شاهزاده رضا پهلوی: نگذارید جمهوری اسلامی به پشتوانه رای شما جوانان را به قتل برساند
شاهزاده رضا پهلوی چهارشنبه ۱۳ تیر در پیامی ویدیویی تحریم گسترده دور نخست انتخابات ریاستجمهوری را ستود و از مردم ایران خواست از شرکت در دور دوم این انتخابات خودداری کنند.
شاهزاده رضا پهلوی در این پیام گفت: «نه قاطع و آگاهانه شما به جمهوری اسلامی و مضحکه انتخاباتش، ضربهای سنگین به این رژیم اهریمنی و نامشروع وارد کرده، صفوف میهنپرستان و آزادیخواهان را متحدتر، و اختلافات درونی رژیم را بیشتر کرده است.»
دور نخست انتخابات نظام برای مشخص شدن جانشین ابراهیم رئیسی روز هشتم تیر برگزار شد و هیچ یک از نامزدهای مورد تایید شورای نگهبان نتوانستند حائز اکثریت آرا شوند. بنا بر اعلام وزارت کشور، بیش از ۶۰ درصد از شهروندان واجد شرایط در این انتخابات شرکت نکردند.
مسعود پزشکیان، نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان با کسب بیش از ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار رای و سعید جلیلی با کسب بیش از ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار رای به دور دوم راه یافتند. این مرحله قرار است روز ۱۵ تیر برگزار شود.
شاهزاده رضا پهلوی در ادامه پیام خود هشدار داده حکومت ایران کارزاری بر پایه «فریب و ترس» و «دروغ تکراری بد و بدتر» به راه انداخته و از این طریق میکوشد مردم را به پای «صندوقهای قلابی رای» در مرحله دوم انتخابات نظام بکشاند.
او از شهروندانی که در مرحله اول انتخابات شرکت کردند، خواست به خانوادههای دادخواه و زندانیان سیاسی از طیفهای مختلف بپیوندند و از شرکت در دور دوم انتخابات خودداری کنند.
شاهزاده رضا پهلوی افزود: «نگذارید به نام شما و به پشتوانه رای شما جوانان و کودکانمان را به قتل برسانند، ثروت ملی را خرج تروریستها و جنایتکاران در غزه و لبنان و سوریه و عراق و یمن کنند و منطقه و دنیا را به جنگ و آشوب بکشانند.»
تاکنون تعداد زیادی از فعالان مدنی، زندانیان سیاسی و خانوادههای دادخواه انتخابات نظام برای تعیین تکلیف جانشین رئیسی را تحریم کردهاند.
۹ زندانی زن چپگرا روز دوشنبه ۱۱ تیر در بیانیهای از زندان اوین بر تحریم دور دوم انتخابات تاکید کردند.
در بیانیه این زنان آمده است: «این قبیل انتخابات تلاشی است مذبوحانه برای نجات حکومتی مستاصل که دیگر مشروعیت خود را از دست داده است. کاندیداهای انتخاباتی به مانند هر دوره دیگر نماد پوسیدگی این رژیم فاشیستی هستند.»
شاهزاده رضا پهلوی در پیام ویدیویی خود همچنین به انتقاد از مواضع مسعود پزشکیان پرداخت و گفت: «همین امروز فردی کاندیدای به اصطلاح اصلاحطلبان و اعتدالیها است که در کارنامهاش پاکسازیها و اِعمال غیرقانونی حجاب اجباری در بیمارستانها و دانشگاهها در همان هفتهها و ماههای نخست پس از بهمن شوم ۵۷ را دارد و به این کارنامه تاریک افتخار میکند.»
او افزود نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان از تقویت سپاه پاسداران حمایت و بارها به صراحت اعلام کرده «مجری بیچون و چرای دستورات و سیاستهای خامنهای خواهد بود».
پزشکیان در جریان کارزار انتخاباتی خود مکررا بر پیروی خود از سیاستهای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرده است.
او روز ۱۲ تیر در جریان دومین مناظره با سعید جلیلی، به ستایش از قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسدارن پرداخت و او را «غرور ملی»، «خار چشم دشمنان» و «الگوی جوانان» خواند.
شاهزاده رضا پهلوی در ادامه پیام خود گفت شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی، نتیجهای جز «فساد و دزدی و تورم و بیکاری بیشتر» و «اعدام و کشتار و سرکوب و زندان فزونتر» نداشته است.
او به اشاره به مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ گفت این اقدام موجب «خروج موقت جمهوری اسلامی و خامنهای از بنبست بعد از بحران عدم مشروعیت در جنبش سبز» شد.
شاهزاده رضا پهلوی، در شبکه ایکس و در پستی که پیام ویدیوی خود را به اشتراک گذاشته نوشته است: «ترس و امید واهی را کنار بگذارید، و به اکثریت قاطعی بپیوندید که روز هشتم تیرماه امسال، آگاهانه و شجاعانه، به جمهوری اسلامی نه گفتند و آن همبستگی ملی شکوهمند را به نمایش گذاشتند.»
او در ادامه نوشته است: «در کنار زندانیان سیاسی از طیفهای مختلف بایستید. نگذارید به نام شما و به پشتوانه رای شما، جوانان و کودکانمان را به قتل برسانند. نگذارید به نام شما و به پشتوانه رای شما، ثروت ملی ما را خرج تروریستها و جنایتکاران در غزه و لبنان و سوریه و عراق و یمن کنند و منطقه و دنیا را به جنگ و آشوب بکشانند. نگذارید به نام شما و به پشتوانه رای شما، قیمت آب و نان و بنزین را افزایش دهند.»
خامنهای پس از چهار روز سکوت، روز ۱۳ تیر به تحریم ۶۰ درصدی انتخابات از سوی مردم ایران واکنش نشان داد و ضمن اذعان به «کمتر از حد توقع بودن میزان مشارکت» گفت کسانی که انتخابات را تحریم کردند، «مخالف جمهوری اسلامی نیستند».
محمدتقی اکبرنژاد، روحانی منتقد حکومت روز ۱۰ تیر تاکید کرد مشارکت نکردن بیش از ۶۰ درصد از مردم ایران در انتخابات ریاستجمهوری «به جریان مخالف هویت بخشیده است».
اکبرنژاد با اشاره به اینکه در میان مخالفان اعتماد به نفس ایجاد شده، گفت: «تا قبل از انتخابات حس ما این نبود که مردم ۶۰ درصد رای نمیدهند. یک دفعه ملت آمدند گفتند ما هستیمها، ما میفهمیمها. قدم بعدی باور به هویت جدید ملت است.»
اولین انتخابات ریاستجمهوری پس از خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» در حالی به دور دوم کشید که اکثریت جامعه حاضر به شرکت در مرحله اول نشدند و کمترین میزان مشارکت در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را رقم زدند.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران این سطح پایین مشارکت مردم را یک «نه» به جمهوری اسلامی و علی خامنهای خواندند.
دور دوم این انتخابات کم رمق، در حالی پانزدهم تیر ماه برگزار خواهد شد که دو نامزد راهیافته به دور دوم، دیدگاههای متفاوتی به ویژه در حوزه سیاست خارجی ارائه میدهند.
اما این دوگانه سیاست خارجی چهقدر واقعی است و آیا تفاوتی در وضعیت زندگی شهروندان ایجاد خواهد کرد؟ آیا این دوقطبیسازی سیاست خارجی موجب افزایش مشارکت در دور دوم انتخابات خواهد شد؟
دوگانه سیاست خارجی پزشکیان و جلیلی
نگاه متفاوتی در سیاست خارجی مسعود پزشکیان، نامزد جبهه اصلاحات و سعید جلیلی، نامزد جبهه انقلاب اسلامی وجود دارد؛با آن که ظاهرا راهبرد و گفتمان آنها در این حوزه متفاوت است اما هر دو نفر مدعی پیروی از علی خامنهای هستند.
پزشکیان اشاره میکند که از طریق بهبود رابطه با کشورهای جهان و عادیسازی در روابط بینالملل، میتوان تحریمها را رفع کرد و جذب سرمایه، توسعه گردشگری و کسب و کار را ممکن ساخت.
او میگوید میشود با سیاست خارجی تعاملگرا و عزتمند، هزینه مردم را کاهش داد و اجازه نداد گروهی با شعارهای دهانپرکن جیب مردم را خالی کنند.
این وزیر پیشین جمهوری اسلامی میگوید: «باید تحریمها را با استفاده از نیروهای کارشناس و مجرب حل کنیم.»
منظور پزشکیان از کارشناسان در این حوزه چهرههایی مانند محمدجواد ظریف، مهدی سنایی، عباس عراقچی و مجید تخت روانچی است که پیش از این در دوره حسن روحانی، سیاست خارجی را در دست داشتند.
با این حال پزشکیان در مناظرات، انتقادات موجود از ظریف را گردن نگرفت و حضور او و چهرههای مشابه در ستاد انتخاباتی خود را با هدف جذب رای اعلام کرد.
او اذعان کرد که در نهایت در تعیین وزرایش هم سیاستهای مد نظر خامنهای تعیینکننده خواهد بود.
پزشکیان به مشکلات تصویب نشدن افایتیاف و مخالفتها با برجام اشاره کرد و با آن که آگاه است مهمترین مانع بر سر مذاکره، شخص خامنهای است، باز هم خود را کارگزار سیاستهای او خواند.
این یعنی در همین مرحله و آغاز کار، او در سخنانش تناقض دارد.
دو نامزد گزینششده نظام سعی کردهاند با دوگانهسازی در سیاست خارجی فضا را گرم کنند
در مقابل، جلیلی معتقد است که «تحریم را باید خنثی و تحریمکننده را پشیمان کرد».
او نیز تحریمها را تایید نمیکند و وعده رفع آنها با اقدامی مثل ایجاد «کمیته مقابله با تحریم» را میدهد.
احتمالا برنامه عملیاتی جلیلی برای پشیمان کردن آمریکا، مانند همفکرانش رویکردی سختافزارانه با اقداماتی از جمله بستن تنگه هرمز و ناامنسازی منطقه با نیروهای نیابتی و سپاه پاسداران باشد که همین حالا این سیاستها کشور را در آستانه جنگی ویرانگر قرار داده است.
البته همین سیاستها با تایید و زیر سایه سخنان رهبر جمهوری اسلامی جاری است.
تحریم در نگاه دو نامزد
اختلاف دیگر دو نامزد در سیاست خارجی، پذیرفتن تحریم به عنوان یک چالش کلیدی در توسعه اقتصادی و امنیتی کشور است.
پزشکیان نقش تحریم را در مشکلات اقتصادی پررنگ میداند و باور دارد سالانه «میلیاردها دلار» ضرر به ایران وارد میکند و موجب فرار سرمایه از کشور میشود اما در تناقضی آشکار باز هم میگوید همان «سیاستهای رهبری» را اجرا خواهد کرد.
جلیلی اما تحریم را آنقدر چالش برانگیز نمیخواند و معتقد است بهجای تلاش برای حل مساله با دو یا سه کشور جهان، یعنی آمریکا و تروئیکای اروپا، باید به دنبال تعامل با سایر کشورها و جبران موضوع از طریق آنها رفت.
او پاسخ نمیدهد که کدام کشور دنیا پیش از حل مساله تحریمهای آمریکا حاضر است در ایران سرمایهگذاری و با جمهوری اسلامی روابط منصفانه تجاری برقرار کند.
بر اساس خط سیاسی جبهه جلیلی، احتمالا اشاره او به بلوک شرق و روسیه و چین و کشورهای منطقه مثل عراق، سوریه و یمن است.
جلیلی دائما به «یک جهان فرصت» اشاره میکند و در تعریف این فرصتها میگوید: «روابط روسیه با اروپا دچار چالش شد و بازار ۱۱ میلیارد دلاری صیفیجات برای ما باز شد که ما از این فرصت استفاده کردیم.»
او نمیگوید که روسیه حتی فلفل دلمهای ایران را از مرز پس فرستاد، چه برسد به بازار ۱۱ میلیارد دلاری.
جلیلی حتی نمیگوید که جمهوری اسلامی مجبور شده نفت را در برابر کالای بیکیفیت چینی، آن هم با تخفیفهای بالا به دلیل همین تحریمها مبادله کند.
آیا برای مردم تفاوتی ایجاد میشود؟
بر کسی پوشیده نیست که سیاست خارجی جمهوری اسلامی از سوی شخص خامنهای تعیین میشود. در واقع روی کاغذ و در عمل سکاندار اصلی سیاست خارجی کشور اوست و همه تصمیمها با نظر او گرفته میشود.
ظریف که مذاکرهکننده جمهوری اسلامی در مذاکرات برجام بود، حالا در انتخابات تمامقد از پزشکیان حمایت کرده و مدعی تغییر مسیر سیاست خارجی در صورت روی کار آمدن این نامزد است. خود او بود که در بهمن سال ۱۳۹۹ اعتراف کرد نقشش در سیاست خارجی ایران صفر بوده و هیچ اختیاری نداشته است.
مساله فراتر از تغییر سیاست خارجی است، مساله این است که چه کسی نهایتا از آن نفع میبرد
اینها همه یعنی اگر روزی برجام و مذاکرات با غرب در دولت روحانی ممکن شد، پیشزمینه و چراغ سبز آن قبلا از سوی خامنهای برای گفتوگوها در عمان صادر شده بود و اگر در همان دولت روحانی مذاکرات احیای برجام به نتیجه نرسید، باز هم تصمیم خامنهای عامل آن بوده است. پس فرقی ندارد چه کسی عامل است بلکه آمر مهم است.
از طرفی جلیلی نیز ۱۷ سال است نماینده رهبر جمهوری اسلامی در شورای عالی امنیت ملی بوده و علاوه بر این، حکم دیگری هم از خامنهای برای عضویت در شورای راهبردی روابط خارجی دارد.
او از مهر ۱۳۸۶ تا تیر ۱۳۹۲ مذاکرهکننده ارشد اتمی جمهوری اسلامی نیز بوده است.
جلیلی هم آشکارا فقط مجری اوامر خامنهای در سیاست خارجی ایران بوده و «بدون خواست رهبر»، قدم از قدم برنمیدارد.
مواضع این دو نامزد منتخب نظام نشان میدهد آنها دو دیدگاه و گفتمان درباره تحریمها را ارائه میدهند اما همزمان بر نقش و دستور و سیاست خامنهای در تعیین رویکرد دولت آینده تاکید میکنند.
با این وصف هر کسی جانشین ابراهیم رئیسی شود تنها مجری سیاستهای اعلامی رهبر است و دوگانهای برای ترس مردم وجود ندارد.
تا زمانی که رهبر جمهوری اسلامی اراده تغییر در سیاستهای خصمانهاش نسبت به دنیا نداشته باشد، در وضعیت مردم تغییری رخ نخواهد داد. اگر او بخواهد برجام رخ میدهد و اگر بخواهد جنگ با اسرائیل.
این را نیز باید مورد تاکید قرار داد که حتی اگر برجامی دیگر و تعاملی دیگر با جهان برای تسهیل روابط اقتصادی صورت بگیرد، این نهادهای نظامی، مذهبی و اقتدارگرای حکومت هستند که منابع اقتصادی و منافع حاصل از این چرخش احتمالی به جیب آنها خواهد رفت.
سپاه پاسداران و دهها گروه شبهنظامی وابسته به جمهوری اسلامی در منطقه نفع اصلی را از این درآمدهای احتمالی خواهند داشت و نه مردم.
این به معنای رشد و گسترش بیشتر تسلیحاتی جمهوری اسلامی، تنش بیشتر نظامی در منطقه و سرکوب بیشتر در داخل خواهد بود.
آیا فریب دوقطبی در سیاست خارجی کارساز میشود؟
پس از «نه» بزرگ مردم به جمهوری اسلامی، صدا و سیمای حکومت آشکارا آزادی عمل بیشتری در مناظرات برای دو نامزد باقی مانده قائل شد و تلاش کرد اصطلاحا با سوالات چالشی تنور را داغ کند اما باز هم اشتراک نظر دو نامزد نهایی در اجرای برنامه رهبر جمهوری اسلامی، نمایشی بودن درگیری لفظی آنها را آشکار کرد.
انتخابات مهندسیشده با نامزدهای مطیع رهبری در حالی در مرحله اجراست که به گواه بیانیههای متعدد فعالان مدنی، سیاسی و صنفی پیش از انتخابات، «دریایی از خون» میان حکومت و مردم ایجاد شده است.
بسیاری انتخابات را تحریم کردند و حاضر به شرکت در آن نشدند. تحریمکنندگان عمق مساله را دیده و میدانند چنین انتخاباتی نه برای ایجاد تفاوت در زندگی مردم که با اهدافی مثل افزایش مشروعیت نظام و چرخش قدرت میان خودیها صورت میگیرد.
سرکوب خونین معترضان و جامعه مدنی، جنگ علیه زنان معترض به حجاب اجباری و زندانی کردن مخالفان، فیلترینگ اینترنت در دولتهای مختلف و دیگر موارد مشابه، خود گواه این است که سیاستهای کلی حکومت نه در پاستور که در بیت رهبری تعیین میشود.
مردمی که در جمهوری اسلامی هر روز با سیاستهای خامنهای زجر کشیدهاند، روز هشتم تیر نشان دادند دیگر گول بازی بد و بدتر در انتخابات نمایشی حکومت را نمیخورند و از جمهوری اسلامی - چه اصلاحطلب و چه اصولگرا - گذر کردهاند.
این به آن قیمت است که حتی حکومت بخواهد با نشان دادن در باغ برجام و بازگشت به روزهایی که آن را روزهای خوب و اوج نمایش میدهند، مردم را تحریک به رای دادن کند.
در حالی که ایرانیان و معترضان بسیاری با تجمع مقابل برخی سفارتخانههای جمهوری اسلامی به رایگیری حکومت در خارج از کشور اعتراض کردند، قوه قضاییه قصد دارد علیه این معترضان پروندهسازی کند.
کاظم غریبآبادی، معاون بینالملل قوه قضاییه، روز چهارشنبه ۱۳ تیر این معترضان را به «توهین و تهدید»، «ضرب و شتم» و «ایجاد رعب و وحشت» متهم کرد.
بر اساس گزارش خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه، غریبآبادی افزود که برای این معترضان به اتهام ممانعت از «حضور ایرانیان در رایگیری انتخابات ریاست جمهوری» پرونده کیفری تشکیل شده و تحت تعقیب قرار میگیرند.
این مقام قوه قضاییه جمهوری اسلامی حتی شهروندان خارجی را نیز تهدید کرد و گفت که اگر این معترضان غیرایرانی نیز باشند، قوه قضاییه برای آنان پرونده تشکیل میدهد.
او جزییات بیشتری در این زمینه ارائه نکرد و مشخص نیست که جمهوری اسلامی چگونه قصد دارد برای این معترضان تشکیل پرونده دهد.
پیش از برگزار شدن مرحله اول انتخابات ریاستجمهوری، گروههای مختلف معترضان به این انتخابات در شهرهای مختلف اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا تجمع کردند.
روز جمعه هشتم تیر نیز که مرحله اول انتخابات زودهنگام چهاردهمین دوره ریاستجمهوری برگزار شد، این تجمعها ادامه یافت و به عنوان نمونه، ایرانیان مقیم در کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا، استرالیا، آلمان، بریتانیا و نیوزیلند مقابل کنسولگریهای جمهوری اسلامی و حوزههای رایگیری تجمع اعتراضی برگزار کردند.
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان دادند که تجمعکنندگان تصاویر زندانیان و اعدامشدگان در ایران را همراه خود آورده بودند.
آنان شعارهایی علیه حکومت ایران و شخص علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی سر دادند.
شاهزاده رضا پهلوی پس از برگزاری دور اول انتخابات، در پیامی از ایرانیان خارج کشور که «با حضور اعتراضی خود مقابل مراکز برگزاری این سیرک مضحک، پژواکِ نهِ بزرگِ ملت به این رژیم اهریمنی شدند»، قدردانی کرد.
مسیح علینژاد، فعال مدنی مخالف جمهوری اسلامی نیز به زنانی که در خارج کشور در انتخابات ریاستجمهوری ایران شرکت کردند، اعتراض کرد.
او در پیامی در رسانه اجتماعی ایکس نوشت: «رای دادن آن هم در خارج از مرزهای ایران و در یک سرزمین آزاد، نامش زندگی و آزادی نیست، ذلت و خواری در برابر حکومتی است که هیچ ارزشی برای زن قائل نیست.»
او از این دسته از زنان خارج از کشور خواست «شرافت را از زنان شجاع داخل ایران یاد بگیرند» که «برای نه گفتن به یک حکومت ضد زن»، به «معلمان واقعی آزادی» تبدیل شدهاند.
احمدرضا جلالی، محقق ایرانی-سوئدی محکوم به اعدام در ایران، روز چهارشنبه ۱۳ تیر وارد هشتمین روز اعتصاب غذای خود شد. ویدا مهراننیا، همسر او گفت که وزیر امور خارجه سوئد در دیدار با او، هیچ پاسخ تازهای به احتمال آزادی جلالی نداده است.
این زندانی دوتابعیتی ایرانی-سوئدی که با خطر اجرای حکم اعدام روبهروست، از روز پنجم تیر دست به اعتصاب غذا زده است.
جلالی در شرایطی اعتصاب غذا کرده که وضعیت جسمی نگرانکننده و فشار خون بسیار پایینی دارد و به گفته همسرش، از بیماریهای متعددی رنج میبرد.
ویدا مهراننیا روز ۱۱ تیر این عکس را از همسرش در ایکس منتشر کرد و هشدار داد جان جلالی در خطر است
مهراننیا پیشتر اعلام کرده بود همسرش فکر میکند اعتصاب غذا تنها راهی است که دنیا میتواند صدای او را بشنود.
او روز سهشنبه ۱۲ تیر از دیدار خود و فرزندش با توبیاس بیلستروم، وزیر امور خارجه سوئد خبر داد و به رسانه سوئدی افتونبلادت گفت هیچ پاسخ جدیدی درباره احتمال آزادی شوهرش دریافت نکرده است.
او بعد از این دیدار گفت: «آنها به من گفتند این موضوع را پیگیری میکنند اما هیچ چیزی را مشخص نکردند. من بسیار ناامیدم.»
همسر جلالی روز ۲۷ خرداد نیز به ایراناینترنشنال گفته بود دولت سوئد هیچ پاسخی در زمینه تلاشها برای آزادی جلالی به او نداده و اساسا «هیچ جوابی ندارد».
روز سهشنبه دوازدهم تیر، ویدیوهایی از تجمع ایرانیان مقابل وزارت امور خارجه سوئد برای درخواست آزادی احمدرضا جلالی به ایراناینترنشنال رسید که حاکی از اعتراض آنان به سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی بود.
همسر احمدرضا جلالی در این تجمع با اشاره به مبادله حمید نوری در ازای دو شهروند سوئدی گفت که «اگر قرار بود تبادلی انجام شود»، دولت سوئد در نجات جان دیگر زندانیان دوتابعیتی «کوتاهی کرده» است.
روز ۲۵ خرداد، حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت که در کشتار هزاران زندانی سیاسی در ایران مشارکت داشته است با یوهان فلودروس و سعید عزیزی، دو شهروند سوئدی مبادله شد.
این مبادله خشم افکار عمومی، دادخواهان، گروههای سیاسی و حقوق بشری را در پی داشت.
با گذشت کمتر از یک هفته از این مبادله، احمدرضا جلالی در فایلی صوتی از زندان اوین از اولف کریسترسون، نخستوزیر سوئد انتقاد کرد و گفت دولت این کشور او را «بیپناه» به حال خود رها کرده است.
او در این نامه به شرایط بغرنج خود در زندان اوین اشاره کرد و گفت حدود سه هزار روز را در «غاری وحشتناک» گذرانده است.
جلالی در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ پس از اینکه به دعوت دانشگاههای تهران و شیراز به ایران سفر کرد بازداشت و به «جاسوسی» متهم شد.
ابوالقاسم صلواتی، قاضی دادگاه انقلاب برای او حکم اعدام صادر کرد و این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد.
جلالی هرگز اتهام جاسوسی را نپذیرفته و گفته است پروندهسازی برای او و صدور این حکم به دلیل نپذیرفتن درخواست همکاری با سپاه پاسداران و جاسوسی از کشورهای غربی بوده است.
او از هشت سال پیش تاکنون در معرض اجرای حکم اعدام قرار دارد.
مهراننیا از آغاز اعتصاب غذای این زندانی در پنج تیر خبر داد و چند روز بعد اعلام کرد وضعیت جسمانی همسرش بسیار بد بوده و جانش به شدت در خطر است.
جلالی دی ماه سال ۹۵ نیز پس از حبس در سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زد.
هفتم اردیبهشت امسال، ۱۵ تن از گروگانهای سابق جمهوری اسلامی با ارسال نامهای به کریسترسون خواستار تلاش او برای آزادی این زندانی دو تابعیتی از زندان اوین شده بودند.
اداره مرزبانی کانادا در پاسخ به سوال ایراناینترنشنال درباره شروع روند اخراج پنج نفر از عوامل جمهوری اسلامی از این کشور اعلام کرد کانادا در کنار مردم ایران است که به مبارزه برای حقوق خود ادامه میدهند.
اداره مرزبانی کانادا در جواب ایراناینترنشنال با اشاره به قوانینی که این کشور در گذشته به تصویب رسانده، اعلام کرد دولت کانادا اقداماتی انجام داده تا اعضای ارشد حکومت ایران را «از جستوجو یا یافتن پناهگاه امن در کانادا» منع کند.
اداره مرزبانی کانادا اعلام کرد از ارائه اطلاعات بیشتر درباره این افراد معذور است زیرا اطلاعات مهاجرتی افراد، خصوصی تلقی شده و از سوی این سازمان حفاظت میشود.
به گزارش رسانههای کانادایی، مقامهای اداره مهاجرت این کشور روند اخراج پنج مقام ارشد دیگر جمهوری اسلامی را که مقیم کانادا هستند، آغاز کردهاند.
اداره مرزبانی کانادا گفت این پنج نفر در حکومت ایران مناصب دولتی بلندپایهای داشتهاند و از هیات ریيسه اداره مهاجرت و پناهندگان این کشور خواست جلسات رسیدگی به درخواست اخراج آنان برگزار شود.
به گفته این اداره، این درخواست در چارچوب تحریمهای تصویب شده در سال ۲۰۲۲ که دهها هزار مقام ارشد جمهوری اسلامی از جمله نیروهای سپاه پاسداران را از ورود به این کشور منع میکند، طرح شده است.
کوین وانگ، نماینده مستقل پارلمان فدرال کانادا، روز چهارشنبه ۱۳ تیر در رسانه اجتماعی ایکس نوشت: «قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی گام ضروری برای اخراج عوامل جمهوری اسلامی از کانادا بوده. به همین دلیل هم ایرانی-کاناداییها سالها خواستار این موضوع بودند.»
مهر ماه ۱۴۰۱، جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا اعلام کرد دولت این کشور در حال انجام اقدامهایی است تا از ورود مقامهای ارشد جمهوری اسلامی و حدود ۱۰ هزار نفر از اعضای سپاه پاسداران به کانادا جلوگیری کرده و برای مسدود کردن داراییهای افراد تحت تحریم، نهادی ویژه تشکیل شود.
نخستوزیر کانادا گفت این کشور برای شناسایی و مسدود کردن داراییهای اشخاص تحت تحریم و ایجاد یک اداره ویژه برای پیگیری این هدف، ۷۶ میلیون دلار اختصاص میدهد.
این تحریمها پس از آن وضع شد که اعتراضات گستردهای در واکنش به بازداشت و قتل مهسا ژینا امینی به دست ماموران گشت ارشاد، ایران را فراگرفت.
پیش از این و در چارچوب همین تحریمها، دستور اخراج مجید ایرانمنش، مدیرکل پیشین دفتر فنآوری اطلاعات معاونت علمی و فنآوری ریاستجمهوری و سید سلمان سامانی، قائم مقام پیشین وزارت کشور صادر شد و این دو از کانادا اخراج شدند.
برخلاف پرونده این دو مقام جمهوری اسلامی که جلسات رسیدگی اولیه به پرونده آنان علنی برگزار شد، جلسات رسیدگی اولیه به پرونده این پنج مقام که نام آنها اعلام نشده است پشت درهای بسته برگزار میشود.
در صورتی که هیات ریيسه اداره مهاجرت و پناهندگی رای به اخراج این افراد بدهد و اگر مقام مدنظر درخواست پناهندگی نداشته باشد، قرار است جلسات رسیدگی به اخراج آنان در دادگاه اداره مهاجرت به صورت علنی برگزار شود.
کانادا سالهاست به یکی از مقاصد مهاجرت ایرانیانی تبدیل شده که یا با استفاده از قوانین مهاجرت بر اساس برخورداری مالی و با قصد سرمایهگذاری به این کشور مهاجرت میکنند یا بر اساس تخصص و برای تحصیل و کار، عازم این کشور میشوند.
در این میان شماری از وابستگان به حکومت یا مقامات پیشین جمهوری اسلامی هم با ویزای تحصیلی یا سرمایهگذاری به کانادا رفتهاند.
پیشتر اسحاق قالیباف، فرزند محمدباقر قالیباف، با استخدام یک وکیل شناخته شده، وزیر مهاجرت کانادا را به خاطر معطل ماندن پرونده مهاجرتیاش به دادگاه فدرال کشاند.
او در پنج سال گذشته تلاش پرهزینهای برای گرفتن ویزای مهاجرتی کانادا انجام داده بود.
پرونده اسحاق قالیباف در این مدت برای دریافت ویزای مهاجرتی بلاتکلیف مانده بود.
اسناد رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهند آبان سال جاری قاضی کانادایی به نفع او رای داد و از وزیر مهاجرت کانادا خواست تا ظرف ۶۰ روز کاری، پرونده اسحاق قالیباف را تعیین تکلیف کند.
گروهی از فعالان مدنی ایرانی و بازماندگان اقدامهای جمهوری اسلامی در کانادا روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت درباره بخشی از مهمترین خواستها و نگرانیهای مردم ایران در ارتباط با اقدامهای مخرب جمهوری اسلامی، در پارلمان کانادا با نمایندگان سنا و مجلس عوام دیدار کردند.
پیشتر و در روز پنجشنبه ۳۰ شهریور، ۱۵ کنشگر ایرانی-کانادایی با برگزاری ۳۰ نشست جداگانه در دیدار با وزیر دادگستری، دادستان کل و نمایندگان پارلمان کانادا «درباره تروریستی شناختن سپاه، اخراج عوامل جمهوری اسلامی از کانادا، روند حقوقی پرونده پرواز اوکراینی و وضعیت پناهندگان و آسیبدیدگان از جنایات جمهوری اسلامی»، گفتوگو کردند.
دولت کانادا روابط ديپلماتيک خود را با جمهور اسلامی از ۱۷ شهريور ۱۳۹۱ به حالت تعليق درآورد و از آن زمان روابط دیپلماتیک دو کشور قطع شده است.
کانادا آبان ۱۴۰۱ و در جریان سرکوب خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، جمهوری اسلامی را «حکومتی درگیر تروریسم و نقض سیستماتیک و فاحش حقوق بشر» خواند و تصدی پستهای ارشد در جمهوری اسلامی را برای کانادا غیرقابل قبول دانست.
این کشور در تازهترین اقدام خود علیه جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران را در لیست سازمانهای تروریستی خود قرار داد و اعلام کرد که این نهاد آگاهانه اقدامات تروریستی انجام داده و با سازمانهای تروریستی همچون حماس، حزبالله و جهاد اسلامی در ارتباط است.
بر اساس قانون کیفری کانادا، پلیس این کشور میتواند علیه افرادی که «در حمایت مالی یا مادی سازمانهای تروریستی دست دارند»، اعلام جرم کند و بانکها نیز میتوانند حساب بانکی آنها را مسدود کنند.
جمهوری اسلامی همچنین از جمله حکومتهایی است که به گفته دولت کانادا درگیر مداخله خارجی و هدف قرار دادن مخالفان و منتقدان بوده است.
ایرانیهای کانادایی مدتهاست درباره ورود مقامات جمهوری اسلامی به کانادا هشدار داده و از آن شکایت دارند.
بر اساس آماری رسمی که آژانس خدمات مرزی کانادا منتشر کرده، ۸۷ پرونده تحقیق درباره مقامات ارشد حکومت ایران ساکن در این کشور گشوده شده است.
بنا بر اعلام این آژانس، ۴۳ مورد از این پروندهها مختومه شده چون یا افراد مورد نظر در کانادا نبودند یا مشخص شد که از مقامات ارشد جمهوری اسلامی نبودهاند.
بر اساس گزارشهای رسمی، مقامات مرزبانی پرونده ۱۴ مقام سابق جمهوری اسلامی را مستندسازی کردهاند که هفت پرونده از این تعداد، به هیات رییسه اداره مهاجرت ارسال شده است، دو مورد آن به حکم اخراج انجامیده و پنج پرونده دیگر هم در حال رسیدگی است.
هیات رییسه اداره مهاجرت کانادا در پاسخ به گلوبالنیوز کانادا گفت در مورد پروندههایی که به صورت غیرعلنی در حال رسیدگی است اظهار نظر نمیکند.
ایراناینترنشنال پیشتر گزارش داد روحالله فیروزنام که شرکت او در استان فارس برای نهادهای امنیتی دوربینهای حفاظتی نصب میکرده، در آستانه اخراج از کانادا است.
طبق این گزارش، سه نفر از اعضای هیات مدیره شرکتی که فیروزنام مدیر وسهامدارش بوده، از کارکنان وزارت اطلاعات بودهاند.
طبق اسناد دادگاه، فیروزنام همچنین با محمدحسین نجات، جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله نیز در ایران یک شرکت انرژی خورشیدی تاسیس کرده بود.
به گزارش خبرنگار ایراناینترنشنال، اخراج فیروزنام از کانادا به اخراج مقامهای جمهوری اسلامی از این کشور مرتبط نیست و روند اخراج او از چند سال قبل شروع شده است.
طبق اسناد دادگاه، نام شرکت فیروزنام، «شهر ارتباط شیراز» بوده است.
پس از چهار روز سکوت، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با تولیت جدید مدرسه مرتضی مطهری، به تحریم بیسابقه چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری واکنش نشان داد. او گفت عدم مشارکت ۶۰ درصدی در انتخابات به دلیل مشغله و گرفتاری مردم بوده که کارشناسان باید علت آن را پیدا کنند.
خامنهای روز چهارشنبه ۱۳ تیر در سخنان کوتاهی به عدم مشارکت تاریخی شهروندان ایرانی در انتخابات واکنش نشان داد.
او با اشاره به «غلط بودن پیشبینیها» و «کمتر از حد توقع بودن میزان مشارکت»، گفت: «این مساله عللی دارد که اهل سیاست و جامعهشناسان آنها را بررسی میکنند.»
او که پس از انتخابات روز جمعه هشتم تیر ۱۴۰۳ هیچ پیامی صادر نکرد، امروز گفت کسانی که انتخابات را تحریم کردند، «مخالف جمهوری اسلامی نیستند».
خامنهای اضافه کرد تحریمکنندگان انتخابات ریاست جمهوری اخیر، «شاید به دلیل مشغله و کار و گرفتاری» در انتخابات شرکت نکرده باشند.
او با اشاره به مخالفان جمهوری اسلامی در کشور، گفت: «این ذهنیت که هر کسی رای نداده متصل به این افراد (مخالفان جمهوری اسلامی) و این طرز فکر است، کاملا غلط و اشتباه است.»
رهبر جمهوری اسلامی پس از شرکت در دور اول انتخابات، گفته بود مشارکت مردم در انتخابات برای جمهوری اسلامی یک نیاز قطعی است.
خامنهای اردیبهشت ۱۳۸۰، پس از مشارکت نزدیک به ۶۷ درصد واجدان شرایط در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۰ با اشاره به نرخ مشارکت در کشورهای غربی گفته بود: «ننگ است برای یک ملتی که در انتخابات ریاست جمهوری ۳۵ درصد، ۴۰ درصد شرکت میکنند. پیداست مردم به نظام سیاسیشان نه اعتماد دارند، نه اعتنا دارند، نه امید دارند.»
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه سخنان کوتاه امروز خود درباره انتخابات ابراز امیدواری کرد مردم در مرحله دوم انتخابات که روز جمعه ۱۵ تیر برگزار خواهد شد، مشارکت کنند.
او تاکید کرد: «هر قدر مشارکت بهتر، صریحتر و روشنتر باشد، نظام برای تحقق اهداف خود در داخل و پیگیری اهداف در مجموعه امتداد راهبردی کشور، از توانایی بیشتری برخوردار خواهد شد.»
کارشناسان درباره نرخ مشارکت ۴۰ درصدی که به طور رسمی از سوی جمهوری اسلامی اعلام شده است تردید جدی دارند و آن را غیر واقعی میدانند.
خامنهای از زمان آغاز رهبری خود بر روی نرخ مشارکت در انتخابات حساسیت ویژهای داشته و بارها به نقش جناح موسوم به اصلاحطلب برای تحقق مشارکت بالا در جمهوری اسلامی تاکید کرده است.
رهبر جمهوری اسلامی، اصلاحطلبان را یکی از دو بال نظام میداند و پیشتر تاکید کرده است اگر محمد خاتمی نبود، خود او جناح چپی ایجاد میکرد تا تعادل در جمهوری اسلامی برقرار شود.
در دور اول انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری سال ۱۴۰۳، با وجود حمایت قاطع و کامل اصلاحطلبان و اعتدالگرایان از مسعود پزشکیان، شهروندان ایرانی به طرز بیسابقهای انتخابات را تحریم کردند. موضوعی که باعث شد خامنهای برای اولین بار پس از یک انتخابات ریاستجمهوری، پیام تبریک و تشکر صادر نکند.