نگرانی تازه هند از سدسازی چین در پی احتمال کاهش ۸۵ درصدی آب رودخانه مرزی

همزمان با احداث بزرگترین سد جهان از سوی چین در تبت، هند نیز روند ساخت بزرگترین سد خود را سرعت بخشیده است.

همزمان با احداث بزرگترین سد جهان از سوی چین در تبت، هند نیز روند ساخت بزرگترین سد خود را سرعت بخشیده است.
رویترز دوشنبه سوم شهریور با استناد به مدارکی که به دست این خبرگزاری رسیده، گزارش داد احتمال کاهش ۸۵ درصدی جریان آب در فصل خشک بهدلیل اقدام چین در ساخت این سد وجود دارد.
سد چین روی رودخانهای ساخته میشود که از یخچال آنگسی در تبت سرچشمه میگیرد و بیش از ۱۰۰ میلیون نفر در چین، هند و بنگلادش به آن وابستهاند.
این رودخانه در هند با نامهای سیانگ و براهماپوترا شناخته میشود.
نگرانیهای امنیتی هند
چین در دسامبر ۲۰۲۴ اعلام کرد بزرگترین سد برق-آبی جهان را در منطقه مرزی، درست پیش از ورود این رودخانه به هند، احداث خواهد کرد.
هند بیم دارد که چین، با توجه به سابقه طولانی رقابتهای راهبردی با دهلینو و تداوم مناقشات ارضی در ایالت مرزی آروناچال پرادش، از کنترل جریان آب این رودخانه حیاتی بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار سیاسی بهرهبرداری کند.
در پی تحولات اخیر، بزرگترین شرکت برقآبی هند در ماه مه، با پشتیبانی نیروهای مسلح پلیس، تجهیزات نقشهبرداری را به محل احتمالی احداث سد چندمنظوره «آپر سیانگ» منتقل کرد؛ سازهای که در صورت تکمیل، عنوان بزرگترین سد هند را به خود اختصاص خواهد داد.
مقامها و نهادهای بلندپایه هند، از جمله دفتر نخستوزیر نارندرا مودی، نشستهایی را برای تسریع روند اجرای این پروژه برگزار کردهاند.
برآوردهای دولت هند نشان میدهد سد در دست ساخت چین این امکان را به پکن میدهد که سالانه حدود ۴۰ میلیارد متر مکعب آب، معادل بیش از یکسوم کل ورودی در نقطه کلیدی مرزی، را منحرف کند.

مقاومت محلی و چالشها
ساکنان محلی از قوم آدی با احداث سد از سوی دولت هند مخالف هستند و به همین دلیل، تجهیزات شرکت ملی برق-آبی را تخریب کردهاند.
روستاییان با ایجاد پستهای دیدهبانی در جادههای منطقه، مانع ورود کارکنان این شرکت میشوند.
با احداث این سد، دستکم ۱۶ روستای آدی زیر آب خواهند رفت که بهطور مستقیم زندگی نزدیک به ۱۰ هزار نفر را تحت تاثیر قرار میدهد.
رهبران این گروه میگویند پیامدهای این پروژه در مجموع دامنگیر بیش از ۱۰۰ هزار نفر خواهد شد.
در سوی دیگر، دولت ایالتی آروناچال پرادش از این پروژه حمایت کرده و سد چین را «تهدیدی وجودی» خوانده است.
دولت هند همچنین قصد دارد بیش از سه میلیون دلار برای توسعه زیرساختهای آموزشی و خدمات اضطراری اختصاص دهد تا بدین وسیله ساکنان را به جابهجایی ترغیب کند.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین در پاسخ به پرسش رویترز، تبعات زیستمحیطی احتمالی ساخت سد در این منطقه را تکذیب کرد.
او تاکید کرد پروژههای برق-آبی این کشور «تحقیقات علمی دقیق در زمینه ایمنی و محیط زیست را پشت سر گذاشتهاند و تاثیر منفی بر منابع آبی یا ساختار زمین در کشورهای پاییندست نخواهند داشت».

دفتر نخستوزیر اسرائیل اعلام کرد در صورت خلع سلاح حزبالله، آماده است نیروهای خود را بهصورت مرحلهای از جنوب لبنان خارج کند.
دفتر نخستوزیری اسرائیل دوشنبه سوم شهریور تصویب طرح خلع سلاح حزبالله در کابینه لبنان را «سرنوشتساز» خواند و گفت: «این تصمیم فرصتی حیاتی برای لبنان فراهم میکند تا حاکمیت خود را بازپس گیرد و اقتدار نهادهای دولتی، ارتش و حکمرانی خود را، فارغ از نفوذ بازیگران غیردولتی، احیا کند.»
در این بیانیه آمده است: «با توجه به این تحول مهم، اسرائیل آمادگی دارد از تلاشهای لبنان برای خلع سلاح حزبالله حمایت کند و برای ساختن آیندهای امنتر و باثباتتر برای هر دو ملت، همکاری متقابل را در دستور کار قرار دهد.»
این بیانیه یک روز پس از سفر تام باراک، فرستاده ویژه آمریکا، به اسرائیل و دیدار او با نتانیاهو و دیگر مقامهای ارشد این کشور صادر شد.
باراک در روزهای اخیر ضمن تاکید بر ضرورت خلع سلاح حزبالله گفته بود اسرائیل نیز باید به تعهدات خود در چارچوب توافق آتشبس عمل کند و از لبنان خارج شود.
پیشتر در ۱۶ مرداد، دولت لبنان کلیات طرح آمریکا برای خلع سلاح حزبالله را تصویب کرد.
نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، ۲۴ مرداد تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح این گروه را «بسیار اشتباه» توصیف کرد و هشدار داد در صورت مقابله دولت با حزبالله، دیگر «حیاتی» در کشور باقی نخواهد ماند.
«زمان همکاری اسرائیل و لبنان فرارسیده است»
دفتر نخستوزیری اسرائیل در ادامه بیانیه خود اعلام کرد اگر ارتش لبنان اقدامات لازم را برای اجرای طرح خلع سلاح حزبالله انجام دهد، اسرائیل نیز «اقدامات متقابلی» را در پیش خواهد گرفت و «کاهش مرحلهای» حضور نظامیان خود را در هماهنگی با ساز و کار امنیتی تحت رهبری واشینگتن دنبال خواهد کرد.
در این بیانیه آمده است: «اکنون زمان آن فرارسیده است که اسرائیل و لبنان با روحیهای از همکاری به پیش بروند و بر هدف مشترک خلع سلاح حزبالله و ارتقای ثبات و رفاه هر دو ملت تمرکز کنند.»
یک منبع نظامی لبنان سوم شهریور اعلام کرد طرح خلع سلاح حزبالله آماده است و ۱۱ شهریور به دولت ارائه خواهد شد.
همزمان رسانههای لبنان خبر دادند حزبالله و جنبش امل خواستار برگزاری تظاهراتی در روز چهارشنبه با عنوان «حق لبنان برای حفظ حاکمیت خود» شدهاند.
در روزهای گذشته، شماری از مقامهای جمهوری اسلامی مخالفت علنی خود را با خلع سلاح حزبالله که مهمترین گروه نیابتی تهران محسوب میشود، اعلام کردهاند.
در یکی از تازهترین اظهارنظرها، ایرج مسجدی، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه پاسداران، سوم شهریور گفت خلع سلاح حزبالله «موضوع جدیدی نیست، اما به هیچ وجه عملی نمیشود».
او افزود: «نه مردم لبنان و نه نیروی مقاومت حزبالله، این طرح را نمیپذیرند و این امر هرگز محقق نخواهد شد.»
۱۸ مرداد، وزارت امور خارجه لبنان در بیانیهای اظهارات مقامهای حکومت ایران در مخالفت با خلع سلاح حزبالله را محکوم کرد و گفت جمهوری اسلامی بهتر است بهجای دخالت در امور سایر کشورها، به مشکلات مردم ایران بپردازد.

دولت استرالیا اعلام کرد قصد دارد پیمان امنیتی و اقتصادی با نائورو را تا ماه آینده تصویب کند؛ اقدامی که در پی نگرانی از توافق ۶۵۰ میلیو دلاری نائورو با یک شرکت چینی صورت میگیرد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، مارک تاترسال، مقام وزارت خارجه استرالیا، دوشنبه سوم شهریور در جلسه کمیته پارلمان این کشور گفت: «مهم است که هرچه سریعتر این پیمان را به تصویب برسانیم.»
او افزود دیپلماتهای استرالیایی از چین و نائورو درباره جزئیات توافق جدید سوال کردهاند و پاسخ نائورو این بوده که این موضوع هنوز در کابینه این کشور بررسی نشده است.
پیمان امنیتی میان استرالیا و نائورو از سوی نائورو به تصویب رسیده، اما بهدلیل برگزاری انتخابات ملی در استرالیا، پارلمان این کشور طی ماههای گذشته فرصت بررسی و تصویب آن را نداشته است.
استرالیا امیدوار است تصویب رسمی ایخ پیمان با نائورو را ماه آینده در نشست سران جزایر اقیانوس آرام اعلام کند؛ نشستی که چین در آن حضور نخواهد داشت.

روابط نائورو با چین
نائورو یک کشور جزیرهای کوچک در اقیانوس آرام جنوبی است که تنها ۲۱ کیلومتر مربع مساحت و حدود ۱۲ هزار نفر جمعیت دارد؛ عضو سازمان ملل است و بهعنوان یکی از کوچکترین جمهوریهای مستقل جهان شناخته میشود.
این کشور پایتخت رسمی ندارد و بیشتر نهادهای دولتی آن در منطقه «یارن» مستقر هستند.
اقتصاد نائورو برای دههها به استخراج و صادرات فسفات وابسته بود، اما با پایان یافتن این ذخایر، دچار بحران اقتصادی شد.
نائورو اوایل ماه جاری میلادی اعلام کرد با شرکت کمتر شناختهشدهی «احیا و توسعهی روستایی چین» به توافقی برای سرمایهگذاری در حوزههای انرژیهای تجدیدپذیر، معادن فسفات، شیلات، منابع آب، کشاورزی، حملونقل و بهداشت دست یافته است.
جایگاه استرالیا در نائورو
نائورو روابط نزدیکی با استرالیا دارد و بخشی از درآمد خود را از همکاریهای امنیتی و کمکهای مالی این کشور تامین میکند.
بر اساس پیمانی که دسامبر سال گذشته میان کانبرا و نائورو به امضا رسید، استرالیا متعهد شد ۱۰۰ میلیون دلار استرالیا (معادل ۶۵۰ میلیون دلار آمریکا) کمک بودجهای و ۴۰ میلیون دلار استرالیا (۲۶۰ میلیون دلار آمریکا) برای امور امنیتی در اختیار نائورو قرار دهد.
در مقابل، کانبرا حق وتو بر مشارکت پکن در حوزههای حساس از جمله امنیت، بانکداری و مخابرات نائورو را به دست آورد.
نگرانیهای استرالیا نسبت به جاهطلبیهای چین در اقیانوس آرام پس از امضای توافق امنیتی پکن با جزایر سلیمان در سال ۲۰۲۲ و نیز آزمایش موشک قارهپیمای چین در این منطقه در سال گذشته شدت یافته است.
این در حالی است که چین میگوید حضورش در جزایر اقیانوس آرام با هدف «توسعه زیرساختها» و «بهبود شرایط زندگی مردم» این کشورها صورت میگیرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار است روز دوشنبه درباره تمدید ماموریت نیروهای حافظ صلح در جنوب لبنان (یونیفیل) رایگیری کند. این رایگیری در حالی انجام میشود که آمریکا و اسرائیل مخالفتهایی با ادامه حضور این نیروها مطرح کردهاند.
پیشنویس قطعنامهای که توسط فرانسه تهیه شده، پیشنهاد میکند ماموریت نیروهای موقت سازمان ملل در لبنان (UNIFIL) که از سال ۱۹۷۸ برای جداسازی نیروهای اسرائیلی و لبنانی در جنوب این کشور مستقر شدهاند، برای یک سال دیگر تمدید شود. در این قطعنامه همچنین بر آمادگی شورای امنیت برای آغاز روند خروج تدریجی یونیفیل و واگذاری کامل مسئولیت امنیتی به دولت لبنان تاکید شده است.
در چارچوب آتشبس میان اسرائیل و حزبالله، گروه تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران، ارتش لبنان شروع به استقرار نیروها در مناطق جنوبی کرده و زیرساختهای نظامی حزبالله در آن مناطق را برچیده است. با این حال، موضوع خلع سلاح حزبالله همچنان بحثبرانگیز است. دولت لبنان از ارتش خواسته تا پایان سال جاری، برنامهای برای این منظور ارائه کند، در حالی که حزبالله با این اقدام مخالفت کرده است.
بر اساس این قطعنامه، ماموریت یونیفیل تا ۳۱ اوت ۲۰۲۶ تمدید میشود، اما در متن پیشنهادی تاکید شده که شورای امنیت قصد دارد با همکاری دولت لبنان، مسیر خروج تدریجی این نیروها را فراهم آورد.
همزمان، مقامهای سازمان ملل نسبت به خروج شتابزده نیروهای یونیفیل هشدار دادهاند. یک مقام ارشد سازمان ملل تاکید کرد: «حذف کامل توانمندیهای یونیفیل در این مقطع زمانی یا بهطور ناگهانی، به نفع هیچکس در منطقه نخواهد بود» و این اقدام را «پرخطر» خواند. به گفته او، یونیفیل تاکنون زمینه استقرار ۸,۳۰۰ سرباز ارتش لبنان در ۱۲۰ نقطه را فراهم کرده و از نظر لجستیکی، مالی و آموزشی از ارتش این کشور پشتیبانی کرده است.
در پیشنویس قطعنامه همچنین به حملاتی که موجب آسیب به نیروها و پایگاههای یونیفیل شده اشاره شده، بدون آنکه نام اسرائیل بهعنوان عامل حمله ذکر شود. این حملات که از سوی متحد آمریکا، اسرائیل، انجام شده، منجر به زخمیشدن چندین حافظ صلح و تخریب زیرساختهای سازمان ملل در لبنان شده است.
استفان دوجاریک، سخنگوی دبیرکل سازمان ملل، نقش یونیفیل در پشتیبانی از ارتش لبنان را «حیاتی» خواند و تاکید کرد: «ما همواره معتقد بودهایم که حضور یونیفیل عامل ثبات در امتداد خط آبی (مرز لبنان و اسرائیل) است.»
در حالی که آمریکا در شورای امنیت حق وتو دارد، هنوز مشخص نیست که آیا با زبان مصالحهآمیز قطعنامه پیشنهادی موافقت خواهد کرد یا خیر. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از اظهار نظر درباره روند مذاکرات خودداری کرده است.

نتایج پژوهشی جامع درباره آتشسوزیهای طبیعی در جهان طی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱ نشان میدهد که با وجود کاهش ۲۶ درصدی مساحت زمینهای سوخته در این ۱۹ سال، جمعیت افرادی که بهطور مستقیم با آتشسوزیهای جنگلی درگیر شدند، حدود ۴۰ درصد افزایش داشته است.
این مطالعه که با مشارکت هشت دانشگاه و موسسه پژوهشی دولتی و بینالمللی از کشورهای آمریکا، چین، کانادا و بریتانیا انجام شد، دلیل افزایش مواجهه انسانی با آتشسوزیهای جنگلی را «افزایش جمعیت و مهاجرت به مناطق مستعد آتشسوزی» عنوان میکند.
خلاصهای از این پژوهش ۳۰ مرداد در مجله «سایِنس» منتشر شد. این گزارش میگوید که هرچند آتشسوزیهای فاجعهبار در ایالات متحده، کانادا و استرالیا در رسانههای بینالمللی بازتاب گستردهای دارند، اما ۸۵ درصد از رویارویی انسانی با آتشسوزیهای طبیعی در خلال ۱۹ سال مورد بررسی در آفریقا رخ داده است.
به نقل از این گزارش، نیمی از جمعیت متاثر از آتشسوزیهای طبیعی در پنج کشور کنگو، سودان جنوبی، موزامبیک، زامبیا و آنگولا سکونت دارند، در حالیکه سهم ایالات متحده، اروپا و استرالیا کمتر از ۲.۵ درصد است.
مجتبی صادق، دانشیار مهندسی عمران در دانشگاه ایالتی بویزی در ایالت آیداهو و نویسنده ارشد این مقاله، میگوید که الگوی نامتناسب دیگری نیز در آمریکا مشاهده شده است.
به گفته او در حالی که تنها ۱۵ درصد از کل مساحت جنگلهای سوخته آمریکا در ایالت کالیفرنیا قرار دارد، ۷۲ درصد از افرادی که در این کشور با پیامدهای آتشسوزی درگیر شدهاند در این ایالت زندگی میکنند.
ایالت کالیفرنیا اکنون یکی از نقاط داغ آتشسوزیهای شدید طبیعی در جهان است.
افزایش جهانی جمعیت درگیر با آتشسوزیهای طبیعی
محققان با بررسی بیش از ۱۸ میلیون و ۶۰۰ هزار مورد آتشسوزی طبیعی در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱ و تحلیل دادههای جمعیتی مناطق درگیر آتشسوزی، دریافتهاند که در این بازه بیش از ۴۴۰ میلیون نفر در سراسر جهان در معرض آتشسوزیهای جنگلی قرار گرفتهاند. این رقم معادل کل جمعیت اتحادیه اروپا است.
آنها همچنین کشف کردند که «رشد جمعیت و مهاجرت به مناطق مستعد آتشسوزی» سبب شده است که جمعیت درگیر حریقهای طبیعی در دوره زمانی مورد مطالعه، سالانه بهطور میانگین بیش از ۳۸۲ هزار نفر افزایش یابد.
نتیجه دیگرِ این تحقیق افزایش میزان ویرانگریِ آتشسوزیهای طبیعی در آمریکای شمالی و جنوبی است. علت اصلی آن نیز «تشدید شرایط آبوهوایی آتشزا» به دنبال تغییرات اقلیمی، افزایش دمای زمین، کاهش رطوبت و وزش بادهای شدید است.
کاهش جمعیت درگیر با آتش در اروپا و اقیانوسیه
محققان الگوی دیگری را نیز شناسایی کردهاند؛ اینکه جمعیت درگیر با حریقهای طبیعی در اروپا و اقیانوسیه ظرف ۱۹ سال مورد بررسی کاهش یافته و دلیل عمده آن «جابهجایی جمعیت از مناطق روستایی به شهری» در این مناطق است.
امیر آقاکوچک، استاد عمران و محیط زیست در دانشگاه کالیفرنیا و یکی دیگر از پژوهشگران این تحقیق با اشاره به آشکار شدن پارادوکس جهانی کاهش مساحت سوخته و افزایش اثرپذیری انسانی که از افزایش همپوشانی میان سکونتگاههای انسانی و چشماندازهای مستعد آتشسوزی نشات میگیرد، یادآور میشود که «اقدامات پیشگیرانه اکنون بیش از پیش حیاتی است» در غیر اینصورت شاهد افزایش خطر فجایع آتشسوزیها خواهیم بود.
به گفته آقاکوچک، «مدیریت پوشش گیاهی از جمله آتشهای کنترل شده، آموزش عمومی و راهحلهای مهندسیشده برای کاهش آتشسوزیهایی با عامل انسانی» از جمله راهبردهای پیشگیرانه هستند.

هواپیمای شناسایی پیشرفته «اورون» (Oron) که ترکیبی از جت آمریکایی Gulfstream G-550 و فناوریهای چندحسگره اسرائیلی است، در خط مقدم جنگ اطلاعاتی اسرائیل علیه حکومت ایران و متحدان منطقهایاش قرار دارد.
طبق گزارش اختصاصی وبسایت اقتصادی گلوبز (Globes)، این هواپیما از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا کنون، نقشی کلیدی در جمعآوری اطلاعات، هشدارهای اولیه و هدایت لحظهای حملات ایفا کرده و بهویژه در عملیات گسترده ماه ژوئن علیه اهداف حکومت ایران، مورد استفاده گسترده قرار گرفته است.
براساس این گزارش، وزارت دفاع اسرائیل و بخش پژوهش و توسعه آن (MAFAT) که توسعهدهنده اورون بوده، در تاریخ ۲ سپتامبر، به دلیل نقش محوری این هواپیما در موفقیتهای عملیاتی، برنده جایزه دفاع ملی اسرائیل خواهند شد.
ابَرچشم اسرائیل در آسمان ایران و متحدانش
به گفته سرهنگ «ب»، رئیس دپارتمان سیستمهای دفاعی MAFAT، هواپیمای اورون توانسته ماموریتهایی را در چند جبهه همزمان انجام دهد؛ از جمله پرواز بر فراز نوار غزه، جنوب لبنان و حتی اعماق خاک ایران. این هواپیما با قابلیت جمعآوری داده از هزاران حسگر و دهها رایانه، تصویر مستقلی از میدان نبرد ارائه میدهد و همزمان به اجرای ماموریتهای شناسایی، رهگیری، اخلال اطلاعاتی و هشدار سریع کمک میکند.
اورون نهتنها در ماموریتهای تهاجمی بلکه در عملیات دفاعی نیز موثر بوده است؛ از جمله در شناسایی زودهنگام حملات موشکی و پهپادی ایران از آوریل ۲۰۲۴ به بعد که باعث افزایش چشمگیر سطح هشدار در سامانه دفاع هوایی اسرائیل شد.
جاسوسی در ارتفاع ۴۰ هزار پا، با فناوری تمام اسرائیلی
هواپیمای اورون در کمتر از ۲۵ دقیقه به ارتفاع ۴۰ هزار پا میرسد، تا ۱۰ ساعت در هوا میماند و با سرعت ۹۰۰ کیلومتر بر ساعت در هر شرایط جوی پرواز میکند. تمام سامانههای اطلاعاتی و شنود این پرنده پیشرفته، ساخت اسرائیل است و از مزیت بینظیر پوشش گسترده در مناطق متراکم همچون غزه یا خاک ایران برخوردار است.
بر اساس گزارش گلوبز، هزینه توسعه این هواپیما حدود ۱ میلیارد دلار بوده و قابلیتهایی به آن افزوده شده که حتی هواپیماهای جاسوسی معروف آمریکایی نظیر آواکس (AWACS) نیز فاقد آن هستند. تفاوت مهم در آنجاست که سامانههای اورون بخشی از ساختار بدنه هواپیما هستند، نه تجهیزات نصبشده بر بدنه خارجی؛ ویژگیای که قدرت پنهانکاری و حفاظت از پرنده را افزایش میدهد.
جایگاه ویژه در شبکه اطلاعاتی اسرائیل
اورون سومین هواپیمای ماموریتی اطلاعاتی اسرائیل پس از شاوِیت (ویژه SIGINT) و ایتام (ویژه تصویرسازی هوایی) است. آنچه اورون را از این دو متمایز میکند، تواناییاش در ادغام همه ماموریتها — از سیگنالهای الکترونیکی گرفته تا تصویرسازی هوایی، رهگیری اهداف زمینی و پردازش دادهها در لحظه — در قالب یک پرنده است.
این هواپیما توسط اسکادران ۱۲۲ نیروی هوایی اسرائیل در پایگاه نواتیم به پرواز درمیآید؛ همان اسکادانی که نقش پررنگی در اجرای عملیات فرامرزی و جاسوسی هوایی دارد.
سلاحی علیه ایران، بدون ورود به آسمان آن
به گفته کارشناسان، یکی از مهمترین ویژگیهای اورون «توانایی عملیات از راه دور» یا Stand-off است؛ به این معنا که این هواپیما نیازی ندارد وارد حریم هوایی ایران یا لبنان شود تا داده جمعآوری کند. با استفاده از رادارهای AESA ساخت شرکت ELTA، اورون قادر است هزاران کیلومتر مربع را تحت پوشش قرار دهد، بدون اینکه امنیتش به خطر بیفتد.
هوش مصنوعی، همکار دوم خلبان
با توجه به حجم عظیم دادههای جمعآوریشده، تجزیه و تحلیل آنها بدون استفاده از سامانههای پیشرفته هوش مصنوعی ممکن نیست. سامانههای اورون با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، اطلاعات غیرعادی یا قابل توجه را برای تحلیلگران انسانی علامتگذاری میکنند و به آنها در تصمیمگیری سریع کمک میرسانند — نقشی کلیدی در موفقیت عملیاتهایی که علیه تاسیسات و مواضع حکومت ایران و گروههای نیابتیاش انجام شده است.





