اما امروز دیگر هیچکدام از این گزارهها انتزاعی یا بعید نیستند؛ چرا که در طول ۱۰ سال گذشته بسیاری از این «تابوها» یکییکی در هم شکستهاند.
با این حال، به نظر میرسد حاکمیت جمهوری اسلامی همچنان حاضر به پذیرش این واقعیتها نیست و تصمیمگیرانش در جهانی ذهنی و خودساخته زندگی میکنند.
قاسم سلیمانی؛ نخستین تابوی شکستهشده
برای سالها، قاسم سلیمانی نماد شبکه نیابتی جمهوری اسلامی در خاورمیانه به شمار میرفت؛ فردی که نقش محوری او در بیثباتسازی منطقه برای همگان روشن بود.
اما با وجود آگاهی از تهدیدی که او ایجاد میکرد، اندیشه حذف فیزیکیاش تا مدتها در ذهن تصمیمسازان غربی و حتی مقامات اسرائیلی ناممکن مینمود.
خاطرات مقامات پیشین آمریکایی و اسرائیلی نشان میدهد که سلیمانی بارها در تیررس قرار داشت، اما تصمیمگیری برای حذف او چالشی بود که هیچکس جرات ورود به آن را نداشت—تا دیماه ۱۳۹۸.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری وقت ایالات متحده، با صدور دستور حمله هوایی به کاروان سلیمانی در بغداد، نخستین و مهمترین تابوی جمهوری اسلامی را شکست.
این عملیات قرار بود برنامهای مشترک با اسرائیل باشد، اما به گفته ترامپ، اسرائیل در لحظات آخر از مشارکت کناره گرفت.
با اینحال، اجرای این دستور نهتنها سلیمانی را حذف کرد، بلکه زنجیره فرماندهی نیابتی جمهوری اسلامی را در منطقه متزلزل ساخت؛ ضربهای که هنوز ترمیم نشده است.