پیکرهای کودکان کشتهشده در آبان۹۸ به دنیا فریاد زدند: جمهوری اسلامی کودککش است

جمهوری اسلامی در اعتراضات آبان ۹۸ دستکم ۲۳ کودک را در شهرهای مختلف ایران با شلیک گلوله کشت و اینترنت را قطع کرد تا صدای جنایتهایش به گوش جهان نرسد.

جمهوری اسلامی در اعتراضات آبان ۹۸ دستکم ۲۳ کودک را در شهرهای مختلف ایران با شلیک گلوله کشت و اینترنت را قطع کرد تا صدای جنایتهایش به گوش جهان نرسد.
مردم به جرم اعتراض در خیابانها کشته میشدند، در حالی که تنها صفحههای خبری داخلی در ایران فعال بود و روایتهای حکومتی از طریق سایتها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی به گوش میرسید. ملت ایران در خیابانها کشتهشدن هموطنانشان و وحشیگری حکومت را میدیدند، اما هنوز کسی از ابعاد ملی این قتلعام خبر نداشت.
بعد از سه روز که دسترسی به شبکههای اجتماعی بهسختی و با فیلترشکن امکانپذیر شد، عکس خونهای جاری بر کف خیابانها و پیکرهای کشتهشده به ضرب گلوله و زیر باتوم در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
خبرگزاری رویترز در گزارش ویژه خود در دوم دی ۱۳۹۸ نوشت: «علی خامنهای در جلسهای با حضور مقامات امنیتی و دولتی، از آنها خواسته تا به هر قیمتی که شده اعتراضات مردم را متوقف کنند.»
این خبرگزاری تعداد کشتهشدگان اعتراضات آبان را در سه روز، ۱۵۰۰ نفر در سراسر ایران اعلام کرد.
پاییز همان سال در آمار ثبتاحوال، جهشی غیرمعمول ثبت شد: ۶۰۴۰ مرگ اضافی نسبت به میانگین پاییزهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷. آماری که نمیگوید چه کسی کشته شد، اما از یک کشتار سازمانیافته پرده برمیدارد.
مردمی که آن روزها در خیابانهای ایران حضور داشتند بارها در شبکههای اجتماعی اعلام کردند طبق مشاهداتشان تعداد کشتهشدگان سرکوب آبان ۹۸ فراتر از آمارهای رسمی اعلام شده است.
شش سال گذشته است و مردم ایران سیستم جمهوری اسلامی و شخص خامنهای را قاتل فرزندانشان میدانند. خانواده کودکان کشتهشده بعد از قتل عزیزانشان حق سوگواری نداشتند. در این سالها حکومت به سنگ مزارها که راوی قتل شهروندان بیدفاع بودند رحم نکرد و خانوادهها را مجبور کرد روایتهای دروغ حکومت را بر آن بنویسند یا سنگ مزار کشتهشدگانی که اثری از جنایت حکومت در آن پیدا بود را شکست و خانوادهها را بازداشت و تهدید و شکنجه کرد.
سوالاتی که بعد از شش سال همچنان از سوی خانواده کشتهشدگان پرسیده میشود و به جای پاسخ داغ و درفش و زندان نصیبشان میشود، این چنین است: «چگونه یک حکومت در یک آخر هفته خونین، چنین بیمحابا مردم بیگناه و کودکان را نشانه گرفت؟ و چرا هنوز هیچکس بازخواست نشده است؟ قاتل عزیزان ما کیست؟»
این گزارش، روایتی کوتاه از زخم عمیق آبان است؛ زخمی که از کشته شدن کودکان ایران بیگناه بر حافظه ایرانیان نشست.
کشتاری که طراحیشده بود
سرکوب آبان ۹۸ یک حمله پراکنده به مردم نبود، الگوی ثابت و گسترده تیراندازی به سر و سینه معترضان و کودکان، نشان از استفاده سازمانیافته از گلوله جنگی برای سرکوب گسترده دارد.
بر اساس گزارشهای حقوق بشری، کودکان در لحظه عبور، در مسیر مدرسه یا هنگام تماشای خیابان هدف قرار گرفتند.
کشتهشدن دستکم ۲۳ کودک با سلاح جنگی در فاصله سه روز نشان میدهد تصمیم شلیک، تصمیمی محلی و موردی نبود. حجم آتش، سرعت کشتار و گستره جغرافیایی، الگوی مشترکی را آشکار میکند: استفاده از قتل معترضان بهعنوان ابزار کنترل اعتراضات.
کودکان در اعتراضات آبان ۹۸ با چه سلاحهایی کشته شدند؟
دادههای تصاویر سیتیاسکن، پزشکی قانونی و بررسی زخمها تعدادی از کودکان که با شلیک مستقیم به سر کشته شدند، نشان میدهد تعدادی با شلیک به قلب و سینه جان باختند (پارگی قلب، لهشدن ریه، خونریزی داخلی شدید).
در تعدادی از موارد، نوع جراحت نشان میدهد گلوله از فاصله نزدیک شلیک شده است. برخی کودکان نیز با ضربههای باتوم یا شلیک گلوله ساچمهای از فاصله نزدیک جان دادند.
بر اساس گزارشها این جراحتها با ویژگیهای سلاحهای زیر همخوانی دارد.
کلاشینکف AK-47: سلاح سازمانی بسیج، یگانهای ویژه و نیروهای سپاه
اثر: جراحتهای عمیق، مرگ سریع، تخریب گسترده بافت
دراک (کلت کمری) نیروهای امنیتی: استفاده در فاصله نزدیک
اثر: سوراخ ورودی کوچک اما تخریب شدید اندام داخلی
شلیک از سکوهای بلند و پشتبام مقرها: الگوی برخورد به سر و بالاتنه، نشاندهنده تمرکز تکتیراندازی و شلیک کنترلی است
سلاح ساچمهای فلزی
اثر: نابودی بافت صورت، خونریزی و توقف تنفس
این جزئیات نشان میدهد هیچکدام از این شلیکها، شلیک هشدار نبودهاند.
حسن روحانی، رییس دولت وقت: برای شناسایی معترضان دوربین داریم
حسن روحانی، رییس دولت وقت جمهوری اسلامی در آبان ۹۸ درباره معترضانی که برای گرفتن حق طبیعیشان به خیابان آمدند گفت: «اربابانشان از خارج به آنها گفتند الان وقتش است، طرح را اجرا کنید، آمدند بیرون. با اینها باید برخورد شود، اعترافات اینها پخش میشود و شما خواهید دید که دو سال است که برنامهریزی کرده بودند.»
او مردم معترض و دست خالی را «اغتشاشگرانی» خواند که «عددی نیستند» و گفت: «کسانی که آمدند راهبندان درست کردند خوشبختانه آنقدر سیستم مانیتور و دوربین داریم که هم خودرو مشخص میشود هم پلاک هم راننده».
شلیک از فاصله نزدیک
در تعدادی از موارد ثبتشده از کشتار آبان ۹۸، نیروهای سرکوبگر از فاصله بسیار نزدیک به نوجوانان شلیک کردند یا آنان را با ضربات مستقیم کشتند.
محمد حمزه بریهی، نوجوان ۱۷ ساله اهوازی در شب ۲۴ آبان هنگام بازگشت به خانه در چهارراه زند اهواز، با کلت کمری از چند متر فاصله هدف قرار گرفت و همان جا جان باخت. روایت شاهدان و محل اصابت گلوله نشان میدهد تیراندازی کاملا نزدیک و کنترلشده بوده است.
مجاهد جامعی، نوجوان ۱۷ ساله اهل کوتعبدالله نیز روز ۲۵ آبان با شلیک مستقیم از فاصله نزدیک کشته شد. نوع زخم و زاویه ورود گلوله این موضوع را روشن میکند. خانوادهاش بهدلیل فشار امنیتی هرگز اجازه بیان جزئیات نیافتند.
گروگانگیری پیکر کشتهشدگان در ازای پرداخت پول
در روایتهای ثبتشده از تعدادی از خانواده کودکان کشته شده در آبان ۹۸، ماموران حکومت پیکر کشتهشدگان را گروگان گرفتند و از خانواده درخواست دریافت مبالغ میلیونی کردند.
به خانواده ساسان عیدیوند که او را در ۱۷ سالگی در یزدانشهر اصفهان کشتند، در پزشکی قانونی گفنتد که برای تحویل پیکرش باید ۶۰ میلیون تومان هزینه گلوله پرداخت کنند.
آنها توان پرداخت نداشتند و همان شب، نیروهای امنیتی پیکر را بدون اطلاع در گورستانی دورافتاده دفن کردند. خانواده حتی محل دقیق دفن را ابتدا نمیدانستند.
خانواده امیرحسین دادوند ۱۷ ساله که او را هم یزدانشهر اصفهان کشتند، تهدید شدند که اگر مبلغ ۶۰ میلیون پول ندهند پیکر فرزندتان را نمیگیرند. خانواده مجبور به پرداخت این پول برای گرفتن پیکر فرزندشان شدند.
تهدید و فشار بر خانواده برای استفاده از عنوان «شهید» از سوی حکومت
در میان روایتهای آبان ۹۸، دو نمونه کاملا مستند از دستکاری سنگ قبر کودکان دیده میشود که نشان میدهد حکومت تلاشهایی برنامهریزیشده برای پاک کردن نقش خود در قتل و تحریف روایت خانوادهها از قتل فرزندانشان دارد.
پرونده قتل محسن محمدپور ۱۷ ساله از خرمشهر یکی از روشنترین این موارد است. او پس از چهار روز کما بر اثر ضربات نیروهای سرکوبگر در خرمشهر جان باخت.
بیش از یک سال بعد در بهمن ۱۴۰۰، ماموران بدون اطلاع خانواده وارد گورستان شدند و روی سنگ مزار او عنوان «شهید» و نام «بنیاد شهید و امور ایثارگران» را نوشتند.
علی موسوی، کودک ۱۲ ساله در رامهرمز در مسیر بازگشت از مدرسه با شلیک مستقیم به قلب کشته شد. اما خانوادهاش تحت فشار شدید امنیتی مجبور شدند روی سنگ مزار او کلمه «شهید» بنویسند.
این دو نمونه تصویری روشن از سیاست «تحریف پس از کشتار» در آبان ۹۸ است؛ سیاستی که حتی پس از مرگ نیز خانواده قربانیان را رها نکرد.
کودکانی که خانوادههایشان نتوانستند روایت قتلشان را منتشر کنند
از تعداد زیادی از کودکان کشتهشده در آبان ۹۸ روایتهای چندانی با جزئیات وجود ندارد که علت آن بازداشت، تهدید و تحت فشار قرار گرفتن خانوادهها برای انتشار این روایتهاست. تعداد زیادی از آنها کودکان معترض کشتهشده در کشتار نیزار ماهشهرند.
به طور مثال، از خالد غزلاوی که در ۱۶ سالگی در خرمشهر کشته شد، تنها با یک جمله ثبت شده: «در میدان الله با شلیک مستقیم کشته شد.»
از آرمین قادری ۱۵ ساله که در منطقه دولتآباد کرمانشاه در ۲۵ آبان کشته شد، هیچ روایت خانوادگی منتشر نشده است.
مجاهد جامعی ۱۷ ساله در کوتعبدالله با تیر مستقیم جان باخت، اما حتی محل اصابت هم اعلام نشد.
رضا نیسی۱۶ ساله از اولین کشته شدگان در نیزار ماهشهر بود.
علی غزلاوی ۱۲ ساله در خرمشهر با تیر مستقیم جان باخت و خانوادهاش اجازه برگزاری هیچ مراسم علنی یا گفتوگویی را نداشتند.
برداشتن اندامهای داخلی پیکر قبل از تحویل
در پرونده محسن محمدپور به خانواده هنگام تحویل پیکر اعلام کردند بخشهایی از اندام داخلی او وجود نداشت.
هیچ گزارش کالبدشکافی یا توضیح رسمی در این باره ارائه نشد و پزشکی قانونی نیز مدرکی در اختیار خانواده نگذاشت.
اعتراف اجباری از خانواده کودکان کشتهشده
جمهوری اسلامی در همان روزهای اعتراضات سراغ خانواده کشتهشدگان میرفت و دوربین اعتراف اجباری صدا و سیما را به خانهشان میبرد تا روایت دروغین و تحت فشار مورد نظر خودش را از زبان آنها منتشر کند.
نیکتا اسفندانی، نوجوان ۱۴ سالهای که عکسش با لبخندی بر لب و گیتاری بر دوش در رسانهها منتشر شده را در بعدازظهر ۲۵ آبان در خیابان ستارخان تهران با گلوله کشتند و پدر و مادربزرگش را مقابل یک بازجو-خبرنگار و دوربین صداوسیما نشاندند تا بگویند نیکتا مسموم شده بود و «سیاسی» نبود.
در روایتهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، کاربران نوشتهاند که ماموران امنیتی از پدر نیکتا اسفندانی برای تحویل پیکر او پول نگرفتهاند و به او گفتهاند چون ۱۴ ساله بود از شما پول نمیگیریم.
یک حساب کاربری در اینستاگرام که منتسب به نیکتا بود نوشت: «این صفحه دیگه یادگاری میمونه از دخترم که دیگه ندارمش و فعالیتی نخواهم کرد. امید است که خون ریختهشده دختر بیگناهم بیجواب نمونه»
این اکانت دیگر هیچ پستی درباره نیکتا منتشر نکرد.
این گزارش راوی تنها بخش کوچکی از ابعاد چند لایه و گسترده کودکان را در آبان ۹۸ است. جمهوری اسلامی در این اعتراضات چنان قتل عامی در ایران به راه انداخت که هنوز بخشهای بسیاری از آن خاموش مانده است.