دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ ریاستجمهوری روسیه، جمعه ۱۵ فروردین گفت که پرونده برنامه هستهای جمهوری اسلامی باید از راههای سیاسی و دیپلماتیک حلوفصل شود و از همه طرفها خواست خویشتنداری نشان دهند.
پسکوف گفت که مسکو در حال بازسازی روابط دوجانبه با واشینگتن است اما جمهوری اسلامی نیز همچنان یکی از متحدان روسیه به شمار میرود.
او افزود: «روسیه روابط گسترده و چندجانبهای با ایران دارد.»


ارتش اسرائیل اعلام کرد که حسن فرحات، یکی از فرماندهان حماس را در منطقه صیدا در جنوب لبنان هدف قرار داده و کشته است. همزمان نیروهای ارتش اسرائیل وارد مناطقی در شمال غزه شدند تا آنطور که میگویند، منطقه امنیتی حائل در حاشیه این نوار را گسترش دهند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، وزارت بهداشت لبنان جمعه ۱۵ فروردین تایید کرد که در حمله هوایی اسرائیل به یک آپارتمان در صیدا، سه نفر کشته شدند.
دفتر نواف سلام، نخستوزیر لبنان، این حمله را نقض آشکار آتشبس مورد حمایت آمریکا دانست؛ آتشبسی که به جنگ سال گذشته میان اسرائیل و گروه حزبالله پایان داد.
در هفتههای اخیر اما این آتشبس بهشدت شکننده شده است.
اسرائیل تاکنون دستکم دو بار مناطق جنوبی بیروت را که تحت کنترل حزبالله هستند، بمباران کرده و از لبنان نیز دو بار موشکهایی به سمت اسرائیل شلیک شده است.
حزبالله هرگونه دخالت در این حملات و شلیک این موشکها را رد کرده است.
پیشروی نیروهای اسرائیلی در شمال غزه برای گسترش «منطقه امنیتی»
ارتش اسرائیل اعلام کرد نظامیان این کشور در محله شجاعیه، واقع در شرق شهر غزه، مشغول عملیات هستند و مسیرهای مشخصی را برای خروج غیرنظامیان در نظر گرفتهاند.
این عملیات در حالی انجام میشود که دولت اسرائیل ۱۳ فروردین اعلام کرد قصد دارد بخشهای وسیعی از جنوب غزه را نیز تحت کنترل درآورد.
اسرائیل پنجشنبه دستور تخلیه این منطقه را صادر کرد و صدها فلسطینی - برخی پیاده، برخی با چرخدستی، دوچرخه یا در ونها و گاریها - خانههای خود را ترک کردند.
به گفته مقامات بهداشتی غزه، نیروهای اسرائیلی در حملهای هوایی به ساختمان مدرسهای در شهر غزه که پناهگاه خانوادههای آواره بود، دستکم ۲۷ نفر، شامل زنان و کودکان را کشتند.
ارتش اسرائیل اعلام کرد از ساختمان مدرسه دارالارقم در محله التفاح به عنوان مرکز فرماندهی و کنترل حماس استفاده میشده و شبهنظامیان عمدا از زیرساختهای غیرنظامی استفاده میکنند.
حماس این موضع را رد کرده و میگوید در میان غیرنظامیان فعالیت نمیکند.

در روزهای اخیر، صدها هزار فلسطینی در یکی از بزرگترین موجهای آوارگی از جنگ، خانههای خود را ترک کردهاند زیرا اسرائیل در حال گسترش مناطق تحت کنترل خود است.
در جنوب غزه نیز نیروهای اسرائیلی در اطراف ویرانههای شهر رفح مستقر شدهاند.
اسرائیل هنوز بهطور شفاف هدف بلندمدت خود را از تصرف این مناطق تحت عنوان «منطقه امنیتی» اعلام نکرده است.
بسیاری از ساکنان غزه معتقدند که هدف، تخلیه دائمی آنان از زمینهایی است که شامل آخرین اراضی کشاورزی و زیرساختهای آبی غزه میشود.
به گفته برخی فلسطینیها هدف نهایی اسرائیل، جابهجایی کامل جمعیت غزه است؛ اقدامی که با طرح اعلامشده از سوی دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، هماهنگ است.
ترامپ پیشنهاد داده این منطقه به یک اقامتگاه ساحلی تحت کنترل آمریکا تبدیل شود. اسرائیل خروج داوطلبانه فلسطینیها را تشویق میکند.
نیروهای اسرائیلی از ۲۸ اسفند، پس از دو ماه آتشبس، عملیات خود را در غزه از سر گرفتند.
مقامات اسرائیلی گفتهاند که این عملیات ادامه خواهد داشت تا زمانی که ۵۹ گروگان باقیمانده در غزه آزاد شوند.
روزنامه وال استریت ژورنال جمعه ۱۵ فروردین به نقل از مقامهای آمریکایی نوشت که دولت دونالد ترامپ در تلاش است تا جمهوری اسلامی را برای ورود به مذاکرات مستقیم هستهای تحت فشار قرار دهد.

به گفته این مقامات، هدف دولت ترامپ دستیابی به توافقی برای «برچیده شدن کامل برنامه هستهای حکومت ایران» است.
یکی از مقامهای ارشد دولت آمریکا در گفتوگو با وال استریت ژورنال تاکید کرد واشینگتن خواهان گفتوگوهای مستقیم میان مقامهای ارشد دو کشور است و میخواهد از شرایطی اجتناب کند که طی آن مذاکرهکنندگان در طبقات مختلف یک هتل مستقر شده و ماهها یا سالها صرف رد و بدل کردن پیام میکنند.


مایکل سینگ، مدیر ارشد پیشین امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا، در مصاحبه با بلومبرگ هشدار داد که چه بمباران و چه مذاکره با حکومت ایران، تنها میتوانند «موفقیتی نسبی» بهدست دهند و برنامه هستهای جمهوری اسلامی را به تعویق میاندازند اما متوقف نمیکنند.
مارک چمپیون، ستوننویس بلومبرگ، در یادداشتی با عنوان «بمباران ایران یا عدم بمباران؛ اکنون این سوال مطرح است»، نوشت که حکومت اسلامگرای ایران طی دهههای گذشته هرگز مانند امروز تا این حد آسیبپذیر نبوده و در عین حال، تا این حد به توانایی ساخت یک زرادخانه هستهای نزدیک نشده است: «با توجه به این دو نکته، اکنون این سوال مطرح است که آیا بالاخره زمان بمباران فرا رسیده است؟»
به اعتقاد چمپیون، ترجیح دونالد ترامپ روشن است: او یک توافق میخواهد و در صورت عدم دستیابی به آن، آماده جنگ است. برای واقعی جلوه دادن این تهدید و آمادهسازی برای شرایط اضطراری، پنتاگون نقل و انتقال بزرگی را در منطقه آغاز کرده است، از جمله اعزام دومین ناو هواپیمابر و بمبافکنهای رادار گریز بی۲. اسرائیل نیز منتظر چراغ سبز است و انگشتش روی ماشه قرار دارد.
این یادداشت تاکید کرد که مسیر جنگ بسیار کوتاهتر و آسانتر از مسیری است که به توافق مطلوب ترامپ منتهی میشود: «بهویژه اکنون که اسرائیل بار دیگر در حال تشدید درگیریها در غزه است.»
تهدیدهای حکومت ایران مبنی بر ضربه زدن به منافع آمریکا و انتقام از متحدان این کشور در سراسر جهان ممکن است مانند حملات موشکی به اسرائیل توخالی به نظر برسد اما: «همه متحدان، سفارتخانهها و پایگاههای آمریکا از سامانههای دفاع هوایی چند لایه اسرائیل برخوردار نیستند.»
دَن کِین، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی که ترامپ او را به عنوان نامزد ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح ایالات متحده کرده است، ۱۲ فروردین ماه به کمیته نیروهای مسلح سنا اعلام کرد احتمالا نیروی نظامی به تنهایی قادر نخواهد بود ایران را به پذیرش یک توافق هستهای جدید و سختگیرانهتر وادار کند.
به اعتقاد کین، این امر مستلزم یک راهبرد چندجانبه، از جمله دیپلماسی و مشوقهای اقتصادی است.
نویسنده بلومبرگ به نقل از مایکل سینگ، مدیر ارشد پیشین امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی دولت جرج دبلیو بوش که در سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۷ رییسجمهوری آمریکا بود، نوشت: «هم بمباران و هم مذاکرات تنها میتوانند موفقیت نسبی داشته باشند، یعنی ممکن است برنامه هستهای ایران را به تاخیر بیندازند اما آن را متوقف نخواهند کرد.»
چمپیون در ادامه به سخنان علی لاریجانی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرد که گفته بود حمله نظامی، ایران را مجبور خواهد کرد بهسرعت به سمت دستیابی به زرادخانه هستهای حرکت کند.
نویسنده بلومبرگ جمعبندی کرده است که تنها در صورتی که «خود جمهوری اسلامی تصمیم بگیرد از بلندپروازیهای هستهایاش دست بکشد، این تهدید از بین خواهد رفت».
به اعتقاد نویسنده بلومبرگ، با وجود مسعود پزشکیان، «امکان عقبنشینی تهران و مذاکره فراهم است»؛ از طرف دیگر فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها، سبب شده تا جمهوری اسلامی نگران ریزش وفاداران خود باشد.
بیشتر بخوانید: آیا خامنهای با از دست دادن حامیان ایدئولوژیکش به سرنوشتی مشابه اسد دچار میشود؟
به نظر چمپیون، بحث درباره درستی یا نادرستی تصمیم ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش برای خروج از «برجام» اکنون بیهوده است و آنچه اهمیت دارد این است که یک توافق جدید که نقاط ضعف برجام را رفع کند، امکانپذیر است - و بسیار بهتر از جنگ خواهد بود.
اما این امر مستلزم آن است که ترامپ کارهایی انجام دهد که معمولا تمایلی به آنها ندارد؛ از جمله تکیه بر کمک متحدانش، حتی در شرایطی که همزمان، جنگ تجاری را با آنها آغاز کرده است.
بریتانیا، فرانسه و آلمان از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی بر روی پرونده هستهای ایران کار کردهاند.
به نوشته بلومبرگ، آنها همراه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، جزییات فنی این موضوع را «بسیار بهتر از دولت پرآشوب و غیرمتعارف ترامپ» درک میکنند: «برخلاف آمریکا، این سه کشور اروپایی همچنان از جایگاه قانونی لازم برای اعمال دوباره تحریمهای موسوم به مکانیسم ماشه تحت برجام برخوردارند، چرا که هرگز از این توافق خارج نشدند. احتمالا باید این روند را تا تیر ماه آغاز کنند تا بتوانند آن را تا مهلت نهایی در مهر ماه به سرانجام برسانند.»
میانجیگری کشورهای منطقه
یکی دیگر از منابعی که اکنون بیش از دوره اول ریاستجمهوری ترامپ در دسترس او قرار دارد، میانجیگری کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
این کشورها از زمان خروج آمریکا از برجام با تهران وارد تعامل شدهاند و میتوانند نقش واسطه را ایفا کنند چرا که خودشان نیز منافع زیادی در این موضوع دارند.
در حال حاضر، بانکداران و مقامات کشورهای خلیج فارس بهطور منظم به تهران سفر میکنند. جایی که برجام در میان سیاستمداران نیز چندان محبوب نبوده، زیرا هرگز منجر به لغو تحریمها بهنحوی که وعده داده شده بود، نشد.
به اعتقاد نویسنده بلومبرگ، برای جلب رضایت همه طرفها، این توافق هستهای باید بسیار گستردهتر از توافق قبلی باشد.
برای واشنگتن و اسرائیل، این توافق باید شامل یک برنامه بازرسی فشرده و بلندمدت باشد و نهتنها برنامه هستهای، بلکه سامانههای موشکی و استفاده تهاجمی از نیروهای نیابتی مانند حماس، حزبالله و حوثیها را نیز در بر بگیرد.
از سوی دیگر، برای جلب نظر کشورهای حاشیه خلیج فارس، آنها باید برخلاف برجام، به نحوی در این فرآیند مشارکت داده شوند. برای جمهوری اسلامی نیز باید تضمینهای قاطع جهت لغو تحریمها وجود داشته باشد و علاوه بر آن، نوعی ترتیبات امنیتی گسترده در منطقه ایجاد شود که باعث شود ریسک دستیابی به سلاح هستهای، غیر جذاب به نظر برسد.
چمپیون در پایان با اشاره به اینکه حمله نظامی به ایران نتایج غیرقابل پیشبینیتری نسبت به مذاکره خواهد داشت، نوشت که مذاکرات هرچه زودتر و جدیتر آغاز شود، بهتر خواهد بود.

گیدئون ساعر، وزیر خارجه اسرائیل، در گفتوگو با روزنامه فیگارو با اشاره به تلاشهای احتمالی برای توافق هستهای میان جمهوری اسلامی و آمریکا، نسبت به موفقیت چنین توافقی ابراز تردید کرد و گفت: «فاصله دیدگاهها بین تهران و واشینگتن بسیار زیاد است.»
او با مقایسه شرایط فعلی با دوران تصویب برجام در سال ۹۴ گفت: «شرایط فرق کرده است. در کاخ سفید اکنون رییسجمهوری سختگیرتر حضور دارد، ایران هم رییسجمهور جدیدی دارد و اروپاییها نیز چشمانشان را باز کردهاند — چه بهخاطر جنگ اوکراین و حمایت ایران از روسیه، و چه بهخاطر حملات مستقیم ایران و اقدامات گروههای وابستهاش مانند حماس و حزبالله از هفتم اکتبر به بعد.»
ساعر تاکید کرد: «ما دیگر نیازی نداریم که ماهیت تجاوزگری ایران را برای دیگران توضیح دهیم. اکنون همه یک سوال مشترک دارند: اگر ایران بدون سلاح هستهای این اقدامات را انجام میدهد، در صورت دستیابی به چتر هستهای چه خواهد کرد؟»
او افزود: «انتظار دارم جامعه جهانی اکنون با اراده و جدیت بیشتری وارد عمل شود. البته هنوز نسبت به موفقیت توافق تردید دارم، چرا که شکاف عمیقی میان دیدگاههای ایران و آمریکا وجود دارد.»
ساعردر پاسخ به این پرسش که آیا در صورت شکست دیپلماسی، آمریکا به اسرائیل برای حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی خواهد پیوست، گفت: «در این باره گمانهزنی نمیکنم. هدف ما روشن است؛ ایران نباید به یک کشور هستهای تبدیل شود. اکنون در لحظهای تاریخی قرار داریم که با اجماع بینالمللی میتوان این هدف را محقق کرد. چگونه؟ خواهیم دید. اما این اراده میان اسرائیل، آمریکا و فرانسه مشترک است.»
وزارت خارجه هند اعلام کرد که این کشور در حال بررسی تاثیرات تعرفههای جدید آمریکا بر صنعت هند است و پیش از مطرح کردن موضوع در یک مجمع چندجانبه، نگرانیهای خود را ارزیابی میکند.
این وزارتخانه افزود گفتوگو با مقامهای آمریکایی در این زمینه ادامه دارد.






