قوه قضاییه علیه شماری از فعالان فضای مجازی اعلام جرم کرد
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی، به نقل از دادستانی تهران نوشت که با رصد فضای مجازی، علیه برخی افراد اعلام جرم شده است. میزان در گزارش خود نوشت که این افراد اقدام به انتشار «اخبار کذب» یا «ایجاد رعب در راستای خدشه به امنیت روانی جامعه» کردهاند.
خبرگزاری قوه قضاییه روز ۱۳ مهر در گزارشی نوشت که در روزهای اخیر، برخی حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی مانند ایکس و کانالهای تلگرامی یا فعالین فضای مجازی، «اقدام به انتشار اخبار کذب یا ایجاد رعب در راستای خدشه به امنیت روانی جامعه» کردهاند.
این خبرگزاری با بیان این که دادستانی تهران با رصد فضای مجازی علیه برخی افراد اعلام جرم کرده، اضافه کرد برخی از شهروندان مورد برخورد قضایی قرار گرفتهاند و به برخی دیگر تذکر داده شده است.
این گزارش حاکی است برای افرادی که علیه آنها اعلام جرم شده، پرونده قضایی تشکیل شده است.
به نظر میرسد این اقدامات قوه قضاییه در راستای تهدید شهروندان و کنترل هر چه بیشتر محتوای منتشر شده در فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، پس از واکنشهای مردم به کشته شدن حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان، حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل در روز سهشنبه ۱۰ مهر و حضور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه به عنوان امام جمعه پس از پنج سال، صورت گرفته است.
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران روز ۱۱ مهر با صدور اطلاعیهای شهروندان را تهدید کرد در صورت «حمایت از دولت اسرائیل در فضای مجازی»، با آنها برخورد خواهد کرد.
پس از آن، دادستانی تهران در روز ۱۲ مهر بدون اشاره به جزییات، از اعلام جرم علیه عبدالرضا داوری، فعال سیاسی حکومتی به اتهام «انتشار اخبار کذب و حرکت در راستای خدشه به امنیت روانی جامعه» خبر داد.
در روزهای گذشته و به دنبال کشته شدن نصرالله و حمله موشکی سپاه پاسداران به اسرائیل، شماری از فعالان مجازی در ایران با انتشار پستهایی در صفحات شخصی خود، از مردم خواستند نسبت به مسائل سیاسی واکنشی نشان ندهند.
برخی از آنها با انتشار ویدیوهایی از خود از شهروندان خواستند برای دور شدن از احتمال بازداشت و بازجویی و توقیف نشدن اکانتهایشان در فضای مجازی به دست نهادهای امنیتی و قضایی، از اظهار نظر درباره آنچه این روزها در ایران میگذرد، خودداری کنند.
شماری از کاربران نیز با انتشار پستها و ویدیوهای این افراد، صحبتهای آنها را همراستا با خواست نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی قلمداد کرده و آنان را با واژههایی مثل «مزدور» و «خائن» خطاب قرار دادند.
مرکز مدیریت راهبردی امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات (افتا) نیز روز هفتم مهر با انتشار اطلاعیهای خبر از اعلام آمادهباش سایبری در ایران داد و نوشت که بخشهای مالی، پولی و ارتباطات در «آمادهباش قرمز» خواهند بود و برای سایر بخشهای فضای مجازی دستور آمادهباش نارنجی صادر شده است.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی پیش از این نیز در موارد بسیاری از جمله کشته شدن اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در سفر به تهران، ابراهیم رئیسی، رییس کشته شده دولت سیزدهم جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران و جنگ بین جمهوری اسلامی و اسرائیل، برای شهروندانی که درباره این موضوعات اظهارنظر کردند و نیز برخی روزنامهنگاران و رسانهها، پرونده قضایی تشکیل داد.
شماری از فعالان حقوق بشر از این اقدامات حکومت به عنوان نمونههایی واضح از نقض آزادی بیان در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نام میبرند.
در میان اخبار و گمانهزنیها درباره درگیریها و نبرد جمهوری اسلامی با اسرائیل، سهمیه بنزین شهروندان در ایران دچار تغییراتی شده است. هر چند عدهای از بازگشت وضعیت سهمیهها به قبل خبر دادهاند اما خبرگزاریهای داخلی از طرح جدید بنزینی سخن میگویند.
شامگاه سهشنبه دهم مهر، همزمان با عملیات موشکی جمهوری اسلامی موسوم به «وعده صادق-۲»، مردم در مراجعه به پمپهای بنزین با پیام جدیدی روبهرو شدند: پس از ۳۰ لیتر سوختگیری، سهمیه بنزین آنها تمام میشد در حالی که تا پیش از آن، در هر بار سوختگیری مجاز به دریافت ۶۰ لیتر بنزین بودند.
خبرگزاری مهر برای روشن شدن موضوع تلاش کرد با رضا نواز، سخنگوی صنف جایگاهداران مصاحبهای انجام دهد اما نوشت که او پاسخی به اعمال محدودیت دریافت ۲۰ لیتر بنزین در جایگاهها به خبرنگار مهر نداده است.
طرح محدودیت سوختگیری از سال ۱۴۰۲ آغاز شده است. در این طرح حدود ۷۰ درصد افراد میتوانند در هر بار سوختگیری، در شهرهای کوچک، ۳۰ لیتر و در شهرهای بزرگ، ۴۰ لیتر بنزین دریافت کنند اما این طرح تا پیش از عملیات «وعده صادق-۲» در پایتخت اجرا نمیشد و تهرانیها میتوانستند هر بار تا ۶۰ لیتر سوختگیری کنند.
دو روز پس از این عملیات و در روز جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳، برخی شهروندان تهرانی گزارش کردند سهمیه آنها به حالت قبل بازگشته است.
طرح جدید بنزینی در هیاهوی جنگ احتمالی
با اینکه سهمیه بنزین تهرانیها بر اساس برخی گزارشها به حالت قبل بازگشته است اما از ابتدای مهر ۱۴۰۳، برخی رسانهها دوباره بحث تغییر سیستم اختصاص سهمیه بنزین را پیش کشیدند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، با اشاره به طرح مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برای «اختصاص سهمیه بنزین به نفر» با علی جعفری آذر، نماینده مجلس گفتوگو کرده است.
جعفری آذر با معرفی افراد «متمکن» و مالکان چندین خودرو به عنوان عوامل ترافیک و آلودگی هوا، در دفاع از طرح مجلس گفت: «طرحی که مرکز پژوهشهای مجلس در زمینه اختصاص سهمیه بنزین به نفر مطرح کرده است بهترین روشی است که میتوانیم برای توزیع یارانه سوخت مدنظر داشته باشیم. در مجلس قبل نیز نمایندگان زیادی در مورد مزیتهای اجرای این طرح صحبت میکردند. الان هم این طرح طرفدار دارد.»
او همچنین اجرای این طرح را باعث اختصاص سهمیه سوخت به خانوارهای فقیر دانست که صاحب خودرو نیستند.
وبسایت خبرآنلاین نیز در مطلبی به نقل از سهیل محمودیان که او را کارشناس انرژی معرفی کرده است، نوشت به دلیل سهمیهبندی غلط بنزین، تراز بنزین که پیش از این مثبت بود، در سال ۱۴۰۱ به صفر رسید و از اواسط سال ۱۴۰۲ به ناترازی منفی بنزین تبدیل شد.
به نوشته این وبسایت، این ناترازی عامل واردات و ناترازی بنزین به میزان شش میلیارد دلار در سال ۱۴۰۳ شده است.
نویسنده، اجرای طرح سهمیهبندی بنزین بر اساس نفر را تنها راه برونرفت از شرایط فعلی دانست.
اشارههای دولت چهاردهم به تغییر سهمیه یا افزایش قیمت بنزین
مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم و رییس ستاد انتخاباتی او از زمان مبارزات انتخاباتی، موضوع افزایش قیمت بنزین را پیش کشیده بودند.
پس از پیروزی او، اظهارات مقامات عمدتا متناقض بوده است.
پزشکیان ششم شهریور ۱۴۰۳ در یک سخنرانی گفت: «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم.»
این اظهارات با واکنش گسترده کاربران رسانههای اجتماعی روبهرو شد. آنان موارد متعددی از وجود نداشتن منطق در عملکرد جمهوری اسلامی را فهرست کردند و در مقابل پزشکیان قرار دادند که یکی از آنها بهای فروش خودروی داخلی بود.
نهم شهریور ۱۴۰۳، محمدرضا عارف، معاون اول پزشکیان در خصوص احتمال افزایش قیمت بنزین گفت: «به مردم اطمینان میدهیم دولت چهاردهم هیچ تصمیم عجولانهای نخواهد گرفت.»
یک هفته بعد از این اظهار نظر و در ۱۸ شهریور ماه، عارف در مراسم معارفه وزیر جدید نفت گفت: «کدام عقل سلیمی میگوید بنزین را با دلار وارد کنیم و هزار و ۵۰۰ تومان بفروشیم؟»
۱۹ شهریور ۱۴۰۳ علیاصغر نخعیراد، عضو کمیسیون شوراهای مجلس اعلام کرد قیمت بنزین در سال آینده افزایش خواهد یافت که این افزایش بین ۱۵ تا ۲۰ درصد خواهد بود.
اول مهر ماه ۱۴۰۳ نیز ناصر عاشوری، دبیرکل انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پالایش نفت در گفتوگو با صداوسیما قیمت تمامشده بنزین را ۳۰ هزار تومان عنوان کرد و گفت: «ما روزانه ۱۱۰ تا ۱۱۲ میلیون لیتر بنزین تولید میکنیم و مصرفمان هفت-هشت میلیون لیتر بیشتر است که از میانگین دنیا ۲۳ درصد بیشتر مصرف میکنیم.»
به نظر میرسد پس از عملیات «وعده صادق-۲»، دولت چهاردهم و نظام جمهوری اسلامی برای تامین بنزین شهروندان دچار مشکل شدهاند. این که راهکار آنها برای رفع این مشکل افزایش قیمت، تغییر الگوی سهمیهبندی یا هر دوی اینهاست مشخص نیست اما با توجه به اظهارات مقامات مسئول، به نظر میرسد ادامه دادن با این شرایط و قیمت، برای جمهوری اسلامی دشوار است.
علی نسائی زهان، دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان جنوبی اعلام کرد در پرونده انفجار معدن طبس، کوتاهی در زمینه نبود ایمنی، از سوی بازپرس پرونده تایید شده است و این قصور متوجه مسئولان معدن است. او تاکید کرد افرادی که قصور متوجهشان باشد به دادسرا احضار و پاسخگوی موارد خواهند شد.
دادستان خراسان جنوبی در یک برنامه رادیویی در صدا و سیما گفت که کارشناسی پرونده «معدنجو»ی طبس دارای دو جنبه است که یک جنبه آن اعلام شده و قصور در زمینه نبود ایمنی در معدن را متوجه مسئولان معدن دانستهاند.
نسائی زهان اضافه کرد جنبه بعدی این است که این قصور، درصد دارد و باید مشخص شود که متوجه کدام فرد یا افراد است: «در این مورد در حال تحقیق هستند و نظرشان را به صورت مکتوب به قاضی پرونده اعلام میکنند.»
او انتشار تصویر و سایر اطلاعات متهمان در مسیر اتهام را ممنوع دانست و اعلام کرد نتیجه بعد از اثباتِ موارد و اعلام نظر کارشناسی، برای روشن شدن افکار عمومی اعلام خواهد شد.
حسن هاشمی، نماینده بیرجند در مجلس شورای اسلامی نیز در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت که در مورد معدنِ معدنجوی طبس، باید سیستم مانیتورینگ به صورت آنلاین به علاوه چاه دفع گاز وجود میداشت که عدم رعایت این موارد، «حادثهساز» شد.
شرکت سهامی خاص معدنجو، تیر ماه سال ۱۳۴۵ تاسیس شده است. بررسی روزنامههای رسمی نشان میدهد تا پیش از سال ۱۳۵۷، هیات مدیره آن اشخاص حقیقی بودند.
این شرکت بعد از انقلاب سال ۵۷ در ایران، در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت تا این که در جلسه هیات دولت مورخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۷۱، مصوب شد سهام دولت در ۲۹ شرکت دولتی واگذار شود. بیست و پنجمین شرکت از این فهرست، شرکت «معدنجو» بود.
ایراناینترنشنال در گزارشی مالکان این معدن را معرفی کرده است.
شامگاه شنبه ۳۱ شهریور رسانهها از انفجار در یکی از کارگاههای شرکت زغالسنگ معدنجو در طبس بر اثر «نشت گاز» خبر دادند.
مدیرکل مدیریت بحران خراسان جنوبی روز سوم مهر ماه گفت مجموع کارگران شرکت معدنجو در زمان حادثه ۶۵ نفر بودهاند.
جواد قناعت، استاندار خراسان جنوبی، روز ۱۲ مهر ماه خبر داد با فوت یکی دیگر از مصدومان انفجار این معدن در بیمارستان یزد، شمار کارگران جانباخته در این سانحه به ۵۲ نفر رسید.
به گفته قناعت، اعضای بدن دو نفر از این کارگران که دچار مرگ مغزی شده بودند، در روزهای گذشته به بیماران نیازمند اهدا شد.
او اضافه کرد اکنون چهار نفر از مصدومان این حادثه در بیمارستانهای بیرجند و مشهد و دو نفر در یزد بستری هستند.
گزارشهای منتشر شده نشان میدهند از ابتدای امسال تا روز ۱۱ مهر ماه دستکم ۶۵ کارگر در معادن سراسر ایران جان خود را از دست دادند.
وقوع حوادث مرگبار در معدنهای ایران در سالهای اخیر افزایش یافته است.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۰ تعداد معادن در حال بهرهبرداری کشور شش هزار و ۲۵ معدن بوده که نسبت به سال قبل از آن، ۴/۲ درصد (۲۴۳ معدن) افزایش داشته است.
همچنین در سال ۱۴۰۰ تعداد افراد شاغل در معادن در حال بهرهبرداری، ۱۳۰ هزار و ۳۵۸ نفر بوده است که نسبت به سال ۱۳۹۹، برابر با ۸/۳ درصد (معادل ۱۰ هزار و ۳۱ نفر) افزایش یافته است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز جمعه ۱۳ مهر بعد از پنج سال به عنوان خطبهخوان در نماز جمعه تهران حاضر شد و با تاکید بر اینکه حمله موشکی سپاه پاسداران به اسرائیل کمترین مجازات برای این کشور بود، گفت کشتن فرماندهان حزبالله لبنان و حماس باعث حذف اسرائیل از منطقه خواهد شد.
خامنهای که چند روز پس از کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان نیز در انظار عمومی حاضر شده بود، حمله موشکی سپاه پاسداران به اسرائیل را مشروع و قانونی خواند و گفت: «جمهوری اسلامی آنچه لازم باشد را انجام میدهد. همانطور که انجام داد و در آینده هم اگر لازم شود، انجام خواهد داد.»
امیر اوهانا، رییس پارلمان اسرائیل، پس از این حمله و در پاسخ به پست خامنهای به زبان عبری در شبکه ایکس، خطاب به او به زبان فارسی نوشت: «به پایان سلام کن ...»
خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه و به نقل از سه منبع آگاه ایرانی، گزارش داد رهبر جمهوری اسلامی چند روز پیش از کشته شدن نصرالله به او هشدار داده بود فورا از لبنان خارج شود و اکنون هم به شدت نگران نفوذ اسرائیل در ردههای ارشد دولتی در تهران است.
کمربند دفاع و عزت
خامنهای در خطبههای اول نماز جمعه تهران گفت: «از ایران تا غزه باید کمربند دفاع و عزت را در تمام کشورهای اسلامی محکم ببندیم.»
او با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی در انجام وظیفه «حمایت از جبهه مقاومت و دفاع از خود» تعلل نمیکند و دچار شتابزدگی هم نمیشود، از حمله موشکی به اسرائیل به عنوان «کار درخشان نیروهای مسلح» یاد کرد و آن را «مشروع و قانونی» دانست.
خامنهای با اشاره به «طوفان الاقصی» که نام و عنوان حمله هفتم اکتبر حماس و گروههای فلسطینی به اسرائیل در منابع حامیحماس است، آن را «حرکتی منطقی و قانونی از سوی فلسطینیها» توصیف کرد و گفت: «حق با فلسطینیها بود.»
بر اساس آمار ارائه شده از سوی اسرائیل، بیش از هزار و ۲۰۰ نفر در حمله هفتم اکتبر کشته و ۲۵۰ نفر دیگر به گروگان گرفته شدند.
پیشتر و در روز دوشنبه ۱۱ تیر، بیش از ۱۰۰ تن از قربانیان و خانوادههای قربانیان حمله هفتم اکتبر حماس، با تنظیم دادخواستی از جمهوری اسلامی، سوریه و کره شمالی به اتهام حمایت از حماس شکایت کردند و خواستار دریافت حداقل چهار میلیارد دلار غرامت شدند.
خامنهای در ۱۸ مهر ۱۴۰۲ و تنها ساعاتی پس از هشدار آمریکا به جمهوری اسلامی مبنی بر دخالت نکردن در جنگ حماس و اسرائیل، با عقبنشینی از مواضع پیشین، نقش تهران در حملات مرگبار حماس علیه اسرائیل را تکذیب کرد و در عین حال گفت: «ما پیشانی و بازوی طراحان مدبر و هوشمند و جوانان فلسطینی را میبوسیم.»
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه نماز جمعه این هفته خود تاکید کرد هیچکس حق اعتراض به فلسطین و لبنان ندارد و گفت: «آنهایی هم که حمایت میکنند از این کشورها، وظیفه خود را انجام میدهند.»
به نظر میرسد این سخنان او واکنش به اعتراضات و نارضایتیهای داخلی است که پس از کشته شدن نصرالله به شکل شادی مردمی در برخی شهرهای کشور بروز کرد
خامنهای بار دیگر از اسرائیل با صفاتی همچون «خونآشام، گرگ صفت و سگ هار آمریکا در منطقه» یاد کرد و با تاکید بر این که «جمهوری اسلامی در انجام وظایف خود تعلل نخواهد کرد و شتابزده نیز واکنش نشان نخواهد داد»، گفت: «ما با صلابت و قدرت هر کاری لازم باشد انجام خواهد داد.»
یاد کردن از نصرالله در خطبه عربی
رهبر جمهوری اسلامی خطبه دوم نماز جمعه تهران را به زبان عربی و خطاب به مردم لبنان و فلسطین خواند.
او گفت: «کشته شدن حسن نصرالله فقدان کبیر است اما عزاداری ما از جنس افسردگی و پریشانی نیست و از جنس عزاداری برای امام حسین و درس دهنده و امید آفرین است.»
او روز چهارشنبه ۱۱ مهر هم گفته بود که «این حادثه» او را «جدا عزادار» کرده است.
خامنهای از سالهای گذشته تا روزهای اخیر بسیاری از نزدیکان سیاسی و نظامی خود از جمله قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده سپاه قدس، اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس و حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان را از دست داد.
خامنهای در ادامه خطبه دوم نماز جمعه ۱۳ مهر از مردم لبنان به عنوان «عزیزان» خود یاد کرد و به آنها وعده داد: «ویرانیها ترمیم میشوند و صبر و استقامت، عزت و کرامت به بار میآورد.»
در حالی که دولت لبنان مدتهاست در وضعیت ورشکستگی به سر میبرد، رهبر جمهوری اسلامی نگفت که ویرانیها را چه کسی و چگونه ترمیم خواهد کرد.
نصرالله در تیر ماه ۱۳۹۵، در یک سخنرانی به تامین مالی حزبالله لبنان از سوی جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: «بودجه و هزینه و خرج و خورد و خوراک و سلاح و موشکهای حزبالله از جمهوری اسلامی میرسد. تا زمانی که ایران پول داشته باشد، یعنی ما پول داریم.»
رهبر جمهوری اسلامی با تاکید بر اینکه «مقاومت در غزه به اسلام عزت بخشید و چشم دنیا را خیره کرد»، گفت که با حمله حماس و مقاومت غزه و لبنان، اسرائیل «به ۷۰ سال قبل بازگشته» و حالا مهمترین دغدغهاش «حفظ موجودیت خود» است.
از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و بنا بر اعلام وزارت بهداشت حماس، درگیریها در غزه تاکنون جان بیش از ۴۱ هزار و ۵۰۰ فلسطینی را گرفته و بیش از ۹۶ هزار نفر نیز مجروح شدهاند.
خامنهای در ادامه گفت که اسرائیل «ترور و تخریب و بمباران و کشتار غیرنظامیان را نشانه پیروزی خود قلمداد میکند» اما نمیتواند به تشکیلات حماس و حزب الله و دیگر سازمان های مجاهد صدمه جدی بزند.
این در حالی است که گزارشها نشان میدهند اکثر کادر رهبری حماس و حزبالله در هفتهها و ماههای اخیر، در عملیاتهای مختلف نظامی اسرائیل در غزه، کرانه باختری، لبنان و حتی سوریه کشته شدهاند.
سعیده صالحغفاری، مدیر عامل انجمن اوتیسم ایران، با بیان این که اطلاعات و آمار دقیقی درباره افراد مبتلا به اوتیسم در کشور وجود ندارد، گفت بیش از هشت هزار نفر عضو این انجمن هستند اما این آمار دقیق و رسمی نیست. به گفته صالحغفاری، آمار اوتیسم در ایران رو به افزایش است.
مدیر عامل انجمن اوتیسم ایران روز ۱۲ مهر در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا در پاسخ به این سوال که آمار ابتلا به اوتیسم در کشور چگونه است، گفت: «اطلاعات و آمار دقیقی در خصوص افراد مبتلا به اوتیسم وجود ندارد. آموزش و پروش استثنایی، سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت آمارهای مختلفی را اعلام میکنند.»
او با اشاره به افزایش آمار ابتلا به اوتیسم در کشور گفت: «آمار اوتیسم افزایش پیدا کرده است اما نه تنها در سطح ایران بلکه در دنیا نیز این آمار رو به افزایش است.»
صالحغفاری با بیان این که متوسط هزینه یک فرد دارای اوتیسم متفاوت است، گفت: «برآوردها نشاندهنده این است که چیزی بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان در ماه هزینههای خدمات توانبخشی است اما هزینههای جانبی بیشتر است.»
او اضافه کرد: «اگر بخواهیم در نظر بگیریم علاوه بر هزینه مستقیم اوتیسم که کلاسهای توانبخشی است، هزینه غیرمستقیم مانند هزینه جابهجایی، هزینه اقامت و بستری، هزینههای مربوط به بحثهای شکستن وسایل و مصرف داروهای مکمل نیز وجود دارد.»
طیف اوتیسم (اتیسم) آن دسته از موارد هستند که موجب تاخیر یا انحراف در رشد مهارتهای اجتماعی افراد نظیر ارتباطگیری یا بهکارگیری زبان میشوند.
صالحغفاری در گفتوگوی روز پنجشنبه خود با ایلنا درباره پوشش بیمهای مبتلایان به اوتیسم گفت: «اوتیسم تحت پوشش بیمه قرار دارد و افراد مبتلا به آن تا سن ۱۲ سال، ۷۰ درصد هزینههای توانبخشیشان تحت پوشش بیمه پایه و صندوق بیماریهای صعب العلاج است.»
مدیر عامل انجمن اوتیسم ایران با اشاره به چالشهای پیش روی افراد مبتلا به اوتیسم در حوزههای سلامت روان و مسائل جنسی و ارتباط اجتماعی، افزود: «همه این موارد از جمله مواردی هستند که برای افراد بزرگسال مبتلا به اوتیسم مسالهساز شده و خانوادههایی که به کهولت سن و پیری رسیدهاند، نگران آینده فرزندانشان هستند.»
او با تاکید بر این که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش، سازمان فنی حرفهای و سازمان بهزیستی، برنامه مشخص شدهای برای حل این موضوع ندارند، گفت: «اگرچه سازمان بهزیستی کارگاههای تولیدی حمایتی دارد که برای بالای ۱۴ سال است اما تعدادشان محدود و تنها ویژه اوتیسم نیستند.»
ایجاد مکانهای ورزشی، کلاسهای ورزشی، آموزش مهارتهای ارتباطی اجتماعی، برنامههای زندگی مستقل، استفاده از حمل و نقلهای عمومی و یادگیری یک حرفه و شغل، برنامههایی است که صالحغفاری به مسئولان پیشنهاد داده است.
اوتیسم به عنوان مسالهای که هنوز ناشناختههای بسیاری دارد، موضوع بحثهای گستردهای در جامعه علمی و پزشکی است.
این مساله عصبی-رشدی که با تفاوتهایی در نحوه عملکرد مغز همراه است، طیف گستردهای از نشانهها را در بر میگیرد و بر نحوه تعامل، ارتباط و درک افراد از محیط اطرافشان تاثیر میگذارد.
بر خلاف باور عمومی، اوتیسم یک بیماری نیست بلکه تفاوت در نحوه پردازش اطلاعات و واکنش به محیط است.
والدین کودکان دارای اوتیسم در ایران طی سالهای گذشته بارها در اعتراض به هزینههای بالا مقابل سازمان بهزیستی تجمع کردهاند.
قرار است فردا، علی خامنهای بعد از پنج سال به نماز جمعه برود. او آخرین بار سال ۹۸ پس از مرگ سلیمانی به نماز جمعه رفته بود؛ در آن نمازجمعه، حرف خاصی نزد. آیا اینبار رهبر جمهوری اسلامی که فرماندهان و رهبران گروههای نیابتیاش را یکی پس از دیگری راهی گورستان کرده، حرف تازهای دارد؟
خامنهای از سال ۱۳۶۸ تاکنون به مدت ۳۵ سال در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی، مجموعا ۴۲ نماز جمعه را شخصا اقامه کرده است.
از ابتدای رهبری تا دهه ۸۰- سال ۱۳۶۸ در اولین سال رهبریاش طی حدود نه ماه او سه خطبه نماز جمعه خواند. در سال ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ هم هر سال تنها یک نماز جمعه داشت. در سال ۱۳۷۱، هیچ نماز جمعهای را امامت نکرد. خامنهای از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۷، سالانه دو نماز جمعه را امامت کرد. در سالهای ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸، هر سال سه نماز جمعه را امامت کرد و در سال ۱۳۷۹ با شکستن رکورد بیشترین تعداد نماز جمعه عمر رهبری خود، چهار نماز جمعه تهران را شخصا امامت کرد.
دهه ۸۰ تاکنون- خامنهای در سال ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱، هر سال دو نماز جمعه را شخصا برگزار کرد. سال ۱۳۸۲، سه نماز، سال ۱۳۸۳، یک نماز و سال ۱۳۸۴هم دو نماز جمعه را امامت کرد. از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱او هر سال یک نماز جمعه تهران را امامت کرد. اما از سال ۱۳۹۰ به بعد دیگر نمازهای جمعه را امامت نکرده بود، تا سال ۱۳۹۸ که پس از کشته شدن قاسم سلیمانی در یک نماز جمعه شرکت کرد.
چهلم خمینی و اولین نماز جمعه رهبر جدید
۲۳ تیر ۱۳۶۸، همزمان چهلم درگذشت روحالله خمینی، خامنهای اولین نماز جمعهاش را در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی امامت کرد. در این نماز جمعه او بیشتر به تعریف و تمجید از صفات خمینی پرداخت و البته اشارهای هم به خود داشت. خامنهای از مجلس خبرگان که رهبری او را تایید کردند تشکر کرد. رهبر جدید جمهوری اسلامی از«گروههای پرشور و وفاداری که به عنوان بیعت و اعلام وفاداری، با پیام و حضور و پیادهروی و تهیه طومار» رهبری او را تایید کردند هم تشکر کرد.
او در اولین نماز جمعه خود، به طور مکرر ضمن حمله به «برخی» که میتوانند وحدت را از بین ببرند حمله کرد و گفت: «اگر بین ما اختلاف و دودستگی شد، بگومگو رخ داد، جریانهای مختلف پدید آمد و قدرتطلبی شد، قدرتمان را از دست خواهیم داد. اختلاف، اصلاحیات و آبرو و اقتدار را از هر ملتی میگیرد. اگر شما وحدت کلمه را حفظ کنید، این قدرت میماند.»
با انتشار صحنههایی از ویدیوی مذاکرات خبرگان در جلسه انتخاب خامنهای، حالا ما میدانیم که رهبری او با «اما و اگر» و ابهاماتی همراه بوده است؛ اما سال ۶۸ وقتی او به طعنه این سخنان را در نماز جمعه بیان کرد، احتمالا منظورش واضح از سوی عموم درک نشد.
حمله به نظم نوین جهانی، دفاع از فلسطین و کنایه به ثروتمندان
پنجم مهر ۱۳۷۰، خامنهای پنجمین نماز جمعهاش را اقامت کرد. در این نماز جمعه او موضعگیریهای صریحی در مسائل خارجی داشت؛ اما کنایههای داخلی هم زد.
سال ۱۳۷۰ اکبر هاشمی رفسنجانی، حامی او در رسیدن به رهبری رئیس جمهوری اسلامی شده و دوران «سازندگی» بعد از جنگ را آغاز کرده بود. خامنهای در خطبه اول که خطبه دینی است، با اشاره به زندگی پیامبر اسلام و نشست و برخاست او با «غلامان» و طبقه ضعیف، پس از پیروز شدن در جنگها، گفت: «قدرت، او را عوض نکرد؛ ثروت ملی، او را تغییر نداد؛ رفتار او در دوران سختی و در دورانی که سختی برطرف شده بود، فرقی نکرد؛ در همه حال با مردم و از مردم بود»
در ادامه این خطبه او بارها به تقسیم غنائم بعد از فتوحات پیامبر اسلام و ساده زیستی او و… اشاره میکرد. شاید حالا معنی این اشارههای او مشخصتر باشد.
سال ۱۳۷۰، تحولاتی هم در جهان در حال شکلگیری بود. خامنهای با اشاره به نظریه «نظم نوین جهانی» که پس از جنگ کویت مطرح شده بود به آن حمله کرد. خامنهای ضمن بیان اینکه آمریکا میخواهد از طریق طرح این نظریه قدرت مطلق خود را بر ملتهای ضعیف تحمیل کند، پرسید: «یعنی دیگر اسلام خواهان و آزادیخواهان در هیچ نقطه دنیا حق نداشته باشند نفس بکشند؟ یعنی مساله فلسطین باید به قیمت فروختن فلسطین و فروختن فلسطینیان تمام شود؟ معنای نظم نوین جهانی این است؟ آمریکا این را میخواهد. ملت اسلام، تسلیم این خواست امریکا و استکبار نخواهد شد.»
قتلهای زنجیرهای
سال ۱۳۷۷، یکسال پس از آغاز به کار دولت محمد خاتمی، جامعه ایرانی درگیر موضوع «اصلاحات» بود. این دوره با افشای قتلهای زنجیرهای سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۷ هم همراه شد. وزارت اطلاعات ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اطلاعیهای پذیرفت که قتل روشنفکران و منتقدان جمهوری اسلامی کار «عوامل خودسر وزارت اطلاعات» بوده است. با این وجود خامنهای سه روز بعد و در ۱۸ دیماه به نماز جمعه رفت و در خطبههایی که مخاطب آن کارکنان وزارت اطلاعات بودند، موضوع را به نوعی تکذیب کرد. او گفت امکان ندارد عواملی در وزارت اطلاعات، هرچقدر هم که متعصب باشند، دست به این کار زده باشند. خامنهای با اشاره به سابقه دوستی، همکاری و دشمنی با داریوش فروهر و همسرش، پروانه اسکندری، گفت: «بینی و بیناللَّه، فروهر و همسرش - این دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بیضرر و بیخطر.»
خاورمیانه جدید، حماس و فلسطین
۲۳ شهریور ۱۳۸۶، خامنهای روی منبر نماز جمعه رفت و اینبار به موضوع خاورمیانه جدید و حماس و فلسطین پرداخت. در این نماز جمعه، او گفت ۱۱ سپتامبر بهانهای بود تا آمریکاییها حکومت صدام را که «غیر قابل محاسبه» بود را سرنگون کنند و به جای او دولتی دستنشانده سرکار بیاورند و در نهایت جمهوری اسلامی را محاصره کنند. خامنهای در این خطبهها گریزی هم به مساله فلسطین زد و گفت هدف آمریکاییها ایجاد خاورمیانهای جدید به مرکزیت اسرائیل بود.
حماس در سال ۲۰۰۶ توانسته بود در انتخابات، به عنوان گروهی سیاسی کنترل غزه را به دست بگیرد. خامنهای با اشاره به این موضوع، گفت: «در فلسطین این نقشه (خاورمیانه جدید به مرکزیت اسرائیل) شکست خورد، چرا؟ بهخاطر اینکه در فلسطین گروه حماس که بزرگترین و اصلی ترین هسته مقاومت در مقابل اسرائیل است، با آراء مردم دولت تشکیل داد و سر کار آمد. تودهنی به امریکا و اسرائیل از این بالاتر؟ از آن روزی هم که این دولت به وجود آمده است، مرتب دارند کارشکنی میکنند که از میدان خارجش کنند؛ اما تا امروز نتوانستهاند….امیدواریم بعد از این هم نتوانند.»
خطبه ۸۸، نظرم به نظر آقای رئیس جمهور نزدیکتر است
۲۹ خرداد ۱۳۸۸، تقریبا یک هفته پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آن سال، جنبش اعتراضی بیسابقهای در زمان رهبری خامنهای آغاز شده بود. حرکتی که به جنبش سبز مشهور شده و با تاکید بر تقلب در شمارش آرا، خواهان ابطال نتیجه اعلامشده بود.
در این شرایط خامنهای یک هفته بعد از نماز جمعه هاشمی رفسنجانی - که از مهمترین حامیان معترضان در بدنه حکومت بود- شخصا به دانشگاه تهران رفت و در خطبه نماز جمعه ضمن رد صریح امکان تقلب در انتخابات، به سابقه رفاقت با هاشمی اشاره کرد و گفت: «البته بین ایشان و بین آقای رئیس جمهور(محمود احمدی نژاد) از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهی مسائل خارجی اختلافنظر دارند، هم در زمینهی نحوهی اجرای عدالت اجتماعی اختلافنظر دارند، هم در برخی مسائل فرهنگی اختلافنظر دارند؛ و نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.»
نفی بهار عربی با خطبههای عربی
خامنهای ۱۵ بهمن سال ۱۳۸۹ باز به نماز جمعه رفت. روزگاری که از یک طرف جنبش سبز و اعتراضات هنوز با گذشت یکسال کماکان ادامه داشت و از طرفی، در منطقه دومینوی انقلابها که به «بهار عربی» موسوم شده بود در جریان بود. در این شرایط خامنهای برای اولین بار در نماز جمعه خطبهای به زبان عربی خواند؛ خطبه عربی که پر اشکال و پر غلط هم بود. او در این نماز جمعه با نفی انگیزه ملیگرایانه انقلابهای کشورهای عربی، آنها را ناشی از «بیداری اسلامی» به جای «بهار عربی» توصیف کرد. همین کلیدواژه او تا مدتها بهانه نشستهای تبلیغاتی و مقامالات و گفتگوهای حامیان حکومت قرار داشت.
۱۴ بهمن سال ۱۳۹۰، خامنهای دوباره به نماز جمعه رفت و بازهم خطبه عربی خواند؛ بازهم غلطهای دستوری خطبه او مورد توجه رسانهها قرار گرفت. او در این خطبه هم باز ماجرای بیداری اسلامی را مطرح کرد و انقلابهای منطقه را ناشی از انگیزه اسلامی دانست.
در این زمان جمهوری اسلامی در تلاش بود تا در جریان بهار عربی، به کمک گروههای شیعه در منطقه برای انجام انقلاب برود. یکی از آن موارد ناآرامیهای بحرین بود. خامنهای در این نماز جمعه با اشاره به گفتههای مقامات بحرین، درباره نقش جمهوری اسلامی در تحریک گروههای شیعه بحرین، گفت: «این دروغ است. نه، ما دخالت نمیکنیم. ما آنجایی که دخالت کنیم، صریح می گوییم.»
دوره طولانی سکوت
خامنهای بعد از نماز جمعه سال ۱۳۹۰، برای مدت طولانی به نماز جمعه نرفت. البته در این مدت دوست قدیمی او، هاشمی رفسنجانی هم دیگر - پس از نماز جمعه سال ۱۳۸۸- به نماز جمعه نرفته بود. امامان جمعه هم نسل خامنهای یکی پس از دیگری یا مردند یا به بهانههایی از تریبون نماز جمعه خداحافظی کردند. هاشمی رفسنجانی هم، حدود هفت سال پس از آنکه از حضور در نماز جمعه منع شد، سال ۱۳۹۵ به طرز مشکوکی درگذشت.
اما سال ۱۳۹۸ اتفاق خاصی رخ داد. قاسم سلیمانی در دیماه آن سال مورد هدف قرار گرفت. مرگ فرمانده سپاه قدس که مجری سیاستهای خامنهای در منطقه بود، باعث شد تا خامنهای پس از هشت سال باز هم به نماز جمعه برود.
۱۳ دیماه ۱۳۹۸ قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد هدف قرار گرفت؛ ۱۸ دیماه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عملیات قاسم سلیمان به پایگاه عینالاسد آمریکا حمله کرد و البته در همین شب هم هواپیمای اوکراینی را هدف قرار داد. حدود ۱۰ روز پس از این وقایع خامنهای بعد از هشت سال از آخرین نماز جمعهاش به منبر برگشت.
با وجود تبلیغات گسترده برای نماز جمعه خامنهای بعد از هشت سال، خطبههای او چیز جدیدی نداشت؛ سال ۶۸، او خود را درجایگاه رهبری اثبات کرد، سال ۷۰ شروع درگیری با هاشمی را کلید زد، سال ۷۷ تکلیفش را قتلهای زنجیرهای را روشن کرد، سال ۸۶، رویکردش نسبت به خاورمیانه جدید را بروز داد، سال ۸۸ هاشمی را کنار زد، ۸۹ و ۹۰ هم با خطبه عربی خواندن، هم تصویری دلخواه از خودش به عنوان رهبر مسلمین جهان ساخت و هم تکلیفش را با بهار عربی روشن کرد.
اما خطبه سال ۱۳۹۸ او، هیچ چیز جدیدی، آنهم پس از هشت سال، آنهم بعد از وقایع آبان خونین ۹۸، مرگ قاسم سلیمانی و هواپیمای اوکراینی نداشت.
حالا حدود پنج سال از دیماه ۹۸ گذشته، اسرائیل صراحتا موجودیت جمهوری اسلامی را تهدید میکند، رهبران مهمترین گروههای نیابتی خامنهای را یکی پس از دیگری میکشد و فرماندهان ارشد خامنهای را حتی در کنسولگری جمهوری اسلامی هدف قرار میدهد.
در این شرایط خامنهای قرار است روز جمعه، ۱۳ مهر ۱۴۰۳، دوباره به نماز جمعه برود. آیا او حرف جدیدی دارد، یا صرفا قرار است قدرتنمایی و اعلام حضور کند؟ اعلام حضوری برای دلگرمی دادن به هوادارانش.