۸ معترض بازداشتی با اتهامات سنگین در دادگاه انقلاب محاکمه میشوند
بنا بر اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، نسیم غلامی سیمیاری، حمیدرضا سهلآبادی، امین سخنور، علی هراتی مختاری، حسین محمدحسینی، امیر شاهولایتی، احسان روازژیان و حسین اردستانی، هشت تن از بازداشتشدگان خیزش مهسا قرار است روز ۱۰ تیر با اتهاماتی سنگین در دادگاه انقلاب محاکمه شوند.
بر اساس این اطلاعات، این هشت نفر از سوی ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه خواهند شد.
برخی از آنها با اتهام «بغی» مواجه هستند که میتواند به صدور احکام سنگینی نظیر اعدام منتهی شود.
بازداشتشدگان این پرونده در بازه زمانی اردیبهشت تا مرداد ۱۴۰۲ در ارتباط با عضویت در یک گروه به نام «ارتش مردمی ایران» بازداشت شده و تحت بازجویی قرار گرفتهاند.
چهار تن از این افراد با نامهای علی هراتی مختاری، حسین محمدحسینی، امیر شاهولایتی و حسین اردستانی، با تودیع قرار وثیقه آزاد هستند و نسیم غلامی سیمیاری، حمیدرضا سهلآبادی، امین سخنور و احسان روازژیان، با گذشت حدود یک سال از زمان دستگیری، همچنان در زندان اوین در بازداشت بهسر میبرند.
شاهولایتی که قرار است بابت این پرونده محاکمه شود، یکی از معترضانی است که چشم خود را در جریان خیزش انقلابی از دست داد.
ایراناینترنشنال، آذرماه ۱۴۰۲ در گزارشی به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده غلامی سیمیاری گزارش داد ماموران اطلاعات سپاه با شکنجه جسمی و روانی و تهدید او به ادامه نگهداری در سلول انفرادی و فشار بر خانوادهاش، از این زندانی ویدیویی حاوی اعتراف اجباری گرفته و ضمیمه پروندهاش کردهاند.
جمهوری اسلامی بارها با ضبط و پخش اعترافات اجباری از بازداشتشدگان، آنها را به شهادت دادن علیه خود وادار کرده است.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی احکام خود علیه زندانیان سیاسی را بر اساس همین اعترافات اجباری صادر میکند؛ رویهای که همواره مورد اعتراض شدید سازمانهای حقوق بشری بوده است.
از میان متهمان این پرونده، غلامی سیمیاری با اتهامات «قیام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی (بغی)، اخلال در نظم، امنیت و آسایش عمومی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و سهلآبادی، با اتهامات «قیام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی (بغی)، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» مواجه هستند.
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، روز ۲۸ اردیبهشت نامهای به مناسبت اولین سالگرد بازداشت و ادامه بلاتکلیفی غلامی سیمیاری، یکی از همبندیهایش در زندان اوین نوشت و از او بهعنوان یکی از زنان معترض «کف خیابان» نام برد که در بازجوییها وادار به اعتراف علیه خود شده و با اتهاماتی سنگین مواجه است.
سخنور با اتهامات «عضویت در گروه باغی، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، تهیه بمب دستساز و تخریب اموال عمومی»، روازژیان با اتهامات «عضویت در گروه باغی و اجتماعی و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور»، اردستانی با اتهامات «عضویت در گروه باغی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و شاهولایتی با اتهامات «فعالیت و تلاش موثر برای پشبرد اهداف گروه باغی، اخلال در نظم، امنیت و آسایش عمومی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» مواجهاند.
اتهامات هراتی مختاری «نگهداری غیرمجاز یک عدد افشانه اشکآور، نگهداری غیرمجاز شش عدد فشنگ و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و اتهام محمدحسینی «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» عنوان شده است.
سه تن دیگر به نامهای شاهین زحمتکش، سیامک تدین و سیامک گلشنی نیز در این پرونده با اتهاماتی همچون «بغی و عضویت در گروه باغی» مواجه هستند که طبق اعلام دادسرا «به دلیل متواری بودن» بازداشت نشدهاند.
یک منبع نزدیک به خانوادههای بازداشتشدگان در این پرونده با تاکید بر تلاش ماموران امنیتی برای پروندهسازی علیه این افراد به ایراناینترنشنال گفت: «به غیر از یکی دو نفر از آنها، هیچکدام حتی همدیگر را نمیشناختند اما ماموران امنیتی برای اینکه بتوانند اتهام تشکیل گروه را به آنها نسبت دهند، آنها را به هم ربط دادند. در حالی که بسیاری از آنها حتی نام یکدیگر را هم نشنیده بودند.»
به گفته این منبع آگاه، دستکم دو تن از این افراد به دلیل فشارهای وارد شده در ایام بازجویی و اخذ اعترافات اجباری، سابقه اقدام به خودکشی در زندان را دارند.
جمهوری اسلامی از آغاز روی کار آمدن خود همواره فعالان مدنی، سیاسی و حقوق بشری منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
از زمان آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی در شهریور ۱۴۰۱، سرکوب فعالان مدنی، سیاسی و معترضان از سوی حکومت شدت گرفته است و همچنان در شهرهای مختلف کشور ادامه دارد.
کمتر از ۲۴ ساعت مانده به آغاز رایگیری در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری، دو نامزد اصولگرا از ادامه حضور در انتخابات انصراف دادند. سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف نیز سابقه انصراف دادن به نفع ابراهیم رئیسی را دارند اما حالا بر اساس شواهد، احتمالا انصراف دیگری در کار نخواهد بود.
علیرضا زاکانی، شهردار تهران و امیرحسین قاضیزاده هاشمی، معاون ابراهیم رئیسی و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران، امروز و دیروز، ششم و هفتم تیر، با انتشار بیانیههایی از ادامه حضور در انتخابات انصراف دادند.
به گفته محسن اسلامی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور، در قانون بازه زمانی خاصی برای انصراف نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری پیشبینی نشده است.
این مقام وزارت کشور از نامزدهایی که میخواهند انصراف دهند خواست تا پایان امروز، پنجشنبه هفتم تیر ۱۴۰۳، انصراف خود را اعلام کنند تا ستاد انتخابات بتواند اطلاعرسانی کند.
زاکانی گفته به دلیل رایآوری بالای قالیباف و جلیلی انصراف داده و قاضیزاده هاشمی گفته به خاطر شورای اجماع اصولگرایان و درخواست علما انصراف داده است
انصراف قاضیزاده هاشمی به خاطر شورای اجماع و علما
قاضیزاده هاشمی، اولین نامزد انصرافی، در متن انصراف به تعریف و تمجید بلند بالا از دولت رئیسی پرداخت و درباره انگیزه ورودش به انتخابات نوشت که این ورود بر اساس «عمل به تکلیف شرعی» و با هدف ادای دین به شخص رئیسی بوده است.
او در توجیه دلایل انصرافش نوشت که «به خواست شورای عالی اجماع نیروهای انقلاب و بنا به درخواست برخی دلسوزان و علما» انصراف داده است.
حسن روحانی، ريیسجمهوری پیشین، ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ گفت که شورای نگهبانی ترکیبی درست کرده که «دو نفر از نامزدها در مناظرات به هتاکی و فحاشی» بپردازند.
در جریان پنج مناظره، عمده تلاش قاضیزاده هاشمی و زاکانی علاوه بر دفاع از عملکرد رئیسی، حمله به دولت روحانی در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بود.
روشن نیست با انصراف قاضیزاده، مساله «تکلیف شرعی برای حضور در انتخابات» چه میشود.
مجموع آرای قاضیزاده هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم که خرداد ماه ۱۴۰۰ برگزار شد، حدود یک میلیون رای، برابر ۳/۴۶ درصد مجموع آرا بود.
زاکانی: تا صبح پنجشنبه نمیخواستم انصراف دهم
دیگر نامزد انصرافی جریان اصولگرا، در متن انصراف خود نوشت که «بنا بر احساس تکلیف» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ شرکت کرده است.
زاکانی توضیح داد پس از اتمام مناظرات تلویزیونی و مهلت قانونی تبلیغات، برایش مسجل شده است «برادران دیگر در جبهه انقلاب» دارای ویژگی «رایآوری» هستند و بنابراین او انصراف میدهد.
او در پایان متن انصراف خود از قالیباف و جلیلی خواست وحدت کنند و با این کار، «مانع شکلگیری دولت سوم [حسن] روحانی» شوند.
یکم تیر ۱۴۰۳، در جریان سومین مناظره تلویزیونی بحثی کوتاه بین مسعود پزشکیان و زاکانی در گرفت.
در این مناظره پزشکیان با اشاره چندباره به «پوششی بودن زاکانی» (به این معنا که او به نفع دیگری انصراف خواهد داد)، از او پرسید: «تا آخر میمانی؟»
زاکانی در پاسخ گفت که تا آخر خواهد ماند و مانع ریاستجمهوری پزشکیان خواهد شد.
این اولین بار نیست که زاکانی در آستانه برگزاری انتخابات انصراف میدهد.
سال ۱۴۰۰ نیز در جریان برگزاری انتخابات، او به نفع رئیسی از رقابتها کناره گرفت.
پس از این انصراف، زاکانی از سوی شورای شهر تهران که در اختیار اصولگرایان است، به عنوان شهردار تهران منصوب شد.
قالیباف و جلیلی، هر دو از جریان اصولگرایی هستند. این دو به ترتیب در انتخابات سال ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ به نفع ابراهیم رئیسی انصراف دادند.
سابقه قالیباف و زاکانی
قالیباف، دیگر نامزد اصولگرا، با تشکر از انصراف زاکانی و قاضیزاده هاشمی اعلام کرد تا آخر رقابتها خواهد ماند.
طی روزهای اخیر، هواداران جلیلی و قالیباف متقابلا خواهان کنارهگیری یکی از این دو به نفع دیگری شدهاند.
سال ۱۳۹۲ که جلیلی و قالیباف هر دو در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کردند، قالیباف با ۱۶/۵۶ درصد آرا نفر دوم و سعید جلیلی با ۱۱/۳۶ درصد آرا نفر سوم شد.
قالیباف که در انتخابات سال ۱۳۹۶ شرکت کرده بود، به نفع رئیسی انصراف داد.
جلیلی هم در انتخابات سال ۱۴۰۰ به نفع رئیسی انصراف داد.
با انصراف زاکانی و قاضیزاده هاشمی، هم اکنون قالیباف و جلیلی دو نامزد از جریان اصولگرایی و پزشکیان و مصطفی پورمحمدی، از جریان مورد حمایت اصلاحطلبان در رقابتها باقی ماندند.
با این وصف، دو مرحلهای شدن انتخابات چندان دور از ذهن نخواهد بود.
همزمان با آخرین روز تبلیغات نامزدهای جانشینی ابراهیم رئیسی، بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی، خانوادههای دادخواه و تشکلهای دانشجویی، صنفی و مدنی، با نمایشی خواندن انتخابات در جمهوری اسلامی خواستار بهرهگیری شهروندان از حق مدنی خود برای تحریم انتخابات روز جمعه شدند.
شماری از مادران دادخواه با انتشار بیانیهای، «سیرک نمایشی» ریاستجمهوری را تحریم کردند و گفتند تا زمان محاکمه و مجازات قاتلان فرزندانشان، دست از عدالتخواهی برنمیدارند.
این بیانیه روز چهارشنبه ششم تیر منتشر شد و تاکنون مادران دادخواه و خانوادههای ۲۵ جوان کشته شده در کردستان به دست نیروهای حکومتی، آن را امضا کردهاند.
امضاکنندگان بیانیه گفتند جمهوری اسلامی در سالهای اخیر هزاران خانواده را با اعدام و شلیک مستقیم، داغدار کرده و به گفته آنان، با این حال «در آستانه انتخابات نمایشی، نامزدهای حکومت که خود مسئول و شریک این جنایات هستند، از آزادی و بهبود وضعیت کنونی» صحبت میکنند.
کارگران چپ و کمونیست سنندج نیز در همراهی با خانواده های دادخواه با صدور پیامی شرکت در انتخابات را تحریم کردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان نیز با صدور بیانیهای اثر بخشی هر گونه مشارکت مدنی و نقش شهروندان در ایجاد تغییر را مردود دانست.
در این بیانیه آمده است : «انتخابات در این ساختار موضوعیتی ندارد. کافی است که نگاهی به قیامهای ۹۶، ۹۸و ۱۴۰۱بیندازیم که در آن مردم مورد تهدید، ضربوشتم، تیر مستقیم و زندان قرار گرفتند تا نتیجه بگیریم که چرا رغبتی به حضور در انتخابات وجود ندارد.»
جمعی از دانشجویان دانشگاههای تهران نیز با صدور بیانیهای اعلام کردند که «ما انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳را تحریم میکنیم، چرا که رای دادن در چارچوب سیاسی موجود، صرفا به معنای پذیرش سرکوب است.»
در این بیانیه به صراحت بر تحریم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ تاکید شده و آمده است: «در شرایط فعلی که هیچ نیروی سیاسی مترقی و منسجمی وجود ندارد و دورنمایی از بهتر شدن شرایط نیز در پیش چشم نیست، مهمترین وظیفه تمامی اقشار جامعه، اندیشیدن به بهبود وضعیت ایران و عبور از نظام فعلی آن است.»
فاطمه سپهری، زندانی سیاسی و از امضاکنندگان نامه درخواست از خامنهای برای استعفا، نیز شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را تحریم کرد.
اصغر سپهری برادر فاطمه سپهری، روز چهارشنبه شش تیرماه ، در پستی در شبکه اجتماعی ایکس به نقل از خواهرش که در زندان وکیلآباد مشهد زندانی است، نوشت:« ما در سیرک انتصابات شما شرکت نخواهیم کرد. شما دروغگوترین انسانهای اعصار تاریخ هستید. به شما اعتماد نداریم.»
حسین رونقی، فعال سیاسی و زندانی پیشین، نیز با انتشار ویدیویی در فضای مجازی تحریم صندوق را کنشی اثرگذار در راستای منافع جمعی دانست.
او با تاکید بر لزوم تحریم انتخابات حکومتی پیشرو تاکید کرد که نظام جمهوری اسلامی از ابتدای به تعبیر او «اشغال کشور تا امروز» فاقد هر نوع مشروعیت بوده و رای ندادن، دست کشیدن از کامبخشی به حکومت جائر است.
سعید ماسوری، زندانی سیاسی، نیز در نامهای از زندان قزلحصار کرج با عنوان «انحطاط ابتذال» درباره شرایط سیاسی حال حاضر ایران، خواستار تحریم انتخابات در ایران شد و گفت:« تحریم انتخابات به هیچ وجه انفعال سیاسی نیست بلکه کنشی است کاملا فعالانه و اکتیو.»
غلامرضا مکعیان، معروف به رضا ملک از زندانیان پیشین، نیز با انتشار ویدیویی با انتصابات خواندن انتخابات پیش رو، خواستار تحریم صندوقها در روز جمعه شد.
برزان محمدی، زندانی سیاسی پیشین، نیز با انتشار پیامی ویدیویی اعلام کرد در انتخابات حکومتی برای نصب جانشین رئیسی شرکت نمیکند و «این انتصابات نمایشی» را تحریم میکند.
اعتراض ایرانیان مقیم استرالیا باعث شد سالن محل برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران در شهر سیدنی، برنامه رایگیری روز جمعه هشتم تیر را لغو کند. پیشتر در پی اعتراض جامعه ایرانی-استرالیایی، محل برگزاری انتخابات در شهر بریزبن هم تغییر کرده بود.
سفارت جمهوری اسلامی در استرالیا روز پنجشنبه هفتم تیر مجبور شد محل رایگیری شهر سیدنی را به مرکز اسلامی السجاد در اوبرن تغییر دهد.
آزیران، نهاد مستقل در استرالیا و حامی جنبش «زن، زندگی، آزادی»، در روزهای گذشته با ارسال سه نامه جداگانه به مدیران محلهایی که حکومت ایران آنها را برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری تعیین کرده بود، خواستار لغو قراردادهایشان با سفارت جمهوری اسلامی شد.
انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری در ایران روز جمعه هشتم تیر برگزار میشود و جمهوری اسلامی در تلاش است رایگیری برای این انتخابات را در دیگر کشورها نیز برگزار کند.
به دنبال اعتراض جامعه ایرانی-استرالیایی و فشارها و تماسهای اعتراضی با محل برگزاری انتخابات در شهر بریزبن، روز چهارشنبه ششم تیر این مکان تغییر کرد.
سفارت جمهوری اسلامی در استرالیا با انتشار اطلاعیهای از برگزاری انتخابات در مکانی دیگر واقع در حومه شهر بریزبن خبر داد.
آزیران پیشتر در نامهای خطاب به مدیریت هتل Royal On The Park که محل پیشین برگزاری انتخابات در شهر بریزبن بود، نوشت: «ما نگرانی عمیق و مخالفت شدید خود را با این رزرو به دلیل ماهیت رویداد و شهرت رژیم برگزارکنندهاش اعلام میکنیم.»
در این نامه اشاره شد که جمهوری اسلامی به دلیل نقض سیستماتیک حقوق بشر، آپارتاید جنسیتی و اعمال ظالمانهاش علیه آزادی «بدنام» است و در جریان اعتراضات سراسری اخیر ایران، بیش از ۵۰۰ نفر را کشته و هزاران نفر را بازداشت و شکنجه کرده است.
انجمن یهودیان استرالیا نیز در واكنش به برگزاری انتخابات جمهوری اسلامی در این کشور، این فرایند را «ساختگی» خواند و به ظلم حکومت به مردم ایران و «کشتار» آنها اشاره کرد.
این انجمن خطاب به میزبانان رایگیری گفت: «بعضی چیزها مهمتر از پول هستند. کار درست را انجام دهید و این رایگیری را لغو کنید.»
پیشتر نازنین بنیادی، بازیگر و از چهرههای مخالف جمهوری اسلامی، خبر اجازه دولت جو بایدن به حکومت ایران به منظور راهاندازی مراکز رایگیری برای انتخابات ریاستجمهوری در خاک آمریکا را «مضحک» خواند و گفت مفهوم انتخابات آزاد و منصفانه در جمهوری اسلامی «مغالطه» است.
بنیادی روز یکشنبه گذشته گفت در حالی که مخالفان جمهوری اسلامی در حال گسترش گفتمان تحریم انتخابات هستند، آمریکا بی هیچ توجیهی به برگزاری چنین رایگیری «مضحکهای» مجوز میدهد.
آزیران نیز در نامه اعتراضی خود از تجمعهای پیوسته ضد جمهوری اسلامی از سوی جامعه ایرانی-استرالیایی ساکن بریزبن از شهریور ۱۴۰۱ و قتل حکومتی مهسا ژینا امینی یاد کرد.
نویسندگان نامه با اشاره به محاکمههای ساختگی و بدون روند قانونی حکومت برای اعدام معترضان، در این نامه تاکید کردند: «ما معتقدیم میزبانی چنین رویداد انتخاباتی غیر دموکراتیکی برای جمهوری اسلامی، اساسا با چشمانداز، ماموریت و ارزشهای هتل شما ناسازگار است.»
علاوه بر بریزبن، ایرانیان معترض مقیم استرالیا با راهاندازی کمپینهایی، اعتراض خود را به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در شهرهای ملبورن و سیدنی نیز نشان دادند.
تماس معترضان با مدیران اماکنی در سیدنی و ملبورن که قرار است انتخابات ریاستجمهوری در آنها برگزار شود همچنان ادامه دارد.
روز چهارشنبه ششم تیر رسانههای ایران خبر دادند عربستان سعودی با درخواست جمهوری اسلامی برای گرفتن رای از زائران ایرانی در شهرهای مکه و مدینه مخالفت کرده است.
این تصمیم با واکنش مقامهای جمهوری اسلامی مواجه شد و عبدالفتاح نواب، نماینده خامنهای در امور حج و زیارت از مقامهای سعودی خواست موجب ایجاد «خاطره تلخ» برای زائران ایرانی هنگام بازگشتشان به ایران نشوند.
کانادا هم با درخواست تهران برای برگزاری رایگیری انتخابات ریاستجمهوری ایران در خاک خود مخالفت کرده است.
احمد وحیدی، وزیر کشور، پیشتر از آمادگی بیش از ۳۰۰ شعبه اخذ رای در خارج از ایران برای انتخابات خبر داده بود.
حدود ۲۲ ساعت از زمان پخش برنامههای سه شبکه صدا و سیما در پربازدیدترین و گرانقیمتترین ساعات به پخش پنج مناظره انتخاباتی اختصاص یافت. چهار ساعت و نیم از این زمان به پخش اقامه نماز نامزدها، گریم آنها و مقدمه و پایانبندی مناظرات اختصاص داشت. بهای مالی این ثانیهها چقدر بود؟
صدا و سیمای جمهوری اسلامی پنج برنامه تلویزیونی به نام «مناظره» در روزهای دوشنبه ۲۸ خرداد، پنجشنبه ۳۱ خرداد، جمعه یکم تیر و دوشنبه و سهشنبه، چهارم و پنجم تیر، از سه شبکه اول، سلامت و جامجم پخش کرد.
این پنج مناظره در مجموع ۲۱ ساعت و ۴۶ دقیقه و ۴۵ ثانیه زمان برد. از این مقدار حدود سه ساعت و ۵۱ دقیقه صرف ورود نامزدها، نشستن آنها روی صندلیهایشان، خواندن سرود جمهوری اسلامی و قرآن و میانبرنامهها و توضیحات ابتدایی مجری بود.
پایانبندی و خداحافظی مجری برنامه در این پنج مناظره، ۱۱ دقیقه و ۵۲ ثانیه طول کشید.
متن اصلی مناظرهها، از زمان شروع سخنان اولین نامزد تا زمان پایان صحبتهای آخرین نامزد در کل این پنج مناظره، ۱۶ ساعت و ۴۲ دقیقه و هفت ثانیه است.
متن مناظره دوم با سه ساعت و ۵۷ دقیقه و ۳۴ ثانیه، بلندترین و متن مناظره پنجم با دو ساعت و ۴۶ دقیقه و ۴۱ ثانیه، کوتاهترین آنها بود.
در هر مناظره حدود شش دقیقه و نیم و جمعا به مدت ۳۲ و نیم دقیقه صرف پخش اقامه نماز شد.
به این ترتیب حدود هزار و ۹۲۰ ثانیه از آنتن سه شبکه صدا و سیما، صرف نمایش اقامه نماز از سوی نامزدهای ریاست جمهوری شد.
نرخ تبلیغات در شبکه یک
رقم مشخصی درباره هزینه پخش برنامههای صدا و سیما با توجه به تنوع برنامهها و شبکههای این سازمان وجود ندارد. بودجه این سازمان هم همه فعالیتهای آن، از جمله شبکههای رادیویی و زیرمجموعههایش مثل مراکز آموزشی، خبرگزاری و دیگر مراکز را پوشش میدهد.
۳۰ دی ماه ۱۴۰۲، محمدصالح مفتاح، دبیر ستاد انتخابات سازمان صدا و سیما در جریان انتخابات مجلس در اسفند ماه ۱۴۰۲ گفت: «اگر کسی بخواهد بداند که ارزش واقعی آنتن صدا و سیما چقدر است، میتوان آن را با قیمت تبلیغات تجاری مقایسه کرد.»
نرخ تبلیغات در صدا و سیما بسیار متغیر است و بسته به شبکه، برنامه و ساعت پخش تعیین میشود. همچنین برنامههای تبلیغاتی طولانی مدت که تحت عنوان برنامههای مشارکتی ساخته میشوند عموما قیمت مشخصی ندارند. مناظرات به طور همزمان از سه شبکه پخش شدند.
بر اساس نرخنامه سال ۱۴۰۳، «هر ثانیه تبلیغ» در شبکه یک در ساعت خبر ۲۱ و مجموعه شبانه این شبکه، حدود ۳۲۷ میلیون تومان است. طبیعتا این قیمت برای آگهیهای کوتاه مدت است و عدد مشخصی برای پخش تبلیغاتی چند ساعته وجود ندارد.
کمترین رقم تبلیغات در شبکه یک در سال ۱۴۰۳، حدود دو میلیون تومان برای هر ثانیه و بالاترین آن در ساعت پیک یعنی همان سال خبر ۲۱ است که حدود ۳۲۷ میلیون تومان برای هر ثانیه است. به این ترتیب میانگین نرخ هر ثانیه تبلیغات در شبکه یک حدود ۱۷۵ میلیون تومان است.
بر این اساس با دو سناریو میتوان مناظرات تلویزیونی نامزدها را ارزشگذاری کرد. در این محاسبه، ارزش پخش همزمان مناظرات در دو شبکه دیگر یعنی جام جم و سلامت، همچنین پخش زنده از رادیو، رایگان در نظر گرفته میشود.
کمترین، ۱۵۳ میلیارد تومان
نرخ آگهی دو میلیون تومان به ازای هر ثانیه مربوط به کم بازدیدترین ساعات و برنامههای شبکه یک است؛ برای مثال برنامههای بازپخش در بخش بامدادی.
متن پنج مناظره مجموعا ۶۰ هزار و ۵۲۷ ثانیه برابر ۱۶ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۷ ثانیه بوده است. بهای این زمان با کمترین نرخ آگهی در شبکه یک، حدودا برابر ۱۲۱ میلیارد تومان است.
ورود و نشستن نامزدها، نمایش آمادهسازی و گریم نامزدها، پخش سرود و قرآن خواندن، میانبرنامهها و توضیحات اولیه و پایانبندی در مناظرات مجموعا سه ساعت و ۵۱ دقیقه زمان برد. این مقدار زمان، با کمترین نرخ آگهی شبکه یک حدود ۲۸ میلیارد تومان ارزش دارد.
نمایش اقامه نماز نامزدها مجموعا حدود هزار و ۹۲۰ ثانیه زمان برد. بهای این بخش هم با حداقل نرخ آگهی حدود سه میلیارد و ۸۴۰ میلیون تومان برآورد میشود.
روی هم رفته کف بهای پخش مناظرات و حاشیههای آن حدود ۱۵۳ میلیارد تومان برآورد میشود.
دو هزار و ۵۰۰ ثانیه از آنتن شبکه اول صدا و سیما در گرانقیمتترین ساعت، به پخش اقامه نماز نامزدها اختصاص داشت. ارزش این زمان حداقل ۳/۸ میلیارد و به طور میانگین ۳۳۵ میلیارد تومان است
میانگین، ۱۳/۳ هزار میلیارد تومان
میانگین نرخ آگهی در شبکه یک صدا و سیما حدود ۱۷۴/۵ میلیون تومان به ازای هر ثانیه است. با این حساب، بهای متن مناظرهها حدود ۱۰ هزار و ۵۶۲ میلیارد تومان و ورود و نشستن نامزدها، نمایش آمادهسازی و گریمشان، پخش سرود و قرآن خواندن، میانبرنامهها و توضیحات اولیه و پایانبندی مناظرات، دو هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بوده است.
نمایش اقامه نماز نامزدها حدود ۳۳۵ میلیارد و ۴۰ میلیون تومان، بها داشته است.
بهای جمع مناظرات بر اساس میانگین قیمت تبلیغات در شبکه یک سیما، ۱۳ هزار و ۳۱۹ میلیارد تومان برآورد میشود.
هزینه برگزاری انتخابات
مناظرات تنها بخشی از برنامههای تبلیغاتی صدا و سیما بودند. هر کدام از شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، در شبکههای مختلف و در برنامههای گوناگون، ۱۸ ساعت، برابر ۱۰۸۰ دقیقه، معادل ۶۴ هزار و ۸۰۰ ثانیه برنامه تبلیغاتی داشتند. یعنی شش نامزد روی هم ۳۸۸ هزار و ۸۰۰ ثانیه آنتن شبکههای مختلف را در اختیار داشتند.
با کمترین رقم تبلیغات در صدا و سیما که ثانیهای حدود دو میلیون تومان است، ارزش این ۳۸۸ هزار و ۸۰۰ ثانیهای که شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری از صدا و سیما گرفتند برابر ۷۷۷/۶ میلیارد تومان است.
علاوه بر این، محمد مخبر، کفیل ریاست جمهوری، از مصوبهای به تاریخ نهم خرداد ۱۴۰۳ خبر داد که بودجه یک هزار و ۵۵۰ میلیارد تومانی را برای انتخابات ریاستجمهوری زودهنگام ۱۴۰۳ در اختیار شورای نگهبان و وزارت کشور قرار داده است.
مشخص نیست هزینه تبلیغات تلویزیونی نامزدها از محل بودجه سازمان صدا و سیما پرداخت شده یا ستاد انتخابات مستقر در وزارت کشور هزینه آن را پرداخت کرده است.
سیل و آبگرفتگی در ۱۲ استان ایران تلفات و خساراتی به همراه داشته است. چهار نفر در رودبار و سوادکوه جان باختند و دو نفر همچنان مفقود هستند. سه نفر از شهروندانی که در سیلاب سوادکوه گم شده بودند، زنده نجات پیدا کردند.
بابک محمودی، رییس سازمان امداد و نجات هلال احمر، صبح روز پنجشنبه هفتم تیر از امدادرسانی به هزار و ۷۰ نفر در جریان سیل و آبگرفتگی در ۱۲ استان در یک هفته اخیر خبر داد.
آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، تهران، خراسان رضوی، خراسان شمالی، زنجان، سمنان، قزوین، گلستان، گیلان و مازندران ۱۲ استان درگیر سیل طی یکم تا هفتم تیر بودند.
در این مدت سیل در رودبار و سوادکوه به ترتیب سه و یک کشته بر جای گذاشت.
یک نفر هم در سراب استان آذربایجان شرقی بر اثر رعد و برق جانش را از دست داد.
به گفته محمودی، در این یک هفته ۷۶ عملیات امدادی انجام شده که شامل تخلیه آب ۱۵۶ واحد مسکونی، اسکان اضطراری ۳۰۹ نفر و انتقال ۲۱۵ نفر به مناطق امن بوده است.
بر اثر سیلاب، یک شهروند در کلیبر و یک نفر دیگر در سوادکوه مفقود شدهاند.
روز چهارشنبه خبرهایی درباره مفقود شدن پنج شهروند در سوادکوه منتشر شده بود.
غلامعلی فخاری، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان مازندران روز پنجشنبه اعلام کرد جسد یکی از این مفقودان در مسیر رودخانه تلار در قائمشهر کشف و از آب بیرون کشیده شد.
به گفته او، سه نفر از افرادی که در جریان سیل مفقود شده بودند، نجات یافته و اکنون در بیمارستان بستری هستند.
فخاری عصر روز چهارشنبه تعداد مصدومان سیل سوادکوه را ۲۴ نفر و تعداد روستاهای سیلزده را ۳۰ مورد اعلام کرده بود.
بارندگیهای شدید سوادکوه از عصر روز سهشنبه آغاز شد و ساعاتی بعد با طغیان رودخانه تِلار، سیلی در منطقه پل سفید جاری شد که خسارت سنگینی به راهها، زیرساختها، خانههای مسکونی و زمینهای کشاورزی وارد کرد.
برآوردهای اولیه ادارهکل مدیریت بحران مازندران نشان میدهد طی کمتر از یک ساعت، بین ۴۰ تا ۶۰ میلیمتر بارندگی در این محدوده ثبت شده است.
از روزهای قبل هشدار نارنجی بارندگی شدید و احتمال وقوع سیل صادر شده بود.
با وقوع سیلاب در منطقه طالعرودبار و ورود جریان شدید سیلاب واریزهای، جاده و محور فیروزکوه از شامگاه سهشنبه مسدود شد و دستکم تا روز جمعه بسته خواهد ماند.
خبرگزاری ایرنا در گزارشی نوشت این سیل دستکم ۴۰۰ هزار متر مکعب مصالح و واریزه کوهی به سمت جاده سوادکوه روانه کرد که منجر به گرفتار شدن خودروها شد.
در محور چالوس هم شامگاه سهشنبه تختهسنگها در محدوده تونل ولیآباد در جاده کندوان سقوط کردند اما با دخالت تیمهای راهداری، جاده مسدود نشد.
بر اساس گزارش ایرنا، ۱۶ خودرو در محدوده طالعرودبار محور سوادکوه در سیلاب گرفتار شدند که سرنشینان آنها پیشتر خود را نجات داده بودند.
مدیریت بحران استانداری مازندران اعلام کرد حدود ۷۰۰ متر از مسیر یکی از محورهای فرعی جاده هراز را آب برده و به همین دلیل، تردد در این مسیر ناممکن است.
سازمان مدیریت بحران کشور نیز اعلام کرد بیش از ۵۰ دستگاه ماشینآلات سنگین از سمت تهران و استان مازندران در حال کار در منطقه سیلزده هستند.
پیشتر و در شامگاه ۲۴ خرداد، چالوس در استان مازندران شاهد بارندگی شدید و وقوع سیلابی بود که دستکم سه نفر در آن کشته شدند.
همان زمان کامران فولادی، نماینده نوشهر، چالوس و کلاردشت در مجلس درباره سیل چالوس گفت بیمسئولیتی برخی مدیران بهخصوص در لایروبی نکردن رودخانه باعث انسداد رودخانه و وقوع سیل شده است.
پیش از آن و در جریان سیلهای اسفند ۱۴۰۲ و فروردین ۱۴۰۳ در استان سیستان و بلوچستان شماری از شهروندان کشته یا ناپدید شدند.
بیتوجهی جمهوری اسلامی به زیرساختها و لایروبی نکردن رودخانهها و نبود سیستم مناسب شهری و کانالهای آب باعث شده سیلابها و بارندگیهای فصلی هر سال تلفات جانی و خسارات مالی چشمگیری بر جای بگذارد.