۲۶ نماینده مجلس: مصاحبه پزشکیان با کارلسون، پیام ضعف به آمریکا مخابره کرد
۲۶ نماینده مجلس در نامهای خطاب به مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، سخنان او در مصاحبه با تاکر کارلسون، مجری آمریکایی را «سوالبرانگیز» خواندند و گفتند اظهارات او از موضع «ضعف» و برخلاف «وحدت کمسابقه» مردم و مسئولان حکومت پس از جنگ اخیر بوده است.
در این نامه خطاب به پزشکیان آمده است: «متاسفانه بعضی جملات شما، از جمله ابراز امیدواریتان نسبت به شروع مجدد مذاکرات با آمریکا و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در شرایط فعلی ناامیدکننده و برخلاف وحدت بهوجود آمده در کشور بود.»
امضاکنندگان این نامه افزودند سخنان پزشکیان «نه تنها در داخل کشور بازتاب خوبی نداشت و بسیاری از مردم را سرخورده کرد، بلکه در خارج از کشور نیز منجر به سوءبرداشت طرف مقابل شد».
در ادامه این نامه آمده است: «بدیهی است [این صحبتها] دشمن را به این محاسبه غلط خواهد رساند که "ایران پس از حمله آمریکا، همچنان پیام ضعف مخابره می کند".»
نمایندگان امضاکننده این نامه هشدار دادند اظهاراتی از این دست موجب خواهد شد آمریکا از «موضع برابر» حاضر به گفتوگو با جمهوری اسلامی نشود، فشارها و تحریمها را افزایش دهد و «انگیزه بیشتری برای حمله نظامی مجدد به کشور» پیدا کند.
تمامی امضاکنندگان این نامه بهعنوان «نماینده تهران» در مجلس شوری اسلامی حضور دارند و در میان آنها، اسامی حمید رسایی، مرتضی آقاتهرانی، منوچهر متکی، امیرحسین ثابتی، مهدی کوچکزاده، اسماعیل کوثری، ابوالفضل ظهرهوند، مالک شریعتی، بیژن نوباوه و زهره لاجوردی دیده میشود.
پزشکیان در مصاحبه با کارلسون که ۱۶ تیر منتشر شد، اعلام کرد علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، معتقد است سرمایهگذاران آمریکایی «میتوانند به ایران بیایند و هیچ مانعی برای فعالیت آنها وجود ندارد».
او افزود: «ما برای هر نوع همکاری اقتصادی، صنعتی و تجاری با آمریکاییها آمادگی داشتهایم و همچنان داریم؛ اما این تحریمها هستند که مانع حضور آنها در کشور ما شدهاند.»
پزشکیان تاکید کرد منظور از شعار «مرگ بر آمریکا» در ایران «مرگ بر مردم و مقامهای آمریکا نیست».
انتقاد از اظهارات پزشکیان در «تفکیک» آمریکا و اسرائیل
۲۶ نماینده مجلس در ادامه نامه خود از «تاکیدهای بیش از اندازه» پزشکیان برای «تفکیک» آمریکا و اسرائیل انتقاد کردند و گفتند حمایتهای ایالات متحده زمینه را برای آغاز حمله اسرائیل به ایران فراهم آورد.
در این نامه آمده است: «کاش بهجای تلاش برای تفکیک میان شیطان بزرگ و پیمانکارش، با صراحتی که از شما انتظار میرود، به محکومیت جنایتکار اصلی یعنی آمریکا میپرداختید و تاکید میکردید که در چنین شرایطی حتی سخن از مذاکره با آمریکا نیز سراب است و منتهی به نتیجه دلخواهتان نخواهد شد.»
آنها همچنین به فتوای «محاربه» برخی مراجع تقلید شیعه علیه دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو اشاره کردند و گفتند پزشکیان در مصاحبه با پادکستر آمریکایی، بهطور «قاطع و محکم» از این «فتاوای تاریخی» دفاع نکرده است.
امضاکنندگان این نامه افزودند: «باید افکار عمومی در غرب مطمئن شود که کوچکترین تعرض و سوءقصد به رهبر عزیزتر از جانمان، بزرگترین تهدیدها را برای آنان در پی خواهد داشت اما متاسفانه چنین مفهومی در کلام شما به چشم نیامد.»
پزشکیان در مصاحبه با کارلسون گفته بود فتوای محاربه علیه ترامپ ربطی به حکومت ایران و رهبر جمهوری اسلامی ندارد.
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، ۱۷ تیر با انتقاد از این سخنان نوشت: «ما اکنون ملتی خشمگین هستیم و نمیتوانیم مانند روزهای صلح و صفا سخن بگوییم. نشان دادن خشم ملت عین عقلانیت است.»
در یکی از آخرین واکنشها به فتوای «محاربه» علیه رییسجموری آمریکا، سعید صلح میرزایی، عضو مجلس خبرگان، ۱۹ تیر گفت «از منظر اسلامی»، خون کسانی چون ترامپ و مقامات برخی کشورهای اروپایی «ارزشی ندارد» و «اگر مومنی بتواند انتقام خون شهدا را بگیرد و این تهدیدها را از سر کشورمان بردارد، این اقدام برای او وظیفهای شرعی خواهد بود».
سازمان اتحاد علیه ایران هستهای، ۱۸ تیر هشدار داد صادرکنندگان فتوای محاربه علیه ترامپ و نتانیاهو بهدنبال «صادر کردن تروریسم» هستند.
در پی گزارشها از وجود ذرات آرسنیک و سیانور در گردوغبارهای هوای تهران، احمد طاهری، رییس مرکز ملی هوا، وجود «بیش از حد مجاز» این ذرات را رد کرد.
او با اشاره به نمونهبرداریهای انجامشده گفت: «این عناصر از عناصر تشکیلدهنده پوسته زمین به شمار میروند، به طور طبیعی در خاک وجود دارند و قاعدتاً در بسیاری از پدیدههای گرد و غبار در تمام دنیا و تشکیل شده از کانونهای متعدد یافت میشود.» طاهری اضافه کرد: «در هیچ کدام از نمونههای ذرات معلق برداشت شده در سطح شهر تهران سیانور مشاهده نشده است.»
پیشتر محسن موسوی خوانساری، عضو هیأتمدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران، اعلام کرد تالاب بندعلیخان در جنوب ورامین که بهطور کامل خشک شده، به یکی از کانونهای گرد و غبار تبدیل شده است.
به گفته او، در حال حاضر پساب مناطق صنعتی، از جمله چرمشهر ورامین، وارد این تالاب میشود و همین موضوع باعث شده گرد و غبار برخاسته از آن حاوی مواد سمی مانند آرسنیک و سیانور باشد.
کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان بریتانیا هشدار داد که جمهوری اسلامی یکی از «جدیترین و شدیدترین تهدیدهای دولتی» علیه امنیت ملی بریتانیاست. این تهدید در سطح تهدید روسیه و چین ارزیابی شده است.
در گزارشی که پنجشنبه ۱۹ تیر از سوی این کمیته (آیاسسی) منتشر شد، به افزایش چشمگیر تمایل تهران برای انجام «ترور، جاسوسی و حملات سایبری» در خاک بریتانیا اشاره و از دولت خواسته شده است تا در راهبرد خود نسبت به جمهوری اسلامی، «بازنگری اساسی» انجام دهد.
در این گزارش درباره تهدیدهای فزاینده جمهوری اسلامی در بریتانیا آمده است که حکومت ایران در سالهای اخیر، کارزاری گسترده برای ارعاب و تهدید شبکه ایراناینترنشنال به راه انداخته است.
بر اساس این گزارش، سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی با اعمال فشار بر اعضای خانواده خبرنگاران این شبکه در داخل ایران و تهدید مستقیم خود خبرنگاران، تلاش کرده است مانع از ادامه فعالیت این رسانه شود.
این گزارش ۲۶۰ صفحهای که بر مبنای اطلاعات محرمانه و مصاحبه با مقامهای ارشد نهادهایی چون امآی۶ و امآی۵ (سازمانهای اطلاعاتی اصلی بریتانیا)، مرکز ارتباطات دولت، دفتر کابینه و وزارت کشور تنظیم شده، تصویری جامع از تحول در نوع تهدیدات جمهوری اسلامی ترسیم میکند.
بر این اساس، جمهوری اسلامی «بازیگری عملگرا» است که اغلب «بیش از آنکه از ایدئولوژی پیروی کند، از فرصتطلبی بهره میبرد» و اکنون قادر است همین عملگرایی را به «اقدامات خصمانه در خاک بریتانیا» تبدیل کند.
کمیته در بخشی از این گزارش تاکید کرد: «هدف اساسی رژیم ایران، حفظ بقا و امنیت جمهوری اسلامی است. احساس ناامنی این رژیم، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، رفتارهای آن را شکل میدهد.»
۱۵ توطئه برای ترور یا ربایش؛ تهدیدی فزاینده علیه مخالفان
بر پایه یافتههای این گزارش، از ژانویه ۲۰۲۲ تاکنون دستکم ۱۵ توطئه ترور یا آدمربایی علیه افراد ساکن بریتانیا شناسایی شده است. این عملیاتها عمدتا مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی را هدف گرفتهاند و ادامه الگوی رفتاری هستند که ایران در خاورمیانه و اروپا نیز دنبال کرده است.
در متن گزارش آمده است: «این تهدید عمدتا متوجه مخالفان و دیگر منتقدان رژیم است. همچنین تهدید علیه منافع یهودی و اسرائیلی در بریتانیا افزایش یافته است.»
مقامهای اطلاعاتی بریتانیا به کمیته گفتهاند که عوامل وابسته به تهران، آمادگی خود را برای «اقدام به ترور در داخل خاک بریتانیا و ربایش افراد از این کشور» نشان دادهاند.
بر پایه اطلاعات رسیده به کمیته اطلاعات و امنیت بریتانیا، در حال حاضر تهدید حمله فیزیکی به افراد در بریتانیا، «بالاترین سطح تهدید از سوی جمهوری اسلامی است: «این تهدید با سطح تهدید روسیه برابری میکند.»
در ادامه گزارش تاکید شده است از آغاز سال ۲۰۲۲، تهدیدهای فیزیکی از سوی تهران علیه ساکنان بریتانیا «هم از نظر سرعت و هم از نظر تعداد، بهشکل محسوسی افزایش یافته» است.
اهداف جمهوری اسلامی در بریتانیا: کاهش نفوذ، سرکوب انتقاد
تهران تلاش میکند حضور نظامی بریتانیا در خاورمیانه را کاهش دهد، اتحاد لندن با ایالات متحده و اسرائیل را تضعیف کند و صدای منتقدان، از جمله روزنامهنگاران و تبعیدیان ساکن بریتانیا را خاموش سازد.
در متن گزارش کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان بریتانیا آمده است: «ایران و بریتانیا سابقهای پیچیده دارند. رهبری حکومت ایران، بریتانیا را رقیبی سرسخت و حیلهگر میداند که با ارزشهای جمهوری اسلامی مخالفت دارد و بخشی از جبهه غربی برای تغییر رژیم تلقی میشود.»
رییس کمیته مشترک اطلاعاتی بریتانیا (جیآیسی) نیز در پارلمان گفت: «این بیاعتمادی عمیق نسبت به بریتانیا، هم دلایل تاریخی دارد و هم دلایل معاصر.»
در گزارش مورد نظر آمده است فعالیتهای جاسوسی جمهوری اسلامی «قابل توجه» است و این فعالیتها عمدتا از طریق توانمندیهای سایبری و همچنین با استفاده از عوامل انسانی انجام میشود.
هرچند بریتانیا در اولویتهای اطلاعاتی تهران پس از آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی قرار دارد اما مقامهای امنیتی هشدار دادهاند که این جایگاه ممکن است به سرعت تغییر کند: «بریتانیا یک هدف اصلی برای تهران در حوزه جاسوسی است چرا که آنها لندن را دشمن ویژه جمهوری اسلامی میدانند. این رویکرد همچنین به دلیل نقشی است که در مذاکرات هستهای و رابطه با ایالات متحده ایفا میکنیم.»
از سوی دیگر، بر اساس این گزارش، عملیاتهای سایبری ابزار کلیدی جمهوری اسلامی در جنگ نامتقارن محسوب میشوند و تهران به عنوان «یک بازیگر مهاجم سایبری با توانمندیهای گسترده» توصیف شده؛ گرچه سطح پیچیدگی آن کمتر از روسیه و چین است.
مرکز ملی امنیت سایبری بریتانیا (انسیاسسی) هشدار داده است که بسیاری از نهادهای بریتانیایی برای شناسایی یا مقابله با نفوذهای سایبری تهران تجهیز نشدهاند.
در گزارش کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان بریتانیا آمده است: «ضروری است که سطح مقاومت سایبری کشور افزایش یابد. اگر امنیت سایبری و تابآوری در سراسر بریتانیا تقویت شود، احتمال موفقیت حملات سایبری ایران کاهش مییابد.»
خلأهای سیاستگذاری و فقدان تخصص در دولت بریتانیا
کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان ضمن استقبال از برخی اقدامات اخیر دولت بریتانیا از جمله گنجاندن ایران در سطح تقویت شده «طرح ثبت نفوذ خارجی» و امکانات جدید قانونی برای مقابله با نهادهایی مانند سپاه پاسداران، از رویکرد کلی دولت در قبال تهران انتقاد کرد.
در گزارش این کمیته آمده است: «سیاست دولت در قبال ایران عمدتا معطوف به مدیریت بحران بوده و تحتتاثیر نگرانیها درباره برنامه هستهای تهران، از پرداختن به دیگر مسائل سیاسی، منطقهای و اجتماعی بازمانده است.»
بر اساس این گزارش، چنین رویکردی مانع از آن شده که دولت «درک واقعی از ایران» بهدست آورد: «در مجموعه دولت، فقدان تخصص ویژه درباره ایران محسوس است.»
در بخشی از گزارش به نقل از یکی از منتقدان آمده است: «وقتی افرادی در وزارت خارجه مسئول سیاستگذاری درباره ایران هستند که حتی یک کلمه فارسی بلد نیستند، واقعا نمیشود کار خاصی از آنها انتظار داشت.»
شبکههای نفوذ و بازی با نیروهای نیابتی
انتشار این گزارش، با موج تازهای از بررسیها درباره نفوذ جمهوری اسلامی در اروپا همزمان شده است.
همین هفته، مقامات ایتالیا یک شبکه وسیع از افراد را کشف کردند که ظاهرا در حال ترویج روایت جمهوری اسلامی در اروپا بودند.
کن مککالوم، رییس سرویس امنیت داخلی (امآی۵)، پیشتر گفته بود از اوایل سال ۲۰۲۲ تاکنون، ۲۰ طرح وابسته به ایران در بریتانیا خنثی شده است.
او همچنین گفته بود: «جمهوری اسلامی بهطور گسترده از مجرمان حرفهای به عنوان نیابتی استفاده میکند؛ از قاچاقچیان مواد مخدر بینالمللی گرفته تا جنایتکاران خردهپا.»
در جمعبندی گزارش کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان بریتانیا آمده است: «هرچند ایران در برخورد نظامی به دنبال تناسب و بازدارندگی است اما همواره این امکان وجود ندارد. بنابراین تهران تمرکز خود را بر توسعه توانمندیهای نامتقارن و شبکهای از سازمانهای شبهنظامی و تروریستی همراستا در سراسر خاورمیانه گذاشته تا نفوذ خود را گسترش دهد و مهاجمان بالقوه را بازدارد.»
این کمیته از اقدامات امآی۵ و پلیس بریتانیا در مقابله با تهدیدهای جمهوری اسلامی قدردانی کرده و از دولت بریتانیا و متحدانش خواسته است بهروشنی به تهران اعلام کنند فعالیتهای خصمانه در خاک بریتانیا غیر قابل قبول است: «ما تلاشهای امآی۵ و پلیس را در مواجهه با این تهدید جدی میستاییم و دولت بریتانیا و شرکای بینالمللیاش را ترغیب میکنیم در هر فرصت به ایران یادآوری کنند چنین حملاتی بهمثابه حمله به بریتانیاست و با پاسخ مناسب مواجه خواهد شد.»
رسانههای حکومتی ایران در گزارشهایی جعلی مدعی نفوذ یک گروه هکری وابسته به سپاه پاسداران با نام «دارکشل» به «حسابهای کاربری ایراناینترنشنال» و به دست آوردن اطلاعات کسانی شدند که کیوآر کد تبلیغشده برای کارزار «همکاری ملی» را استفاده کردهاند. این خبر ساختگی و دروغ است.
ایراناینترنشنال هرگونه نفوذ و هک حساب کاربری این شبکه یا دسترسی به اطلاعات استفادهکنندگان از کیوآرکد تبلیغشده را تکذیب میکند.
تصاویر منتشرشده در این گزارشهای رسانههای حکومتی نیز ساختگی است و چنین فایلهایی وجود ندارند.
همانطور که در بیانیه اخیر شبکه نیز اشاره شد، حملات سایبری گذشته به حسابهای شبکه نبوده و پس از مورد حمله قرار گرفتن معدود کارکنان شبکه، اقدامات حفاظتی انجام شده است.
کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان بریتانیا در گزارشی اعلام کرد که جمهوری اسلامی تهدیدی گسترده و قابلتوجه برای بریتانیاست و خطری رو به افزایش به شمار میرود که دولت بریتانیا آمادگی کامل برای مقابله با آن ندارد.
نمایندگان پارلمان بریتانیا گفتند که تهدید جمهوری اسلامی دامنهای وسیع دارد؛ از حملات فیزیکی و احتمال ترور مخالفان و اهداف یهودی گرفته تا جاسوسی، تواناییهای سایبری تهاجمی و تلاش برای توسعه سلاح هستهای.
در گزارش اطلاعات و امنیت پارلمان بریتانیا آمده است که چهرههای برجسته یهودی از جمله اهداف حکومت ایران در دستکم ۱۵ مورد تلاش برای ترور یا آدمربایی در خاک این کشور بودهاند.
در این گزارش آمده است که تهدید فیزیکی علیه منتقدان جمهوری اسلامی بهطور چشمگیری افزایش یافته و سرویسهای اطلاعاتی تهران اغلب از عوامل واسطه برای انجام «اقدامات تروری» در بریتانیا استفاده میکنند.
کوین جونز، رییس این کمیته، در بیانیهای گفت: «ایران در تمام انواع تهدیداتی که ما باید نگرانشان باشیم، حضور دارد.»
در حالیکه تنها دو هفته از عملیات بزرگ اسرائیل علیه زیرساختهای هستهای ایران میگذرد، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، بار دیگر اولویت سیاسی و نظامی خود را به نوار غزه معطوف کرده است.
تمرکزی که اینبار نیز با هماهنگی نزدیک با دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، و با هدف پایاندادن به جنگ، بازگرداندن گروگانها و تضمین امنیت بلندمدت اسرائیل دنبال میشود.
بهنوشته جروزالم پست، این چرخش سریع از تهران به غزه، صرفا یک تغییر تاکتیکی نیست بلکه بازتابی از واقعیتهای سیاسی و نظامی میدانی است که بر افکار عمومی اسرائیل سنگینی میکند.
نتانیاهو تنها دو هفته پیش در اوج یک پیروزی کمسابقه قرار داشت. عملیات موسوم به «طلوع شیران»، که در واپسین دقایق با مشارکت آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران انجام شد، بازدارندگی اسرائیل را احیا کرد، موجی از تحسین بینالمللی بهدنبال داشت و برای شخص نتانیاهو لحظهای نمادین از قدرت در داخل و عرصه جهانی رقم زد.
با این حال، سفر این هفته نخستوزیر اسرائیل به واشینگتن و دیدارهای مکررش با دونالد ترامپ، بهروشنی نشان داد که چگونه مرکز ثقل سیاست در اسرائیل ظرف چند روز دستخوش تغییر میشود.
بنابر گزارش جروزالم پست، بررسی رسانههای اسرائیلی نیز این جابهجایی اولویتها را تایید میکند: اکنون حجم گزارشها و تحلیلهای مربوط به جنگ غزه، بهمراتب بیش از اخبار مرتبط با عملیات در ایران است.
در دومین دیدار نتانیاهو با ترامپ طی ۲۴ ساعت، تقریبا تمام زمان دو رهبر صرف بحث درباره جنگ در غزه، سرنوشت گروگانها و چشمانداز یک آتشبس احتمالی شد. موضوعاتی چون برنامه هستهای ایران یا معماری امنیتی آینده خاورمیانه عملا به حاشیه رانده شدند.
تغییر اولویتها و واقعیتهای میدانی
بهنوشته جروزالم پست، این بازگشت به غزه امری ناگزیر و ناشی از واقعیات تلخ میدانی است. دوشنبه، پنج سرباز دیگر ارتش اسرائیل در غزه کشته شدند که مجموع تلفات نیروهای اسرائیلی از زمان پایان عملیات ایران را به ۱۷ نفر رسانده است.
چنین آماری، بار دیگر افکار عمومی اسرائیل را به هزینه انسانی جنگ و سرنوشت بیش از ۵۰ گروگان اسرائیلی، که گمان میرود دستکم ۲۰ تن از آنها زنده باشند، معطوف کرده است.
در این میان، گرچه حمله موفق به تاسیسات هستهای ایران دستاوردی مهم برای اسرائیل و نتانیاهو بود، اما نه این پیروزی و نه حتی دیدارهای سطح بالا در واشینگتن، نتوانستهاند درد، ابهام و فرسایشیبودن جنگ غزه را کاهش دهند.
جروزالم پست مینویسد: برخلاف عملیات ایران که چارچوب مشخصی داشت و با موفقیت پایان یافت، جنگ غزه همچنان در حال جریان است و پایانی برای آن قابل تصور نیست.
درست در همان روزی که آتشبس در ۲۴ ژوئن اعلام شد، کشور با خبر کشتهشدن هفت سرباز دیگر در خانیونس از خواب بیدار شد؛ خبری که بار دیگر نشان داد این جنگ، از ذهن و زندگی اسرائیلیها دور نشده است.
بهنوشته جروزالم پست، نتانیاهو بهخوبی از مخاطرات سیاسی مذاکرات آتشبس آگاه است. او میداند که کوچکترین اشاره به توافقی مبتنی بر آزادی گروگانها میتواند واکنش تند جناحهای تندرو دولتش، نظیر ایتمار بنگویر و بتسلئیل اسموتریچ را برانگیزد و بنیان ائتلافش را متزلزل کند.
بر همین اساس، مذاکرات در واشینگتن با نهایت احتیاط و پشت درهای بسته پیش میرود. نتانیاهو در سخنرانی روز سهشنبه خود در واشینگتن، سعی کرد میان تعهد به اهداف جنگ و نیاز به دیپلماسی توازن برقرار کند.
او گفت: «امروز روزی سخت برای اسرائیل است. پنج سرباز قهرمان خود را از دست دادیم. ملت در سوگ و اندوه است. اما ما مصمم هستیم که ماموریت خود را به پایان برسانیم: آزادی گروگانها، نابودی کامل حماس و تضمین اینکه غزه دیگر تهدیدی برای اسرائیل نباشد.»
او افزود: «ما راهبردی در پیش داریم که بخشی از آن را فاش نمیکنیم. برخی اقدامات دردناک خواهد بود، اما نتیجه نهایی شکست کامل حماس و بازگشت گروگانها خواهد بود. هنوز کار ما به پایان نرسیده است.»
با این حال، جروزالم پست یادآور میشود که همچنان یک پرسش کلیدی در میان تحلیلگران و ناظران وجود دارد: آیا هدف اعلامشده نتانیاهو برای نابودی کامل حماس، با تلاشهای ترامپ برای حصول توافق و آتشبس در غزه همخوانی دارد؟ یا آنکه دو رهبر مسیرهای متفاوت و حتی متناقضی را دنبال میکنند؟
با وجود عملیات موفق علیه ایران، واقعیت این است که جنگ در غزه نهتنها ادامه دارد بلکه هر روز خونبارتر میشود. گزارش جروزالم پست تاکید میکند که مرگ پنج سرباز دیگر، تنها در روز دوشنبه، نشان میدهد که نبرد نه در مذاکرات واشینگتن، بلکه در کوچهپسکوچهها و تونلهای ویران غزه جریان دارد.
فشارهای اجتماعی نیز برای دستیابی به توافق، بیش از پیش افزایش یافته است. افکار عمومی اسرائیل که بهطور سنتی صبر راهبردی کمتری دارد، اکنون با افزایش شمار تلفات و ابهام در مورد سرنوشت گروگانها، بیش از گذشته بر تصمیمگیریهای سریعتر و مؤثرتر تاکید دارد.
جروزالم پست در پایان مینویسد: جنگ غزه، حتی پس از عملیات موفق «طلوع شیران» علیه حکومت ایران، همچنان کانون اصلی توجه افکار عمومی اسرائیل است. این جنگ در گروگانهایی که هنوز در زیرزمینها نگهداری میشوند، در سربازانی که هنوز در رفح و خانیونس میجنگند و در اندوهی که جامعه اسرائیل را فراگرفته، تداوم دارد.
حتی موفقترین عملیات نظامی نیز نتوانسته غبار غم و دغدغه جنگ را از دل اسرائیلیها پاک کند. هر روز صبح، بیم آن میرود که بار دیگر عبارت هولناک «هوتار لِپیرسوم» (مجاز برای انتشار) آغازگر خبر تلخ دیگری از جبهه غزه باشد. و تا زمانی که این ترس در دلها زنده است، جنگ، حتی در دوران پس از عملیات ایران، همچنان پایان نیافته است.