بر اساس این تحلیل که سهشنبه ۲۸ مرداد منتشر شد، میتوان چهار سناریوی اصلی را برای تحولات اخیر لبنان در نظر گرفت.
۱. اگر دولت لبنان بر خلع سلاح حزبالله اصرار بورزد، وزیران شیعه ممکن است کابینه را ترک کنند که این امر میتواند به سقوط دولت و از کار افتادن ساختار حکومت منجر شود.
۲. در صورتی که ارتش لبنان علیه حزبالله دست به اقدامی بزند، احتمال بروز اختلاف و بالا گرفتن تنشهای فرقهای در صف نیروهای نظامی وجود دارد.
۳. تشدید درگیریها میتواند به جنگ داخلی، مداخله سوریه و تکرار سناریوی سال ۱۹۷۶ منتهی شود.
۴. همچنین این احتمال وجود دارد که حزبالله با حمله به اسرائیل، فشارها را به سمت خارج معطوف و خود را بهعنوان تنها نیروی مقاومت در برابر «اشغال» معرفی کند. چنین اقدامی میتواند آتش یک جنگ تازه و طولانیمدت را شعلهور سازد و احتمالا پای جمهوری اسلامی را نیز به آن بکشاند.
در روزهای اخیر موضوع خلع سلاح حزبالله به محور اصلی کشمکشهای سیاسی در لبنان بدل شده و بر روابط تهران و بیروت نیز سایه انداخته است.
سمیر جعجع، رییس حزب نیروهای لبنانی، ۱۷ مرداد در مصاحبه با شبکه العربیه، محدود کردن سلاح به دولت را «یک مساله داخلی و یک خواسته لبنانی» خواند و در عین حال گفت تصمیمگیری حزبالله درباره تحویل سلاحهایش منوط به اراده جمهوری اسلامی است.
پیامدهای سفر لاریجانی به لبنان
مرکز امنیت و امور خارجی اورشلیم در ادامه تحلیل خود نوشت: «اکثر ناظران لبنانی بر این باورند که سفر لاریجانی موازنه قدرت در لبنان را تغییر داد. این کشور اکنون درگیر زورآزمایی میان ایالات متحده و ایران است؛ کشمکشی که در نهایت ممکن است به بخشی از مذاکرات گستردهتر میان تهران و واشینگتن بدل شود.»
این اندیشکده افزود هرچند حامیان حزبالله از لاریجانی در مسیر خروج از فرودگاه بیروت استقبال کردند، اما دیدارهای این مقام ارشد جمهوری اسلامی با میشل عون، رییسجمهوری و نواف سلام، نخستوزیر لبنان، در فضایی پرتنش برگزار شد.
در این تحلیل آمده است: «تصاویر منتشرشده [از این دیدارها] تنش موجود در زبان بدن را آشکار کرد و عمق شکاف میان دو طرف را برجسته ساخت.»
روزنامه لبنانی ندا الوطن ۲۳ مرداد با اشاره به مواضع اخیر مقامهای دولت لبنان نوشت صحبتهای عون و سلام «سیلی به صورت» لاریجانی بود
پیش از آن در ۱۸ مرداد، وزارت امور خارجه لبنان در بیانیهای اظهارات مقامهای حکومت ایران در مخالفت با خلع سلاح حزبالله را محکوم کرد و گفت جمهوری اسلامی بهتر است بهجای دخالت در امور سایر کشورها، به مشکلات مردم ایران بپردازد.
نقش اسرائیل در تضعیف حزبالله
مرکز امنیت و امور خارجی اورشلیم در تحلیل خود همچنین به ضربات سهمگین اسرائیل به حزبالله در جریان نبرد اخیر دو طرف پرداخت.
این اندیشکده نوشت بیش از ۷۰ درصد از زرادخانه موشکی و زیرساختهای نظامی حزبالله منهدم شدند. در میان ۲۹ روستای شیعهنشین واقع در مرز با اسرائیل که بهعنوان خطوط مقدم مستحکم حزبالله عمل میکردند، ۲۲ روستا بهطور کامل ویران شدند و بیش از ۱۰۰ هزار نفر از ساکنان آن بهناچار خانههای خود را ترک کردند.
حسن نصرالله و جانشین او، هاشم صفیالدین، به همراه بخش عمده فرماندهان ارشد و هزاران عضو حزبالله در حملات اسرائیل کشته شدند؛ در مجموع حملات اسرائیل بیش از پنج هزار کشته و هزاران زخمی در میان اعضای حزبالله برجای گذاشت.
سرانجام حزبالله با توجه به شدت ضربات و خسارات وارد شده، در آذرماه ۱۴۰۳ تن به برقراری آتشبس و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت داد.
بر اساس این قطعنامه، حزبالله باید نیروهای خود را به شمال رودخانه لیتانی (حدود ۳۰ کیلومتری مرز اسرائیل) منتقل کند و بدین ترتیب، تنها ارتش لبنان و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل (یونیفل) اجازه استقرار در جنوب این کشور را دارند.
همچنین قطعنامه ۱۷۰۱ بر خلع سلاح همه گروههای مسلح در لبنان تاکید دارد.
مرکز امنیت و امور خارجی اورشلیم نوشت موافقت حزبالله با خلع سلاح در عمل چیزی جز «تاکتیکی برای خرید زمان» نبود و رهبران این گروه بر این باور بودند که دولت لبنان بهدلیل نفوذ و برتری حزبالله هرگز توانایی اجرای آن را نخواهد داشت.
طبق تحلیل این اندیشکده، تحولات بعدی و انتخاب عون و سلام بهعنوان رییسجمهوری و نخستوزیر لبنان نشان داد که محاسبات رهبران حزبالله نادرست بوده است.
تام باراک، فرستاده ویژه آمریکا، ۲۷ مرداد در سفر به بیروت، ضمن تاکید بر خلع سلاح حزبالله گفت اسرائیل باید به تعهدات خود در چارچوب توافق آتشبس عمل کند و از لبنان خارج شود.