ترامپ: ایران نباید به داشتن سلاح هستهای نزدیک میشد
دونالد ترامپ در چهارمین روز گردهمایی ملی جمهوریخواهان در میلواکی با اشاره به نزدیکی ایران به داشتن سلاح هستهای گفت این اتفاق «هرگز نباید رخ میداد،» و آن را از «آسیبهایی که این دولت [بایدن] وارد کرده»، توصیف کرد.
خبرگزاری رویترز به نقل از پنج فرد مطلع در ایران که نامشان را اعلام نکرده، گزارش داد علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در خردادماه پس از آگاهی از احتمال مشارکت بسیار پایین مردم در انتخابات ریاستجمهوری تصمیم گرفت مسعود پزشکیان را به عنوان چهرهای قابل اعتماد وارد رقابت کند.
بر اساس این گزارش که روز پنجشنبه ۲۸ تیر منتشر شد، مقامهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در اردیبهشتماه به خامنهای گفته بودند مردم ایران با توجه به مشکلات اقتصادی و سرکوب جنبشهای اعتراضی، قصد تحریم انتخابات را دارند و میزان مشارکت تنها ۱۳ درصد خواهد بود.
رویترز افزود خامنهای پس از اطلاع از بیمیلی مشهود شهروندان نسبت به مشارکت در انتخابات، در اوایل خردادماه دستکم سه جلسه با تعدادی از مشاوران مورد اعتماد خود برگزار کرد و شخصا از مسعود پزشکیان بهعنوان جایگزین مطلوب ابراهیم رئیسی نام برد.
رویترز از ذکر نام پنج منبع خود خودداری کرد، اما نوشت «دو منبع از تندروها، یک مقام ارشد امنیتی، و دو نفر از حلقه نزدیکان خامنهای» اطلاعات را در اختیار این خبرگزاری قرار دادهاند.
به گفته این خبرگزاری، در این جلسات گروه کوچکی از مقامهای عالیرتبه و مشاوران امنیتی، دو فرمانده ارشد سپاه پاسداران و علی اکبر ولایتی، چهره نزدیک به خامنهای حضور داشتند.
پزشکیان، نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان روز جمعه ۱۵ تیر در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری با کسب ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار رای، معادل ۵۳.۶ درصد آرا به عنوان رییس دولت معرفی شد.
دور نخست انتخابات نظام برای مشخص شدن جانشین ابراهیم رئیسی در روز هشتم تیر برگزار شد و هیچ یک از نامزدهای مورد تایید شورای نگهبان نتوانستند حائز اکثریت آرا شوند.
بیش از ۵۰ درصد شهروندان واجد شرایط در دور دوم و بیش از ۶۰ درصد آنان در دور نخست انتخابات ریاستجمهوری شرکت نکردند.
خامنهای روز ۱۳ تیر و پس از سکوتی چهار روزه، به تحریم ۶۰ درصدی دور اول انتخابات ریاستجمهوری از سوی مردم ایران واکنش نشان داد و ضمن اذعان به «کمتر از حد توقع بودن میزان مشارکت» گفت کسانی که انتخابات را تحریم کردند، «مخالف جمهوری اسلامی نیستند».
او افزود مردم «شاید به دلیل مشغله و کار و گرفتاری» در انتخابات شرکت نکرده باشند.
این در حالی است که رویترز به نقل از افراد مطلع گزارش داده رهبر جمهوری اسلامی پیش از برگزاری دور نخست انتخابات، از بیرغبتی شهروندان به مشارکت در رایگیری آگاه بوده است.
رویترز در ادامه گزارش خود نوشت خامنهای پس از اطلاع یافتن از احتمال پایین بودن آمار مشارکت، از نزدیکان خود خواست راهی برای «هدایت انتخابات» بیابند زیرا معتقد بود شرکت نکردن مردم در انتخابات «مشروعیت» حکومت را بهویژه پس از اعتراضات گسترده سالهای اخیر بهطور جدی زیر سوال خواهد برد.
بنابر این گزارش، خامنهای تصمیم گرفت انتخابات جانشینی رئیسی را «به دقت سازماندهی» کند و راه را برای رسیدن پزشکیان، به عنوان یک سیاستمدار «میانهرو کمتر شناختهشده اما قابل اعتماد»، به ریاستجمهوری هموار سازد.
به گفته یکی از منابع رویترز، خامنهای در جلسات با نزدیکان خود گفت: «ایران به رییسجمهوری نیاز دارد که بتواند اقشار مختلف جامعه را جذب کند، اما حکومت دینی شیعه را به چالش نکشد.»
این خبرگزاری افزود هدف خامنهای از وارد کردن پزشکیان به کارزار انتخابات، «حفظ جمهوری اسلامی» بود زیرا حکومت ایران با «اختلاف نظرهای داخلی و تشدید تنشها با غرب و اسرائیل بر سر غزه» دست و پنجه نرم میکند و با توجه به مشارکت گروههای نیابتی جمهوری اسلامی، از جمله حزبالله لبنان و حوثیهای یمن در جنگ غزه، این تنشها رو به افزایش است.
اعضای حماس ۱۵ مهر سال گذشته (هفتم اکتبر) با حمله به جنوب اسرائیل حدود هزار و ۲۰۰ نفر را کُشتند و بیش از ۲۵۰ تن را به گروگان گرفتند.
اسرائیل در واکنش به این تهاجم، عملیات نظامی گستردهای را در نوار غزه آغاز کرد. در سوی دیگر، حزبالله و حوثیهای یمن در حمایت از حماس وارد این مناقشه شدند و درگیریهای شدید و مرگبار در طول ۹ ماه گذشته، منطقه را به بیثباتی کشانده است.
جمهوری اسلامی شامگاه ۲۵ فروردین با بیش از ۳۰۰ موشک کروز، موشک بالستیک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد. این اولین حمله مستقیم جمهوری اسلامی از خاک ایران به خاک اسرائیل بود.
تظاهرات برای آزادی گروگانهای اسرائیلی در بند حماس، تلآویو، ۲۷ تیر
در ادامه گزارش رویترز آمده است در جلسه دوم رهبر جمهوری اسلامی با نزدیکانش، چندین گزینه به عنوان رییسجمهوری آینده نظام مطرح شد اما این خامنهای بود که پزشکیان را پیشنهاد داد.
به گفته رویترز، خامنهای معتقد بود پزشکیان میتواند «وحدت را در میان صاحبان قدرت [در حکومت ایران] افزایش دهد، شکاف میان نهاد روحانیت و مردم را از بین ببرد و فرآیندی آرام را برای انتخاب رهبر بعدی تضمین کند».
رئیسی و هیات همراهش روز ۳۰ اردیبهشت در سانحه سقوط بالگرد در آذربایجان شرقی کشته شدند. بسیاری او را یکی از گزینههای اصلی برای رهبری جمهوری اسلامی پس از مرگ خامنهای میدانستند و به همین دلیل سانحه هوایی برای او را مشکوک ارزیابی کردند.
پزشکیان در دوران تبلیغات انتخاباتی خود، بارها از ضرورت مذاکره با غرب، تعیین تکلیف پرونده هستهای ایران و رفع تحریمها سخن گفت و در عین حال افزود از سیاستهای خامنهای تبعیت میکند.
او روز ۱۶ تیر پس از انتخاب به عنوان جانشین رئیسی گفت: «اول باید از رهبر تشکر کنیم چون اگر نبود، تصور نمیکنم اسم من از صندوقها بیرون میآمد.»
رویترز در بخشی دیگر از گزارش خود با عنوان «مهندسی انتخابات؟» نوشت انتظار نمیرود پزشکیان «تغییر قابل توجهی» در سیاست هستهای یا خارجی جمهوری اسلامی یا حمایت از گروههای شبهنظامی متحد تهران در منطقه به وجود آورد، اما او در فرآیند انتخاب جانشین خامنهای «از نزدیک مشارکت خواهد داشت».
این خبرگزاری به نقل از منابع خود افزود شخصیت «معتدل» پزشکیان ایرانیان ناراضی را آرام میکند، زمینهساز افزایش ثبات داخلی در بحبوحه تشدید فشارهای خارجی است و برای خامنهای «یک متحد قابل اعتماد» در روند جانشینی فراهم خواهد آورد.
یک منبع منطقهای نزدیک به محافل قدرت در ایران در مصاحبه با رویترز، انتخاب پزشکیان را «مهندسیشده» خواند و گفت این اقدام به منظور «کاهش تنشها» پس از خیزش انقلابی ایرانیان صورت گرفت.
سازمان حقوق بشر ایران در شهریور ۱۴۰۲ گزارش داد در جریان جنبش زن، زندگی، آزادی، دستکم ۵۵۱ معترض، از جمله ۶۸ کودک و ۴۹ زن کشته شدند. این جنبش پس از کشته شدن مهسا ژینا امینی به دست نیروهای گشت ارشاد در شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد و در پی آن، تجمعات اعتراضی ابتدا در تهران و سپاس در بسیاری از نقاط ایران شکل گرفت.
ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت واشنگتن در قبال تهدیدات جمهوری اسلامی علیه شهروندان این کشور و منافع ایالات متحده اقدامات متناسب اتخاذ میکند.
پاتل در جلسه خبری ۲۸ تیرماه با اصحاب رسانه، در پاسخ به سوالی درباره تهدیدهای مقامات جمهوری اسلامی برای کشتن مقامات آمریکایی افزود که وزارت امنیت داخلی و وزارت دادگستری آمریکا در حال رسیدگی به تهدیدهای جمهوری اسلامی برای «ترور مقامات آمریکایی» هستند.
شبکه سیانان چهارشنبه ۲۷ تیر گزارش داد مقامهای آمریکایی در هفتههای اخیر از یک منبع انسانی، اطلاعاتی در خصوص توطئه جمهوری اسلامی به منظور تلاش برای ترور دونالد ترامپ به دست آوردهاند.
نشریه پولیتیکو هم گزارش داده است که جامعه اطلاعاتی آمریکا به طور فزایندهای شواهدی دریافت کرده که نشان میدهد ایران به طور فعال در حال برنامهریزی برای کشتن دونالد ترامپ، احتمالا در آستانه انتخابات نوامبر است و ممکن است تلاشهای بیشتری برای ترور ترامپ در هفتههای آینده انجام شود.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، هم چهارشنبه ۲۷ تیر گفت: «جمهوری اسلامی به دنبال پیگرد قضایی دونالد ترامپ است اما هر گونه مداخله در حمله مسلحانه اخیر علیه ترامپ یا ادعاها در مورد قصد ایران برای چنین اقدامی را قویا رد میکند و چنین ادعاهایی را دارای اهداف و انگیزههای مغرضانه سیاسی میداند.»
پاتل در این نشست خبری همچنین با تاکید بر اینکه اشارهای به ابزارهای واکنشی و پاسخدهی واشنگتن نخواهد کرد افزود: «همانطور که شاهد بودهاید ما از به کاربردن هیچ اقدامی علیه رژیم ایران و نیروهای نیابتیاش در صورتی که تهدیدی علیه منافع، مردم و مقامات آمریکایی انجام دهند یا به آنها آسیبی برسانند، فروگذار نخواهیم کرد.»
یک سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز پیشتر در روز چهارشنبه ضمن اشاره به وجود لفاظیها و تهدیدهای جمهوری اسلامی علیه مقامات دولت پیشین ترامپ اما اعلام کرد که در تحقیقات مربوط به سوء قصد به جان دونالد ترامپ، هیچ ردپایی از همدست خارجی شناسایی نشده است.
بر اساس تحقیق جبهه متحد ملی افغانستان که ایراناینترنشنال به نسخهای از آن دست یافته، جمهوری اسلامی در چارچوب توافقی پنهانی با طالبان و القاعده، متعهد شده است هزینه اسکان و آموزش جنگجویان القاعده در افغانستان و همچنین هزینه عملیات این گروه در خاورمیانه را بپردازد.
در این سند آمده است اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، یک نماینده ارشد طالبان و سیف العدل، رهبر فعلی گروه القاعده، در مهرماه ۱۴۰۰ در مکانی پنهانی در تهران با یکدیگر ملاقات و توافق کردند که تمام شاخههای القاعده و گروههای وابسته به سپاه در خاورمیانه و آفریقا با یکدیگر همکاری کنند.
بر اساس این تحقیق، در این جلسه پنهانی توافق شد طالبان در افغانستان فضا و ابزار لازم را برای آموزش جنگجویان القاعده را فراهم کند و در سوی مقابل، سپاه پاسداران هزینههای این گروه را در افغانستان پوشش دهد و تامین مالی عملیات القاعده در منطقه را بر عهده بگیرد.
به گفته جبهه متحد ملی افغانستان، این نخستین دیدار حضوری ثبت شده این سه مقام ارشد سپاه، طالبان و القاعده بوده است.
پیش از این گزارشهای متعددی از روابط نزدیک حکومت ایران و القاعده منتشر شده بود.
وزارت امور خارجه آمریکا در اسفند ۱۴۰۲ به ایراناینترنشنال گفت جمهوری اسلامی دستکم از سال ۲۰۰۹ به القاعده اجازه داده تا فعالیتهای تروریستی خود را از راه یک خط ارتباطی کلیدی از طریق ایران تسهیل و بودجه و جنگجویان خود را به جنوب آسیا، سوریه و نقاط دیگر منتقل کند.
به گفته وزارت امور خارجه آمریکا، جمهوری اسلامی همچنان به ارائه پناهگاه امن به رهبران ارشد القاعده در خاک ایران ادامه میدهد.
جبهه متحد ملی افغانستان در تحقیق خود گفته است که بهدنبال جلسه فرمانده نیروی قدس سپاه با نمایندگان القاعده و طالبان، میان حوثیهای یمن و القاعده در شبه جزیره عربستان صلح برقرار شد و این توافق هنوز هم پایدار است.
همکاری القاعده با گروههای متحد جمهوری اسلامی در سوریه، عراق و لبنان، از جمله حزبالله یکی دیگر از نتایج این دیدار بوده که اکنون عملیاتی شده است.
روزنامه تلگراف روز ۱۵ اردیبهشت از گسترش همکاریهای حوثیها و شاخه القاعده در یمن خبر داد. بنا بر این گزارش، حوثیها به القاعده که پیشتر دشمن آنها به شمار میآمد، سلاح و پهپاد میدهند و دو طرف به تبادل زندانیان اقدام کردهاند.
تجمع حوثیهای یمن در صنعا، هشتم تیر
جبهه متحد ملی افغانستان همچنین در تحقیق خود خبر داد در پی تحولات مهرماه ۱۴۰۰ در تهران، عضوگیری و شمار مراکز آموزشی القاعده در افغانستان به طرز قابل توجهی افزایش یافته است.
بر اساس این تحقیق، تقویت تواناییهای مالی القاعده باعث شده است که این گروه بتواند خانهها و اردوگاههای بیشتری برای آن دسته از اعضای این گروه که از خاورمیانه و آفریقا راهی افغانستان شدهاند، احداث کند.
سازمان ملل متحد در بهمنماه ۱۴۰۱ در گزارشی اعلام کرد تصور میشود سیف العدل، رهبر القاعده برای سالها در ایران تحت حفاظت جمهوری اسلامی به فعالیت خود ادامه داده است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه پیشین جمهوری اسلامی سکونت سیف العدل در ایران را انکار کرد و انتشار اخباری از این دست را «ایرانهراسی» خواند.
به گفته جبهه متحد ملی، اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس پس از دیدار با نماینده طالبان در تهران در مهر ۱۴۰۰، از قدرت گرفتن مجدد آنان در افغانستان ابراز خشنودی کرد و گفت: «ما کار بزرگی انجام دادیم و اکنون باید آمریکاییها را از خاورمیانه بیرون کنیم.»
ایراناینترنشنال نمیتواند به طور مستقل تحقیق جبهه متحد ملی افغانستان را تایید کند.
کابل، پایتخت افغانستان روز ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ به دست نیروهای طالبان افتاد و این گروه پس از ۲۰ سال مجددا قدرت را در این کشور به دست گرفت.
وزارت خزانهداری آمریکا روز پنجشنبه، ۲۸ تیر، تحریمهای جدیدی را علیه چند «فرد و کشتی» بهدلیل تامین مالی و انتقال محموله برای حوثیها اعلام کرد. این اقدام هشتمین دور تحریمهایی است که شبکه سعید الجمال، تسهیلکننده مالی حوثیها را هدف قرار میدهد. او در ایران مستقر است.
بر اساس گزارش دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC) این تحریمها مربوط به ۱۲ فرد و کشتی است که بخشی از شبکه الجمال بهعنوان سرمایهدار حوثی و تسهیلکننده مالی شبهنظامیان شیعه یمنی مورد حمایت جمهوری اسلامی هستند.
محمد رسلان بن احمد، شهروند مالزیایی-سنگاپوری مقیم اندونزیو ژوانگ لیانگ با تابعیت چینی دو فردی هستند که در حمل و نقل محمولههای غیرقانونی و پولشویی برای این شبکه فعالیت داشتهاند.
شبکه سعید الجمال همچنان از طریق جابهجایی کالاهای ایرانی مانند نفت، دهها میلیون دلار درآمد برای حوثیها فراهم میکند.
این جریان مالی به حملات مستمر حوثیها علیه کشتیرانی تجاری در دریای سرخ کمک میکند.
تحریمهای جدید آمریکا، جنبه های عملیاتی مختلف این شبکه غیرقانونی را از مشتریان و تسهیلکنندگان گرفته تا ارائهدهندگان بیمه، کشتیها و شرکتهای مدیریت کشتی هدف قرار میدهد.
برایان نلسون، معاون وزیر خزانهداری آمریکا گفت این تحریمها تلاش دارند تا تمام ابعاد شبکه مالی حوثیها را مختل کنند و مانع از ادامه فعالیتهای بیثباتکننده آنها شوند.
بر اساس این اقدام، داراییهای تحریمشدگان در آمریکا مسدود شده و شهروندان آمریکایی از معامله با آنها منع میشوند.
وزارت خزانهداری آمریکا پیشتر و در سال ۱۴۰۰ سعید الجمال را به دلیل حمایت مالی از حوثیها تحریم کرده و گفته بود او مدیریت و هدایت مجموعهای از شرکتها و کشتیهایی را برعهده دارد که به قاچاق سوخت، فرآوردههای نفتی و کالا از ایران به دیگر نقاط خاورمیانه، آفریقا و آسیا میپردازد.
به گفته این وزارتخانه، شبکه تحت مدیریت الجمال، مبالغ هنگفت حاصل از قاچاق سوخت و کالا را بهواسطه فعالیت حوثیها و حزبالله لبنان و به ویژه نیروی قدس سپاه پاسداران صرف برهم زدن امنیت و ثبات منطقه میکند.
در یک سال گذشته آمریکا چندین فرد و نهاد مرتبط با این شبکه را تحریم کرده است.
وزارت خزانهداری آمریکا ۲۱ خرداد امسال در بیانیهای اعلام کرد ۱۰ فرد، نهاد و کشتی را به دلیل نقش آنها در انتقال غیرقانونی نفت و سایر کالاها برای حوثیهای یمن تحت تحریم قرار داده است.
این مورد، هفتمین دور از تحریمهایی بود که شبکه سعید الجمال را هدف قرار میداد.
هفتم فروردین این وزارتخانه شش نهاد، یک فرد و صرافی و دو نفتکشی را تحریم کرد که در لیبریا، هند، ویتنام، لبنان و کویت مستقر یا ثبت شدهاند.
پیش از آن و در ۱۶ اسفند سال گذشته دو شرکت مستقر در هنگ کنگ و جزایر مارشال و دو کشتی متعلق به آنها به دلیل حمل محمولههایی از ایران از سوی شبکه الجمال تحریم شد.
اوایل دی ۱۴۰۲ نیز یک فرد و سه صرافی مستقر در ترکیه و یمن به دلیل تسهیل جریان کمکهای مالی جمهوری اسلامی به حوثیها و ارتباط با سعید الجمال تحریم شدند.
سوء قصد نافرجام به جان دونالد ترامپ، احتمال پیروزی او در انتخابات آبان ۱۴۰۳ را تقویت کرده است؛ چهار ماه مانده به انتخابات، اغلب نشانهها حکایت از پیروزی ترامپ دارد. اگر او به کاخ سفید بازگردد چه شرایطی در انتظار جمهوری اسلامی خواهد بود؟
ترامپ پیش از این، از زمستان ۱۳۹۷ تا زمستان ۱۳۹۹ رییسجمهوری آمریکا بود. همزمان با او در جمهوری اسلامی، اصلاحطلبان با حسن روحانی در قدرت بودند. در دهه نود شمسی، اصلاحطلبان در پیوند با کارگزاران و اعتدالیون (جریان هاشمی رفسنجانی) در اوج قدرت بودند. آنها سرپرستی مذاکرات هستهای را که تا زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در شورای عالی امنیت ملی- و تحت نظر علی خامنهای بود، به وزارت امور خارجه برده بودند.
در دولت حسن روحانی، مثلث محمدجواد ظریف، عباس عراقچی و علی اکبر صالحی، موفق شدند تنش قدیمی هستهای جمهوری اسلامی را به برجام ختم کنند. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه ترامپ رییسجمهوری آمریکا شد. او اردیبهشت سال ۱۳۹۷ از برجام خارج شد و با آنکه اروپایی ها هنوز به برجام پایبند بودند، اما اعمال تحریمهای مجدد و پیگیری سیاست فشار حداکثری از سوی آمریکا عملا برجام را به کما برد.
از بخت بد اصلاحطلبان، بعد از آن کرونا هم شایع شد. در این دوره، یعنی سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰، وضعیت اقتصادی ایران بهطرز کم سابقهای دچار بحران شد. بحران اقتصادی تبعات سیاسی و اجتماعی هم داشت؛ برجستهترین نمونه این تبعات، اعتراضات گسترده آبان ۱۳۹۸ بود.
تورم
نرخ تورم در پایان سال ۱۳۹۶، حدود ۹/۶ درصد بود، سال ۱۳۹۷ و در پایان اولین سالی که ترامپ از برجام خارج شد، نرخ تورم به ۲۶/۹ درصد رسید. سال ۱۳۹۸، تورم ۳۴/۸ درصد بود؛ در همین سال بود که دولت حسن روحانی بنزین را سه برابر گران کرد. افزایش نرخ تورم در آخرین سال دولت روحانی یعنی ۱۳۹۹ به ۳۶/۴ درصد رسید.
در پایان سال ۱۴۰۲، نرخ تورم ایران طبق اعلام بانک مرکزی ۵۲/۳ درصد بود. اگر همین روند با آمدن مجدد ترامپ تکرار شود، نرخ تورم در پایان سال ۱۴۰۳ باید با افزایش ۱۷/۳ واحد درصد به ۶۹/۶ درصد، در پایان سال ۱۴۰۴ با افزایش ۷/۹ واحد درصد به ۷۷/۵ و در پایان سال ۱۴۰۵ به ۷۹/۱ درصد برسد. البته در شرایطی که ریال در این وضعیت قدرت خود را از دست بدهد و در صورتی که جلو فروش نفت جمهوری اسلامی گرفته شود، بروز ابرتورم دور از ذهن نیست.
نرخ دلار
قیمت دلار، اسفند ۱۳۹۶ در بازار آزاد حدود ۴/۸ هزار تومان بود. در اسفند سال ۱۳۹۷ قیمت دلار به ۱۲/۹ هزار تومان رسید. دلار در اسفند ۱۳۹۸ حدود ۱۵/۴ و در اسفند ۱۳۹۹ حدود ۲۵/۲ تومان معامله شد. اگر همین نسبت بعد از آمدن ترامپ تکرار شود، دلار در پایان سال ۱۴۰۳ باید به حدود ۱۵۴ هزار، در پایان سال ۱۴۰۴ به حدود ۱۸۴ هزار و در پایان سال ۱۴۰۵ به حدود ۳۰۱ هزار تومان برسد.
فروش نفت
جمهوری اسلامی به درآمدهای نفتی وابسته است. در سال ۱۳۹۶، و پیش از خروج ترامپ از برجام جمهوری اسلامی به طور متوسط روزانه ۲/۱۴ میلیون بشکه نفت می فروخت. سال ۱۳۹۷ و پس از برجام این عدد به ۱/۵۴ میلیون بشکه در روز رسید. سال ۱۳۹۸، یکی از بدترین سالهای جمهوری اسلامی رقم خورد و فروش نفت به ۴۲۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت. سال ۱۳۹۹، همزمان با پایان دولت اول ترامپ و آغاز ریاست جمهوری بایدن، فروش نفت ایران دو برابر و به ۹۰۰ هزار بشکه رسید.
اعداد متناقضی از صادرات نفت جمهوری اسلامی منتشر شده است، اما بهطور میانگین در سال ۱۴۰۲، جمهوری اسلامی توانسته به طور متوسط روزانه ۱/۴ میلیون بشکه نفت بفروشد. اگر شرایط سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ دوباره تکرار شود، فروش نفت جمهوری اسلامی امسال به حدود یک میلیون بشکه، سال ۱۴۰۴ به روزی ۲۷۰ هزار بشکه و سال ۱۴۰۵ به روزی ۵۸۷ هزار بشکه خواهد رسید.
چه چیزهایی فرق کرده است؟
بازگشت ترامپ به قدرت در آمریکا همزمان با بر سر کار بودن دولت ابراهیم رئیسی، میتوانست شرایط بغرنجی را رقم بزند، اما مرگ ابراهیم رئیسی در سقوط هلیکوپتر و تعیین مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت، کورسوی امیدی برای جمهوری اسلامی گشوده است.
در این شرایط پر بیراه نیست که همزمان با سریال حضور پزشکیان در هیاتهای عزاداری و سینهزنی، ظریف مشغول چیدن کابینه دولت آینده شده باشد؛ هرچند ظریف سابقه معامله با غرب را در دولت روحانی در کارنامه دارد، اما شرایط امروز با آن زمان تفاوتهایی دارد.
از یک طرف، در دولت اول ترامپ، شیوع کرونا نه تنها ایران، بلکه همه کشورهای جهان را متاثر کرد؛ امروز دیگر خبری از کرونا نیست. اما اتفاقی دیگر رخ داده است: «حملات ۷ اکتبر» و «وعده صادق».
در پانزدهم مهر ماه ۱۴۰۲، حماس به اسرائیل حمله بی سابقهای انجام داد، حدود شش ماه بعد از آن هم جمهوری اسلامی برای اولین بار از داخل خاک ایران در روز ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ به خاک اسرائیل حمله کرد. حملهای با عنوان وعده صادق.
این شرایط دشوار و پیچیدهای است که پزشکیان با آن روبرو خواهد بود. هرچند پزشکیان اذعان کرده که با کمک علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نامش از صندوق رای بیرون آمده، اما او حسن روحانی، شیخ دیپلماتی که سالها سابقه دبیری شورای عالی امنیت ملی و مذاکره داشت، نیست.
در سوی دیگر هم نه تنها ترامپ و جیدی ونس، گزینه او برای سمت معاون اولی رییسجمهوری آمریکا و چهرههای سرشناس حزب جمهوریخواه آشکارا از ضرورت برخورد محکمتر با جمهوری اسلامی سخن گفتهاند، بلکه دست کم در حرف نیز شماری از مقامهای بلندپایه دولت جو بایدن، مواضع سرسختانهتری را در قبال رژیم حاکم بر ایران اتخاذ کردهاند.
مجموع این شرایط، و افزایش احتمال همسویی اروپا با ترامپ در صورت پیروزی او در انتخابات، شرایط را برای جمهوری اسلامی بسیار دشوارتر از زمانی خواهد کرد که جو بایدن در کاخ سفید میکوشید از راه دادن امتیازاتی به جمهوری اسلامی از جمله چشم پوشیدن بر صادرات و فروش نفت ایران و یا آزاد کردن منابع مالی مسدود شده، به توافقی با حکومت ایران دست یابد.