رییس شورای عالی داروخانهها: هیچ کجا درمان را به اعتقاد و پوشش بیمار ربط نمیدهند
رییس شورای عالی داروخانههای ایران در واکنش به احتمال کاهش سهمیه داروخانهها به دلیل مخالفت با حجاب اجباری گفت هنوز هیچ دستورالعملی در زمینه ارائه ندادن خدمات به افرادی که حجاب اجباری را رعایت نمیکنند به دست این شورا نرسیده است.
حیدر محمدی، رییس سازمان غذا و داروی ایران روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت اعلام کرد داروخانهها ملزم به پیروی از سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی هستند و در صورت «تخلف»، پرونده آنها در اختیار مراجع قانونی قرار خواهد گرفت.
هادی اخوتپور، رییس شورای عالی داروخانههای ایران تاکید کرد اگر منظور رییس سازمان غذا و دارو، رعایت شدن «حجاب بیماران و مراجعهکنندگان به داروخانهها» باشد، چنین کاری از داروخانهدارها ساخته نیست چون وظیفه آنان تنها «ارائه دارو به بیمار مستاصل» است.
به گزارش رویداد۲۴، اخوتپور گفت اظهار نظر اخیر حیدری به گونهای مطرح شده که گویا هدف، بیمار و مراجعه کننده است: «اگر چنین چیزی باشد ما عملا این امکان را نداریم که به بیمار بگوییم حجابش را رعایت کند. فرض کنید یک بیمار مستاصل، به دنبال داروست. در چنین وضعیتی، وظیفه ما ارائه دارو به این فرد است.»
به گفته محمدی، اگر یک داروخانه نسبت به رعایت هنجارها اقدام نکند، در وهله نخست تذکر داده میشود و اگر تذکر تاثیری نداشته باشد، موارد بازدارنده در خصوص داروخانه متخلف اجرا میشود: «اگر موارد بازدارنده نیز مثمر ثمر نباشد، متخلفان به مراجع قانونی معرفی میشوند.»
او اضافه کرده بود که با وجود ابلاغ دستورالعملهای مربوط به حجاب اجباری به داروخانهها، «ناهنجاریهایی» در این خصوص گزارش شده است.
رییس سازمان غذا و دارو تهدید کرده بود رعایت سیاست حجاب اجباری «در مواردی مانند سهمیه داروی داروخانهها» نقش دارد.
ساعاتی بعد، روابط عمومی سازمان غذا و دارو خبر تعیین سهمیهبندی دارویی داروخانهها بر اساس وضعیت حجاب اجباری را تکذیب کرد: «سخنان اخیر رییس سازمان غذا و دارو ناظر بر پوشش حرفهای کادر داروخانه بوده و تنظیمکننده خبر از گفتار به متن، دچار اشتباه محتوایی شده است.»
بر اساس اعلام روابط سازمان غذا و دارو، دستورالعمل نحوه پوشش داروخانهها بر اساس «چکلیستهای بازرسی، ارزشیابی و حرفهای» و بهمنظور تفکیک پرسنل و مسوول فنی است.
رییس شورای عالی داروخانههای ایران در واکنش به اظهارات حیدری و موضوع ارزشیابی داروخانهها برای دریافت سهمیه دارویی گفت: «چیزی تحت عنوان ارزشیابی داروخانهها وجود دارد که شامل بررسی وضعیت، اموال، یخچالها، دمای داروخانه، ثبت درست بارکد داروها و فاکتورهایی از این دست است.»
بر اساس گفتههای اخوتپور، این ارزشیابی برای تخصیص سهمیه دارویی انجام میشود و هر یک از این موارد، ضریب متفاوتی دارند و داروخانهها بر اساس امتیازی که میگیرند، سهمیه دارویی دریافت میکنند.
اخوتپور در مورد موضوع ارزشیابی بر اساس پوشش مراجعه کننده به داروخانه گفت: «در عرف دنیا هیچوقت چنین چیزی برای درمان وجود نداشته و هیچ کس هویت، دین یا اعتقادات فرد را برای درمان نمیپرسد. سلامت بیمار چیزی نیست که به اعتقادات یا شیوه پوشش او گره بخورد.»
به گفته اخوتپور، در بخشنامهای که دو سال پیش صادر شده، یکسری «استانداردهای پوششی برای کارکنان داروخانه» در نظر گرفته شده بود: «برای مثال پزشک داروخانه باید روپوش سفید تمیز همراه با اتیکت داشته باشد و کارکنان غیر داروساز، روپوش رنگی تمیز بپوشند. همه اینها در ارزشیابی ملاک بود و تا الان در مساله پوشش پرسنل، تاکیدی بر حجاب نبود و تاکید اصلی بر تمیزی و تمایز پزشک داروساز با سایر پرسنل بود.»
او در ادامه گفتوگوی خود با رویداد۲۴، به «پلن معاونتی» اشاره کرد و گفت: «در این پلن هر دارویی که وارد شرکتها میشود، موجودی آن به معاونت غذا و دارو اعلام میشود و در آنجا بر اساس برخی فاکتورها نظیر میزان خرید قبلی، میزان فروش، نوع فروش بر اساس بیمهای یا غیر بیمهای و وضعیت فیزیکی داروخانه، به داروخانهها امتیاز و نسبت به میزان امتیاز، سهمیه داده میشود. برای مثال داروخانهای که فروش بیشتری به بیماران بیمهای داشته باشد، سهمیه بالاتری دریافت میکند.»
به گفته اخوتپور، در همین فرآیند، «نوع پوشش هم بررسی میشود» و خرده امتیازی دارد.
رییس شورای عالی داروخانههای ایران گفت که زمانی بحث «عدم ارائه خدمات به بیماران و مراجعهکنندگان بیحجاب» مطرح شد و «کارشناسان شبکه بهداشت شهرستانها» این درخواست را مطرح کرده بودند: «نامههای مشابهی به اصنافی نظیر لباسفروشیها زده شده بود اما موضوع درمان، صنفی نیست و ما فقط از دانشگاه دستور میگیریم.»
پس از خیزش مهسا، نهادهای حکومتی بارها بر رعایت حجاب اجباری در مراکز بهداشتی و درمانی تاکید کرده و دستورالعملهایی را در این زمینه ابلاغ کردهاند.
پیشتر و در مردادماه ۱۴۰۲، نامه محمدتقی نجفزاده، مدیر شبکه بهداشت و درمان شهر لاهیجان درباره ارائه ندادن خدمات درمانی به زنانی که حجاب اجباری ندارند، واکنشهای منفی فراوانی را به همراه داشت.
در این نامه آمده بود با توجه به مکاتبه دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر لاهیجان، «ارائه خدمات درمانی منوط به رعایت حجاب در مراکز خصوصی و دولتی است».
کامبیز نوروزی، حقوقدان، در آن زمان با انتقاد از این نامه گفت: «شنیدهام مشابه این دستور در شهرهای دیگر کشور نیز صادر شده است. این ماهها تحرکات دستگاههای دولتی برای الزام حجاب به حدی رسیده است که دیگر پایبندی به قانون و اصول حقوقی و اخلاقی به فراموشی سپرده شده و نقض قانون و اخلاق در سکوت به سهولت اتفاق میافتد.»
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شهریور ماه سال گذشته شیوهنامه جدید «رفتار و پوشش حرفهای دانشجویان علوم پزشکی و دستیاران» را ابلاغ و منتشر کرد.
این شیوهنامه تن دادن به حجاب اجباری را یکی از پیششرطهای مهم برای حضور دانشجویان و دستیاران پزشکی در محیطهای آموزشی معرفی میکند.
لایحه موسوم به «عفاف و حجاب» نیز که در ماههای گذشته میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در رفتوآمد بوده، بر تحمیل سیاست حجاب اجباری در مراکز درمانی تاکید دارد.
ماده ۱۴ این لایحه وزارت بهداشت را ملزم میکند تا برای «بازنگری، اصلاح و اجرای دستورالعملهای رفتاری و آییننامه نحوه پوشش اساتید، دانشجویان و کارکنان، اعم از پزشکان، کارکنان مراکز درمانی و ارائهدهندگان خدمات بهداشتی و درمانی و مراکز دانشگاهی و مراکز تابعه آن، اعم از بیمارستان، درمانگاه، داروخانه، آزمایشگاه» اقدام کند.
همزمان با بحرانهای فزاینده سیاسی و اقتصادی، جمهوری اسلامی فشار خود را بر زنان مخالف حجاب اجباری شدت بخشیده است.
جمهوری اسلامی روز ۲۵ فروردین اجرای طرح تشدید برخورد با مخالفان حجاب اجباری، موسوم به «طرح نور»، را در دستور کار قرار داد.
خبرگزاری رویترز روز چهارم اردیبهشت به نقل از فعالان مدنی و سیاسی ایرانی نوشت: «هدف از اجرای این طرح تنها تحمیل سیاست حجاب اجباری نیست بلکه حکومت در این مقطع زمانی در موقعیتی آسیبپذیر قرار دارد و میکوشد با راهاندازی چنین کارزارهایی، از بروز هرگونه اعتراض و مخالفت جلوگیری کند.»
یکی از آخرین قربانیان حجاب اجباری در ایران آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله بود. بر اساس برخی گزارشها و روایتها، او روز ۹ مهر ماه سال ۱۴۰۲ در ایستگاه متروی شهدای تهران به دلیل حمله یک زن چادری بیهوش شد، به کما رفت و روز ششم آبان پس از ۲۸ روز بستری بودن در بیمارستان نظامی فجر جان باخت.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست خبری با رییس سازمان انرژی اتمی ایران گفت بیانیه مشترکی که آژانس و جمهوری اسلامی اسفند ۱۴۰۱ بر سر آن توافق کردند، مبنای ادامه همکاری دو طرف خواهد بود اما او پیشنهادهایی به جمهوری اسلامی داده است که شامل گامهای عملیاتی میشوند.
رافائل گروسی روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت، پس از نشستهایی با مقامهای ارشد جمهوری اسلامی از جمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و علی باقریکنی، معاون سیاسی او، گفت که نشستهای بسیار مهمی از آغاز سفرش داشته است.
او اضافه کرد: «ما در مرحله حساسی هستیم و این شروع فعالیتهای جدید میان ایران و آژانس است.»
گروسی درباره نتیجه این رایزنیها و ادامه همکاری آژانس با جمهوری اسلامی گفت: «بیانیه مشترکی که یک سال قبل بر سر آن توافق کردیم، سند مهمیست که سطح همکاریهای نظارتی و پادمانی و آنچه را برای حل مسائل باقی مانده نیاز است، مشخص میکند. مفاد این سند معتبر است. این سند گامهای اضافی را که دو طرف باید بردارند بیان میکند و امروز توافق کردیم این سند ادامه پیدا کند.»
نشست خبری مشترک رافائل گروسی و محمد اسلامی در اصفهان، ۱۸ اردیبهشتماه
گروسی همچنین تاکید کرد که پیشنهادهایی به جمهوری اسلامی داده است که شامل گامهای عملیاتی میشود و تیمهای دو طرف در نشستهای جداگانه در حال تعریف «این گامهای عملیاتی دو طرفهاند.»
جمهوری اسلامی با امضای بیانیه مشترک در اسفند ۱۴۰۱ به ناظر هستهای سازمان ملل تضمینهای گستردهای داد تا به تحقیقات طولانی مدت در مورد ذرات اورانیوم یافت شده در سایتهای اعلام نشده کمک و تجهیزات نظارتی حذف شده را مجددا نصب کند اما گزارشهای آژانس به کشورهای عضو نشان میدهند این تضمینها اثر چندانی نداشتهاند.
گروسی در آذر ماه ۱۴۰۲ اذعان کرده بود اجرای این توافق هچ پیشرفتی نداشته و به بنبست رسیده است.
محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، در نشست خبری روز سهشنبه، مذاکرات با گروسی را «مثبت و سازنده» خواند و گفت: «ما به تعاملات بر سر مسائل حل نشده از جمله مسائل مربوط به دو سایت ادامه میدهیم.»
اسلامی گفت که تداوم تعاملات آژانس و جمهوری اسلامی بر مبنای بیانیه مشترک در سه بخش دنبال خواهد شد.
او درباره این بخشها گفت: «اول موارد گذشته است که در سند برجام در قالب پی ام دی بسته شده بود که در این بخش موضوع مهم دو مکان باقی مانده است. موضوع ناترازی مواد حل شد و بر حل دو مکان باقی مانده تمرکز میکنیم. بخش دوم، درباره وضعیت موجود است که در چارچوب ان پی تی و پادمان انتظارات و کاستیها را دنبال میکنیم و اقدامات متقابل لازم را برای پیشبرد وضعیت موجود انجام میدهیم.»
اسلامی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مسئول بخش سوم دانست و گفت: «او باید گامهایی بردارد که برای آینده است. نقشی که مدیرکل به موجب وظایف قانونی بر عهده دارد و باید تسهیل کننده باشد، برای برداشتن موانع و حل مسائل مربوطه که عمدتا سیاسی است، در این رابطه حائز اهمیت است.»
گروسی روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشتماه با حسین امیرعبداللهیان دیدار کرد
سفر رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان ناظر هستهای سازمان ملل به ایران در حالی انجام میشود که او پیشتر و در روز چهارم اردیبهشت اعلام کرد جمهوری اسلامی میتواند ظرف چند هفته به اورانیوم غنیشده کافی برای ساخت بمب اتمی دست یابد.
به گفته رییس انجمن تالاسمی ایران حدود ۴۰ درصد از مبتلایان به تالاسمی در کشور برای زنده ماندن راهی جز مصرف داروهای خارجی ندارند اما سال گذشته واردات دارو تنها ۱۲ درصد بوده است. هشتم می (امسال برابر با ۱۹ اردیبهشت)، روز جهانی تالاسمی است.
یونس عرب، رییس انجمن تالاسمی ایران میگوید از زمان بازگشت تحریمها یعنی از سال ۱۳۹۷ تا امروز، هزار و ۱۰۰ بیمار مبتلا به تالاسمی به دلیل در دسترس نبودن داروی مورد نیازشان جان باختهاند.
عرب سال گذشته نیز درباره کمبود دارو برای بیماران تالاسمی هشدار داده و گفته بود: «با روند کنونی ممکن است آمار مرگ این بیماران در آینده تصاعدی شود.»
او ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ نیز گفته بود: «از ۱۴۰۰ تاکنون ۱۷۰ بیمار مبتلا به تالاسمی به دلیل نبود و کمبود دارو جان باختهاند.»
به گفته عرب، در آن زمان استان سیستان و بلوچستان با داشتن یک هفتم کل جمعیت مبتلایان به این بیماری، بیشترین تعداد مبتلایان به تالاسمی در ایران را داشته است.
پیش از آن و در دی ماه ۱۴۰۰، محمد علیزاده، رییس هیات مدیره انجمن تالاسمی ایران از کمبود شدید داروهای این بیماران خبر داده و گفته بود از اردیبهشت ۱۳۹۷ تا آن زمان، بیش از ۵۰۰ بیمار تالاسمی فوت کردهاند.
تالاسمی یک بیماری خونی ژنتیکی است که افراد مبتلا به آن مجبورند تا آخر عمر دارو مصرف کنند. این بیماری محصول نقص در ساخت زنجیره هموگلوبین (پروتئین حمل اکسیژن در خون) است. در این بیماری، هموگلوبینِ معیوب قادر به اکسیژنرسانی مطلوب به اعضای بدن نیست.
تالاسمی سالهاست که در ردیف بیماریهای خاص قرار گرفته است.
فاطمه هاشمی رفسنجانی، رییس بنیاد خیریه امور بیماریهای خاص میگوید: «ما در گذشته آمارهای مرگومیر بیماران را از واحدهای مختلف میگرفتیم اما از چندین سال قبل، بخشنامهای صادر شد با این مضمون که آمار مرگومیر بیماران خاص دیگر منتشر نشود یا به دست ما نرسد که به دنبال آن، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز دیگر این آمارها را در اختیار ما نگذاشت.»
به گزارش سایت فرارو، بیماران مبتلا به تالاسمی از حدود شش سال گذشته با کمبود دارو مواجه شدهاند: «واردات دارو به دلیل تحریمها به سختی و به میزان اندک انجام میشود و داروهای تولید داخل نیز عوارض زیادی دارند و جوابگو نیستند.»
همزمان با نسبت دادن مشکل کمبود دارو به تحریمها، گزارشهای مختلف و روایت شهروندان حکایت از آن دارد که نظام توزیع دارو در ایران با مشکلات فراوانی دست به گریبان است.
دولتهای مختلف در جمهوری اسلامی هنگام آغاز کار خود وعده حل این مشکلات را دادهاند اما وضعیت در این زمینه تغییر خاصی نکرده است. عمدهترین مشکل، کمبود و نبود برخی داروها در داروخانهها و فروخته شدن آنها در بازار آزاد است.
رییس انجمن تالاسمی ایران نیز میگوید که مساله فقط تحریمها نیست و تغییر مدام مدیران در سازمان غذا و دارو یکی دیگر از دلایل بروز مشکلات در حوزه دارو است: «حوزه دارو نیازمند یک مدیریت ثابت، پایدار با پایش دائمی است. در حالی که تغییرات مدیریتی در سازمان غذا و دارو خیلی زیاد اتفاق میافتد. متاسفانه با تغییر دولتها یا تغییر یک وزیر، مدیران حساسترین جایگاهها هم تغییر میکند و این میتواند به منافع مردم ضربه بزند. در واقع بخش بزرگی از مشکل موجود در حوزه دارو به همین موضوع مربوط است.»
یک شهروند درباره مشکلات موجود در نظام توزیع دارو در ایران میگوید وقتی شفافیت نباشد، چنین وضعیتی پیش میآید: «از ۸۵ میلیون جمعیت، ۱۰۰ میلیون دفترچه بیمه داریم! بعضیها چند دفترچه بیمه دارند؛ طرف میرود با یک پزشک میبندد. او برایش دارو مینویسد، این میرود از داروخانه میخرد. پولش را بیمه میدهد. میآید در بازار آزاد میفروشد.»
به گزارش همشهری آنلاین، در حال حاضر ۲۳ هزار بیمار تالاسمی در ایران زندگی میکنند که بسیاری از آنها کودک هستند. عده زیادی از جانباختگان مبتلا به این بیماری نیز کودک بودهاند در حالی که بر اساس گزارش فرارو، به گفته رییس انجمن تالاسمی ایران، یک بیمار تالاسمی اگر درمان مناسب و پایداری داشته باشد و دارورسانی به او دچار مشکل و وقفه نشود، میتواند یک عمر طبیعی داشته باشد: «در تمام دنیا همینطور است اما در ایران در ذهن همه جا افتاده که طول عمر بیماران تالاسمی کم و کوتاه است. دلیلش هم ساده است: اساسیترین داروی این بیماران، تزریق مداوم خون و مصرف داروهای آهنزداست. اگر هر یک از اینها دچار مشکل شود، ممکن است جان این بیماران به خطر بیفتد و طبیعی است که عمر طولانی هم نکنند. البته ما بیماران تالاسمی بالای ۶۰ سال هم داریم اما تعداد زیادی بیمار هم داریم که زیر ۱۸ سالگی میمیرند.»
فرارو نوشت که یک بیمار مبتلا به تالاسمی باید برای داروهایش دستکم ماهانه حدود هفت میلیون تومان از جیب هزینه کند: «علاوه بر این، داروها یا جوابگو نیستند یا اگر موثر باشند، در بازار کشور موجود نیستند و در هر دو صورت جان بیمار در معرض تهدید است.»
همزمان پایگاه خبری پزشکان و قانون نیز تاکید کرد برای مبتلایان به بیماریهای خاص تنها زنده ماندن مطرح نیست بلکه بیماران خواهان زندگی باکیفیت و مناسب هستند: کیفیتی که تنها به دلار و یوروی تامین دارو وابسته نیست و به بهزیستی روانی برای بهبودی بیماری هم نیاز دارد.»
به گفته رییس انجمن تالاسمی ایران، قبل از بازگشت تحریمها، سالانه حداکثر ۴۰ بیمار تالاسمی در کشور جان خود را از دست میدادند اما «از زمان بازگشت تحریمها یعنی از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ تا الان این آمار بیش از شش برابر رشد کرده و سالانه ۲۶۰ بیمار تالاسمی به دلیل کمبود و نبود دارو جان خود را از دست میدهند. حدود ۲۰۰ نفر از فوتیها نیز کودکان زیر ۱۸ سال بودهاند.»
عرب میگوید که حتی داروی ایرانی هم در سال گذشته به اندازه کافی تامین نشده و به طور مرتب در دسترس نبوده است: «همان داروها هم عارضه میدادند و نه تنها بیماران از این موضوع گلایه دارند بلکه پزشکان هم اذعان دارند که داروها عوارض میدهند. علاوه بر اینها، کیفیت داروها هم زیر سوال است. سال گذشته در ویالهای یک شرکت دارویی داخلی، تار مو و چیزهای دیگر پیدا کردیم! تازه تولیدکننده قصد شکایت از ما را داشت.»
او تاکید میکند که در این میان، مسئولان مدام با افتخار اعلام میکنند که «تامین دارو روند رو به رشد دارد»، در حالی که واقعیت چیز دیگری است: «برخی مسئولان آمارسازی و عملکردسازی میکنند و آن را کادوپیچ شده پیش چشم مردم میگذارند و با این کار فقط نمک به زخم بیماران و خانوادههای آنها میپاشند چون فقط بیماران میدانند که اتفاق مثبت پایداری در حوزه دارو رخ نداده است.»
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، مطلب احمدیان، زندانی سیاسی مبتلا به سرطان، روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشتماه، تحتالحفظ ماموران برای عمل جراحی از زندان اوین به بیمارستانی در تهران منتقل و بستری شده است.
احمدیان که از حدود ۱۴ سال پیش بدون مرخصی در زندان است، به سرطان معده و لوزالمعده مبتلاست و از بیماریهایی چون عفونت بیضه و آسیبهای نخاعی نیز رنج میبرد.
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی سیاسی به ایراناینترنشنال گفت وزن او در ماههای اخیر به دلیل شدت گرفتن بیماری بهشدت کاهش پیدا کرده است.
به گفته این منبع آگاه، مقامات قضایی و مسئولان زندان، پیش از اعزام احمدیان به بیمارستان به او قول دادند که پس از عمل جراحی با تایید پزشکی قانونی دوران نقاهت خود را با سپردن وثیقه در منزل سپری خواهد کرد.
مصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی که در بند ۴ زندان اوین با مطلب احمدیان همبند است، پیشتر در بهمنماه ۱۴۰۲ درباره وضع جسمی وخیم او هشدار داده بود.
گروهی از فعالان مدنی ایرانی و بازماندگان اقدامهای جمهوری اسلامی در کانادا روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت درباره بخشی از مهمترین خواستها و نگرانیهای مردم ایران در ارتباط با اقدامهای مخرب جمهوری اسلامی، در پارلمان کانادا با نمایندگان سنا و مجلس عوام دیدار کردند.
قرار است این گفتگوها هم بهصورت حضوری و هم بهصورت مجازی در روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت نیز ادامه یابد.
براساس گزارش خبرنگار ایراناینترنشنال، در طول این دو روز، ۲۵ نفر از فعالان مدنی ایرانی و بازماندگان اقدامهای جمهوری اسلامی در حدود ۴۰ نشست مجزا، چهار خواسته اصلی را مطرح خواهند کرد.
کمک به متقاضیان پناهندگی افراد آسیبدیده از اقدامهای جمهوری اسلامی، قراردادن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، رسیدگی به درخواستهای انجمن خانوادههای پرواز اوکراینی و مقابله با دخالت جمهوری اسلامی در کانادا و قرار دادن آن در کنار چین، روسیه و هند در روند تحقیقات عمومی درباره دخالتهای خارجی، چهار خواسته فعالان ایرانی- کانادایی است.
فعالان ایرانی همچنین با اشاره به حکم اعدام توماج صالحی، خواستار تحریم دادگاههای انقلاب اسلامی و سایر مقامهای قوه قضاییه هستند.
کالکتیو عدالت برای ایرانیان (Iranian Justice Collective) با همراهی انجمن پرواز و دیگر نهادهای مدنی، فعالان مستقل و بازماندگان اقدامهای جمهوری اسلامی این نشستها را سازمان دادهاند.
این دومین رویداد از سلسله برنامههای کالکتیو عدالت برای ایرانیان برای همراهی نهادها و شخصیتهای مدنی برای دستیابی به اهداف مشترک آنها است.
پیشتر ۱۵ کنشگر ایرانی- کانادایی در روز پنجشنبه ۳۰ شهریور، با برگزاری ۳۰ نشست جداگانه در دیدار با وزیر دادگستری، دادستان کل و نمایندگان پارلمان کانادا درباره تروریستی شناختن سپاه، اخراج عوامل جمهوری اسلامی از کانادا، روند حقوقی پرونده پرواز اوکراینی و وضعیت پناهندگان و آسیبدیدگان از جنایات جمهوری اسلامی گفتوگو کردند.
کالکتیو عدالت برای ایرانیان که همزمان با جنبش «زن، زندگی، آزادی» شروع به کار کرد، با هدف حمایت از کنشگران مدنی و زندانیان سیاسی داخل کشور و پناهجویان آسیبدیده از جمهوری اسلامی، و نیز ارائه راهکار به سیاستمداران کانادایی برای جلوگیری از نفوذ و دخالت رژیم جمهوری اسلامی در نهادهای دموکراتیک و سیاستهای کانادا، فعالیت میکند.
این نهاد تنها ارگانی است که برای ارائه شهادت در روند تحقیقات عمومی سیستم قضایی کانادا درباره دخالت خارجی جمهوری اسلامی پذیرفته شده است و در این روند شرکت خواهد داشت.
کاوه شهروز، از اعضای کالکتیو عدالت برای ایرانیان، در گفتوگو با ایراناینترنشنال هدف از این نشستها را بازتاب دادن خواستههای مردم ایران و پیشنهاد راهکارهایی در حمایت از آنها دانست.
او با اشاره به اینکه تاکنون «دو گروه لابیگران جمهوری اسلامی و مجاهدین خلق» به صورت منسجم با مقامهای خارجی دیدار می کردهاند، گفت برگزاری منسجم چنین نشستهایی از سوی فعالان خارج از ایران که دیدگاههای دموکراتیک دارند، روندی تازه است.
کاوه شهروز تاکید کرد در شرایط کنونی ضرورت دارد که ایرانیان مقیم کشورهای دموکراتیک به صورت مداوم با نمایندهها ومقامهای احزاب مختلف کشورهای خود دیدار و خواستههای خود را مطرح کنند.
او با اشاره به تماسهای کالکتیو عدالت برای ایرانیان با فعالان ایرانی مقیم آمریکا، بریتانیا و استرالیا، ابراز امیدواری کرد در آینده نزدیک نشستهای مشابهی نیز به صورت مداوم در کشورهای دیگر جهان برگزار شود.
فعالان حاضر در نشستهای پارلمان کانادا، همچنین به طرح نگرانیها و راهکارهای موجود درباره مشکلات پناهندگان ایرانی پرداختند.
سعید قربانی، فعال امور پناهندگان و از بنیانگذاران سازمان کوییرهای ایرانی سیمرغ، درباره این نشستها به ایراناینترنشنال گفت: «با توجه به اینکه در سالهای اخیر پناهندگان ایرانی مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند و کشور خاصی برای باز اسکان آنها در نظر گرفته نمیشود، چنین نشستهایی برای کمک به بازاسکان این پناهندگان در کانادا و سایر کشورهای امن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.»
او افزود: «با توجه به موج اقدامهای دولت ترکیه در دیپورت پناهندگان، به ویژه پناهندگان سیاسی ایرانی، شفافسازی در این زمینه ضرورت بسیاری دارد.»
مارال گرگینپور، از خانوادههای قربانیان پرواز اوکراینی، که در این نشستها حضور داشت به ایران اینترنشنال گفت که نشستهای آسیبدیدگان از اقدامهای جمهوری اسلامی با مقامهای کانادا، تجربهای ملموس را از پیامدهای اقدامهای حکومت ایران به آنها نشان میدهد و این امر به جلوگیری از «زنجیره جنایتهای بعدی جمهوری اسلامی» کمک میکند.
وبسایت خبری تجارتنیوز در گزارشی با اشاره به موضوع خودکشی پزشکان در ایران نوشت فاصله زمانی بین خودکشیها از ابتدای امسال تاکنون به ۱۰ روز رسیده و اگر این روند ادامه پیدا کند، تا پایان سال آمار تکاندهندهای به جا خواهد ماند.
این گزارش با استناد به آمارهای رسمی مبنی بر خودکشی پنج پزشک در ۴۷ روز گذشته، نشان میدهد هر ۱۰ روز یک پزشک در ایران خودکشی میکند.
(به توصیه کارشناسان اگر با کسی یا کسانی روبهرو میشوید که از جملهها و عبارتهایی نشاندهنده افسردگی یا تمایل به پایان زندگی استفاده میکنند، از آنان بخواهید با پزشک معتمد، نهادهایی که در این زمینه فعالیت میکنند یا فردی مورد اعتماد، درباره نگرانیهایشان صحبت کنند. اگر به خودکشی فکر میکنید، در ایران با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ تماس بگیرید.)
نویسنده گزارش تجارتنیوز با اشاره به بیتوجهی وزارت بهداشت و درمان به این اخبار و واکنش نشان ندادن وزیر بهداشت و دیگر مسوولان این حوزه، از مقامات جمهوری اسلامی پرسید: «این وضعیت چه پیغامی به همراه دارد؟ چرا نباید این مساله به صورت اورژانسی بررسی شود؟ چرا در تمام این مدت هیچکدام از مسوولان حوزه بهداشت و درمان هیچ واکنشی به انتشار این اخبار نشان ندادهاند؟»
سکوت وزارت بهداشت مایه شرمساری است
حسن هاشمی، وزیر پیشین بهداشت و درمان، سکوت وزارت بهداشت درباره خودکشی پزشکان را مایه شرمساری خوانده و گفته «وظیفه وزیر بهداشت و سایر همکاران اوست که این مسایل را با کمک جامعهشناسان، روانشناسان و دیگر صاحبنظران بررسی کنند و هرچه سریعتر راهکاری برای جلوگیری از این اتفاق شوکآور پیدا کنند.»
در ماههای اخیر گزارشهای متعددی درباره شرایط رزیدنتهای پزشکی و خودکشی آنها منتشر شده است.
پایگاه خبری تابناک با تو و کانال تگرامی قلعه پزشکان، روز ۱۱ اردیبهشت امسال خبر دادند زهرا ملکی قربانی، پزشکی که مشغول گذراندن دوره طرح خود در استان هرمزگان بود، به دلیل فشار ناشی از شرایط کار و زندگی، به حیات خود پایان داد.
بر اساس گزارشها، ملکی، پزشک دانشآموخته ورودی سال ۱۳۹۴ دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که طرح خود را در استان هرمزگان سپری میکرد.
همایون سامهیح نجفآبادی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در گفتوگو با تجارتنیوز در پاسخ به این سوال که چرا مجلس درباره افزایش خودکشی پزشکان توضیحی از وزیر بهداشت و درمان نمیخواهد، گفت: «مجلس در حال رصد کردن این موضوعات است. متاسفانه هر اظهارنظری که شتابزده باشد موجب بروز حاشیه میشود و به همین خاطر شخصا نمیتوانم دراینباره نظری بدهم.»
سامهیح با تاکید بر اینکه آمار این اتفاقات رو به افزایش است و باید برای رفع آن چارهای اندیشیده شود، گفت: «مساله اینجاست که سیاستهای کلی باید به سمتی برود که از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری کند.»
این نماینده مجلس درباره این موضوع که چرا وزیر بهداشت در سخنرانیهای خود هیچ اشارهای به مشکلات و کمبودهای پزشکان نمیکند گفت: «متاسفانه این مساله در بین اکثر وزرا باب شده و همه بیشتر از آنکه به قبول مشکلات موجود و رفع آن بپردازند در حال ارایه دستاوردهایی هستند که شاید خیلی هم درست و دقیق نباشند.»
آمار رسمی درباره خودکشی پزشکان وجود ندارد
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، با اشاره به اینکه هیچ آمار رسمیای در مورد خودکشی پزشکان منتشر نمیشود، به تجارتنیوز گفت: «این اتفاق در سالهای گذشته هم رخ میداده اما حالا به مدد فضای مجازی خبرها خیلی زود دست به دست میشوند؛ اما مساله اینجاست که بعضی از این اتفاقات اصلا در فضای مجازی هم منتشر نمیشوند و به همین دلیل نمیتوانیم با اطمینان خاطر درباره آمارهای موجود اظهارنظر کنیم.»
به گفته شریفیمقدم بیتوجهی وزارت بهداشت به وضعیت پزشکان جوان و رزیدنتها به یک رویه تبدیل شده است.
او اضافه کرده که در این بین اعتراض این قشر هم کاری از پیش نبرده و حالا دیگر برخی از این افراد با اینکه سالها تلاش و تحصیل کردهاند به نقطهای می رسند که مرگ را بر ادامه زندگی ترجیح میدهند.
در دیماه سال گذشته، نیما شهریارپور، متخصص طب اورژانس اعلام کرد بر اساس پژوهشهای انجام شده، آمار خودکشی در میان اعضای جامعه پزشکی، بین ۳/۱ تا پنج برابر افزایش یافته است.
او افزود برای نمونه از میان ۱۴ هزار دستیار پزشکی در کشور، سالانه ۱۳ نفر به طور میانگین دست به خودکشی میزنند.
عوامل خودکشی پزشکان
دبیرکل خانه پرستار، مشکلات و مسایل معیشتی و بیحرمتی به پزشکان از سوی روسای بیمارستانها را عوامل مهم بروز رخدادهای تلخ درباره پزشکان دانست و گفت: «فشار کاری به اندازهای زیاد است که این افراد را از پا دربیاورد اما وقتی عوامل بیرونی هم به فرد فشار میآورند چنین اقدامات شوکآوری نیز رخ میدهد.»
حذف دوره طرح پزشکان و پیراپزشکان، اصلاح نظام آموزش پزشکی، بهکارگیری ارزان پزشکان در دوران دانشجویی، رزیدنتی و دوره طرح به علت تعهداتی که از آنان هنگام قبولی گرفته میشود، شماری از مسایلی است که پزشکان نسبت به آنها اعتراض میکنند.
تجارتنیوز در پایان گزارش خود نوشته «دوری از خانواده، جدایی زوجین برای متاهلها، مشکلات مالی، نداشتن حق کار در جای دیگر و برخوردهای نهچندان محترمانه کادر آموزشی و درمانی در برخی بیمارستانها، نشاندهنده ابعاد گسترده این مساله است که کار را به افسردگی و خودکشی جوانان نخبه کشور رسانده است.»
محمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی، روز ۹ اردیبهشت امسال شرایط دشوار کاری پزشکان در ایران را یکی از دلایل رشد قابل توجه آمار خودکشی در میان این گروه دانست و گفت دستیاران پزشکی «گاهی ۷۲ ساعت نمیتوانند بخوابند و این شرایط به شدت خطرناک است. معمولا این شرایط آنها را دچار افسردگی میکند.»
او فضای کاری پزشکان در بیمارستانها را «پادگانی» توصیف کرد و افزود این شرایط بهویژه برای دستیاران پزشکی (رزیدنتها) سختتر است.
وبسایت خبری تجارتنیوز دی ماه سال گذشته نوشت تنها در یک هفته سه مورد خودکشی در میان دستیاران پزشکی (رزیدنتها) و پزشکان طرحی گزارش شده است.
در آن مقطع زمانی، بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی ایران، بزرگترین مشکل رزیدنتها و پزشکان طرحی را «نداشتن امید به آینده» دانسته بود.