سفری پرهزینه که بیشتر صرف دیدارهای نمایشی، جلسات تکراری و حاشیههای کمثمر میشود.
امسال نیز مسعود پزشکیان، در حالی به نیویورک رفت که با محدودیتهای اعمالشده از سوی آمریکا، از احتمال عدم صدور ویزا برای خانوادهاش تا ممنوعیت خرید کالاهای لوکس، روبهرو بود.
از رجایی تا پزشکیان؛ تاریخچهای از حضورهای بیثمر
از نخستین سالهای پس از انقلاب، سفر روسای جمهور به نیویورک همواره با حاشیههایی پررنگتر از متن همراه بوده است. محمدعلی رجایی با رفتارهایی چون درآوردن کفش و گذاشتن پا روی میز سازمان ملل، تصویری ابتدایی و غیرحرفهای از جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت.
محمد خاتمی با طرح «گفتوگوی تمدنها» کوشید نقشی متفاوت ایفا کند؛ پیشنهادی که هرچند از سوی سازمان ملل پذیرفته شد و سال ۲۰۰۱ بهعنوان «سال گفتوگوی تمدنها» نام گرفت، اما تنها چند ماه بعد با حملات یازده سپتامبر بیمعنا شد.
روایتهای طنزآمیز از تلاش او برای پرهیز از مواجهه با بیل کلینتون، تناقض میان شعار صلحطلبی و واقعیت سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی را پررنگتر کرد.
محمود احمدینژاد هشت سال متوالی در سازمان ملل حاضر شد و با انکار هولوکاست، پیشبینی سقوط اقتصاد جهانی و حمله به اسرائیل، نهتنها پیام تازهای نداشت بلکه موجی از ترک سالن از سوی نمایندگان کشورهای مختلف، حتی لبنان، را رقم زد.
حسن روحانی با شعار «تعامل سازنده» آمد، اما دستاورد ملموس او تنها یک تماس تلفنی با باراک اوباما بود که بعدها «لوکوموتیو قوی مذاکرات» نام گرفت و باقی سفرهایش با ضیافت شام و لبخندهای دیپلماتیک گذشت.