یک سخنرانی و هزاران واکنش؛ چرا حرف ترامپ در ریاض به دل ایرانیان نشست؟
سخنان سهشنبه ۲۳ اردیبهشت دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در عربستان سعودی بهویژه درباره وضعیت ایران بازتاب زیادی در میان شهروندان ایرانی داشت. شماری از ایرانیان در شبکههای اجتماعی، سخنان او را «واقعیتی تلخ» درباره نیم قرن حکمرانی جمهوریاسلامی دانسته و در این باره نوشتهاند.
ترامپ در سخنرانی خود در ستایش از عملکرد رهبران کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، شیوه مدیریت آنها را با رهبران جمهوری اسلامی مقایسه کرد. او گفت در حالی که کشورهای عربی بیابانها را به زمینهای حاصلخیز تبدیل میکنند، رهبران جمهوری اسلامی، زمینهای سبز را به بیابانهای خشک تبدیل کردهاند؛ «چون فاسد هستند.»
صدرا محقق، روزنامهنگار مقیم ایران، در پستی در شبکه ایکس، پرداختن به ایران در سخنرانی ترامپ و تمرکز بر مواردی همچون تخریب بناهای تاریخی تهران پیش از انقلاب تا مافیای آب را در کنار تصمیم ترامپ برای رفع تحریمهای سوریه، هوشمندانه توصیف کرد.
ترامپ در سخنرانی خود با اشاره به ساخت بلندترین آسمان خراشهای جهان در جده و دبی، گفت: «بناهای تاریخی تهران در سال ۱۹۷۹ [سال ۱۳۵۷ و پس از وقوع انقلاب] به تلی از خاک و آوار تبدیل شدهاند.»
سال ۱۳۹۵، سوختن ساختمان پلاسکو، نخستین آسمان خراش خاورمیانه که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شد.
کاربری به نام سارا قوامیان هم در شبکه ایکس با اشاره به این سخنان ترامپ گفت او حکومت جمهوری اسلامی را در مقابل چشم میلیونها نفر در سراسر جهان «فقط تحقیر نکرد، له کرد.»
این کاربر در ادامه نوشت: «[ترامپ] از همه چیز هم خبر داره از نمادهایی که شاه ساخت و الان داره خراب میشه ، تمجیدش از پیشرفتی که در سیستمقبلی ( پادشاهی) وجود داشته،تا برق رفتن های مکرر، مافیای آب…»
ترامپ در نشست سرمایهگذاری آمریکا و عربستان سعودی به مسائل جزئیتر، نظیر نقش مافیای آب جمهوری اسلامی در تنش آبی سالهای اخیر و برق هم پرداخت و گفت دههها «بیتوجهی و سوءمدیریت»، ایران را در تاریکی فرو برده و قطعیهای مکرر برق، هر روز چندین ساعت ادامه دارد.
این اشارههای ترامپ، حتی مورد توجه کاربران حامی جمهوری اسلامی نیز قرار گرفت، هرچند آنان ایراد را متوجه دولت مسعود پزشکیان کردند.
این کاربران متنی کپی شده را عینا در شبکه ایکس همرسان کردند که در آن آمده است: «ترامپ در سخنرانیاش در عربستان سعودی، به ناترازی و قطعی برق در ایران هم کنایه زد. واقعا جا داره از آقای پزشکیان و دولتشون بهخاطر اینکه حسابی ایران رو سربلند کردند یک تشکر اساسی بکنیم.»
نوشته اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت حسن روحانی درباره صحبتهای ترامپ در ایکس هم واکنشبرانگیز شد.
آزاده مختاری، روزنامهنگار ساکن ایران، در واکنش به او که نوشته بود ترامپ تعریف غلطی از وضعیت آب و برق ایران ارائه کرده است، نوشت: «آقای جهانگیری، اینکه ایران دچار بحران آب و ناترازی برق است اشتباه است؟ احتمالا سرتان زیر برف است که از وضعیت برق و آب خبر ندارید! ما هم از تصورات شما زجر میکشیم.»
کاربری به نام «عمو سام»، رویکردی متفاوت داشت. این کاربر با بازنشر لحظه دیدار دارا خسروشاهی، کارآفرین ایرانی الاصل که ترامپ را در سفر به عربستان سعودی همراهی کرد با مقامات سعودی نوشت، از آنجا که ما «بابک زنجانی و مجید اعظمی داریم، مردم ما درگیر نیازهای اولیه مثل برق و آب و سیر کردن شکم زن و بچه هستند.»
شاخصهای معتبر بینالمللی برای سنجش رفاه، به خوبی روند فقیر شدن مردم ایران در مقابل مرفه شدن مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس را روایت میکنند.
شاخص رفاه لگاتوم، رتبهبندی سالانه است که موسسه لگاتوم، یک اندیشکده مستقل در لندن، منتشر میکند. این شاخص سطح رفاه کشورها را بر اساس ۱۲ رکن کلیدی از جمله اقتصاد، حکمرانی، آموزش، سلامت، امنیت، آزادیهای فردی، سرمایه اجتماعی، و محیط زیست ارزیابی میکند.
هدف این شاخص، ارائه تصویری جامع از رفاه است که فراتر از معیارهای صرفا اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی باشد. این شاخص از دادههای معتبر جهانی مانند نظرسنجی گالوپ، بانک جهانی، و سازمان بهداشت جهانی استفاده میکند و ۱۶۷ کشور را پوشش میدهد.
بر اساس گزارش شاخص رفاه لگاتوم ۲۰۲۳ میلادی، رتبه امارات متحده عربی ۴۶، قطر ۵۳، کویت ۵۵، عربستان سعودی ۷۳ و عمان ۶۷ است. ایران در این ردهبندی در رتبه ۱۲۶ قرار گرفته است.
دادههای معتبر جهانی بهخوبی داستان توسعه اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس در برابر عقبماندگی نسبی ایران را روایت میکنند.
تولید ناخالص داخلی سرانه بر اساس برابری قدرت خرید، که صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی منتشر میکنند، معیاری کلیدی برای مقایسه قدرت اقتصادی و سطح زندگی بین کشورهاست.
بر اساس دادههای صندوق بین المللی پول، این سرانه برای شهروندان ایرانی در سال ۲۰۲۴، پنج هزار و ۱۳ دلار است.
بر اساس همین دادهها، این عدد برای هر شهروند قطر ۷۱ هزار و ۵۶۸ دلار، برای شهروندان امارات ۴۹ هزار و ۵۵۰ دلار، برای شهروندان کویت ۳۲ هزار و ۲۹۰ دلار، برای شهروندان عربستان سعودی ۳۲ هزار و ۸۸۱ دلار و برای شهروندان عمان ۳۴ هزار و ۸۴۴ دلار است.
شکاف اقتصادی ایران و کشورهای عربی از پیش تا پس از انقلاب ۱۳۵۷
بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، به قیمتهای ثابت سال ۲۰۱۷ میلادی، در سال ۱۳۵۴ تولید ناخالص داخلی سرانه ایران در سال ۱۳۵۴ حدود هشت هزار و ۴۰۰ دلاربود که نشاندهنده جایگاهی نسبتا قوی در منطقه است.
در همان سال، عربستان سعودی با حدود هشت هزار و ۸۰۰ دلار، امارات متحده عربی با ۱۱ هزار و ۲۰۰ دلار، قطر با ۱۲ هزار و ۵۰۰ دلار، کویت با ۱۲ هزار و ۳۰۰ دلار و عمان با پنج هزار و ۱۰۰ دلار دلار در جایگاههای متفاوتی قرار داشتند.
مقایسه این اعداد با اعداد سال ۱۴۰۳، نشان میدهد این عدد برای شهروندان اماراتی در ۵۰ سال اخیر، تقریبا پنج برابر شده است، اما در همان حال برای شهروندان ایرانی تقریبا نصف شده است.
پلتفرمهای آنلاین ازدواج موقت یا صیغه در ایران زمینه دسترسی مردان به نوعی اقتصاد جنسی زیرزمینی را فراهم آوردهاند؛ اقتصادی که نه تنها با نظام مذهبی حاکم بر کشور در تعارض نیست، بلکه با نوعی تایید و مشروعیت دینی رونق گرفته است.
در اپلیکیشنهای پیامرسانی مانند تلگرام، کانالهایی وجود دارند که خدمات «ازدواج اسلامی» را تبلیغ میکنند.
زبان این تبلیغات رمزآلود است: «صیغه حلال»، «ازدواج تحت نظارت شرعی» یا «همراهی اسلامی ضابطهمند». اما مدل کسب و کار بسیار ساده است: انتخاب کن، پرداخت کن و سپس قرار بگذار.
بر اساس قوانین فقهی شیعه در ایران، مردان بهطور قانونی مجازند بدون نیاز به تایید دادگاه یا ثبت رسمی، برای مدت زمانی مشخص، از چند دقیقه تا چند سال، وارد ازدواج موقت شوند.
با پایان یافتن زمان توافقشده، این نوع ازدواجها بهصورت خودکار پایان مییابند.
ایراناینترنشنال در بررسیهای خود با صنعتی سازمانیافته از دلالی جنسی روبهرو شد که با پوشش شرعی فعالیت میکند و از خلاهای قانونی مرتبط با صیغه برای تسهیل تنفروشی بهره میگیرد.
بسیاری از کاربران فریب میخورند، هرچند برخی آگاهانه وارد این معاملات میشوند.
بهدلیل نبود امکان راستیآزمایی، حتی تصاویر محوشده زنان نیز در این گزارش گنجانده نشدهاند، چرا که مشخص نبود این تصاویر به افراد معرفیشده در این پروفایلها تعلق دارند یا خیر.
ایراناینترنشنال با چند کانال در این زمینه تماس گرفت و در نیمی از موارد، پاسخها از سوی زنان مختلف و با شمارههایی گوناگون ارسال شد. یکی از آنها پیام صوتی فرستاد و دیگری پذیرفت در صورت واریز بیعانه، برای دریافت پول نقد دیداری حضوری ترتیب دهد.
در نمونهای دیگر، زنی چند گزینه برای رابطهای کوتاهمدت پیشنهاد داد و گفت «با پشتیبانی یک نهاد دولتی» مشغول به کار است؛ او اصرار داشت که پرداخت باید پیشاپیش به حساب تعیینشده واریز شود.
در این شبکه، تنها دریافت اطلاعات تماس یک زن معمولا بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان هزینه در بردارد. ارائه «خدمات کامل» با عنوان «قرارداد صیغه ماهانه» نیز از هفت تا ۴۰ میلیون تومان متغیر هستند؛ نرخی که بسته به موقعیت مکانی، سن یا حتی قد زنان تغییر میکند.
در یکی از نمونههای بررسیشده توسط ایران اینترنشنال، زنی پس از گفتوگوهای اولیه، قرار ملاقاتی را در ایستگاه مترویی در غرب تهران ترتیب داد. طبق توافق، پرداخت دو مبلغ تحت عنوان «شناسایی» و «مهریه» پس از دیدار حضوری الزامی بود.
او با لحنی صریح و کاملا تجاری گفت: «باقیمانده پول را نقدی بیار. بعد از اینکه صحبت کردیم، اگه راضی بودی، میریم یه جا.»
این معامله از هر نظر یادآور تنفروشی بود، با این تفاوت که در قالب یک قرارداد شرعی مطرح میشد.
«تضمین باکرگی»
کانالهای فعال در این زمینه، صیغه را نه بهعنوان خدمات جنسی، بلکه در قالبهایی مانند «جایگزینی مذهبی برای رفتار گناهآلود» یا «شیوهای برای حمایت از زنان عفیف» معرفی میکنند.
در بسیاری از آگهیها، ویژگیهای ظاهری، سطح تحصیلات و محل زندگی فرد ذکر شده است. برخی نیز با عبارت «باکرگی تضمینی» تبلیغ میشوند.
بستههای بلندمدت بسته به شرایط، نرخهای متفاوتی دارند و معمولا هزینه آن برای زنانی که «تحصیلکرده» معرفی میشوند یا ساکن تهران هستند، بالاتر است.
یکی از همین کانالها نوشته است: «ما فقط از زنانی استفاده میکنیم که تحت حمایت جمهوری اسلامی هستند. هیچ کار مشکوکی در کار نیست. همه چیز طبق قوانین شرع است.»
در پس این واژهها، یک شبکه سازمانیافته قرار دارد. مشتریان به زنانی مشخص مرتبط میشوند و پرداختها از طریق حسابهای واسطهای انجام میگیرد؛ حسابهایی که اغلب به نام مردان ثبت شدهاند.
برخی کاربران به ایران اینترنشنال گفتند پس از پرداخت وجه، حتی قراردادهای دستنویس دریافت و با زنان ملاقات کردهاند.
با وجود این ساز و کار ظاهرا منظم، کلاهبرداری همچنان بخش جداییناپذیر ماجراست. برخی مردان قربانی پروفایلهای ساختگی میشوند و در روندی تدریجی، مبالغ متعددی را با عنوان مهریه، هزینه بیمه یا حتی مخارج احتمالی بارداری پرداخت میکنند، اما بهمحض واریز وجه، ارتباط بهطور کامل قطع میشود.
مردی در کرج که نخواست هویتش فاش شود، در همین رابطه به ایراناینترنشنال گفت: «سه بار پول فرستادم. هر بار بهانهای تازه میآوردند. بار آخر گفتند باید برای سقط جنین بیعانه بدهم. بعدش هم آن زن ناپدید شد.»
این پلتفرمهای آنلاین نه مجوز رسمی دارند و نه تحت نظارت دولت هستند، اما در عین حال مسدود هم نمیشوند. حضور آشکار آنها در پلتفرمهای داخلی نشان میدهد دستکم نوعی چشمپوشی یا بیتفاوتی ضمنی از سوی حاکمیت در این زمینه وجود دارد.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت در گزارشی به کانالهای فعال در زمینه ازدواج موقت پرداخت، اما عمده تلاشش بر این بود که این پلتفرمها را نوعی کلاهبرداری معرفی کند که با هدف فریب مردان سادهلوح طراحی شدهاند.
با این حال، حتی خبرگزاری فارس نیز بهطور ضمنی حضور افراد واقعی در این شبکه را مورد تایید قرار داد.
فارس در گزارش خود نوشت «بسیاری» از این صفحات فاقد هرگونه مجوز رسمی یا قانونی هستند و عمدتا با اهدافی مانند کلاهبرداری، اخاذی و حتی انتشار اطلاعات شخصی کاربران ایجاد شدهاند.
انتخاب واژه «بسیاری» بهجای «همه» در گزارش فارس، نشانهای از پذیرش ضمنی این مساله است که بخشی از این کانالها واقعی هستند؛ یعنی افرادی حقیقی در آنها فعالیت میکنند، مبادلات مالی و دیدارهای حضوری در کار است و موضوع صرفا به کلاهبرداری محدود نمیشود.
برداشت حاکمیت جمهوری اسلامی از صیغه بهعنوان «ابزاری اخلاقی» برای مهار «روابط جنسی پولی»، در عمل به مجوزی غیررسمی برای تبدیل زنان به کالا در چارچوبی مذهبی بدل شده است.
با وجود اینکه تنفروشی در ایران بهطور صریح جرمانگاری شده و مجازات دارد، صیغه همچنان از پشتوانه قانونی برخوردار است و تفسیرهای گسترده از آن به شکافی شرعی-حقوقی منجر شده که فضا را برای سوءاستفاده مهیا میکند.
یک کارشناس حقوقی مستقر در تهران که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، به ایراناینترنشنال گفت: «قوادی غیرقانونی است، اما صیغه یک راه گریز فراهم میکند. اگر زن رضایت داشته باشد، قراردادی بسته میشود و چون ظاهر مذهبی دارد، چه کسی میتواند آن را پیگرد قضایی کند؟»
مرز میان ازدواج شرعی و تجارت آشکار جنسی در ایران نهتنها کمرنگ شده، بلکه به الگویی برای کسب و کار بدل شده است. در جمهوری اسلامی، این ساز و کار در برابر چشم همگان و زیر سایه مفاهیم مذهبی جریان دارد و از سقوط سطح معیشت مردم و فقر فزاینده تغذیه میکند.
اقتصاد صیغه از سطح کلاهبرداریهای پراکنده فراتر رفته و به صورت سازوکاری درآمده که با پوشش مشروعیت مذهبی، امکان کسب درآمد از روابط جنسی را فراهم میکند.
پیکان، خودرویی که ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۴۶ به عنوان نماد صنعت ایران برای اولین بار عرضه و سال ۱۳۸۴ در دولت اصلاحات تولید و عرضهاش متوقف شد، ۵۸ ساله شد. اما این خودرو همچنان در خیابانها حضور دارد و علاقهمندانش امسال نیز به مناسبت جشن تولد آن، دور هم جمع شدند.
جمعه ۲۶ اردیبهشت، مانند سالهای گذشته، جمعی از هواداران خودرو پیکان، در تهران گرد هم آمدند و تعدادی از نمونههای کلکسیونی این خودرو را به نمایش گذاشتند.
فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی، کمیته کلاسیک، و کلوب پیکان، همه ساله این جشن را برگزار میکنند.
کارخانجات ایرانناسیونال، خودروی پیکان را اولین بار در ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۴۶ به عنوان خودرویی ملی و اقتصادی عرضه کرد. هدف از تولید پیکان، ارائه محصولی اقتصادی برای استفاده خانوادههای ایرانی بود.
امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، اعتقاد داشت باید ساخت پیکان به حدی برسد که هر خانواده ایرانی یک پیکان داشته باشند. از زمان آغاز تولید تا زمان توقف تولید، بیش از دو میلیون و ۶۰ هزار دستگاه از این تولیدو در بازار خودرو عرضه شد.
صفحه اول روزنامه اطلاعات، ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۶
در فرهنگ، هنر و سیاست
رد پیکان را در فرهنگ عامه، هنر و ادبیات هم میتوان دید. اولین مورد آن ترانه مشهور «تولدت مبارک» است که سال ۱۳۴۹، به سفارش ایرانناسیونال، با شعری از پرویز خطیبی و نوذر پرنگ و با آهنگسازی انوشیروان روحانی ساخته شد.
این قطعه اولین بار در ورزشگاه آریامهر (استادیوم آزادی) به مناسبت جشن سومین سال تولید پیکان اجرا شد.
در سالهای بعد، این ترانه در جشن تولد ایرانیان، به طور مکرر استفاده شد و خوانندگان زیادی آن را به اشکال مختلف اجرا کردند.
در دوران جمهوری اسلامی نیز، شماری از هنرمندان به سراغ پیکان رفتند. از جمله رضا یزدانی، خواننده مجاز داخل ایران که قطعهای به نام «پیکان قراضه» ساخته است.
در بسیاری از فیلمهای سینما و تلویزیون ایران نیز از پیکان «گوجهای جوانان» به عنوان نمادی از نوستالژی یاد میشود.
علاوه بر این، پیکان در سیاست، پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ نماد ملیگرایی و پس از انقلاب نماد سادهزیستی بود. هویدا، نخستوزیر وقت نیز یکماه پس از راهاندازی خط تولید پیکان، یکدستگاه از آن خرید.
نشریات سال ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷، بارها به تردد هویدا با این خودرو اشاره کردند و آن را با عنوان حمایت او از تولید پیکان گزارش دادند.
دی ۱۳۴۶، امیر کویت در سفر به ایران، از خط تولید پیکان دیدن کرد. در این دیدار خیامی از توان ایرانناسیونال برای تامین نیاز خاورمیانه خبر داد. / روزنامه اطلاعات ۲۳ دی ۱۳۴۶، صفحه ۱۷
خداحافظی با پیکان و سمندی که پیکان نشد
در سال ۱۳۸۴، در مراسمی نمادین توقف تولید پیکان پس از ۳۸ سال رسما اعلام شد، اما تولید وانت پیکان ادامه یافت. با این حال، با گذشت ۲۰ سال پس از توقف تولید پیکان، هنوز هم مدلهای دسته دوم این خودرو در بازار ایران خرید و فروش میشود.
نام ایرانناسیونال پس از مصادره به دست انقلابیون در سال ۱۳۵۷، «ایرانخودرو» شد و مدیران مصادرهای این شرکت، سال ۱۳۸۱ پروژه تولید سمند را به عنوان خودروی ملی، اعلام کردند.
سمند اما برخلاف پیکان هرگز نتوانست به عنوان نمادی در صنعت مطرح شده یا به حوزههای دیگر مانند فرهنگ و هنر وارد شود تولید آن هم سال ۱۴۰۱ متوقف شد.
پیکان در سالهای اولیه تولید خود، قابلیت رقابت با نمونههای مشابه خارجی را داشت، اما سمند این ویژگی را هرگز پیدا نکرد.
اکنون ۵۸ سال پس از تولید اولین پیکان و ۲۰ سال پس از توقف تولید آن، علاقهمندان به پیکان همچنان گرد هم میآیند و از خودرویی میگویند که نماد صنعت ملی خودروسازی در ایران بود.
حسن خمینی، نوه روحالله خمینی، در واکنش به سخنان ترامپ درباره پیشرفت کشورهای عرب منطقه نسبت به ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی، گفت: «بله، شما قدرت دارید. ولی این نوع سخن گفتن باعث می شود با دید تردید بیشتری به شما نگاه شود.»
حسن خمینی، نوه روحالله خمینی، گفت: «اقدام به مذاکره غیرمستقیم با آمریکا تصمیم عقلانی رهبری و مسئولین کشور بود که ممکن است به نتیجه برسد یا با بدقولی طرف مقابل به نتیجه نرسد.»
او افزود: «اما اینکه در میانه این مذاکرات رییسجمهور آمریکا با لحنی سخیف و تحقیرآمیز صحبت کند، غیر قابل قبول است. گرچه این ادبیات سابقه دارد، اما نه اینگونه که اخیرا بیان شد.»
حسن خمینی اضافه کرد: «سخنان رییسجمهور آمریکا اگر واقعا به قصد قدرتنمایی است، باید بگوییم ما قبلا هم سابقه تحریم داشته ایم.» او گفت: «بله، شما قدرت دارید. ولی این نوع سخن گفتن باعث می شود با دید تردید بیشتری به شما نگاه شود.»
حوالی ظهر جمعه ۲۶ اردیبهشت، گروهی از هواداران امیرحسین مقصودلو، معروف به تتلو، در حمایت از او در میدان آزادی تهران تجمع کردند. این تجمع به دست نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی سرکوب شد.
ویدیوهای منتشر شده نشان میدهد ماموران امنیتی ضمن ضرب و شتم و توهین به هواداران تتلو که خود را «تتلیتی» مینامند، از آنها میخواهند در مقابل دوربین ابراز ندامت کنند.
به گفته شاهدان، نیروهای امنیتی چند تن از هواداران تتلو را بازداشت کردند و محتوای تلفن همراه شماری دیگر از آنها نیز بهاجبار پاک شده است.
در یکی از این ویدیوها، یکی از هواداران تتلو با اشاره به حضور پرشمار ماموران نیروی انتظامی در حوالی میدان آزادی گفت: «خواسته ما فقط درباره خواننده مورد علاقهمان است.»
او با انتقاد از بازداشت تتلو افزود: «او با پای خودش به کشور برگشته، مگر چه کار کرده است؟»
تتلو ۳۸ ساله، خواننده و ترانهنویس در سبکهای رپ، پاپ و آراندبی است. او از پیشگامان موسیقی زیرزمینی ایران به شمار میرفت و از سال ۱۳۸۲ با انتشار آثارش در فضای مجازی به شهرت رسید.
تتلو در سیاست داخلی ایران، چهرهای تحت حمایت سپاه پاسداران
تتلو پیش از مهاجرت به ترکیه در سال ۱۳۹۷، بهدلیل فعالیتهای زیرزمینی و محتوای آثارش بارها با نهادهای قضایی جمهوری اسلامی درگیر شد.
او در سال ۱۳۸۸ با انتشار ترانهای از میرحسین موسوی حمایت کرد، اما در سالهای بعد مواضعش دگرگون شد و در انتخابات ۱۳۹۶ به حمایت از نامزدهای جریان «اصولگرا»، از جمله ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف، پرداخت.
برخی چهرههای اصولگرا، بهویژه در جریان انتخابات ۱۳۹۶، از تتلو حمایت کردند. حضور او در کنار رئیسی، انتشار ویدیوکلیپی بر عرشه ناو دماوند نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، حمایت علنی علیاکبر رائفیپور و موارد مشابه، بر حاشیههای پیرامون او افزود.
میثم محمدحسنی، برادر احسان محمدحسنی، مدیر سازمان اوج، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی از حامیان اصلی تتلو در جریان «اصولگرا» بود و ملاقاتهای تتلو با چهرههای اصولگرا را ترتیب میداد.
تتلو هنوز هم مورد حمایت بخشی از اصولگرایان قرار دارد.
عاطفه حاذق، وکیل تتلو، ۲۵ اردیبهشت از عقد موقت این خواننده در زندان با یکی از هوادارانش خبر داد.
او افزود علت انتخاب عقد موقت آن بوده که در صورت فراهم شدن آزادی، خطبه عقد دائم تتلو از سوی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، خوانده شود، چرا که «این نیت دیرینه موکلم بوده و آن را افتخار بزرگی برای زندگی خود میداند».
تتلو در سال ۱۳۹۷ به ترکیه مهاجرت کرد. تتلو در فضای مجازی گروهی به نام «تتلیتی» تشکیل داد و بهعنوان یک رهبر فرقهمانند عمل کرد، اما رفتارها و اظهاراتش، از جمله توهین به زنان و ترویج خشونت، انتقادات گستردهای را برانگیخت.
تتلو در ترکیه با اتهامات جدی مواجه شد. در بهمن ۱۳۹۸، بهدلیل نقض مقررات ویزا و اتهامات مرتبط با مواد مخدر بازداشت و اعلان قرمز اینترپل برای او صادر شد.
همچنین اتهاماتی مانند سوءاستفاده جنسی از دختران زیر ۱۸ سال، تشویق به خودکشی و ایجاد محلی برای سوءاستفاده از هواداران به او نسبت داده شد.
سحر قریشی، بازیگر، نیز در سال ۱۴۰۱ گفت تتلو او را مورد ضرب و شتم قرار داده است.
تتلو در جریان اعتراضات مردم ایران، بارها به منتقدان جمهوری اسلامی حمله و از قوانینی چون حجاب اجباری حمایت کرد.
بازگشت به ایران و دستگیری
تتلو آذرماه ۱۴۰۲ خبر داد بهدلیل مشکلات زندگی در ترکیه قصد دارد به ایران بازگردد.
برخی رسانهها مانند خبرآنلاین و هفت صبح این اقدام را نمایشی و برای جلب توجه دانستند.
او ۱۲ آذر همان سال پس از مشاجره با کارکنان کنسولگری حکومت ایران در استانبول بازداشت و ۱۵ آذر در مرز بازرگان به جمهوری اسلامی تحویل داده شد.
پس از بازگشت، تتلو در تهران بازداشت و محاکمهاش از اسفند ۱۴۰۲ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب آغاز شد.
اتهامات او شامل «تشویق به فساد و فحشا»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «راهاندازی سایت شرطبندی»، «انتشار محتوای مستهجن»، «مصرف مواد مخدر»، و «فعالیت مغایر شرع اسلام» بود.
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، قوه قضاییه احکام زندان او را تایید کرد، از جمله ۱۰ سال حبس برای تشویق به فساد و سه سال برای توهین به مقدسات.
برخی از نزدیکان امیرتتلو، در مواردی اظهارات متناقضی درباره احکام صادره و روند پرونده او بیان کردند.
در دیماه ۱۴۰۳، گزارشهای درباره صدور حکم اعدام تتلو به اتهام «توهین به مقدسات» منتشر شد.
رسانهها در ایران ۲۳ اردیبهشت به نقل از وکیل تتلو، از نقض حکم اعدام او خبر دادند.
اطلاعات دقیقی از تعداد هواداران تتلو در منابع رسمی وجود ندارد، اما او در شبکههای اجتماعی طرفداران زیادی بهویژه در میان نوجوانان داشت.
پخش زنده یوتیوب با ۳۰ هزار بیننده از پایگاه هواداری قابل توجه او حکایت دارد.
جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا، درباره مذاکرات با تهران و دلیل تغییر موضع ایران برای توافق با دولت ترامپ گفت که جمهوری اسلامی پس از حمله حماس، دچار ضربات سختی شده و با توجه به تحریم نفتی، میخواهد جلوی حملات بیشتر اسرائیل به تاسیسات اتمی خود را بگیرد.
او به تضعیف و سقوط نیروهای نیابتی ایران اشاره کرد و گفت: «صادرات نفت ایران هم تا حدی اما نه به اندازه کافی، تحریم شده و ایران فشار زیادی را احساس میکند.»
بولتون افزود: «به همین دلیل، ایران دوست دارد فرایندی را آغاز کند تا جلوی حملات بیشتر اسرائیل به تاسیسات اتمی خود را بگیرد.»
او اشاره کرد که هیچ نشانهای مبنی بر صرف نظر کردن جمهوری اسلامی از تصمیم استراتژیک دستیابی به سلاح اتمی وجود ندارد.
بولتون این مذاکرات را دیپلماسی کلاسیک جمهوری اسلامی برای خرید زمان دانست.
او گفت اجازه غنیسازی اورانیوم به جمهوری اسلامی اشتباهی مرگبار است و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس از حذف برنامه اتمی ایران استقبال خواهند کرد.