عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: امیدواریم سپاه درباره قاآنی بیانیه بدهد



احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور از رد مرز قطعی حداقل دو میلیون نفر از «اتباع غیرمجاز» در ایران تا پایان سال جاری خبر داد. به گفته رادان، تا کنون بیش از ۵۰۰ هزار نفر بازداشت و رد مرز شدهاند.
فرمانده کل انتظامی کشور با بیان اینکه «اتباع غیرمجاز» به هیچ عنوان اجازه اشتغال نخواهند داشت، بهکارگیری یا اسکان دادن به «مهاجران غیرقانونی» را جرم عنوان کرد و گفت: «هدف ما در سال جاری بازگرداندن و اخراج حداقل دو میلیون اتباع غیرمجاز به کشورهایشان است.»
رادان در این باره گفت: «نمیتوان اجازه داد که عدهای به صورت غیرقانونی به کشور وارد شده و ساکن شوند و مشغول به کار شوند. مردم و صاحبان صنوف بدانند که اشتغال این افراد و اسکان دادن به اتباع غیرمجاز جرم است.»
او با بیان اینکه «با مشاهده عزم ما در این زمینه، تعداد بیشتری از اتباع داوطلبانه برای بازگشت اقدام کردهاند»، گفت: «بالغ بر ۲۵۰ هزار نفر هم خودمعرف شدهاند.»
ولیالله بیاتی، سخنگوی کمیسیون امور داخلی مجلس، روز ۱۴ مهر خبر داد که طرح ساماندهی اتباع خارجی و اساسنامه سازمان ملی مهاجرت در دستور کار کمیسیون امور داخلی مجلس قرار دارد.
بیاتی در این باره گفت که بر اساس طرح ساماندهی اتباع خارجی، دیگر چیزی به عنوان اقامت دائم اتباع در ایران وجود ندارد و تنها سه نوع اقامت موقت شامل یک ساله، سه ساله و احتمالا هفت ساله پیشبینی شده است.
پیش از آن، محمد رشیدی، عضو هیات رییسه مجلس، در جلسه علنی روز ۲۱ مرداد از وصول طرح اصلاح قانون مربوط به «ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران» خبر داد.
احمدعلی گودرزی، فرمانده مرزبانی فراجا، روز ۲۲ مرداد امسال اعلام کرد سیاست جمهوری اسلامی این است که «اتباع غیرمجاز» باید تا پایان سال ۱۴۰۳ کشور را ترک کنند.
او در این باره گفت: «ما کشور مهماننوازی هستیم. این افراد مدتهاست از همه امکانات در کشور ما استفاده کردهاند اما دیگر باید از کشور خارج شوند.»
گودرزی دو روز پس از آن، از آغاز طرح جدید انسداد مرزها از نیمه دوم امسال خبر داد.
برخی ناظران این طرح را در ادامه سیاستهای مهاجرستیزانه جمهوری اسلامی، بهویژه علیه شهروندان اهل افغانستان میدانند.
افزایش فشار بر مهاجران افغانستانی در ایران
در ماههای گذشته گزارشهای بسیاری از افزایش رد مرزهای غیرقانونی، همراه با برخوردهای شدید با مهاجران اهل افغانستان در ایران منتشر شده است.
به گزارش افغانستاناینترنشنال، تعداد قابل ملاحظهای از افغانها پس از به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان، به ایران مهاجرت کردند.
تعداد زیادی از این مهاجران، زنان و دخترانی هستند که از حق آموزش و کار در افغانستان محروم ماندهاند.
بخشی دیگر از مهاجران، نظامیان و کارمندان حکومت پیشین هستند که از ترس انتقامجویی طالبان به ایران فرار کردهاند.
شماری از مهاجران نیز به دنبال بحران اقتصادی و بیکاری گسترده در افغانستان تحت کنترل طالبان، برای کار کردن راهی ایران شدهاند.
در ماههای اخیر فشار نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی و شماری از شهروندان ایران بر مهاجران اهل افغانستان افزایش یافته و موارد قابل توجهی از حملات به مهاجران گزارش شده است.

عباس نجفی، دادستان همدان با بیان اینکه در طول چند روز اخیر ۲۰ نفر در همدان دچار مسمومیت ناشی از مصرف مشروبات الکلی تقلبی شدند، گفت: «از این تعداد ۹ نفر جان خود را از دست دادند.» او افزود: «۱۰ نفر تولید و توزیعکننده این مشروبات در همدان دستگیر شدند.»

آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان در مطلبی در سالگرد حمله حماس به اسرائیل نوشت که خوشحالی در خیابانهای آلمان پس از حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل «شرمآور» است. او بر حق اسرائیل برای دفاع از خود در برابر حمللات حماس، حزبالله و جمهوری اسلامی تاکید کرد.

محمدباقر قالیباف، رییس مجلس، امامت نماز جمعه از سوی علی خامنهای پس از حمله موشکی به اسرائیل را هوشمندی او خواند و گفت در برابر چنین رهبری «سر تعظیم فرود میآورم.» او افزود: «براساس بیانات خامنهای همه ما باید تاکید کنیم که تفرقه سیاست دشمن است.»

با شدت گرفتن حملات اسرائیل و تضعیف جدی حزبالله لبنان، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، به بیروت و دمشق سفر کرده تا برای آتشبس تلاش کند و حزبالله را از زیر بار حملات مداوم اسرائیل نجات دهد.
نکته جالب اینجاست که قبل از آغاز این حملات سنگین اسرائیل به حزبالله، اسرائیل پیشنهادی ارائه داده بود مبنی بر اینکه اگر حزبالله حملات خود را متوقف کند، اسرائیل نیز حملاتش به لبنان را متوقف خواهد کرد اما حزبالله و جمهوری اسلامی تصور میکردند که اسرائیل در موضع ضعف قرار دارد و به همین دلیل تصمیم گرفتند که به حملات به اسرائیل ادامه دهند تا اسرائیل مجبور شود آتشبس با حماس را بپذیرد.
اکنون اوضاع به شکلی تغییر کرده است که نه تنها اسرائیل آتشبس با حماس را نپذیرفته، بلکه آتشبس با حزبالله را هم نپذیرفته و بهصورت مداوم در حال بمباران ضاحیه، مقر حزبالله، است. این حملات تا حدی ادامه یافته که حتی به نیروهای حزبالله اجازه نمیدهند تا عملیات آواربرداری حملات قبلی را انجام دهند و مشخص کنند که کدامیک از مسئولین و فرماندهان حزبالله کشته شدهاند و کدام زنده ماندهاند.
تلاشهایی که عراقچی برای برقراری آتشبس انجام میدهد، در واقع به این دلیل است که از نابودی کامل حزبالله جلوگیری کند. جمهوری اسلامی، بهویژه سپاه پاسداران و نیروی قدس، اکنون در موضع ضعف قرار گرفتهاند و به دنبال یک میانجی هستند تا جلوی ادامه حملات اسرائیل به حزبالله را بگیرند و بتوانند حزبالله نیمهجانشدهای را که در گوشه رینگ گیر کرده و مداوم از اسرائیل ضربه میخورد، از میدان خارج کنند. هدف آنها این است که اگر توانستند، حزباللهِ شدیداً آسیبدیده را در آینده بازسازی کنند، هرچند این کار بهسادگی میسر نخواهد شد.
علاوه بر تلاشهای عراقچی برای برقراری آتشبس و خارج کردن پیکر نیمهجان حزبالله از میدان جنگ، او در سفرش به دمشق حامل پیام نارضایتی جمهوری اسلامی از بشار اسد نیز هست. جمهوری اسلامی از اینکه چرا اسد در قبال نجات حزبالله سکوت کرده و هیچ اقدامی نمیکند، ناخشنود است. ممکن است سکوت اسد در برابر تضعیف حماس قابل توجیه باشد، زیرا روابط حماس و اسد به دلیل اختلافات گذشته چندان خوب نبوده و نیست. در آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۲، حماس از تلاش مخالفان اسد، بهویژه اخوانالمسلمین سوریه، برای سرنگونی اسد حمایت کرد.
اسماعیل هنیه، از رهبران حماس در آن زمان، در دانشگاه الازهر مصر گفته بود: «به مردم قهرمان سوریه که برای آزادی، دموکراسی و اصلاحات تلاش میکنند درود میفرستم.» این موضعگیری حماس باعث شد که نهتنها روابط حماس و سوریه، بلکه روابط حماس با جمهوری اسلامی نیز مدتی تیره شود.
بنابراین، اگر اسد در برابر حملات اسرائیل به حماس سکوت کرده باشد، این موضوع قابل درک است اما سوال اصلی این است که چرا اسد در برابر تضعیف جدی حزبالله و حملات شدید اسرائیل به این گروه نیز سکوت کرده و هیچ اقدامی نمیکند؟ نباید فراموش کنیم که حزبالله از سال ۲۰۱۲، به دستور جمهوری اسلامی و برای جلوگیری از سقوط حکومت بشار اسد، وارد جنگ داخلی سوریه شد. محور جمهوری اسلامی، روسیه و حزبالله با کشتار صدها هزار نفر، مانع سقوط اسد شدند. اکنون، حزبالله و جمهوری اسلامی انتظار دارند که اسد کمک پیشین حزبالله را جبران کرده و به داد این گروه برسد، اما اسد چنین کاری نمیکند.
انتظار خامنهای و سپاه پاسداران این است که اسد جبهه جولان را علیه اسرائیل فعال کند تا فشار سنگین اسرائیل بر حزبالله کاهش یابد با این حال، اسد حاضر به جنگ با اسرائیل نیست و حتی توانایی این کار را نیز ندارد. اسد تازه از جنگ داخلی دهساله خارج شده و به دنبال بازسازی اقتصادی و احیای روابط سیاسی با کشورهای عربی است. به همین دلیل، تا به حال تلاش کرده تا خود را از جنگ حماس و حزبالله و جمهوری اسلامی با اسرائیل دور نگه دارد. این وضعیت به مذاق خامنهای خوش نمیآید و به نظر میرسد عراقچی در سفرش به دمشق حامل پیام نارضایتی جمهوری اسلامی از اسد است اما هرچقدر هم که خامنهای و سپاه پاسداران و حزبالله از اسد دلگیر باشند، اسد جبهه جولان را برای جنگ با اسرائیل فعال نخواهد کرد.
سوریه حتی در۵۰ سال گذشته به نوعی اشغال جولان از سوی اسرائیل تن داده و میداند اسرائیل این بلندی های استراتژیک را که منبع اصلی آب شیرین دریاچه طبریه نیز هست دیگر به سوریه عودت نخواهد داد. بنابر این اگر چه سوریه ادعای حقوقی خود را بر جولان کماکان حفظ کرده ولی بعد از جنگ ۱۹۷۳ رمضان( یوم کیپور) دیگر برای بازپس گیری جولان اقدام به فعال کرن جبهه جولان نکرده است. بنابر این الان هم به خاطر حزبالله و جمهوری اسلامی این کار را نخواهد کرد. شاید اسد تنها موافقت کند که سپاه پاسداران برخی محمولههای کمک را از طریق سوریه به حزبالله برساند، اما حتی این احتمال نیز با توجه به بمبارانهای سنگین و مداوم اسرائیل، روز به روز کمتر میشود.





