پایگاه خبری تابناک با تو و کانال تگرامی قلعه پزشکان خبر دادند زهرا ملکی قربانی، پزشکی که مشغول گذراندن دوره طرح خود در استان هرمزگان بود، به دلیل فشار ناشی از شرایط کار و زندگی، به حیات خود پایان داد.
(به توصیه کارشناسان اگر با کسی یا کسانی روبهرو میشوید که از جملهها و عبارتهایی نشاندهنده افسردگی یا تمایل به پایان زندگی استفاده میکنند، از آنان بخواهید با پزشک معتمد، نهادهایی که در این زمینه فعالیت میکنند یا فردی مورد اعتماد، درباره نگرانیهایشان صحبت کنند. اگر به خودکشی فکر میکنید، در ایران با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ تماس بگیرید.)
بر اساس گزارشها، ملکی پزشک دانشآموخته ورودی سال ۹۴ دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که طرح خود را در استان هرمزگان سپری میکرد.
تا زمان تنظیم این گزارش، مسئولان بیمارستان محل طرح او یا سازمان نظام پزشکی درباره مرگ این پزشک اظهار نظر نکردهاند.
تصاویر منتشر شده از پستهای او در رسانه اجتماعی ایکس و استوریهای اینستاگرامیاش نشان میدهند که ملکی به شرایط سخت کاری و ناامنی در بیمارستان محل طرح خود معترض بوده است.
این پزشک جوان حدود یک ماه پیش در یکی از این پستها خبر داده بود که از یک بیمار با شکایت سرماخوردگی، در بیمارستان کتک خورده است و هیچ کسی به او کمک نکرده است.
او در ادامه نوشت: «اینها یک گوشه خیلی کوچک از عذابهای طرح است. این، بار اولی نیست که کتک خوردم.»
این پزشک ۲۸ ساله در پستی دیگر به مرگ خودخواسته پرستو بخشی، پزشک متخصص قلب، اشاره کرده و نوشته بود: «امیدوارم تمام باعث و بانیهایش همینقدر عذاب بکشند.»
بخشی روز چهارم فروردین در حالی به زندگی خود پایان داد که برای گذراندن طرح خود، در بیمارستان ابنسینا در دلفان استان لرستان مشغول به کار بود.
خودکشی او واکنشهای بسیاری از سوی کاربران رسانههای اجتماعی و خشم، ناراحتی و انتقاد شدید جامعه بهداشت و سلامت ایران را در پی داشت و یک مقام سازمان نظام پزشکی کشور خواستار برخورد قاطع با مسببان این واقعه شد.
در ماههای اخیر گزارشهای متعددی درباره شرایط رزیدنتهای پزشکی و خودکشی آنها منتشر شده است.
وبسایت خبری تجارتنیوز دی ماه سال گذشته نوشت تنها در یک هفته سه مورد خودکشی در میان دستیاران پزشکی (رزیدنتها) و پزشکان طرحی گزارش شده است.
در آن مقطع زمانی، بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی ایران، بزرگترین مشکل رزیدنتها و پزشکان طرحی را «نداشتن امید به آینده» دانسته بود.
وبسایت خبری مشرق، نزدیک به سپاه پاسداران، در واکنش به گزارش اختصاصی اخیر ایراناینترنشنال درباره علیرضا عسگری، فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پناهندگی و نقش او را در انتقال اطلاعات حساس به آمریکا به صورت تلویحی تایید کرد.
در این مطلب آمده است: «برجسته دیدن نقش علیرضا عسگری در داشتن اطلاعات فوق محرمانه در زمینههای هستهای و نظامی و شناخت مقامات کلیدی درگیر در برنامه هستهای و نظامی ایران و همکاری اطلاعاتی او با سرویسهای جاسوسی، شاید در مقطعی که عسگری اشتغال داشته حائز اهمیت بوده باشد.»
این رسانه نزدیک به سپاه به صورت تلویحی از نقش عسگری در «معرفی» محسن فخریزاده به آمریکا به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هستهای حکومت ایران نوشت و افزود عسگری میتوانسته با توجه به مسئولیت خود در معاونت بازرسی وزارت دفاع جمهوری اسلامی، «محل کانتینرهای اسناد تاریخ گذشته و اعلام شده هستهای ایران به آژانس بینالمللی انرژی هستهای» را افشا کرده باشد.
ایراناینترنشنال روز پنجم اردیبهشت در گزارشی اختصاصی فاش کرد عسگری با قطع ارتباط خود با سپاه پاسداران و ترک ایران، اطلاعات حساسی را درباره ابعاد نظامی برنامه هستهای تهران در اختیار واشینگتن قرار داد.
بر اساس این گزارش، عسگری سالها است در چارچوب برنامه حفاظت از شهود و با هویتی تازه در آمریکا زندگی میکند. تایلند مکان محتملی است که سازمان سیا سال ۱۳۸۴ عسگری را در آنجا به خدمت گرفت.
مشرق در ادامه مطلب خود گزارش ایراناینترنشنال را «بازی با مهره سوخته ۱۷ سال پیش» توصیف کرد و افزود این رسانه به دنبال آن است تا افکار عمومی را از «عملیات غرورآفرین» جمهوری اسلامی علیه اسرائیل منحرف کند.
جمهوری اسلامی شامگاه ۲۵ فروردین با بیش از ۳۰۰ موشک کروز، موشک بالستیک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد. این اولین حمله مستقیم حکومت ایران به خاک اسرائیل بود.
به گفته ارتش اسرائیل، ۹۹ درصد از پرتابههای ایران از سوی سامانههای دفاعی اسرائیل و متحدان آن رهگیری و ساقط شدند.
هفتهنامه اکونومیست روز ۲۶ فروردین در گزارشی حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل را یک شکست نظامی خواند.
مشرق افزود گزارش اخیر ایراناینترنشنال میتواند نشاندهنده این موضوع باشد که غرب به دنبال باز کردن پرونده جدیدی علیه برنامههای موشکی و هستهای جمهوری اسلامی است.
به گفته مشرق، غرب «با انتشار گزارشی از علیرضا عسگری در پی اعتباربخشی به اطلاعات غلط خود است تا بگوید با توجه به مسئولیت او در دورهای، این اطلاعات داده شده و البته به غلط قابل استناد است».
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز چهارم اردیبهشت اعلام کرد جمهوری اسلامی میتواند ظرف چند هفته به اورانیوم غنیشده کافی برای ساخت بمب اتمی دست یابد.
گروسی با انتقاد از نبود شفافیت در برنامه هستهای جمهوری اسلامی گفت: «وقتی شما همه این موارد را در کنار هم قرار میدهید، علامتهای سوال زیادی برای شما پدیدار میشوند.»
ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا، در دیدار با جامعه سردبیران رسانههای این کشور در آستانه روز آزادی مطبوعات، به نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برنده جایزه نوبل صلح و پوریا زراعتی، مجری تلویزیون ایراناینترنشنال که اخیرا هدف حمله قرار گرفت، ادای احترام کرد.
او در این دیدار که روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت انجام گرفت، گفت «به همه کسانی که به نام آزادی و دموکراسی در پشت میلههای زندان رنج میبرند»، ادای احترام میکند.
سوناک همچنین گفت به کسانی چون زراعتی، «روزنامهنگار ایرانی-بریتانیایی که همین یک ماه پیش در لندن در خیابان با چاقو زخمی شد»، احترام میگذارد.
زراعتی روز ۱۰ فروردین هنگام خروج از منزلش در محله ویمبلدون لندن هدف حمله افراد ناشناس قرار گرفت و از ناحیه پا مجروح شد.
سوناک یاد الکسی ناوالنی، منتقد ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه را نیز گرامی داشت و گفت تصمیم ناوالنی برای بازگشت به روسیه و ایستادن پای اصول خود، یکی از بزرگترین نمونهها از «شجاعت فردی» در قرن ۲۱ بوده است.
به گفته نخستوزیر بریتانیا، ناوالنی در حالی به روسیه بازگشت که پیشتر پوتین برای کشتن او اقدام کرده بود.
ناوالنی روز ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ در زندانی در یکی از مناطق قطبی شمال روسیه به طرز مشکوکی جان سپرد.
او پیش از آن نیز در سال ۲۰۲۰ مسموم شد، به کما رفت و برای درمان به آلمان منتقل شد.
نتایج آزمایشها در آن زمان ثابت کرد که او با ماده «نوویچوک» مسموم شده است که در دوران شوروی تولید میشد.
منتقد سرسخت پوتین در ژانویه ۲۰۲۱ از آلمان به روسیه بازگشت.
سوناک در ادامه سخنان خود در آستانه روز آزادی مطبوعات، روسیه، جمهوری اسلامی، کره شمالی و چین را «محوری از حکومتهای استبدادی» خواند و گفت این کشورها در اتحاد با یکدیگر، به مخالفت با «ارزشهای ما و آزادیهای ما» برخاستهاند.
پلیس بریتانیا در دی ۱۴۰۲ اعلام کرد با توجه به انتخابات پیش رو در این کشور، برای مقابله با تهدیدهای جمهوری اسلامی، چین و روسیه واحد جدیدی تشکیل داده است.
در آبان سال گذشته، مرکز تحلیل تهدیدهای شرکت مایکروسافت با انتشار گزارشی از احتمال دخالت دولتهای ایران، روسیه و چین در انتخابات حیاتی در آمریکا و سایر نقاط جهان خبر داد.
نخستوزیر بریتانیا سال ۲۰۲۳ را یکی از مرگبارترین سالها برای روزنامهنگاران توصیف کرد و گفت دولت او به آزادی روزنامهنگاران برای اطلاعرسانی، تحقیق و خبررسانی متعهد است و در راستای محافظت از آزادی رسانهها در این کشور اقدام میکند.
بنا بر اعلام کمیته محافظت از روزنامهنگاران، ۷۸ خبرنگار در سال ۲۰۲۳ کشته شدند.
این عدد در مقایسه با سال پیش از آن، رشدی ۴۴ درصدی را نشان میدهد و از سال ۲۰۱۵ تا کنون بیسابقه بوده است.
بیبیسی جهانی به مدرکی «بسیار محرمانه» دست یافته است که نشان میدهد نیکا شاکرمی، از جانباختگان خیزش مهسا، از سوی سه مرد که از نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بودند، هدف تعرض جنسی قرار گرفته و به قتل رسیده است.
به گزارش بیبیسی جهانی، این مدرک بر پایه اظهارات این سه نیروی امنیتی تهیه شده است و نام قاتلان نیکا و فرماندهان ارشدی که حقیقت را در مورد این جنایت پنهان کرده بودند، دیده میشود.
در این مدرک آمده که یک نیروی امنیتی با نشستن روی نیکا به آزار و اذیت جنسی او پرداخته و نیکا با وجود بسته بودن دستهایش تقلا کرده و با لگد زدن و فحش دادن، واکنش نشان داده است.
بر اساس این مدرک، مقاومت نیکا نیروهای امنیتی را تحریک کرده تا با باتون به او حمله کنند.
بیبیسی اعلام کرد ماهها برای بررسی صحت این مدرک از طریق چندین منبع زمان صرف کرده است.
این مدرک خطاب به فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوشته شده است.
پیشتر و در اسفند ماه سال گذشته، یکی از اسناد به دست آمده از هک سامانههای قوه قضاییه جمهوری اسلامی به دست گروه عدالت علی، تجاوز به نیکا را پیش از قتل تایید میکرد.
بر اساس این سند که از سوی عباس مسجدی آرانی، رییس سازمان پزشکی قانونی کشور خطاب به «انصاری»، معاون سیاسی و اجتماعی شورای عالی امنیت ملی به تاریخ ۹ دی ۱۴۰۱ نوشته شده، در معاینه بدن نیکا «صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی» دیده شده و «در معاینه تناسلی، آثار مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی خشن مشهود» بوده است.
خانواده نیکا جسد او را ۹ روز پس از ناپدید شدنش در یک سردخانه یافتند.
مقامهای جمهوری اسلامی در آن زمان گفتند نیکا خودکشی کرده است.
کمیته مستقل حقیقتیاب سازمان ملل در نخستین گزارش خود درباره خیزش مهسا که اسفند ماه سال گذشته منتشر شد، موارد تجاوز و سایر اشکال خشونت جنسی و مبتنی بر جنسیت، از جمله تجاوز گروهی و تجاوز با اشیا، وارد کردن شوک الکتریکی به اندام تناسلی، برهنهسازی اجباری و لمس و دستمالی بدن زنان و دختران را تایید کرد.
بیبیسی نوشت نیکا در زمان شرکت در تظاهرات «زن، زندگی، آزادی» در نزدیکی پارک لاله تهران در عصر ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، از سوی نیروهای امنیتی تحت نظر بوده است.
به گفته این مدرک بسیار محرمانه، یکی از اعضای «تیم ۱۲» که تظاهرات را زیر نظر داشته، نیکا را به دلیل «رفتار غیرطبیعی و تماسهای مکرر با تلفن همراهش» به عنوان «لیدر» اعتراضات شناسایی کرده است.
سپس یکی از نیروهای امنیتی در قالب معترض به داخل جمعیت نفوذ کرده و پس از بررسی شرایط، خواستار دستگیری نیکا میشود اما او میگریزد.
خاله نیکا پیشتر به بیبیسی فارسی گفته بود نیکا با یکی از دوستانش تماس گرفته و گفته است عدهای در حال تعقیب او هستند.
نیکا حدود یک ساعت بعد بازداشت و در داخل یک ون فریزردارِ بدون علامت قرار داده شده است.
سه تن از اعضای تیم ۱۲ با نامهای آرش کلهر، صادق منجزی و بهروز صادقی در قسمت فریزر این ون همراه نیکا بودهاند.
فرمانده و مسوول این تیم با نام مرتضی جلیل همراه با راننده در صندلی جلوی ون نشسته بودند.
بر اساس این مدرک، نیکا پس از بازداشت به یک بازداشتگاه موقت پلیس برده میشود اما ظرفیت این مکان تکمیل بوده است.
نیکا سپس به یک بازداشتگاه دیگر برده میشود اما فرمانده این مکان علیرغم موافقت قبلی، از پذیرش او امتناع میکند زیرا نیکا «دائما در حال فحش دادن و شعار دادن» بوده است.
بر اساس اظهارت فرمانده بازداشتگاه که در این مدرک ذکر شده، ۱۴ بازداشت شده زن دیگر نیز در این مکان حضور داشتند و اضافه شدن نیکا میتوانسته آنها را «تحریک» کند و به «آشوب» منجر شود.
پس از این رویداد، مقر فرماندهی سپاه به تیم ۱۲ دستور میدهد او را به زندان اوین تحویل دهند.
مرتضی جلیل به عنوان سرتیم در این گزارش میگوید که در مسیر انتقال نیکا به زندان اوین، از پشت ون صداهای افتادن و شکستن شنیده است.
بهروز صادقی، دیگر عضو تیم ۱۲ گفته است: «بنده همراه دیگر اعضای تیم داخل یخچال بودیم. کاملا تاریک بود و فقط با نور موبایل همدیگر را میدیدیم. بعد از اینکه از بازداشتگاه بسیج مجددا متهمه را سوار کردیم، تا ما را دید، مجددا به فحاشی ناموسی مشغول شد. آرش کلهر با جوراب دهانش را بست اما همچنان به سمت ما لگد میزد. آخر صادق او را کف یخچال خواباند و رویش نشست. اوضاع کمی آرام شد اما چند دقیقه بعد نمیدانم چه شد که او شروع کرد به دست و پا زدن و فحاشی. واقعا من نمیدیدم چه میشود، فقط صدای زد و خورد میشنیدم.»
در این گزارش اظهارات آرش کلهر نیز درباره اتفاقات درون فریزر ذکر شده است: «وی اظهار داشته است وقتی متهمه مجددا شروع به داد و بیداد و تقلا کرد، لحظهای موبایلش را روشن کرده و دیده صادق منجزی همانگونه که روی متهمه نشسته است، دستش در شلوار اوست ... کلهر همچنین میگوید پس از آن کنترل از دست همه ما خارج شد و نمیداند چه کسی اما صدای خوردن باتون به متهمه و اتاق یخچال را میشنیده. خود وی نیز میگوید من هم مشغول زدن لگد و مشت بودم اما واقعا نمیدانم به بچههای خودمان میخورد یا متهمه.»
بنا بر این مدرک، کلهر «حاضر به سوگند خوردن برای مشاهداتش است».
صادق منجزی اظهارات کلهر را رد و او را به «حسادت حرفهای» متهم کرده است.
او قرار دادن دستش در شلوار نیکا را تکذیب و همزمان اذعان کرده است پس از نشستن روی نیکا، از نظر جنسی «تحریک» شده و باسن او را لمس کرده است.
به گفته منجزی، نیکا به این عمل واکنش نشان داده و اقدام به خراشیدن و تکان دادن او کرده و باعث شده او به زمین بخورد.
او افزود نیکا به سرش لگد زده و او باید از خودش دفاع میکرده است.
در پی این فعال و انفعالات، مرتضی جلیل به عنوان سرتیم دستور توقف ون را میدهد و پس از باز کردن در قسمت عقب خودرو، با پیکر بیجان نیکا روبرو میشود.
به گفته جلیل، او خون را از سر و صورت نیکا که «در شرایط خوبی نبود»، پاک کرده اما از اعضای تیم خود در مورد اتفاقات منجر به مرگ او سوالی نپرسیده است.
جلیل سپس با یک مقام ارشدتر سپاه با نام «نعیم ۱۶» برای کسب تکلیف تماس میگیرد که او نیز دستور رها کردن پیکر نیکا در خیابان را صادر میکند.
نیروهای امنیتی سپاس پیکر نیکا را در خیابانی خلوت در بلوار یادگار امام تهران رها میکنند.
نعیم ۱۶ درباره چرایی تصمیمش میگوید ما قبلا در پایگاههایمان کشته داشتیم و من نمیخواستم که این تعداد به ۲۰ نفر افزایش یابد.
بیبیسی جهانی دریافته است که نعیم ۱۶ نام مستعار یکی از فرماندهان سپاه پاسداران به نام محمد زمانی است.
این مدرک محرمانه در پایان ذکر میکند که تعرض جنسی باعث ایجاد درگیری شده و ضربات وارده از سوی اعضای تیم ۱۲، مرگ نیکا را در پی داشته است.
بر اساس این گزارش، سه باتون و سه شوکر در حمله به نیکا مورد استفاده قرار گرفته است.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی پس از کشته شدن نیکا شاکرمی در گزارشی اعلام کرده بود او با پریدن از یک ساختمان، به زندگی خود خاتمه داده است.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا، این گزارش را دروغ خواند.
بیبیسی در ادامه گزارش خود آورده است قاتلان نیکا که از بسیجیان موسوم به حزبالله بودند، مجازات نشدهاند اما محمد زمانی (نعیم ۱۶) مورد توبیخ کتبی قرار گرفته است.
سازمان دیدهبان حقوق بشر روز سوم اردیبهشت اعلام کرد نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشتشدگان را در جریان خیزش مهسا در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ هدف تجاوز، شکنجه و تعرض جنسی قرار دادند.
در همین رابطه، محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت نهادهای مختلف جمهوری اسلامی مانند سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، در جریان خیزش مهسا به صورت «سیستماتیک» از شکنجه و تجاوز علیه معترضان استفاده کردند.
او به گزارش اخیر دیدهبان حقوق بشر اشاره کرد و گفت: «انتشار گزارشهای اینچنینی به منظور آگاهسازی جامعه جهانی و بالا بردن هزینه سیاسی برای جمهوری اسلامی است. مستندات این گزارش در اختیار کمیته حقیقتیاب سازمان ملل قرار میگیرد و میتواند در آینده برای پاسخگو کردن عاملان این جنایت استفاده شود.»
بابک زنجانی، متهم ردیف اول بزرگترین پرونده فساد نفتی در تاریخ ایران، حدود ۹ سال پس از اینکه به اعدام محکوم شد، از سوی علی خامنهای عفو شد.
۱۳ مهر ۱۳۹۴، جلسه سوم دادگاه پرونده فساد بزرگ نفتی، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با قرائت کیفرخواست متهم در جریان بود. بابک زنجانی در این جلسه سرحالتر از دو جلسه پیشین بود. گاهی هنگام قرائت کیفرخواست سر خود را به سمت دو متهم دیگر، مهدی شمسزاده و حمید فلاح هروی می چرخاند و میخندید. در بدو ورود به دادگاه با یکی از وکلای حاضر در جلسه سلام و احوالپرسی کرد. وکیل به او گفت امیدوارم بعد از پایان دادگاه، هم تو بخندی و هم مردم. زنجانی پاسخ داد «همه میخندیم، شک نکنید.»
حالا اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرده که «با توجه به همکاریهایی که زنجانی در طول زندان کرد و بیش از ۱۰ سال در حبس است، اموال این فرد در خارج کشور شناسایی شد و با اعزام کارشناسان مربوطه ارزیابیها انجام شد و پس از بازگشت اموال به کشور و با گزارش مقامات ذیصلاح در خصوص استرداد اموال، درخواست عفو بابک زنجانی توسط دادگستری مطرح و از ریاست قوه در اجرای دادنامه درخواست شد و با تایید ایشان و موافقت رهبری، حکم اعدامش نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.»
بابک زنجانی که بود و چه کرد؟
بابک زنجانی، متولد ۲۱ اسفند ۱۳۵۲، متهم ردیف اول یکی از بزرگترین پروندههای فساد در تاریخ ایران است. او خود مدعی بود در دوره سربازی راننده رییس وقت بانک مرکزی بوده و از این طریق به دلالی ارز برای بانک مرکزی مشغول شده است. روایتی که البته بانک مرکزی آن را تکذیب کرده است. آنچه مشخص است او از طریق برخی روابط، همکاری خود را با قرارگاه خاتمالانبیای سپاه آغاز کرد.
پیشتر زنجانی در فعالیتهایی مانند تولید اسپری خوشبوکننده در جزیره کیش، تجارت پوست دباغی شده گوسفند (سالامبور) و صادرات آن و بعدتر جابهجا کردن پول بین کشورها فعال بود. خودش گفته بود: «در نخستین کانتینری که به ترکیه فرستاد هر سالامبور برایش نیم دلار تمام شد، اما آنها را در ترکیه به ۱۹ تا ۲۰ دلار فروخت.»
اصل ماجرا اما از زمانی آغاز شد که در سال ۱۳۸۶، رستم قاسمی، سردار سپاه، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا شد و از طریق واسطههایی با بابک زنجانی آشنا شد. در جلسات دادگاه پرونده فساد نفتی، از «ا. و. د» به عنوان حامی و معرف بابک زنجانی به مجموعههای سپاه نام برده شد. نامی که در دادگاه به اختصار بیان شد، کسی جز احمد وحید دستجردی، مدیرعامل پیشین بنیاد تعاون سپاه و قائممقام سابق وزیر دفاع نبود.
آشنایی زنجانی و رستم قاسمی به همکاری قرارگاه خاتم و زنجانی ختم شد. بابک زنجانی در تامین قطعات ساخت پل و جرثقیل برای قرارگاه خاتمالانبیا فعال شد و این همکاری با مشارکت در ساخت پل صدر تهران در دوره شهرداری محمدباقر قالیباف ادامه پیدا کرد.
پرونده فساد نفتی؛ بابک، رستم و رفقا
همکاری بابک زنجانی با وزارت نفت جمهوری اسلامی از سال ۱۳۸۹ آغاز شد. آن زمان تحریمهای فروش نفت ایران، راه صادرات مهمترین منبع درآمد حکومت ایران را سد کرده بود و علی خامنهای دستور دور زدن تحریمها را صادر کرد. بابک زنجانی پس از تجربه جابهجا کردن پول برای قرارگاه خاتمالانبیای سپاه و خرید برخی تجهیزات سختافزاری، وارد عرصه فروش نفت شد.
زمانی که در سال ۱۳۹۰، رستم قاسمی بر کرسی وزارت نفت نشست، بابک زنجانی مهمترین مهره وزارت نفت برای فروش نفت ایران شد. بعدتر او بانکی اسلامی «FIIB» را در مالزی خریداری کرد تا نقل و انتقال پول نفت فروش رفته و پرداختهای وزارت نفت به پیمانکاران خارجی را نیز از این طریق انجام دهد.
او همچنین یک شبکه صرافی در امارات متحده عربی و تاجیکستان در کنار بانک مالزی راهاندازی کرده بود تا به تکمیل این شبکه مالی کمک کند. او در این دوران، السیهای زماندار قرارگاه خاتمالانبیای سپاه را از طریق بانکهای ملی و ملت دریافت میکرد و در خارج از کشور از طریق شبکه مالی خودش نقد کرده و کمیسیون میگرفت.
سکوی پرتاب بابک زنجانی اما به یک مصوبه با امضای سه وزیر و رییس بانک مرکزی دولت احمدینژاد باز میگشت. مصوبه روز هفتم تیر سال ۱۳۹۱ با امضای حسینی، وزیر اقتصاد، غضنفری، وزیر صمت، رستم قاسمی، وزیر نفت و محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی در دولت دهم و واریز ۱۴.۵ درصد منابع ارزی حاصل از فروش نفت به حساب بانک «FIIB»، آغاز ماجرایی شد که بزرگترین پرونده فساد نفتی ایران تا آن روز را رقم زد.
زنجانی پیش از اینکه مصوبه طلایی اعضای دولت احمدینژاد برای واریز پول به شبکه بانکیاش را دریافت کند نیز خریدار نفت ایران بود. در واقع او نفت را با قیمتی نازل از وزارت نفت میخرید و با درصدی سود، آن را به شرکتی در امارات و مجموعههایی در چین میفروخت و بخشی از نفت را هم در انبارهای اجارهای در چین، دپو میکرد.
او همزمان با راهاندازی بانک اسلامی خود در مالزی، اقدام به راهاندازی شعبهای از شرکت «استیتیبنکرز» در منطقه لابوان مالزی کرد که این شرکت طرف قرارداد اصلی شرکت نیکو (وابسته به وزارت نفت) و شرکت نفتی اچکی و طبق گزارش بانک مرکزی و کیفرخواست دادگاه، محل اصلی صدور «پیام سوئیفت جعلی» بوده است.
نماینده حقوقی شرکت ملی نفت در سومین جلسه محاکمه علیرضا زیباحالت منفرد، به ماجرای ثبت شرکت در منطقه لابوان اشاره کرده بود.
سیفالله جشنساز، مدیرعامل وقت شرکت نیکو مستقر در سوئیس و کمال دانشیار معاون او، از اصلیترین چهرههای نفتی بودند که تحت مدیریت رستم قاسمی، در این دوران با بابک زنجانی همکاری میکردند.
بر اساس کیفرخواست دادستانی تهران علیه بابک زنجانی، او در لوزان سوئیس با سیفالله جشنساز دیدار کرده بود.
همچنین علیرضا زیباحالت منفرد، معروف به جعبه سیاه زنجانی، در پنجمین جلسه دادگاه خود از جلسات مشترک خودش، بابک زنجانی و مسئولان شرکت نیکو در سوئیس، از جمله جشنساز خبر داد.
مهدی شمسزاده، متهم ردیف دوم پرونده هم در جلسه هفتم دادگاه، از نقش جشنساز و مدیران شرکت نیکو در شکلگیری این فساد بزرگ سخن گفته بود.
در یک و سال و نیم پایانی دولت احمدینژاد، بابک زنجانی در کنار تحویل گرفتن برخی محمولههای نفتی برای فروش روی آبهای آزاد، ۱۴.۵ درصد از فروش نفت را هم دریافت کرد. دریافتیهایی که در نهایت منجر به بدهی دو میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورویی او به وزارت نفت شد.
در همان دوران بود که زنجانی با هولدینگ اقتصادی خود، شرکت «سورینت قشم»، هواپیمایی قشم ایر را خرید.
در ساخت چند فیلم سینمایی سرمایهگذاری کرد و باشگاه راه آهن تهران را به مالکیت خود درآورد. در کنار اینها، تعداد پرشماری ملک و شرکت در تهران، لواسان، قشم و جزیره کیش خرید. زنجانی همچنین اقدام به خرید شرکت هواپیمایی «انور ایر» در کشور ترکیه کرد.
تغییر دولت اما کاسبی زنجانی را از سکه انداخت. محمود احمدینژاد جای خود را به حسن روحانی داد. بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت خواستار بازپرداخت مبالغی شد که به حساب بانک مالزی زنجانی واریز شده بود.
البته حاشیههای زنجانی صرفا به همکاری با وزارت نفت محدود نمیشد.
بازداشت رضا ضراب، تاجر ایرانی و همسر وقت ایبرو گوندش، خواننده معروف در ترکیه در اواخر آذر ۱۳۹۲، نام بابک زنجانی را نیز به میان آورد. این پرونده علیه برخی فعالان اقتصادی، تاجران سرشناس ترکیه و فرزندان سه وزیر دولت اردوغان، اتهاماتی چون پرداخت رشوه، تبانی در مناقصهها و تشکیل شبکه فساد مالی به چشم میخورد. همان زمان گمانههایی مطرح شد که نشان میداد طرف حساب مالی ضراب، بابک زنجانی بوده است. تجارت طلا و جابجایی پولهای بانکهای تحریم شده ایران، بخشی از این رسوایی مالی در ترکیه بود.
تنها چند ماه پیش از بازداشت، بابک زنجانی خود را «بسیجی اقتصادی» خواند و انتشار تصویرش در جت شخصی و اسلحه به دست در کنار «حسن میرکاظمی، معروف به رعیت»، از نیروهای لباس شخصی نزدیک به سپاه، از جمله بمبهای خبری آن روزها بود.
بازداشت بسیجی اقتصادی نظام
در نهایت و پس از کش و قوس فراوان بین دولت روحانی و بابک زنجانی، این میلیاردر نفتی در روز ۹ دی ۱۳۹۲ بازداشت شد. بعدتر اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت حسن روحانی گفت که «اگر کسی پیدا شد که بتواند فردی را حتی در دنیا معرفی کند که یک دلار از بابک زنجانی بیشتر پول برده، از مردم ایران عذرخواهی میکنم.»
در فاصله زمانی حدودا دو ساله بین بازداشت و برگزاری دادگاه، مقامات وقت دولت و نمایندگان مجلس، اطلاعاتی جسته و گریخته از پرونده را فاش میکردند. مهر ۱۳۹۴ دادگاه بابک زنجانی آغاز شد و پس از ۲۶ جلسه، ۱۶ اسفند سال ۱۳۹۴، محسنی اژهای، سخنگوی وقت قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرد: «بابک زنجانی و دو متهم دیگر پرونده فساد مالی و نفتی، بنا به حکم صادر شده دادگاه بدوی، به عنوان مفسدفیالارض شناخته شده و به اعدام محکوم شدند.»
او افزود: «متهمان پرونده علاوه بر اعدام به رد مال در حق شاکی یعنی شرکت نفت، به جزای نقدی محکوم شدند.»
۲۶ دی سال ۱۳۹۵ نیز اعلام شد علیرضا زیباحالت منفرد، جعبه سیاه بابک زنجانی بازداشت شده است. او که متهم بود بخشی از اموال بابک زنجانی را در مالزی و بعدتر در جمهوری دومینیکن در اختیار دارد، به ایران مسترد و در نهایت به ۲۰ سال حبس محکوم شد.
بعدتر، حکم مهدی شمسزاده و حمید فلاح هروی، متهم ردیف دوم و سوم پرونده که هر دو سابقه همکاری با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی را داشتند، در دیوان عالی کشور نقض و در شعبه همعرض به ۲۰ سال حبس تغییر کرد. حکم زنجانی اما در دیوان عالی کشور تایید شد.
در حکم بابک زنجانیبندی وجود داشت که تاکید میکرد «اگر او در بازگرداندن اموال و بدهی وزارت نفت همکاری کند، میتواند مستحق دریافت تخفیف در مجازات شود.»
در این سالها بخشهایی از اموال داخلی او مانند چند منزل مسکونی، باشگاه راه آهن تهران، هواپیمایی قشم ایر و… توقیف و مبالغ آن در اختیار وزارت نفت قرار گرفت.
اعدام میشود، اعدام نمیشود مقامات قضایی درباره باقی مانده بدهی او به وزارت نفت هیچگاه عدد و رقم مشخصی را اعلام نکردند اما در تمام این سالها، سخنان ضد و نقیضی در خصوص همکاری کردن یا نکردن او بر زبان آوردند و نظر واحدی در خصوص اجرا شدن یا نشدن حکم اعدام او نداشتند.
۲۷ تیر ۱۳۹۷، محمدجعفر منتظری، دادستان وقت کل ایران گفت: «حکم بابک زنجانی، اعدام است و او قطعا اعدام میشود.»
۲۷ آذر ۱۳۹۷، هادی صادقی، معاون فرهنگی وقت قوه قضاییه گفت که «مردم نباید برای اجرای حکم اعدام بابک زنجانی عجله کنند چراکه قوه قضاییه نمیخواهد سرنخ این اموال را در خارج از کشور گم کند و باید تمام اموال مورد اختلاس بیتالمال بازگردد، سپس حکم اعدام این متهم اجرا شود.»
آذر ماه سال ۱۳۹۸، غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی وقت قوه قضاییه گفت: «زنجانی بدهی خود را بدهد، اعدام نمیشود.»
۲۵ تیر ۱۴۰۰، احمد مرتضوی مقدم، رییس دیوان عالی کشور گفت: «ممکن است اگر همکاری کند مورد عفو قرار گیرد یا تخفیف بگیرد.»
مهر ۱۴۰۲ محمدرضا یزدی، رییس دبیرخانه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی درباره وضعیت بابک زنجانی گفت: «در این هفته هیاتی به یکی از کشورهای همسایه سفر خواهند داشت تا پولهایی که در آن کشور هست را راستیآزمایی کنند. چنانچه این موارد تعیین تکلیف شود، بدهی این فرد تسویه میشود و قاعدتا مطابق حکمی که صادر شده تخفیفاتی برای او قائل خواهند شد.»
محمدرضا یزدی، فردی است که در جریان دادگاه زنجانی از او با عنوان «م. ی» معاون اقتصادی وقت وزارت اطلاعات نام برده شد و اعلام شده بود «اقدامات زنجانی را زیر نظر داشته و از سوی این نهاد امنیتی، در کنار زنجانی بوده است.»
۱۰ بهمن ۱۴۰۲، مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه گفته بود: «زنجانی به علت اخلال در نظام اقتصادی به اعدام و رد مال محکوم شده و اقداماتی درباره رد مال انجام داده و اقدامات قویتری در جهت رد مال در دست انجام است و هرگاه لازم تشخیص داده شود، حکم اعدام نیز انجام میشود.»
رییس قوه قضاییه: بابک زنجانی بدهی خود را پرداخت کرد
۳۰ بهمن ۱۴۰۲، غلامحسین محسنی اژهای گفت: «اموال بابک زنجانی در خارج از کشور، در نتیجه تلاشها و مجاهدتهای همه بخشهای ذیربط، شناسایی و به تهران منتقل شد و بنا بر کارشناسیهای اولیه، این اموال، کفافِ بدهیها و خسارتهای او خواهد بود.»
مقامات وزارت نفت و قوه قضاییه هرگز جزئیات و میزان بدهی باقی مانده و اموال مسترد شده را بیان نکردند. در همان روز ۳۰ بهمن ۱۴۰۲، محسنی اژهای تصریح کرد: «در آذر ۱۳۹۵ دیوان عالی، رأی اعدام را اِبرام و تأیید کرد، البته با این قید که اگر محکوم علیه کلیه اموال را مسترد گرداند میتواند از ارفاقات ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی بهرهمند شود.»
متهم محکوم به اعدام آزاد میشود؟
ظاهرا امروز همان روز موعود عفو و تخفیف است. سخنگوی قوه قضاییه گفته است علی خامنهای با عفو بابک زنجانی موافقت کرده و حکم او از اعدام، به ۲۰ سال حبس بدل شد است.
رسول کوهپایه زاده، وکیل بابک زنجانی گفته «با عنایت به اینکه بیش از ۱۰ سال از مدت گذراندن مدت حبس میگذرد مطابق قوانین و مقررات موکل امکان بهرهمندی از آزادی مشروط را داراست و دوران تحمل زندان به پایان رسیده است.»
همزمان اما مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرده «بابک زنجانی عفو منجر به آزادی نشده، مجازات او به دلیل همکاری در بازگرداندن اموال تخفیف داده شده است و او باید ۲۰ سال را تحمل کند.»
در همین سالها اما گزارشهایی از خروج بابک زنجانی از زندان منتشر شده که قوه قضاییه همواره آن را تکذیب کرده است.
۱۱ بهمن ۱۴۰۲، حسین بهمنآبادی، دبیر جمعیت گفتمان انقلاب اسلامی، با اشاره به پرونده فساد نفتی بابک زنجانی و صدور حکم اعدام برای او، به «دیدهبان ایران»، گفته بود: «زنجانی الان اصلا زندان نیست و میتوانم این قضیه را اثبات کنم.»
به هر روی چه بابک زنجانی آزاد باشد چه در زندان، امروز همان روزی است که او در جلسه سوم دادگاهش مژده آن را داده بود؛ روزی که قرار بود هم او بخندد هم مردم. امروز او میخندد اما مردمی که زیر فشار اقتصادی له میشوند، نه.
حامیان بابک زنجانی هم نشان دادند «سنبه پر زوری» دارند. نه نامشان افشا شد و نه شریک دیرینهشان اعدام. حامیانی که روز اول مهر ۱۳۹۵، عباس جعفری دولتآبادی، دادستان وقت تهران درباره آنها گفته بود: «بابک زنجانی بخش کوچکی از کوه یخ فساد است و باید با پشتیبانان او برخورد شود.»
بر اساس آخرین آمار ارائه شده از سوی شرکت مدیریت منابع آب ایران، میزان ذخایر آبی در سه استان صنعتی تهران، خراسان رضوی و اصفهان به مرز هشدار رسیده است. روزنامه شرق در گزارشی با استناد به این آمار نوشت این استانها با بیشترین نقاط جمعیتی کشور، به بحران فرونشست زمین دچار شدهاند.
در این گزارش که روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت با عنوان «تازیانه آبی» منتشر شد، آمده است: «میزان پرشدگی مخازن سدهای پنجگانه تهران تا هشتم اردیبهشت سال جاری فقط ۲۳ درصد است که ۱۰ درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال گذشته را نشان میدهد. با این حساب، تمام بارندگیهای سال آبی اخیر نتوانسته حتی یکسوم سدهای تهران را پر کند.»
بر اساس این گزارش، میزان پرشدگی سد زایندهرود اصفهان نیز تنها ۳۱ درصد است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته عملکرد منفی ۲۶ درصدی را گزارش میدهد: «در خراسان رضوی نیز میزان بارندگیها تقریبا نصف میانگین بارشهای کشور بوده است.»
فرونشست سالانه بالای ۱۰ درصد تنها در سه تا پنج درصد از پهنههای فرونشستی جهان به ثبت رسیده و مقایسه این آمار با نرخ فرونشست در تهران، خراسان رضوی و اصفهان، نشاندهنده وضعیت وخیم این سه استان است.
در همین رابطه، علی بیتاللهی، رییس بخش مخاطرات و ریسک مرکز تحقیقات راه و شهرسازی در کانال تلگرامی خود، نسبت به اثرات مخرب فرونشست زمین بر محیط زیست هشدار داد.
او گفت زمین در اثر فرونشست و تراکم آبرفت، قادر به جذب و انتقال آب نیست و این پدیده به کشاورزی و باغداری نیز آسیب میزند.
بیتاللهی افزود: «عقل سلیم اقتضا میکند در آن نواحی محصولاتی نکاریم که نیاز آبی فراوانی داشته باشند یا در دل مناطق فرونشستی، صنایعی را مکانیابی نکنیم که نیاز آبی داشته باشند؛ مثل پتروشیمی و صنایع فولادی.»
در روزهای گذشته، رسانهها در ایران نوشتند فرونشست زمین در اصفهان به آثار تاریخی این شهر صدمه وارد کرده است.
این رسانهها برداشتهای بیرویه از منابع آبی برای مصارف کشاورزی، صنعتی، گردشگری و ساختوساز را از دلایل این پدیده برشمردند.
روزنامه هممیهن روز ۱۰ دی ۱۴۰۲ در گزارشی درباره وضعیت فرونشست زمین در اصفهان نوشت محلههایی در این شهر تاریخی وجود دارند که تمام ساختمانها در آن دچار شکاف شدهاند و «دست از لابهلای آنها عبور میکند».
آمار نشان میدهد وضعیت ذخایر آبی در دیگر مناطق کشور نیز نگران کننده است.
به گزارش شرق، از ابتدای سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۲) تا هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳، متوسط بارندگی در ایران به ۲۰۰/۱ میلیمتر رسید که در مقایسه با مدت مشابه در سال آبی پیش از آن، از رشدی ۹ درصدی حکایت دارد.
با این حال این عدد در برابر متوسط بارندگی در دوره بلندمدت ۵۵ سال اخیر، کاهشی هفت درصدی به نمایش میگذارد.
شرق نوشت که ۲۶ میلیارد و ۵۷۰ میلیون مترمکعب آب در سال آبی جاری به سدهای کشور وارد شده که در مقایسه با سال گذشته، هشت درصد کاهش داشته است.