابقه میان مردم و حکومت ایجاد کرد و نسل جدیدی از معترضان را به میدان آورد. حکومتی که نتوانسته به خواستههای مردم پاسخ دهد، همچنان به سرکوب متوسل میشود، اما تجربه نشان داده که سرکوب به جای کاهش اعتراضات، تنها موجب رادیکالتر شدن آنها شده است.
تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران ادامه دارد و خیزش مهسا نقطهای است که نشان میدهد مسیر تغییر اجتنابناپذیر را نشان می دهد. تغییری برای یک زندگی معمولی. فرصتی که چندین نسل است از ایرانیان و بعد از انقلاب ۱۳۵۷ دریغ شده است.
***
این متن خلاصه مطالب مطرح شده در برنامه سیاست با مراد ویسی است که روزهای شنبه تا چهارشنبه اینجا به اشتراک گذاشته خواهد شد. ویدیوی کامل برنامه سیاست با مراد ویسی را میتوانید اینجا ببینید.