محمود شمسالدیناف، تحلیلگر مقیم دوشنبه تاجیکستان، در این مطلب که چهارشنبه سوم دی منتشر شد، تاکید کرد آسیای مرکزی بیش از پیش به صحنهای پویا تبدیل شده و توجه قدرتهای بزرگ را به خود جلب کرده است.
طی یک سال گذشته، نشستهای سطح بالایی در چارچوب C5+1 با اتحادیه اروپا، چین، روسیه، آمریکا و ژاپن برگزار شده و همزمان، ترکیه و جمهوری آذربایجان نیز حضور خود را در منطقه گسترش دادهاند.
عنوان C5+1 به قالبی دیپلماتیک گفته میشود که در آن پنج کشور آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) بهصورت جمعی با یک قدرت خارجی یا یک بازیگر بینالمللی گفتوگو میکنند.
شمسالدیناف افزود جمهوری اسلامی نمیتواند تحولات کنونی در شمال مرزهای ایران را نادیده بگیرد و افزایش توجهات بینالمللی به آسیای مرکزی، تهران را بر آن داشته است تا تعاملات سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک خود با این منطقه را تقویت کند.
اما جمهوری اسلامی در پی تحقق چه اهدافی در آسیای مرکزی است؟
تلاش برای خروج از پیله انزوا
شمسالدیناف نوشت یکی از منافع اصلی جمهوری اسلامی در آسیای مرکزی، کاهش انزوای دیرینه سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی است.
تقویت جایگاه تهران در آسیای مرکزی میتواند حمایت دیپلماتیکی را که حکومت ایران بهشدت به آن نیاز دارد، فراهم آورد و تا حدی نیز راهی برای خروج جمهوری اسلامی از محاصره اقتصادی ایجاد کند.
در جریان گفتوگوها در آستانه، پزشکیان و قاسمجومارت توکایف، رییسجمهوری قزاقستان، نسبت به تشدید درگیریهای بینالمللی و پیامدهای تحریمها ابراز نگرانی کردند.
توکایف همچنین گفت مواضع قزاقستان و جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی اغلب با یکدیگر همراستا هستند.
هر چند در این مورد به مصداق مشخصی اشاره نشد، اما این سخنان برای جمهوری اسلامی، بهویژه با توجه به جنگ ۱۲ روزه و ادامه تنشهای منطقهای و جهانی، از اهمیت فراوانی برخوردار است.
به گفته شمسالدیناف، ادامه تحریمها فشار قابل توجهی بر اقتصاد ایران وارد میآورد و در نتیجه، دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی و گسترش مسیرهای حملونقل و لجستیک برای تهران از اهمیت فزایندهای برخوردار است.
در جریان سفر پزشکیان به آستانه، دو طرف بر سر افزایش حجم تجارت دوجانبه تا سقف ۳ میلیارد دلار توافق کردند؛ رقمی که در سال ۲۰۲۴ حدود ۳۴۰ میلیون دلار بود.
پزشکیان از رشد ۴۰ درصدی مبادلات خبر داد و توکایف نیز اعلام کرد بیش از ۳۵۰ بنگاه اقتصادی با سرمایه ایرانی در قزاقستان فعال هستند.
آسیای مرکزی، دروازهای به چین و روسیه
شمسالدیناف در ادامه نوشت جمهوری اسلامی، آسیای مرکزی را بهعنوان پلی برای دسترسی به بازارهای گسترده چین و روسیه میبیند. تهران بهدنبال تعمیق پیوندهای تجاری و لجستیکی در سراسر اوراسیا است و آسیای مرکزی جایگاهی محوری در این طرح دارد.
مسیرهای موجود، از جمله کریدور شمال-جنوب و خطآهن قزاقستان-ترکمنستان-ایران، در ۱۰ ماه نخست سال جاری میلادی شاهد افزایش ۵۳ درصدی حجم جابهجایی بار بودند.
در ماه می نیز نخستین خط منظم قطار باری چین-ایران از مسیر قزاقستان و ترکمنستان به راه افتاد که نقش ترانزیتی این منطقه را بیش از پیش برجسته میکند.
محدودیتها و فرصتها
شمسالدیناف نوشت با وجود همپوشانی منافع، رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به آسیای مرکزی در چارچوبی از محدودیتهای ساختاری و فرصتهای نوظهور شکل میگیرد؛ عواملی که بهطور مستقیم بر معادلات منطقهای اثر میگذارند.
تحریمهای بینالمللی همچنان مهمترین مانع محسوب میشوند و بر تجارت، سرمایهگذاری و پروژههای اتصال منطقهای که برای تعاملات خارجی آسیای مرکزی حائز اهمیت هستند، سایه انداختهاند.
روابط تجاری قزاقستان و ایران گویای این وضعیت است. حجم مبادلات دو کشور در سال ۲۰۰۸ به حدود ۲ میلیارد دلار رسید، اما با تشدید تحریمها در اوایل دهه ۲۰۱۰ بهطور محسوسی کاهش یافت و در سال ۲۰۱۹ به کمترین سطح خود، یعنی حدود ۳۰۰ میلیون دلار، رسید.
تحریمها همچنین ابتکارهای زیرساختی و انرژی مرتبط با اتصال منطقهای آسیای مرکزی را تحت تاثیر قرار دادهاند.
توقف توافق سوآپ گاز میان ایران، ترکمنستان و عراق و نیز بازگشت محدودیتها علیه بندر چابهار که میتوانست مسیر دسترسی کشورهای آسیای مرکزی به آبهای آزاد باشد، نشان میدهد برنامههای ترانزیتی منطقه تا چه اندازه در برابر فشارهای سیاسی بیرونی آسیبپذیر هستند.
به گفته شمسالدیناف، با وجود همه محدودیتها، برخی عوامل زمینه را برای گسترش روابط حکومت ایران با آسیای مرکزی فراهم کرده است.
او افزود نهادهایی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس فضای مانور دیپلماتیک و اقتصادی را در سراسر اوراسیا افزایش دادهاند.
همزمان، تداوم بیثباتی در منطقه باعث شده است کشورهای آسیای مرکزی توجه بیشتری به متنوعسازی مسیرهای حملونقل و لجستیکی داشته باشند.
تنشهای میان افغانستان و پاکستان برخی مسیرهای جنوبی را با اختلال روبهرو کرده و حملات اخیر به کنسرسیوم خط لوله خزر نیز بار دیگر ضرورت انعطافپذیری در شبکههای اتصال منطقهای را نشان داده است.
شمسالدیناف خاطرنشان کرد نزدیکی فرهنگی و تاریخی، مسیر دیگری برای تقویت روابط میان آسیای مرکزی و ایران به شمار میرود.