باران اینجا رحمت نیست، نکبت است؛ گزارش اعتماد از وضعیت خوزستان پس از بارندگی
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشته بارندگی ۱۰ روز قبل در استان خوزستان باعث سرریز لجن و گنداب از دریچههای فاضلاب خیابانها و کوچهها شده و اهالی شهرهای اهواز، کوتعبدالله، آبادان، رامشیر و بندر امام همچنان در مسیر رفتوآمد به خانه و محل کارشان، روی لجن پا میگذارند.
خبرنگار روزنامه اعتماد در این گزارش میدانی از گرفتار شدن هزارن خانواده در خوزستان پس از بارش باران در ۲۵ آبان خبر داده و مشاهدات خود از وضعیت کنونی شهرهای این استان شرح داده است.
به نوشته بنفشه سامگیس، مردم خوزستان پس از آنکه از خواب بیدار شدند دیدند که لجن و گندابِ سرریز شده از دریچههای فاضلابِ خیابانها و کوچهها، کف خانهشان دَلَمه بسته و دیوار خانههایشان تا ۵۰ سانت بالاتر از زمین نم کشیده است.
نویسنده این گزارش به سابقه طولانی مشکلات فاضلاب در استان خوزستان اشاره کرده و نوشته «گرفتگی گلوی فاضلاب خوزستان همسن خیلی از اهالی اهواز و کوت عبدالله و آبادان و رامشیر و بندر امام است.»
به نوشته این روزنامه، مردم خاطرات مشمئزکنندهای از راه رفتن در فاضلاب دارند و از اینکه همه اینسالها، چند بار در هر سال، به وقت بارش پاییزی و زمستانی که از چشم مسوولان استان «رحمت» است اما برای این مردم، «نکبت»، مجبور بودهاند با همان لباسی که به تن دارند، به دل فاضلاب جاری در خیابانها بزنند.
بر اساس این گزارش، مردم در این سالها خود نقش پمپ تخلیه آب را ایفا کردهاند و به بدویترین شیوه و با قابلمه و دیگ و تشتی که از لجنِ غوطهور در حیاط خانهشان، بیرون کشیدهاند، تلاش کردهاند گنداب لیز و لغزان کف اتاقها را بروبند.
اعتماد با تاکید بر بیتوجهی مسوولان برای حل این معضل بزرگ نوشته سوال مردم این است «در این همه سال، شهرداری اهواز و آبادان و کوت عبدالله و رامشیر و بندر امام با این همه پولی که از دولت برای احداث و بازسازی شبکه فاضلاب گرفته، چه کرده که هنوز با 4 قطره باران مجبوریم در نجاست دست و پا بزنیم؟»
قصه اول: آبادان
نویسنده گزارش اعتماد، با شرح تصویر صفحه اول وبسایت شهرداری آبادان که نمایی پانوراما از شهری خاکستری در جوار دریاست و در آن خیابانها تمیز است، به واکنش یکی از اهالی آبادان به این تصویر پرداخته که به او گفته «اینجا آبادان ما نیست. آبادان، سالهاست که دیگه آباد نیست.»
یک نانوای آبادانی وضعیت محل کسبش را پس از هر بارندگی بوی مردار گرفته توصف کرده و شهروند دیگری گفته «هر بار فاضلاب میآید کف مغازه، جارو دست میگیریم و تمیزش میکنیم. فاضلاب توی زندگی مردم میرود و رختخواب و قالی و ظرف و اجاقشان به کثافت کشیده میشود. روستاها آبادان هم باران که ببارد همه زیر آب میروند.»
شهروند دیگری با گلابه عدم رسیدگی مسوولان برای رسیدگی به وضعیت شهر گفته «برای شهرداری آبادان، جنوب شهر موجودیت نداره. من ۳۸ سالمه و از وقتی یادم میاد، بعد از بارون تا دو روز، سه روز بعد، توی گل و فاضلاب رفتیم و اومدیم. دی ماه پارسال، ارتفاع لجن و فاضلاب کف خیابون ۳۵ سانت بود. تا زیر زانو.»
قصه دوم: کوت عبدالله
بر اساس این گزارش روز دوم آذرماه، دمای کوت عبدالله ۲۱ درجه بود اما مردم ساکن جنوب این شهر و مناطقی مثل درویشیه برای خشک کردن دیوارهای نمکشیده خانهشان بخاری روشن میکنند.
«رانندهای که وقتی با صدای اذان مسجد از خواب بیدار شد و پا به زمین اتاق گذاشت تا قوزکش توی آب رفت»، «لجن کف خیابونه و خیابونا لیزه و ماشین سُر میخوره» و «مردم مجبور شدند با سطل و قابلمه، کثافت را از توی اتاق و از توی رخت و وسایل زندگیشان بیرون بریزند» برخی دیگر از مشکلات و معظلاتی این شهروندان است.
قصه سوم: اهواز
اهواز بنا به معرفیاش در وبسایت شهرداری این شهر «مرکز سیاسی، اداری و تجاری استان خوزستان» است.
نویسنده این گزارش با اشاره به فیلمهایی از صبح و عصرهای اهواز بعد از بارندگی ۲۵ آبان منتشر شده نوشته این فیلمها تمام اعتبار این اطلاق را از بین برده است.
بنا بر این گزارش وضعیت اهواز در صبح دوشنبه 29 آبان به گونهایست که مردی پاچههای شلوارش را بالا کشیده و ارتفاع گنداب تا زیر زانویش است، در خیابان راه میرود و داخل حیاط خانهاش هم میرود با خیابان فرقی ندارد ارتفاع گنداب تا زیر زانوی او است.
پلیس اهواز صبح 25 آبان فهرست مفصلی از خیابانهایی که حجم آبگرفتگی در آنها شدید است منتشر کرد و نوشت «باتوجه به حجم آبگرفتگیها، شهرداری توان تخلیه فوری خیابانهای شهر را ندارد.»
قصه چهارم: رامشیر
رامشیر یک میدان نفت و گاز پر سن و سال دارد که دو شرکت بزرگ نفتی مشغول بهرهبرداری از آن هستند اما طبق نتایج دو تحقیق دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ محرومیت در میان ۲۴ شهر استان در ردیف ۲۲ قرار دارد.
یک شهروند ساکن رامشیر در پاسخ به سوال خبرنگار اعتماد که از او درباره روزهای بعد از بارندگی آخر آبان پرسیده با پوزخند گفت: «یک شهردار داریم که قول داده از این به بعد، آسفالت و زیرساختهای شهر رو درست کنه.»
شهروند دیگری با تاکید بر اینکه «دولت به فکر مردم نیست» گفته: شهرداری برای این شهر هیچ کاری نکرده. هنوز فاضلاب شهری نداریم. همین الان ۴ نقطه شهر نشست کرده و آسفالت خیابون، شکسته چون برای گرفتگی فاضلاب خیابون، باید ماشین تخلیه بیارن که با فشار آب، راه فاضلاب باز بشه و سنگینی ماشین و فشار آب و لرزهای که به آسفالت میافته، تخریب داره.»
قصه پنجم: بندر امام
نویسنده گزارش اعتماد در ابتدای روایت خود از وضعیت بند امام به فیلمی که یک روز بعد از بارندگی 29 آبان در این شهر منتشر شد اشاره کرده که در آن مردم معترض شهر دور ماشین شهردار جمع شدهاند و ارتفاع گنداب و سیل گل تا کشاله ران مردم است.
در این ویدیو شهردار در جواب اعتراض مردم داخل یک خودروی امدادی نشسته و حرفها را میشنود و به گوشی تلفنش نگاه میکند اما مردم در ماشین را باز میکنند و او را از ماشین بیرون میکشند تا مثل آنها تا کشاله رانش در گنداب و سیل گل برود.
یکی از شهروندان حاضر این در این صحنه خطاب به شهردار میگوید: «بیا پایین، بیا پایین، خونههای مردم آب رفته. دختر مردم کثیف شد شما نمیخوای کثیف بشی؟ آقای خرمی، تویوتا سوار شدن مال شما نیست. گذشتههاتونو میشناسیم. بیا پایین. خونههای مردمو تمیز کن. وظیفهته.»
بندر امام، منطقه ویژه اقتصادی و بعد از بندر رجایی، مهمترین بندر بازرگانی و تجاری ایران و منطقه است.
بر اساس این گزارش، بندر امام، متصل به راهآهن و میزبان حداقل 22 شرکت پتروشیمی است اما بیمارستان ندارد و تنها بیمارستان 64 تخته که سال 1397 کلنگ خورد و قرار بود دو ساله و با همت مردم نیکوکار ساخته شود، امروز یک ساختمان متروکه است.
این روزنامه به نقل از اهالی بندر امام نوشته سیستم فاضلاب و سیستم خدمات و مدیریت شهری هم بقیه امکانات شهر و همین ساختمان، متروکه و ویران است.
نویسنده گزارش اعتماد به نقل از کارمندان داروخانهای در بندر امام نوشته که «هر سال و سالی چند بار، بعد از سیل، فاضلاب در خیابانهای بندر امام، تا چند هفته بعدترش، آمار اسهال و استفراغ و دلپیچه و دل درد و سردرد در مردم شهر و به خصوص، کودکان و اهالی جنوب شهر بالا میرود.»
پیش از این در روز ۲۹ آیان خبرگزاری ایلنا در گزارشی بحران سیل و آبگرفتگی معابر در اهواز را نتیجه بیبرنامگی و تصمیمهای لحظه آخری مدیریت بحران استان خوزستان دانست و به نقل از محمدعلی پورموسوی، رییس شورای شهر اهواز نوشت ضعف مدیریتی در هماهنگی و ارائه به موقع امکانات هنگام بروز مشکلات دخیلاند.
بر اساس این گزارش، بالا آمدن آب در خیابانهای اهواز باعث شد آب وارد پارکینگها و حتی اتوبوسهای شهری شود.
ایلنا «پسزدگی فاضلاب در بارانهای اخیر» را ناشی از اجرای ضعیف شبکه فاضلاب اهواز خواند و نوشته بود مدیران استان با انکار وضعیت بحرانی این شهر، وضعیت آبگرفتگی خیابانها را «خوب» توصیف میکنند.
بارندگیهای بهاره و پاییزه در ایران همراه با جاری شدن سیل هر سال خسارات زیادی به مردم زده و منجر به مرگ و جراحت آنان شده است.
خرداد امسال، هشدار دیرهنگام هواشناسی در مورد وضعیت «قرمز و نارنجی» ۲۲ استان به دلیل بدی آب و هوا، باعث شد سیل و طوفان خسارتهای بسیاری به مردم وارد کند.
به گفته کارشناسان، شبکه هشدار سیل و تیمهای اورژانس سیلاب در ایران نمیتوانند درست وارد عمل شوند و بحران را کنترل کنند و این موضوع مدام تکرار میشود.
زهرا صفایی، پرستو معینی، محمدمسعود معینی و کامران رضائیفر، چهار متهم سیاسی از سوی دادگاه انقلاب تهران هر یک به پنج سال زندان محکوم شدند. تیمور رضائیان متهم دیگر این پرونده به ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد. از میان این افراد، زهرا، پرستو و محمدمسعود سه عضو یک خانواده هستند.
بر اساس رای صادر شده از سوی قاضی ایمان افشاری رییس شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران که روز ۵ آذر به آنها ابلاغ شده، این شهروندان با اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» محکوم شدهاند و جلسه دادگاهشان روز ۲۷ آبان امسال برگزار شده بود.
ایمان فشاری برای اثبات این اتهام به گفتوگوهای خصوصی و فعالیتهایشان در فضای مجازی استناد کرده و در رای صادره مدعی شده که همکاری و ارتباط تشکیلاتی آنها با سازمان مجاهدین خلق با محوریت ضربه زدن به امنیت کشور و سهیم بودن در فضاسازی و مشارکت در پروپاگاندای اپوزیسیون علیه نظام واقع شده است.
دادگاه برای تایید این موارد بهعنوان مصداق اتهام، به مواردی ازجمله «گزارش ماموران اطلاعات سپاه به عنوان ضابط پرونده، استنباط بازپرس در مرحله بازپرسی و اقناع وجدان قضایی» استناد کرده است.
این افراد روز ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ در آستانه اولین سالگرد قتل مهسا ژینا امینی، از سوی ماموران اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند و ۱۹ مهرماه با پایان بازجوییها از بازداشتگاه یک-الف سپاه به زندان اوین منتقل شدند.
ماموران در زمان بازداشت اقدام به تفتیش منازل این شهروندان کرده و برخی از وسایل شخصی همچون لپتاپ و گوشیهای تلفن همراهشان را ضبط کردند..
یک منبع نزدیک به خانواده این شهروندان در خصوص جلسات بازجویی آنها به ایراناینترنشنال گفت: «زهرا صفایی در دوره بازجویی بهشدت توسط ماموران مورد توهین و تحقیر قرار گرفت و ماموران به دخترش پرستو هم در زمان بازجویی دروغسنج وصل کرده بودند. به آنها و دیگر همپروندهایهایشان فشار و زیادی وارد کردند تا علیه یکدیگر اعتراف کنند.»
زهرا صفایی هماکنون در بند زنان زندان اوین بسر میبرد و پسرش مسعود معینی به همراه کامران رضائیفر یکی دیگر از متهمان این پرونده در بند ۴ زندان اوین زندانی هستند. پرستو معینی، دختر زهرا صفایی مدتی قبل همراه با تیمور رضائیان متهم دیگر این پرونده با تودیع قرار وثیقه تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شدند.تیمور رضائیان، متولد ۱۳۳۸، کامران رضائیفر، متولد ۱۳۴۴، زهرا صفایی، متولد ۱۳۴۲، مسعود معینی، متولد ۱۳۷۸ و پرستو معینی، متولد ۱۳۷۹ است.
این افراد پیش از این هم به دلیل فعالیتهای سیاسی و مدنی سابقه بازداشت و تحمل حبس داشتهاند.
از میان آنها، پرستو معینی، دانشجوی رشته مهندسی برق در دانشگاه بینالمللی قزوین بود و پس از آزادی از زندان در سال ۱۴۰۱ از دانشگاه اخراج شده بود.
پرستو معینی به همراه مادرش زهرا صفایی و شمار دیگری از از زنان زندانی سیاسی، شامگاه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ پس از آزادی از زندان در مقابل زندان اوین فریاد «زن، زندگی، آزادی» سر داده بودند.
گزارشهای منتشر شده نشان میدهد باوجود فیلترینگ گسترده شبکههای اجتماعی در ایران، فروشگاههای اینستاگرامی موفق شدند رکورد تعداد فروش محصولات خود را در ایام بلک فرایدی (حراج جمعه سیاه) بیش از دو برابر افزایش دهند.
پلتفرم ارسال سفارشهای اینترنتی «پادرو» با انتشار آماری در این رابطه، میانگین رشد تعدادی فروشگاههای اینستاگرامی در بازه سه روزه جمعه سیاه در ایران را ۱۱۹ درصد و میانگین رشد ریالی آنها را ۳۸ درصد اعلام کرد.
دسترسی شهروندان ساکن ایران به شبکه اجتماعی اینستاگرام به دنبال خیزش انقلابی سال ۱۴۰۱ از سوی جمهوری اسلامی مسدود شد.
این گزارش صرفا به آمار فروش «بخشی» از فروشگاههای اینستاگرامی در ایران پرداخت اما میتوان حدس زد سایر فروشندگان فعال در شبکههای اجتماعی فیلتر شده در ایران نیز رشد قابل توجهی را از فروش در بازه یاد شده تجربه کرده باشند.
در سالهای اخیر باوجود تفاوتهای بنیادی در زمینه فلسفه برگزاری حراج بلک فرایدی در کشورهای غربی با ایران، این رویداد مورد توجه گسترده کسبوکارهای داخلی قرار گرفته است.
برخی از فروشگاههای آنلاین و بزرگ کشور از هفتهها پیش از آغاز این بازه کارزارهای تبلیغاتی مختلفی را برای جلب نظر مشتریان خود اجرا میکنند.
اسفند گذشته نیک کلگ، رییس امور جهانی شرکت متا گفت با وجود فیلترینگ اینستاگرام در ایران کماکان دهها میلیون کاربر از این پلتفرم استفاده میکنند.
در ماههای اخیر تعدادی از مجموعههای تجاری کشور از رشد تعداد کاربران اینستاگرامیشان خبر داده بودند.
بررسی تعداد پستهای ماهانه منتشر شده کاربران ایرانی در اینستاگرام از آغاز فیلتر شدن آن در شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند همان سال، بیش از ۳۰ درصد رشد را نشان میدهد.
یک نظرسنجیصورتگرفته در خرداد امسال نشان داد بیش از ۹۶ درصد کاربران برای دسترسی به اینترنت آزاد از ابزارهای دور زدن فیلترینگ استفاده میکنند.
مسوولان جمهوری اسلامی برخلاف آمار و نظرات منتشر شده، همواره از فیلترینگ گسترده شبکههای اجتماعی دفاع کردهاند.
شهریور گذشته علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت بادفاعازعملکردایننهاد در مسدودسازی دسترسی دهها میلیون کاربر ایرانی به شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای محبوب جهان، دلیل فیلترینگ حکومتی آنها را «تخلفات مرتکب شده» عنوان کرد.
احمد وحیدی، وزیر کشور دولت ابراهیم رئیسی، چهارشنبه هشتم آذر از اخراج حدود ۴۰۰ هزار مهاجر خبر داد که به گفته او به شکلی غیرقانونی در ایران زندگی میکردند. در آمار ارائه شده از سوی این مقام مسوول، تابعیت مهاجران اخراج شده و بازه زمانی بازگردانده شدن آنان به کشورهایشان مشخص نیست.
وحیدی در گفتوگو با خبرنگاران از «مشکلی» با عنوان «بازگشت مجدد تعدادی از این مهاجران» به ایران یاد کرد و گفت در این زمینه قوانین بازدارنده کافی وجود ندارد.
وزیر کشور از تلاش برای جبران این خلاءهای قانونی با همکاری قوه قضاییه و به شکل طرح یا لایحه خبر داد.
او در پاسخ به سوالی درباره عدم صدور شناسنامه برای کودکانی که پدرشان از اتباع خارجی مجوزدار در ایران است، گفت: «صدور شناسنامه یعنی تابعیت و این چرخه مشخصی دارد و به سرعت داده نمیشود؛ مگر آنان که وضعیت ویژهای داشته باشند.»
به گفته وحیدی این استثناها «خیلی کم اتفاق میافتد».
به گفته فعالان حقوق بشر و کنشگران مدنی و اجتماعی، با گذشت بیش از ۴۰ سال مهاجران نسل اول و دومی در ایران هستند که هنوز تابعیت نگرفتهاند.
حکومت برای کودکانی که از مادر ایرانی و پدر افغانستانی متولد شدهاند، شناسنامه صادر نمیکند.
علاوه بر اینها مهاجران افغانستانی با مشکلات متعددی مانند محدودیتهای قانونی در زمینه مالکیت اموال منقول و غیرمنقول، افتتاح حساب بانکی، خرید سیمکارت و ثبتنام دانشآموزان خود در مدارس مواجهاند.
اخیرا بیش از ۵۴۰ هنرمند، وکیل، پزشک، روزنامهنگار و فعال مدنی و اجتماعی خواستار توقف آزار مهاجران افغانستانی در ایران شدند و گفتند نظام حقوقی ایران در این سالها موجب شکلگیری مهمترین مانعها و چالشها در راستای ادغام مهاجران در جامعه میزبان شده است.
همزمان با شکلگیری جریان ضدمهاجر علیه افغانهای ساکن ایران از روزهای پایانی تابستان، موج اخراج اتباع غیرقانونی این کشور نیز آغاز شد و در هفتههای گذشته سرعت و شتاب بیشتری گرفت.
روز ششم آذر، مجید شجاع، فرمانده مرزبانی استان خراسان رضوی از استرداد «۲۴ هزار و ۸۸۴ نفر اتباع غیرقانونی کشور افغانستان» طی ۱۰ روز قبل از آن خبر داد و گفت این افراد از سوی نیروهای هنگ مرزی تایباد شناسایی شدند.
شجاع پیش از این و در دوازدهم مهر هم گفته بود حدود ۳۲۸ هزار مهاجر افغانستانی که به صورت غیرقانونی طی نیمه نخست امسال در ایران حضور داشتند، از مرزهای خراسان رضوی اخراج شدند.
به گفته او در شش ماه نخست سال جاری، ۴۸۸ هزار نفر نیز به صورت رسمی و قانونی وارد ایران شدند.
بر پایه گزارشهای ارائه شده از سوی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، افغانها شش درصد از جمعیت ساکنان ایران را تشکیل میدهند.
علاوه بر ایران، مهاجران افغانستانی ساکن پاکستان نیز با بحران اخراج و بازگردانده شدن به کشورشان روبهرو هستند.
پاکستان طی تنها ۲۰ روز از ماه آبان، بیش از ۳۵۰ هزار پناهنده افغان را اخراج و اعلام کرد قصد دارد بیش از یک میلیون افغان دیگر را در هفتههای آتی از این کشور بیرون کند.
اجبار به ترک پاکستان، پناهجویان و مهاجران را در معرض خطر قریبالوقوع «بیخانمانی» و از دست دادن معیشت قرار داده است.
سازمان عفو بینالملل چند هفته پیش هشدار داد اخراج افغانها، این مهاجران، بهویژه زنان و دختران را در معرض خطر جدی قرار میدهد زیرا آنان صرفا به دلیل جنسیتشان در معرض آزار و اذیت و سایر موارد نقض جدی حقوق بشر قرار میگیرند.
زندگی در پاکستان برای اکثریت قریب به اتفاق زنان ممکن است تنها شانس آنها برای تحصیل رسمی باشد.
خبرگزاری قوه قضاییه اعلام کرد سینا استوی، متهم ردیف اول پرونده صرافی کریپتولند با وجود ممنوعالخروج بودن از ایران گریخته است. استوی، مدیرعامل صرافی رمز ارز کریپتولند بود که در اردیبهشت ۱۴۰۰ به اتهام «اخلال در نظام اقتصادی و خیانت در امانت» بازداشت شد.
او که بیش از ۵۱ هزار شاکی خصوصی داشت، متهم بود به صورت غیرقانونی از نقدینگی کاربران صرافی کریپتولند برداشت کرده است.
بنا بر اعلام قوه قضاییه جمهوری اسلامی، فعالیت این صرافی رمز ارز «غیرمجاز» بوده است.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، نوشت که با توجه به همکاری استوی در «بازپرداخت و رد مال مطالبات ۲۴ هزار نفر از شکات»، او با تعیین قرار وثیقه و به صورت تحت نظر، آزاد شده بود.
پس از انتشار ویدیویی که نشان میداد استوی در فرانسه به سر میبرد، خبرگزاری قوه قضاییه با تایید خروج او از ایران اعلام کرد متهم ردیف اول پرونده کریپتولند به صورت غیرقانونی کشور را ترک کرده است.
خبرگزاری فارس نیز نوشت استوی ممنوعالمعامله و ممنوعالخروج بوده و اکنون برای دستگیری و استرداد او به پلیس بینالملل (اینترپل) اعلان قرمز صادر شده است.
پیش از این و در روز ۲۲ آبان، علی القاصی مهر، رییس کل دادگستری استان تهران، از صدور و ابلاغ رای استوی و شش متهم دیگر پرونده کریپتولند خبر داده بود.
به گزارش فارس، سایر متهمان این پرونده در ایران هستند.
بر اساس حکم صادر شده از سوی شعبه پنج دادگاه انقلاب تهران، استوی «به ۱۵ سال حبس، ۷۵ ضربه شلاق، پرداخت جزای نقدی و رد مال و محرومیت از هر گونه خدمات دولتی» محکوم شده بود.
از دیگر اتهامات استوی، جعل اسناد رسمی، فروش مال غیر و خرید آثار عتیقه است.
وبسایت خبری تجارتنیوز روز سهشنبه هفتم آذر در گزارشی نوشت: «با اینکه صرافیهای رمزارز در ایران فاقد مجوز رسمی از بانک مرکزی هستند اما فعالیت آنها غیرقانونی به شمار نمیرود.»
به گزارش تجارتنیوز، کاربران صرافی کریپتولند بر همین اساس توانسته بودند از طریق درگاههای رسمی شاپرک برای خرید ارزمرزهای خود استفاده کنند.
تجارتنیوز میزان کلاهبرداری استوی را بیش از هزار میلیارد تومان اعلام کرد و نوشت با توجه به فرار او امیدهای مالباختگان برای رسیدن به حقوقشان به شدت کاهش یافته است.
ایرنا، خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی، فروردین ماه ۱۴۰۰ استوی را «کارآفرین ایرانی فعال در زمینه رمزارزها» معرفی کرد و نوشت او حق مالکیت نخستین توییت تاریخ را از جک دورسی، بنیانگذار توییتر، به مبلغ دو میلیون و ۹۰۰ هزار دلار خریده است.
بتینا استارک-واتزینگر، وزیر آموزش آلمان در مصاحبه با ایراناینترنشنال ضمن ستایش تلاشهای زنان در ایران و افغانستان تاکید کرد آموزش نقشی محوری در پیشبرد جنبشهای حقوق زنان و مبارزات آزادیخواهانه دارد.
استارک-واتزینگر روز چهارشنبه هشتم آذر در حاشیه نشست بنیاد آزادی اکسل اشپرینگر اعلام کرد آموزش بهترین راه برای مستقل بار آوردن مردم است.
او که در کنار مسیح علینژاد، چهره برجسته مخالف جمهوری اسلامی و تعدادی دیگر از فعالان سیاسی و مدنی سخن میگفت، تاکید کرد اولین گام برای حمایت از زنان ایرانی، پشتیبانی از چهرههای دگراندیش و آگاهیبخشی به جامعه بینالمللی درباره «نقض حقوق بشر و حقوق زنان» در این کشور است.
استارک-واتزینگر که معاون رهبر حزب دموکراتیک آزاد آلمان نیز هست، گفت باید همواره درباره اقدامات ناقض حقوق بشر و حقوق زنان، رسا و شفاف موضعگیری کرد.
علینژاد هم خطاب به وزیر آموزش آلمان از تلاشهای برلین در حمایت از زنان ایران و افغانستان قدردانی کرد.
پیش از این آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان در سالگرد کشته شدن مهسا ژینا امینی، همبستگی خود را با مردم ایران اعلام کرده بود.
بربوک در آن زمان تاکید کرد: «حتی اگر اعتراضات از عناوین خبرها کنار رود، ما مردم ایران را به حال خود رها نخواهیم کرد.»
وزیر امور خارجه آلمان وعده داد سرنوشت مردم ایران در دستور کار نهادهای بینالمللی در بروکسل، نیویورک و ژنو قرار خواهد گرفت: «برای ما به شدت ناراحتکننده است که قادر نیستیم شرایط ایران را از خارج تغییر دهیم اما از اینکه صدای مردم ایران باشیم دریغ نخواهیم کرد.»
برلین همواره از تحریمهای اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی حمایت کرده است. این تحریمها تنها به برنامه هستهای جمهوری اسلامی مربوط نمیشوند بلکه «سرکوب وحشیانه معترضان در جنبش "زن، زندگی، آزادی" را نیز هدف قرار میدهند».
بربوک بارها نقض حقوق بشر از سوی مقامهای جمهوری اسلامی را محکوم کرده است.
او از صریحترین مقامهای اروپایی است و مکررا علیه نحوه برخورد تهران با زنان و معترضان موضعگیری کرده است.
علینژاد هم در این دیدار گفت زنان ایران و افغانستان در حال مبارزه با یک دشمن مشترک هستند و آن «آپارتاید جنسیتی» است.
بنیاد اکسل اشپرینگر جایزه شجاعت خود را به زنان افغانستان اهدا کرد که از زمان روی کار آمدن دوباره طالبان در حال مبارزه با این حکومت هستند.
علینژاد با تاکید بر اینکه اهدای جوایز به تنهایی کافی نیست، هشدار داد اگر «گامهای عملی» برای به پایین کشیدن جمهوری اسلامی و طالبان از قدرت انجام نشود، «آنها شما را در خاک آلمان نابود میکنند».
علینژاد تاکنون چندین بار هدف عملیات ترور جمهوری اسلامی بوده است.
در ارزیابی سازمان ملل از وضعیت حقوق زنان که در ماه نوامبر به شورای امنیت ارائه شد، آمده است که حقوق اساسی زنان و دختران، از جمله حق تحصیل، حق کار و حق داشتن نماینده در عرصههای عمومی و سیاسی جز وظایف ابتدایی یک حکومت به شمار میرود و توسعه درازمدت، رشد اقتصادی و صلح و امنیت بدون تحقق حقوق زنان ممکن نخواهد بود.
در این بیانیه همچنین تاکید شده ادغام مجدد افغانستان در نهادها و نظامهای بینالمللی منوط به «مشارکت و رهبری زنان افغان» است.
از زمان روی کار آمدن مجدد طالبان، اکثر دختران افغانستان از رفتن به دبیرستان محروم شدهاند. همچنین زنان این کشور اجازه حضور در دانشگاهها را ندارند.
حکومت طالبان زنان افغانستان را از اشتغال در سازمانهای امدادی منع، آرایشگاهها را تعطیل، رفتن زنان به پارکها را ممنوع و سفر زنان را بدون حضور قیم مرد محدود کرده است.
در ایران نیز زنان از زمان آغاز خیزش سراسری در شهریور ماه سال گذشته، هدف سیاستهای سرکوبگرانه جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند.
زنان ایرانی که علیه حجاب اجباری به پا خاستهاند، با مجازاتهایی همچون جریمه، زندان و محرومیت از تحصیل مواجه شدهاند.