ماموران امنیتی در شهرستان خمین سه شهروند را به ضرب گلوله کشتند
خبرگزاری صداوسیمای جمهوریاسلامی در خبری مبهم نوشت در پی تیراندازی در حوالی یک «مرکز نظامی» سه نفر از «هموطنان به شهادت رسیدند.» ابعاد این واقعه هنوز روشن نشده است. حدود ۲ هفته پیش نیز دو جوان طبیعتگرد در همدان به دست نیروهای امنیتی کشته شدند.
بر اساس گزارش این خبرگزاری، شامگاه پنجشنبه ۲۶ تیرماه، اشخاصی که به نوشته صداوسیما «نیروهای حفاظت یکی از مراکز نظامی» استان مرکزی در شهرستان خمین بودند به دو خودروی عبوری مشکوک شده و در تیراندازی، سه نفر از «هموطنان به شهادت رسیدند.»
بر اساس همین گزارش دادستان عمومی و انقلاب شهرستان خمین با تایید این خبر گفت: «پرونده قضایی در این خصوص تشکیل شده و ابعاد موضوع در حال بررسی است.»
صداوسیما تاکید کرد: «عوامل این حادثه» هم اکنون در بازداشت هستند. «شهادت هموطنان» در ادبیات رسانههای جمهوری اسلامی، عموما به تلفات غیر نظامی اشاره دارد. از آنجا که این درگیری بین «نیروهای حفاظت مرکز نظامی» و خودروی عبوری گزارش شده است، احتمال دارد در تیراندازی به خودروها، شهروندان عادی کشته شده باشند. چراکه در رسانههای رسمی، از کشتههای نظامی به صراحت و یا با عناوینی چون «شهدای امنیت» یاد میشود.
شلیک ماموران جمهوری اسلامی به شهروندان عادی سابقهای طولانی دارد. مرداد سال ۱۴۰۳، آرزو بدری، زن ۳۱ ساله، به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری در خودروی شخصی هدف گلوله پلیس قرار گرفت و شدیدا مجروح شد. اردیبهشت سال ۱۴۰۱ نیز، ماریا عارفی و رضا مرادخانی، هدف گلوله ماموران گشت ارشاد قرار گرفتند.
پس از جنگ ۱۲ روزه، نوع حملات نیروهای نظامی جمهوریاسلامی به شهروندان غیر نظامی تغییر کرده است. ۱۱ تیرماه، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تایید گزارشها درباره کشتهشدن دو جوان با شلیک نیروهای جمهوریاسلامی در همدان، نوشت این حادثه نتیجه شلیک «نیروهای عملیات امنیتی» به یک خودرو با سه سرنشین بوده است.
این دو جوان مهدی عبایی و علیرضا کرباسی بودند که برای طبیعتگردی به اطراف همدان رفته بودند. در مراسم خاکسپاری این دو جوان، شهروندان شعار «میکشم میکشم/آنکه برادرم کشت» سر دادند.
ادعای مقامات جمهوری اسلامی در زمینه «برخورد با عوامل» چنین حوادثی در حالی تکرار میشود که در نمونههای گذشته هیچ گزارشی در مورد برخوردها احتمالی، روند بررسی موضوع، و مجازات متخلفان که مامورین حکومتی هستند به افکار عمومی ارائه نشده است.
محمدعلی تبریزیان، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران با نام هنری «همایون»، در سن ۸۸ سالگی در تهران درگذشت.
رسانههای داخلی جمعه ۲۷ تیر ۱۴۰۴ با تایید خبر درگذشت همایون نوشتند: «او مدتی به علت کهولت سن در بستر بیماری بوده است.»
همایون که ۱۵ اردیبهشت ۱۳۱۶ در مشهد یه دنیا آمده بود، فعالیت هنری خود را از اواخر دهه ۱۳۳۰ آغاز کرد.
همایون بازیگری را با فیلمهایی چون «داماد میلیونر» و «بیستارهها» آغاز کرد و با حضور در فیلمهایی مانند «تپلی»، «باباخالدار»، «دنیای آبی»، «آقای جاهل»، «شاهرگ» و «شورش» به چهرهای محبوب بدل شد.
همایون در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی در دستکم ۹۸ فیلم سینمایی ایفای نقش کرد و در کنار چهرههایی مانند لیلا فروهر، به ایفای نقشهایی ماندگار پرداخت.
او که به عنوان کمدین شناخته میشد، گفته بود: «دیدن كارهای لورل و هاردی بود كه باعث شد حس كنم باید كار كمدی انجام بدهم.»
پس از انقلاب ۵۷، همایون نیز مانند بسیاری دیگر از هنرمندان ایران از ادامه حضور در سینمای ایران منع شد و به سراغ شغلی دیگر رفت.
همایون در مصاحبهای با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب به دادگاه اوین فراخوانده شد، گفته بود: «به ما گفتند که به دادگاه اوین برویم و قرار است ما را ارشاد کنند، پس از آن ماجراها ما «بازرس گوگول» را در تئاتر پارس لاله زار اجرا رفتیم و با استقبال روبرو شد اما فعالیتم در سنیما ادامهدار نشد.»
او که سالها در حوزه رستورانداری مشغول به کار بود، گفته بود: «همین همراهی با مردم، به او کمک کرد که از فضای سینما جدا نشود.»
همایون فضای سینمای پس از انقلاب ۵۷ را این گونه توصیف کرده بود: «پس از آن انقلاب اگر تهیهکننده به سراغ بازیگرانی مثل فردین و ناصر ملکمطیعی میرفت به او میگفتند که باید فرد دیگری را جایگزین این افراد کند. مدتی بعد برچسب ممنوعالتصویری به این بازیگران اطلاق شد، اما قانون نوشتهای در این خصوص وجود نداشت. نباید با ما اینطور رفتار میشد، چهل سال یک عمر بود.»
از جمله فیلمهای مشهور او میتوان به «سلطان قلبها»، «علی بیغم»، «بابا شمل»، «دروازه تقدیر»، «خروس جنگی»، «چرخ بازیگر»، «لیلی و مجنون»، «سرنوشت»، «ایمان» اشاره کرد.
او همسر مهرانگیز فرحزادی (خاله لیلا فروهر) و پدر امید تبریزیان، بازیگر، بود. همایون از دهه ۵۰ به بعد دیگر در سینما فعال نبود و سالهای پایانی عمر را دور از فعالیت هنری سپری کرد.
یحیی الهی، فرمانده انتظامی لرستان اعلام کرد ۸۷ نفر در این استان به اتهام تشویش اذهان عمومی، عملیات خرابکاری، ارتباط با بیگانه و حمل مواد منفجره پس از جنگ ۱۲ روزه بازداشت شدند.
طی یک ماه اخیر، همزمان با فضای امنیتی تشدیدشده در ایران، موج گستردهای از بازداشتها و سرکوب آزادیهای عمومی آغاز شده است.
این سرکوبها نهتنها فعالان سیاسی و مدنی بلکه کاربران فضای مجازی، اقلیتهای مذهبی مانند یهودیان، بهائیان، مسیحیان و حتی اتباع خارجی را دربر گرفته و نگرانیها درباره افزایش سرکوب داخلی را شدت بخشیده است.
همزمان، گزارشهای متعدد از بیخبری خانوادهها نسبت به وضعیت بازداشتشدگان و پخش اعترافات اجباری منتشر شده که نشانهای از افزایش محاکمههای شتابزده و دادرسیهای ناعادلانه است.
۱۷ نفر از چهرههای سرشناس مدنی و حقوق بشری ایران با انتشار بیانیهای با عنوان «ما نگران سرنوشت ایرانیم» هشدار دادند کشور در بحرانیترین دوره تاریخ معاصر قرار گرفته و تنها راه نجات، بازگرداندن حق تعیین سرنوشت به مردم از مسیر رفراندوم آزاد با نظارت نهادهای بینالمللی است.
در این بیانیه که جمعه ۲۷ تیرماه در نشریه آلمانی اشپیگل منتشر شده، امضاکنندگان با اشاره به فضای ملتهب داخلی و سایه تهدیدات خارجی تاکید کردهاند: «ایران امروز در تقاطع بحرانیترین لحظات تاریخ معاصر خود ایستاده است.»
آنها تصریح کردند راه نجات کشور نه از مسیر سازش و همراهی با حاکمان داخلی و استبداد میگذرد و نه از طریق جنگ و وابستگی به قدرتهای خارجی، بلکه راه سوم، «راه مردم» و بازگرداندن عاملیت به جامعه ایرانی است تا با همبستگی و پیگیری اهداف مشترک، سرکوب و استبداد داخلی و جنگ و تجاوز خارجی، عقب رانده شود.
امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به تاثیرات مخرب جنگ اخیر میان جمهوری اسلامی و اسرائیل هشدار دادند سیاستهای پرهزینه حکمرانان ایران، کشور را به ورطه ناامنی، سرکوب و ویرانی سوق داده است.
به گفته آنها، نگاه داشتن کشور در فضای جنگی، ادامه سیاستهای تخاصمآمیز و ماجراجوییهای هستهای، نه تنها تهدیدی برای زندگی روزمره مردم بلکه خطری برای بقای ایران است.
این فعالان سیاسی و حقوق بشری اعلام کردند اصرار بر امنیتیسازی جامعه، سرکوب اقلیتها، زنان، فعالان مدنی و صنفی، تداوم حبس زندانیان سیاسی و عقیدتی، دستگیریهای گسترده، افزایش اعدامها و محرومیت مردم از بدیهیترین حقوقشان از جمله آزادی بیان و حق اعتراض، ایران را در معرض آیندهای تاریک قرار داده است.»
پیش از این در ۲۰ تیر، میرحسین موسوی، از رهبران «جنبش سبز»، با انتشار بیانیهای از حصر خانگی، از «ایستادگی» مردم در جریان جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل تمجید کرد و با تاکید بر حق شهروندان برای تعیین سرنوشت خود، خواستار برگزاری همهپرسی در کشور شد.
پس از آن بیش از ۸۰۰ نفر از کنشگران سیاسی و مدنی داخل و خارج از ایران از طرح سیاسی موسوی برای برگزاری رفراندوم حمایت کردند.
در بخش دیگری از بیانیه ۱۷ فعال مدنی آمده است که ادامه این روند، سرنوشت مردم را در معرض فاجعهای انسانی قرار میدهد که تاثیرات آن نه تنها بر امروز بلکه بر نسلهای آینده نیز سایه خواهد انداخت.
امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به پیامدهای سیاستهای حاکمیت، وضعیت کنونی کشور را نتیجه «سیاستهای وطن بر باد ده و پرخطای نظام حکمرانی جمهوری اسلامی» توصیف کردند.
ابوالفضل قدیانی، پرستو فروهر، حاتم قادری، حسین رزاق، سعید مدنی، صدیقه وسمقی، عباس صادقی، عبدالفتاح سلطانی، عبدالله مومنی، عطاءالله شیرازی، فریبا هشترودی، محمد سیفزاده، محمدرضا فقیهی، منظر ضرابی، مهدی محمودیان، نرگس محمدی و نسرین ستوده، امضاکنندگان این بیانیه هستند.
آنها هشدار دادهاند که سیاستهای جمهوری اسلامی، جامعه ایران را با خطراتی جدی مواجه کرده و بهطور روزافزون، مردم را از ابتداییترین حقوق خود، از جمله «حق داشتن زندگی عادی» و «حق تعیین سرنوشت» محروم میکند.
امضاکنندگان این بیانیه خواستار برگزاری رفراندوم آزاد و شفاف با نظارت نهادهای بینالمللی شدهاند تا «حق تعیین سرنوشت مردم ایران» احیا و از طریق تشکیل مجلس موسسان، زمینه گذار دموکراتیک به یک نظام ملی، دموکراتیک و فراگیر فراهم شود.
۱۷ امضاکننده از تمام تشکلها و کنشگران مستقل سیاسی، مدنی و فرهنگی دعوت کردند تا با اولویت دادن به مبارزه مسالمتآمیز، نافرمانی مدنی و تلاشهای جمعی، «مسیر تحقق این مطالبه ملی» را هموار کنند.
در بخش پایانی این بیانیه با تاکید بر مسئولیت تاریخی جامعه مدنی، از تمامی گروهها و کنشگران سیاسی، مدنی و فرهنگی خواسته شده تلاش برای تغییر وضعیت کنونی کشور را به «اولویت فوری فعالیتهای خود» تبدیل کنند.
آنها بر لزوم استفاده از تمام ظرفیتهای مبارزه مدنی خشونتپرهیز از جمله صدور بیانیههای مشترک، ایراد سخنرانی، تشکیل اتاقهای تبادل فکر و گفتوگوهای مردمی، بهرهگیری از نافرمانی مدنی و کنشگری جمعی، تاکید کردند.
سازمان هواشناسی در ایران با صدور هشدار از آغاز موج جدیدی از گرمای کمسابقه در بخشهای گستردهای از کشور خبر داد. این موج گرما از جمعه ۲۷ تیر آغاز شده و تا یکشنبه ۲۹ تیر ادامه خواهد داشت.
بنا بر اعلام این سازمان، جمعه شدت گرما در برخی مناطق به سطح هشدار رسیده و میتواند سلامت عمومی را بهویژه برای گروههای حساس به خطر جدی بیندازد.
اوج گرما در روز جمعه بیشتر در استانهای تهران، قم، البرز، نیمه جنوبی سمنان، سه استان خراسان (شمالی، رضوی و جنوبی)، خوزستان، نیمه شمالی بوشهر، نیمه شرقی فارس، اصفهان و یزد خواهد بود.
با وجود موج گرمای شدید، در روزهای گذشته شهروندان از جنوب کشور و همچنین استان مرکزی با ارسال ویدیوهایی به ایراناینترنشنال، از قطع مکرر برق ابراز نارضایتی کردند.
آنان گفتند قطع برق در اوج گرمای تابستان، زندگی روزمره و سلامت خانوادهها را با مشکل مواجه کرده است.
صادق ضیائیان، رییس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی کشور، ۲۷ تیر در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا ضمن تاکید بر استقرار شرایط تابستانه در سراسر کشور، گفت روند افزایش دما و استمرار هوای گرم در اغلب نقاط کشور، دور از انتظار نیست.
ضیائیان با اشاره به اینکه شدت گرما در روزهای مختلف در نقاط مختلف کشور متفاوت خواهد بود، گفت تا یکشنبه ۲۹ تیر، دمای هوای اهواز حدود ۴۹ درجه سانتیگراد پیشبینی میشود و برخی نقاط استان خوزستان ممکن است به دمای ۵۰ درجه نیز برسند.
او درباره دمای هوای تهران نیز گفت: «جمعه و شنبه، دمای هوای پایتخت به حدود ۴۰ درجه میرسد و حتی برخی مناطق جنوبی استان تهران میتوانند دماهای کمی بالاتر را نیز تجربه کنند.»
پیش از این و در ۲۶ تیر، محمد سبزهزاری، مدیرکل هواشناسی خوزستان، از ثبت دمای ۵۰ درجه و بالاتر در ۹ شهر این استان خبر داد و گفت بیشترین دما در ایستگاه هواشناسی آبادان ۵۱.۶ درجه سانتیگراد و در شوش ۵۱.۴ درجه سانتیگراد ثبت شد.
قطع برق همزمان با افزایش شدید دما
وبسایت اکوایران، جمعه ۲۷ تیر با اشاره به اینکه گرمای هوا برای ۱۵ استان کشور هشدار زرد هواشناسی صادر کرده است، نوشت روند افزایش دمای هوا مصرف برق را افزایش داده است.
اکوایران با استناد به آخرین گزارش شرکت مدیریت شبکه برق ایران، خبر داد مصرف برق در روزهای اخیر با افزایشی بیش از ۷۰۰ مگاوات از مرز ۷۴ هزار و ۶۴۰ مگاوات عبور کرده است.
در این گزارش آمده که با تداوم گرما و پیشبینی آغاز مرداد با شدت بیشتر دمای هوا، احتمال میرود رکورد مصرف برق باز هم شکسته شود.
بر این اساس، تلاشها برای صرفهجویی در مصرف برق نتیجهای نداشته و بحران برق در روزهای گرم سال رو به تشدید است.
همزمان، شهروندان از نقاط مختلف کشور با ارسال ویدیوهایی به ایراناینترنشنال از قطع برق انتقاد کردند.
یکی از اهالی کرج با گلایه از قطع مکرر برق در مهرشهر، به کنایه گفت: «کاش اسرائیل حمله کند چون طی جنگ ۱۲ روزه برق داشتیم.»
شهروندی دیگر گفت که در روستای محل زندگیاش در چالوس، قطع سهساعته برق باعث از کار افتادن پمپ آب شده و اتصال به اینترنت هم ناممکن است.
یکی از مخاطبان نیز با اشاره به اجارهبهای سنگین مغازهها در بلوار رحیمی پاکدشت، قطع برق این منطقه را مانعی برای کسبوکار دانست و گفت: «داریم در جهنم زندگی میکنیم.»
با ورود ایران به پنجمین سال خشکسالی پیاپی، بحران آب ابعاد گستردهای یافته و از روستاها و شهرهای کمبرخوردار، تا تهران با کمبود منابع آبی، افت فشار و حتی قطع شدنهای مکرر مواجه شدهاند. در روستای چنارلق از توابع خلخال، مردم بهصورت شبانه برای تامین آب سرگردان هستند.
ساجد جعفرزاده، مدیر امور آب و فاضلاب خلخال جمعه ۲۷ تیرماه تایید کرد که این منطقه با تنش شدید آبی روبهروست و بخشی از پروژه تامین آب به دلیل نبود اعتبار ناتمام مانده است.
کاهش بیسابقه بارندگیها، افت شدید سطح سدها و منابع زیرزمینی، و نبود سیاستهای مؤثر در مصرف، چشمانداز نگرانکنندهای از آینده آب در کشور ترسیم کرده است.
بهمن نوری، استاندار خراسان شمالی از بحران آبی در روستاهای راز و جرگلان خبر داده و وعدههایی برای بهبود زیرساختها داده است. با این حال، عملی شدن هر کدام از این برنامهها نیاز به میلیاردها تومان اعتبار دارد.
علیرضا عباسی، نماینده کرج در مجلس، پنجشنبه در نشست با مدیران شرکت آب منطقهای البرز گفت: «با توجه به مهاجرتپذیری بالا و اجرای پروژه هایی مانند نهضت ملی مسکن، فشار بر منابع آبی استان افزایش خواهد یافت. هر طرح آبی باید پیوست جمعیتی و توسعهای داشته باشد.»
به گفته عباسی، «اگرچه تامین آب شرب اولویت دارد، اما نباید امنیت غذایی را قربانی کنیم. هیچ کشوری امنیت غذایی خود را نادیده نمیگیرد، حتی اگر منابع آبی فراوانی داشته باشد.»
روزنامه هممیهن ۲۶ تیر ماه در گزارشی نوشت در پایتخت، «جیرهبندی خاموش» آب به شکل افت فشار، قطعشدنهای مکرر شبانه و توصیه به خرید تانکر و پمپ آشکار شده است.
بر اساس این گزارش هرچند شرکت آب و فاضلاب اعلام کرده که برنامهای برای قطعی رسمی ندارد، اما مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران اعلام کرده که مردم باید به فکر خرید تانکر و مخزن آب باشند.
گزارشهای متعددی از قطع شبانه آب، نرسیدن آب به طبقات پایین و اعتراض ساکنان منتشر شده است و مناطق جنوبی و حاشیهای تهران از صالحیه و پیشوا تا نعمتآباد و شهرک شریعتی بیشترین آسیب را دیدهاند.
در مقابل، شمال تهران تاکنون با کمترین اختلال مواجه بوده و همین مسئله باعث افزایش «احساس تبعیض در میان ساکنان جنوب» پایتخت شده است.
هممیهن به نقل از کارشناسان حوزه آب تاکید کرده که با تداوم روند مصرف فعلی و نبود زیرساختهای مناسب، احتمال اجرای سهمیهبندی رسمی در هفتههای آینده بالا است.
بارشکم، سدهای خالی و گرمای شدید
عیسی بزرگزاده سخنگوی صنعت آب گفته بارندگی در سال آبی جاری نسبت به میانگین بلندمدت بیش از ۴۰ درصد کاهش داشته و تنها حدود ۱۵۳ میلیمتر ثبت شده است.
روزنامه اطلاعات گزارش داده که افزایش دمای هوا باعث تبخیر ۷۵ درصد بارشها شده و عملا امکان بهرهبرداری از بخش قابلتوجهی از آبهای سطحی را از بین برده است.
بر اساس این گزارش از حدود ۲۶۰ میلیارد مترمکعب بارش سالانه در کشور، تنها ۸۵ میلیارد مترمکعب قابل استفاده است.
حجم روانآبهای کشور به کمتر از ۴۵ میلیارد مترمکعب کاهش یافته و نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی نیز به زیر ۴۰ میلیارد مترمکعب رسیده است.
روزنامه اطلاعات نوشته ۵۵ درصد آب مصرفی کشور از منابع زیرزمینی تامین میشود؛ منابعی که کسری تجمعی آنها به حدود ۱۴۵ میلیارد مترمکعب رسیده و فرونشست زمین، بیابانزایی و بحرانهای زیستمحیطی را به همراه داشته است.
سدهای کشور نیز در شرایط وخیمی قرار دارند. تنها ۱۴ درصد از حجم مخازن سدهای تهران پر است و سد لتیان با ظرفیت ۹۵ میلیون مترمکعب، فقط ۴۱ میلیون مترمکعب آب ذخیره دارد.
عباس علی آبادی، وزیر نیرو ۲۴ تیر هشدار داد که ممکن است سدهایی مانند ماملو، لتیان و لار به زودی از مدار خارج شوند.
قطعی آب علاوه بر فشار بر مصرفکننده خانگی، میتواند واحدهای تولیدی را به تعطیلی بکشاند و بیکاری را تشدید کند.
بحران آب اثرات اجتماعی و اقتصادی جدی بهدنبال دارد. مهاجرتهای گسترده از روستاها، افزایش تنشهای محلی برای دسترسی به منابع محدود آب، و تضعیف تولیدات کشاورزی و صنعتی، از جمله پیامدهایی است که کشور با آن روبهرو خواهد شد.
سالهاست که کارشناسان هشدار دادهاند ادامه این روند، ایران را به نقطهای میرساند که نه تنها سکونت در بسیاری از مناطق دشوار میشود، بلکه امنیت اجتماعی و اقتصادی نیز به خطر بیافتد.
خشکشدن پیکرههای آبی از دریاچه ارومیه تا زایندهرود و هورالعظیم، نمونهای از تهدیدهای زیستمحیطی بحران آب است.
کاهش روانآبها، گونههای گیاهی و جانوری را تهدید کرده و اکوسیستمهای حساس را در معرض نابودی قرار داده است. با ادامه این روند، بیابانزایی، فرونشست زمین و گسترش کانونهای ریزگرد سرعت بیشتری خواهد گرفت.