محکومیت گسترده اعدام مجاهد کورکور؛ شاهزاده رضا پهلوی: خامنهای قاتل کیان و مجاهد است
اعدام مجاهد (عباس) کورکور، معترض بازداشتی در جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱ در ایذه، با واکنشهای منفی و محکومیت گسترده در رسانههای اجتماعی روبهرو شد. جمهوری اسلامی او را به دست داشتن در قتل کیان پیرفلک متهم کرده بود؛ اتهامی که خانواده پیرفلک رد کردند.
شاهزاده رضا پهلوی در پستی در شبکه ایکس در واکنش به اعدام کورکور نوشت قاتل کیان پیرفلک، مجاهد کورکور و دیگر افراد بیگناه در ایران کسی نیست جز علی خامنهای.
او تاکید کرد: «تا زمانی که پیروز نشویم، او و رژیم ضحاکیاش به این کشتار روزانه ادامه خواهند داد. یکی شویم، پیروز میشویم.»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح، در واکنش به اعدام کورکور در شبکه ایکس نوشت: «در سالروز تولد کیان پیرفلک، مجاهد کورکور به دار آویخته شد. کیان پیرفلک با تیراندازی مستقیم عوامل سرکوبگر جمهوری اسلامی در روزهای جنبش زن، زندگی، آزادی کشته شد.»
او افزود: «علیه سیاست وحشتآفرین اعدامها که توسط حکومت استبدادی و برای ناامید کردن مردم شدت یافته است، راهی جز اتحاد، همبستگی، به پا خواستن و مقاومت وجود ندارد.»
صدیقه وسمقی، نویسنده و اسلامپژوه، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، اعدام کورکور را «جنایت» خواند و نوشت: «هنگامی که شاکی و قاضی همدست باشند و محاکمه پشت درهای بسته صورت گیرد در حالی که صدای متهم به جایی نمیرسد و دهها شبهه و اشکال بر پرونده وارد باشد، حکم صادره در چنین شرایطی باطل و نامشروع است.»
او اضافه کرد: «اگر حکم صادره اعدام باشد، اجرای آن در چنین شرایطی بر اساس شریعت اسلامی قتل عمد و جنایت محسوب میشود و قاضی و رییس دستگاه قضایی و دیگر عوامل آگاه دستاندرکار، مسئول این جنایتاند. اعدام مجاهد کورکور از این موارد است. جمهوری اسلامی متهم به قتل معترضان و مخالفان سیاسی است.»
نازنین بنیادی، بازیگر و فعال حقوق بشر ایرانی-بریتانیایی، در پیامی در شبکه ایکس، نوشت کورکور بهناحق مقصر شناخته شد، شکنجه شد و ساکت شد. بنیادی افزود: «کشتار بیگناهان ادامه خواهد داشت، تا زمانی که جمهوری اسلامی پابرجاست.»
حسین رونقی، زندانی سیاسی سابق، اعدام کورکور در روز تولد کیان پیرفلک را اقدامی عامدانه توصیف کرد که هدف از آن تلاش برای ایجاد تفرقه میان خانوادهها و طوایف ایذه و جلوگیری از هرگونه گردهمایی یا مراسم یادبود، چه برای تولد کیان، و چه برای سالگرد جانباختن پویا مولاییراد است.
رونقی تاکید کرد: «این حکومت حتی از خاطرهی کشتهشدگان نیز میترسد و با قتل پاسخ میدهد. اما یاد و خشم مردم را نمیتوان اعدام کرد.»
رسانههای حکومتی در ایران بامداد چهارشنبه اعلام کردند که حکم اعدام کورکور در زندان به اجرا درآمده است.
ساعاتی پیش از اعلام این خبر، گزارشهایی در شبکههای اجتماعی درباره فراخوانده شدن خانواده او برای آخرین ملاقات منتشر شده بود.
کورکور ۲۹ آذر ۱۴۰۱، در جریان یورش نیروهای امنیتی به روستای «پِرسوراخ» در اطراف ایذه بازداشت شد. شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز، فروردین سال بعد، او را به اتهام «محاربه و افساد فیالارض» به اعدام محکوم کرد؛ حکمی که در دیماه همان سال، از سوی شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تایید و برای اجرا به دادگاه ایذه ارجاع شد.
اعدام مجاهد کورکور در روز تولد کیان پیرفلک
تولد کیان پیرفلک ۲۱ خرداد است. مجاهد کورکور ابتدا به قتل او متهم شد و پس از آن که معلوم شد ضارب کیان نبوده، به اتهام «محاربه و افساد فیالارض» محکوم شد.
کیان پیرفلک که ۲۱ خرداد ۱۳۹۲ به دنیا آمده بود، امروز میتوانست تولد ۱۲سالگیاش را جشن بگیرد.
ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان، با انتشار عکسی که او را در حال دستدادن با مادر مجاهد کورکور نشان میداد، بارها تاکید کرد که حکومت در پی پنهانکردن نقش نیروهایش در مرگ کیان است.
همچنین میثم پیرفلک، پدر کیان که خود نیز در جریان تیراندازی مجروح شد، با انتشار ویدئویی، اتهامات وارده به کورکور را بیاساس خوانده بود.
او در این ویدیو گفت: «دادخواه خون پسرم هستم. من هیچ شکایتی از مجاهد کورکور و بچههای ایذه نکرده و نخواهم کرد چون من و همسرم به چشم خود دیدیم که نیروهای امنیتی به فرماندهی سردار عیدی علیپور، ماشین ما را به رگبار بستند، مرا زخمی کردند و پسرم را به قتل رساندند.»
در این سالها فشار حکومت بر خانواده پیرفلک و دیگر دادخواهان جنبش مهسا ادامه یافته است.
پویا مولاییراد، پسرعموی ماهمنیر مولاییراد، در مراسم تولد کیان در سال ۱۴۰۲ در محل مزار او با تیراندازی مستقیم ماموران انتظامی مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.
خانواده کورکور هم از این فشارها در امان نمانده است. نگار کورکور، خواهر دادخواه مجاهد کورکور، تا پیش از مرگش بهدلیل سرطان برای دادخواهی و اثبات بیگناهی برادرش تلاش کرد.
اعلام خبر اعدام مجاهد کورکور بلافاصله موجی از خشم و ناراحتی را در میان کاربران شبکههای اجتماعی به راه انداخت.
با اعدام مجاهد کورکور، شمار معترضانی که در پی خیزش سراسری ۱۴۰۱ تاکنون به دار آویخته شدهاند، دستکم به ۱۱ تن رسید.
پیش از این نیز، محمدمهدی کرمی، محمد حسینی، محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، مجید کاظمی، سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی، میلاد زهرهوند، محمد قبادلو و رضا رسایی با اتهامات مشابه و در روندهایی که نهادهای حقوق بشری آنها را «ناعادلانه» خواندهاند، اعدام شدند.
در حالی که اعدامها ادامه دارد، دهها زندانی دیگر نیز همچنان در انتظار حکم نهایی هستند؛ احکامی که با توجه به اتهامات سنگین وارد شده، میتواند برای آنها نیز به اعدام منجر شود. نهادهای حقوق بشری بینالمللی بارها نسبت به افزایش سرکوب و استفاده حکومت ایران از مجازات اعدام بهعنوان ابزار انتقام سیاسی هشدار دادهاند.
نماینده آمریکا در حکام آژانس درباره برنامه اتمی تهران اعلام کرد ایران تنها کشور فاقد سلاح هستهای است که اورانیوم با غنای ۶۰ درصد تولید میکند؛ اقدامی که هیچ کاربرد غیرنظامی معتبری ندارد و پیامدهای اشاعهگری جدی دارد و این پیشروی نگرانی درباره نیات واقعی ایران را بیشتر میکند.
در بیانیه نماینده آمریکا اشاره شده که «گزارش مدیرکل بهوضوح نشان میدهد که ایران همچنان با سرعت، فعالیتهای هستهای خود را بدون هیچ توجیه غیرنظامی معتبر افزایش میدهد و اقداماتی انجام میدهد که نگرانیها درباره نیات واقعی این کشور را عمیقتر میکند.»
نماینده آمریکا افزود: «ایران اکنون فرصت روشنی برای اعتمادسازی در اختیار دارد: با فراهم کردن شفافیت بیشتر برای آژانس، نه کاهش آن؛ با اجرای پروتکل الحاقی، نه محدود کردن بازرسیها؛ با توقف تولید اورانیوم با غنای بالا، نه شتاب در تولید آن؛ با پذیرش بازرسان تعیینشده آژانس، نه تضعیف نظام راستیآزمایی آژانس.»
این بیانیه تاکید کرد ادامه مسیر فعلی، ایران را تنها بیشتر از اهداف خود دور خواهد کرد.
مقامهای بوشهر اعلام کردند که آتشسوزی یک کشتی حامل متانول در بندر دیر، سه کشته و ۱۰ مصدوم به جا گذاشت. به گفته کوروش دهقان، مدیرکل دفتر مدیرت بحران استانداری بوشهر، این آتشسوزی مهار شده و نیروهای آتشنشانی عملیات خنکسازی مخزن را انجام دادند.
حسن موسوی، رییس اورژانس پیشبیمارستانی و فوریتهای پزشکی استان بوشهر چهارشنبه ۲۱ خرداد با اشاره به این که آتشسوزی در مخزن متانول شرکت پتروشیمی کاوه رخ داد، گفت: «باتوجه به گسترده بودن حادثه امکان افزایش شمار مصدومان و فوتیها وجود دارد.»
به گفته علیرضا سجادی، فرماندار شهرستان دیر، صبح چهارشنبه هنگام انجام عملیات جوشکاری روی بارج (نوعی شناور)، انفجاری رخ داد که منجر به وقوع آتشسوزی شد.
مقامهای محلی از اعزام مصدومان به بیمارستانهای استان خبر دادند.
افزایش حوادث در مراکز صنعتی ایران
در ماههای اخیر چندین حادثه انفجار و آتشسوزی در تعدادی از شهرکهای صنعتی و پالایشگاه در شهرهای مختلف ایران رخ داده است. جمهوری اسلامی علت بیشتر این حوادث را مواردی چون سهلانگاری و خطای انسانی توصیف کرده است.
حجت رضایی، معاون سیاسی و امنیتی استانداری فارس ۱۰ خرداد اعلام کرد در پی نشتی گاز در یکی از واحدهای پالایشگاه شیراز، سه نفر کشته و ۱۲ نفر مسموم شدند. او «سهلانگاری و قصور در رعایت مسائل فنی» را دلیل نشت گاز سمی عنوان کرد.
جمعه ۱۴ اردیبهشت بر اثر وقوع آتشسوزی در یکی از واحدهای تولید مواد اولیه پتروشیمی در شهرک صنعتی محمودآباد قم، شش کارگر دچار سوختگی شدند.
امیر خلج، بازرس کار اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی قم، با رد برخی شایعات درباره انفجار مخازن یا راکتور گفت: «در این واحد صنعتی که به مدت یک هفته در حالت اُورهال (بازیابی شرایط تولید) قرار داشت، حین عملیات جوشکاری برای تعویض یک لوله بین مخزن و راکتور، آتشسوزی محدودی رخ داد که در کمتر از یک دقیقه مهار شد.»
کارخانه تولید رنگ «تماشا» واقع در شهرک صنعتی شریفآباد پاکدشت ۱۳ اردیبهشت دچار آتشسوزی گسترده شد.
مهار کامل این آتشسوزی ۲۴ ساعت زمان برد و بر اثر آن، کارخانه بهطور کامل تخریب شد، اما این حادثه تلفات جانی نداشت. میزان خسارت مالی اولیه بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان برآورد شد و چهار سوله تولید مواد شیمیایی و رنگ به طور کامل ویران شدهاند.
همزمان با دور سوم مذاکرات تهران و واشینگتن در مسقط، حدود ساعت ۱۲ ظهر شنبه شش اردیبهشت، انفجار شدیدی در بندر رجایی بندرعباس رخ داد که تا شعاع دستکم ۵۰ کیلومتری، زمین را لرزاند و شیشههای ساختمانها را شکست.
این انفجار بر اساس آمار رسمی، دستکم ۵۸ کشته بر جا گذاشت. حکومت ایران هنوز دلیل اصلی این انفجار مرگبار را اعلام نکرده است.
این حادثه نه تنها یک فاجعه انسانی بود، بلکه نمادی از نوعی مدیریت بحرانی بود که به جای شفافیت و پاسخگویی، بر پایه سانسور، تناقضگویی و سرکوب حقیقت بنا شد.
نهم اردیبهشت مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان اعلام کرد که انفجار در سوله شرکتی به نام «آوا نار پارسیان» در بخش میمه اصفهان منجر به کشته شدن دو نفر و سوختگی عدهای دیگر شده است.
آتشسوزی گستردهای در پالایشگاه آبادان در ۳۰ اسفندماه سال ۱۴۰۳ رخ داد. روابط عمومی پالایشگاه آبادان اعلام کرد که آتشسوزی در یکی از مخازن نفت سنگین و به علت برخود صاعقه صورت گرفته و مهار شده است.
پیش از آن در هفتم اسفند آتشسوزی در پالایشگاه شازند اراک گزارش شد و مدیر روابط عمومی پالایشگاه «امامخمینی» شازند گفت که این حادثه هیچگونه خسارت جانی در پی نداشته است.
سمیه توحیدی، پژوهشگر ایرانی که پس از مهاجرت به غرب حجاب خود را برداشته، با پیشنهاد ممنوعیت برقع در بریتانیا مخالفت کرده و معتقد است تصمیمگیری درباره پوشش باید در اختیار خود زنان باشد.
سارا پوچین، نماینده مجلس عوام بریتانیا، به تازگی از نخستوزیر این کشور، کییر استارمر خواست تا به پیروی از کشورهایی چون فرانسه، بلژیک و دانمارک، پوشش برقع را ممنوع کند.
این درخواست که به دلایل امنیت عمومی مطرح شده، با واکنش منفی نخستوزیر و همکاران حزبی پوچین روبرو شد.
تجربه شخصی برداشتن حجاب
به گزارش روزنامه دیلیتلگراف، توحیدی که اکنون ۳۷ ساله و پژوهشگر پسادکترای دانشگاه منچستر است، شش سال پیش در سن ۳۱ سالگی و هنگام تحصیل در دانشگاه سایمون فریزر ونکوور کانادا، تصمیم گرفت حجاب خود را بردارد.
او که به گفته خود از سن نه سالگی حجاب داشت، پس از سالها مطالعه در زمینه اسلامشناسی به این نتیجه رسید که قوانین فقهی اسلام برای زنان مشکلساز و در اصل زنستیزانه است.
توحیدی در مقالهای که در تلگراف منتشر کرده تجربه روز اول بیرون آمدن بدون حجاب را چنین توصیف کرد: «هنوز روز اول را به خاطر دارم که با احتیاط از خانه بیرون آمدم، نه با حجاب معمولم بلکه با موهای کوتاهم و نوازش نسیم روی گوشهایم، احساس کاملا جدیدی برایم بود.»
مخالفت با ممنوعیت دولتی
علیرغم تجربه شخصی خود در برداشتن حجاب، توحیدی با هرگونه ممنوعیت دولتی برقع مخالف است. او معتقد است که تصمیم پوشیدن یا نپوشیدن برقع باید از سوی زنان گرفته شود و دخالت دولت در این امر «پدرسالارانه» است.
به گفته این پژوهشگر ایرانی، چنین ممنوعیتی میتواند جامعه مسلمان را خشمگین کند، همانطور که در ایران سال ۱۳۱۴ خورشیدی اتفاق افتاد؛ وقتی رضاشاه پهلوی حجاب را ممنوع کرد.
درک متقابل و تساهل
توحیدی ضمن درک نگرانیهای برخی افراد از برقع، معتقد است دیدن چهره برای برقراری ارتباط میان انسانها امری طبیعی است و احتمالا ریشه در تکامل دارد.
او همچنین با اشاره به این نکته که پوشش برقع نشان آشکار مهاجر بودن است و این در حالی است که بخش قابل توجهی از مردم بریتانیا نسبت به مهاجرت احساسات منفی دارند، تاکید کرد که چنین مسائلی نمیتواند توجیهی برای محدود کردن آزادیهای دینی باشد.
نگرانی از افزایش اسلامهراسی
توحیدی بر این باور است که گفتوگو درباره ممنوعیت برقع میتواند زمینهساز تقویت اسلامهراسی شود.
این پژوهشگر که اکنون بدون حجاب زندگی میکند، با اشاره به تجربه مثبت خود در دانشگاه اقتصاد لندن از تنوع نوع پوشش میگوید که در آن محیط، زنان مسلمان بدون پوشش سر و زنان برقع پوش روابط دوستانهای داشتند.
توحیدی در ادامه ابراز امیدواری کرده که بریتانیا به عنوان کشوری که همواره در برخورد با مسلمانان و ادیان مختلف رویکرد متنوع و آزادمنشانه داشته، این ویژگی خود را حفظ کرده است.
محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس، نحوه برخورد با پرونده فرزندان کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران را نشانهای از ضعف ساختاری و وجود مصونیت برای مقامات دانست. روزنامه اعتماد نیز نوشت ادعای بیتاثیر بودن صدیقی در پرونده بستگانش مزیت نیست و مسوولیت بیشتری را متوجه او میکند.
روزنامه اعتماد چهارشنبه ۲۱ خرداد در گزارشی تحلیلی نوشت که صرف اعلام بیتقصیر بودن در قبال رفتار فرزندان، بهویژه در خانوادههای صاحب قدرت، میتواند نشانهای از بیاخلاقی یا بیمسوولیتی باشد.
اعتماد با انتقاد از مواضع اخیر صدیقی در دفاع از خود نوشت: «بیانیهها و اظهارنظرهای او که پس از بازداشت بستگان و درز خبر آن منتشر شده، واکنشی دیرهنگام و از روی اجبار است و هیچ مزیت اخلاقی ندارد.»
این روزنامه تاکید کرد که اگر «منابع مالی غیرمتعارفی» در زندگی نزدیکان صدیقی وجود دارد، باید واکنش شفاف و قاطع نشان دهد.
اعتماد در ادامه نوشت مساله اصلی «خود صدیقی» است نه خانوادهاش و افزود: «درسهای اخلاقی ایشان امروز با وجود این ابهامات چه معنایی دارد؟»
محمود صادقی هم با اشاره به بازداشت فرزند و عروس صدیقی گفت که از زمان انتشار خبر بازداشت آنها، این پرسش مطرح است که «چه عاملی باعث شده پس از مدتها تعلل، موضوع دوباره مطرح و منجر به بازداشت شود؟»
او تاکید کرد این پرونده محدود به صدیقی نیست و در گذشته هم شاهد بودهایم که فرزندان برخی مقامات با تکیه بر موقعیت پدرانشان در پروندههای فساد اقتصادی نقش ایفا کردهاند.
همزمان و در ادامه واکنشها به این پرونده، محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، گفت مردم وقتی میبینند «آقازادهای که تا چند سال پیش یک موتور نداشته سوار شود، امروز صاحب کشتیهای زیاد، هواپیماهای زیاد و یا شرکتهای زیادی میشود و یک انحصاراتی وجود دارد، اینها برایشان علامت سوال ایجاد میکند.»
صدیقی به دنبال حمایت: کاش در کربلا بودید!
به گزارش سایت دیدهبان ایران، شماری از اعضا و هواداران جریان موسوم به انقلاب اسلامی سهشنبه با حضور در ستاد امر به معروف و نهی از منکر، با صدیقی، رییس این ستاد دیدار کردند.
در این دیدار، یکی از زنان حاضر خطاب به صدیقی گفت: «جرم پسر شما هنوز ثابت نشده و اگر خدایی نکرده حتی یک قدم عقب بنشینید، جبهه مقابل انقلاب را خوشحال کردهاید. شما امید جبهه انقلاب هستید.»
در پاسخ به این سخنان، صدیقی گفت: «ای کاش در کربلا بودید!»
جزییاتی جدید از پرونده مالی نزدیکان صدیقی
وبسایت خبری «رویداد ۲۴» سهشنبه ۲۰ خرداد در مطلبی به ذکر جزییاتی جدید از پرونده پرداخت و نوشت پسر صدیقی در شرکت «طلایهداران باد و خورشید» با محمدرضا موسوی، مدیرعامل سایپا سیتروئن، احسان باقریان، عضو اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و پتروشیمی ایران و مدیرعامل شرکت پترو پالایش مهان، شریک است.
بر اساس این گزارش، باقریان یک کسب و کار دیگر در حوزه بازرگانی و پخش با نام «شرکت ریحانهگستر راه ابریشم» هم با پسر صدیقی دارد.
یاشار سلطانی، روزنامهنگار، اسفند ۱۴۰۲ افشا کرده بود صدیقی و پسرانش از طریق یک شرکت خانوادگی به نام «پیروان اندیشههای قائم»، چهار هزار و ۲۰۰ متر مربع باغ هزار میلیارد تومانی ازگل را که تحت تصرف حوزه علمیهای به مدیریت صدیقی قرار داشت، تصاحب کردند. همان شرکتی که محمدحسین و محمدمهدی، دو پسر و رضوانه قوام، عروس صدیقی، همراه جواد عزیزی، رییس پیشین اداره املاک شهرداری تهران در دوره شهرداری محمدباقر قالیباف، در سال ۱۴۰۲ تاسیس کرده بودند.
این شرکت تنها کسب و کار خانوادگی صدیقی نبوده است.
پسران صدیقی در شرکتهای دیگری از جمله «آریا معدن پرگاس» و دو شرکت فعال در حوزه هتلداری نیز فعالیت دارند.
بر اساس گزارش رویداد ۲۴، شرکتی معدنی در خیابان میرداماد تهران از دیگر کسب و کارهای این خانواده است که سال ۱۳۹۱ با مجوز استخراج معادن کشور با مشارکت دو پسر صدیقی و حسامالدین مهدوی ابهری، نماینده ادوار مجلس، تاسیس شد.
این رسانه افزود محمدحسین صدیقی کمی از برادر خود محمدمهدی فعالتر است و چند شرکت دیگر به نامهای «طلایهداران اقلیم پارسه» و «تجارت طلایی سامیار ایرانیان» را در فاصله سالهای ۸۹ تا ۱۴۰۱ با مشارکت حمید شکیب مهر، فرمانده سابق سپاه پاسداران قم و خانواده او تاسیس کرده است.
این گزارش با استناد به اطلاعات روزنامه رسمی، نوشت شرکت پیروان اندیشههای قائم در ۱۴ مهر سال ۱۴۰۳ منحل شده و فردی به نام «محمدعلی محسنی اژهای» در سمت «مدیر تصفیه»، مسئول نظارت و اجرای فرآیند تسویه امور مالی و حقوقی آن شده است.
محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در واکنش به فساد کاظم صدیقی، امامجمعه تهران و دستگیری فرزندش اشاره کرد «آقازادهای که تا چند سال پیش یک موتور نداشته سوار شود، امروز صاحب کشتیهای زیاد، هواپیماهای زیاد و یا شرکتهای زیادی میشود و یک انحصاراتی وجود دارد.»
محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در واکنش به فساد کاظم صدیقی، امامجمعه تهران و دستگیری فرزندش گفت: «مردم هنگامی که مشاهده میکنند سواستفادههای آنچنانی میشود، وقتی میبینند آقازادهای که تا چند سال پیش یک موتور نداشته سوار شود، امروز صاحب کشتیهای زیاد، هواپیماهای زیاد و یا شرکتهای زیادی میشود و یک انحصاراتی وجود دارد، اینها برایشان علامت سوال ایجاد میکند.»
او افزود کاظم صدیقی، رییس ستاد امر به معروف، در پرونده زمینخواری مقصر بوده و «ظاهرا به دفترخانه رفته و سند را به اسم خودش امضا کرده است.»
شهریاری گفت: «بعد از این اقدامات دهنکجی که به مردم شد این بود که او مجددا در کسوت امام جمعه موقت تهران ماند که این مساله هم به جایگاه نماز جمعه ضربه زد و هم بر تعداد شرکتکنندگان در این نماز اثر گذاشت.»