۳۰ سازمان حقوق بشری خواستار پایان یافتن تبعیض علیه زنان در ایران شدند
۳۰ سازمان حقوق بشری با صدور بیانیهای به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن، خواستار پایان یافتن تبعیض علیه زنان و اقلیتهای جنسیتی در ایران شدند. سایت حقوق بشری هرانا هم فهرست ۱۲۷ زندانی عقیدتی زن و ۱۸ چهره برجسته نقض حقوق زنان در یک سال گذشته را منتشر کرد.
۳۰ سازمان حقوق بشری ایرانی و بینالمللی شنبه ۱۸ اسفند در بیانیهای مشترک بر اهمیت به رسمیت شناختن روایتها، صداها و تجربیات زنانی که در نظامهای حقوقی نژادپرستانه، طبقاتی و پدرسالارانه زندانی شدهاند، تاکید کردند.
این سازمانها مجازات اعدام را به دلیل هدف قرار دادن ناعادلانه و تبعیضآمیز اقلیتها، روشی خودسرانه و غیرانسانی توصیف کردند و خواستار لغو آن شدند.
آنها با اشاره به ادامه حملات به حقوق زنان و اقلیتهای جنسیتی در ایران تاکید کردند در شرایط کنونی، بیش از هر زمان دیگری، حفظ اتحاد در این مبارزه ضروری است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مرکز عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران، شبکه آسیایی ضد مجازات اعدام، مرکز کرنل برای مجازات اعدام در جهان، ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام و سازمان حقوق بشر ایران، از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
فهرست جامع زنان زندانی عقیدتی در ایران
سایت حقوق بشری هرانا ۱۸ اسفند در گزارشی به مناسبت روز جهانی زن، فهرستی شامل ۱۲۷ تن از زنان زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران را منتشر کرد و نوشت داستانهای این زندانیان، گواهی بر عزم راسخ و استقامت زنانی است که با وجود تمام محدودیتها و فشارها، همچنان بر اصول و باورهای خود پایبند ماندهاند.
از میان این زنان زندانی، حدود ۷۰ نفر در زندان اوین محبوسند و پس از آن، زندان دولت اصفهان با دستکم ۱۲ زندانی زن در رتبه دوم قرار دارد.
سایر زنان زندانی در زندانهایی از جمله لاکان رشت، یزد، قرچک ورامین، وکیلآباد مشهد، کچویی کرج، عادلآباد شیراز، ارومیه، تبریز، ساری، بابل، کرمان، بجنورد، سپیدار اهواز و کانون اصلاح و تربیت سنندج نگهداری میشوند.
از میان این زنان زندانی، سه تن به نامهای وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شدهاند.
شهر نیس فرانسه ۱۸ اسفند در مراسمی به مناسبت روز جهانی زن، نشان افتخار خود را به این سه زندانی محکوم به اعدام در ایران اهدا کرد.
شهردار نیس اعلام کرد این سه مدال از طریق سفارت جمهوری اسلامی در فرانسه به زندان اوین ارسال خواهد شد و امیدوار است که به دست مرادی، عزیزی و محمدی برسد.
زینب جلالیان و مریم اکبری منفرد، قدیمیترین زندانیان سیاسی زن در ایران و فاطمه سپهری، ناهید شیرپیشه، گلرخ ایرایی و فرزانه قرهحسنلو، شماری از زنان زندانی هستند که در گزارش هرانا به وضعیت آنها اشاره شده است.
این سایت حقوق بشری در پایان گزارش خود، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی زن در ایران شد و بر اهمیت پشتیبانی جامعه بینالمللی در این مسیر تاکید کرد.
چهرههای برجسته نقض حقوق زنان در یک سال اخیر
هرانا در گزارشی دیگر به مناسبت روز جهانی زن، فهرستی را از ۱۸ چهرهای که در یک سال گذشته نقش برجستهای در سرکوب، اجرای قوانین تبعیضآمیز و اعمال مجازاتهای سنگین علیه زنان داشتهاند، منتشر کرد.
به گزارش هرانا، از قضاتی که احکام اعدام و حبسهای طولانیمدت صادر کردهاند تا مسئولانی که در اجرای طرحهای سرکوبگرانهای مانند «طرح نور» نقش داشتهاند، همگی در نقض حقوق اساسی زنان ایران سهیم بودهاند.
ابوالقاسم صلواتی، ایمان افشاری، علی رازینی، قاسم مزینانی، احمد درویشگفتار، درویشگفتار (فرزند احمد درویش گفتار)، موسی آصفالحسینی، امیرحسین بانکپور، حسین میرزایی، زهره الهیان، هاجر چنارانی، حسن مفاخمی شهرستانی، حیدر سوسنی، محمود حافظی، محمد موحدیآزاد، احمدرضا رادان، غلامحسین محسنی اژهای و قاسم رضایی، افراد ناقض حقوق زنانی هستند که در این فهرست جای گرفتهاند.
چهرههای برجسته نقض حقوق زنان در یک سال اخیر
هرانا با تاکید بر اینکه افراد حاضر در این فهرست تنها بخشی از شبکهای گسترده از مقاماتی هستند که در سرکوب، تبعیض و نقض حقوق زنان در ایران نقش داشتهاند، نوشت این افراد با تصمیمات، سیاستها و اقدامات خود، حقوق اولیه زنان را زیر پا گذاشته و سرکوب گستردهای را علیه آنان اعمال کردهاند.
هرانا از جامعه بینالمللی، نهادهای حقوق بشری و دولتهای متعهد به اصول حقوق بشر خواست این گزارش را بهعنوان سندی از نقض گسترده حقوق زنان در ایران در نظر بگیرند و اقدامات لازم را برای پاسخگویی عاملان این سرکوبها انجام دهند.
هرانا از تحریم هدفمند این افراد، فشارهای دیپلماتیک و پیگیری حقوقی آنها در نهادهای بینالمللی بهعنوان گامهایی حیاتی برای مقابله با سرکوب نظاممند علیه زنان در ایران نام برد.
محسن رفیقدوست، نخستین وزیر سپاه پاسداران، جزییاتی از طرح ترور مخالفان جمهوری اسلامی در سالهای پس از انقلاب ۵۷ را افشا و به نقش خود در فرماندهی این ترورها در خارج از کشور اعتراف کرد.
رفیقدوست شنبه ۱۸ اسفند در گفتوگو با سایت دیدهبان ایران اعلام کرد فرماندهی عملیات ترور شماری از مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور را بر عهده داشته است.
او درباره ترور شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر دوره پهلوی، غلامعلی اویسی، ارتشبد نیروی زمینی شاهنشاهی، شهریار شفیق، پسر اشرف پهلوی و افسر ارشد نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی و فریدون فرخزاد، هنرمند مخالف جمهوری اسلامی، گفت: «گروه استقلالطلب باسک در اسپانیا این ترورها را برای ما انجام داد. ما به آنها پول میدادیم و آنها هم برای ما ترور میکردند.»
رفیقدوست که در دهه ۶۰ در دولت میرحسین موسوی وزیر سپاه بود، در ادامه مصاحبه خود از تهدید به هواپیماربایی، بمبگذاری در سفارت فرانسه و همچنین انتقال پول به جداییطلبان باسک اسپانیا برای انجام عملیات تروریستی سخن گفت.
او با اشاره به اعدام امیرعباس هویدا، نخستوزیر دوره محمدرضا شاه پهلوی، افزود: «شاه او را در جایی به نام باغ شیان زندانی کرده بود. خودش به من زنگ زد و گفت بیایید من را ببرید. گفت در کشتن من عجله نکنید، چون خیلی به دردتان میخورم. متاسفانه عجله کردند و معروف است که هادی غفاری او را کشت.»
رفیقدوست در بخش دیگری از گفتوگوی خود با دیدهبان ایران، درباره چگونگی پایان جنگ ایران و عراق گفت: «هاشمی به من گفت تو مانع تمام کردن جنگ هستی و وقتی من را از ستاد جنگ کنار گذاشت، جنگ تمام شد.»
رییس پیشین «بنیاد مستضعفان» اضافه کرد: «از محسن رضایی پرسیده بودند جنگ چه زمانی میشود؟ او گفته بود تا فتح بغداد و سقوط صدام. بعد هم لیستی داده بود که برده بودند پیش خمینی و گفته بودند ما نمیتوانیم این لیست را تهیه کنیم.»
جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن خود، از تبهکاران و گروههای جنایتکار سازمانیافته برای قتل مخالفان حکومت در خارج از کشور استفاده کرده است.
بنیاد حقوق بشری عبدالرحمن برومند در گزارشی تحقیقی که اول دیماه منتشر شد، به بررسی ۴۵ سال خشونت حکومتی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور پرداخت.
این گزارش ۸۶۲ مورد اعدام فراقضایی و ۱۲۴ مورد تهدید به مرگ، تلاش برای آدمربایی یا ترور را مستند کرده است.
بنیاد برومند در این گزارش که با عنوان «ایران: خشونت دولتی بدون مرز» منتشر شد، نوشت اقدامات جمهوری اسلامی، از جمله ارتکاب قتل و آدمربایی، در کشورهایی مانند آلمان، آمریکا، بریتانیا، پاکستان، ترکیه، عراق، فرانسه و کانادا انجام شده است.
یک روز پس از آنکه دونالد ترامپ از ارسال نامهای به علی خامنهای درباره مذاکره بر سر برنامه هستهای حکومت ایران خبر داد، رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر مذاکره میان تهران و واشینگتن را رد کرد.
خامنهای شنبه ۱۸ اسفند در دیدار با مسئولان حکومت جمهوری اسلامی گفت: «اصرار برخی از دولتهای قلدر برای مذاکره بهمنظور حل مسائل نیست، بلکه برای تحکم و تحمیل توقعات خودشان است. جمهوری اسلامی قطعا توقعات آنها را نخواهد پذیرفت.»
او افزود «مذاکره برای آنها مسیری برای طرح توقعات جدید است» که از برنامه هستهای جمهوری اسلامی فراتر میرود و «امکانهای دفاعی»، «برد موشکها» و «تواناییهای بینالمللی» حکومت ایران را شامل میشود.
رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرد: «اسم مذاکره را تکرار میکنند برای اینکه در افکار عمومی فشار ایجاد کنند... این مذاکره نیست، تحکم است، تحمیل است.»
ترامپ ۱۷ اسفند در مصاحبه با شبکه فاکس بیزنس اعلام کرد در نامهای به خامنهای، تمایل خود را برای مذاکره درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی، بهجای اقدام نظامی علیه آن، ابراز کرده است.
به گفته ترامپ، این نامه ۱۵ اسفند برای رهبر جمهوری اسلامی ارسال شده است.
رییسجمهوری ایالات متحده همچنین ۱۷ اسفند در گفتوگو با خبرنگاران در کاخ سفید تاکید کرد مقابلهبا تهدیدات جمهوری اسلامی به «مراحل آخر» رسیده است و این مساله یا از طریق مذاکره حل خواهد شد یا با اقدام نظامی.
ترامپ اضافه کرد: «ما نمیتوانیم اجازه دهیم آنها به سلاح هستهای دست یابند. ما در لحظات پایانی [رویارویی] با ایران هستیم. بهزودی اتفاقی رخ خواهد داد.»
ترامپ ۱۶ بهمن دستورالعملی را برای از سرگیری سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی و به صفر رساندن صادرات نفت ایران امضا کرد تا تهران را برای متوقف کردن برنامه هستهای خود تحت فشار بگذارد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، ۱۷ اسفند بدون اشاره به نامه اخیر ترامپ به خامنهای گفت تهران تحت سیاست فشار حداکثری، وارد مذاکره مستقیم با آمریکا نمیشود، اما به گفتوگوهایش با اروپا، روسیه و چین ادامه خواهد داد.
انتقاد خامنهای از مواضع هستهای اروپا: بیچشم و رویی هم حدی دارد
خامنهای در ادامه سخنان خود، از موضع کشورهای اروپایی در قبال برنامه هستهای جمهوری اسلامی بهشدت انتقاد کرد و آنها را «بیچشم و رو» خواند.
رهبر جمهوری اسلامی گفت: «شما میگویید ایران به تعهدات خودش در برجام عمل نکرده؛ خیلی خب، شما به تعهدات خودتان در برجام عمل کردید؟ شما از روز اول عمل نکردید. بالاخره بیچشم و رویی هم حدی دارد.»
او با دفاع از مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۹ در واکنش به خروج آمریکا از برجام تاکید کرد در مقطع کنونی نیز باید رویکردی مشابه در قبال «حرف زور و زورگویی» در پیش گرفت.
ترامپ در دوران پیشین حضور خود در کاخ سفید بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱، سیاست فشار حداکثری را در برابر جمهوری اسلامی به اجرا درآورد و از توافق بر سر برنامه هستهای حکومت ایران، موسوم به برجام، خارج شد.
این سیاست با کاهش قابل توجه صادرات نفتی جمهوری اسلامی همراه بود و اقتصاد ایران را بهشدت تحت تاثیر قرار داد.
در واکنش به این اقدام ترامپ، مجلس یازدهم سال ۱۳۹۹ قانون موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» را به تصویب رساند که بر اساس آن، جمهوری اسلامی در اعتراض به اجرا نشدن مفاد برجام، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کرد.
بریتانیا، فرانسه، آلمان و آمریکا ۱۵ اسفند در بیانیهای هشدار دادند جامعه بینالمللی تاکنون در قبال برنامه هستهای جمهوری اسلامی صبر زیادی از خود نشان داده، اما این صبر بیپایان نخواهد بود.
در این بیانیه تاکید شده اگر «پیشرفت مشخص و از نظر فنی معتبر» در همکاری حکومت ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی حاصل نشود، شورای حکام باید عدم پایبندی تهران به تعهدات پادمانیاش را بررسی و اعلام کند.
این اقدام میتواند زمینه را برای ارسال پرونده جمهوری اسلامی به شورای امنیت سازمان ملل متحد فراهم آورد.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ۱۳ اسفند در نشست شورای حکام، توسعه برنامه هستهای جمهوری اسلامی را موجب «نگرانی جدی» خواند و گفت گزارش جامعی از تخلفات حکومت ایران در این زمینه تهیه و ارائه خواهد کرد.
بر اساس پیامی که از رضا ولیزاده، خبرنگار پیشین رادیو فردا و شهروند ایرانی-آمریکایی زندانی در اوین، به ایراناینترنشنال رسیده، او در اعتراض به عدم بررسی و رسیدگی به تمامی جوانب پروندهاش در «دادگاه فرمایشی» جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زده است.
ولیزاده در این پیام که شنبه ۱۸ اسفند از زندان اوین به ایراناینترنشنال رسید، تاکید کرد تا زمانی که تمامی ابعاد و موضوعات مطرحشده در روند بازجوییها و محاکمهاش مورد بررسی مجدد قرار نگیرد، به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
او افزود مردم باید بدانند که فرایند رسیدگی به پرونده زندانیان سیاسی در کوتاهترین زمان، کاملا شتابزده و بدون کارشناسی کامل انجام میشود و به صدور احکام طولانی و ظالمانه میانجامد.
بسیاری از زندانیان در ایران بهناچار از اعتصاب غذا بهعنوان آخرین راه برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند و جان خود را به خطر میاندازند.
آنها اغلب در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات خود، از جمله تاخیر در رسیدگی به پرونده و مراعات نشدن حقوقشان بهعنوان زندانی، دست به اعتصاب میزنند.
ولیزاده ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ پس از ۱۴ سال به ایران بازگشت و پس از بازجویی به دست ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در بند دو الف زندان اوین، به بازداشتگاه وزارت اطلاعات، موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، منتقل شد.
محمدحسین آقاسی، وکیل دادگستری، ۲۴ آذر خبر داد ولیزاده از سوی ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به ۱۰ سال حبس، منع اقامت در استان تهران و استانهای همجوار، و همچنین منع خروج از کشور و عضویت در احزاب به مدت دو سال محکوم شده است.
این وکیل دادگستری ۱۰ بهمن از تایید حکم ۱۰ سال زندان ولیزاده از سوی دادگاه تجدیدنظر استان تهران خبر داد و نوشت: «رویه دادگاه، تایید حکم بدوی است، ولی شاید اعاده دادرسی بتواند چشم بسته عدالت را باز کند.»
ولیزاده در حال حاضر در بند هشت زندان اوین، معروف به «تبعیدگاه»، در شرایطی بسیار نامطلوب، با محیطی آلوده، غیربهداشتی و مملو از ساس به سر میبرد.
ولیزاده از تماس با تمام اعضای خانواده محروم بوده و اجازه دادن وکالت به خانوادهاش برای رسیدگی به امور شخصی نیز از او سلب شده است.
هشتم مارس که بهعنوان روز جهانی زنان نامگذاری شده است، با راهپیماییهایی در شهرهای مختلف جهان و پیامهایی از سوی فعالان مدنی ایرانی گرامی داشته شد.
شنبه ۱۸ اسفند و برابر با روز هشتم مارس، شماری از ایرانیان خارج از کشور در شهرهایی مانند هامبورگ، بروکسل و لندن تجمع کردند.
شهر اوپسالای سوئد به مناسبت روز جهانی زنان میزبان برنامه «آواز علیه خاموشی» بود.
این رویداد برای پاسداشت مبارزه زنان و تمامی افرادی برگزار شد که تحت سرکوب حکومت جمهوری اسلامی قرار دارند.
در هامبورگ آلمان، تجمعکنندگان با در دست داشتن پلاکاردهایی با شعار «زن، زندگی، آزادی» و «نه به جمهوری اسلامی» از ایستادگی زنان ایرانی در برابر سرکوب حکومت گفتند.
در لندن، پایتخت بریتانیا، شماری از زنان ایرانی با پوشیدن لباسهای قرمز رنگ سریال «سرگذشت ندیمه»، یاد زنان قربانی سرکوب جمهوری اسلامی را گرامی داشتند.
تجمعکنندگان تصاویری از دختران و زنان کشتهشده در جریان اعتراضات علیه حکومت را نیز در دست گرفتند.
ایرانیان مقیم بلژیک نیز در شهر بروکسل تجمع و به حقوق پایمال شده زنان ایرانی تحت قوانین دینی و حکومتی در ایران اعتراض کردند.
روز جهانی زنان در ایران
در داخل ایران، با وجود فشارها و برخوردهای امنیتی، تجمعهایی برای گرامیداشت روز جهانی زنان شکل گرفت.
همزمان، برخی فعالان حقوق زنان و فعالان کارگری با احضار و تهدید مواجه شدند.
بر اساس گزارشها، طیب چتانی، لطفالله احمدی، اقبال شبانی، خبات دهدار و جمال اسدی از فعالین کارگری و شریف ساعدپناه از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران شهر سنندج در روزهای گذشته به شکل تلفنی از سوی اداره اطلاعات تهدید به بازداشت شدند.
به این افراد گفته شده است در صورت شرکت در مراسم روز جهانی زنان یا هر مراسم عمومی دیگری، تحت پیگرد قرار خواهند گرفت.
راهپیماییهای جهانی
در کنار تجمع ایرانیان، شهرهای مختلف جهان هر سال در هشتم مارس شاهد راهپیماییهای گسترده شهروندان است.
در ترکیه هر سال، مراسم روز جهانی زنان با راهپیماییهای گسترده برگزار میشود.
جنبش زنان در این کشور بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد.
در ایتالیا، هشتم مارس با هدیه دادن گل میموزا جشن گرفته میشود.
این گل که از سوی سه عضو اتحادیه زنان ایتالیا به عنوان نماد این روز انتخاب شد، در ماه مارس شکوفا میشود.
پیامهایی برای پاسداشت مبارزه زنان ایرانی با سرکوب حکومت
در روز جهانی زنان، شماری از فعالان مدنی و سیاسی ایران، پیامهایی برای پاسداشت مبارزات زنان ایرانی در مواجهه با سرکوبهای جمهوری اسلامی منتشر کردند.
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، با انتشار ویدیویی در اینستاگرام خود، «جنبش زن، زندگی، آزادی» را مقاومت زنان ایران در برابر استبداد دانست و گفت: «جمهوری اسلامی با استبداد دینی از همه امکانات برای سرکوب زنان بهره برد اما این زنان بودند که بر حکومت فائق آمدند.»
محمدی افزود: «من بر این باورم که اگر جمهوری اسلامی از هر جنگی جان سالم به در ببرد، از رویارویی با زنان جامعه ایران، جان سالم به در نتواند برد. شیشه عمر استبداد به دست زنان ایران خواهد شکست.»
شاهزاده رضا پهلوی هم در پیامی، بر تضمین برابری حقوق زنان و مردان در قانون اساسی در «ایران آزاد فردا» تاکید کرد و گفت در آن روز، زنان به خاطر جنسیتشان از تصدی هیچ مقامی محروم نخواهند شد و رونق اقتصادی، درهای فرصتهای شغلی را به روی همه زنانی که خواهان مشارکت در بازار کارند، خواهد گشود.
او، دولت ملی را ضامن حقوق، امنیت و آزادیهای زنان خواند و گفت زنان ایرانی در صحنه ملی، منطقهای و جهانی خواهند درخشید.
شاهزاده رضا پهلوی افزود: «ما زنان و مردان ایرانی در کنار هم ایران را از این رژیم ضحاکی پس خواهیم گرفت و دوباره خواهیم ساخت.»
جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته، زنان را به دلیل پیگیری حقوق اولیهشان تحت فشار گذاشته، زندانی کرده و کشته است.
وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در پیامی از زندان اوین به مناسبت روز جهانی زنان نوشت: «در روزهای گرم کنشگری و فعالیت زنان، زنجیره مبارزات آنها روزبهروز پیوستهتر از گذشته میشود.»
همزمان با این پیام مرادی و در روز هشتم مارس، شهر نیس فرانسه نشان افتخار خود را به او، پخشان عزیزی و شریفه محمدی اهدا کرد که هر سه به اعدام محکوم شدهاند.
جمعی از فعالان حقوق زنان و زندانیان سیاسی پیشین نیز در بیانیهای به مناسبت روز جهانی زنان، اعلام کردند نه تنها در مبارزه، بلکه «در مقام فاتحان یکی از بزرگترین سنگرهای رژیم آپارتاید جنسیتی»، توانستهاند از «خاکریز حجاب» بگذرند.
به گفته نویسندگان این بیانیه، باید «بیحجابی سراسری» را جشن گرفت.
سه تشکل مدنی زنان سنندج نیز در بیانیهای تاکید کردند «زنان ایران، در بند حکومتی هستند که از وجود زن بهشدت میهراسد».
علاوه بر فعالان و تشکلهای مدنی و سیاسی، شهروندان ایرانی نیز در رسانههای اجتماعی و همچنین با دیوارنوشتههای اعتراضی و نصب پلاکاردهایی در فضاهای شهری، این مناسبت را گرامی داشتند.
یکی از مخاطبان ایراناینترنشنال با ارسال ویدیویی نشان داد روی یکی از ایستگاههای اتوبوس در تهران برگهای با تبریک روز جهانی زنان به مناسبت هشتم مارس چسبانده شده است.
به عنوان خبرنگاری در تبعید که تحولات ایران را به اجبار همواره از پشت دیوار بلند فاصله و با دسترسی غیرمستقیم پوشش میدهم، تصاویری که از خیابانهای کشورم و از سبک لباس پوشیدن شهروندان، به ویژه زنهای ایرانی بعد از جنبش «زن، زندگی، آزادی» میبینم، شگفتآور و جذاب است.
رسانههای اجتماعی ایکس و اینستاگرام پر است از ویدیو و عکس زنان و دختران جوانی که با وجود سرکوب و آزار روزانه حکومت در قالب گشت ارشاد، حجاببان و نیروهای به اصطلاح «آتش به اختیار»، با کاپشن و کت کوتاه، موهای باز یا کلاه کپ و حتی نیمتنه زیر کت و پالتو در اماکن عمومی رفتوآمد میکنند.
آرایش، مدل مو و نوع لباس پوشیدن و زیورآلات یا به اصلاح اکسسوری بسیاری از دختران جوان نسل زد، با آنچه در غرب مد و ترند است، شباهت بسیاری دارد.
این نوع لباس پوشیدن و فشن یکشبه رایج نشده و عواملی مثل تغییر نسل والدین به دهه شصتیها با نگاه و فرهنگ متفاوت از نسلهای قبل، گسترده شدن دسترسی به اینترنت حتی در شهرستانها و روستاهای کوچک و رایج شدن آموزش زبانهای خارجی در بین کودکان و نوجوانان که باعث آشنایی آنها با فرهنگ و موسیقی و به تبع آن آزادیهای فردی و دموکراسی غربی شده، زیر پوست ایران در جریان بوده است.
با این حال، جنبش «زن، زندگی، آزادی» با تاکید بر حقوق زنان و آزادیهای مدنی و سیاسی شبیه یک کاتالیزور عمل کرد و سرعت به تصویر درآمدن این تغییر در فشن و نوع پوشش در میان جوانان و زنان را چند برابر کرد.
حکومت جمهوری اسلامی که در طی بیش از چهار دهه قدرت گرفتن خود در ایران همواره به بدن زنان نگاه ابزاری داشته و کوشیده است از آن به عنوان عرصهای برای ارائه ایدئولوژی مذهبی خود از طریق حجاب اجباری و تعریف نقش مادری به عنوان «اصلیترین وظیفه و ارزش زنان» استفاده کند، در برابر این تغییر سبک پوشش و استایل مقاومت شدیدی نشان داده و از سرکوب عقب نکشیده است.
مد و فشن به عنوان سمبل مبارزه
تصاویری و فیلمهایی که از سد سانسور رسانههای حکومتی عبور میکنند و به شکل روزمره از شهرهای ایران در رسانههای اجتماعی منتشر میشوند، گویای این هستند که بسیاری از زنان، مخصوصا متولدین دهه ۷۰ و ۸۰، با مفهوم مانتو غریبه شدهاند و اکثرا تیشرت و شلوار در ماههای گرم سال و کاپشن و کت کوتاه در ماههای سرد به تن دارند و روسری سرشان نمیکنند.
چندین زن ساکن شهرهای ایران از جمله تهران، اصفهان و رشت در مورد تغییر در لباس پوشیدنشان بعد از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» گفتند در پی این حرکت وسیع اعتراضی، در نوع لباس پوشیدن و پیگیری مدهای مورد علاقهشان جسورتر شدهاند.
مینا، خبرنگار ساکن تهران که برای حفظ هویتش با نام مستعار با ایراناینترنشنال گفتوگو کرد، میگوید بعد از این جنبش، روسری و مانتو را به طور کامل کنار گذاشته و بر اساس مشاهدات شخصیاش، زنها به جز در ادارات دولتی، در مکانهای عمومی و موقع حضور در محل کار، حجاب بر سر نمیکنند.
البته او این موضوع را «پوشش اختیاری» نمیداند و میگوید: «پوشش اختیاری به این معناست که اگر زنی بخواهد در تابستان با تاپ و دامن کوتاه بیرون برود، این امکان برایش فراهم باشد اما زنان ایرانی عملا از دسترسی به چنین گزینههایی محروماند؛ هر چند که مرزها و حد و حدودهای اجبار حکومت را با جدیت عقبتر راندهاند.»
این خبرنگار که موضوع مد و ترندهای روز را از نزدیک دنبال میکند، مقوله مد و پوشش زنان را موضوعی «پیچیده و مرتبط با حق مالکیت بر بدن» توصیف میکند که با جنبشهای اجتماعی ارتباط مستقیم دارد و تغییر میکند.
شادی، زن ۲۳ ساله ساکن اصفهان هم در این باره به ایراناینترنشنال میگوید که بعد از اعتراضات ۱۴۰۱، سبک لباس پوشیدنش «تغییری چشمگیر» داشته و این اعتراضات، زیر پا گذاشتن قانون حجاب اجباری را برایش آسانتر کرد.
گروهی از زنان ایرانی در سال ۱۴۰۳ با شرکت در کارزارهای خودجوش در شبکه اجتماعی ایکس، تصاویر خود را با بیکینی و مایو کنار آب یا بدون روسری و مانتو در خیابانهای ایران منتشر کردند و این اقدام را حرکتی در جهت پس گرفتن صدای خود و حضور فیزیکی، به شکل مبارزه در جامعه توصیف کردند.
شادی میگوید که نداشتن حجاب در اماکن عمومی و حتی در رویارویی با مامورانی که اجازه ورود به مترو را بدون حجاب نمیدهند، حالا به او احساس قدرت میدهد و ترسی در درونش حس نمیکند: «سال گذشته وقتی به دانشگاهم در تهران رفته بودم تا کارهای فارغالتحصیلیام را انجام بدهم، وقتی از رعایت محدودیت پوشش سر باز زدم، این سرپیچی از حجاب اجباری و رفتن به داخل دانشگاه با پوشش دلخواه را بخشی از هویتم میدیدم که من را از بقیه متمایز کرده بود.»
این زن جوان، انتخاب مد و فشن در ایران را فراتر از ارائه یک تصویر ظاهری و موضوعی سیاسی میداند که «سمت و سوی فرد در مبارزه علیه دیکتاتوری را نشان میدهد».
طراحی لباس چه تغییری کرده؟
تغییرات اجتماعی رخداده در ایران به ویژه بعد از جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» در سطح طراحی لباس هم خود را نشان داده است.
نسل جوان در ایران که به عنوان نسل زد شناخته میشوند، در مقایسه با نسلهای قبل از خود اطلاعات بسیار گستردهتری از سبکهای مختلف مد و فشن دارند و عقاید شخصیشان را با وجود فشار حاکمیت برای سرکوب فردیت زنان و نگاه متفاوت آنها به ایدئولوژی انقلابی جمهوری اسلامی، در سبک لباس پوشیدنشان به نمایش میگذارند.
این آگاهی متفاوت از مد و فشن روز، در استایل زنان و دختران معترض سال ۱۴۰۱ به وضوح مشخص بود؛ از زنهایی که رنگ موی سبز و قرمز و آبی، ناخنهایی با لاک تیره، بوتهای چانکی و بزرگ، تتو و پیرسینگ در لب و بینی و ابرو و گوش داشتند گرفته تا دخترانی که با کراپتاپ و دامن حتی خیلی کوتاه همراه با بوتهای بلند در خیابان دیده میشدند.
اما این تغییر فقط مختص نسل جوان متولد دهه ۷۰ و ۸۰ خورشیدی نیست.
بیتا، خیاطی میانسال ساکن رشت، با این توصیف که مد و لباس مثل آیینه است که تغییر در جامعه را نشان میدهد، به ایراناینترنشنال میگوید در سفارشهایی که در دو سال گذشته گرفته است، این تغییر را مشاهده کرده که زنان دیگر به دنبال دوختن مانتو نیستند و در عوض سفارش کتهای کوتاه همراه با دامن یا شلوار بسیار بالا رفته است.
او این تغییر را در استایل مشتریهایی در رده سنی ۵۰ تا ۶۰ سال هم به وفور مشاهده کرده است.
نادیا آیدان، دانشآموخته طراحی لباس که در زمینه حقوق زنان هم فعالیت دارد نیز مشاهداتی شبیه بیتا دارد.
او میگوید مشتریها و حتی اطرافیانش جسارت بیشتری در انتخاب لباس پیدا کردهاند و عده زیادی از زنان، به امتحان استایلهای جدید روی آوردهاند که پیش از این هرگز آنها را امتحان نکرده بودند چون مطابق معیارهای حجاب اجباری و مورد نظر حکومت نبوده است.
تصویر از زن ایرانی در سال ۱۴۰۳
برای من که از کشورم دورم، دنبال کردن ویدیوها و تصاویر زنان در رسانههای اجتماعی چنین تصویری میسازد: زنان شیکپوش و علاقهمند به پیگیری جدیدترین ترندهای مد و فشن که دیگر تن به محدودیت پوشش مطابق با آرمانهای حکومت جمهوری اسلامی نمیدهند و با آن هیچ ارتباطی ندارند.
مینا چنین تصویری را تایید میکند و میگوید که زنان ایران با علاقه به شیکپوشی، کاملا مغایر با ارزشهای حکومت لباس میپوشند.
او با اشاره به اعمال خشونت علیه زنان بهدلیل نوع لباس پوشیدنشان، میگوید: «زنان ایران ابدا مستحق تحمل چنین استرس روزمرهای برای راه رفتن در خیابانهای کشورشان نیستند و نباید این حس عادیسازی شود.»
نادیا آیدان هم تاکید میکند: «پوشیدن یک لباس فقط یک انتخاب ساده نیست چرا که میتواند یک بیانیه باشد؛ یک اعتراض، یک یادآوری درباره چیزی که از ما زنان گرفته شده و حالا داریم پسش میگیریم.»
آنطور که او میگوید، زن ایرانی در سال ۱۴۰۳ و بعد از همه هزینههای سنگین جانی و مالی که متحمل شده، دیگر به دنبال این نیست که در چارچوبهای تحمیلی حکومت و جامعه بگنجد و حالا زنان بیشتر به این فکر میکنند که لباسشان پیامی داشته باشد و نشاندهنده هویت شخصیشان باشد، نه فقط زیبایی ظاهریشان.