خداجو در این نامه شنیدههایش از چگونگی بازداشت، بازجویی، شکنجه، اعتصاب غذا و در نهایت صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و تجربه زیسته خود را با این زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین روایت کرد.
این فعال کارگری زندانی افزود: «اتهامات و پروندهسازیهای نخنمایی که در این ۴۶ سال به انسانهای آزادیخواه و برابریطلب منتسب کردهاند، اقدام همیشگی و دروغین نیروهای حکومتی قوه قضاییه بوده و بر کسی پوشیده نیست که با توسل به چنین پروژههایی، شریفترین انسانهای جامعه را به چوبههای دار برده و یا تیربارانشان کردند.»
پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، روز سوم مرداد با اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد. زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان اوین روز ۹ مرداد در حمایت از عزیزی دست به اعتصاب غذا زدند.
خداجو در ادامه نامه خود در خصوص روند دادرسی عزیزی تاکید کرد در پرونده این زندانی هیچ نکته، موضوع و مدرکی وجود ندارد که با استناد به آن او را محکوم به اعدام کنند.
او از مسئولان قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواست پرونده عزیزی را «به مردم و افکار عمومی که بهترین قضاوتکنندگان جامعهاند، بسپارند» تا مشخص شود این زندانی و دیگر محکومان به اعدام چگونه و با استناد به چه مدارکی محکوم میشوند.
خداجو در بخش دیگری از نامهاش نوشت دو نفر دیگر از همبندیهایش به نامهای وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری از زمان بازداشتشان تاکنون بارها به اعدام تهدید شدهاند و آنها را به شیوههای مختلف جهت اخذ اعترافات اجباری علیه خودشان تحت فشار قرار دادهاند تا بتوانند احکام موردنظرشان را موجه جلوه دهند.
به گفته او، مرادی و غلامی مانند عزیزی «در انتظار حکم قرونوسطایی بهسر میبرند و این بزرگترین شکنجه و جنایت است».
این فعال کارگری افزود: «طی ۴۶ سال اخیر هزاران هزار انسان آزادیخواه و برابریطلب به صرف مخالفت با سیاست اعمال شده حکومتیان به چوبههای دار آویخته شدند. از بدو گماردن حاکمان سرمایه به قدرت برای تثبیت قدرتشان به سرکوب خونین و اعدامهای وسیع در شهرهای مختلف متوسل شدند تا هر اعتراضی را در نطفه خفه کنید.»